نقاشي هنر و سنت
مرمرييونان مجسمههاي بريتانيا ملي موزه
نميدهد بازپس را
نقاشي هنر و سنت
ايران نوگراي هنر نمايشگاه برپايي باره در گزارشي
از تن دو آثار از نمايشگاهي تهران معاصر هنرهاي موزه
اين عنوان.است كرده برگزار ايران نوگراي هنر پيشگامان
عربشاهي مسعود و رودي زنده حسين آثار بر مروري نمايشگاه ،
اين از ماه بهمن سي تا ميتوانند هنر علاقهمندان و است
.كنند بازديد نمايشگاه
متبادر ذهن به نمايشگاه اين ديدن از كه نكتهاي نخستين
سنت به نگاه.است آثار مجموعه در سنتي گرايشهاي ميشود ،
جامعه هر هنري و فرهنگي بافت در اساسي مسالهاي همواره
هنر عرصه در نوگرايي و سنت.است آسيايي جوامع بهخصوص
.دارد ويژهاي عرصه و است خويش خاص مختصات داراي نقاشي
سر از كمتر و است خاص مخاطبي نقاشي ، هنر مخاطب طرفي از
تابلوي.ميپردازد نقاشي آثار ديدن به سرگرمي و تفنن
جهاني كننده محدود مختلف ، قابهاي در و اشكال به نقاشي
و واژهها با زبان ، همانند منظر اين از و است نامحدود
و نامحدود معاني به محدود ، و خاص دستورهاي و عبارات
بر علاوه نقاشي اثر هر اساس ، براين.دارد دلالت بيشماري
نوعي با مخاطب طرف از ناخواه خواه بياني ، ساختار و فرم
.ميشود مواجه تاويل
تكيه اثرش فرماليستي ساختار بر كه هرچند نقاش هنرمند
در تنها باشد ، نداشته هم را معنايي هيچ بيان قصد و كند
حضور محض به اما.نميشود تاويل اثرش كه است مخاطب غيبت
اثر تاويل و معناسازي روند هنري ، اثر مقابل در مخاطب
اثر در فقط و هنرمند حضور بدون فرايند اين.ميشود آغاز
ديگر هنري اثر هر يا و نقاشي تابلوي با مخاطب شدن مواجه
ذهن ظرف و هنرمند غيبت در اتفاق اين و ميافتد اتفاق
مفاهيم.ميكند پيدا جريان (هنري اثر مخاطب) تاويلگر
لحظه يك نقاشي اثر اما است ، جاري زمان ظرف در نقاشي اثر
ساختارهاي از مجموعهاي در كه است غيرمتحرك و ثابت
يك آنكه براي !است شده خيره مخاطب به رنگ ، و فرم متفاوت
تخصصي آگاهيهاي و اطلاعات داراي كه فردي معني به نقاد
هنري اثر فهم در هنري مخاطب و هنرمند با بتواند است ، هنر
معاني در جمعي توافق به نياز لزوما باشد ، داشته مشاركت
فهم در مشاركت نوعي به ميكوشند آن كمك به كه واژههايي
.دارند برسند هنر ، مخاطب و هنري اثر و هنرمند و هنر
چيست سنت از ما فهم و است معنايي بار چه داراي سنت -الف
است؟ خصوصياتي چه داراي نقاشي هنر در سنت و
است؟ مختصاتي چه داراي هنر در و چه يعني نوآوري -ب
زيباشناسي و فرم زيباشناسي لحاظ از نقاشي هنر ساختار -ج
منجر عوامل اين تشكيل چگونه و تشكيل عواملي چه از معنا
ميشود؟ معنايي دلالتهاي و زيبا فرم ايجاد به
با ذهنياي فرايندهاي و پيشزمينهها چه با مخاطب -د
فهم و زيباشناسي ادراك به و كرده برقرار ارتباط هنري اثر
ميشود؟ نايل اثر معناي
است هنر ، آشكار به علاقهمند هر براي نكته اين وضوح ، به
را مستقل رسالهاي خود پرسشها ، ازاين هريك به پاسخ كه
تاكيد بنيادين ، سوالات قبيل اين طرح از غرضميكند طلب
تصورات برخلاف نقاشي هنر مقوله كه است نكته براين
ساير شايد كه است برخوردار خاصي پيچيدگيهاي از ابتدايي
مواجه (نقاشي هنر تحليل در) غموض ميزان اين با هنرها
بهخصوص و تجسمي هنرهاي آثار نقد خاطر همين به.نباشند
