مقابل در هستهاي نيروگاههاي از حفاظت
تروريستي حملات
تندرستي 20 بحران
دارند سياره هم مرگ حال در ستارههاي
است رنگ فيروزهاي هستي جهان
نوبليستها
كاخال اي رامون سنتياگو
مقابل در هستهاي نيروگاههاي از حفاظت
تروريستي حملات
محيط مدت دراز آلودگي باعث ميتواند شديد حادثه يك وقوع
محيطزيست پاكسازي صورت اين در كه شده نيروگاه اطراف
بود خواهد پرهزينه بسيار
شديدترين مقابل در ميشودتا طراحي طوري راكتورها
طوفانها و گردبادها زمينلرزهها همانند طبيعي نيروهاي
نمايد مقاومت
فرهاديان سليمان
متعددي پرسشهاي سپتامبر 2001 بار 11 تاسف حوادث از بعد
.آورد هجوم ذهن به هستهاي تاسيسات آسيبپذيري مورد در
جلوگيري براي شديدي امنيتي تدابير و دقيق قوانين چه اگر
شده گذاشته اجرا به شده تعيين پيش از تروريستي حملات از
شركتهاي هواپيماهاي عمدي سقوط تصور همه اين با اما است
.ميكند مغشوش را ما ذهن بزرگ هوايي
نيروگاههاي صاحب كشورهاي شهروندان آيا تفاسير اين با
پاسخ باشند؟ نگران حملات گونه اين قبال در بايد هستهاي
.است دشوار كمي پرسش اين به
زياد سرعت با كه هواپيماهايي براي هستهاي نيروگاه يك
زيرا.باشد نميتواند مناسبي چندان هدف ميكنند پرواز
و نمايد اصابت هدف به حمله اين كه ميرسد نظر به بعيد
محفظه تخريب كند برخورد هدف به كه صورتي در حتي
.سازد نابود را تجهيزات كلي ساختار نميتواند استوانهاي
قطر فوت از 10 كمتر راكتور يك مركزي هسته معمول طور به
يك داخل در مركزي هسته اين كه دارد ارتفاع فوت و 12
كه استحكاماتي و سنگرها بوسيله و گرفته قرار استيل محفظه
.حفاظميشود شدهاند ساخته مسلح بتن از
حدودي تا جزئيات در است ممكن راكتورها حفاظ طراحي اگرچه
ميشود طراحي طوري موارد تمام در اما باشد متفاوت هم با
همانند) طبيعي نيروهاي شديدترين مقابل در تا
.نمايد مقاومت (طوفانها و گردبادها زمينلرزهها ،
حملات برابر در مقاومت براي تاسيسات اين آنكه عليرغم
هسته محفظههاي ميرود انتظار اما نشدهاند طراحي نظامي
بتواند كوچك هواپيماي يك سقوط مقابل در راكتور اصلي
.كند مقاومت
بعضي اما است شده حفاظت شدت به راكتور مركزي هسته اگرچه
كننده خنك لولههاي و وسايل همانند جانبي تجهيزات از
تروريستي مستقيم حملات مقابل در است ممكن راكتور
به هستهاي نيروگاههاي اينهمه با اما.باشند آسيبپذير
بر علاوه و شدهاند مجهز اضطراري خنككننده سيستم چندين
صورت در تا هستند اضطراري حفاظتي سيستمهاي داراي آن
.شود خارج مدار از نيروگاه لزوم
تجهيزات اين تمام كه صورتي در محتمل غير حوادث در
از بيش راكتور مركزي هسته شوند تخريب شده تعبيه احتياطي
كه صورتي در حتي اما.ميشود ذوب نهايتا و شده گرم حد
در يكبار اينكه كما) دهد روي نامحتمل بسيار مورد اين
مربوطه محفظه از راديواكتيو مواد ،(داد روي ايسلند
.شوند خارج نميتوانند
اين باشند داشته نقطهضعفي هستهاي نيروگاههاي اگر
سوخت ذخيرهسازي براي انبار تاسيسات همان نقطهضعف
مقدار حاوي معمولا انبارها اگرچه.ميباشد هستهاي
