درستايشخالقدرختانجيرمعابد ...
بيصداي فرياد محمدقاضي زندهياد ياد به
!است صداتر
صدا ، هر از تو
موسيقي جشنواره سومين برگزيدگان معرفي
جوان
درستايشخالقدرختانجيرمعابد ...
در نويسندگي قرن نيم مناسبت به محمود احمد بزرگداشت
اهواز زادگاهش
نفت و دريا نخل ، نويسنده درباره
مجله در را داستانهايش نخستين (متولد 1310) محمود احمد
را "مول" مجموعه سال 1338 در.رساند چاپ به ايران اميد
و داد نشان را "است آرام هنوز دريا" بعد سال كرد ، منتشر
بر مجموعه سه هر داستانهاي.را "بيهودگي" در 1341
سخت نويسنده.شدهاند نوشته واحد انديشهاي مبناي
و محيط واقعيتهاي رويدادها ، با برخورد در و درونگراست
تنها و ميدهد قرار توجه مورد كمتر را پديدهها علتهاي
بر غالب بدبيني.ميكند قناعت زندگي سطح از برشي به
و زده داستانهايش بر تيره رنگي زمانه ، روشنفكران انديشه
.است بخشيده آنها به نامرادي و ياس از طعمي
از روستاييان جنوب ، زندگي پرقدرت مشاهدهگر محمود ، احمد
صنعت قرباني شهرها در كه ميكند تصوير را شده كنده زمين
.ميشوند وابسته
آدمهاي و فضا به جنوب ، مردم رسوم و آيينها به توجه
طرح "بندر" در.است بخشيده بومي بوي و رنگ داستانهايش
و باربران بيكاري فقر ، گوناگون جلوههاي از جامعي
.است بندر كارگران
و ميفروشند را خود خون "باران زير" داستان پاسهاي و آس
مردم زندگي "غريبهها" در.ميبازند قمار در را آن پول
.شود مي توصيف گوركي چون جنوب ، تهيدست
موفق اثري است ، غريبهها ادامه گويي كه "دز آبي آسمان"
.بيخانمانهاست و بيكارهها ازدحام توصيف در
و گويا زباني با "بومي پسرك" مجموعه داستانهاي بهترين
.ميدهد قرار جنوب مطبوع و بديع فضاي در را خواننده تخيلي
كودكانه ، بيان در نهفته ادبي امكانهاي از استفاده با او
شهر" داستان.ميكند زنده را جنوب دور چندان نه گذشته
.صميمي فضايي و دقيق طرحي با دارد ، تند ريتمي "ما كوچك
داستان عناصر تمام هماهنگي از ناشي آن ساختار استحكام
.است نويسنده مقصود به رسيدن براي
يافته محلي رنگي نفت ، و دريا نخل ، از بومي پسرك داستان
.برخوردارند مطبوع غربتي و بدعت از او داستانهاي.است
با همشكل فضايي در و يكديگرند ادامه داستانها اين
به ميتوان آنها مطالعه باميگذرند همانند آدمهايي
دورهاي كه رماني برد ، پي "همسايهها" رمان تكوين چگونگي
شكل به را ايران جنوب فرودست مردم زندگي از پرتحرك
.ميسازد مجسم تاريخي دگرگونيهاي متن در و گسترده
و خوزستان استان مطبوعات خانه جاري ، سال ديماه هيجدم
به اقدام فرهنگي ، بزرگ همت يك در روزان هفتهنامه
معاصر نويسنده محمود احمد بزرگداشت مراسم برگزاري
.كردند اهواز شهر در كشورمان
صفدرتقيزاده ، مهاجراني ، عطاءالله دكتر كه مراسم اين در
سجادي ، محمود سيد قاسمي ، عزتالله دكتر مقدم ، پور يارعلي
ارائه داشتند ، به حضور مستور مصطفي و كريميان كاظم
و منزلت در اشعاري قرائت همچنين و نظريات و ديدگاهها
