خالي قفس
داوري شوراي و انصاف خانه تشكيل ضرورت
پاياني بخش-
موعد از پيش بازنشستگي نامه آئين دولت
ميكند بررسي را سخت مشاغل
آزادي خواستار ايراني روزنامهنگاران
شدند "قابل احمد"
بينالمللي فدراسيون عضويتدر
روزنامهنگاران
اسلامي تحقيقات و اطلاعات كنفرانس
نامهاي طي مطبوعات آزادي از دفاع انجمن
قانون مجلس:كرد درخواست مجلس رئيس از
رسانيتغيير آزادياطلاع جهت در را مطبوعات
دهد
توضيح
خالي قفس
شهيدي شبان
يك برايش گمرگ از رفتم كه داشتم هندي كوچك طوطي يك من
محكمي فلزي ميلههاي كه خريدم رنگ سفيد گرد فلزي قفس
كه بودند گذاشته كار اون جلو قسمت در كه پنجره ويك داشت
براي ميذاشتم آفتابگردان تخمه و آب و ميكردم بازش بايد
ريزم چشم نوكباريك سبز طوطي نگهداري از مشكلتر.طوطيه
.نه يا ميبندم پنجرهرو كه باشد جمع حواسم كه بود اين
از خبري و ميخوره جم داره قفس ديدم آمدم كه عصر روز يه
يادم بعد ولي خورده اونو گربه كردم فكر اول.نيست طوطي
را قفس اينكه بعدش نداريم گربه خونه تو ما اولا كه آمد
قفس توي كه نداره بال كه گربه و بودم كرده آويزان سقف از
هرچه تازه و نميشه جا طوطي قفس توي كه گربه اصلا و بره
بلايي كنم فكر كه نكردم پيدا را طوطي پر يك حتي كردم دقت
.اومده اون سر
باقي نخورده دست تخمهها ديدم كردم دقت كه قفس داخل
.صيغهايه چه ديگه اين جلالخالق گفتمريخته آب و مانده
طوطي و گذاشتم باز را قفس در و بوده پرت حواسم من نكنه
دقت خوب وقتي ولي رفته و پريده و كرده استفاده فرصت از
ميشه مگهبودم بسته خانهرا پنجرههاي و در تمام كردم
جايي بود رفته فكرم.باشه رفته و باشه كرده باز درو طوطي
و دارم را خانه كليد خودم فقط ديدم آمده خانه كسي چه كه
هم بودم ، بسته خوب رو آقاطوطيه قفس پنجره هم احتياطا من
رو چوبي در پشت آهني درب تازه و.را خانه پنجرههاي و در
برم ميخواهم وقت هر هم من اصلا.بودم بسته حسابي هم
و دره ، قفل و بستن ميكنم فكر كه چيزي اولين به بيرون
كليدها نكنه كه ميزنم دست جيبم توي هي بيرون ميرم وقتي
.كنم گم را
صدايي يك ناهارخوري ميز زير ديدم كه بودم فكر اين تو
موش يه بازم آپارتماني خانه هم اين بفرما گفتم.ميآد
هميشه چون من البته.خونه توي آمده و كرده پيدا سوراخي
يك روي را يخچال گرفت ، نميشه رو موش جلو كه بودم معتقد
خانه وقتي هم كه ميكنم ، قفل رو درش و ميذارم بلندي
سراغ موش نيستيم كه وقتي هم و نزنند دست بچهها هستيم
و شدم خم وقتي ولينره يخچال توي ديگه چيزهاي و پنير
زير خزيده طوطي جناب تعجب كمال با ديدم كردم تعقيب صدارو
داده من به رو دنيا اينكه مثل.كرده جمع خودشو و ميز
باهاش مقداري و گرفتم رو بسته زبان حيوان آهسته باشن
.خورد حسابي و آوردم تخمه و آب و كردم نازش و كردم صحبت
بيرون من ناز طوطي اين كه ممكنه چطور كه كردم فكر چي هر
پنجره رفته يادم كه شد باورم بالاخره.نفهميدم باشه آمده
