ايران در قضايي امنيت آسيبشناسي
راه سر از را بشر حقوق ناقضان مردم
برميدارند اصلاحات
برخلاف دانشجويان اخير بازداشتهاي
است بوده انضباطي كميتههاي مقررات
تبعيضعليه كنوانسيونمنع به بايد ايران
بپيوندد زنان
دانشگاهها در تحقيقاتي و پژوهشي امكانات
است اندك بسيار برايزنان
يافتند انتشار اجازه نشريه 39
ايران در قضايي امنيت آسيبشناسي
:اشاره
به گفتار اين در دانشگاه مدرس و حقوقدان نوروزي كامبيز
عملكرد كيفيت به را آن و پرداخته قضايي امنيت بررسي
به قانوني اجرايي ضمانتهاي بستن كار به در دادگاهها
از تعهداتشان و قوانين نقض از قبل را شهروندان كه ترتيبي
ايشان تعريف ، اين با.است نموده تعريف دارد ، باز عمل آن
است آسيبشناختي نگاه با قضايي امنيت وضعيت بررسي پي در
تفكيك به قضايي ساختار اجرايي و ساختاري كاستيهاي از و
.است رانده سخن
در كار به مشغول متخصص انساني نيروي وضعيت دوم بخش در
پروندهها به رسيدگي فرآيند و قضايي ساختار دادگاهها ،
.است شده بيان يك هر كاستيهاي و گرفته قرار توجه مورد
در نوروزي كامبيز آقاي سخنراني شده پياده متن نوشتار اين
.است راهبردي مطالعات پژوهشكده
از آن مختلف شقوق و حقوق دانش عرصه در ما علمي جامعه
.است مواجه تئوريك مشكل با جدي طور به "قضايي حقوق" جمله
از حكايت برميآيد ايران در حقوق نظري مباحث از چه آن
.دارد زمينه اين در علمي نقص
و نظري زواياي از كه ميشود سعي مورد اين به توجه با
(باشد قضايي امنيت كه) كشور حقوقي مسائل از بخشي دقيقتر ،
.درآيد بحث به
متولد قانونگذاري مرجع در تصويب با قانون ظاهر در چه اگر
كه مييابد عيني تحقق و خارجي واقعيت زماني ولي ميشود ،
مرجع دادگاهها واقع در و نمايند عمل آن براساس دادگاهها
.هستند جامعه در قانون مفهوم تعيين
اخلاقي قاعده و حقوقي قاعده مميز وجوه از يكي اجرا ضمانت
به و تعينبخشي مكان موثرترين و مهمترين دادگاهها و بوده
جامعهاي ، هر در بنابراين ;هستند مفهوم اين گذاردن اجرا
قانون كارآمدي ميزان بر دادگاهها سازمان كارآمدي ميزان
بين واقع در و است اثرگذار دقيق شكلي به جامعه آن در
مستقيمي رابطه قانون كارآمدي و دادگاهها سازمان كارآمدي
.دارد وجود
قضايي امنيت چيستي -الف
از است عبارت قضايي امنيت كه گفت ميتوان اجمالي صورت به
ضمانتهاي بستن كار به در دادگاهها عملكرد مناسب كيفيت":
نقض از قبل را شهروندان كه ترتيبي به قانون ، اجرايي
".دارد باز عمل آن از تعهداتشان و قوانين
هر با و اجتماعي موقعيت هر در جامعه افراد تمامي
اين كه حقوقياند قاعده تعداد يك حكومت تحت مشخصهاي
ايجاد قانونگذار كه تعهداتي) قانون ميتواند حقوقي قواعد
انواع آن منشا كه باشند تعهداتي يا و بوده (كرده
قواعد اقتضاي.است وابسته بدان فرد كه است قراردادهايي
خود قراردادي و حقوقي تعهدات به فرد كه است اين حقوقي
گونهاي به اگر كه معناست بدين قضايي امنيت و باشد ملتزم
قاعده نقض براثر كه كساني تمامي شدند ، نقض تعهدات اين
(باشد داشته حقوقي يا كيفري جنبه ميتواند كه) حقوقي
ضررهاي ترميم از خاطر اطمينان داراي گشتهاند متضرر
نقض به اصرار كه كساني تمام مقابل در.باشند وارده ،
