نيست خودش سرجاي هيچكس
...تا شجريان "ربناي" از
افغانستان به قندهار سفر بازيگر بازگشت
نيست خودش سرجاي هيچكس
ني نوازنده عندليبي جمشيد گفتوگوبا
و جوانان ميان ني ، تواناي نوازندگان از "عندليبي جمشيد"
ني با نيز را جوانترها و آورده پديد تازه پيوندي ني
اوست كارهاي تازهترين از "نيزار پاييز".است داده آشتي
همه آن بر و ميكنند راهمراهي ني دف ، و پيانو آن ، در كه
و ميگذارند مرهم ميپاشد ، دل جراحت بر ني كه نمك
گفتوگويي وي با بهانه اين به.ميفزايند شور ني براندوه
.ميخوانيم كه است شده
بگوييد؟ آن ، به مسئولان نگاه و موسيقي امروز درباره *
بايد كنيم ، برخورد عام طور به موسيقي با بخواهيم اگر -
صورت موسيقيبرنامهريزي براي مسئولان سوي از گفت
اخير ، ساله چهار درسه ميكنيد فكر اگر.است نگرفته
شده بازتر موسيقي فضاي و مجاز پاپ موسيقي حوزه در فعاليت
با مقابله منظور به فقط و نبوده برنامهريزي روي از است ،
طرف از نه و ارشاد طرف از نه.است بوده آنجلسي لس موسيقي
به موسيقي تمام.نميكنند فكري موسيقي حال به صداوسيما ،
.ميكنند استفاده فقط اينها و دارد وجود خودش طبيعي شكل
استفاده خوب آن از نيز گاه و ميشود بد استفاده گاه حالا
.ميكنند
ميكنيد؟ ارزيابي چگونه موسيقي به را مردم علاقه و توجه *
اركان از يكي باشيم ، نداشته چه و باشيم داشته قبول چه -
اوقات بيشتر مردم ، ميدهد تشكيل موسيقي را مردم زندگي
كنيد ، توجه اگر.ميكنند باز موسيقي خاطر به را راديو پيچ
پيام راديو موج روي اتوماتيكوار عموما مردم راديوهاي
است موسيقي به مردم علاقه خاطر به اين من ، نظر به.است
علت ميشود ، مصاحبه پيام راديو مسئولان با كه زماني اما
ميدانند ، جديد اخبار يا كوتاه اخبار اعلام در را موفقيت
.داد گوش ميتوان هم ديگري جاي را اخبار كه صورتي در
راديو موسيقي از عموما مشغولند خود كار محل در كه كساني
.ميبرند لذت كارشان انجام زمان در پيام
ميبينيد؟ چگونه را امروز موسيقي پيشرفت *
رشدي هم اگر و نميبينم خوب را موسيقي رشد حاضر حال در-
كه حالي در است ، عشق وجود خاطر به تنها ميشود مشاهده
قدم موسيقي براي عاشقانه كه آنها با صداوسيما و ارشاد
و استادان براي.ندارد شايستهاي برخورد برميدارند ،
اين با و است نگرفته صورت برنامهريزي موسيقي صاحبنظران
نسل.ميشود احساس خلا موسيقي در نزديك وصف ، درآيندهاي
مسائل سرگرم يا دارند را خودشان خاص جايگاه هم قبل
.هستند توليدي و آموزشي
بگوييد؟ پاپ موسيقي وضعيت از *
.است نشده برنامهريزي هم پاپ موسيقي براي متاسفانه -
آنان از استقبال و كردهاند آزاد را خواننده سري يك كار
يك.داشتهاند توجهي قابل صداي كه است نبوده اين خاطر به
را ، بهماني صداي جاي صدا يك و گرفت را فلاني صداي جاي صدا
دوست را خاص خوانندهاي صداي مثلا كسي اگر كه حالي در
بدلش صداي تا بشنود را او صداي ميدهد ترجيح باشد داشته
هم موسيقي در و نيست سينما ابزارهاي در فقط سازي بدل.را
صداي خوانندهها بيشتر واقعا.ميگيرد صورت كار اين
موسيقي متاسفانه.است بدل و تقليد همه و ندارند جديدي
من البته.مواجهاند مشكل با دو هر سنتي موسيقي و پاپ