بيرون از قبل گرفتم تصميم روز آن از و ببندم خوب را قفس
رو كليدش و قفس پنجره به بزنم كوچيك قفل يك خانه از رفتن
كه رو ريزي قفل يك اتفاقا.بدم جا خونه كليد دسته توي
خواب از قبل شب و آوردم بودم خريده مسافرتي چمدان براي
حسابي باشه يادم ميرم كه زود صبح كه قفس پنجره به زدم
قفلهاي به كار اين وبا كردم كارو همين فردا و كنم قفلش
طوطي ديدم كردم رو كار اين كه بعدش.شد اضافه يكي خانه
من به داره حتما گفتم دلم توي من چشم توي زده زل
من ، قفس پنجره كردن قفل جاي به حسابي مرد كه ميخنده
براي دلم قدري يك و كشيدم خجالت راستش.كن جمع حواستو
.نميزنه قفل قفس به كس هيچ كه آمد يادم چون.سوخت طوطي
پنجره و نزنم رو قفل گرفتم تصميم كه بودم فكر همين توي
.رفتم و بستم محكم رو قفس
.ميزنه بوق داره يكي ديدم بودم تاكسي سوار كه راه توي
.بازه بغل در آقا گفت شد نزديك تاكسي راننده به وقتي
درو چرا كجاست حواست آقا گفت و من به كرد رو راننده
و باشه رفته يادم نكنه كه خوردم تكان دفعه يه.نبستي
برگردم گرفتم تصميم اول.باشم گذاشته باز را طوطي پنجره
.بستم خوب خانهرو پنجرههاي و در كه آمد يادم بعدش ولي
كه جايي بياد بيرون قفس از كه فرض به طوطي وقتي تازه
.چيه آقا گفت تاكسي راننده كه بودم فكر همين توينميره
داشتم آقا نه گفتم شده ، خبري مگه ميزني حرف خودت با چرا
يه هم من پسر گفت راننده دفعه يهميكردم فكر طوطيم به
مباركه گفتم.آوردن اندونزي از اونو ميگه داره بزرگ طوطي
هندي طوطيهاي اين باش مواظب آقا گفتهنديه من طوطي ولي
از يواشكي دارن كه كوچيكي نوك اون با چونزيركند خيلي
.بيرون ميپرن و ميكنن باز درو چفت پشت
مثل.بوده قرار چه از داستان كه افتاد دوزاريم تازه
پنجره شما آقا گفتم باشم كرده كشف رو مهمي راز يك اينكه
گفت و برگشت راننده دفعه يه.ميزني قفل تو پسر طوطي قفس
فرمان طوطي قفس ميكني فكر نكنه هستين كي ديگه شما
حسابي مرد كرد ، اضافه و بزني بهش دزدگير بايد كه ماشينه
قفس ، توي كردي آوردي هندوستان جنگلهاي از رو بسته زبان
ميشي ناراحت چرا آقا خوب گفتم.هستي هم طلبكار تازه
.بكنه خوش فلزي قفس يك به دلشو طوري همين آدم كه نميشه
بياد كه بفرض خوب گفت رانندهبيرون آمد حيوون و اومديم
بيرون بياد كه بود قرار اگر خوب گفتم !ميشه چي مگه بيرون
.كنم تهيه قفس كه گمرك برم نميذاشتم تمام روز يك كه
به ببند ريسمان يك با پاشو ناراحتي خيلي گفت راننده
بفرما شما حالا خوب گفتم كشيدم خجالت خودم از.قفس ديوار
كمال با.ميدارين نگه قفس توي طوطيتونو چطوري بالاخره
را طوطي و پسرماومد كه اول روز از من گفت راننده تعجب
رو دانه و آب حتي ببندي را قفس در نداري حق گفتم آورد
تخمه و آب و قفس زير گذاشتيم ميز يك بلكه نذاشتم قفس توي
خريدين قفس چرا ديگه خوب گفتم.قفس بيرون گذاشتيم رو