قسمت عامل بنابراين و هستند شده استفاده سوخت زيادي
اين با اما ميباشند ، راكتور يك اكتيويته راديو عمده
كه سوختي در خطرناك راديواكتيو ايزوتوپهاي بيشتر همه
.است شده تجزيه گرفته قرار استفاده مورد اين از پيش
كه شكافت از حاصل گازي محصولات براي مخصوصا امر اين
دارند ماه چند حدود عمري نيمه و بروند هوا به ميتوانند
در را راكتور در مصرفشده سوختهاي امروزه.است صحيح
و شده سرد تا ميكنند نگهداري آب از پر عميق استخرهاي
وسيله به استخرها اين.شود راديواكتيو تابش از مانع
محافظت شدهاند ساخته مسلح بتن از كه ضخيمي ديوارهاي
محفظههاي به مواد اين سال چند گذشت از بعدميشوند
منتقل ميشوند ، خنك هوا توسط كه سوخت نگهداري بتني
.ميگردد
و بوده كوچك اندازه لحاظ از خنككننده استخرهاي اگرچه
ايجاد را مشكلاتي تروريستها هدفگيري براي رو اين از
ميتواند گيرد صورت حمله اين كه صورتي در اما ميكنند
بهجوش آب و رفته بالا سوخت دماي زيرا كند خشك را استخر
.ميآيد
مجهز آتشنشاني پايگاه يك ميگويند متخصصين همه اين با
اين.كند پر را استخر مجددا ميتواند استاندارد و
مقدار شود ذوب سوخت كه صورتي در حتي ميگويند كارشناسان
به هوايي حمله اما.ميشود محيط وارد آن از كمي
در موجود مواد تمام است ممكن خشك انبار محفظههاي
.كند پراكنده اطراف محيط به را انبارها
اجزاء بشكند سوخت محفظههاي اگر كارشناسان نظريه برطبق
زيادي مقدار ميتوانند هستند سوخت حاوي كه شده شكسته
.كنند پراكنده اطراف به را راديواكتيو مواد
آييننامه كميسيون ميگويند كارشناسان از بسياري
تقويت جهت توصيههايي زودي به هستهاي فعاليتهاي
ذخيرهسازي امكانات و هستهاي نيروگاههاي جانبي تاسيسات
.كرد خواهد ارايه زبالهها
ممكن نيروگاهها گيرد صورت شديد تروريستي حمله يك اگر
كنند ، وارد همجوار مسكوني محيطهاي در را زبالهها است
حدود تا توطئهها گونه اين كرد نشان خاطر بايد كه هرچند
آنكه از قبل ميشود گفته اينهمه با است غيرمحتمل زيادي
وارد توجهي قابل خسارات محيط به راديواكتيو مواد ورود
محل از سلامت به تا داريم فرصت ساعت حدود 108 سازد ،
.برويم امن مكاني به و گريخته
محيط مدت دراز آلودگي باعث ميتواند شديد حادثه يك وقوع
محيطزيست پاكسازي صورت اين در كه شده نيروگاه اطراف
.بود خواهد پرهزينه بسيار
تندرستي 20 بحران
ميكنم آرامش احساس من
بهزاد محمود دكتر
اين براي موقع بهترين - استرس از رهايي احساس تمرين - 1
راست.است رختخواب ترك و شدن بيدار محض به زود صبح تمرين
بكشيد ، عميق نفس يك ببنديد ، آهسته را چشمهايتان بنشينيد ،
آهسته را هوا بعد كنيد حبس سينه در شماره چهار تا را آن
خوب.بكشيد حال همان در عادي ، نفس چند سپس.بدهيد بيرون
ببنديد ، را چشمهايتان ساكت محلي در وقتي كه بدانيد است
آلفا امواج ميكند ، تغيير آلفا به بتا از شما مغزي امواج
بدن از نقاطي به را خود توجه تمامدهندهاند آرامش
ميكنيد ، احساس تنش يا فشردگي آنجاها در كه سازيد معطوف
آرامش احساس آنجاها در كه باشيد نقاطي متوجه بعد
.ميكنيد
