يامرد؟ زن كيست ، واقعي مدير
شوراي انتخابات ميشود برگزار ديماه 27
شهرتهران داوطلبانه تشكلهاي هماهنگي
وظيفه خدمت مشمولان فراخوان
جا به كشته دامغان 19 در رانندگي سانحه
گذاشت
علتها سراغ است ، معلول دختران فرار
برويم
صنفي انجمن مديره هيات مشترك جلسه در
همشهري تحريريه اعضاي با روزنامهنگاران
روزنامهها در تحريريه شوراهاي شد مطرح
شود تشكيل بايد
يامرد؟ زن كيست ، واقعي مدير
در را دوره سه ميرسند سنمدرسه به كه آن از پس دختران
بودن مرد با بودن زن كه ميكنند واحساس تجربه خود زندگي
سالگي سن 8 حدود اول دورهدارد كمتري وارزش است متفاوت
آن در آنان كه آنچه كه ميكنند احساس دختران وقتي:است
استعدادهاي و علائق از كماهميتتر دارند استعداد و ذوق
كه است سالگي سن 12 حدود دوم دوره.ميشود شمرده پسران
دست از خويش توان به نسبت را خود بصيرت دوم بار براي
مهم فوقالعاده آنها براي پسران كارهاي وهمه ميدهند
دست از را خود بهنفس اعتماد دختران وناگهان ميشود
استو سالگي سن 1618 حدود در زماني سوم دوره.ميدهند
دارند نياز پدرشان به ديگر وقت هر از بيش كه است زماني
ميكنند تلاش زنانگيخود يافتن براي دختران كه چرا
.باشند داشته مشورت فرصت خود مخالف جنس با دارند ونياز
كامل را خود از بزرگتر مردان سالگي ، سنين 3020 در زنان
با سنينكار اين در زنان نظر به.ميكنند فرض بينقص و
ودر است زن مديران با كار از آسانتر بسيار مرد مديران
.نيستند قائل ارزش مدير زنان براي نتيجه
خود مرد همكاران ساير توسط جوان زنان كاري ، محيطهاي در
جلب خود به زيادي توجه رفتارشان نوع و كيفيتها بهخاطر
نميكنند توجه اما ميگيرند قرار تشويق مورد و ميكنند
اين جنبه جديترين.است سطحي و ظاهري فقط تعاريف اين كه
مثل ميشود جوان زنان اين به كه است بيدليلي توجه قضيه
به آنها ، دعوت براي در كردن باز كاري ، سفرهاي به دعوت
كه ميشوند اغوا نكته اين باور به زنان نتيجه ودر جلسات
.نيست دشوار وجه هيچ به كار در پيشرفت
دارند ، نياز انتقاد به نيز مدير زنان كه داشت توجه بايد
انتقاد او از اشتباهيميشود دچار مردي مدير كه وقتي
حتي و زن مديران اشتباهات از كه حالي در ميكنند
سكوت يا لبخند با و ميكنند چشمپوشي زن كارمندان
كار كنند دارنداحساس نياز زنان كه صورتي در.ميگذرند
به را نادرست و درست و هستند مهم ميدهند ، انجام مفيدي
انتقاد از آنها كه معناست بدان اين.كنند گوشزد آنها
محروميت.ميشوند محروم لازماست همه رشد براي كه ضروري
.ميشود زن مديران رشد وعدم ايستايي موجب انتقاد از
باشيد پيشرفت فكر به همواره
لحاظ از دوران دشوارترين سالگي سن 3530 زن ، يك براي
خانواده قبيل از مسائلي به دوره اين در زن يك.است رواني
را حرفهاي زن يك كه وقتي.ميكند فكر كودكان تربيت و
نيست او خشنودي و رضايت و علاقه مورد كه ميكند انتخاب
فكر كه چرا نميكند پست به رسيدن براي معمولاتلاشي
تاسف سپس و برسم مقام آن به ندارم نيازي من ميكند
