ويرانگر سيلهاي عامل جنگل تخريب
گذشته مفيد تجربههاي بر گذري
نيستند مصرف بار يك درسيكتابهاي
اجتماعي سالم مناسبات آفت تملق ،
ويرانگر سيلهاي عامل جنگل تخريب
كنيم حفظ را جايگزينكشور وبي حياتي منابع
درتابستان 1380 ويرانگرگلستان ازسيل اي صحنه
طالار ساري ، تجن رودخانههاي آب دهه 40 سالهاي پايان تا
به نكا و ظالمرود سفيدرود ، تنكابن ، چالوس ، قائمشهر ،
حركت ميتوانستيم كه طوري به بودند ، چشم اشك زلالي
آبزيان و ماهيان انواع دستجمعي شناي و ببينيم را ماهيان
.كنيم تماشا را
آرام حركت به عاشقانه و بودم جوان جنگلباني من زمان آن
بعد دهه سه.ميانديشيدم آن سرچشمه به و نگريسته ماهيان
همه آن از اما نگريستم ، را زيستگاههايطبيعي اين
آلوده شديدا و گلآلود آبي باريكهنبود اثري زيبايي
چرا.دلنوازي همه آن و زنده موجود هيچ بدون دارد ، جريان
به سر آلودگي بر علاوه رودخانهها اين دليل چه به و
دهه در ويژه به را نفر صدها جان سال هر و برداشته طغيان
مسئولان و آورده بار به سنگيني مالي خسارات و گرفته اخير
.كردهاند نگران را
در سرسبز شمال در سيل از ناشي كشتار و ويراني تصور هرگز
مرتعي سرسبز ، پوشش با بود جنگلي كه چرا ;نميگنجيد ذهن
سيل و آب شديد جريان هجوم مانع كه علوفه از پوشيده
اينك.ميشدند جذب زمين در آرام آبها و ميشدند ويرانگر
هزاران و ميافتد راه به مهيبي سيل بارندگي مختصر با
مخازن و ميراند دست پايين به را پوشش بدون خاك مترمكعب
.ميكند لاي و گل از انباشته را سدها
اخير سال در 30 بيرويه بهرهبرداري اثر بر ديگر سوي از
بيابان به ما كشور حاصلخيز زمينهاي از درصد از 30 بيش
.شدهاند تبديل
هكتار هزار دهها درباره بشارتهايي و خبرها حال همين در
و 2 سنابل1 همانند را شن تثبيت و آبخيزداري كاري ، جنگل
.نميشود برده طرحها اجراي محل از نامي اما ميشنويم ،
ذكر بدون ميكنند ، مطرح را طوبي طرح هكتار هزار صدها
در مدام كه طرحهايي چنين اجراي زيان و منفي و مثبت اثرات
اگر.ميگردد مطرح تلويزيوني و راديويي گفتوگوهاي
قبول اگر ميگويند كجاست ، طرحها اين اجراي محل بپرسيم ،
!كنيد متر برويد نداريد ،
تن ميليونها تخليه مسيلها ، و جنگلي اراضي واگذاري از
صحبتي آبخيزها و رودخانهها بستر و جنگل داخل در زباله
بزنيد سري عباسآباد -كلاردشت جاده به.نميآيد ميان به
رود تيروم جنگلداري طرح ابتداي و 3000 جاده 2000 از و
بيرويه سازهاي و ساخت.كنيد بازديد هم تنكابن
اراضي تپهها ، آبخيزها ، تخريب با چناني آن ساختمانهاي
در زباله سمي شيرابه از باريكهاي مسيلها ، و جنگلي
و دارد جريان كشور شمال رودخانههاي پاكترين و بهترين
براي مكاني به مارال و قرقاول شوكا ، طبيعي زيستگاه
.اند شده تبديل زباله انباشت
محيط با آنها سازگاري و شده كاشته گونههاي به هرگز
و نقرهاي سرو زربين ، كاشت آيانكردهاند اشاره زيست
را...و بلوط افرا ، تعدادي و غيربومي برگان سوزني ديگر
زيست شرايط و سرشت به ناميد؟ جنگلكاري ميتوان
لاجيم ، زرينآباد ، طرح آيا.بنگريد سوزنيبرگان
سمنان -ساري جاده سنگتراشان ، تنكابن ، رامسر ، دامنههاي
