مينشينند سفره يك سر بر كه پرندگاني
انداز چشم
آلبوم
شكارچي و قورباغه سازگاري
هستند سفيد كه سياهي خرسهاي
مغلوب ژنهاي
مضر؟ يا مفيد جنگل آتشسوزي
زمين اخبار
سبز اتحاديه
دارد اهميت انسان كه آنجا
لاكپشتها عام قتل
بشر خدمت در فناوري
جانوران خدمت در فناوري
مينشينند سفره يك سر بر كه پرندگاني
ورمونت دانشگاه زيستشناسي پروفسور هينريچ ، برند
پايدار اكوسيستمهاي موسسه محقق مارزلوف ، جان
رضائي فرهاد :ترجمه
طور به نيز است كمياب غذا كه زماني حتي جوان غرابهاي
غذا منابع سوي به را همديگر كه چرا ميكنند تغذيه منظم
پرندههاي بزرگ دستههاي در تغذيه با و كرده راهنمايي
ميرانند عقب به را بالغ
يافتن شانس خويش ، يافتههاي كردن تقسيم وسيله به غرابها
درواقع و ميدهند افزايش را آن از تغذيه و بعدي خوراك
منفعت از كمتر كمياب و بزرگ لاشههاي كردن تقسيم بهاي
بود خواهد غذا آوردن دست به براي هميارانه تلاش
از مملو درختزاري در و شمالي نيوانگلند در واقع جنگلي در
را آن كايوتها زودي به و است مرده گوزني صنوبر ،
بعد روز.ميشوند مشغول خوردنش به هنگام شب و مييابند
اما ميكند ، كشف را غذا منبع اين نيز گرسنهاي جوان غراب
سپس و ميزند چرخي لاشه فراز بر كرده ، صرفنظر تغذيه از
به روزي و ميگذرد واقعه اين از روزي چند.ميشود دور
;ميشود آشكار غرابها از زنجيرهاي طلوع ، هنگام
كه ناهنجار صدايي با پرنده حدود 40 از متشكل زنجيرهاي
ترتيب بدين و پروازند در ويژه ضيافتي سوي به ميدهد نشان
به لاشه درصد خوردن 90 براي غراب يكصد از بيش هفته يك طي
.ميپيوندند سايرين به مانده جا
در غرابها زندگي خصوص در بررسي و تحقيق ضمن ما
به شبيه بسيار سناريوهاي يا سناريو اين بزرگ ، جنگلهاي
ما يافتههاي.كردهايم مشاهده مرتبه صد از بيش را اين
- گنجي چنين از تغذيه براي كه پرندگاني بيشتر ميدهد نشان
ميرسند ، سر - است سخت زمستان در نجاتي طناب همچون كه
آن اوليه كاشف از را غذايي منبع اين مكاني موقعيت
در است ممكن توجهي جالب پيامرساني چنين.آموختهاند
چشم به خويشاوند افراد از پيوستهاي هم به بسيار گروه
مناسب سختي به ضيافت اين در حاضر غرابهاي اما خورد ،
كه است پرندگاني شامل گروه اين.هستند تعريفي چنين
از پيش و ميكنند دفاع خود انحصاري قلمروهاي از معمولا
پراكنده شدت به جفتگيري ، نهايتا و منطقه يك در شدن ساكن
.ميشوند
و بومشناختي نظريه اساس بر و جانوران قبيل اين ميان در
گوزن يك همچون بزرگي لاشه كه ميرود انتظار چنين تكاملي
قرار تقسيم مورد كه اين نه شود ، محافظت سايرين تهاجم از
را آن كه خوششانسي پرنده براي ميتواند لاشه اين.گيرد
شمار به ارزشي با غذايي منبع ميكند ، دفاع آن از و يافته
زمستان سرتاسر در كاشف پرنده تغذيه براي است ممكن كه آيد
بيانگر ديگران با لاشه يك نمودن تقسيم.كند كفايت
پرندهاي زيرا است ، خودگذشتگي از و (altruism) فداكاري
زمستان ادامه در شايد ميكند ، تقسيم را غذا توده يك كه
.شود تلف گرسنگي از
بزرگي غذايي منبع جواني غراب كه هنگامي اين وجود با
دوري به فاصلهاي از گاه را ديگر غرابهاي سهم مييابد ،
پرندگان اين كه بود آن از ما شگفتي.ميپردازد مايل 30
آيا و ميكنند منتقل ديگران به را غذا محل پيام چگونه
يا است خودگذشتگي از نشانه راستي به غذا كردن تقسيم
كه دريافتيم و داشتيم ترديد مورد اين در بهرهمندي؟
فداكارانه ، ظاهر به عمل اين انجام براي نابالغ غرابهاي
درواقع.ميآيند فائق خويش خودخواهانه دلايل بر سريعا
توزيع داراي غذايي منابع كه محيطي در شد آشكار
جوان پرندگان كه جايي و است پراكندهاي و غيريكنواخت
با همزمان طور به لاشه يك از تغذيه و دفاع منظور به بايد
حداكثر به براي ميتواند غذا تقسيم كنند ، همكاري يكديگر
.آيد شمار به موفقي استراتژي بقا شانس رساندن
فداكاري سرچشمههاي
زنده موجودات تكامل خصوص در داروين اوليه نظريه مطابق
فداكاري تكامل كه چرا كند ، پيدا تكامل نميتواند فداكاري
را خود توليدمثلي شايستگي كه است جانوري وجود نيازمند
يك ژنهاي موفقيتآميز انتقال در فاكتور مهمترين كه]
به زمان طول در ژنها اين بقاي و بعد نسلهاي به جانور
طبيعت اما ;كند ديگر جانوران منافع فداي [ميآيد شمار
در جانور يك عملكرد از كه است فراواني نمونههاي از مملو
موارد از برخي در حتي و دارد حكايت ديگران منافع راستاي
سايرين به كمك براي را خود زندگي جانور يك كه است ممكن
ميآورند ، وجود به نظري مسئله يك مثالها اين.كند فدا