راننده.بيرون بره باشه باز پنجره وقتي طوطي كه معلومه
و چفت و ميذاري احترام حيوون به اول وقتي گفت و خنديد
اين كه ماهه يك الان.ميكنه رياست اونم نميكني بست
درست مشكل ما براي كه نشده بار يك ما خونه اومده حيوان
.تو برميگرده و ميزنه گشتي يه بياد هم بيرون اگركنه
سوار وقتي چرا كه فهميدم تازه و كشيدم خجالت خيلي راستش
اين انگار.ببندم محكم درو رفته يادم شدم تاكسي اين
رسيدم وقتي.باشه بسته هم تاكسي در كه نداره دوست راننده
پولم بقيه.كردم خداحافظي راننده با و شدم پياده اداره
نره يادت برگشتي كه شب تا گفت خاصي لهجه با ميداد كه را
.رفت و داد گاز و كني باز رو طوطي قفس پنجره
طوطي نكنه كه ميكردم فكر.بود منقلب روزحالم تمام
اگر.بزنه پر و كنه باز پنجرهرو باريكش نوك با زيرك
من شد عصر بالاخره.ميدادم چي رو بچهها جواب من ميرفت
راست يك و زدم وكارت پايين پريدم كردم قفل رو كشوها تا
سوار عجله با و منزل رفتم و شدم سرويس ماشين سوار
رسيدم وقتي ولي زدم رو هفتم طبقه دكمه و شدم آسانسور
بالا دكمه چه هر و نميشه باز آسانسور در ديدم هفتم طبقه
.آسانسور داخل ماندمنداره فايده ديدم زدم رو پايين و
فايدهاي ولي اضطراري زنگ دكمه دادن فشار به كردم شروع
كردم صبر ناچار به نبود ساختمان توي هيچكس انگارنداشت
را سرايدار رفتند و رسيد همسايهها از يكي بالاخره تا
.كنه باز رو آسانسور در بياد كه كردند خبر
دلم حسابي بودم شده حبس آسانسور توي كه مدت همين در
به بعدش.نشدم طوري كه آوردم شانس ميكردم فكر بود گرفته
طوطي يك از ما بابا اي گفتم كردم فكر تاكسي راننده حرف
و ميكنه باز قفسرو پنجره باريكش نوك با اول كه كمتريم
در كردن باز يك عرضه گندگي اين به منه و ميپره بيرون
آسانسور در بالاخره وقتي حال هر به.ندارم را آسانسور
تاكسي آقايراننده حرف بله ديدم خونه توي آمدم و شد باز
شيطون اي گفتم.نيست طوطي و بازه قفس پنجره بوده درست
تاكسي راننده داستان خورديم شام كه شب.كردي خودتو كار
آب دلش توي قند كوچكم دختر پروانه.گفتم بچهها براي را
آدم ميشه مگه داره حق حيووني اين بالاخره بابا گفت.شد
اگر دخترم گفتم.بمونه تنها و فلزي قفس يك توي روز تمام
گربه ما كه اولا بابا گفت.چي خورد اونو و آمد گربه
اونو گربه بده ترجيح طوطيه شايد اينكه ثانيا نداريم ،
مگه تازه باشه ، قفس توي شبانهروز تمام كه نخواد و بخوره
.بخوره را طوطي كه نيست وحشي حيوون جنگل تو
درسته دخترم خوب گفت او.ميكرد فرق استدلالش خانم ولي
و بپره كه ممكنه ولي باشه قفس توي نميخواد دلش طوطي كه
مامان خوب گفت پروانه ولي.بشكنه رو ليوانها يا ظرفها
و بره راه مقداري كه بخريم برايش بزرگ قفس يك لااقل
گفتم بود خورده ذوقم توي حسابي كه من.نره سر حوصلهاش
پس و ميبرم را طوطي اين فردا من.چيه ميدونين اصلا
گفتم خريدي چند اينو بابا گفت بزرگم دختر پرستو.ميدم