آنان دادگاهها سازمان كه باشند مطمئن دارند حقوقي قواعد
شكل به و كرد خواهد تنبيه حقوقي قواعد نقض علت به را
به قضايي امنيت واقع در كه نمود تعبير ميتوان ديگر
عالمانه و عادلانه و شده تضمين مطمئن ، فضايي ايجاد منزله
.است حقوقي قواعد اجراي براي
جامعه در:گفت ميتوان قضايي امنيت ديگر تعريف در
يا حقوقي قاعده قانون ، " شكل به حقوقي قواعد از مجموعهاي
بايد و دارد وجود "اشخاص خصوصي قراردادهاي انواع و عرف
قاعده كه آيد پديد خاطر اطمينان اين آن ، عمومي فضاي در
.شد خواهد اجرا قانوني قيمت هر به حقوقي
قضايي دستگاه اجتماعي كاركرد از كه مختصري تعريف با
گرديد ، بيان (دادگاه سازمان شناختي جامعه تحليل يعني)
نظم مهم عوامل از قضايي امنيت اساسا كه ميشود مشخص
يك معمول طور به ما جامعه درميباشد جامعه در حقوقي
.باشد داشته وجود بايد يا و دارد وجود حقوقي نظم قاعده
تعريف قوانين را حقوقي نظم نوشته ، حقوق نظامهاي در
پديدهاي هر بر حكومتي نظام كه نگاهي براساس و ميكنند
رفته پارلمان به تصويب جهت كه ميشود تدوين قوانيني دارد
نيز آن شقوق و گردد مي ابلاغ جامعه به اجرا براي سپس و
مالياتي ، مقررات تجاري ، قواعد:همانند.است متنوع بسيار
;...و دارد وجود فرهنگي فعاليتهاي مورد در كه قواعدي
در مشخص نظامي جستوجوي در واقع به قوانين اين تمام
هر مثلا.ميگويند حقوقي نظم آن به كه هستند جامعه
نظمي كه است آن دنبال به مالي و مقرراتپولي در حكومت
نتيجه بدين شده انجام بررسيهاي با و آورد وجود به را خاص
كشور مالي و پولي روابط در نظم از مدلي اگر كه ميرسد
خواهد زمينه آن در خود اهداف به حكومتي نظام باشد ، حاكم
.رسيد
در نظم برقراري براي حكومت رسمي ديدگاه موضوعي ، هر قانون
عبارات غالب در چه آن براي طبيعي طور به و است موضوع آن
اين و ميشود پيشبيني نيز اجرايي ضمانت يك آمده قانوني
حكومت ، ديد از نظم از مدل اين بستن كار به كه معناست بدان
و است شده ايجاد نظم در شكستي نشود اجرا اگر و بوده مهم
ابزارهاي وسيله به را شكستگي اين مينمايد سعي اينرو از
.كند ترميم ضمانتي
به ازآن بخشي كه دارد مختلفي انواع اجرايي ضمانتهاي
موثرتر و مهمتر بخش و ميشود اجرا اداري دستگاههاي وسيله
يا مجازات مثل ضمانتها انواع قالب در و دادگاهها در آن
.درميآيند اجرا به...و فعل ترك يا دادن انجام به الزام
از مدلي ميرسد ، تصويب به پارلمان در كه قانوني واقع در
وسيله به نظم از مدل اين اجراي كه ميدهد دستور را نظم
.ميگردد تضمين دادگاهها
چه نكنند عمل اجرايي ضمانتهاي اين به دادگاهها اگر حال
حقوقي قواعد سلسله يك صورت اين در افتاد؟ خواهد اتفاقي
يا و نداشته اجرا ضمانت عمل در كه داشت خواهد وجود
و ضعيف بسيار كه دارد همراه به را اجرايي ضمانتهاي
مختلفي شقوق عمومي ، نظم يا امنيت.هستند خنثي و ناكارآمد
جامعه در..و سياسي فرهنگي ، اقتصادي ، نظم:جمله از
متكثري انواع اجتماعي ، فعاليتهاي شقوق از يك هر كه داشته
اقتصادي ، امنيت تا ملي امنيت از) مختلف بخشهاي در نظم از
همه تامين كه است برگرفته در را (...و اجتماعي و فرهنگي
وجود قضايي امنيت چه چنان.است قضايي امنيت مستلزم آنها