است بوده "واروژان" پاپ ، موسيقي درنيستم جوانان منكر
تنظيمي جوانان از يك كدام ولي زيباست ، تنظيمش هم الان كه
.داشتهاند واروژان مثل
...ندارد؟ بساماني وضعيت هم سنتي موسيقي وصف ، اين با *
نداشته را چه هر جامعهندارد خوبي شرايط سنتي موسيقي -
مردم سال ، بيست پانزده ، نزديك.ميزند حرص آن براي باشد ،
.كردند پيدا عطش مردم و دادند پرهيز موسيقي نوع يك از را
تعادل و ميبريم سر به موسيقي بحران در ما حاضر حال در
اما است ، اصيل موسيقي كارم من.است نشده ايجاد هنوز
وصف ، اين با.نميكنند كار سنتي موسيقي شركتها از بسياري
سنتي و پاپ كار موقت ، بهطور مدتي اگر نكنند تعجب مردم
اين به ناچاريم يا كنيم كار نبايد اصلا يا.دادم بيرون
.نيست خودش سرجاي هيچكس متاسفانه.كنيم فعاليت شكل
چه است ، امروز موسيقي گريبانگير كه را معضلاتي علت *
ميدانيد؟
و راديو ارشادو در كار شيوه به مربوط ايراد مهم بخش
سال ده براي موسيقي شوراي دنيا جاي هيچ دراست تلويزيون
تا ميدهد رخ تغييري سال ده هر.نميماند ثابت جا يك در
يكنواخت موسيقي صورت اين غير در.شود متحول موسيقي
در كه نفري سليقه 5 به را موسيقياش بايد هنرمند.ميشود
مجوز او به تا كند نزديك گيرندهاند ، تصميم شورا اين
ثابت نفر چند شورايي چنين در است لازم اساسا.دهند
تصميم همانها نميشودهميشه.متغير نفر چند و باشند
صورت ، آن در چون نباشند نظر تنگ نفر آن 5 كند خدا.بگيرند
نواري كه زماني.كنند كار نميتوانند اصلا بعضيها
ميرود ، فروش به هزار بيست از بيش نيزار پاييز مانند
شوراي اما دارد ، مخاطب موسيقي اين كه است آن نشانگر
.ميشمارد ناقص را كار و نميكند درك را اين موسيقي
مسير و نميكنم افت درجه هنريام 20 پروسه در من مطمئنا
.نميكنم عوض درجه يا 180 درجه را 90 هنريام
سامان به موسيقي كار دولت ، حمايت بدون حال ، هر در
اجرا و ضبط خودمان را كارهايمان ناچاريم ما.نميرسد
كه حالي در بگيريم ، عهده به را كار مراحل همه و كنيم
بيسامان امروز موسيقينيست عملي كارها اين حمايت بدون
وقتي و ميكنند استفاده اجازه بدون ما موسيقي از.است
.ميكنيم تبليغ برايتان ميگويند ميخواهيم ، را آن علت
جاهاي كردن پر براي تلويزيون و راديو در موسيقيها از
ميان در را ظرف كه پوشالي مثل درست ميكنند استفاده خالي
.نشكند تا ميگذارند آن
ني ميان پيوند ايجاد در آن توفيق و نيزار پاييز درباره *
بگوييد؟ جوانان و
ميخواهم.كنم ديگري كار كوشيدهام من اثر ، دراين -
به سال سي تا ساز 25 ني ، ساز.باشم داشته جوان مخاطب
ساز اين با هم نوجوانان و كودكان ميخواهم من.بالاست
اين "نيزار پاييز" ميكنم فكر و كنند برقرار ارتباط
مخاطبان هم كار اين خوشبختانه.است كرده ايجاد را ارتباط
با يافتن ارتباط و عام مخاطبان هم و داشته روشنفكر
.است من ديگر افتخار عام ، مخاطبان
كاري.ماند ارشاد در سال يك مجوز كسب براي "نيزار پاييز"
فقط و كردم هم نيزار پاييز براي كردم نينوا براي من كه
با ارتباط من هدف.بود متفاوت آن مكاني شرايط و شكل
يا عمد طور به كار در شيريني ايجاد و نوجوانان و جوانان
.است عمد غير