مشكلتر بسي آن به ورود كه است ازحوزههايي نقاشي ، نقد
.است نقد حوزههاي ساير از
* * *
با خويش خاص گرايشهاي با هركدام عربشاهي و رودي زنده
برخوردي با كه كوشيدهاند سنتي هنرهاي ذخاير به رويكرد
سنت و كنند متحول را ايران معاصر نقاشي زبان نوگرايانه ،
.دهند پيوند هم به نقاشي ، هنر عرصه در را مدرنيته و
اين ميكند ، مشغول خويش به را ذهن كه نكتهاي نخستين
هنر در مدرنيسم و سنت بين مشتركي عوامل چه كه است مساله
فراهم را يكديگر با دو اين پيوند قابليت كه دارد ، وجود
كاري چنين انجام به نيازي و ضرورت چه اصلا و ميسازد؟
مكتب عنوان تحت كه جرياني به عربشاهي و رودي زنده است؟
اين.منسوباند گرفت ، شكل ايران معاصر نقاشي در سقاخانه ،
از بخشي) تزئيني هنرهاي هنركده هنرجويان گرايش با جريان
بر علاوه.آمد وجود به (سنتي هنرهاي به فعلي هنر دانشگاه
داشتند مشاركت حركت اين در گروهي عربشاهي ، و رودي زنده
پيلارام ، فرامرز به ميتوان گروه ، اين افراد نخستين از كه
نفي يا مدرنيسم.كرد اشاره قندريز منصور و تبريزي صادق
و كرد اعلام را طبيعت به نسبت هنرمند نگرش دگرگوني سنت ،
هنري بيان جديد مفهوم تكوين به نگرش ، دگرگوني اين
.شد نفي آگاهانه جديد نقاشي در گذشته هنري سنن و انجاميد
نو ، هنر در سنتگرايي جديد ، عصر بياني ضرورتهاي در زيرا
.است كارآيي فاقد و نازا
كه كوشيد مذكور ادعاي نفي يا مدرنيته ، مابعد نگرشهاي
.برهاند است ، شده دچار بدان كه بنبستي رااز هنرمندان
نگاهي با نو بازگشتي هنر ، در پستمدرنيته پيشنهاد
با ايران هنرمندان.است هنري سنتهاي به خلاقانه
اصالت به همگاني اقبال و جهاني گرايش اين از تاثيرپذيري
هم از بيزاري و جهان ملل هنر و فرهنگها تنوع به دادن
و كنكاش به شتابزده هنر ، و فرهنگ در مدرن دوران شكلسازي
.پرداختند ايران سنتي و ملي بومي ، تصويري ذخاير از اقتباس
در كه ميشود اطلاق هنرهايي مجموعه به سنتي هنرهاي
فعال و زنده حضوري ايران مردم زندگي عرصههاي تمامي
و مساجد معماري تا گرفته شاهان كاخ معماري از.است داشته
و آييني مراسم لوازم و ابزار و كاشيكاريها و گنبدها
تجسمياي اثر و تصوير نوع هر و سفال و قالي و گليم نقوش
از سرشار حضوري ايراني قوم گذشته زندگي در نحوي به كه
تفكر.است داشته گرايانه كاركرد و زيباشناسانه حيات
هنر و است بوده اسطورهاي تفكري ايراني گوناگون اقوام
و مينوي مفاهيم و تزيين عنصر دو با همواره ايران
.است داشته سروكار عرفاني و معنوي معاني و اسطورهاي
و اسطورهاي هنر جهان به نقبي جديد دنياي از رودي زنده
و سنت تلفيق با كه ميكوشد و ميكند حفر ايران تزييني
و كوشش اين در و بيافريند نو عالمي هنر ، عالم در مدرنيته
سنتي هنر محتواي و شرق عرفان مجذوب كه است بوده كشش
.ميشود
آرد جو آب كه غلامي شد
ببرد غلام و آمد جو آب
متون تصويرسازي عالم به را او رودي زنده باطني گرايشهاي
مكتوبات" تصويرسازي به و كرده دلالت عرفاني اعتقادات و
.ميپردازد كريم قرآن براي طراحيهايي مجموعه و "ملكوتي
را "خط" و است معتقد هنر در "معنوي رابطه بسط" به او
"نوشته" مجذوب رودي زنده.برميگزيند رابطه اين بسط براي
را ارقام و حروف نشانهها ، خودم...":ميگويداست
نوشته از آنچه هر به كودكي ، اوان همان از و برگزيدم