به بود ، خواهد تحقق قابل جامعه در حقوقي نظم باشد داشته
اهميت حائز و مهم بسيار رسيدگي فرآيند كه است خاطر همين
.است
صدور با پيمانشكن متعهد كه باشد ترتيبي به بايد رسيدگي
ببيند ضرر خود پيمانشكني و تخلف از دادگاه راي اجراي و
كيفيت اگر اما.شود ترميم دوم طرف زيان مقابل در و
قراردادي تخلف از متخلف عملا كه باشد ترتيبي به رسيدگي
مبدل "سودمند" رفتاري به قرارداد از تخلف ببرد ، سود خود
زمان مرور.ميكند توصيه را آن "معاش عقل" كه ميشود
به و درآيد هنجار يك صورت به رفتاري چنين ميشود باعث
.برود بين از مردم عادي روابط در اقتصادي امنيت ترتيب اين
بحرانهاي در كه آن از بيش واقعهاي چنين اصلي منشا
هم به و دادگاهها كارآيي عدم در باشد نهفته اقتصادي
موثر انگيزه شرايطي چنين در.است قضايي آميختگي
وجود عملا اجرا ضمانت كه چرا ميشود ، ايجاد پيمانشكني
خواهد كارآيي از هم حقوقي قاعده اجرا ضمانت بدون و داشته
.افتاد
و است قوانين تابع خود شئون همه در نظم خلاصه ، طور به
قضايي دستگاه را (نظم يعني) قوانين اين اجراي تضمين
اجرايي ضمانتهاي باشد ناكارآمد دستگاه وقتي.دارد برعهده
همين از و نميشوند اجرا اصلا يا و نشده اجرا درست يا
وارد امنيت و نظم مختلف شئون به آسيبها انواع كه جاست
.ميآيد
دادگاهها كاركرد امنيتي ملاحظات -ب
بيان اينگونه ميتوان امنيت از پوزيتيويستي تعريفي در
قانوني نظام چه آن اجراي":از است عبارت امنيت كه كرد
خصوصي حقوقي ، و حقيقي از اعم) اشخاص تكليف مثابه به كشور
ميكند پيدا تحقق زماني امنيت."است كرده تعيين (عمومي و
.گردد عملي خود موضع در تكاليف و حقوق تمام كه
نبوده محقق جامعهاي هيچ در و است فرضي وضعيت ، اين البته
پديده قاعده نقض.دارد وجود قواعد نقض احتمال هميشه و
قضايي دستگاه كار كه) آن ترميم اما نيست ، منتظرهاي غير
قواعد نقض چقدر هر.شود انجام درست و سرعت به بايد (است
از جامعه در امنيت اندازه همان به باشد بالا جامعهاي در
نقض ترميم كه اندازه هر به براين علاوه و ميرود بين
بر منفي تاثير باشد برخوردار كمتري كارآمدي از قواعد
.داشت خواهد امنيت مفهوم
با و شده مختل حقوقي نظم نباشد ، موجود قضايي امنيت اگر
.ميدهد دست از را خود قانونيت عمل در قانون آن شدن مختل
از آن آمريت دهد دست از را خود اجرايي قابليت قانون وقتي
به آن الزامآور وجه و نموده پيدا تنزل كاملا قانون سطح
چندان را خود افراد ميان اين در و ميگردد مخدوش شدت
قانون نقض اثر بر كه چرا نمييابند قانون رعايت به ملزم
نيز منفعت بلكه نميدهد رخ برايشان اتفاقي تنها نه
جامعه حقوقي نظم به بزرگي لطمه ترتيب بدينبرد خواهند
پايين با و رسيده خود اوج به منفعتطلبي و آمده وارد
روند قانون نقض ميزان شكنان ، قانون تنبيه احتمال آمدن
هم به جامعهاي در حقوقي نظم وقتي و داشت خواهد صعودي
.ميخورد هم به جامعه آن در نيز عمومي امنيت ريزد
ايران قضايي امنيت مدل -ج
قضايي نظم بايد چيز هر از پيش قضايي امنيت به رسيدن براي
بنيادي صورت به قضايي دستگاه يعني شود احيا و اعاده
است پيچيدهاي بسيار سيستم قضايي سيستم اما.گردد اصلاح
ربط قضايي دستگاه خود به كامل طور به آن از بخشي كه