آويزان يا دهيد ، قرار زانوهايتان روي را دستهايتان _
در ثانيه پنج مدت به و ببنديد محكم را مشتها بعد.كنيد
دست كردن مشت از كه تنشي احساس به.داريد نگه حال همان
باز آهسته را مشتها بعد.كنيد توجه ميشود عارض شما به
احساس مهم مسئله.نماييد توجه تنش رفع چگونگي به و كنيد
احساس تنش ، احساس:است آن تدريجي تغيير و حالت دو تفاوت
.تنش از رهايي
همان در ثانيه پنج مدت به و ببنديد محكم را چشمها _
حالت دو تفاوت به و كنيد باز آهسته سپس داريد ، نگه حال
.نماييد توجه
اما داريد ، نگه ثانيه پنج و ببنديد محكم را چشمها _
جهت دو در وسيعي ، دايره در را چشم كره كردن ، باز از پيش
.باشيد حالت دو تفاوت متوجه و بچرخانيد مخالف
رها سپس و منقبض سخت پنجثانيه مدت به را پيشاني عضله _
.كنيد توجه حالت دو تفاوت به كنيد ،
پنج مدت به بالا ، آرواره به سخت را پايين آرواره _
توجه حالت دو تفاوت به سازيد ، رها سپس و دهيد فشار ثانيه
.كنيد
نگه حال همان در ثانيه پنج كنيد ، خم عقب به را سر _
و راست به سر كردن كج با را كار همين.كنيد رها و داريد
متوجه همواره و دهيد انجام جلو به بعدا و چپ به سپس
.باشيد حالت دو تفاوت
حركات اين تمامي.دهيد انجام مفصلها همه با را كار اين
.كشيد نخواهد طول دقيقه ده از بيش
چهار مدت به بكشيد ، عميق نفس يك كار ، اتمام از پس _
.بدهيد بيرون را هوا آهسته سپس و كنيد حبس را آن شماره
مينماييد احساس تنش كه كنيد توجه نقاطي به ديگر بار _
اعمال اين تكرار ميكنيد ، احساس آرامش كه نقاطي به سپس و
.ميآموزد را تنش از رهايي راه درازمدت در
درواقع تمرين اين - (Autogenic) اوتوژنيك تمرين - 2
نفس يك ببنديد ، آهسته را چشمها است ، خود به تلقين همان
بيرون بعد و كنيد حبس را آن شماره چهار و بكشيد عميق
بار ميشنويد 4 واضح طور به كه صدايي با بعد بدهيد ،
:بگوييد
;ميكنم كامل آرامش احساس من _
;ميكنم احساس سنگين و گرم را پاهايم و دستها _
;منظماند و آرام نفسهايم _
;ميشوند تهويه خوبي به ريههايم _
;است گرم شكمم _
.است سرد پيشانيم _
را آنها ميتوان تلقين با و آرامشاند حالت احساس اينها
باور تلقين اثر به غالبا مردمكرد احساس و ايجاد
مثل آدمي ، افراد در تلقين اثر كه دانست بايد ولي ندارند
دو هر در كه معني بديناست متفاوت گوناگون ، داروهاي اثر
اساسا معدودي تلقينپذيرند ، بسيار افراد معدودي مورد ،
نتيجه به تمرين با ميتوانند اكثريت و نميپذيرند تلقين
دارو يك به معدودي همينطورند ، هم داروها.يابند دست آن
بياثر تقريبا و دارو همان معدودي در حساساند ، بسيار
مسئلهاي اين.ميدهند پاسخ كمابيش بدان اكثريت و است
.دارد بستگي افراد ارثي ساختار به كه است
اما است تلقين تمرين مقدمه تنش از تدريجي رهايي تمرين
شود ، موثر تمرين بار دو يكي با كه داشت انتظار نبايد
مثل بلكه نمايد اثر مدت كوتاه در كه نيست دارو
ذهن در تا دارد لازم تكرار و تكرار و تكرار زبانآموزي
.بگيرد جا خوب
را كار فكر اين با بايد اقلا.است باور ديگر مسئله
و داشتن باور.باشد سودمند دارو امكان كه كرد آغاز
