شناسنامه
ميشود ساخته كابل در قلو دو برجهاي
اينترنت خط روي
دنيا خرافاتي مردمان
شد زنده دوباره كه مردي
قرمز چراغ پشت
حديث
ميشود ساخته كابل در قلو دو برجهاي
سال 1962 يعني پيش سال چهل به كه است سرزبانها داستاني
به بود قرار شاه ظاهر محمد كه زمان همان.ميگردد باز
آمريكا از رسمي ديدار يك طي دليل همين به و برسد سلطنت
ساختمان زمان آن.كند ملاقات كندي اف جان با توانست
و ميرفت شمار به جهان ساختمان بلندترين استيت امپريال
آن از آمريكا وقت جمهور رئيس همراه به توانست ظاهر محمد
ايستاده ساختمان اين بلنداي بر كه هنگامي وي.كند بازديد
پرزيدنت به ميكرد تماشا خود پاي زير را نيويورك و بود
و نداريم ساختمانها اين از كابل در ما":گفت كندي
شده محاصره كوهها و ماهورها تپه توسط ما كشور پايتخت
آن نقطه بلندترين به را شما آمديد كابل به روزي اگر.است
"كنيد تماشا بالا از پرنده مثل را كابل تا برد خواهم
در را ساختمان همان نظير كه داد قول او به جواب در كندي
.بسازد افغانستان مردم براي كابل
چهل اين در و ميگذرد ظاهر محمد به كندي قول از سال چهل
خود به را بسياري تلخ روزهاي افغانستان مردم سال
كه امروز اما.بود آن نمونه آخرين طالبان كه ديدهاند
است شده نابود طالبان حكومت و رفته بين از القاعده شبكه
و آسيايي كشورهاي از بسياري آمريكا مردم بر علاوه
نقشي افغانستان بازسازي در تا دارند قصد نيز اروپايي
آمريكا در مليتي چند شركت يك ميان اين در.كنند ايفا
در 11 چه آن شدن جاودانه منظور به است كرده اعلام
دوقلوي برجهاي دارد قصد داد روي نيويورك در سپتامبر
بنا كابل در مقياس و اندازه همان با را جهاني تجارت مركز
منابع پيشاور چاپ پست فراتير روزنامه نوشته به.كند
تاييد را خبري چنين وجود افغانستان موقت دولت به نزديك
تيم يك حاضر حال در روزنامه اين نوشته به.كردهاند
اوليه مطالعه و بررسي حال در آمريكايي _ افغاني متخصص
ساختن براي مناسبي مكان جوي و جست در و هستند طرح اين
به را محل دو تاكنون منظور اين به.ميباشند برج دو اين
نظر در برج اين ساختن براي پلنگ 2 و پلنگ 1 نامهاي
دو اين.است واقع كابل شهر غربي جنوب در كه گرفتهاند
ميان منطقهاي در هستند بلند نسبتا ماهور تپه دو كه محل
.دارد قرار غوروق كوههاي و كابل شهر سلطنتي كاخ _ بگ تاج
سلطنت زمان در نيز كابل شهر سلطنتي كاخ بگ تاج
وي خود توسط دارالامان به مشرف (1919 1927) امانالله
.شد ساخته
گرفته نظر در دوقلو برجهاي ساختن براي كه منطقهاي دو
كابل جنوبي قسمت در كه است درهاي دو به مشرف است شده
زمان در البتهميدهد تشكيل را شهر اين اصلي ساختار
رستوران افغانستان دفاع وزارت (19831973) داوودخان
تپهها اين از يكي در (جوانان) زولما نام به را بهارهاي
البته.شد تبديل جوان افسران باشگاه به بعدها كه كرد بنا
نقل را آن افغان مردم كه داستاني بين ربطي هيچ شايد
باشد نداشته وجود مليتي چند شركت اين تصميم و ميكنند
اهميت خيلي داستانها جور اين به افغانستان مردم اما
ساختن از خبري هيچ هم ديگر سال چهل تا بسا چه.ميدهند
و كرد صبر بايد حال هر به نيايد ميان به برجهايي چنين
.ديد
اينترنت خط روي
ايران سلام
Htpp://WWW.salamiran.org/ct:سايت آدرس