قوانين و "شكلي" قوانين:صورتند دو به قوانين.ندارد
قضايي سازمان و دادرسي آيين همان شكلي قوانين."ماهوي"
مشخص تكليف و حق ايجاد ماهيتي طور به كه قوانيني و بوده
قانون مجازات ، قانون":همانند مينمايند ، افراد براي
برعهده مستقيم طور به و تماما كه چه آن."...و تجارت
.است قضايي سازمان و دادرسي آيين ميباشد قضاييه قوه
دستگاه برعهده مجلس در آن از دفاع و تقديم لوايح ، تدوين
در مورد اين در موجود بدي و خوبي هرگونه يعنياست قضايي
قضاييه قوه خود به زيادي بسيار حد تا قانون تصويب مرحله
.بازميگردد
قوانين كه) ماهوي قوانين از بخشي مورد در قضاييه قوه نقش
ساير در و است ديگر جاهاي از موثرتر بسيار (باشد جزايي
سيستم سبب ، اين به و بوده كمتر قضايي قوانين نقش بخشها ،
اسلامي ، انقلاب پيروزي زمان از.ميشود خوانده پيچيده
كشور قضايي نظام تا داشته وجود قوي بسيار انگيزههاي
شالوده البته.بخورد پيوند ديني مفاهيم با بيشتر هرچه
از غير به مدني حقوق زمينه در ويژه به حقوقي ، نظام اصلي
سابقه فقه در كه -قبيل آن از و تابعيت همچون مباحثي
به زيادي حد تا -است شده اقتباس ديگر جاهاي از و نداشته
.ميباشد فقه ترجمان كه گفت ميتوان و بوده نزديك فقه
و فقهي احكام و فقه بين ارتباط برقراري نحوه بنابراين
كشور قضايي نظام اصلي گرهگاههاي از يكي اجتماعي مقتضيات
از پرسش هم جزايي قوانين بهخصوص ماهوي قوانين در و است
ديگري پرسش.ميخورد چشم به نسبت ، اين برقراري چگونگي
آيا كه است قضاييمطرح دستگاه مفهوم و ذات مورد در نيز
بر نظر اگر موضوعيت؟ يا دارد طريقيت فقهي لحاظ از قضاوت
ولي شود اجرا دقيق طور به بايد فقهي احكام باشد ، موضوعيت
بدان ديگر بهگونهاي بايد باشد طريقيت بر پاسخ اگر
قضايي تئوري يك غالب در پرسشها بدينگونه و گردد نگريسته
آرامآرام ديگر كشورهاي در كه همانگونهشود داده پاسخ
هم قضايي تئوري و شده داده سوالاتپاسخ اين به تدريجي و
.است مشخص
سوالات اين به جايي در بايد اسلامي انقلاب پيروزي با
در تجديدنظر بحث ميتوان نمونه براي.ميشد داده پاسخ
به رسيدگي فقهي لحاظ به ;كرد بيان را دادگاهها احكام
يك ميباشد جامعالشرايط مجتهد كه قاضي شرايط دليل
حكم نيست قادر مجتهدي هيچ صورت هر در و است مرحلهاي
.كند رد را ديگر مجتهد
چند يا باشد مرحلهاي يك رسيدگي آيا كه) قضيه اين درباره
يك رسيدگي آغاز ، در آمده ميان به بحثي (مرحلهاي؟
ميتوان تعدد به كه نمود تغيير چنان بعد و شد مرحلهاي
!خواست تجديدنظر راي ، يك به نسبت استثنايي و عادي طرق از
از برخي حتي كه يافت رشد اندازهاي به موارد اين
به مختومه ، امر اعتبار اصل":كه داشتند بيان حقوقدانان
مطرح نيز ديگري مسائل زمينه اين در."است شده متزلزل شدت
تعدد همچون مواردي به ميتوان جمله آن از كه ميباشد
اقرار بحث ،[است واحد قاضي فقهي لحاظ به كه چرا ] قاضي
نزد در اقرار بازپرس ، نزد در اقرار آيا) كيفري امور در
شرايط و (نه؟ يا و هست دعوي قاطع و ميگردد تلقي قاضي
قضات يا و نه يا و باشد فقه عين بايد آيا كه اين و قضاوت
.كرد اشاره باشند؟ داشته بايد را شرايطي چه ماذون
حقوق رشته فارغالتحصيل قضا امور متصدي قديم قوانين در