انتقال ژنتيكي طور به نميتواند خودگذشتگي از رفتار زيرا
.كند پيدا
فوايد ديگران به كمك يا فداكارانه رفتار كلي طور به
ديگر بيان به و دارد دنبال به را پنهاني و تاخير با توام
نهفته خودخواهي نوعي خودگذشتگي ، از ظاهر به رفتار پشت در
را خود بلندمدت سود زنده موجود يك اگر مثال طور به.است
سرمايهاي از است ممكن گيرد ، نظر در دور آيندهاي در
با را آن يا و كند نظر صرف غذا بزرگ توده يك نظير
نسلهاي به را مشتركشان ژنهاي ميتواند كه خويشاوندي
موريانه يك نمونه عنوان به.نمايد تقسيم دهد ، انتقال بعد
در خود كلوني از دفاع در را زندگياش است ممكن سرباز
در رفتاري چنين گرچه و كند فدا مهاجم مورچه يك برابر
از اما ميآيد ، نظر به فداكارانه سرباز عملكرد با ارتباط
محسوب خودخواهانه رفتاري ژنتيكي دورنماي و چشمانداز
كه را كلونياش بقاي شانس سرباز موريانه رفتار.ميشود
احتمال همچنين و هستند وي نزديك خويشاوندان آن اعضاي
.ميدهد افزايش خويشاوندان اين توسط را ژنهايشان تكثير
گوناگون رفتارهاي تكامل كه است ضروري نكته اين به توجه)
انتقال احتمال رساندن حداكثر به راستاي در زنده موجودات
از و ميگيرد صورت بعد نسلهاي به موجود آن ژنهاي
بالا با دهد ، افزايش را احتمال اين كه رفتاري هر اينرو
زمان طول در بيشتري پايداري زنده موجود بقاي شانس بردن
(م - يافت خواهد
ايندليل به است ممكن غرابها نيوانگلند ، سخت زمستان در
منظم طور به لاشهها كردن پيدا كه بپردازند غذا تقسيم به
ممكن و هستند كمياب آنها كه چرا ;است دشواري بسيار كار
از برف از لايهاي زير در يا و انبوه بيشههاي درون است
روشنايي ساعات بودن كوتاه ديگر سوي از.شوند پنهان نظر
دشوارتر حتي منطقه اين در را غذا جستوجوي زمستان در روز
منظم طور به ماندن زنده براي بايد غرابها.ميسازد نيز
نميتواند تنهايي به غراب يك اين بر علاوه و كنند تغذيه
تغذيه آنها از كه ديگري بزرگ جانوران يا گوزن مخفيگاه به
كه لاشهاي از معمولا غراب اينرو ازيابد راه ميكند ،
دريده ديگري لاشخور يا و گوشتخوار پستاندار توسط قبلا
قبلا غذا از بخشي دليل اين به و ميكند تغذيه است ، شده
يك كه هنگاميميگيرد قرار ديگر جانوران استفاده مورد
يك براي تنها است ممكن لاشه آن مييابد ، را لاشهاي غراب
از ;نياورد دوام زيادي مدت و كند كفايت غذا تقسيم نوبت
يعني خود اصلي وظيفه انجام به زودي به مزبور غراب اينرو
ميتوانند غرابها.شد خواهد مشغول ديگر لاشهاي يافتن
مكاني لحاظ به را خود شانس همپيمان ، گروههاي ايجاد با
گروههاي اين.دهند افزايش غذا يافتن جهت زماني و
طور به يك هر كه است زيادي افراد از متشكل همپيمان
لاشهاي كه هنگامي و ميپردازند غذا جستوجوي به مستقل
بزرگ لاشه كه غرابي.ميپيوندند يكديگر به شود ، پيدا
از بخشي است ممكن ميكند ، تقسيم ديگران با را جثهاي
غذا خوردن از همگي غرابها وقتي و بدهد دست از را لاشه
مورد منتظر گوشتخواران توسط باقيمانده غذاي شدند ، سير
كردن تقسيم وسيله به غرابهاگيرد قرار استفاده
را آن از تغذيه و بعدي خوراك يافتن شانس خويش ، يافتههاي
بزرگ لاشههاي كردن تقسيم بهاي درواقع و ميدهند افزايش
آوردن دست به براي هميارانه تلاش منفعت از كمتر كمياب و
برف زير در شده مخفي لاشه است ممكن اگرچه.بود خواهد غذا
اما بماند دور غراب يك ديد از بيشه يك لابهلاي در يا
تمامي كه احتمال اين بيشتر ، جستوجوگر چشمان داشتن
افزايش را بيابند تغذيه امكان مستمر طور به پرندگان
.داد خواهد
نقص يك داراي تفاسير اين تمام با غذا تقسيم سناريو
با خود غذاي كردن تقسيم از غراب يك اگر.است بالقوه
و آورد خواهد دست به فوري منفعت يك ورزد ، امتناع سايرين
كل كنند ، تقسيم را غذايشان غرابها تمام اگر ديگر سوي از
را امكان اين آنان همگي زيرا برد خواهد سود جمعيت
ديگر ، بيان به.كنند تغذيه منظم طور به تا مييابند
متقابل اعتماد بر متكي غرابها ميان در غذا تقسيم سيستم
تمام كه دارد اطمينان پرنده هر كه ترتيب بدين ;است
به آياداد خواهند انجام را تقسيم عمل نيز ديگر پرندگان
بر اجتماعي سازماني داراي غرابها كه است ممكن راستي
مطابق افراد كه جايي ;باشند عقلانيت و اعتماد پايه
ميكنند؟ دريافت خويش نياز مطابق و ميبخشند خود توانايي
جوخه يا پيشاهنگ
را غذا راستي به غرابها آيا كه مورد اين در قضاوت
مستلزم ميدهند ، انجام را عمل اين چرا و ميكنند تقسيم