رويشهاي كه هنگامي.(1367)".ميگشتم جذب ميشد ، منبعث
مردمي و اجتماعي جايگاهي نتوانست ايران در مدرن نقاشي
به رجعت زمزمههاي گيرد ، قرار زندگي متن در و كند پيدا
شروع جوان نقاشان از تعدادي ميان در ايران تصويري منابع
به كه آوردند وجود به ايران نقاشي در جديدي شيوه و شد
.شد معروف "سقاخانهاي" نقاشي
از آثاري با (دهه1330 اواخر) پاريس در رودي زنده
ژاپني و چيني خط نوعي از كه غرب نوين نقاشي پيشگامان
و اوميشود آشنا ميگرفتند ، بهره خود آثار در (كانجي)
اين به بود ، بازگشته ايران به ايتاليا از تازه كه تناولي
(موتيفها -مايهها بن) مايهها نقش بين كه ميافتد فكر
حضور مردم عامه زندگي متن در كه سنتياي و دستي هنرهاي و
به و ايجاد تلفيقي (هنرمدرن) روز هنر و داشته مستمر
.يابند دست هنر ، در مدرنيته و سنت پيوند با نو بياني
و ميروند شاهعبدالعظيم حضرت به رودي زنده و تناولي
ديني سنن و مذهبي روايات با ارتباط در چاپي تصوير تعدادي
قرار كارخويش دستمايه را آنها و كرده جلب را آنها توجه
و روشن رنگهاي و نقشها تكرار و فرم سادگي.ميدهند
او و ميشود رودي زنده الهام منبع تصاوير ، آن چشمگير
از الهام با را سقاخانه مكتب به موسوم آثار نخستين
خويش ، گفته به تناولينيز.ميآورد وجود به مذهبي تصاوير
بهره كارش شروع براي قديمي سنتهاي و گذشته مكاتب از
.ميگيرد
كه اشيايي تمام از و ايران قديم معماران همه از تناولي
و قفل نظير) ميفروشند ، دورهگرد دستفروشان سفره در حتي
عاشورا سوگواري مراسم علايم و نشانهها و (چاقو و زنجير
و نقوش.ميكند استفاده هنرياش زبان ابداع براي
در بنيادين عوامل از (كاليگرافي)خط و تزييني موتيفهاي
عربشاهي كه تفاوت اين با.عربشاهياند و زندهرودي آثار
ساختاري و تزييني عوامل اخذ و باستان هنر به رويكرد با
.است "سقاخانهاي" زندهرودي ، از كمتر آن
از خصلتي ، چنين حفظ با و دارند مردمي خصلت سنتي هنرهاي
:است گفته زندهرودي.گريزانند هم بودن مبتذل و بازاري
سبك ميگشايد نقاشي كه تازهاي راههاي با ميتوان چگونه"
لزومي كار اين براي آورد؟ پديد را ايران نقاشي شيوه و
دنيا مثلا كه آوريم پديد ايراني خاص سبك يك كه ندارد
كاري چنين است ، شده نقاشي ايراني سبك به كار اين بگويد
.نميخورد درد به
اصلي مواد از اينكه جاي به نقاشم دوستان از زيادي عده
از بهرهگيري به كنند استفاده موجود پديدههاي و هنر
تقليد من از مستقيما آنان از تني چند.مشغولند ديگران
لقب سقاخانه مكتب را كارشان اين مسخره به كه ميكنند
در همواره.(مرداد 1345 شماره 2 ، تلاش ، مجله) ".دادهاند
و مبتذل نمونهسازيهاي و تقليد مساله هنرياي جريان هر
رقابتهاي آن بر علاوه و ميكند پيدا راه هم سردستي
لطمه حركت آن تكاملي سير به هم قاعده بدون و غيراصولي
:است گفته روند اين نقد در عربشاهي مسعود.است كرده وارد
از يكي نيز من كه سقاخانهاي شيوه به وابسته نقاشان"
گاه و گذاشتند سنتها بر را كارشان پايه بودم ، آنها
اعتقاد به حالا كه صورتي در ميآوردند ، در بازي ايراني
از ايراني هم كارش تا باشد ايراني هنرمند كه است كافي من
پشتوانهمان از برداشت در موقع آن از ولي.درآيد آب
در را (نوشته) خط آنكه بدتر همه از و كرديم روي زياده