اجازه نيز علميه حوزه دانشآموختگان انقلاب از پس و بود
همين شد ، داده قضايي ابلاغ ايشان به و كردند پيدا قضاوت
قضايي دستگاه وارد حقوقي دانش نوع دو كه گرديد سبب امر
در اما نيستيم ارزشگذاري مقام در ما كه چند هر ;گردد
مضر قضايي دستگاه ثبات براي ميتواند دوگانگي اين مجموع
براي جدي تهديدي خود بيثباتي كه است حالي در اين.باشد
ميتوان را متعددي موارد كه ميآيد شمار به حقوقي نظم
.زد مثال آن براي
در 20 كه گرديد مشاهده شد انجام سال 77 در كه تحقيقي طي
بار از 200 بيش كشور قضايي قوانين (تا 77 57) اخير سال
عمده هم برخي و جزئي تغييرات اين از برخي كه داشته تغيير
كيفري ،(و 2 1) حقوقي دادگاههاي تشكيل":مانند.بودهاند
دادگاهها احكام در تجديدنظر مورد در كه قوانيني ،(و 2 1)
قانون كيفري ، دادرسي آيين قانون است ، رسيده تصويب به
نظام در كه شگرف تغييرات اين "...و مدني دادرسي آيين
معناي به ميتواند آمده پيش (تكرار به)كشور قضايي
.باشد كشور قضايي نظام در بيثباتي گونهاي
تدريجي شكل به كه ميكند ديكته را نظم از مدلي قانون ، هر
كشور درميكنند عادت آن به تدريج به مردم و ميگيرد پا
مشخص قانون يك مختلف ابعاد هنوز كه حالي در متاسفانه ما
كه اين يا و شده وارد آن بر الحاقيه و اصلاحيه نشده ،
به قانون شدن تبديل از مانع امر همين و مينمايد تغيير
بودن نامشخص در معضل اين ريشه.ميگردد فرهنگي هنجار يك
است گفتني.رفت آن ذكر كه است دوگانگياي و قضايي تئوري
همانند) نيز ديگري مهم ابعاد داراي مذكور ، دوگانگي كه
و بوده مهم حقوقي حيث از تماما كه هست (حقوقي تشريفات
.شود انديشيده راهكاري آن براي بايد
صنفي انجمن حقوقي كميته دبير - نوروزي كامبيز
ايران روزنامهنگاران
دارد ادامه
راه سر از را بشر حقوق ناقضان مردم
برميدارند اصلاحات
ديروز اسلامي بشر حقوق كميسيون دبير:اجتماعي گروه
و لباس هر در را بشر حقوق ناقضان مردم ، :كرد اعلام
كه توجيهي هر خود اقدامات براي و باشند كه موقعيتي
خود اصلاحطلبانه حركت راه سر از زود يا بياورند ، دير
با گو و گفت در فر ضيايي ايرنا گزارش به.داشت برخواهند
در:افزود كشور مختلف استانهاي بشر حقوق مدافعين
بياعتنايان براي نصيبي خواري و روسياهي جز روند اين
.ماند نخواهد باقي مردم حقوق به
و مردم حقوق بر كه آناني مقابل ، نقطه در:گفت وي
و سختيها راه دراين و ميورزند تاكيد رفعتبعيضها
ميخرند ، جان به را معنوي و مادي مختلف هزينههاي
در و محبوبند مردم نزد اينك هم اخروي ، اجر بر علاوه
خواهد ياد نيكي به آنان از سرزمين اين تاريخ آينده
ستايش مورد ديني مردمسالاري تحكيم در آنان سهم و شد
.ميگيرد قرار
مردم ، :كرد خاطرنشان اسلامي بشر حقوق كميسيون دبير
تحولات دقت به معيشتي و اقتصادي مشكلات عليرغم
و پختگي و شجاعت روز به روز و داشته نظر زير را كشور
بدست خود مشروع مطالبات پيگيري براي بيشتري صبوري
نهادي يا فرد ديگر ، :داد ادامه وي.ميآورند
مختلف ، شعارهاي پشت يا و كلي حرفهاي با نميتواند
كميسيون دبير.كند جلب را مردم رضايت راحتي به
در بشر حقوق مدافعان از:كرد تاكيد اسلامي ، بشر حقوق
پيشبرد براي مضاعفي تلاش ميرود انتظار كشور سراسر