دست بزرگم دختر پرستو آوردم پول اسم تا.تومان هزار پنج
بعد دقيقه چند و سعيد اطاق توي رفتند و گرفت رو پروانه
اين گرفتيم تصميم نفر سه ما گفتند و برگشتند سعيد با
براي اينو من حرفيه چه اين گفتمبخريم شما از را طوطي
اجازه شما خاصيه روز امروز چون ولي بله گفتند خريدم شما
نميخواين شما مگه.بديم شما به رو طوطي پول ما بدين
كه رو پول و كردم قبول خانم بهاصرار.بدين پس اونو
باز رو پنجره آهسته و قفس طرف به رفت پروانه ديدم گرفتم
پرستو.نزنه نوكت باشه حواست گفتم درآورد را طوطي و كرد
با و شد بلند پرستو.ميكنين فكر منفي همش چرا شما گفت
چشمهاي مقابل در و كردند باز را پنجره رفتن پروانه
گفتم.بستن رو پنجره و دادند پرواز را طوطي من حيرتزده
سعيد.نپرسيدين را من نظر چرا.كردين كه بود كاري چه اين
گفت.نه گفتم روزيه؟ چه امروز نداري خبر مگه بابا گفت
پرستو.داره ربطي چه اين گفتم.مامانه تولد روز امروز
جهاني روز امروز هست ديگريم مناسبت يه آخه بابا گفت
.آزاديه بحث دنيا تمام توي و بيانه آزادي
فقط و بزنيم حرف نميدين اجازه ما به خونه توي كه شما
كه بكنيم ميتونيم كه كاري حداقل ما خودتونه حرف حرف
كه فردا كنين لطف فقط شما.برگردونيم طوطي به رو آزادي
گفتم.بدين دوستاتون از يكي به رو قفس اين كار سر رفتين
دلتون اگر گفت سعيد. دادم را پولش كلي حرفيه چه اين
پنجرهرو ولي باشه همينجا بذارين ببرين را قفس نميخواد
!!برگشت طوطي روز يه بالاخره شايد باشه گفتم.بذارين باز
ميخواست دلم خيلي بگيرم تاكسي تا كوچه سر رفتم كه فردا
طوطي اين بالاخره آقا بگم بهش و ببينم را ديروزي راننده
.رفت و پريد ما قفس از و رسيد مرادش به هندي
داوري شوراي و انصاف خانه تشكيل ضرورت
پاياني بخش-
قضايي شبه موسسات
رسمي ، قضايي سازمان موازات به كشورها از بسياري در
آنها به بتوان آنكه بدون كه است گرديده تشكيل موسساتي
اختلافات حل عملا نمود ، خاص معني به دادگاه اطلاق
.دارند برعهده خود صلاحيت محدوده در را اشخاص فيمابين
اغلب در قضايي شبه تشكيلات گونه اين كه ميدهد نشان آمار
اختلافات به قضايي رسمي سيستم از بيش كمي لحاظ از موارد
.ميدهند پايان
Common Law حقوقي نظام در هم موسسات ، نوع اين نمونههاي
كشور درميشود ملاحظه ژرمني -رومي سيستم در هم و
نيز دادگاه آنها به بعضا كه قضايي شبه موسسات انگلستان
از ناشي دعاوي ميليون يك از بيش به ساله همه ميشود گفته
قوانين از بعضي اجراي از ناشي ديگر مشكلات و اداري امور
اين صلاحيت محدوده در كه موضوعاتي وسعت.ميكنند رسيدگي
.دارد سيستم اين كارآمدي از نشان دارند قرار موسسات
لزوما مشغولند موسسات اين در قضاوت به كه كساني همه
دادگستري شاغل وكلاي از مواردي در حتي.نيستند حقوقدان
كار بر نظارت نوعي و ميآيد عمل به دعوت قضاوت براي نيز
حل.ميشود اعمال قضائي رسمي توسطنظام موسسات اين