و مييابند را غذا چطور آنان كه است نكته اين از آگاهي
را لاشهها تنهايي به افراد آيا.ميخورد را آن كسي چه
انجام را كار اين غرابها جمعيت يا و ميكنند پيدا
و آزمايش ساعت هزار از بيش پرسشها اين به پاسخ ميدهد؟
براساس مزبور آزمايشات.داد اختصاص خود به را تحقيق
از آمده دست به...و گوسفند گوزن ، گاو ، لاشه از استفاده
درون از غذا منبع اين تماشاي سپس و شكاربان يا كشاورز يك
شد ، پيريزي برف از پوشيده و صنوبر از شده ساخته مخفيگاه
را غذا اين تصادف حسب بر غراب چند يا يك كه اين تا
يك توسط آزمايش اين در شده استفاده لاشه هر 25.بيابند
.گرفت قرار اكتشاف مورد پرواز حال در غراب دو يا
دو يا يك كه ميرسيد سر هنگامي تنها غرابها از دستهاي
دسته اين ، بر علاوه و بودند كرده كشف را طعمه قبلا غراب
بيشتر و ميرسيد راه از طلوع هنگام به معمولا مزبور
.ميكردند پرواز يكسان جهتي در گروه در موجود پرندگان
تغذيه به كه غرابهايي دسته كه ميدهد نشان مشاهدات اين
را لاشه اتفاقي طور به ميشوند مشغول لاشه يك از
پيش شب در بايستي تغذيه براي گروه يك بلكه نيافتهاند ،
نشان وضعيت اين.بيايد گردهم لاشه سوي به پرواز از
محلهاي از را غرابها دسته كاشف ، دو يا يك كه ميدهد
غرابها.ميشوند رهنمون لاشه سوي به پرندگان اين تجمع
توليد خاص آواي نوعي و ميدهند سر فرياد لاشه سر بر اغلب
به شده ضبط صداهاي پخش شده ، انجام آزمايشات طي.ميكنند
پرندگان اينكرد جلب خود سوي به را مجاور غرابهاي وضوح
نمودن پنهان براي تلاشي هيچ لاشه يك سر بر آشكار طور به
.نميآورند عمل به خود كشف
پرندگان ، از يك كدام كه بوديم آن جستوجوي در ما هنوز
اين كشف براي و ميكند سازماندهي لاشه سوي به را گروه
شمارهدار برچسبهاي چسباندن رنگ ، با را غراب موضوع 463
اين.كرديم نشاندار راديويي فرستنده نيز و بالها روي بر
ناپديد و پراكنده مزبور پرندههاي تا ميشد موجب روش
رهايي از پس ميشد را آنان از بسياري كه چرا نشوند ،
روي بر آزمايش با اين ، بر علاوه.كرد پيدا بلافاصله
يافتيم اطمينان ميزيستند ، بزرگ قفس يك در كه پرندگاني
پرنده بدن روي بر سال دو مدت به كم دست برچسبها اين كه
به پرندگان بدن روي بر موجود نشانهاي.ميماند جاي بر
شناسايي را تغذيه حال در غرابهاي تا ميداد امكان ما
حضور جديدي پرندگان ساعت به ساعت لاشه هر سر بر.كنيم
هيچيك و ميكردند ترك را آن قبلي پرندگان و مييافتند
افراد شامل ميشدند مشغول تغذيه به كه غرابي گروه دو از
.ميكرد تغيير مرتب گروه يك تركيب كه چرا نبودند ، مشابه
و مخفيگاه درون از ترسو بسيار پرندگان اين تماشاي
بسيار را ما ديگر روز به روزي از آنها جانشيني مشاهده
برخي بزرگ ، بسيار طعمههاي از بعضي سر بر.كرد شگفتزده
(روز هر) ميكردند مراجعت روز از 6 بيش مدت به غرابها از
ديگر بسياري و روز دو يا يك فقط غرابها بيشتر اما ،
.ميماندند باقي لاشه سر بر كمتر يا ساعت يك براي تنها
يعني فوقالعاده غذايي منبع يك مصرف در غراب از 500 بيش
طور به اما شدند ، سهيم يكديگر با كنده پوست گاو ماده دو
تغذيه به همزمان طور به پرنده از 50 بيش معمول
ايالتي دانشگاه از پاركر پاتريكا ياري به.نميپرداختند
توسط و فراسر سيمون دانشگاه از ويت توماس و اوهايو
موجود كننده تغذيه غرابهاي كه دريافتيم DNA انگشتنگاري
غرابهايي درواقع و نيستند خانواده يك اعضاي گروه ، يك در
گروههاي در كه غرابهايي از ميكردند ، تغذيه هم با كه
چنين.نبودند خويشاوندتر ميپرداختند ، تغذيه به مجزا
قلمرو كه غرابهايي يعني "ولگردها" كه گرفتيم نتيجه
وسيعي بسيار ناحيه در كه آنهايي يا و ندارند خانگي
تشكيل را كننده تغذيه غرابهاي از دستهاي سرگردانند ،
بوديم كرده نشاندار كه را پرندهاي مورد يك در.ميدهند
اين مجموع.كرديم مشاهده ناحيه آن از دورتر مايل در 200
و) اندكي مجال غذا كردن تقسيم كه است آن از حاكي نتايج
ژنهاي تكثير افزايش جهت غراب يك براي را (فرصتي هيچ يا
خويشاوند يك تغذيه براي غذا كردن تقديم وسيله به خود
تقسيم نظر از "ولگردي" اين ، بر علاوه و ميآورد فراهم
كاهش را غيرخويشاوند پرنده يك آتي احسان دريافت شانس غذا
كم بسيار پرنده همان مجدد ملاقات احتمال كه چرا ميدهد ،
.است
ولگردها و ساكنها
ميان در را مجزا گروه دو غرابها ، نشانهگذاري وسيله به
ساكنها.ولگردها گروه و ساكنها گروه:كرديم كشف آنها
غذاي منبع هر از هستند ، بالغ پرندههاي شامل بيشتر كه