رج ميشود ، پيدا خط كله سرو وقتي كرديم ، وارد كارهايمان
جايي به كار مدتي از پس و ميآيد آن دنبال به نيز زدن
.است هيچ زمينه برداري ، كار از را خط اگر كه ميكشد
هيچ به اين البته.است خطرناك سنت ، از حد از بيش استفاده
(1351)".ببريم سنتهايمان از كه نيست معني بدان وجه
ايران هنر آذينهاي و باستاني نمادهاي غلبه صورت ، هر به
اشكال و كيهاني فضاسازيهاي پريميتيو ، نمادهاي و
و رصدخانهاي و افلاكي رياضيات و نجومشناسي و اسطرلابي
بر كه تعقلگرايي نوعي و كهن سفالهاي نقوش و مقدس هندسه
نقاشان آثار مجموعه از را او آثار دارند ، سيطره آثارش
آثار در رنگ.ميكند ممتاز سقاخانه ، مكتب به موسوم
همزمان و است رمزآميز و سنگين "كهانتي" بيانگر عربشاهي
سوختهاند ، رنگهاميكند القا را قدرتمند اكسپرسيونيستي
محصور جا جابه خطوطي با كه خاموش و قهوهاياند و آجري
آثار.شدهاند رها يكديگر ، با كشاكش در سطوحي صورت به يا
در.ميكند تداعي را مرگ تلخي و زندگي تقابل عربشاهي
انسانها و شده ها"پلان" به تبديل زندگي كه "اكنون" عرصه
رقم را ايشان زندگي شهري ، طراحي و محصورند "پلانها" در
مكتب در را عربشاهي نميتوان توصيفاتي چنين با.ميزند
ديگري "ژانر" خود او.گنجاند سقاخانهاي نقاشي جريان يا
.است
اصل نگارگر نسيم
مرمرييونان مجسمههاي بريتانيا ملي موزه
نميدهد بازپس
را
خلال در يونان در كشور اين وقت سفير "الگين لرد" *
را مجسمهها اين قانوني صورتي به تا 1812 ، سالهاي 1803
است نموده منتقل لندن به و خريداري
:كرد تصريح بريتانيا ملي موزه مدير "اندرسون رابرت"
نكرده ترك را موزه اين هرگز مرمرييوناني مجسمههاي
.نميشوند فرستاده بازپس يونان به و
با مصاحبه در وي اسلامي ، جمهوري خبرگزاري گزارش به
هنگام در كه صورتي در:افزود لندن چاپ تايمز روزنامه
احتمال خارج در بريتانيا موزه اشياي موقت نمايش
خروج از باشد ، داشته آنهاوجود بازنگشتن يا و تخريب
.شد خواهد جلوگيري كشور از اشيا گونه اين
حفاظت در يونان سابقه بردن سوال زير با اندرسون
درخواست هيچ تاكنون:ميگويد تاريخي مجسمههاي از
براي مرمرين مجسمههاي گرفتن وام به نسبت رسمي
مسابقات هنگام در آنها نمايش و آتن به انتقال
كشور اين دولت سوي از دريونان ، ميلادي المپيك 2004
.است نكرده دريافت
تلاشهاي از جديدي موج اخيرا كه است درحالي اين
انگليس عوام مجلس نماينده چند و مدني گروههاي برخي
محل به يوناني مرمرين مجسمههاي بازگرداندن براي
.است گرديده آغاز آتن يعني آنها اصلي
اين بازگرداندن خواستار بارها نيز يونان دولت
پاسخ در انگليس دولت اما شده ، آتن به مجسمهها
در كشور اين وقت سفير "الگين لرد" است ، كرده عنوان
قانوني صورتي به تا 1812 ، سالهاي 1803 خلال در يونان
نموده منتقل لندن به و خريداري را مجسمهها اين
.است
:كرد عنوان لندن در يونان سفارت سخنگوي يك همچنين
مجسمههاي كامل بازگشت بر همچنان يونان دولت
.ميكند پافشاري آتن به پارتنون مرمرين
از مناسب حفاظت عدم بر داير شده وارد اتهامهاي وي
دانست بياساس را يونانيها سوي از تاريخي مجسمههاي
تحويل صورت در مرمرين مجسمههاي اين كرد ، تصريح و
ارزش 55 به جديد ساختمان يك در آتن به موقت
.شد خواهند نمايشگذاشته به پوند ميليون
|