وتواناييهاي نميانديشند پيشرفت به كه زناني.ميخورد
رشد و ترقي از مانع ميگيرند ، ناآگاهانه ناديده را خود
جلو تا شوند تشويق بايد آنهاميشوند خود حرفهاي
.نمانند باقي جا يك در و بروند
پي در و ميشود عميقتر زن دانستههاي سالگي سن 4030 در
درككند را او نيازهاي كه است دلسوز و همدل مديري يافتن
كار ساعات از كه دارد نياز و است خانواده داراي او چون
خواهان زن جا اين در.برسد بچههايش به و بكاهد خود
دانستههايش اولابه ميكند فكر كه نميشودچرا مديريت
.هستند كوچك هنوز بچههايش اينكه دوم و ندارد كافي اعتماد
مديران.ميكند جلوگيري خود ترقي و رشد از اينكه نتيجه
وقتي و كنند صرف كميت براي را خود انرژي دارند تمايل زن
.ميبرند كار به را خود تلاش تمامي حضوردارند درجايي كه
براي شرط اماتنها است موفقيت لازمه دانش و آگاهي چه اگر
-40) سن اين در زنان كه آنجا از.نيست موفق مديريت
دارند خود حرفهاي مقطع در كافي مهارت و دانش ( 30سالگي
است آن شايسته كه ارتقاء و رشد از سطح آن به اما
تواناييهايشان و هوش از كه دريافتهاند نرسيدهاندو
از مرحلهاي به خود حرفه در و كنند استفاده نميتوانند
در نارضايتي ايجاد به شروع بنابراين رسيدهاند ، توقف
.ميكنند كار محيط
براي هم و زنان براي هم توقف مخرباست ، فرآيند يك توقف
اين در بياموزندكه بايد زن مديران.است مخرب سازمان
سالهاي 4030 مردها براي برعكس.كنند عمل محكم رابطه
زن مديران.است پويايي و فعال سالهايفوقالعاده سالگي
ازاندازه بيش خود ، كاري توان و دانش دادن نشان منظور به
براي نيز زيادي كار كه است حالي در اين و ميكنند كار
كه تازماني معمولا صورت بديندارند عهده به بچه و خانه
به دستيابي و ارتقاء خواهان نرسند سالگي چهل سن به زنان
.نيستند مديريت پست
مدير زنان ويژگيهاي
كار خود وجود همه با ميشود كار بازار وارد زني وقتي
نسبت نيز و نميكنند خود شغل فداي را چيز همه اما ميكند
متعهد بسيار كار قبال در زنان.صادقترند افرادي مردان به
كه است لازم ترقي براي كه بدانند بايد اين بنابر هستند
ظاهر به كه صورتي دركنارآيند وابستگي با ابتدا در
.دارد نياز وابسته زنان به ما جامعه
زنان در.دارند بيشتري انعطاف كه ميكنند وانمود مردان
احتمال اينميترساند را مردها كه دارد وجود چيزهايي
و بسته كاملا دنياي زنها صميمانه رفتار كه دارد وجود
ميتواند ديگر احتمال.كند تهديد را مردان شده كنترل
براي كه باشد واحد آن در كار چند انجام در زنان توانايي
مرج و هرج و اغتشاش از مردان شايد يا و است دشوار مردان
كار يك فقط زمان يك در خاطرآنها اين به و ميترسند
خود كاري مسائل براي كه زناني.دهند انجام ميتوانند
دوستانهاي جو دارند ، زيادي ايدههاي ميكنند ، ايستادگي
بودن لوح ساده به معمولا ميكنند ايجاد خود اطراف در
همكاري نفر يك با ميخواهد زني كه وقتي.ميشوند مشهور
كار او با سپس و شود دوست او با ابتدا است مند علاقه كند
او با ابتدا آنها ميكنند عمل برعكس درست مردان ولي كند