بيشتر كه ولگردها و ميكنند دفاع خود قلمرو در واقع
يا و) اندكي دسترسي ميشوند ، شامل را نابالغ پرندههاي
با كه آن مگر مييابند ، شده دفاع غذاي به (دسترسي هيچ
عمل وارد بالغ پرندگان دفاع كردن خنثي جهت كافي تعداد
دسترسي امكان براي نابالغ پرندههاي ديگر ، بيان به.شوند
.گيرند كار به را افراد از زيادي تعداد بايد لاشه يك به
پرندگان كه ميكند تاييد را تصور اين شواهد از يكسري
نمودهاند ايجاد منظور اين به را دستههايي نابالغ ولگرد
توسط كه زماني حتي لاشه يك از تغذيه امكان آنان به كه
جفت يك.ميدهد را گيرد قرار دفاع مورد قلمروطلب بالغين
داشته تسلط لاشهاي بر هفتهها است ممكن بالغ پرندگان از
يا يك ظرف در جوان غرابهاي از دستهاي توسط سپس و باشند
انجام مطالعات كه آن ديگر.شوند رانده عقب به روز دو
گرچه كه است داده نشان راديويي ردياب وسيله به گرفته
به ولگرد غرابهاي ميخوابند ، تنهايي به ساكن پرندگان
در) پرنده تا 60 از 20 متشكل گروهي در و دستهجمعي طور
ظاهر همزمان طور به لاشه يك سر بر كه تعدادي همان حدود
و ميپردازند استراحت به لاشه به نزديك محلي در (ميشوند
حضور لاشه يك سر بر نابالغي پرنده اگر كه اين سوم نكته
به خود برتريطلبانه نمايشات با بالغ پرندههاي يابد ،
ژستها ايجاد به حملات اين و ميبرند حمله نابالغ پرنده
تسليم سر از نابالغ پرنده كه ميانجامد آواگريهايي و
پرنده آواي كه اين نهايتا و ميگذارد نمايش به شدن
جلب خود به را سرگردان نابالغ پرندههاي ساير نابالغ
.ميكند
حجم به بزرگي قفس در گروه ، تشكيل مورد در را خود فرضيه
آزمايش به بود ، شده بنا آزاد فضاي در كه مكعب متر 7100
بسان بالغ پرندههاي كه داد نشان بررسيها.گذاشتيم
سوي به بهشدت ميخورد ، چشم به طبيعت در كه مشابهي وضعيت
تلاش غذا به رسيدن براي كه گرسنهاي نابالغ پرندههاي
تغذيه براي نابالغ پرندههاي و ميبرند حمله ميكنند ،
گروهي تشكيل به بالغ پرندگان تعرض از دور به و آزادانه
.داشتند نياز عضو دستكم 9 با
است نهفته فرياد يك در آنچه
غذا تقسيم رفتار پس در موجود مكانيسم در عميقتر كاوش
آوايي چنته داراي غرابها.كرد هدايت صداها سوي به را ما
نيز را ديگران جلبكننده اصوات كه هستند متنوعي و وسيع
يا قلمرو اعلامكننده صداها از بسياري.ميشود شامل
بر را خود توجه ميان اين در اما است ، جفت جلبكننده
ميدهند ، سر خود از تغذيه هنگام به غرابها كه صداهايي
به كه است غمانگيزي "فرياد" صدا نخستين.كرديم جلب
غرابهاي بهسرعت طبيعت ، در آن شده ضبط نوار پخش هنگام
غرابها ساير فرياد اين كه فرض بهميكند جلب را مجاور
امتيازي صدا توليدكننده براي و كند جلب خود سوي به را
به (بالغين توسط شده دفاع گوشت به دسترسي) تغذيه جهت
كسب منجربه بايد كشيدن فرياد اين وجود با آورد ، ارمغان
ايجاد سبب چيزي چه راستي به اما.شود شده اثبات بهرهاي
ميشود؟ "زدن فرياد" رفتار
قفس در غرابها دسترس در موجود غذاي ميزان كنترل
توسط غذا ديدن هنگام به فرياد كه داد نشان ما آزمايشي
افزايش گرسنگي ميزان از تابعي بهصورت نيمهبالغ پرنده
سر به آشيانه از خارج كه جواني پرندگان ميان در.مييابد
به كه خوبي همان به نابالغ پرنده يك فرياد ميبرند ،
از حكايت ميدهد ، نشان را نابالغ پرنده يافتن محل والدين
نابالغ پرنده فريادهاي براين ، علاوه.دارد او گرسنگي
ترك را آشيانه كه آن از پس) را آشيانهاش هم اعضاي ساير
مطلع ميشود ، يافت غذا كه جايي و والدين محل از (كردند
از پس سالها يا ماهها تا نابالغ پرنده فرياد.ميكند
اين آن علت معلوم قرار از و ميماند جاي بر آشيانه ترك
براي غذا تهيه يعني خود نقش به فرياد اين كه است
پرندههاي در اين باوجود ;ميدهد ادامه آوادهنده
خود به والدين جاي به را ديگر ولگردان صدا اين نيمهبالغ
سر نيز ديگري صداي نيمهبالغ غرابهاي.ميكند جلب
ما قفس در.ميكند جلب را پرندگان ساير كه ميدهند
به نزديك بالغ پرندههاي به نيمهبالغي پرنده كه هنگامي
حمله او به بالغ پرندههاي ميشد ، نزديك غذا منبع
پوزش و التماس سر از صدايي نيمهبالغ پرنده و ميبردند
.ميشد نيمهبالغ پرندههاي ساير جلب سبب كه سرميداد
كاهش نيز را بالغ پرنده تهاجم پوزش و التماس صداهاي
ميخواهد بالغ پرنده كه باشد دليل اين به شايد كه ميدهد
ساير جلبكننده كه را صدا اين توليد سريعتر هرچه
و زدن فرياد اگرچه.كند متوقف است ، نيمهبالغ پرندههاي
صداها اين اما ميشود ، غرابها جلب موجب كردن ، التماس
