نور بدون و تاريك دنيايي
شكارچي شب
مستند سينماي تخصصي كتابخانه نخستين
مييابد گشايش ايران
مردان از بلندتر گامهايي با زني
سبز اتاق
نور بدون و تاريك دنيايي
كشي سگ به نگاه دو خوانندگان نقد
بهشدت ميرسم ، خانه به پركار روز يك گذراندن از بعد
ميتونيم":ميكند تلفن خواهرم.هستم استراحت نيازمند
اينكه دليل به هم ميشوم وسوسه خيلي ؟"سگكشي فيلم بريم
بيضايي استاد فيلم از هم و ببينم را فيلمي خواهرم با
ميكنمو فراموش را خستگي دلايل اين با!گذشت نميشود ،
كلافهكننده ترافيك يك از بعد.ميگذارم را سينما قرار
.ميرويم فيلم ديدن به مشتاقانه و ميرسيم سينما به
خواهرم با كه بود خواهد محملي استاد فيلم كه خوشحالم
بعد فيلم بالاخره.كنيم صحبت مهم مسائل از بعضي درباره
خفهكننده درگرماي و درشت و ريز آگهيهاي انواع نمايش از
فيلم شروع از چقدر هر اما.ميشود شروع سپيده سينما سالن
با نميتوانم كه اين از ميشوم ، شوكه بيشتر ميگذرد ،
و ميشود شروع آژير با فيلم.كنم برقرار ارتباط فيلم
در مضطرب خيلي كه دوستي آمدنميشود يادآور را جنگ زمان
تعقيب تحت كه او به دادن اطلاع و دوستش خانه به شب نيمه
و هيچكاك آثار كه او پريدنهاي و گربه از استفاده است
را كليشه و تصنع نوعي ميكند ، تداعي را كريستي آگاتا
.دارد ادامه آخر تا حس اين كه ميشود يادآور برايم
بيننده يك بهعنوان بلكه حرفهاي منتقد بهعنوان مننه
را مطرح كارگردانهاي معمولافيلمهاي علاقهمند
علاقهمند و هستم معلم.دارم علاقه ادبيات به.ميبينم
آقاي آثار علاقهمندان از يكي تربيتو و تعليم به
دارم خوب كارگردان يك از كه انتظاري دليل به بيضايي ،
.برسانم بيضايي آقاي اطلاع به را نظراتم مايلم
بيضايي آقاي دركارنامه و است ضعيفي فيلم "سگكشي" فيلم
توجه قابل رفت پس يك ايشان آثار ساير با درمقايسه بخصوص
و منسجم طرح و ساختار دلايلنداشتن به فيلم ضعف.است
به كمالي گلرخ خانم چرا نيست معلوم.است تامل قابل درست
بين از بدبينياش خود خودبه چرا و شده بدبين همسرش
نهايت در ميشودو او شيداي و عاشق دفعه يك و ميرود
همه اين اعتماد ، عدم قبلي زمينه اساسابا).اعتماد
بدون را همسرش حرفهاي دربست كه (ميآيد؟ كجا از اعتماد
واقعي "زن سوپر" ومانند تنه يك و ميپذيرد شك كوچكترين
كه ميشود آدمهايي همه حريف و ميرود مشكلات ميان به
كلكها همه فن و فوت و ميدهند انجام خلاف كار يك و هزار
و ميشوند او تسليم نادان كودك يك مثل ولي بلدند ، را
اسلحه از مهيج مختلف اجرايصحنههاي از بعد كمالي خانم
قرار تاثير تحت براي شدن شكنجه خشن ، مرد روي به كشيدن
وگذشت موجه و منطقي دليل هيچ بدون تماشاچي دادن
كه آنجا خود شكنجهگر براي او گونه شعار و مسيحوار
"شدهاي بازيچه بداني كه آني از بدبختتر تو":ميگويد
را پول همه اين اينكه ديگر.. و مفهوم همين با چيزي يا
جمله اين معني و بدهيها پرداخت براي ميآورد كجا از
چيست؟ ميگيرم ، ننوشتن خاطر به را پول اين كه رازآميز
صحنه.نيست نشانهاي گلرخچنين خانم شخصيتپردازي در