او با دوستي به بعد بودند موفق كار در اگر ميكنند ، كار
.ميانديشند
هستند نفس به اعتماد فاقد كه ميكنند ادعا اغلب زنان
ميدانستند ميدانند آنچه از بيشتر كاش ميگويند ابتدا
مردان برعكس.ميپردازند دوچندان تلاشي به اين بنابر
.هستند مطمئن و دارند اعتماد ميدانند آنچه به هميشه
بيشتر و بيشتر كه دارند نياز ميكنند فكر دائما زنها
به مربوط زنان ، نفس به اعتماد عدم ديگر علت.بدانند
به مربوط بحث در.است آنان كاري زندگي در آنها رفتار
فاقد زنان كه ميدارد اظهار كسي ندرت به زنان كارآيي
انتقاد زنها كار روش از عوض در هستند شناخت و دانش
كه داده نشان دانشآموزان درباره تحقيقات.ميشود بيشتري
اولها شاگرد از بيشتري نفس به اعتماد متوسط دانشآموزان
انزوا احساس همواره است اول شاگرد هميشه كه دختري.دارند
.ميشود كارش در ويژه حساسيت يك ايجاد باعث همين و ميكند
اغلب صحيح ، رفتار نداشتن و انزوا و بيگانگي احساس اين
انرژي نتيجه در.ميكند وادار سختتر تلاش به را زنان
زنان.دهند انجام را كار بهتر هرچه تا ميكنند صرف زيادي
كنند تلاش و بپذيرند هست كه طور آن را شرايط آنكه جاي به
در هستند وضعيت نگران اغلب بياورند ، بوجود وضع در تغييري
مديران اين بنابر.ميدهند دست از را زيادي انرژي نتيجه
و تواناييها از تا كنند تشويق را زنان بايد ارشد
تا كنند كمك آنها بهكنند استفاده خود مثبت ويژگيهاي
.كنند اعتماد خود دانستههاي به و بگيرند تصميم بتوانند
كه ميشود سبب اغلب خود تعلق به نسبت بياعتمادي اين
خيلي را مسائل آنها.بريزند اشك اشتباهاتشان براي زنها
كافي دانش مطلبي درباره كه وقتي زنانميكنند تلقي شخصي
نيز و ندارند نفس به اعتماد چون دارند فراوان تسلط و
را ارشد مديران بويژه ديگران از زيادي وقت نميخواهند
كردن صحبت ضمن در و ميكنند صحبت خيليسريع بگيرند ،
اما ميدهند ، نشان خوشحال و مثبت را خود و ميزنند لبخند
و آهسته بايد مطلب ارائه در كه بدانند بايد آنها واقع در
شنوندگان كه كند كاري بايد او.كنند صحبت اعتماد با
را شنوندگان كنند سعي بايد مدير زنان.كنند درك و بفهمند
و دارند اطمينان و نفس به اعتماد خود به كه سازند مطمئن
قبل از پاسخهاي يا و نور سرعت به زدن حرف با كار اين
موفق مديريت داشتن براي زناننيست امكانپذير شده آماده
درك بايد زنان.دارند ارشد مديران كمك و حمايت به نياز
چگونگي تا ميبخشد اعتماد آنها به شناخت و دانش كه كنند
اين مدير زنان ديگر ويژگي.بياموزند را كارها انجام راه
كه حالي در ميكنند گريه ميشوند عصباني وقتي كه است
.ميشوند عصباني دارند ، گريه به نياز مردها وقتي
تصميمگيري و عمل سرعت به نياز كه را وظيفهاي معمولا
كه وظيفهاي و ميكنند واگذار مرد مديران به دارد سريع
.ميسپارند مدير زنان به دارد كندوكاو و بررسي به نياز
با زنان.ميبينند را مشكل اجزاء همه مردان از بهتر زنان
و ايدهها كه شده ديده اغلب.هستند مردان از هوشتر