هنگامي.ميكند جلب را لاشه به نزديك و مجاور افراد فقط
از كمي تعداد ميشود ، كشف نخستينبار براي لاشهاي كه
و هستند ناحيه آن در اتفاقي بهطور ولگرد پرندههاي
را نياز مورد بزرگ دستههاي كردن التماس و فريادزدن
شده ضبط صداي ما كه هنگامي واقع در.آورد نخواهد گردهم
آن جلب غرابي هيچ ميكنيم پخش جنگل يك در را فريادها
حضور احتمال پرندگان اين اندك تراكم كه چرا نميشود ،
كاهش مايل دو يكي هر در پرنده يك ميزان به را آنها
.ميدهد
خواب هنگام به گزارش
را دستهها ابتدايي شكلگيري امكان شبانه استراحتهاي
در اغلب نيمهبالغ غرابهاي.ميآورد فراهم غرابها براي
ميان در و غروب هنگام در كه ميخوابند خوابگاههايي
.ميگيرد شكل غذايي منبع يك مايلي چند در واقع كاج درختان
در آنها تمامي يا و خوابگاه يك در موجود غرابهاي بيشتر
پرواز به غذا منبع سوي به مستقيم بهطور سپيدهدم
تغذيه لاشه يك از غرابها روز ، مدت تمام در.درميآيند
پراكنده اطراف در ديگر لاشههاي جستوجوي براي و ميكنند
قرار تغذيه مورد لاشه يك تنها روز آن در اما ميشوند ،
پيش در را خوابگاه مسير عصر هنگام به غرابها.ميگيرد
سرازير خوابگاه سوي به گوناگون جهتهاي از و ميگيرند
راديويي رديابي توسط آمده بهعمل بررسيهاي.ميشوند
به مختلف شبهاي در اغلب پرندگان اين كه ميدهد نشان
.ميپيوندند متفاوتي خوابگاههاي
كه داشت بيان معروف ، زيستشناس زهوي ، آموتز سال 1971 در
اطلاعرساني مراكز بهعنوان پرندگان گروهي خوابگاههاي
در را طولاني مناظرهاي بذر ترتيب بدين و ميكنند عمل
ادعاي درستي نيز ما نتايجكاشت پرندهشناسي نوشتههاي
كه بياطلاع غرابهاي كه هنگامي.ميكند تاييد را وي
را بودند شده نگهداري اسارت در هفته چندين مدت به دستكم
آنها كرديم ، رها خوابگاه يك نزديك و عصر هنگام در
غرابهاي صبح ، فرارسيدن با.پيوستند غريبهها به بيدرنگ
حال در نظر مورد خوابگاه پرندگان كه لاشهاي سر بر مزبور
غرابهاي ساير برعكس ، و شدند ظاهر بودند ، آن از تغذيه
لاشه آن از يكساني فاصله در و عصر هنگام به كه بياطلاعي
لاشه سر بر بودند ، شده رها خوابگاه يك مجاورت در نه اما
غرابهاي كه ميدهد نشان نتايج اين.نشدند مشاهده
نيازمند تنها غذا ، سوي به مستقيم هدايت براي سرگردان
.هستند خوابگاه يك محل يافتن
تنظيمكننده لاشه يك اندازه كه دارد وجود امكان اين
گوزن يك لاشه اگر مثال طور به.باشد خوابگاه اندازه
بگذارد ، آنان اختيار در پرنده تغذيه 15 جهت فضايي
غذا به اندكي دسترسي دائمي مبارزهاي بدون اضافي پرندگان
تغيير را خود جاي مرتب آنها اينرو از و يافت خواهند
اگر ديگر سوي از.باشند تغذيه به قادر همگي تا ميدهند
فراهم غراب تغذيه 40 براي فضايي (موس) شمالي گوزن يك
موجود اعضاي و تغذيه حال در دسته در موجود پرندگان آورد ،
.يافت خواهد افزايش خوابگاه در
كوتاهي زمان براي فقط لاشه يك از غرابها بيشتر اگرچه
مراجعت هفتهها حتي و روزها تا اغلب و ميكنند تغذيه
حد تا لاشه يك از تغذيه حال در پرندگان شمار نميكنند ،
كه است آن بيانگر موضوع اين و ميماند باقي ثابت زيادي
اين ، علاوهبر.ميشناسند را لاشه يك محل بسياري پرندگان
يك از بيش مكاني موقعيت از زمان يك در احتمالا غرابها
از خوابگاه يك اعضاي اگر اين وجود با.هستند خبر با لاشه
در موجود اعضاي همه چرا هستند ، مطلع غذا منبع چندين محل
درميآيند؟ حركت به يكسان لاشه يك سوي به هم با خوابگاه
رفتار كه ميدهد نشان تحقيق دهه يك از حاصل يافتههاي
عمل يك انجام بهدليل غرابها ميان در غذا تقسيم
تكامل بخشندگي يا و دورانديشي و سرآگاهي از فداكارانه
غذا تقسيم به علت آن به پرندگان اين بلكه است ، نيافته
ساختن برآورده مبناي بر عملكردي سيستم اين كه ميپردازند
از چشمپوشي يا جلوگيري نه) است شده بنا آنان فردي نفع
.ميآورد ارمغان به نيز را عمومي بهره البته كه (آن
در موجود غرابهاي به عمومي نفع و فردي نفع تلفيق
خاصي قدرت جهان نقاط ساير احتمالا و نيوانگلند جنگلهاي
از بيش تا ميدهد اجازه آنها به كه قدرتي ;است بخشيده
كه - غني غذايي منبع يك از تغذيه در زنده گونههاي ساير
موفق - نيست دسترس در ديگري پرنده هيچ براي ثابت طور به
انگيزشهاي بهكارگيري كه گفت ميتوان جمله يك در.باشند
شيوهاي به مهاجم ، بينهايت زنده گونه يك در خودخواهانه
اين مشترك نفع براي را شگفتآوري همياري حيرتانگيز
.است آفريده موجودات
:منبع
American Scientist , July-August 1995.