دادگاه به مراجعه از را اشخاص مرحله اين در اختلافات
تشريفات تابع و پرهزينه اغلب آن در رسيدگي كه قضائي عالي
واجد قضائي عالي دادگاه اگرچه.ميسازد بينياز است
رويه ليكن ميباشد دعاوي كليه به رسيدگي در عام صلاحيت
نفع به عالي دادگاه سوي از دعاوي قبول عدم بر دال قضائي
.ميباشد قضائي شبه موسسات
كه(تالي دادگاههاي)قضائي شبه موسسات به دادن اهميت
نتيجه اين مينمايد وفصل راهحل ناچيز اختلافات عموما
(عالي دادگاههاي)واقعي دادگاههاي كه دارد را مطلوب بسيار
نتيجه در و معاف ناچيز اختلافات به رسيدگي از را
قضائي مسايل در تعمق و مداقه فرصت دادگاهها اينگونه
انگلستان در كه جايي تا ميكنند پيدا را پراهميت
به حقيقت در قضائي رويه ايجاد طريق از عالي دادگاههاي
مقررات از بسياري و ميپردازند حقوق قانونگذاري
.دارد قضائي رويه در ريشه لازمالاجرا
ديوان و شهرستان بخش ، دادگاههاي كنار در ايتاليا كشور در
كه دارد وجود سازش مرجع ملاحظهاي قابل تعداد كشور عالي
دادگاههاي برابر ده به قريب) مراجع اين كثرت به توجه با
كم دعاوي به دادن پايان در ملاحظهاي قابل جايگاه (بخش
.دادهاند اختصاص خود به اهميت
ايران در داوري شوراي و انصاف خانه
شهرها ، بين طولاني فواصل سرزمين ، وسعت دليل به ما كشور در
به روستاها از بسياري دسترسي صعوبت و پراكندگي و كثرت
دادن اهميت لزوم سال ، فصول بعضي در ويژه به كشور شهرهاي
روشهاي البته.ميسازد آشكار را قضائي شبه موسسات به
و جهان در فراواني قدمت اختلافات به دادن پايان غيرقضائي
تشكيل دادگاهها و مدون قانون آنكه از پيش.دارد ما كشور
و سازش ازطريق را خود اختلافات انساني اجتماعات شود
فصل و حل موجود رسوم و آداب و عرف مبناي بر و داوري
و پايتخت در دادگاهها تشكيل هنگام به ليكن.ميكردند
علت به كه شد گرفته ناديده واقعيت اين كشور شهرهاي
روستاها همه در دادگاهها ايجاد روستاها و شهرها پراكندگي
بسيار لااقل يا و است غيرممكن امري كوچك شهرهاي و
اينكه نتيجه.بود خواهد دشوار شديدا و پرهزينه
به دسترسي از همواره كوچك شهرهاي ساكنان و روستائيان
در.ماندند محروم است ، انتظار مورد كه آنگونه عدالت ،
مجال دادگاهها در پروندهها تراكم نيز بزرگ شهرهاي
قضات از موارد بسياري در را كامل دقت با توام رسيدگي
روز دادگاهها از نارضايتي هم باز نتيجه در و گرفت زحمتكش
.يافت بيشتري وسعت روز به
و معمرين توسط اختلافات به دادن پايان و كدخدامنشي روش
اغلب در و قديميترين از محل ، مردم وثوق مورد افراد
اين در.ميباشد دعاوي فصل و حل روشهاي بهترين از موارد
به نسبت كه اشخاصي شود ، تحميل هزينهاي اينكه بدون روش
پيچيده چندان كه مسالهاي باب در دارند شناخت دعوي طرفين
دارد ، وجود مورد آن در نيز رويهاي و پيشينه اغلب و نيست
گونه اين نظر و راي پذيرش و تمكينميكنند نظر اظهار
به.ميآيد دست به راحتي به موارد اغلب در نيز شبهقضات