.پرداختند كشورمان معاصر ادبيات در محمود احمد جايگاه
و روزنامهنگار بهرامي حبيبالله ابتدا برنامه اين در
در حاضرين و ميهمانان به استان مطبوعات خانه رييس نايب
شوراي عضو فروغينيا سپس.گفت خيرمقدم گراميداشت اين
طي استان مطبوعات خانه دبير و روزان هفتهنامه سردبيري
حاضرين براي را مراسم اين برگزاري از هدف كوتاه مقالهاي
.كرد بيان
احمد تابناك نقش ميتوان چگونه:است آمده مقاله اين در
از و انگاشت ناديده سرزمين اين ادبيات تاريخ در را محمود
عنوان به ادبيات اگر.نمود عبور سادگي به آن كنار
در رخنه توي در تو و طولاني راه نمودن طي ملي وسيلهاي
اين معمار مسلما است گرفته عهده بر را بشر لايههاي
طريق به كه است تجليلي نيازمند كاغذ ، بر زيبا پردازش
بر بودهاند محشور جغرافيا يك در او با كه كساني اولي ،
و بحثها از پس و جهت اين از.سزاوارترند ضرورت اين
مديره هيات و روزان هفتهنامه سردبيري شوراي بررسيها ،
جامعه نياز فكري ، مشترك فصل يك در خوزستان ، مطبوعات خانه
و نامي نويسنده اين گراميداشت به را استان جوان نسل و
.ساخت مصمم پيش از بيش تاثيرگذار
يارعلي توسط دولتآبادي محمود از متني مراسم اين در
نوشته محمود احمد به خطاب دولتآبادي ;شد قرائت پورمقدم
جبين دور از !اعطا محمود ، احمد جناب ارجمندم دوست:بود
اهواز ، درشهر آنجا كه متاسفم عميقا و ميبوسم را تو
اگر...نيستم است ، پرورانيده خود رادر تو كه شهري
و پشتكار قلم ، تو ، ستايش در بيگمان آنجا ميبودم
ميگفتم سخن معاصر داستاني ادبيات و زبان در نوآوريهايت
ما روزگار در زبان پالايش و رشد جهت در مقايسه ، باب از و
كتاب دو از بريده دو خودمان ، قرن همين آغاز به نسبت
پاره ، يكميخواندم را بريده دو هر و ميكردم انتخاب
.معابد انجير درخت رمان از پاره يك و احمد كتاب از مثلا
كه حقيقت اين دريافت منظور به ميبود قياسي اين
چه و كرده كوششها چه قرن مسير در ايران نويسندگان
چنين به دري زبان تا كردهاند هموار خود بر رنجها
آن خوردگي بيگره و آشكار نشان كه برسد زلالي و پالايش
.ببينيم بتوانيم محمود احمد آثار در را
بينالمللي مركز رئيس و رئيسجمهور مشاور مهاجراني دكتر
وظيفه ما همه:گفت مراسم اين نيزدر تمدنها وگوي گفت
ما فرهنگ ماندگار كه شخصيتهايي شخصيتها ، به نسبت داريم
توجه ميبخشند ، جهت و معني ما زبان و فرهنگ به و هستند
روزگار كه روزگاري در و بدانيم را آنها قدر و كنيم
را مهرباني زبان قدرشناسيها اين با نامهربانيهاست
.كنيم ترويج
سال در نوشت محمود آقاي كه قصهاي نخستين:داد ادامه وي
و آمدهام بهدنيا من كه است سالي همان با مصادف 1333
درخت همچون قصههايي نوشتن براي تلاش طولاني سابقي اين
خواننده است ممكن و است طاقتفرسايي تلاش معابد انجير
ميبايست كه چنانچه را آثار اين گاه محمود ، آقاي داستان
اين واقعيت اما نخواند ، و بداند فلسفي حتي و نداند قدر
رنجهاي واژه ، و عبارت هر نوشتن براي نويسنده كه است