يك اجراي براي را بدن دستگاههاي تاثير ، امكان پذيرفتن
تحت همواره بدن كنشهاي زيرا ميسازد ، آمادهتر امر
.دارند قرار ذهن تاثير
دارند سياره هم مرگ حال در ستارههاي
به كه سيارهاي توانستند بار اولين براي شناسان ستاره
ما ، خورشيد برخلاف.كنند كشف را ميگردد اختر غول يك دور
پير ستاره يك دارد نام دراكونيس ايوتا كه اختر غول اين
.بود سوزانده خود هسته در را هيدروژنش تمام قبلا كه است
ميشوند نزديك خود عمر پايان به كه هرچه ستارهها اين
برابر شعاعي 13 اكنون نيز ستاره اين و ميشوند بزرگتر
.دارد خورشيد شعاع
ايوتا كه است اين است جالب اكنون كه چيزي حال هر به اما
;است نبلعيده خود انبساط طي در را سياره اين دراكونيس
سال ميلبارد چند از پس كه هنگامي است ممكن كه سرنوشتي
.دهد رخ ما زمين براي مرد خورشيد كه ديگر
متحده ايالات كاليفرنياي دانشگاه از فرنيك سابين
غول دور به سياراتي كه نميدانستيم تاكنون ما":ميگويد
دست به شاهدي كه است بار اولين براي.دارند وجود اخترها
فاصله همانند فاصلهاي كه سياراتي ميدهد نشان كه آمد
از را خود ستاره تكامل ميتوانند دارند خورشيد تا زمين
".سربگذرانند
"زمين آينده"
فاصله در است معروف نيز سيچ ادا به كه دراكونيس ايوتا
.دارد قرار دراكو فلكي صورت در زمين از نوري سال 100
قابل صبح هنگام در غيرمسلح چشم با اكنون فلكي صورت اين
.است رويت
شمسي منظومه از خارج كه شدهاي كشف سيارات تمام مثل
ميگردند ، خورشيدمانند ستارهاي دور به و داشته قرار
استفاده با نيز ميگردد دراكونيس ايوتا حول كه سيارهاي
گرانشي جاذبه بنابراين.شد داده تشخيص داپلر تكنيك از
.ميشود ستاره مشخصات اندازهگيري در دقت عدم باعث سياره
آن مدار و ميگردد ستاره دور به يكبار سال هر 5/1 سياره
حدود 9 آن جرم و است بيضوي باشد دايرهاي كه آن جاي به
.است مشتري جرم برابر
حداقل داپلر تكنيك آنكه دليل به:ميگويند ستارهشناسان
ستاره اين واقعي جرم كه است ممكن ميكند ، معين را جرم
قهوهاي كوتوله _ باشد قهوهاي كوتوله يك جرم حدود
ميباشد سياره و ستاره يك حدواسط و است خاموش ستارهاي
.ندارد هستهاي همجوشي آغاز براي كافي جرم كه
"سوخته زمين"
دچار نهايتا نيز ما خورشيد كه معتقدند ستارهشناسان
سال ميليارد چند.شد خواهد دراكونيس ايوتا مشابه سرنوشتي
زمين دماي شد تبديل اختر غول يك به خورشيد كه هنگامي بعد
از كويرنباخ آندرياس.شد خواهد سلسيوس درجه صد چند حدود
و ميشوند تبخير اقيانوسها:ميگويد كاليفرنيا دانشگاه
.ميشود خارج زمين از حد از بيش دماي علت به نيز آب بخار
مشاهده:ميگويد سانفرانسيسكو دانشگاه از دبرافيشر
يادآور زوال به رو ستاره با همراه سياره اين سرنوشت
نگراني جاي اما.ميباشد نيز ما خود زمين نهايي سرنوشت
زيادي فرصت دهد رخ مصيبتبار فاجعه اين تا زيرا نيست
قرار خود زندگي راه نيمه در هنوز ما خورشيد.است باقي
خود عمر پايان به تا ميكشد طول سال ميليارد چند و دارد
.برسد
است رنگ فيروزهاي هستي جهان
هستي عالم ميگويند متحده ايالات در ستارهشناسان