حل غيررسمي روشهاي به دادن سازمان كه ميرسد نظر
قضائي شبه تاسيسات عمل بر نظارت و كمك طريق از اختلافات
اختلافات ويژه به دعاوي به بخشيدن پايان براي مطلوبي روش
جهت رسمي دادگاههاي براي فرصت و وقت ايجاد و كماهميت
.ميباشد مهم دعاوي به پرداخت
يا سفيدان ريش طريق از اختلافات رفع بر ماعلاوه كشور در
پيشينهاي است بوده يافته غيرسازمان امري كه كدخدامنشي
غيرقضائي رسمي مراجع طريق از اختلافات رفع امر در نيز
شمسي هجري مصوب 1345 داوري شوراي تشكيل قانون.دارد وجود
حل و رسيدگي منظور به دادگستري وزارت كه ميداد اجازه
در بود شده برده اسم آنها از قانون در كه اختلافاتي
در.نمايد ايجاد داوري شوراي نام به تاسيسي شهرها ،
منظور به انصاف خانه تشكيل قانون نيز سال 1344 فروردين
شورائي ، طريق از روستاها ، ساكنان ميان اختلافات فصل و حل
.بود رسيده تصويب به
نظارت و بودن قانوني اول درجه در تاسيس دو اين ويژگي
دوم درجه در و آنها عملكرد و تشكيل بر رسمي قضائي نظام
هر تصويب از پيش كه بود دعاوي از بسياري به دادن پايان
.ميگرديد مطرح دادگستري محاكم در الزاما قانون دو
در داوري شوراهاي و انصاف خانههاي ازعملكرد آماري اگرچه
برخي يافتن قطعيت كه است پرواضح ليكن نميباشد دسترس
و روستائيان مراجعه عدم و مذكور مراجع در دعاوي
از كاستن بر علاوه دادگستري رسمي محاكم به شهرنشينان
وهزينه ، مردم وقت اتلاف از جلوگيري قضائي ، هزينههاي
به پرداختن براي دادگستري قضات اختيار در كافي فرصت
نتيجه ودر آورد خواهد بوجود مهمه جرائم و حقوقي دعاوي
را محاكم از مردم رضايت رفته رفته دقت ، با توام عمل سرعت
.داشت خواهد همراه
خارج مردم ، اختلافات از برخي رفع قانوني ابزار خوشبختانه
در زيرا است ، گرديده فراهم مقنن توسط دادگستري محاكم از
و اجتماعي اقتصادي ، توسعه سوم برنامه قانون ماده 189
اختلاف حل شوراهاي ايجاد ايران اسلامي جمهوري فرهنگي
وزارت به مربوطه آييننامه تهيه.است شده پيشبيني
و وزيران هيات به مزبور آييننامه تصويب و دادگستري
اميد.است شده واگذار قضائيه قوه رياست به آن تاييد
اجراي زودتر چه هر قضائيه قوه رياست و دولت همكاري اينكه
جهت در و قضائيه قوه در تحولي سرآغاز كه را ماده 189
.ميسرسازد ميباشد قضائي محاكم به مردم مراجعات كاهش
شهلا مهدي دكتر
دانشگاه مدرس و دادگستري يك پايه وكيل
موعد از پيش بازنشستگي نامه آئين دولت
ميكند رابررسي سخت مشاغل
تصويب صورت در كار قانون مشمول خبرنگاران:اجتماعي گروه
از پيش بازنشستگي قانون مزاياي از ميتوانند وزيران هيات
.شوند بهرهمند زيانآور و سخت كارهاي موعد
براساس اجتماعي ، امور و كار وزارت عمومي روابط گزارش به
شاغلان هوا ، و آب بد مناطق شاغلان پيشنهادي ، آئيننامه
مراكزروان و زندانها و ندامتگاهها
و تحريري بخشهاي معاونين دبيران ، خبرنگاران ، درماني ،