انداز چشم
خطر در زيبا و زشت
سوزوكي ديويد
اغلب ميانديشيم ، انقراض خطر در گونههاي به كه هنگامي
يا و كرگدن و ببر آن بر كه كودكان پوسترهاي از تصويري
كه جانوراني ;ميآوريم ياد به را است بسته نقش پاندا خرس
كه بسياري جانوران اما.شنيدهايم بسيار آنها راجعبه
انقراض معرض در هماكنون نيز نيستند معروفي گونههاي
فراوان توجه كه عقيدهاند اين بر دانشمندان و دارند قرار
به كافي توجه از را ما است ممكن زيبا موجودات به
.بازدارد زشت جوجهاردكهاي
باشكوهي گونههاي به فراواني توجه چرا كه نكته اين درك
اين.نيست دشوار چندان دارد ، وجود گوريل و نهنگ همچون
شباهتهاي و هستند جذاب زيباييشناختي بهلحاظ جانوران
ما همدلي تا ميشود موجب كه دارند انسانها به فراواني
سوسكها حلزونها ، مورد در احساس اين اما برانگيزند ، را
به نميبينيم را آنان حتي كه ميكروسكوپي موجودات يا و
.ميشود برانگيخته سختي
به حياتوحش از حفاظت گروههاي كه دلايلي از يكي
را آنها مردم كه است آن شدهاند ، متمايل معروف گونههاي
لبه بر بهراستي جانوران اين از بسياري.ميشناسند بهتر
اما هستند ، ياري نيازمند بهشدت و دارند قرار انقراض
مهرهداران و آوندي گياهان شامل توجه مورد گونههاي اغلب
را زمين روي حيات از بخشي تنها كه گونههايي ;بودهاند
عملكرد نيز ديگر گونههاي از بسياري.ميدهند تشكيل
به اندكي توجه اما دارند ، خود اكوسيستم در مهمي بسيار
دانشگاه بومشناس ويلسون ، ادوارد كه همچنان.ميشود آنان
اثرات شود محو زمين پهنه از انسان اگر:است گفته هارواد ،
مورچگان شدن ناپديد اما ميماند ، جاي بر سودمندي
.افكند درخواهد بزرگ دردسري به را بسياري اكوسيستمهاي
گونههاي به توجه براي نميتوان را حفاظتگرا گروههاي
به نياز هم هنوز ما اين علاوهبر و دانست مقصر خاص
اما ;داريم گونهها معروفترين به نسبت بيشتري آموختن
بقا براي گونه هر.نميكند زندگي انزوا در گونهاي هيچ
وابسته گونهها ديگر با پيچيده ارتباط و عامل هزاران به
ما اينرو ، ازنيستيم مستثني قاعده اين از نيز ما و است
تهديدهايي واقعي درك براي ممكن ابزار بهترين نيازمند
.مواجهند آن با -زيبا يا زشت - مختلف گونههاي كه هستيم
آلبوم
آفريقايي فيل
African Elephant
Loxodonta africanaگونه
Elephantidae خانواده
Proboscideaراسته
متر 6_ طول7/5
متر 1_ دم1/3 طول
متر 2/2_ شانه3/7 از ارتفاع
kg تا 7500:وزن
;بزرگ بسيار گوشهاي ;تنك موهاي داراي بدن:شاخص صفات
و گيرنده انگشت دو داراي خرطوم نوك ;ماده و نر در عاج
با مادهها ، از سنگينتر و بزرگتر نرها ;هم روبهروي
سنگينتر و بلندتر عاجهاي
ماه آبستني22 دوره
ندرت 2 به زايمان1 هر در نوزاد تعداد
:تولد هنگام به وزن
kg 90_ 135
سال حدود 2:شيردهي دوره طول
سال تا 12 جنسي8 بلوغ
سال تا 70 عمر50 طول
ريشه و جوانه ميوه ، برگ ، شاخه ، نيز و علف عمدتا:غذا
مورد در) كروكوديل وحشي ، سگ كفتار ، شير ، انسان ، :دشمن
(بچهها
;اصلي واحدهاي عنوان به مادري خانوادههاي:رفتار
;جداگانه گروههاي در رسيدهاند جنسي بلوغ به كه نرهايي
;ميكنند زندگي تنها پيرگاهي نرهاي
ندارد:ايران در پراكندگي
دشت ساوانا ، جنگل ، :زيستگاه
متر ارتفاع 5000 تا كوهستان و نيمهبيابان
شده تهديد: حفاظتي وضعيت
شكارچي و قورباغه سازگاري
نمو و رشد
بلندتري پاهاي و دست لازم ، شرايط در جنگلي قورباغههاي
.ميكنند پيدا
و رشد در تغييراتي ايجاد باعث معمولا زيستمحيطي شرايط
شناگر جانوران مثال ، براي.ميشود گونهها انفرادي نمو
خود بلند و ماهيچهاي اندامهاي نمو و رشد در قادرند
طويل به منجر عمل اين كه بهطوري كنند ، ايجاد تغييراتي
اين.ميشود جانوران اين در ران دوسر ماهيچههاي شدن
جالبتر ولي ميرسد نظر به بعيد خيلي اول نگاه در پديده
در تغييراتي چنين اين باعث جانور يك گاهي كه ، اين همه از
.ميشود ديگر جانور
تازگي به آمريكا ، پترزبورگ دانشگاه پژوهشگر ريليا ، ريك
موسوم جنگلي قورباغه نوعي نوزادان وقتي كه است كرده كشف
جانوران با مداوم و نزديك تماس در "Rana Sylvatica" به
در كوچكشان جثه و بلند دمهاي ميگيرند قرار شكارچي
شكارچيان با تماس در اصلا كه نوزاداني با مقايسه
به بعدا و ميشود عمده تغييرات دستخوش بيشتر نبودهاند
بدنهايي و بلندتر پاهاي و دست با بالغ قورباغههاي
.ميشوند تبديل سايرين از كشيدهتر
قورباغههاي بچه پرورش به اقدام پژوهشگر ، اين وقتي
سنجاقكهاي شفيره مثل - طبيعي شكارچيان حضور در جنگلي
بچه اين كه شد متوجه كرد ، Junius.A و Anax longipes
غياب در و متفاوت شرايط در كه آنهايي نسبت به قورباغهها
نشان خود از بيشتري رشد يافتهاند رشد طبيعي شكارچيان
شدن بلندتر و رشد ميزان:است معتقد ريليا.ميدهند
طوري به.دارد بستگي هم تيروكسين رشد هورمون به اندامها
ساير از بيش هورمون اين ميزان دگرديسي ، مرحله طول در كه
قورباغهها ، در شده ايجاد تغييرات.است شده گزارش زمانها