را هستي جهان مرئي نورهاي تمام اگر.است رنگ فيروزهاي
فيروزهاي بين ميآيد دست به كه رنگي كنيم تركيب هم با
.است زمردي و كمرنگ
مورد اين گليزبروك كارل و بالدري ايوان آنكه از قبل اما
رنگ سبز هستي جهان ميگفتند ستارهشناسان كنند كشف را
.است
ندارد وجود راهي ميگويند دانشمندان اين همه اين با اما
دكتر.كنيم مشاهده را گيتي رنگ زمين از بتوانيم ما تا
:ميگويد بالتيمور در هاپكينز جان دانشگاه از بالدري
كل اندازه به كه است اين رنگ اين ديدن براي راه تنها"
است ساكن جهان كه حالي در و شده دور گيتي از هستي جهان
."كنيم نگاه آن به
محققين بوسيله كه هستي جهان طيف ميانه در فيروزهاي رنگ
آغاز در هستي كه ميدهد نشان امر اين.دارد قرار شد كشف
از و بود آبي داغ و جوان ستارههاي زياد تعداد دليل به
و شده تبديل سرخ غولهاي به پيرتر ستارههاي كه آنجايي
به نهايتا هستي ميشوند ، متولد ديگري جديد ستارههاي
.رنگميدهد تغيير قرمز
آمريكايي انجمن همايش در گذشته هفته در بالدري دكتر
دليل":گفت خبرنگاران به ديسي واشنگتن در ستارهشناسي
تشكيل سرعت كه است اين ميكند تغيير رنگها اينكه
كاهش مرحله در ما":گفت درادامه وي."است متغير ستارهها
شكل قبلا ستارهها اكثر.هستيم ستارهها تشكيل سرعت
."ميشود تشكيل ستارهاي گذشته از كمتر اكنون و گرفتهاند
:ستارهها تولد
جديد ستارههاي تولد سرعت يافتن جستوجوي در دانشمندان
كشف اين به موفق كه بودند هستي جهان شدن پير موازات به
.شدند
تا 3 كه 2 كهكشاني بين 200000 كار اين براي دانشمندان
جستوجو به دارند فاصله زمين از نوري سال ميليارد
سال هر در نور كه است فاصلهاي نوري سال يك پرداختند
.است كيلومتر تريليون برابر 10 تقريبا و ميپيمايد
بازي يك شايد هستي جهان رنگ كشف":ميگويد بالدري دكتر
تشكيل نحوه اما برسد نظر به روشنفكرانه بيمعني
."است ستارهشناسي تحقيقات مهمترين جمله از ستارهها
رنگآميزي براي رنگ اين ميگويند شوخي به دانشمندان اين
.ميرسد نظر به مناسب بسيار تيشرتها يا منزل اتاقهاي
رنگ مغازههاي به هنوز ما:افزود همچنين بالدري دكتر
نامي رنگفروشان آيا نميدانيم و نكرديم مراجعه فروشي
خير؟ يا دارند هستي جهان رنگ براي فانتزي
نوبليستها
گلژي كامليو
(19291843)ايتاليايي شناس بافت و سلول
Camillo Golgi
عصبي1906 پزشكيسيستم يا فيزيولوژي
برشا ، نزديكي در واقع كارتنو بهنام منطقهاي در گلژي
در اوگشود جهان به چشم است ، ايتاليا از بخشي اكنون كه
از پس و گشت مشغول پزشكي تحصيل به pavia پهويا دانشگاه
و سلول انواع روي بر پژوهش جدي بهطور تحصيلاتش اتمام
نمكهاي از استفاده با سال 1873 دركرد آغاز را بافت
روش ، اين.كرد ابداع سلولها ، رنگآميزي جهت شيوهاي نقره
جزئيات با را عصبي سلولهاي ظريف فرآيندهاي بررسي امكان
درستي شيوه اين از استفاده با گلژي و ساخت فراهم بيشتر
وان.كرد اثبات را von waldeyer والدير وان ويلهلم نظر
بلكه نيستند پارچه يك عصبي سلولهاي كه بود معتقد والدير
.ميشوند جدا يكديگر از پس سينا بهنام شكافهايي توسط