بايد پسميشود ربوده مردان توسط مدير جديدزنان افكار
كار اين براي.بگيرند پس را خود ايده كه آموخت زنان به
هفته يك از پس كه خوشحالم خيلي بگوييد و بزنيد لبخند
.ميكنيد مطرح مرا پيشنهاد شما كه ميشنوم
همان از دختران.نميكنند صحبت بلند دختران تحقيقات طبق
در نشستن آرام معناي به بودن خوب كه ميگيرند ياد ابتدا
صحبت را كلاس وقت سوم دو معلم تحقيقات ، طبقاست مدرسه
سومش يك و پسرها توسط سومش دو مابقي ، سوم يك اما ميكند
صحبت مشغول دخترها وقتي حتي ميشود ، اشغال دخترها توسط
با دخترها.ميكنند جلب خود به را بقيه توجه پسرها هستند
و كم شادي اين اما ميكنند شروع را مدرسه لذت و شادي
مدرسه به كمتري لذت با پسرها ديگر سوي از.ميشود كمتر
تحقيق در.هستند راضيتر دبستان پايان در اما ميروند
خيلي كه ميكنند احساس معمولا زنان كه شد ديگريمعلوم
كم خيلي ميكنند فكر مردان كه حالي در كردهاند پرحرفي
وقت سوم يك زنان كه داده نشان بررسي اما زدهاند ، حرف
باز و ميكنند صحبت را وقت آن سوم دو مردان و شده تعيين
زدن حرف زياد از زنان كه شده داده نشان تحقيقات در هم
دوره يك در زنها صحبت معمول بهطور نيز و دارند واهمه
.ميشود قطع بار مردها 3 صحبت و بار معين 10 زماني
است پايين بسيار زدن حرف مواقع در زنان صداي همينطور
تنظيم مردان صداي مناسب بلندگوها جهان تمام در چون
ترس تريبون از كردن صحبت از زنان عبارتي به شدهاند
و بايستند جمع جلوي دارند واهمه معمولا آنها.دارند
را كار اين كه ميخواهند مردها از بنابراين و كنند صحبت
موفقي مديران آنكه براي زناندهند انجام آنها براي
اعتماد بهآنها كه كنند انتخاب را سرمشقي بايد باشند
.باشد برخوردار خوبي شهرت از مديريت كار در نيز و دارند
در.برميگزينند مردان ميان از را خود سرمشق زنان اكثر
و دهند رشد را خود مردانه شخصيتي ابعاد مجبورند صورت اين
و آگاهي كه است تمريني شدن سرمشق و مربي.باشند آنها مثل
براي ميتوان كه كاري بهترين.ميدهد افزايش را هشياري
خاص دورههاي برگزاري اهميت و ضرورت داد انجام مدير زنان
مشترك خواستههاي از يكي.است زنان ويژه مديريت كارآموزي
بگيرند ياد بايد را ملموس و عيني دانش كه است اين طرف دو
فرصتي كه مايلند شديدا طرف دو همينطور.بدهند ياد و
شريك يكديگر تجربيات در تا باشند داشته گفتوگو براي
تا دارند نياز كمك به زنان ميگويند مرد مديران.شوند
و كنند صحبت بلندتر و بيشتر شهامت و شجاعت با بتوانند
هر كه دارند نياز زن مديرانكنند مطالبه را خواستهاي
نيز و مرد مديران تجربيات از بتوانند بود لازم وقت
.باشند دسترس در هميشه آنها و كنند استفاده خود مربيان
دستان زير در صحيحي ديد كه هستند كساني مديران بهترين
آينده اهداف ارزيابي به نياز مدير زنان.آورند بوجود خود
در تفاوتهايي چه كه بردهاند پي مردان و زنان دارند ، خود
بايد زنان به مدير مردان دارد ، وجود آنها كار محيط
بايد مدير زنان كنند ، فكر سوقالجيشي بهطور كه بياموزند