اقتصادي و اجتماعي - فرهنگي سايت يك به را شما آدرس اين
چشم به سايت اين در زير بخشهاي.كرد خواهد راهنمايي
:ميخورد
.هنر و موسيقي حافظ ، فال ايران ، ادبيات شامل:فرهنگ - 1
همراه به فال تصادفي اعداد دادن با حافظ فال قسمت در
قسمت در.ميگيرد قرار كاربر اختيار در آن تفسير و معني
خطاطي ، معماري ، گذشته ، تاريخ در ايران هنر نيز هنري
.است موجود قاليبافي و نقاشي منبتكاري ،
برنامههاي كشور ، اقتصادي بودجه شامل:اقتصادي - 2
ايران آزاد مناطق ايران ، بهادار اوراق بورس اقتصادي ،
ايران ، راديو خبرهاي شامل:رسانهها و اخبار - 3
ايران ماهنامه ايرنا ، فارسي تلكس فارسي ، روزنامههاي
ريويو
معرفي شرعي ، اوقات ويژه ، مناسبتهاي شامل:دين - 4
قرآن پاسخ ، و پرسش مذهبي ، نرمافزارهاي
.ميشود داده پاسخ احكام سوالات به پاسخ و پرسش بخش در
كه مجتهدي براي مستقيما را خود سوال كاربر قسمت اين در
دريافت خود ايميل روي را پاسخ و ارسال دارد نظر در
.ميكند
كشور ، اساسي و پايه ارقام و آمار شامل:ايران - 5
خامنهاي ، زندگينامه آيتالله و امام حضرت زندگينامه
خاتمي آقاي
دفتر به مستقيم طور به ميل اي ارسال امكان قسمت اين در
تا 2000 ميتواند نامه متن.است آمده فراهم جمهور رئيس
.يابد گسترش كلمه
اخبار ايران ، زنان درباره عمومي اطلاعات شامل:زنان - 6
زنان دولتي غير مراكز زنان زنان ، دولتي سازمانهاي زنان ،
به مربوط نمايشگاههاي زنان ، ورزشي مسابقات ها ، NGO
از ديدني بسيار تصوير همراه 50 به روستايي زنان بانوان ،
اين به هم سري نيست بد مطالب گستردگي به توجه با.ايران
.بزنيد سايت
دنيا خرافاتي مردمان
كرد باز خانه در را چتر نبايد گاه هيچ
وطنپرست شادي
ميان در بيش و كم كه است مسايلي از دسته آن جزو خرافات
بسيار خرافات به كه مللي از يكيدارد وجود مختلف ملل
انگليسيها مشهورند ، خصوصيتشان اين به و ميدهند اهميت
نبايد هيچگاه كه است آن موارد اين از ديگر يكي.هستند
!كرد باز خانه در را چتر
استفاده آفتابي روزهاي براي فقط را چتر قديم روزگار در
جاي يا خانه در نبايد را چتر دليل همين به و ميكردند
به را چتر گاه هيچ آنها !كرد باز تاريكي حتي يا مسقف
تخت بالاي چتر قراردادن از حتي و نميدهند هديه يكديگر
زمين به چتر هستند مراقب هميشه و ميكنند جلوگيري هم
.ميآورد بدشانسي برايشان معتقدند چون نخورد
پشت را كهنه كفشهاي آنها دارند ، هم جالبتري اعتقاد
خوششانسي كفش صاحب براي كه معتقدند و ميدهند قرار در
كهنه كفشهاي داماد و عروس مورد در حتي ياميآورد
شانسي خوش برايشان تا ميبندند عروس ماشين پشت را آنها
از يكي تا كند سعي بايد داماد كه اين جالبتر بياورد
خود اختيار در را عروس تا بكند دست در را كفشها لنگه
تا بماند باقي خودش نزد بايد هميشه ديگر لنگه و بگيرد
.نكند ترك را او عروس گاه هيچ
دارند ، نيز ديگري مختلف اعتقادات كفش مورد در انگليسيها
خانه در دم اگر يا دهند قرار ميز روي را كفش اگر مثلا
اگر حتي يا و دهد قرار ضربدري صورت به را خود كفش كسي
.ميآورد بدشانسي برايشان كنند پا به لنگه به لنگه را كفش
ميشود باعث بزنند گره ديگري به را خود بندكفش اگر اما
آرزو زدن گره عمل زمان بايد و شود آورده بر آرزويشان تا
!كنند
شد زنده دوباره كه مردي