عصبي سلولهاي از يافتهاي تخصص نوع گلژي اين علاوهبر
نام به مانندي انگشت برجستگيهاي داراي كه يافت را
از بسياري با سلول ارتباط به منجر و بوده دندريت
را سلولها اين بعدها.ميشوند ديگر عصبي سلولهاي
و شكلگيري به كشف اين.نهادند نام گلژي سلولهاي
و والدير توسط نروني نظريه بهنام نظريهاي پيريزي
شديد مخالفت با نظريه اين اما.شد منجر رامونايكاهال
گلژي ، اجسام كه است كسي نخستين گلژي.شد مواجه گلژي
و دارند قرار هسته غشاي مجاورت در كه موازي و پهن صفحات
است ، سلول از مختلف مواد ترشح و بستهبندي آنها وظيفه
اندامهاي بررسي علاوهبر وي.كشيد تصوير به دقت به را
بيماري گوناگون اشكال درباره تحقيق به غدد و عضلات حسي ،
تك انگل متفاوت گونههاي كه دريافت و پرداخت مالاريا
روز سه متناوب ، تب نوع دو ايجاد عامل پلاسموديوم ، سلولي
هر كه كرد ثابت ويميباشند يكبار ، روز چهار و يكبار
درون از انگل هاگهاي شدن آزاد با دورهاي ، تب از مرحله
در گلژي.ميشود آغاز خون ، درون به قرمز گلبولهاي
آسيبشناسي و بافتشناسي استاد بهعنوان سالهاي 1876
بهواسطه وي.پرداخت بهتدريس پهويا دانشگاه در (1887)
نوبل جايزه در انسان عصبي سيستم ساختار روي بر كارهايش
.گشت سهيم كاهال راموناي با سال 1906 پزشكي يا فيزيولوژي
كاخال اي رامون سنتياگو
(19341852)اسپانيايي شناس بافت و سلول
Santiago Ramon y Cajal
عصبي1906 پزشكيسيستم يا فيزيولوژي
در واقع پتيلا نام به دهكدهاي در پزشك يك فرزند كاخال
و سلماني در شاگردي از پس پزشكي در را تحصيلاتش اسپانيا ،
به آن از پس و گرفت ليسانس سال 1873 در.كرد آغاز كفاشي
از بعد.گشت مشغول سربازي خدمت به كوبا در سال يك مدت
خاطر به او نام.گرفت دكترا در 1877 مادريد به بازگشت
.است مانده يادها در عصبي بافت ساختار درباره پژوهشهايش
توسط نقره نيترات با رنگآميزي تكنيك توسعه از پيش تا
عصبي سلولهاي تشخيص گلژي ، كاميلو ايتاليايي ، سلولشناس
.بود دشوار بسيار (نروگليا) آن اطراف محافظ بافتهاي از
براي آن از گلژي ، رنگآميزي تكنيك تصحيح با كاخال
در بينسلولها ارتباطات و ساختار پيچيدگي نشاندادن
اين اين ، بر علاوه.كرد استفاده نخاع و مغز خاكستري ماده
كار به نيز چشم شبكيه ظريف ساختارهاي بررسي در را شيوه
مغزي تومورهاي تشخيص در تكنيك ، اين كه كرد ثابت او.گرفت
اثبات با سال 1906 در كاخالباشد مفيد ميتواند نيز
نوبل جايزه در است عصبي سيستم بنيادي واحد نرون كه اين
را نروني نظريه او.شد سهيم گلژي با فيزيولوژي يا پزشكي
هم از جدا سلول بيشمار از عصبي سيستم كه اين شرح با
تا سالهاي 1884 فاصله در او.كرد تكميل است شده ساخته
و بارسلونا والنسيا ، دانشگاههاي در ترتيب به 1922
به سال 1900 در و پرداخت تدريس به استادي مقام بر مادريد
.شد منصوب دهايجين ناسيونال تاسيس تازه انستيتوي مديريت
اسپانيا ، پادشاه سيزدهم ، آلفونسوي دستور به در 1920
كاهال اي رامون و شد بنيانگذاري كاهال نام به انستيتويي
.پرداخت كار به جا آن در بود زنده كه زماني تا
|