و شهروندي حقوق به نسبت عمومي آگاهسازي و بشر حقوق
رفع براي قانوني مكانيزمهاي همه از استفاده
.دهند نشان خود از نارساييها
برخلاف دانشجويان اخير بازداشتهاي
است بوده كميتههايانضباطي مقررات
در گذشته روز فناوري و تحقيقات علوم ، وزير معين ، مصطفي
در:كرد تصريح اسلامي شوراي مجلس در خبرنگاران جمع
كميتههاي ضوابط و اخير ، مقررات دانشجويي دستگيريهاي
.است شده زده دور دانشگاهها انضباطي
از برخي بازداشت در كه اين از تاسف اظهار ضمن وي
نشده گرفته نظر در انضباطي كميتههاي مقررات دانشجويان ،
انقلاب عالي شوراي به را مسئله اين:ساخت خاطرنشان است
عالي شوراي مصوبات به التزام عدم تا كرديم منعكس فرهنگي
.گيرد قرار توجه مورد فرهنگي انقلاب
كميتههاي عملكرد خصوص در سئوالي به جواب در معين
هيات دانشجويي ، انضباطي مقررات:گفت دانشگاهها انضباطي
عالي شوراي يا و مجلس مصوبه دانشگاهها ، كاركنان و علمي
.است لازمالاجرا و است فرهنگي انقلاب
تبعيضعليه كنوانسيونمنع به بايد ايران
بپيوندد زنان
به ايران الحاق:تهران - ايران دانشجويان خبرگزاري
نگرش ، اصلاح زنان ، عليه تبعيض اشكال همه منع كنوانسيون
.شد خواهد سبب ايران به نسبت را جهاني سطح در
كشور وزارت شوراهاي امور و اجتماعي معاون بروجردي ، اشرف
اين بيان با ايران دانشجويان خبرگزاري با گو و گفت در
ما پيوستن كنوانسيون عنوان به توجه با:كرد تصريح مطلب
تبعيض نوع هر وجود عدم به نسبت ما ديني نگرش بر آن ، به
.گذاشت خواهد صحه
دين در مواردي البته:افزود شوراها امور اجتماعي معاون
ديد از است ممكن كه دارد وجود ديه و ارث مثل ما مقدس
اولويت به توجه با البته كه شود قلمداد تبعيض نوعي برخي
در كه موارد از برخي در ما ديگري مساله هر بر ديانت حفظ
.كرد خواهيم تحفظ اعلام باشد ، دين با تناقض
بر صراحتا كنوانسيون ، سه و يك ماده كه اين بيان با وي
ما:گفت دارد تصريح زنان عليه تبعيض نوع هر پذيرش عدم
باشيم ، بيتفاوت نبايد و نميتوانيم شرعي مسايل به نسبت
مواضع كردن روشن جهت كه اوليهاي شرح در لحاظ ، همين به
ملل سازمان اجلاس به و مطرح كنوانسيون در حضور جهت خود
مسايل مورد در را خود مواضع مقدمتا كرد ، خواهيم واگذار
مطابق كه موارد برخي به نسبت را تحفظ اعلام و تعيين زنان
وارد و جايز خود براي نباشد ديني ارزشهاي و اصول با
.ميدانيم
منع كنوانسيون شكلگيري سابقه به اشاره با بروجردي اشرف
نپيوستن:گفت ملل سازمان در زنان عليه تبعيض اشكال همه
كه است زده دامن شبهات به كنوانسيون ، به سالها اين طي ما
.شود چارهانديشي آن براي ميبايد
همين به تمسك با سالها اين طي كشورها برخي آنكه ويژه به
زنان عليه ايران ، اسلامي جمهوري ميكنند ادعا مساله
اين به ما الحاق كه صورتي در ميكند اعمال تبعيض
.كرد خواهد برطرف را شبهات از بسياري كنوانسيون
دانشگاهها در تحقيقاتي و پژوهشي امكانات
است اندك برايزنانبسيار
زنان تحقيقات و مطالعات مركز رئيس:اجتماعي گروه
براي زيادي مالي و اعتباري امكانات دانشگاهها:گفت
رشتههاي براي اندك توزيعامكانات ندارند ، پژوهش
قرار پايين ردههاي در انساني علوم و اجتماعي علوم
صفر به امكان اين زنان پژوهشي مسايل براي و دارند