از ميتوانند خود درخواست صورت در نشريات سردبيران
كارهاي در كارگران موعد از پيش بازنشستگي" قانون مزاياي
.شوند بهرهمند "زيانآور و سخت
روابط معاون نوري خواجه محسن از نقل به عمومي روابط اين
پيشنويس كرد اعلام اجتماعي امور و كار وزارت كار
در كارگران موعد از پيش بازنشستگي قانون" آئيننامه
نظرات دريافت با كار وزارت را "زيانآور و سخت كارهاي
تامين سازمان و پزشكي آموزش و درمان بهداشت ، وزارت
.ميكند ارائه وزيران هيات به بزودي و كرده تدوين اجتماعي
به زيانآور و سخت كارهاي تشخيص آئيننامه اين براساس
اجتماعي امور و كار كل مدير از متشكل كميتهاي عهده
اجتماعي تامين كل مدير پزشكي ، علوم دانشگاه رئيس استان ،
بهداشت كارشناس يك كار ، بازرس ترجيحا كارشناس يك استان ،
تامين سازمان شده معرفي درمان بخش كارشناس يك حرفهاي ،
شوراهاي كانون از شده معرفي كارگران نماينده يك اجتماعي ،
معرفي با كارفرمايان نماينده يك و استان كار اسلامي
آنان غياب در و استان كارفرمايان صنفي انجمنهاي كانون
سازمان نماينده و كارفرمايان صنفي انجمنهاي عالي كانون
قانون پنج ماده رعايت با كميته ايناست معادن و صنايع
و كار قانون ماده 52 آئيننامه و موعد از پيش بازنشستگي
ميدهد ، تشخيص مذكور كميته كه زيانآوري و سخت كارهاي
.كرد خواهد اجرا را كارگران موعد از پيش بازنشستگي قانون
مورد در كميته كه صورتي در" است كرده پيشبيني آئيننامه
ميتواند نرسد ، نتيجه به شغلي بودن زيانآور و سخت
".دهد ارجاع فني حفاظت عالي شوراي به را موضوع
دوفوريتي استلايحه حاكي ديگري همچنينخبر
آتي جلسه در"بازنشستگان پرداخت نظام هماهنگسازي"
.شد خواهد مجلس تقديم سپس و مطرح دولت هيات
آزادي خواستار ايراني روزنامهنگاران
شدند "قابل احمد"
در ايراني روزنامهنگاران از جمعي:اجتماعي گروه
ابراز ضمن "ايران شريف ملت" به خطاب بيانيهاي
نويسنده "قابل احمد" وضعيت به نسبت نگراني
آزادي خواستار صبحامروز ، و فتح خرداد ، روزنامههاي
.شدند وي فوري
حميدرضا شمسالواعظين ، ماشاءالله كديور ، محسن
و حكمت علي تهراني ، رضا آغاجري ، هاشم جلاييپور ،
اين امضاكنندگان جمله از علويتبار عليرضا
.بيانيههستند
بينالمللي فدراسيون عضويتدر
روزنامهنگاران
ايران در يونسكو ملي كميسيون كل دبير شاهي جليل دكتر
روزنامهنگاران و خبرنگاران عضويت امكان:گفت
فراهم روزنامهنگاران بينالمللي فدراسيون در ايراني
.شدهاست
ايدن":افزود ايرنا با گو و گفت در "شاهي جليل" دكتر
در روزنامهنگاران بينالمللي فدراسيون دبيركل "وايت
را زمينه اين در همكاري قول ايران به خود سفر
ميتوانند باشند مايل كه روزنامهنگاراني و است داده
.درآيند فدراسيون اين عضويت به
اسلامي تحقيقات و اطلاعات كنفرانس
در انگليسي زبان به اسلامي تحقيقات و اطلاعات كنفرانس
دكتر جلسه اين در.ميشود برگزار انساني علوم پژوهشگاه
