تكنولوژي چنگال در خبرنگار
همه براي بيبيسي
كاغذي شمشير با تركتازي
تكنولوژي چنگال در خبرنگار
سادات رضا:ترجمه
درك براي بودند مجبور تلويزيون تماشاگران سال 1982 در
برايان صداي و ثابت تصاوير به فالكلند جنگ شرايط
صداي و جنگ عرصه به بيبيسي اعزامي خبرنگار هانراهان
براي و كنند اكتفا گزارش پخش زمينه عنوان به گلوله شليك
.كنند ترسيم جنگ ميدان شرايط از ذهني تصويري خود
برنامههاي بينندگان كه رسيدهايم آنجا به سال 2002 در
و بودند نظارهگر را افغانستان در جنگ تصاوير تلويزيوني
كابل به بيبيسي گزارشگر سيمپسون جان ورود زنده پخش با
هر گويي ميكرد همراهي را شمال ائتلاف نيروهاي كه
حتي واقعه اين.بود حاضر جنگ ميدان در تلويزيوني تماشاگر
كه را واقعيت اين دارند ضعيف حافظه كه آناني براي
متحول را رسانهها خبري عملكرد ماهيت حد چه تا تكنولوژي
مثابه به آينده خبرنگاران براي.كرد تداعي است ، ساخته
خواهد تصوير و صدا كلمات ، بين شدن قايل تمايز در ناتواني
توانمنديهاي توسعه و تكنولوژي شدن همگرا با كه چرا بود
و شده همگرا نيز رسانهاي كاركردهاي اجراي نقش رسانهاي
.ميشود تمايز قابل غير
حضور فضاي به است ممكن خبري گزارشهاي ارسال آينده
كامپيوتر كمك با كه باشد جنگ ميدان قلب در خبرنگاري
مورد در تلويزيوني خبري مجموعه تنظيم حال در خود لپتاپ
تصاوير ارسال به همزمان و است جريان در كه است عملياتي
.است مشغول راديويي شبكههاي براي صوتي گزارشهاي و زنده
چنين كه است معتقد اينديپندنت روزنامه از ويتاكر ري
بر او داشت ، خواهد كردن فكر براي ناچيزي فرصت گزارشگري
تحميل خبرنگاران به تكنولوژي غالبا كه است باور اين
جمعآوري براي پيشرفته فنآوري از استفاده كه چرا ميشود
ترجيح خبرنگاران و گزارشگران كمي افزايش به خبر ارسال و
ميگويد سخن روزهايي از دلتنگي با ويتاكر.ميشود داده
تلفن جستوجوي در كيلومترها خبر ارسال براي خبرنگاران كه
.ميكردند مسير طي
سرويسهاي و شبانهروزي خبر كانالهاي ايجاد با
اخبار همزمان انتشار همگاني و آسان دسترسي با ديجيتالي
راديو ، شبكههاي و روزنامهها اينترنتي نسخههاي روي به
و بيست قرن به جهان ورود با ميرسدكه نظر به تلويزيوني
آيا اما است شده مواجه اطلاعاتي سرريز با بشر يكم
و كامل و جامع خبري پوشش به دسترسي امكان از برخورداري
ساختارهاي شدن بيمحتوا به كليد يك دادن فشار با همزمان
انجاميد؟ خواهد روزنامهها و رسانهاي
واقعيت اين لحاظ مثال عنوان به اخبار ، سرزير به توجه با
نياز مورد حجم برابر دو روز هر بيبيسي خبري شبكه كه
كمبود عنوان تحت مشكلي قطعا ميكند دريافت خبر خود
.ندارد خارجي وجود ديگر اخبار
اعتقاد به جهان در اخبار انتشار رقابتي و سريع روند در
موسسه تنها كه پك روري بنياد مديرعامل ژوبينز ، باب
از حمايت هدف با كه است انگلستان غيرانتفاعي امدادي
اين است ، شده تشكيل مستقل و آزاد عكاسان و فيلمبرداران
قدرت":آورد خواهد بار به خسارت زمينه يك در لااقل روند