داشته اقتصادي مغز و دهند انجام را مالي امور بگيرند ياد
به صحيح شناخت توليد ، محيط و تكنولوژي به نسبت باشند ،
با بگيرند ، جدي بايد را فرد هر كه بياموزند آورند ، دست
از چگونه كه بياموزند يا بنگرند ، قدرت بازي به ژرف ديدي
براي ذهني آمادگي و جويند بهره خود مربي با مرتبط شبكه
اقتصادي دورنماي يك مدير زنان اكنون هم كنند ، كسب تغيير
تصميمات عهده از چگونه كه دريافتهاند.كردهاند كسب
به كنند ، فكر گروهي بصورت گرفتهاند ياد برآيند ، دشوار
هدايت و برنامهريزي پيبردهاند ، اجتماعي رقابت اهميت
پي زن و مرد گروههاي ادغام اهميت به آموختهاند ، را كار
خطمشي بهترين صداقت كه است شده ثابت برايشان بردهاند ،
ازارسال مهمتر افراد با كردن صحبت كه آموختهاند است ،
كنند ، سازنده انتقاد كه آموختهاند.است يادداشت
را كار در دخالت و كنند تدوين را اهداف كه آموختهاند
مديران ميتوانند مدير زنان اوصاف اين با.آموختهاند
صريح بسيار تغييرات به نسبت بايد مديريت.باشند موفقي
توانا و مستقل بسيار اجرايي حرفههاي در زنان.باشد
خود توانايي اوج در سالگي در 50 زنان از بسياري.هستند
تا دارند كوچكي فرزندان ديگر نه كه چرا دارند قرار
آن كه بزرگي خانواده نه و كنند مراقبت آنها از بخواهند
هم و ميخواهند هم كه است سنين اين در.كنند اداره را
بالاي 50 سنين در بويژه زنان.كنند پيشرفت ميتوانند
و پيشرفت امكاندارند ويژه تقدير و تحسين به نياز سالگي
بايد.باشد فراهم افراد همه براي بايد جانبه همه ترقي
.رفت بالا عمودي هم و افقي همبطور ترقي پلكان از بتوان
مردان اين بنابر و هستند قدرت داراي مردان كار ، دنياي در
پذيرش آنها براي و كنند كار مردان با كه ميدهند ترجيح
پيشرفت خواهان همواره مردان.است دشوار قدرت با زنان
آنان عمودي پيشرفت از و هستند كار محيط در زنان افقي
مديريت از كه دارد اهميت زن مديران براي.هستند ناراضي
زنان ، مديريت.بشنوند را كارشان اشكالات و شود حمايت آنها
زن مدير از كه مديري مردان.ميكند عصباني را مردان
با.ميكنند تحريف را او حرفهاي آساني به نميآيد خوششان
كاركنان با وي كه ميشوند آن از مانع او حرفهاي تحريف
به مربوط عرف كه معتقدند مردان.يابد ارتباط و تماس
ميتوانند سختي به و است افراد همه به متعلق مردان
زناني براي اين بنابر.مديرباشند زنان براي خوبي رهبران
روش و ندارند خود زنانگي خاطر به امنيتي هيچگونه كه
فوقالعاده مديريت كار ميكنند تقليد مردان از را مديريت
.ميكنند سركوب را خود توانائيهاي زنان اين.است دشوار
از كه خشنودند و راضي مديريت جايگاه در زناني تجربه طبق
مواقع در بدانند بخوبي و شوند پشتيباني و حمايت بالا
به ميتوانند آنها نيز و بگيرند كمك كجا از ضروري
دنياي نفع به كل در قدرت اين و بخشند قدرت خود همكاران
.خواهدبود كار
الوندي فرشته
"مدير زنان"كتاب:منبع
هال -بوم دال -باربارا:نوشته
قاييني زهره:مترجم
شوراي انتخابات ميشود برگزار ديماه 27
شهرتهران داوطلبانه تشكلهاي