گذاشتهايد؟ نيزار پاييز را نامش چرا *
و بهار آن ، شادابي و غمناكي.زيباست خيلي نيزار پاييز -
آن لابهلاي در شدن گم و نيزار خلوت.ندارد تابستان
ايجاد من در غمي پاييز كلمه اصلا.دارد زيبايي تصوير
بيقرار و بيآرام و ميكند دلتنگم كه غمي ميكند ،
كردم فكرغمگينم كنم مي فكر بيشتر كل در البته.ميشوم
موسيقيام اگر شايد.است مناسب نوار اين براي اسم اين
نوارهاي.ميگذاشتم "نيزار بهار" را نامش بود ، شاد
"نيزار" نيزار ، به دلبستگي خاطر به هم را آموزشيام
.ناميدهام
بگوييد؟ "عبدالله ميرزا رديف" از *
آينده در را ني آموزشي سيستم كردهام ، ضبط كه رديفي-
يك رديف ، اين با من كه همانطورداد خواهد تغيير
بايد كسي.شد خواهند متحول نيز ديگران شدم ، ديگر عندليبي
كاستيهايي كار ، اين است ممكن البته.ميكرد را كار اين
و برطرف را آن مشكلات ميتواند بعد نسل.باشد داشته هم
.كند معين را آن چگونگي
نوازان ني اختيار در كه است آموزشي منبع تنها رديف اين
اما بنويسد كتاب ميتواند بزند ني سال پنج كه كسياست
كار رديف روي سال تقريبا 20.نميتواند كسي هر را رديف
.است تاريخي كار اين و كردهام
مردم؟ از گلايه يك و *
به توجه با كه است اين مردم به من آميز گلايه توصيه -
كلام با موسيقي دنبال به مدام اجتماعي ، و تاريخي شرايط
هنري پايگاههاي عنوان به شاعر و شعر البته.نباشند
پاسخگوي ميتواند نيز مجرد طور به موسيقي اما مطرحند ،
طبيعي.كند كار بايد شناس موسيقي.باشد مردم روحي نياز
و بزنم ابوعطا كسايي آقاي مانند دوباره نبايد من كه است
و گرفتهام ياد ابزاري من البته.كنم كار ديگري طور بايد
زمان و مردم سليقه با كه كنم استفاده آن از شكلي به بايد
.شد نخواهد موفق موسيقيدان وگرنه باشد هماهنگ مكان و
قابل آنان استعدادهاي.كنند كار بايد بيشتر هم جوانان
گم كوهي گلهاي مثل استعدادها اين اما نيست انكار
جوانان ، از سرزمين ، اين جاهاي دورترين در گاه من.ميشوند
.است شاديآفرين و شگفتيآور كه ميبينم ذوقي و توانايي
زنان؟ موسيقي درباره و *
زن موفق نوازنده ما.است نگرفته صورت شايستهاي كار -
ابوعطا دردستگاه كه نداريم نوازندهاي زن هيچ.نداريم
را زنانه احساس بشود آن با و باشد داده ارائه خوبي كار
.كرد دريافت ابوعطا دستگاه در
باقري اشرف:گو و گفت
...تا شجريان "ربناي" از
نجوا -الف
تعقيب را سيما و صدا موسيقي برنامههاي كه آنهايي
به باري سياستگذاريهايبيوجهو و پراكندگي از ميكنند
اين دمدستي نمونه.نوشتهاند و گفته سخنها آن جهت هر
است"شبانه ميعاد" برنامه بازيگردر يك خواندن كارها ،
آوازهاي تصانيفو و است شده صدايش شيفته قرار از كه
نامناسبي بسيار بهگونه تصنيفرا و آواز نامي چهرههاي
مياندازد صدا بد موذن آن حكايت ياد را آدمي و ميخواند
بر بود ، شده مسلمان تازه مسيحيكه دختري تا شد باعث كه
.گويد اسلام ترك دگرباره گوشخراش ناخوشو صوت اثر
متاسفانه كه كارهانيست گونه اين نقد نوشته اين قصد اما
اندازهاي به نيز محترم مسئولان ناشنوايي و رسيده حدي به
بدهكار كسي وگوش ندارد وثمري اثر ديگر نيز كهنقدها شده
پخش از خاص موردي به توجه نوشته اين از قصد.نيست آنها