محتوا زمينه در سلطهگرايي به است ممكن تكنولوژي توان و
كاركرد وجوه بين در كه شود منتهي اخبار اساس حتي و
وجه اين از محافظت امروز ، طاقتفرساي و سخت ژورناليسم
آوردن فراهم براي تلاش از توليد چرخه است ، دشوار بسيار
خود تحرك به مصرف ماشين تا ميگيرد نشات اوليه مواد
".دهد ادامه
خدمات گرفتن قرار دسترس در به توجه با باطل دور اين
قرار مصرفكنندگان عامه اختيار در اكنون كه ديجيتالي
اثر كه است چرخيدن حال در گذشته از بيش سرعتي با گرفته
شبكههاي تعداد چشمگير افزايش آن بلافاصل و فوري
.است بوده اينترنتي خبرنامه و تلويزيوني
تلويزيون از خانوادهها درصد حدود 30 حاضر حال در
مركز مدير پيترمين كه آنگونه و ميكنند استفاده ديجيتال
دقيقا ميدارد اذعان بيبيسي خبر فرآوري و جمعآوري
اين از استفادهاي نوع چه خانوادهها اين كه نيست معلوم
براساس":ميگويد او.ميآورند عمل به جديد تكنولوژي
از ميدهند ترجيح خانوادهها اعظم بخش هنوز موجود شواهد
پخش به قادر هم ديجيتال تلويزيونهاي كه آنالوگ شبكههاي
هم تزايدي به رو تعداد اما كنند استفاده ميباشند آنها
گزارشهاي پخش ".ميآورند روي ديجيتال خبري شبكههاي به
كانالهاي توجه شايان و اصلي كاركردهاي از يكي زنده
ارتباطي سيستمهاي ظهور و است خبري 24 شبكه مثل ديجيتال
موجب ديجيتال تصوير و صدا كنندههاي ارسال و ماهوارهاي
گونهاي به و كرده پيدا رواج پيش از بيش زنده پخش تا شده
خاص مخاطرات موضوع اين اما شود آسان و سهل تصور غيرقابل
گذاشتن كنار آن حداقل كه دارد همراه به نيز را خود
.ميكنند فعاليت گذشته شيوه به كه است خبرنگاراني
همه براي بيبيسي
عبادتي عليرضا:ترجمه
ارزيابي.دارد گرفتن جشن براي خوبي دليل بيبيسي
داده نشان يافت ، انتشار گذشته ماه آن گزارش كه تلويزيوني
يعني خود تجاري رقيب يك بيبيسي سال 2001 ، در كه است
خصوصيسازي زمان از بار اولين براي را (ITV) آيتيوي
بود ناچيز بسيار اختلاف گرچه.داد شكست در 1954 تلويزيون
.است چشمگير گذشته سال در 4 اين و درصد دهم يك حد در فقط
داشته بيننده يك بيبيسي برابر دو دستكم آيتيوي چون
بودند نكرده تشكر همديگر از بيبيسي مسئولين هنوز.است
.شد آغاز بدگوييها كه
خود برنامههاي كردن عامهپسند با بيبيسي ميگويند
با عنوان به خود موقعيت از كه اين بهاي به است توانسته
از ديگر قدم يك كند نزول جهان خبري بنگاه پرستيژترين
.برود بيشتر آيتيوي تلويزيوني شبكه
روشنفكرانهتر كه _ دو بيبيسي و يك بيبيسي ميگويند
سريالهاي با بيشتر را خود برنامههاي ديگر اكنون _ است
احساساتياند ، و آبكي بعضا كه بلند تلويزيوني
آشپزي ، كلاسيك ، آثار بازسازي سرگرمكننده ، مسابقههاي
جاي.ميكنند پر باغباني و حيوانات نگهداري طرز
از خبري ديگر گرفتهاند ، زيبا چهرههاي را كهنهكاران
و هنري برنامه چند و نيست جدي فيلمهاي يا نمايشنامهها
براي مختصر هم آن شده حفظ جاري امور به مربوط برنامههاي
.نروند دست از هم مخاطبين از معدودي تعداد كه آن
در برانگيزد بازتابي چنين است توانسته بيبيسي كه اين