.است ضعفداستان اوج طلبكاران از رضايت گرفتن
شيكوتميز تيپ و وخاكي گرد قيافه آن با سنگستانيها"
پدرش مشكل چرا نيست معلوم كه او شعارهاي و كمالي خانم
اينكه "ميكند؟ مطرح واصلاچرا مطرحميكند آنجا را
شما گفت ميشودندارد نوشتن براي... و كاغذ پول پدرم
.داريد پول همه اين شماكه.ميكرديد كمك
صحنههاي يادآور سنگستانيها دست از او فرار صحنه
دوران آن به خود با مرا و است"فرديني" فيلمهاي
موانع همه از قهرمانوار هنرپيشه اينكه.برميگرداند
را پولها احساساتي و رويايي بسيار كه حالي در بگذرد ،
هم فيلم پيام.برميگردد هتل به پيروز و !ميكند پخش
طلاقنامه لحظه همان همسرش.است مخرب و وغريب عجيب بسيار
و.خود منشي با را اروپا مسافرتبه خبر و ميدهد را
برميگردد و ميپذيرد بينظير قهرمان يك همانند باز گلرخ
گوش " دير اما ميشوند ، خوب زخمها كه" عيوض نصيحت به و
.ميكند تكرار و ميپذيرد و ميدهد
حد اين تا دنيايي ترسيم از بيضايي استاد منظور نميدانم
تيره و ياسآلود حد اين تا فضايي و وچندشآور نفرتانگيز
چيزيبكند؟ چه متوجه بينندهرا ميخواهد او چيست؟
همسر به نبايد اينكه كرد؟ اعتماد هيچكسنبايد به اينكه
سينما كه استادي داشت؟از اعتماد زندگي شريك بهعنوان
اين با دارد ، درخدمت را بازيگران بهترين ميشناسد ، را
تا فيلمي انتظار ميشود جامعه ، در موضوع تعدد و تنوع همه
غير سينما آيا نيست؟ تاسفآور اين داشت؟ را ضعيف حد اين
وظيفه -كشورها از دربعضي بخصوص- درست آگاهيدهنده نقش از
آيا ندارد؟ هم را مخاطبينخود حسزيباييشناسي پرورش
فكر اصولي و واقعبين هم و برد لذت فيلم از هم نميشود
خود زندگي مشكل حل براي آيا ديد؟ هم را زشتيها و كرد؟
بالاخره و باشيم؟ سوپر انسان يا و قهرمان يك حتمابايد
نااميد و بدبين را مردم ايناندازه تا داريم حق ما آيا
.كنيم وغمگين
دنبال را هدفي چندشآورشچه فضاي آن با فيلم پايان
مشغول را ذهنم سوال اين فيلم پايان از بعد ميكند؟
ديدن با هستند ازدواج آستانه در كه ميكندكهجواناني
خواهندداشت؟ احساسي خودچه زندگي شروع براي فيلم
كه است مهم برايم معلم يك بهعنوان سوال اين قدري به
سپيده سينما پلههاي متوجه و مشغولكرده را حواسم تمام
را سوالم جواب شدن بلند از بعد.ميافتم پايين و نميشوم
:ميگيرم بختم دم خواهر از
آدم بهتركه چه هستند اين واقعامردها اگر بابا اي"
"!نكند اصلاازدواج
رئوفي ناهيد
شكارچي شب
نيست ، مستقل اثر يك فيلمنامه كه دارند اعتقاد خيليها
توسط شدن كشيده تصوير به براي است خامي ماده بلكه
تعريفي چنين با فيلمنامهها اغلب بيگمانكارگردان
آثار با كه دارند وجود هم فيلمنامههايي اما سازگارند
و خواند بارها را آنها ميشود ميكنند ، برابري ناب ادبي
ايجي جيمز نوشته شكارچي شب.برد هم لذت خواندنشان از
به "لاتن چارلز" توسط كه فيلمنامههاست همين از يكي
دسترس در نعيمي حسين ترجمه با و درآمده تصوير
.است گرفته قرار فارسيزبانان
چند و كارگردان زندگينامه با همراه شكارچي ، شب فيلمنامه