اين كه وقتي بهويژه ميكند تحمل را سنگيني بسيار
ساماندهي يك و كند پيدا معني خلاقيت بستر در واژهها
.آورد بهوجود هنر و فرهنگ انديشه ، زبان ، در را جديدي
نسبتي نزديكترين ترديد بدون:افزود جمهور رئيس مشاور
و است آفرينندگي ;دارد آفريننده خداي با انسان كه
گمان من.است هنر آفرينندگي ، بروز براي بستر مهمترين
باشد نويسي داستان آنها عميقترين هنرها همه بين ميكنم
ما خوشبختانه كه است عرصهاي هم داستان عرصه البته و
سر پشت را آن از افتخارآميزي و درخشان سابقه ايران مردم
.داريم
من:گفت محمود احمد داستانهاي ويژگيهاي درخصوص مهاجراني
ايشان حرفهايخود از محمود قصهگويي سبك بيان براي
تعريف را واقعه و حادثه حركت ، قصهها در.ميكنم استفاده
و ميافتد اتفاق حركت خود در تعريف اين بلكه نميكنيم
اين ما اگر.است حركت در تعريف بلكه نيست حركت تعريف
كه قصههايي كنيم استفاده و بفهميم درست را تعبير
و تمدني اي پشتوانه ميتوانند ميباشند ، ماندگار
پشتوانههايي باشند ، ما براي فرهنگي و تاريخي پشتوانهاي
.ماندگارند و نميشوند فراموش كه
معاصر منتقد و نويسنده تقيزاده صفدر جلسه بعدي سخنران
پربار كارنامه اعتبار به محمود احمد:گفت وي.بود
اخلاقي ، والاي منش و آزادانديشي رسالت و داستاننويسي
خطه در تنها نه او.است ايراني معاصر نويسنده شاخصترين
جهان داستاني ادبيات صحنه در كه ايران در نهتنها و جنوب
توانسته نويسندهاي كمتر.است برجسته و روشن سيمايي نيز
و ماجراها و اجتماعي جنبشهاي نشيب و فراز او همچون است
روز و حال و آزاديخواهانه مبارزههاي به مربوط پيامدهاي
بيان موثر و جاندار اينچنين را كشورمان جنوب منطقه مردم
.كند
كه "همسايهها" رمان با محمود احمد:داد ادامه تقيزاده
جرگه در و يافت فراوان شهرت شد ، منتشر سال 1353 در
همسايهها ، رمان در.گرفت قرار ما شده تثبيت نويسندگان
صنعت شدن ملي به سرانجام كه ملي جنبش آغازين ماجراهاي
"شهر يك داستان" رمان...ميشود بازگو انجاميد ايران نفت
شيوه به ماجرا.است همسايهها يافته تكامل تقريبا ادامه
اعدام و شكنجه و زندان شرح.ميشود نقل گذشته به بازگشت
زماني كه لنگه بندر غمانگيز اوضاع بعد و نظامي افسران
و پرت جايي صورت به اكنون و بوده آباد شهري خود براي
تباه داستان شهر ، يك داستان.است درآمده محروم و خاموش
ميكند ، تحمل كه سختيهايي براثر قهرمان.آرزوهاست شدن
را شكست تلخ واقعيت.ميشود ترديد دچار خود آرمان در
پوچ و غمانگيز ميتواند زندگي كه ميپذيرد و ميپذيرد
پي در حاصلي ميتواند مبارزه و ازخودگذشتگي و باشد
.نميشكند و نميكند سقوط قهرمان همه اين با باشد ، نداشته
در محمود احمد:گفت خود سخنان از ديگري بخش در تقيزاده
كاملا درونمايههاي از استفاده با خود ، كتابهاي
و بارور ذهني با است نويسندهاي كه ميدهد نشان متفاوتي
هر متناسب كه زباني و گسترده تخيلي قوه خلاق ،
مدرنيته و سنت تقابل مثل درونمايههايي.است درونمايهاي