!!اينگونههاست؟ كاشت جاي
و احيا سپس و جنگلها از حفاظت جاي به اخير ، سال ده در
بسنده مخرب و بيرويه بهرهبرداري به فقط بهرهبرداري ،
شعار پوشش در كه گذشته تلخ تجربههاي از چرا.است شده
نميگيريم؟ درس بود ، شده مطرح جنگل از "تراورس" تهيه
به طرحهاي اجراي اثر بر ايران جنگلهاي انقلاب از قبل
ديدند ، فراوان آسيب سوادكوه مثل مناطقي در ساله دو اصطلاح
يا مرتع جنگل ، كارشناسي كه زماني از و انقلاب از پس
كارشناسي بايد سياست براساس و شد سياسي طبيعي منابع
اما پركار و منزه چند هر جوان عدهاي ميگرديد ،
كليدي ، و مديريتي پستهاي بر تكيه با و بيتجربه
دخالت دوري به كه متعهد و تجربه با كارشناسان بهزدودن
اعتراضات به و پرداختند داشته ، اعتقاد كارشناسي در سياست
دوره اين حاصل.نكردند توجهي آنها دلسوزانه و مستند
از برخي فهرستوار كه داشت پيامدهايي خطا ، و آزمون سراسر
:ميكنم ذكر را آنها
خاطر به زربين درصد از 50 بيش) چناني آن نهال توليد
مسيرهاي.بردند كشور شمال عرصههاي به را (توليد سهولت
و زتور مانند سنگين ماشينآلات با شده بينهكشي گرده
بهرهبرداري غيراستاندارد ، جنگلي جادههاي بولدوزر ،
ساري ، بهشهر ، در يكسره قطعهاي بهويژه درختان قطع سنگين
،(آمل) صنعتي شهركهاي به جنگل كاربري تغيير سوادكوه ،
ابتداي) ساختمانسازي به جنگلداري طرحهاي قطعات تبديل
مخرب و غيراصولي آببندانهاي احداث ،(چمستان-نور جاده
ساز و ساخت به جلگهاي جنگلهاي تبديل ،(نور جنگلي پارك)
چوب ، سرسامآور قاچاق ،(هكتاري قطعات 10) كارخانجات
طرحهاي واگذاري آن ، از استفاده تعليم و ارهموتوري فروش
توسط كه طرحها قبيل اين اجراي بر نظارت جنگلداري ، نبود
اجراي عدم آيند ، مي در اجرا به ياخصوصي دولتي بخش
واگذاري آبخيزها ، حوزه در مناسب گونههاي كاشت طرحهاي
...و جنگلكاري و آبخيزداري در وظايف بودن موازي و مراتع
هر كه شد اين نتيجه...و آموزش بدون نيروهاي بعضي توسط
كشور شمالي مناطق در ويرانگر سيلهاي وقوع شاهد سال
كه گلستان سيل و نكا سيل نوشهر ، سيل قبيل از باشيم ،
كار تا بياييد.آوردند بهبار زيادي مالي و جاني خسارات
حركات و اعمال در است ، باقي فرصت و نگذشته كار از
واقعيتها كنيد سعي و بنگريد تعصب بدون مهرهها جابجايي
از و گيرند قرار امر جريان در مردم تا كرده ، مطرح را
منابع و بگيريد بهره رشته اين كارشناسان مفيد تجربههاي
و آزمون جديد ورطههاي در را كشور تجديد غيرقابل و حياتي
.نكنيد نابود خطا
توميگويم با است بلاغ شرط چه آن من
ملال خواه گير پند سخنم از خواه تو
زند داراب
گذشته مفيد تجربههاي بر گذري
نيستند
مصرف بار يك درسيكتابهاي
تمام تحصيلي سال اتمام از پس دور چندان نه زماني در
شاگردان بهرهبرداري مورد مجددا شده استفاده كتابهاي
شهر پارك پشت مانند خودجوشي مراكز و ميگرفت قرار جديد
ميگرديد ايجاد فروش و خريد مكان مدارس جلوي و تهران در
و چاپ بابت از جانبه چند صرفهجويي از جدا عمل اين و
براي بود هزينهاي كمك آن مختلفه هزينههاي و كاغذ
.جديد خريداران براي زيادي تخفيف و كتاب صاحبان