بهاي با ني نشر سوي از صفحه در 220 فيلم درباره يادداشت
.است شده منتشر تومان 1200
مستند سينماي تخصصي كتابخانه نخستين
مييابد ايرانگشايش
از بيش با ايران مستند سينماي تخصصي كتابخانه نخستين
منظور به مستند سينماي زمينه در مرجع كتاب جلد هزار هشت
رشته دانشجويان و سينماگران پژوهشگران ، بهرهبرداري
.رسد مي بهرهبرداري به سينما
و مستند سينماي گسترش مركز مقام قائم جهانبيگلري سهيل
سينماي تخصصي كتابخانه:گفت مطلب اين اعلام با تجربي
.ميرسد بهرهبرداري به جاري سال پايان تا ايران مستند
گسترش مركز اول طبقه در نيز كتابخانه محل:افزود وي
و سينمايي امور معاونت به وابسته تجربي و مستند سينماي
.بود خواهد اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت بصري و سمعي
مردان از بلندتر گامهايي با زني
به زبان راببيند ، "سگكشي" اگر كه باشد كسي كمتر شايد
زن به فيلم اين در او كه نگاهي.نگشايد بيضايي تحسين
نگارش به بتوان كه است چيزي آن از والاتر بسيار دارد
را زن او.است كرده حس خوبي به را زن روح او.درآورد
.مينگرند او به ديگران كه ميداند چيزي از والاتر
با آن ، نويسندگان كه بودهايم فيلمهايي شاهد بسيار چه
زن به خواستهاند و داشتهاند "فمينيستي" افكار آنكه
زن به ترحمآميز نگاهي نوعي به كدام هر ولي.دهند ارزش
زن وليدانستهاند مرد قدرت اسير را زن يا و داشتهاند
را تفاوت اين نويسندگان برخي محوري زن با بيضايي محوري
او قهرمان.است ايدهآل زن يك او محور شخصيت كه دارد
هم استثنايي موجود يك او نيست وهمي و خيالي موجودي اصلا
زن واقعي مفهوم به ميخواهد كه است انساني بلكه.نيست
داشته ترحمآميز نگاه او به ديگران كه نيست زني او.باشد
زير نه و ميبرد سوال زير را خود بودن زن نه اوباشند
.ميرود مردان زور بار
اسير كه زني.نيست معمولي زن يك ديگر امروزي واقعي زن
خود آراستگي از كه زني يا و باشد جامعه مردسالاري قدرت
فيلم اين در او قهرمان.كند استفاده خودنمايي جهت در
شخصيت آراسته ظاهر اين بطن در اما دارد آراسته ظاهري
.ميكند افزون را زيباييش اين كه دارد قرار استوار و متين
را منطق و تفكر آن كنار در و است احساس با بسيار او
بيضايي.دارد هم را خود خاص زيركي و نميگذارد كنار
اهميت نيز را زن روح و فكر زن ، ظاهري ويژگيهاي بر علاوه
دادن نشان بهتر جهت در فرعي شخصيتهاي از او.ميدهد
شخصيت كه ميدهد نشان او.ميكند استفاده اصلياش شخصيت
را زن قدرت او.است جامعه عادي زنان از متمايز او محور
ميتواند دارد وجودش در كه نيرويي با ميداند و كرده لمس
پايداري مشكلات برابر در و گذارد كنار را ناملايمات تمام
بيان قدرت.ميآورد ستوه به را مردان كه است زني او.كند
بر شگرفي ميكندتاثير استفاده كه كلامي و زن اين بالاي
با فيلم طول تمام در "پنداري همذات".ميگذارد تماشاگر
كه است زناني فرياد "سگكشي".ميشود احساس محور شخصيت
.باشند بايد كه باشند ميخواهندآنچنان و يافتهاند را خود