به را ساسيلوا پدرو دزدان كه آن از پس روز يك _ برزيل
در قبري درون را آن و آوردند در پا از گلوله ضرب
دادند ، قرار ريودوژانيرو غربي شمال مايلي در 150 گورستاني
و برداشته را قبر روي سيماني لايه موفقيت با توانست او
كه حالي در آمد بيرون قبر از وقتي پدرو.آيد بيرون آن از
نزديك كه بيمارستاني تا را مسير تمام بود خون از پوشيده
كه گفت معالجش دكترهاي به پدرو.كرد طي پياده بود جا آن
منزلش به بازگشت حال در كه را او مخدر مواد قاچاقچيان
به را او كاميون ربودن از پس و ميكنند متوقف و بوده
او به و ميدهند قرار قبري داخل در و برده گورستان همان
و كرده رهايش است مرده كه اين گمان به و ميكنند شليك
بسيار الان او.ميپوشانند قبور بقيه مانند را قبر روي
كشتن براي مجددا قاچاقچيان ميرود احتمال چون است ترسيده
صدا متحرك مرده لقب با را او شهر مردم.كنند اقدام او
.ميزنند
قرمز چراغ پشت
اين پشت هم باز مجبورم من و شد قرمز دوباره چراغ
جوش به دارد خونم.بشوم معطل كن خرد اعصاب چراغهاي
معلوم و دارم فاصله خانه با كيلومتر چند هنوز و ميآيد
مثل.دارد وجود چراغها اين از ديگر تا چند راه سر نيست
.ميكنم نگاه برم و دور به مواقع جور اين در هميشه
نظرم است ساخت حال در سرعت به كه زنجيرهاي فروشگاههاي
شبيه دقيقا است جا اين كه هم يكي ايناست كرده جلب را
مغازهها همان با ديدم پايينتر خيابان چند كه است هماني
را آن شعبات هم باز راه سر مطمئنام و تركيب و طرح و
قارچ مثل كه بلدرچين زنجيرهاي فروشگاههاي.ديد خواهم
وجود به هم جديدي مشكلات و درآوردهاند سر جا هر از
آن توي الان كه سنگيني راهبندانهاي همين مثل ميآورند
ذهنم ديگه يعني ندارم رو توانش و تاب ديگه من.گرفتارم
.نميكشه
و كيفيت بيمحاباي نابودي يعني اقتصادي رشد كه ميگه كي
.نيستند معني هم يكديگر با لزوما اينها زندگي آرامش
به را فضا متر ما 200 نفره خانواده 4 بايد چرا اصلا
زندگي براي جا چقدر ما مگر كنند اشغال منزل عنوان
آسياب و مولينكس مايكروفر الان كه كساني همه ميخواهيم؟
گاز با پيش سالهاي دارند كاره چند آبميوهگيري و برقي
راحت و راضي هم خيلي معمولي آبميوهگيريهاي و دار فر
.دادند دست از را آرامش و آمدند آسايش دنبال آنهابودند
مقدار چه مدرن و شيك وسايل همين توليد براي ميدانيد
برود بين از بيرحمانه بايد نفتي و گازي منابع از هنگفتي
سرخ مايكروفر در تابه ماهي جاي به را ماهيمان ما تا
بخوريم؟ باخ راشن پيركس در و كنيم
يعني بهترين كه را بچهگانه ذهنيت اين مردم اگر
را دارند چه آن هر نخواهند و بگذارند كنار را جديدترين
بسيار دنيا بكشند ، ديگران رخ به ميتوانند كه جا آن تا
مايكروفرهاي گريبانگير ما و ميشد تحملتر قابل و زيباتر
بيروح فرهنگ.نميشديم راهبندانها اين و مدل به مدل
ما و است برده فرو خود در خرخره تا را ما مصرفگرايي
اطرافمان خالي فضاهاي و خلاها پركردن براي ميكنيم گمان
كنيم مصرف هم باز كنيم مصرف ;بخريم بزرگتر و بيشتر بايد
اين.قبل دفعه از بيشتر و بزرگتر اما بخريم دوباره و
طريق از نيز روزه همه و است شده ما ذهن ملكه انديشه
حتي و روزنامهها اينترنت ، تلويزيون ، راديو رسانهها ،
به من كه فكر طرز اين.ميشود تاكيد آن بر سخنرانيها