سال حدود50 محمود احمد.اشرافي خانوادههاي زوال يا
و است كرده نوشتن وقف را زندگياش زياد پشتكار با كه است
داستانسرايي ساختار و فني رموز بر كه است داده نشان
.دارد كامل تسلط
سخت را خواننده و است راحت و نرم محمود ، زبان:گفت وي
قواميافتهاي و درست و غني فارسي.ميكند خود مجذوب
سود طبيعي و محليبجا و بومي اصطلاحات از و دارد
شكنجهها ، و زندانيها و زندان از او وصف.ميجويد
وجود ما داستاني ادبيات در كه است صحنههايي كاملترين
كوتاه داستان مجموعه و رمان حدود14 چيزي اودارد
در و است فروتني با همراه او اصالت و فرزانگي.است نوشته
درهم استادي با را روايت و تاريخ خود كتابهاي از بسياري
تاريخي و مهم وقايعي از جاودان صحنههايي و است آميخته
.است كرده تصوير
دلچسباند و شيرين طبيعي ، او آثار گفتوگوهاي:افزود وي
پيش به گفتوگوها همين را داستاني وقايع از مهمي بخش و
مدار" سهجلدي رمان براي سال72 در محمود احمد.ميبرند
به را گردون مجله داستاننويسي اول جايزه "صفردرجه
و درست گفتوگوهاي و پرقدرت بافت نيرومند ، زبان اعتبار
نگاه و اجتماعي طنزمايهدار پرخون ، و زنده موضوع طبيعي ،
نصيب تا57 سالهاي 50 حوادث در گوناگون قشرهاي به تازه
انجير درخت" رمان براي هم اخير سال دو اين در و كرده خود
"گلشيري بنياد" جايزه و "پكا" اول جوايز دريافت به "معابد
شد ترجمه دنيا زنده زبان چند به او آثار بعضيآمد نايل
بينالمللي جوايز دريافت به كه داشت انتظار ميتوان و
.آيد نايل نيز
از كثيري جمعيت حضور با كه پرشكوه مراسم اين ادامه در
فردوسي تالار در ايران معاصر ادبيات و فرهنگ علاقهمندان
...عزتا دكتر و كريميان كاظم شد ، برگزار اهواز شهر
خود اشعار قرائت به محمود احمد از تجليل ضمن قاسمي
سخناني در نويسنده سجادي محمود سيد همچنين.پرداختند
كرد ، جلب خود به نيز را علاقهمندان توجه كه موجز و كوتاه
مصطفي.پرداخت محمود احمد زندگي از بخشهايي بيان به
محمود اگر:گفت كوتاه سخناني در كشور جوان نويسنده مستور
.است برده را خود روح بار باشد ، باخته را خود هستي همه
يعني ادبيات او چون ميشماريم بزرگ را محمود احمد ما
.است شمرده بزرگ را ما انسانيت
مستند و كوتاه فيلمي پخش برنامه ديگراين بخشهاي از
حائز كه بود ساجد باوي حبيب اهوازي ، جوان فيلمساز ساخته
.بود تحسينبرانگيزنيز و تامل قابل نكتههايي
مطبوعات خانه" و "روزان" هفتهنامه مراسم اين پايان در
كه محمود احمد به نفيسي جوايز اهداي ضمن خوزستان "استان
و فرهنگ اداره مديركل نشان دكتر و مهاجراني دكتر توسط
بيانيه قرائت به شد ، اهدا وي به خوزستان اسلامي ارشاد
.پرداختند خود
بيصداي فرياد محمدقاضي زندهياد ياد به
!است صدا ، صداتر هر از تو
آن ارجمند و عزيز دوست سروده از بيتي چند با را سخنم
سكوت سالروز چهارمين آستانه در كه صلاحي عمران مرحوم ،
:ميكنم آغاز سروده ، پدرم
!است رساتر خموشت صداي بيحنجره ،
!است نماتر خوش زمين ، فضاي پنجره ، بي