منابع از بتوانند آنها كه ميشود باعث شكارچي ، حضور در
استفاده كارآمدتري و بهتر شكل به خود زيست محيط در موجود
.كنند
BBC Wildlife, Dec.2001:منبع
هستند سفيد كه سياهي خرسهاي
ژنتيك
سفيد به سياه از خرس رنگ تغيير باعث تكژن يك جهش چگونه
ميشود؟
ژنتيكي انتقال از مداركي بار ، اولين براي زيستشناسان ،
به (Kermode) كرمد خرسهاي بين در منحصربهفرد صفت يك
.آوردهاند دست
سياهي خرس زيرگونههاي از يكي Ursus americanus kermodei
كلمبيا بريتيش جزاير شمال باراني جنگلهاي در كه است
.است سفيد رنگ به بينظير نمونه چند شامل و شده يافت
هستند شبحسفيد يا روح يك مثل كه عجيب خرسهاي اين
نوعي به بلكه (نيستند دانه رنگ فاقد) نيستند آلبينو
از يكي ريتلند كرميت.كردهاند سازگار محيط با را خودشان
با كانادا ، در كلمبيا بريتيش دانشگاه ژنتيك متخصصان
(وراثتي ماده) DNA كرمد ، خرس موي از نمونهبرداري
و وي تحقيقات.داد قرار تحليل و تجزيه مورد را اينگونه
اين شيري _ سفيد رنگ كه كرد مشخص همكارانش از ديگر يكي
كردن كد وظيفه كه مغلوب ژن يك جهش نتيجه در خرسها
.است شده حاصل دارد ، را كورتين ملانو (رسپتور) گيرنده
موجود هورمونهاي برابر در كه است پروتئيني كورتين ملانو
به قادر مو ، سلولهاي تحريك با و داده نشان واكنش خون در
ملانو گيرندههاي در جهش نوع اين.است رنگدانه توليد
سگهاي _طلايي سگهاي در بهخصوص سگها در كورتين ،
ديده ميشود ، باعث كه رنگي تنوع ايجاد با _ اجساد جوينده
فقط نه ژني جهش اين كه دريافتند همكارش و ريتلند.است شده
باعث هم قهوهاي خرسهاي بين در سياهبلكه خرسهاي در
خرسهاي.است شده روشني و تيرگي لحاظ از رنگي تنوع ايجاد
كلمبيا بريتيش ايالت جزيره سه در تاكنون كه سفيدرنگ كرمد
خرسهاي جمعيت درصد بيست تا ده حدود در شدهاند يافت
خرسهاي تعداد اگر.ميدهند تشكيل را جزاير اين سياه
كم هم سفيد خرسهاي فراواني بشود زياد جمعيت يك در سياه
مغلوب ژنهاي با سفيد خرس كه 2 اين احتمال چون ميشود
خيلي كنند جفتگيري هم با بتوانند و كنند پيدا را همديگر
سفيد رنگ صفت بودن مغلوب ميتواند امر همين و ميشود كم
.كند تاييد را
BBC Wildlife Jan.2002: منبع
مغلوب ژنهاي
بر ژنها متقابل عمل نتيجه زنده موجودات خصوصيات بيشتر
رنگمو ، صفت مثل صفات از بعضي اما.است يكديگر روي
ظهور مسئول كه ژنهايي.است ژنها از تعدادي تحتكنترل
غالب ژنباشند مغلوب يا غالب ميتوانند هستند مو رنگ
هر در ميشود جفت غالب ژن يك يا و مغلوب ژن يك با وقتي
اما ;يافت خواهد ظهور سياه رنگ يعني غالب رنگ حالت دو
ديگر متفاوت رنگ يك ميشوند جفت باهم مغلوب دوژن كه وقتي
سياه رنگدانه غالب ژن كرمد ، خرسهاي در.ميآيد وجود به
سياه رنگدانه ايجاد مانع مغلوب ژن و ميكند توليد را
_ زرد رنگ مغلوب ژن دو شدن جفت نتيجه در كه ميشود
.ميشود حاصل سفيد زمينه يك در روشن نارنجي
مضر؟ يا مفيد جنگل آتشسوزي
آستانه در استراليا در نيوساوتولز در آتشسوزي وقوع
به جنگل از آتش دامنه گسترشكرد وحشتزده را همه نو سال
زندگي محل از جدايي تنها نه روستانشين ، يا شهرنشين مناطق
دنبال به را مردم براي زيبا چشماندازهاي دادن دست از و
خود با نيز را مير و مرگ مثل ديگري پيامدهاي بلكه داشت
و كانگوروها مثل وحشي جانوران مير و مرگ.آورد همراه به
در آتشسوزي ديگر تراژديهاي جمله از كوآلا خرسهاي
.بود استراليا جنگلهاي
بيشترين جنگلها جانوري ، و انساني جوامع خلاف بر اما
در جنگلي هيچ تاكنون.ميبرند آتشسوزي از را ممكن سود
مثل پديدهاي با كه نشده يافت استراليا كشور
طبق بر.باشد نشده مواجه متناوب و دورهاي آتشسوزيهاي
جنگل اداره رايانهاي شبكه در موجود ، گزارشات
استراليا طبيعي اكوسيستمهاي در آتشسوزي نيوساوتولز ،
گزارش اينميشود ديده وفور به طبيعي رخداد يك عنوان به
بوميان از قبايلي نام) ابوريجينزها:ميافزايد
استفاده وفور به خود روزمره زندگي در آتش از (استراليايي
اين حد از بيش استفاده جلوي كه زماني از اما ميكردند ،
استراليا جنگلهاي بيشتر شد ، گرفته آتش از بومي مردمان
.شد اساسي تغييرات دستخوش
محسوب باز مناطق و بوده علفزار زماني كه مناطقي بيشتر
.شدهاند درختچهها و بوتهها از پوشيده امروز ميشدند
از جنگل پاكسازي براي طبيعي و ممكن راه بهترين آتش
پديده اين ضمن چون است فرسوده و پير درختان و گياهان
مواد اين كه شده تبديل معدني مواد به سرعت با آلي مواد
بسيار بعدي گياهان رشد در اساسي سوخت عنوان به معدني
اين بدون درختان انوع از بعضي ديگر طرف از هستند موثر
حيات ادامه به قادر دورهاي و متناوب آتشسوزيهاي
درخت نوعي آتشفشاني ، كوهستانهاي در استراليا ، درنيستند
سازگاري منطقه اين زياد دماي با كه ميشود يافت گلدار
محيط يك به كند زادآوري بتواند اينكه از قبل حتي و يافته
.دارد احتياج سوزان و گرم كاملا
مقاوماند آتش به نسبت نيز اوكاليپتوس گونههاي از بعضي