.ميرسد
:افزود باايرنا گفتوگو در طلب شادي ژاله دكتر
معطوف فني مسايل به پژوهش امر در توجه بيشترين
هستند ، فني رشتههاي از بيشتر مسئولان چراكه ميشود ،
جذب خود به را بيشتري امكانات فني رشتههاي لذا
.كردهاند
فقيرند ، بسيار اعتبارات نظر از دانشگاهها:داد هشدار وي
هستيم واقعيت اين شاهد اكنون متاسفانه كه جايي تا
از دنيا علمي مجلات در علمي مقالات تعداد چاپ در كه
بر دليلي اين و افتادهايم عقب عراق مانند كشورهايي
.است بوده دانشگاهها در پژوهش امر به كماهميتي
گسترش و توسعه براي حركتي كه اين بيان با شاديطلب ،
متذكر نيست ، كافي اما افتاده ، اتفاق پژوهشي فعاليتهاي
دانشگاه توسط بايد زنان تحقيقات و مطالعات مركز:شد
وجود با اعتبارات فقر بهدليل اما ميشد افتتاح تهران
امور مركز اعتباري حمايت با دانشگاه ، اين ساله سابقه 60
زماني تا:كرد تصريح وي.شد تاسيس دانشگاه در مشاركت
فني مهندس توسط پژوهشي توزيعاعتبارات مسئوليت كه
با نظر اين از انساني علوم رشتههاي و بگيرد انجام
براي مجبوريم ما باشد ، مواجه اعتبارات فقر
ازساير انساني علوم عرصه در تحقيقاتي فعاليتهاي
.بگيريم كمك بينالمللي و ملي سازمانهاي
اميدواري اظهار زنان تحقيقات و مطالعات مركز رئيس
مثمرثمري تحولات پژوهش امر به نسبت كشور در كه كرد
از دانشگاه اساتيد كه تازماني:افزود و بگيرد ، صورت
دنبال به باشند مجبور و بوده مضيقه در پژوهشي نظر
مجبور زندگي تامين براي حتي و رفته ديگر فعاليتهاي
شاهد بايد ما نمايند تدريس دانشگاه چندين در باشند
مغزها فرار و دانش توليد از لحظه به لحظه دورافتادن
.باشيم
نميمانند؟ كشور در اوليها رتبه چرا:كرد تاكيد وي
و گيرد قرار جوانان اختيار در پژوهشي امكانات اگر
امكانات ابتداييترين براي نباشند مجبور دانشگاهيان
و ميمانند كشور در جوانان باشند داشته دغدغه پژوهشي
.ميكنند عرضه كشور به را خود توليدات
و مطالعات مركز اينكه به اشاره با شاديطلب ،
خود فعاليت سالجاري ماه ارديبهشت از زنان تحقيقات
مطالعات مركز فعاليتهاي خصوص در است ، كرده آغاز را
مشاركت تحقيقاتي طرحهاي:گفت زنان ، تحقيقات و
كشور مالي و پولي نظام در زنان جايگاه زنان ، اجتماعي
ديدگاه از توسعه سوم برنامه بازنگري كارشناسي و
.است مركز فعاليتهاي جمله از جنسيتي
يافتند انتشار اجازه نشريه 39
يك انتشار با مطبوعات بر نظارت هيات:اجتماعي گروه
ماهنامه ، دوهفتهنامه ، 12 هفتهنامه ، 3 روزنامه ، 12
.كرد موافقت دوفصلنامه و 3 فصلنامه 8
سومين و بيست در:گفت دوشنبه روز "جعفري مهرنوش"
با مطبوعات ، بر نظارت دورههيات هشتمين از جلسه
و روزنامه انتشار ترتيب با همسايه ، نشريه انتشار
.شد موافقت خوزستان توزيعاستان گستره
اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت داخلي مطبوعات كل مدير
خوزستان ، نسيم نشريات انتشار با همچنين:افزود
شهر جنوب ، خاتم شهركرد ، فراز داد ، چيچست ، كرمانشاه ،
و ئاسو آمرداد ، جامعه ، نداي زنجان ، مهر محله ، و
.شد موافقت هفتگي انتشار ترتيب با كردستان آواي
آزمايشگاه و مردم آواي كارون ، عصر دوهفتهنامههاي
.يافتند انتشار اجازه نيز امروز
|