انگليس مردم زندگي در سالهاست كه است نقشي از ناشي واقع
ديگر سرگرمي ، براي انگليسيها از بسياري.است كرده بازي
و آموزشي نقش اينها همه با.نميكنند رجوع بيبيسي به
از هم حقيقت در.كنند انكار نميتوانند هم را آن خبري
آن خبري فرهنگي برنامههاي و بيبيسي انگليسيها سويي
را آن سويي از هم و ميبينند دنيا به رو پنجرهاي را
و ميشناسد آن با را انگليسيها دنيا كه ميدانند نمادي
است مسير اين از شدن خارج حال در شود احساس كه همين
.درميآيد بهصدا هشدار زنگهاي
آتش به زدن دامن از بيبيسي روساي كه نيست شكي هيچ جاي
بيبيسي مديركل دايك كلرگ دليل همين به.ميكنند پرهيز
اگر:ميگويد و ميكند توجيه را جاري سال پيروزي يك
كه بود اين علتش بود برنده ارزيابيها در بيبيسي
با همگام برنامههاي عوض در.نداشت خوبي سال آيتيوي
تاريخ ماقبل مورد در كه "Walking With Beasts" هيولا
انگلستان ، تاريخ اقيانوسها ، مورد در سريال آبي سياه ;بود
بسيار برنامههاي از شاماس سيمون قسمتي شانزده سريال
.بود پربيننده
دارد برعهده را مسئوليت اين است سال دو كه ساله دايك 54
:ميگويد
و _ است بينظير محصولات توليد نهتنها بيبيسي نقش"
در رقابت درصدد بلكه _ باشند پربيننده كه ندارد هم لزومي
".است بازار
نگه راضي را بينندهها همه نميتواند بيبيسي مسلما
درآمد ، كار از ضعيف بسيار ارزيابيها در كه زماني.دارد
بودند داده آن به را [Auntic] "عمهجان" لقب مردم همه
بينندگان مخصوص و و جدي خشك ، برنامههايش اكثر چون
East Enders ايستاندرز برنامه حالا.بود مسن و ميانسال
پخش طولاني مدت و است احساسي سريال يك كه بيبيسي
"تاجگذاري خيابان" برنامه با تنگاتنگ رقابت به ميشود
جاي گرچه.است پرداخته آي تيوي [Coronation Street]
جمعيتهاي به مخاطب جلب براي بيبيسي كه است تاسف
.است آورده روي كمذوق هنري لحاظ از و غيرروشنفكر
تجاري تلويزيونهاي اجرايي مسئولين از سالها كه دايك
چه است غيرمعمول و پيچيده شغل يك اين":ميگويد است بوده
اگر "ميگيري قرار انتقاد مورد قوي چه و كني عمل ضعيف
به دست مخاطب جلب براي ميگويند كني جلب را بيشتري مخاطب
.است زده چيپ برنامههاي ساختن
پيبياس اگر.ندارد همتا بيبيسي كه اينجاست مشكل
است متهم بودن پولكي به هميشه كه كنيم مقايسه را آمريكا
گرداندن سالانه بودجه دلار ميليارد با 6/4 شايد
نباشد كارمشكلي راديو و تلويزيون آنلاين ، امپراتوري
مبلغي سالانه دارد تلويزيون آمريكا در كه هركسي بهخصوص
.ميكند فرق وضع بيبيسي براي اما كند ، پرداخت بايد را
تصور مردم هنوز بيبيسي پيدايش از سال هشتاد از بعد
پول برايش هرحال به نه؟ كه چرا.آنند مالك كه ميكنند
.ميپردازند
عروسي مراسم تاجگذاري ، نظير ملي مراسم براي همينطور
حتي و عمومي انتخابات دولتي ، جنازه تشييع سلطنتي ،
حتي.است بيبيسي به نگاهشان همه فوتبال حساس بازيهاي
از.گذشته سال سپتامبر يازده مثلا جهاني بحران لحظات
كند حفظ را ملي ارزشهاي كه ميرود انتظار بيبيسي