بيشتري منابع كه هستم اين لايق امروزي مدرن انسان عنوان
چرا؟.باشم داشته را بالا مدل ماشين فلان تا كنم مصرف را
قسطي باشم نداشته اگر حتي و دارم را خريدش توان چون
.ميگيرم وام يا ميخرم
به فقط و دارم نياز آن به آيا:نميپرسد خودش از كس هيچ
!نه يا ميخواهم را آن من آيا كه ميانديشد اين
كه ميكنند گله اوپك سازمان از كه آدمهايي به هميشه من
را نفت قيمت چرا يا و نميكند توليد بيشتري نفت چرا
را چين جمعيت درصد آمريكا 20.ميخندم است داده افزايش
لذا !ميكند استفاده را جهان منابع درصد اما 75 دارد
پديد مصرف اصول بنياديترين در سرعت به تغييراتي بايد
برخي استخراج قابل منابع و كانيها ميشود گفته.آيد
به آينده قرن نيم تا مس و (آلومينيم) بوكسيت نظير عناصر
به اكنون هم جهان در نفت مصرف.رسيد خواهد پايان
ديگر كه منابعي تعداد و است رسيده خود ميزان بالاترين
.است چشمگير بسيار است رفته بين از و نيست استفاده قابل
ميكنيم صحبت منابعي و مواد درباره داريم ما نرود يادتان
تمام ديگر شوند تمام وقتي و نميشوند جايگزين ديگر كه
بشر.نميكنيم صحبت چوب حتي يا هوا يا آب از و شدهاند
زندگي و ميرود راه خاك كره روي كه است سال هزار دهها
زمين به اخير سال در 150 كه خسارتهايي ميزان اما ميكند
رشد.ميكند برابري قبل هزارههاي تمام با است شده وارد
جمعيت رشد با مصرف ميزان كه چرا است كننده نگران جمعيت
منابع از استفاده به منجر نهايت در كه دارد مستقيم رابطه
هم قضيه اين كتاب حسابميشود بيشتري بازگشت قابل غير
الگوي در بايد يا نداريم بيشتر راه دو ما.خودتان با
بايد ما فرزندان يا كنيم ايجاد اساسي تغييرات خود مصرف
.بپردازند را اجدادشان طمع و حرص بهاي
ديگر قرمز چراغ يك پشت دوباره من و شد سبز چراغ دوباره
.است بلدرچين فروشگاه يك روبهروي اتفاقا كه گيرافتادهام
ده.است نگذاشته باقي بلدرچينها براي جايي ديگر اما
جريان به فروشگاه همين پاركينگ از ماشين تا دوازده
همان از.ميخندم دوباره من و ميپيوندند ترافيك
!!نيست پيشرفت اينها خدا به عصبي ، خندههاي
حديث
عدالت با مگر شود نمي آباد چيز شهرهاباهيچ
(ع)علي امام
صاحبان به را امانتها كه ميدهد فرمان شما به خداوند
بازگردانيد آنان
جهان سراسر از خواندني ;كوتاه
|
آيداهو *
زماني ;بود ربوده پول مقداري مغازهاي از كه مسلحي سارق
هرچه رفت ماشيناش سمت به و گريخت مغازه از عجله با كه
بازگشت مغازه همان به ناچار.كند روشن را آن نتوانست كرد
آقا:گفت مغازه صاحب به و گذاشت پيشخوان روي را پولها
به ترا و نگيريد دل به شمابود شوخي يك برنامه اين همه
.نشد ختم جا همين به كار امانكنيد خبر هم را پليس خدا
روشن تا بدهند هل را ماشيناش تا خواست آنها از ناشي دزد
است گذرانده خير به را دفعه اين ميكرد گمان كه او.شود
.كرد خواهد دستگير را او پليس بعد ساعتي تا كه نداشت خبر
آريزونا *
براي روزها كه آمريكا آريزونا ايالت در بدشانس مرد دو
نتيجه اين به سرانجام ميكشيدند نقشه موفق سرقت يك انجام
.بربايند را مشهور سوپرماركت يك دخل هنگام شب تا رسيدند
با را سوپرماركت پشتي در تا ميگيرند تصميم كار اين براي
تا كنند حركت سرعت با و كرده وصل خود ماشين سپر به زنجير