"فرعي شخصيت" عنوان به زن اين كنار در او كه زناني
بايد كه طور آن را خود كه هستند زناني ميآفريند
حال عين در و حساس متفكر ، زني او قهرمان.نيافتهاند
گام مردان از بلندتر كه است ، زني است مقاوم و جسور
.برميدارد
جامعه الگوي با حدي تا شده ارائه الگوي كه است درست
او.است واقف امر اين به خود بيضايي ، اما.دارد تفاوت
.واقعيترا نه دهد نشان حقيقترا ميخواهد
بلكه "قدرت ابر" يك نه و است "روح" يك نه او محور شخصيت
نه باشد اينگونه بايد كه زني.است زن يك واقعي مفهوم به
.هست كه آنگونه
نموده پردازش خوبي به را خود نمايشي شخصيتهاي بيضايي
آنها به "تيپ" حد در كه هم را فرعي شخصيتهاي و است
سازي برجسته و قهرمان درشناخت را شاياني نقش است پرداخته
اثر و روح..و فرشته نقدي ، حاج همسر نظير.دارند او
.ميشود حس اصلي و فرعي وقايع تمام در او قهرمان
كمك فيلم قهرمان شناساندن به اصلي و فرعي كشمكشهاي
در.ميبرد پيش موثري نحو به را داستان و كرده بسياري
تماشاگران و است نهفته تعليق و انتظار فيلم لحظه به لحظه
.ميدهد قرار رويداد نتيجه انتظار در بيصبرانه را
بيضايي.است گذار تاثير و مهيج بسيار نيز فيلم متن موسيقي
به قبلي زمينه با البته غيرمنتظره صحنهاي با را فيلم
به را "قهرمان ضد" شخصيت كه صحنهاي.ميبرد پايان
طلاقنامه كه هنگامي گلرخ.ميكند معرفي بيشتر تماشاگر
ميكند ترك را صحنه معصومانه چهرهاي با ميبيند را خود
راه به است كرده خيانت او به كه همسري مرگ از بيتفاوت و
بايد كه است راهي ابتداي در اكنون و ميدهد ادامه خود
پيش به را زندگي خم و پيچ و كند چه بگيرد تصميم "خود"
اين است پديدار درآن كه محاسني تمام با سگكشي فيلم.برد
چه زن سرانجام كه ميگذارد باقي بيننده براي را سوال
آيا دهد؟ ادامه "سگكشي" به ميتواند كي تا او شد؟ خواهد
باشد؟ مبارزه و سگكشي حال در دائم ميتواند زن لطيف روح
دست اسير نه و باشد حاكم براو ترحم دارد دوست نه كه زني
راستي به اما:برخيزد مبارزه به است ناچار پس ديگران ،
او آيا دارد؟ را توانايي اين زماني چه تا زن اين روح
سگكشي آيا كند؟ زندگي لطيفش روحيه مطابق نميخواهد
:گفت بايد نهايت در است؟ سازگار زن لطيف روح با دائمي
سوي به عطفي نقطه و است واقعيت فراي فيلمي "سگكشي"
.است زن براي بهتر آيندهاي
نژاد سالك فخرالسادات
سبز اتاق
فيلمساز فرانسواتروفو از است فيلمنامهاي عنوان سبز اتاق
.است درآمده تصوير به نيز او خود توسط كه فرانسوي مشهور
،"ضربه چهارصد" چون فيلمهايي با را تروفو كه كساني براي
"آول سرگذشت" و "ژيم و ژول" ،"كنيد شليك پيانيست به"
نه آن در چون است ، غافلگيركننده اثري سبز اتاق ميشناسند
فرمي شيطنتهاي از ونه هست خبري رمانتيك بازيگوشيهاي از
تروفو حرفهاي فيلمنامه ، كنار در.تروفو اوليه فيلمهاي
و نقد چند و فيلمساز معرفي ديدگاهها ، فيلمهايش ، درباره
.است رسيده چاپ به نيز نظر
بهاي با صفحه در 134 اعظمي قاضي نوشين ترجمه با سبز اتاق
.است شده منتشر تومان 850
|