عجيب شايد و محبت امانتداري ، بيطرفي ، نظير ارزشهايي
.سنتشكني از تجليل هم و سنت به احترام هم برسد نظر به
بخش.است كشور اين پرچمدار انگلستان از خارج در بيبيسي
وزارت سوي از مالي لحاظ از كه بيبيسي راديو خارجي
و ميكند پخش برنامه زبان به 42 ميشود تامين خارجه
اخبار زمينه در موثق منبع يك عنوان به سالهاست
تلويزيوني كانال ورلد بيبيسي.ميكند فعاليت بينالملل
جا دنيا سرتاسر در هتلها و منازل در سرعت به كه دارد
آثار زمينه در غنياش برنامههاي يمن به و ميكند باز
دارد ، بيننده كشورها از بسياري در كه نمايشنامه مستند ،
بنگاههاي ساير براي مهمي الگوي نقش آمريكا ، بهخصوص
.است كرده پيدا خبرپراكني
بسيار روزگاري كه نهاد ، چند جز انگلستان ، خود در اما
ويژه وجهه ملي بهداشت سيستم و دربار مثل بودند محترم
دوران در حتي درواقع.است شده چالش دچار بيبيسي
سوال زير نيز بقايش دهه 80 در تاچر مارگارت نخستوزيري
.بود رفته
و جانبدارانه سياسي گزارشهاي كه بود معتقد تاچر خانم
چرا كه ميرسيد عجيب او نظر به و ميشوند تنظيم وي عليه
مستثني وي دولت خصوصيسازي سياستهاي از بيبيسي بايد
ديوانسالار اداره يك بيبيسي تاچر ، نظر به.شود
آن از خودشان اهداف براي چپگرايان كه بود ناكارآمدي
.ميكردند استفاده ماهرانه
مدرن مديريت يك به بيبيسي شد باعث كه بود او خصومت
سال شد وارد بيبيسي به كه شوكي اولين.كند پيدا دست
كل مدير سمت به بود حسابدار كه چكلند مايكل و بود 1987
.بود برت جان نيز وي جانشين.شد انتخاب
.داشت اجرايي سمتهاي فقط مسئولي مدير از پيش برت جان
هم موقع همان تا.كرد حفظ را مديركلي سمت نيز سال 99 تا
داخلي بازار يك بيبيسي خود در او.ميكرد عمل تندرو
هم به را محصولاتشان بيبيسي داخلي بخشهاي.كرد ايجاد
نيز را سياستمداران سياست اين اجراي براي.ميفروختند
حق براي را پولش ديگر بيبيسي كه كرد متقاعد
هم اخلاق او كار اين با.داد نخواهد هدر امتيازدهندگان
.بربست رخت بيبيسي از
خيلي سازمان وضعيت":بود گفته مصاحبهاي در دايك
طرف نكرد سعي هيچوقت [برت] جان.بود شده ناخوشايند
افراد اگر حتي همين براي بگيرد را [بيبيسي] كارمندان
.كرد نخواهد فرق وضع ديگر كنيد اضافه مجموعه به را جديدي
خرابتر را كارها فقط برت ترشروي و بيتفاوت شخصيت گرچه
عنوان به خوب مديريت ايجاد گناهش ، مهمترين ميكرد ،
كارمندان تعداد گرچه.بود بيبيسي هدف اصليترين
سال 2000 در به 23600 سال 1990 در از 27600 بيبيسي
چون يافت ، افزايش ديوانسالاري اين وجود با يافت ، كاهش
سيستم به را مشاورهاي و مديريتي جديد سطوح انواع برت
خفه كاغذبازي با را كارمندان برت.كرد اضافه بيبيسي
براي.درآمد مضحكي وضع به هم بيبيسي داخلي بازاركرد
اجاره از ارزانتر مراتب به سيدي يك خريد تهيهكننده يك
.بود بيبيسي كتابخانه از آن
از رفتن حال در كه چهارشانه كوتاه مديركل اين دايك
يك از كه تابلويش "كاكني" لهجه آن با است ، بيبيسي
بوده اين او كوشش دوسال اين تمامي در پيداست ، كيلومتري