هماهنگي
از خبر تهران فرمانداري سياسي معاون: اجتماعي گروه
داوطلبانه تشكلهاي هماهنگي شوراي انتخابات برگزاري
.داد جاري ماه دي روز 27 در تهران شهر
سياسي خبرنگار با گفتوگو در شنبه ديروز محموديفر ناصر
تاكنون كه نفري يكصد ميان از است قرار:افزود ايرنا
.شوند انتخاب نفر شدهاند ، 9 شورا اين در عضويت نامزد
استان داوطلبانه تشكلهاي هماهنگي شوراي اعضاي
نفر و 6 تهران شهر از آنها نفر كه 9 نفرند تهران 15
.ميشوند انتخاب تهران استان شهرهاي ساير از ديگر
تهران استان غيردولتي تشكلهاي انتخابات ستاد رئيس
غيردولتي سازمانهاي اعضاي از دسته آن:كرد اضافه
روز تا دارند ، انتخابات اين در شركت به تمايل كه
نامزد بهعنوان ميتوانند انتخابات ، برگزاري از قبل
.كنند ثبتنام
هماهنگي شوراي انتخابات تاكنون وي ، گفته به
شده برگزار كشور استان در 27 داوطلبانه تشكلهاي
.است
شوراي انتخابات برگزاري از پس:كرد تصريح محموديفر
است 28 قرار تهران ، شهر داوطلبانه تشكلهاي هماهنگي
را عمومي كشور ، مجمع درسراسر شده تشكيل هماهنگي شوراي
.بود خواهند مجمع اين عضو نفر كه 15 دهند تشكيل
خواهد راتشكيل مدني تشكلهاي خانه عمومي ، مجمع سپس
در غيردولتي تشكلهاي تقويت و ساماندهي وظيفه كه داد
.دارد برعهده را كشور سراسر
شوراي تشكيل اجرايي ستاد اعضاي محموديفر ، گفته به
معاون را تهران شهر داوطلبانه تشكلهاي هماهنگي
واداري ، برنامهريزي معاون تهران ، فرمانداري سياسي
اجتماعي امور كارشناس تهران ، فرمانداري مالي
نفر سه و جوانان كميته مسئول تهران ، استانداري
.ميدهند تشكيل غيردولتي سازمانهاي از مشاور
و تهران فرمانداري مالي اداري و برنامهريزي معاون
:داشت اظهار زمينه اين در نيز اجرايي ستاد اين عضو
برگزاري بر ناظر و تسهيلكننده نقش اجرايي ستاد
شهر داوطلبانه تشكلهاي هماهنگي شوراي انتخابات
.دارد را تهران
به اعتقاد دولت كه آنجا از:افزود بهرام زهرانژاد
سازمانهاي زمينهفعاليت بيشتر چه هر آوردن فراهم
دارد ، برعهده را آنها تقويت وظيفه و غيردولتي
اين در نيز تهران فرمانداري و كشور وزارت بنابراين
.دارند نظارتي نقش صرفا زمينه
تشكلهاي هماهنگي شوراي اعضاي اينكه بيان با وي
انتخاب يكسال مدت براي صرفا كشور سراسر داوطلبانه
خانه تشكيل تا كار مراحل تمامي انجام:گفت ميشوند ،
خود برعهده اساسنامه تدوين حتي و مدني تشكلهاي
سپردن نشانه امر اين كه است غيردولتي سازمانهاي
.است خودشان به دولت سوي از مردم امور
غيردولتي تشكل هزار يك حدود رسمي بهطور ميشود گفته
تشكل تعداد 200 اين از كه دارد وجود تهران استان در
.است زنان به مربوط
وظيفه خدمت مشمولان فراخوان
جمهوري انتظامي نيروي عمومي وظيفه معاونت: اجتماعي گروه
عادي و ديپلمه مشمولان عموم اطلاعيهاي در ايران اسلامي
همچنين پايان 1360 ، تا متولد 1338 غيرغايب و غايب
عادي مشمولان نيز و سال 61 نخست غايب 9ماهه عادي مشمولان
.فراخواند خدمت به را ديماه 61 متولد