از محكمتر در اين اينكه از غافل اما شود كنده جا از در
;در بهجاي ميكنند حركت آنها كه زماني و حرفهاست اين
اين با كه زماني.ميشود كنده كه آنهاست ماشين سپر اين
صحنه و ميگذارند فرار به پا ترس از ميشوند مواجه صحنه
زنجير آن به كه حالي در.ميگذارند بهجا همانگونه را
پلاك كه سپر روي و بود وصل سپر يك به كه زنجير و شده وصل
!ميكرد خودنمايي و بود نصب ماشين
تگزاس *
جاي به بود شده دستگير سرقت در معاونت جرم به كه مردي
و بپردازد را آن جريمه تا كرد درخواست برود زندان اينكه
اين با مسئولين.يابد پيدا نجات زندان به رفتن از
هزار ده مبلغ به چكي نيز او و كردند موافقت وي درخواست
درآمد آب از بيمحل چك اين اماكرد صادر آنها براي دلار
.كردند زندان روانه سال ده مدت براي بار اين را او و
نيجريه *
رفت مشغول نيجريه پايتخت خيابانهاي از يكي در كه افرادي
بود نزديك كه شدند مواجه صحنهاي با ناگهان بودند ، آمد و
شد معلوم بعدا كه شخصيدربياورند شاخ ترس و تعجب از
يك كله آن در كه داشت دست در نايلوني كيسه است جادوگر
در ويداشت وجود پا جفت يك و دست جفت يك بههمراه انسان
گفته بابام:گفت چيست اينها پرسيد او از كه پليس جواب
!!بخرم چيزها اين از برايش بيرون برم
اروگوئه *
سبب بودند نوشيدن مشغول رستوراني در كه قديمي دوست دو
به رو آنها از يكي ناگهان كه چرا.شدند دهشتناك حادثهاي
و بگذارم سرت روي را بطري من داري جرات:گفت و كرد ديگري
راحتي به هم گلستانش و گرمابه دوست.كنم شليك آن طرف به
او درمغز بطري بهجاي گلوله كه نميدانست اما پذيرفت
.مينشيند
انگلستان *
و شد لندن در بانكي وارد تمام خونسردي با ميانسالي مرد
كاركنان.ايستاد منتظر و داد صندوقدار به را نامهاي
به تا باشد منتظر و بنشيند تا كردند راضي را او بانك ،
پليس دقيقه چند از پس.شود عمل وقت اسرع در او درخواست
اين:بود نوشته نامه آن در او.كرد دستگير را او و آمد
بدون پس دارم اسلحه خودم با من و است مسلحانه سرقت يك
!!انروبوكلند امضا.بدهيد من به داريد پول هرچه صدا سرو
سوئد *
از شخصياش ماشين با گل خريد براي كه سالهاي پيرمرد 87
توسط و درآورد نروژ از سر شهر مركز جاي به شد خارج منزل
چپ به گردش يك خاطر به فقط او.شد بازداشت مرزي پليس
به كه سوتر آن مايل تا 155 كه شد اتوباني وارد اشتباه
اين بود ناچار او و نداشت بريدگي هيچ ميرسيد نروژ مرز
.كند طي را راه
|
درخت و دار
Populus nigra 'italica': گونه
Salicaceae:خانواده
ايتاليايي سياه سپيدار
Lombardy Poplar
شاخههاي داراي.ستوني سريعالرشد ، بسيار:رويشي شكل
عمودي
پديدار بهار نيمههاي در گربهاي ، دم نر گلهاي:گل
.ميشوند
قرمز:رنگ
روشن سبز رنگ به شكل نوري مدور ، خزانپذير ، :برگ
دارد باغي منشا:بومي زيستگاه
خوبي به مرطوب نسبتا و حاصلخيز عميق ، خاك در:رشد شرايط
به جويها و ساختمانها كنار در آنها اغلب.ميكنند رشد
ميكارند رسي خاكهاي در ويژه
.حساسند قارچي بيماريهاي و باكتريايي آفت به
زمستان در سخت چوب قلمه توسط:تكثير
_o15c:تحمل قابل دماي حداكثر
متر 30 ارتفاع
متر 5 گستردگي
|
شرعي ساعات
|
دقيقه ساعت 12و17 :ظهر اذان
دقيقه و 43 ساعت 17 :مغرب اذان
دقيقه و 40 ساعت 5 :فردا صبح اذان
دقيقه و 09 ساعت 7 :فردا آفتاب طلوع
|
|