شده مصرف بار يك تحصيلي كتاب جلد ميليون حاضر 173 حال در
.است كاغذ صرفهجويي از صحبت همهجا كه حالي در.است
يا و ميگردد؟ محاسبه هيچ به كتاب تعداد اين هزينه آيا
و پديدهها و اختراعات آخرين از كه است اين نظر اينكه
آن روز تكنولوژي و دنيا جغرافياي جزيي تغييرات و فنون
به توجه با باشد چه هر موضوع حال هر به نمانيم؟ عقب
ضمان موجب حتي كه اسراف از ناشي زيانهاي كنوني موقعيت
و جديد كتابهاي كمتر چاپ با ميتوان حداقل ميگردد هم
در رايگان را آنها مدارس طريق از قديمي كتابهاي جمعآوري
وسع كه قرارداد نيازمند افراد و روستايي محصلين اختيار
تا نميدهد ، را شكمشان كردن سير تكافوي حتي آنان مالي
.باشد چه نظر
سنجري همايون
اجتماعي سالم مناسبات آفت تملق ،
در (2)تملق با (1)شغلي امنيت رابطه اداري سيستمهاي در
عامل دو اين بين رابطهاي ميتواند اصولا آيا چيست؟
از شخص يك امنيت وقتي بهطوركلي.خير يا باشد داشته وجود
واكنشهايي ميافتد ، خطر به..و شغلي رواني ، جاني ، لحاظ
مدارا ، بهصورتهاي زيركانه يا تهاجمي تدافعي ، حالتهاي به
.ميگذارد نمايش به خود از...و فرار تسليم ، چاپلوسي ،
ميافتاد خطر به نخستين انسانهاي امنيت كه زماني شايد
برخورد با نهايت در بودند قوي فيزيكي و بدني لحاظ از چون
جسماني قواي ضعف صورت در يا ميكردند دفاع خود از فيزيكي
آرام و ساكت نهايت در يا كرده فرار پديدهاي مقابل در
در كه حالي در.ميشدند ناامن پديده آن تسليم و ايستاده
.است شده نمايان ديگري صورت به وضعيت اين مدرنيته عصر
نفوذ ، تحصيلي ، مدرك مقام ، سخن ، قلم ، پول ، از امروزه
شخصي اگر چنانچه.ميشود استفاده...و رابطه پارتيبازي ،
و ناچار به نباشد ، دارا را عوامل اين از كدام هيچ
همان اين متاسفانه.زد خواهد تملق به دست احتمالا
بيش و كم ما اداري مجموعههاي در امروزه كه است نقطهاي
و ندارند را لازم شغلي امنيت كه كاركناني.ميافتد اتفاق
داراي اگر هستند ، شغلشان دادن دست از اضطراب در روز هر
از استفاده به مجبور كنند حقارت احساس و نبوده عزتنفس
با تملق نبودن سازگار صورت در البته و شده تملق سلاح
محل از آنها ترك باعث كاري محيط فشار نيز روحيهشان
.ميشود كارشان
كه استخدام اصلي كانالهاي نبودن علت به امروزه متاسفانه
هر به ميشود ، ادارات در اشخاص رسمي استخدام منجربه
به نيرو جذب اجازه و اختيار تفويض سازماني ، و استان
كانال از غير كانالهايي از و مجموعه خود تشخيص و صلاحديد
در سازمانها نياز آن ، براساس تا ميشود داده شده ، ياد
مشكل و شود پر مربوط چارت در خالي پستهاي و قسمتها
كانالها اين انواع از يكي.شود رفع نيرو نبودن يا كمبود
سوي از مناقصه مراحل طي با و خدماتي شركتهاي طريق از
شركت نماينده آن جريان در كه ميگيرد صورت مربوطه سازمان
در حضور و استقرار ضمن مناقصه در شده برنده خدماتي
به معمولا را نيروها به مربوط خدمات كليه ارائه سازمان ،
شده مشخص مدت شدن سپري از بعد.ميگيرد برعهده سال مدت 1
شد خواهد واگذار ديگري شركت به يا و شده تمديد قرارداد
و شده جذب نيروها از برخي كه است ممكن ميان اين در كه