:است آمده اطلاعيه اين در
اعزام حوزه از كه غيرغايب و غايب ديپلمه مشمولان تمام
در كردهاند دريافت خدمت به آماده دفترچه بزرگ تهران
و غايب عادي مشمولان تمام و ديماه صبح 18 ساعت 7
مشمولان همچنين سال 1360 ، پايان تا متولدان 1338 غيرغايب
متولد عادي مشمولان نيز و سال 61 نخست غايب 9ماهه عادي
در با ديماه صبح 20 ساعت 7 در سال 1361 ديماه
پادگان سپاه ميدان به خدمت به آماده دفترچه دستداشتن
.شوند اعزام خدمت به تا كنند مراجعه عج وليعصر
جا به كشته دامغان 19 در رانندگي سانحه
گذاشت
در شب جمعه كه رانندگي سانحه يك در:اجتماعي گروه
و داده دست از را خود جان نفر داد 19 رخ دامغان
.شدند مجروح نفر پنج
اثر در و دامغان شمال كيلومتري در 30 تصادف اين
در جرثقيل دستگاه يك با مينيبوس دستگاه يك برخورد
.پيوست وقوع به دامغان به ديباج جاده
سه و شاهرود شهر به سانحه اين مجروحين از تن دو
تحت و انتقال دامغان رضايي بيمارستان به ديگر تن
.گرفتند قرار درمان
رانندگي و راهنمايي معاون جاويدپور قدرتالله سرهنگ
و چپ به انحراف را تصادف علت سمنان استان انتظامي
.كرد ذكر مينيبوس غيرمجاز سبقت
مينيبوس سرنشينان از سانحه اين كشتهشدگان بيشتر
.هستند ديباج شهر در ساكن خانواده چند اعضاي از و
علتها سراغ است ، معلول دختران فرار
برويم
:گفت ارشاد مجتمعقضايي كارشناس:اجتماعي گروه
روبه آن با جامعه امروزه كه مسالهاي مهمترين
جامعه در آن از ناشي تضاد و فرهنگي معضلات روست ،
با والدين اختلاف و جوانان سردرگمي سبب كه است
.است شده فرزندانشان
اخبار گروه با گفتوگو در ديروز "جمالي مژگان"
كه بپذيريم بايد:افزود ايرنا "خانواده و زنان"
به سنتي مرحله از گذار و تحول حال در ما جامعه
آسيب دليل به جوانان متاسفانه و است نوين مرحله
.شد خواهند متحمل را فشار بيشترين بودن ، پذير
جوانان امروز آنچه ، :شد متذكر باليني روانشناس اين
مختلف رسانههاي طريق از و هستند آن شاهد جامعه در
آنان ماهوارهبه و اينترنت تلويزيون ، و راديو مثل
در ريشه كه خانوادهها اعتقادات با ميشود ، القا
خاطرنشان وي.است متفاوت كاملا دارد ، سنتها و فرهنگ
در نيز و تلويزيوني سريالهاي فيلمها ، در وقتي:ساخت
جوانان و خانوادهها برخي ميشود ، مشاهده جامعه سطح
جديدترين از برخوردارند ، زندگي امكانات بهترين از
مجالس در يا ميكنند پيروي...و ظاهر و پوشاك در مدلها
گيرند ، قرار تعرض مورد اينكه بدون دارند شركت آنچناني
با بسياري جوان پسران و دختران صورت اين در
ميشوند فكري شديد تضاد يك دچار مسايل ، اين مشاهده
در:گفت جمالي.است افسردگي آن نتيجه كمترين كه
فرزندان فراري ، دختران تعداد بيشترين حاضر حال
مادر و پدر كه نابسامانند خانوادههاي از و طلاق
فقر دچار و پرجمعيت بيبضاعت ، سواد ، كم اغلب آنان ،
خانوادهها ، اين بيشتر در:داد ادامه وي.هستند فرهنگي
پدر.است كمرنگ فرزندانبسيار تربيت در والدين نقش