كه وقتي.باشند داشته نقش آتش گسترش در ميتوانند حتي و
اين روي پوسته ميگيرند قرار آتش معرض در آنها
ماده نوعي كردن آزاد با و شده كنده اوكاليپتوسها
استراليا جنگلهاي.ميكنند كمك آتش گسترش به اشتعالزا
وفق حدودي تا دورهاي آتشسوزيهاي اين با را خودشان
اين ترتيب ، هر به انسانها وقتي اما دادهاند ،
حيات ادامه به درواقع ميكنند ، متوقف را آتشسوزيها
كه نميدهند اجازه و ميكنند كمك قديمي گونههاي
.بشوند جايگزين جديد گونههاي
سوختاش معمول طور به ميافتد اتفاق آتشسوزي يك وقتي
.ميكند تامين محل همان از را
زيستمحيطي ، گروههاي برخلاف كارشناسان ، از بعضي
استراليا ، جنگلهاي در شده كنترل آتشسوزيهاي كه معتقدند
از جنگل انبوهسازي باعث ميتواند موارد بعضي در حتي
خوبي شروع ميتواند آتشسوزي هر كه طوري به بشود درختان
جنگل فلور برخلاف اما.بيايد حساب به جنگل تقويت براي
سود آتشسوزيها اين از بعضا كه (جنگل گياهي پوشش)
گونهاي به (جانوري پوشش يا) فون براي قضيه ميبرند ،
استراليايي كوآلاي از حفاظت گروههاي.است متفاوت ديگر
از بيشتر سيدني جنگلهاي در اخير آتشسوزي":ميگويند
برجا تلفات پيوست ، وقوع به ژانويه 1994 كه قبلي آتشسوزي
يا وحوش ساير و كوآلاها از زيادي تعداد كه طوري به گذاشت
جان دود استنشاق خاطر به يا و مردند سوختگي اثر در
مستعمره استراليا كه زماني از طبيعي حادثه اين.سپردند
كشور اين چشماندازهاي در كه اساسي تغييرات با شد اروپا
بين از باعث امروزه كه بهطوري شد تشديد افتاد ، اتفاق
در كوآلاها از كمي جمعيت و شد زيستگاهها از بعضي رفتن
.ميشود يافت استراليا شرقي سواحل
نهايت در كوآلاها از تعدادي استراليا ، اخير آتشسوزي در
براي وقتي آنها از زيادي تعداد اما.ماندند زنده شگفتي
هم تعدادي و شدند تلف ميرفتند بالا درخت از آتش از فرار
هميشه كه طور همان.مردند گرسنگي از غذا كمبود خاطر به
مردم توسط جهان ، سطح در جنگلها ، در آتشسوزيها بيشتر
اصلي علت مردم نيز استراليا در ميافتد ، اتفاق
استراليايي آگاه منابع.شدهاند گزارش آتشسوزيها
اين در اخير آتشسوزيهاي از نيمي از بيش":ميگويند
ويژه سرويس ماموران از يكي ".است بوده عمدي كشور
تاريخ در آتشسوزي اين":ميگويد جنوبي نيوساوتولز
".است بوده بيسابقه استراليا
زمين اخبار
زيبا گربهاي بر تهديد سايه
كه كانادايي لينكس زيستگاه از حفاظت براي تلاش - آمريكا
معرفي متحده ايالات در شده تهديد جانوري بهعنوان اخيرا
با زيبا اينگونه خاص جغرافيايي پراكندگي بهدليل گشته ،
راهي يافتن سرگرم دانشمندان و است شده مواجه جدي چالشي
اوليه بررسيهاي كه آن باوجود.هستند معضل اين حل براي
دارد ، حكايت جانور اين مختلف جمعيتهاي ميان مانع نبود از
ارتباطي گذرگاه كه جغرافيايي دالانهاي از حفاظت اما
راس در ميآيد ، بهشمار كانادايي لينكس مختلف جمعيتهاي
.است گرفته قرار محققان توجه
سبز اتحاديه
مثبت ، 4 راي با 540 فوريه در 6 اروپا اتحاديه - اروپا
پروتكل از اتحاديه اين حمايت ممتنع راي و 10 منفي راي
كشور پيمان 38 اين مطابق.قرارداد تاييد مورد را كيوتو
كاهش را گلخانهاي گاز انتشار 6 كه كردهاند توافق صنعتي
.دهند
دارد اهميت انسان كه آنجا
بر آمريكا جنگي وضعيت و انرژي فزاينده بحران - آلاسكا
و است افزوده سوخت تامينكننده منابع به كشور اين توجه
معرض در پيش از بيش آلاسكا زيباي توندراي ميان اين در
طرحهاي فراوان ، مخالفتهاي وجود با.دارد قرار تهديد
بومشناختي مناطق حساسترين از يكي در نفت حفاري جنجالي
احتمال فزاينده شتاب اين و ميگيرد بيشتري نيروي لحظه هر
توسط را قطبي منطقه حياتوحش پناهگاه در حفاري شدن تاييد
.است داده افزايش فوريه ماه در سنا مجلس
لاكپشتها عام قتل
از لاكپشت هزار دستكم 10 گذشته ماه دو در - هند
كشته بنگال خليج آبهاي در انقراض حال در گونهاي
اين حياتوحش ، از حفاظت گروه يك گزارش به.شدهاند
و مارس و فوريه ژانويه ، دسامبر ، ماههاي در لاكپشتها
از ماهيگيران تور در افتادن دام به با جفتگيري فصل در
هند ، اقيانوسهاي گرمسيري مناطق در جانور اين.ميروند بين
.ميشود يافت اطلس و آرام
بشر خدمت در فناوري
ميكند ، شكار را نهنگها هنوز كه كشوري دو از يكي - ژاپن
ماهوارهها توسط جانوران اين تحركات پايش براي طرحي از
قصد ميكند عام قتل را نهنگ سالانه 500 كه ژاپن.داد خبر
اين بهتر هرچه كشتار جهت ماهوارهاي فناوري از دارد
.گيرد بهره موجودات
جانوران خدمت در فناوري
از استفاده با استراليايي دانشمندان - استراليا
نياز بدون نهنگها بررسي براي نويني شيوه DNA تكنيكهاي
تحليل كه ميگويند محققان اين.يافتهاند آنان كشتن به
را آنان معده محتويات دقيق بررسي جانوران اين مدفوع
نهنگها غذايي رژيم خصوص در تحقيق.ميكند امكانپذير
جانور صدها آن مبناي بر ژاپن كه است بهانههايي از يكي
.ميبرد بين از سال هر در را
|