و دائمي خطر اين صورت دو هر در.شوند بركنار كار از بقيه
نداشتن دلايل به را كاري نيروي اين شغلي امنيت نداشتن
تهديد...و كار در بودن خوب حتي يا و بالا تحصيلي مدرك
كاركناني بين در مداهنهگري روحيه رفتن بالا باعث و كرده
نيست اين من منظور البته.ندارند شغلي امنيت كه ميشود
با كه خدماتي شركتهاي پوشش تحت روزمزدي نيروهاي كه
انساني نيروهاي يا و بوده چاپلوس دارند ، همكاري ادارات
كرد اشاره نكته اين به بايد بلكه هستند ، غيرمتملق رسمي ،
آن ضعف و شدت باعث كه است انگيزهها و مراتب در تفاوت كه
آوردن بهدست خاطر به است ممكن رسمي كارمند يعني.ميشود
ساعات افزايش ارزشيابي ، نمره رفتن بالا تشويق ، ارتقا ،
زيادي نياز صورت هر در ، اما كند چاپلوسي..و اضافهكاري
رسمي كارمندان مشكلات معمولا.داشت نخواهد تملق به
به گروهي و گرفتن ارتقا هوس يا و اداره از نشدن اخراج
از هيچكدام اگر كه است..و كردن اضافه اداري گروههاي
چاپلوسي به دست كه است ممكن نخواهند هم را امتيازات اين
اسباب نتيجه در هدف ، از نمودن نظر صرف با و نزده هم
او حداقل ، زيراباشند نداشته نياز هم را هدف آن به رسيدن
طريق از و مانده باقي اداره در كه دارد را اطمينان اين
.كند كسب را امتيازات اين ميتواند ديگر اخلاقي كانالهاي
و امتيازات اين نداشتن با روزمزد و غيررسمي كارمند اما
دومين يا اولين صدر سعه فاقد و كمظرفيت مسئولي حضور
جايش و بوده اخراج ميگيرد ، قرار او روي پيش در كه راهي
اولين واقع در.كرد پر ديگري فرد با ميتوان راحتي به را
محض مطيع بايد او بنابراين.باشد آخرينش شايد او اشتباه
حتي و داده نظر مسئولش ميل مطابق و باشد مافوقش مطلق و
.باشد بيتفاوت و كرده سكوت او اشتباهات مشاهده صورت در
بيشتر در ملموس قابل فرهنگي خلاءهاي از مداهنه" كل در
;است غيردولتي و دولتي مراكز و ادارهها بهويژه جاها
هيچكس او از غيراست مطلق كمال كه خداست مخصوص ستايش
خدمت و واقعي اندازه به هركسي از البتهنيست ستايش لايق
رنگ هرگز نبايد تشكر اين ولي كرد تشكر ميتوان همنوعش به
آنچه از بيش ستودن بگيرد ، خود به ستايشگري و مداهنه
(3)".ميباشد چاپلوسي است ، شايسته
طرف يك از مداح ;است اجتماعي و اخلاقي آفت يك مداهنه
از و ميسازد زبون را خود و ميكند خرد را خود شخصيت
به روز هر كه ميسازد جعلي شخصيتهاي مداحي ، با ديگر طرف
نه ديگر اشخاص ، اين.ميشود افزوده آنها خودپسندي و غرور
به نه و ميافتند خود واقعي نواقص و اصلاح فكر به خودشان
(4).ميدهند را انتقاد اجازه كسي
بر مزيد ولي نيست چاپلوسي وجودآورنده به شغلي ، امنيت عدم
.ميشود آن تشديد باعث و است آن تقويتكننده و علتها ساير
براي اشتغال آوردن فراهم با محترم مسئولان است اميد
مرحله در) امنيت ايجاد با همراه و (اول مرحله در) جوانان
رسمي استخدام مجوزهاي صدور و استخدام نحوه و نوع در (دوم
آنها افزايش و اداري ارگانهاي و سازمانها كليه براي
با و (شغلي لحاظ از) ايمن كارمنداني و نموده تجديدنظر
خود اداري سيستمهاي در بالا عزتنفس و عالي روحيهاي
.باشيم داشته
باقرپور محمدرضا
:پانوشتها
خارجي منابع -1و2و3و4
|