نيز مادر و مينمايد معاش تامين صرف را خود وقت تمام
در دارد را بچهها پوشاك و خوراك به رسيدگي فرصت تنها
خانواده اعضاي بودن هم با براي فرصتي كمتر نتيجه
عاطفي نيازهاي به بتوان فراغت با تا دارد وجود
.كرد توجه بچهها
صنفي انجمن مديره هيات مشترك جلسه در
همشهري تحريريه بااعضاي روزنامهنگاران
روزنامهها در تحريريه شدشوراهاي مطرح
شود تشكيل بايد
صنفي انجمن مديره هيات اعضاي:اجتماعي گروه
جلسه همشهري روزنامه تحريريه با ديروز روزنامهنگاران
.كردند برگزار مشترك
صنفي انجمن مديره هيات رئيس مزروعي ابتدا جلسه اين در
:گفت انجمن صنفي هويت حفظ بر تاكيد با روزنامهنگاران
رسميت به سختي به صنفي انجمنهاي ما كشور در متاسفانه
حكومتي و كارفرمايي نهادهاي استقبال با و ميشوند شناخته
با گفتگو به متعهد را خود كارفرما و نميشوند روبرو
انجمن مورد در همه اين با:افزود وي.نميداند ها انجمن
مديران بقيه روزنامه دو يكي بجز روزنامهنگاران صنفي
با كاركنان بين رابط بعنوان انجمن نقش از روزنامه
.كردهاند استقبال كارفرما
بر همشهري تحريريه اعضاي از برخي جلسه اين ادامه در
و كردند تاكيد روزنامهها در تحريريه شوراهاي ايجاد
سوي از شوراهايي چنين ايجاد راهكارهاي تدوين خواستار
.شدند صنفي انجمن
صنفي انجمن مديره هيات اعضاي از ديگر يكي عبدي عباس سپس
پيشبيني موردي چنين اساسنامه در حقوقي لحاظ از:گفت
كنند فعاليت روزنامهنگاران خود اگر اما است نشده
اين در:افزود وي.دهند تشكيل شوراهايي چنين ميتوانند
معطوف روزنامهها جايگاه تثبيت به انجمن فعاليت چندساله
.است بوده
بسيار مجموع در تحريريه شوراهاي نقش:گفت بورقاني احمد
اشتراك نقاط مورد در ابتدا بايد شورها اين اما است خوب
روبرو مخالفت با ابتدا تا بنشينند بحث به مديريت با
.نشوند
شوراهاي ايجاد خواستار همشهري تحريريه اعضاي از برخي سپس
از و شدند كشور مطبوعات در مشاغل طبقهبندي و كار اسلامي
بديعي مينو.كند پيگيري را مساله كردند تقاضا صنفي انجمن
و بيشتر مشاركت بر تاكيد با جلسه اين در نيز انجمن بازرس
مشاركت به صنف يك قدرت تمامي:گفت انجمن در اعضا فعالتر
صنف آنان حضور بدون و دارد بستگي آن اعضاي حمايت و
انجمن در:گفت ادامه در بديعي.ندارد كار انجام توانايي
با و تشكيل تحريريه شوراهاي كميته عنوان با كميته بايد
براي آئيننامه تدوين به تحريريهها فعال اعضاي حضور
.بپردازد شوراها تشكيل
زيدآبادي ، آرمين ، عبدي ، ارغندهپور ، مزروعي ، جلسه اين در
انجمن از بديعي مينو و كوثر نوروزي ، نيكآهنك رجايي ،
.داشتند حضور صنفي
جلسه اين در نيز انجمن حقوقي كميته رئيس نوروزي كامبيز
اجرايي قدرت مدني نهاد يك عنوان به صنفي انجمن:گفت
افكار بسيج و جلب و روشنگري با ميتواند تنها و ندارد
هر در روزنامهنگاران اما.كند حمايت اعضا از عمومي
مكانيسمهاي از ميتوانند خود صنفي مشكلات حل براي نشريه
مورد ميتواند كه كنند استفاده صنفي واكنش و كنش مختلف
.گيرد قرار نيز انجمن حمايت
|