و بازگرداند برنامه توليد به را بيبيسي تمركز كه است
است امتياز حق سالانه درصد افزايش 5/1 مديون نيز را آن
وقتي.(است دلار ميليون معادل 158 چيزي حاضر حال در كه)
هزينههاي را سازمان بودجه درصد كه 24 شد متوجه وي
سال كهتا كرد برنامهريزي گونهاي به ميبلعد مديريتي
كرد كه كاري اولين.يابد كاهش درصد ميزان 15 اين 2003
گرفت مديران از را رانندههايش و لوكس ماشينهاي بود اين
سالانه 28 مشاور عنوان به كه را كينزلي مك كمپاني و
.كرد خلعيد ميبلعيد ، دلار ميليون
كاغذي شمشير با تركتازي
دارد ، قرار تركيه دولت طرفداران جبهه در كه حريت روزنامه
افشا تركيه دشمنان نام عنوان به را دولت مخالفان نام
و شهرت و فاكس شماره و تلفن آدرس ، گاه حتي و ميكند
ميكند چاپ را آنان بودن اسلامگرا يا بودن كرد سابقه
ايزدپناه پارميس:ترجمه
آلگماينه فرانكفورتر
است؟ قدرتمند حد چه تا حريت زبان تركي روزنامه حقيقتا
آن منظور البتهميراند فرمان اروپا به حريت ميگويند
حضور آن در تركها از كثيري جمعيت كه اروپاست از نواحي
است "آزادي" معناي به عربي زبان در كه حريتدارند
حدود و داراست تركيه مردم بين در را محبوبيت بيشترين
تيراژ با روزنامه اين.دارد روزانه تيراژ هزار پانصد
اروپا تركنشين نواحي در را تيراژ بيشترين تركيه در بالا
كه دارد ، آلمان در نيز جداگانهاي سردبير و داراست نيز
آن تيراژ از چهارم سه حدود يعني حريت فروش آمار بيشترين
ظاهرا هم نسخه هر كه دارد تعلق آلمان زبان ترك جمعيت به
جهت اين از حريت.ميشود خوانده گوناگون فرد چهار توسط
روزنامه ايناست مقايسه قابل آلمان مهم روزنامههاي با
غربي آلمان به سال 1965 يعني پيش سالها بار اولين
كار آلمان در كه ترك كارگران استفاده مورد تا شد فرستاده
آن به هم آلماني صفحات سال 1973 در و گيرد قرار ميكردند
حداقل روزنامه اين آلماني نسخه در امروزه.شد افزوده
دفتر شش در كه ميكنند فعاليت ثابت طور به خبرنگار بيست
صدها و هستند مشغول فعاليت به آلمان سراسر در مجزا
شدت به آلمان تركهاي.ميكنند همكاري آن با نيز نويسنده
رقابت عرصه اينكه از هنوز اما ميكنند ، مباهات حريت به
.متاسفند است محدود آلمان در زبان تركي روزنامه اين
بيايند ، ميان به ماهوارهاي تلويزيونهاي اينكه از پيش
بايد كشورشان اخبار از آگاهي براي آلمان در ترك مهاجران
رو اين از ميجستند ، بهره روزنامه چون رسانهاي از تنها
محسوس بيشتري رقابت كار در و پررونقتر روزنامهها بازار
به كه بود صباح روزنامه آلمان در حريت روزنامه رقيب.بود
در صبا اروپايي تيراژ اما.است معروف ليبرالش خاطرمشي
در.شد خارج رقابت عرصه از سپس و يافت كاهش سال 2001
چهار و پنجاه حريت سنتگراي و كار محافظه روزنامه نتيجه
اختصاص خود به را ترك مهاجران بازار فروش آمار از درصد
رقم كه است مدعي حريت روزنامه خود البته كه است داده
.است درصد هشتاد آمار ، اين واقعي
قبيل از اتهاماتي با همواره زبان ترك روزنامههاي
و هماهنگي ايجاد و آلمان به نسبت مردم كردن بياعتماد