.ميكنند سخنراني هدايي دكتر و گلشني دكتر نهاونديان ،
انساني علوم پژوهشگاه محل در ساعت 18 امروز كنفرانس اين
.آ ساختمانهاي جنب خيابان 64 نبش كردستان بزرگراه در واقع
.ميشود برگزار پ.اس
نامهاي طي مطبوعات آزادي از دفاع انجمن
قانون مجلس:كرد مجلسدرخواست رئيس از
آزادياطلاعرسانيتغيير جهت در را مطبوعات
دهد
در مطبوعات آزادي از دفاع انجمن:اجتماعي گروه
اسلامي شوراي مجلس رئيس "كروبي مهدي" به نامهاي
در همدان مردم نماينده لقمانيان حسين آزادي از
از دفاع انجمن نامه در.كرد خرسندي ابراز مجلس
با غيرقانوني برخوردهاي" به نسبت مطبوعات ، آزادي
.است شده انتقاد "روزنامهنگاران
در چهارشنبه روز آن از نسخهاي كه نامه اين در
روزنامهنگاران ، :است آمده گرفته قرار ايرنا اختيار
يعني جمهوري ، چهارم ركن از سخنگوياني و نمايندگان
توسط اساسي قانون شدن گرفته ناديده اثر در مطبوعات
در را حقوقي غير ارادههاي كه قضائيه قوه از بخشي
در پيش مدتها از ميكند ، اجرا قضايي اقدامات قالب
مدافعان گسترده تلاشهاي و ميبرند سر به زندان
تاكنون مطبوعات حقوق احقاق جهت در مطبوعات آزادي
:شدهاست اضافه نامه اين در.است مانده بينتيجه
روزنامهنگاران و مسئول مديران محاكمه متعدد سوابق
از كه است بوده فراواني تخلفات وقوع نشاندهنده
با.است رسيده نيز مراجعقضائي اطلاع به قانوني طرق
ارادهاي ازوجود حاكي كه شايستهاي برخورد حال اين
قضائيه قوه سوي از باشد ، قضايي عدالت جهت در حقوقي
.است نشده ملاحظه
از حاكي انجمن اين به رسيده گزارشهاي همچنين
از زنداني روزنامهنگاران برخي نگرانكننده وضعيت
.است گنجي اكبر و باقي عمادالدين آقايان جمله
رئيس "كديور محسن" امضاي به كه نامه اين در
با همدردي ضمن مطبوعاترسيده آزادي از دفاع انجمن
شوراي مجلس در مردم نمايندگان از زندانيان ، اين
حداكثر از استفاده با است شده خواسته اسلامي
رفته دست از حقوق احقاق جهت در خود قانوني امكانات
.كنند اقدام زنداني روزنامهنگاران
از سال دو به نزديك مدتي گذشت از پس اكنون"
كمترين جاي مطبوعات قانون اصلاح قانون تصويب
اصول و مباني با قانون اين كه است نمانده ترديدي
اسلامي جمهوري اساسي قانون در مندرج مطبوعات آزادي
حقوق تامين به قادر و بوده كامل مغايرت در
همين در قضايي اقدامات روند و نيست كشور در مطبوعات
".است قانون همين كامل اجراي عدم نشاندهنده مدت
تصريح نامه پايان در مطبوعات آزادي از دفاع انجمن
ادامه در اسلامي شوراي مجلس است ضروري:است كرده
تصويب به نسبت فوريت به ملت ، حقوق از دفاع روند
مطبوعات آزادي و حقوق با مناسب كه جديدي قانون
.كند اقدام باشد
توضيح
كارگاه برپايي" پيرامون صفحه اين ديروز يادداشت در
در كارگاه اين..جمله "مدني جامعه و رسانهها منطقهاي
...نكرد عمل موفق رسانهها با مطلوب ارتباطي برقراري
.است صحيح
|