صدا هر از تو بيصداي فرياد
!است آشناتر من بسته گوشهاي با
!است صداتر صداها تمام از تو مكث
اما دشواراست ، بسي دانشمندي پدر چنين فقدان كه بهراستي
بزرگانديش آن افتخار پر زندگي دوران به كه زماني
كودكي دوران گذراندن با چند هر كه ميبينيم مينگريم ،
ادبي ، و وفرهنگي علمي مدارج به رسيدن و غمانگيز بسيار
دفاع و پارسي ادب و فرهنگ با آميخته زندگياش لحظات همه
.است بوده آزادي از
ادبي آثار بزرگترين از اثر وشش هفتاد نهادن جا به با او
نان -اگزوپري سنت كوچولو ، شازده -سروانتس كيشوت ، دن)جهان
-فرانس آناتول پنگوئنها ، جزيره -اينياتسيوسيلونه شراب ، و
مرگ ، يا آزادي -كازانتساكيس نيكوس مصلوب ، باز مسيح
قلمي نگارش از حاكي كه (زورباوغيره و كازانتساكيس نيكوس
علمي جامعه به زيادي بسيار خدمت تواناست ، دستي و قوي
و ;است كرده بوم و مرز اين آينده نسلهاي و وفرهنگي
اشعار درج و گرانقدر آثار اين ديدن با كه اينجاست
شفيعي استاد چون بزرگواراني از ايشان مورد در ومقالاتي
ديگر و رجبي پرويز دكتر دانشور ، سيمين دكتر كدكني ،
خواهيم او وجود جوهره به پي بوم و مرز اين بزرگ استادان
.جاويدان نامش و ماست با هميشه كه برد
سال در بزرگوار پدر آن سروده از بيت چند درج با پايان در
:ميداريم گرامي را يادش 1313
كيست؟ طبيعت معجزه منكر
اوست قدرت جلوهگاه من دل
گنجانيد و تنگ ساخت شيشهاي
دوست محبت از بحري اندرآن ،
شكست بار هزار يارش گرچه
خوست اورا كه وستم جفا از
بحر آن از نگشته كم ذرهاي
ونكوست است سالم باز شيشههم
قاضي شهلا
موسيقي جشنواره سومين برگزيدگان معرفي
جوان
در جوان موسيقي جشنواره سومين برگزيدگان:هنري گروه
.شدند معرفي رودكي تالار در ديروز عصر مختلف ، سني ردههاي
در روز مدت 5 به كه جشنواره اين در ما ، خبرنگار گزارش به
برگزار كلاسيك و سنتي سازهاي بخش دو در و هنرمندان خانه
:شدند معرفي بخش هر اول نفرات عنوان به زير افراد شد ،
و نوري سحر /(الف گروه) نظر آوا و محمد كيميا:پيانو
(ج گروه) مهر فرازنده مرتضي
محمدعلي و نوري سحر / (الف گروه) آمشفق پانته:ويلن
(ج گروه) صالحي
(الف گروه) عالمي مهرداد:ويلنسل
(ج گروه) قيطاسي آرمين /(الف گروه) ذابجي آريا:فلوت
(ب گروه) كياكني:كلاسيك گيتار
(ج گروه)مفاخر امير:فلامينگو گيتار
سنتي مسابقه بخش
(ج گروه) سيفيزاده ارژنگ:تار
دريا /(كودك گروه) محمودي حامد و سليماني سينا:سهتار
فتاح /(ب گروه) نشواديان حميد /(الف گروه) ايراني
(ج گروه) اصفهاني كبوتري مسعود بهزاديان ،
/(الف گروه) زرآبادي داريوش /(كودك گروه) نكويي پيام:ني
(ج گروه) اصفهاني كبوتري مسيح و كاكاوند مهران
(ج گروه) كاشاني چناريان مهشيد:ايراني ويلن
/(الف گروه) صباغي صباح /(كودك گروه) قدسي امير:تنبك
گروه) سروري عبدالحميد /(ب گروه) حسنزاده طالعپور نيما
(ج
(الف گروه) موسوي سيدمسعود:آواز
قاضياني نوذر محمود /(الف گروه) طاهريان ياور:سنتور
(ج گروه)
|