و دو حدود جمعيتي كه كشور اين زبانهاي ترك بين اتحاد
به دعواها اين.بودهاند مواجه هستند ، نفر ميليون نيم
دعوا طرح به آلمان مطبوعات كنگره گذشته سال كه رسيد آنجا
را روزنامهها اين و پرداخت آلمان زبان ترك مطبوعات عليه
.كرد متهم آلمان دولت و ملت حرمت هتك و اهانت به
امپراتور و حريت ناشر دوغان آيدين فراخواندن آن ، پيامد
.بود آلمان كشور وزير سوي از ترك رسانههاي
گذشتهها مانند روزنامه اين ديگر امروز كه شد اين نتيجه
قرار آلمان دولت امنيتي نظارت تحت و نيست تحريكآميز
قرار تركيه دولت طرفداران جبهه در كه روزنامه اين.دارد
تركيه دشمنان نام عنوان به را دولت مخالفان نام دارد ،
و شهرت و فاكس شماره و تلفن آدرس ، گاه حتي و ميكند افشا
ميكند چاپ را آنان اسلامي تمايلات و بودن كرد سابقههاي
ترغيب موارد اين در خود عقايد ابراز براي را خوانندگان و
گزارشگر برنارتز كلاوس افراد ، اين از يكي.ميكند
تا خاطر همين به كه بود نود دهه اواسط در آلمان تلويزيون
از يكي در اوداشت قرار پليس نيروي حفاظت تحت مدتها
نيروهاي افزايش درباره صحبتي خبري شبانگاهي برنامههاي
تركيه كرد استقلال و كردستان كارگران حزب براي مبارزين
چنين پرسش اين به پاسخ در سريعا حريت روزنامه.بود كرده
.است قايل ارزش آلمان مارك موش 2 هر براي چين دولت":نوشت
"داريد؟ ارزش چقدر شما ميكنيد فكر برنارتز ، آقاي
تركتبار نمايندگان از يكي اوزدمير جم هم بار يك حريت
خائن عنوان با دارد تعلق سبزها حزب به كه را آلمان مجلس
شكايت دادگاه به هم او.داد قرار خطاب مورد پدري سرزمين
نشريه يك نه است تبليغاتي نشريه اين كه كرد اعلام و
كشور يك به بيشتر روزنامه اين نوشتههاي و مطبوعاتي
دارند ترك تبار كه آلماني اتباع به حتي دارد تعلق غريبه
و نيستند كشور اين به متعلق آنها كه است كرده القا
گرهارد دادن قرار با و نميشوند محسوب بيش غريبههايي
اتهام مظان در پيشين و فعلي صدراعظم كهل هلموت و شرودر
ميكند القا خود خوانندگان به را حس اين تركيه ، با دشمني
زندگي كشورشان با خصومت محدوده و دشمني خط وراي در كه
.ميكنند
آنان از درصد هفده تنها كه ميدهد نشان آماري بررسيهاي
كه ميآورند دست به را تازه اخبار زبان ترك رسانههاي از
آگاهي براي مهاجرين دوم نسل و هستند مسنتر افراد غالبا
بهره تركي زبان هم و آلماني رسانههاي از هم اخبار از
ترك مهاجرين بين در شده انجام مطالعات بر بنا و ميجويند
حداقل و انحصاري اطلاعات نداشتن دليل به روزنامه اين
و هراسآور چندان نژاد اين يگانگي مورد در تاثيرگذاري
براي آنها حريت روزنامه ادعاي به بنا.نمينمايد خطرناك
خوانندگان ميان در مليگرايي فاحش تاثيرگذاري از اجتناب
از هيچيك با كه كردهاند اعلام و هستند تلاش در خود
نوين و نهايي هدف بنابراين ندارند ، عداوتي و دشمني اقشار
خوانندگاني و مطبوعات در جواني شور ايجاد روزنامهها اين
بهتر يا و زبان ترك آلمانيهاي آينده نسلهاي كه است
.گرفت برخواهد در را آلماني زبانهاي ترك بگوييم
|