فضاي دليل به كه رمضاناست مبارك ماه ايام در ترانه يك
آهنگسازو براي قرار از كرد ، ايجاد كار اين متفاوتيكه
و آورد همراه به فراواني!خيرات و بركات آن خواننده
.صدسالهبپيمايد ره شبه يك كه ميرود نيز ايشان
صورت به و گمگشته تلويزيوني سريال انتهاي در ترانه اين
از يكي در سريال اين پخش.ميشد تكرار روزانه
فراواني تماشاگران تا شد سبب نيز ساعتها پربينندهترين
ساخته اخشابي مجيد را سريال انتهاي ترانه.شوند آن جلب
.است خوانده خود و
گذشته در كه آثاري با كار اين مقايسه و تحليل و تجزيه در
برخي از تقليدي كاري اثر ، دارد ، وجود ايراني پاپ موسيقي
تقبيح روزه هر كه است انقلاب از پيش پاپ موسيقي آثار
ترانههاي وشعرهاي شود حذف كار شعر اگر واقع در.ميشوند
تقليدي و شباهت در كسي گيرد ، قرار آهنگ روي شدهبر ياد
نظر در محترم خوانندگان.نميكند ترديدي كار اين بودن
در شجريان استاد كه"افشاري مثنوي" و "ربنا"بگيرند
مشمول دو ، اين از يكي قرار از و ميخواند افطار هنگام
.اثر اين با را گرفتند قرار محترمانه حذف
درباره مناقشات ميتواند نيز ديگر منظر يك از اثر اين
هدايت تازه سويي و سمت به را غيرمبتذل و مبتذل موسيقي
شوراي و موسيقي كارشناس چه) افراد هنوز كه اين آن و كند
دقيق تعريفي دادن از (غيركارشناس چه و سيما و صدا موسيقي
اين تمامي وراي دستي كه اين يا و عاجزند مبتذل موسيقي از
در را اينگونه ترانهاي !خواستن فعل صرف با كارشناسيها
سيما از پخش رديف در سال روزهاي و ساعات روحانيترين
.ميدهد قرار
افغانستان به قندهار سفر بازيگر بازگشت
گفتوگو در "قندهار سفر" اصلي نقش بازيگر پذيرا ، نيلوفر
افغانستان به خود بازگشت درباره سي.بي.بي خبري شبكه با
.گفت سخن
شبكه اين خبرنگار به پاسخ در گفتوگو اين ابتداي در وي
را افغانستان مردم كه
اينطور واقعيت معتقدم:گفت خواند ، كار محافظه شدت به
افغانستان به ميخواهم كه است دليل همين به نيست ،
اين روستائيان در محافظهكاري شايد:افزود وي.بازگردم
در كه است فشارهايي دليل به هم آن هرچند شود ، ديده كشور
مردم اين من نظر از.است شده وارد آنها به تاريخ طول
.هستند بيگناهي انسانهاي واقعا
افغانيان با كه برخوردي درباره گفتوگو اين ادامه در وي
در افغان آوارگان با وقتي:گفت است ، داشته ايران مقيم
.پرسيدند پدرم و شوهر درباره من از كردم برخورد ايران
.ندارم شوهرم گفتم.كجاست شوهرم كه بدانند ميخواستند
كانادا در پدرم كه دادم پاسخ من و كجاست پدرت پس گفتند
.ميكنم چه جا آن من پس گفتند بالاخرهميكند زندگي
.بدهم انجام كاري خودم كشور و شما كشور براي آمدم كه گفتم
بيگناه واقعا مردم اين براي مساله مهمترين ميدانيد
.بود فيلم در زن يك حضور
موفقيت از آيا كه سي.بي.بي پرسش به پاسخ در پذيرا نيلوفر
خود:گفت است ، برده لذت بوده ، آن ستاره وي كه فيلم اين
و نخستين "قندهار سفر" كه آن ضمننميدانم ستاره را
.كردم بازي آن در كه است فيلمم آخرين
كاملا فيلم اين در شركت براي من انگيزه:افزود پذيرا
كه آن تراژدي و افغانستان مساله به و است بوده شخصي
.برميگردد بود ، شده فراموش مدتها
|