ناطق قرآن علي
دوم بخش - ( ع ) علي امام نگاه از قرآن
كتاب زيباييهاي و شگفتيها مقاله اين نخست بخش در:اشاره
چند هرشد خوانندگان تقديم (ع)علي امام نگاه از آسماني
بيان قرآن جايگاه توصيف در مومنان امير كه آنچه
به آسماني كتاب ابعاد از كه تفسيري و تبيين و داشتهاند
.بگنجد سطور اين در كه است آن از فراتر دادهاند ، دست
استوار ريسمان اين به زدن چنگ به خدارا بندگان (ع)علي
...":ميفرمايد و ميدارد توصيه خدا ، كتاب وتمسكبه
المبين والنور الحبلالمتين فانه بكتابالله وعليكم
والنجاه للمتمسك والعصمه النافع والري النافع والشفاه
ولاتخلقه فيستعتب ولايزيغ يعوجفيقام لا.للمتعلق
...سبق به عمل من و صدق به قال من.السمع كثرهالردوولوج
آشكار نور و است استوار ريسمان كه خدا كتاب به شماباد بر
در چنگ.فرونشانند را تشنگي و دهنده سود است ودرماني
كج نه.بخشنده نجات را ودرآويزنده رانگهدارنده زننده
را آن تا گرايد باطل به ونه گردانند راستش شودتا
ونه خواندن از نه روزگار ، به كه نگردد كهنه.برگردانند
و قرآن روي از گفت سخن كه آن گفت راست بسيار ، شنيدن از
(13)"...ديگران از افتاد پيش.كرد رفتار بدان كه آن
آدمي روان روحو درمان قرآن ،
كه است آدمي آلام و دردها شفاي (ع)علي نگاه در قرآن
جست رهايي نارواييها و زشتيها از آن رهنمودهاي با بايد
بيماريهاي آن ، نوراني دستورات به عمل و معارف وبافهم
آن.زدود روح و جان صفحه از را انديشي كژ و كفر نفاق ،
:ميفرمايد بزرگوار
فانه فيه تفقهوا و الحديث احسن فانه القرآن تعلموا...."
را قرآن...شفاءالصدور فانه بنوره واستشفوا ربيعالقلوب
كه بفهميد نيك را آن و است گفتار نيكوترين كه بياموزيد
خواهيد بهبود آن روشنايي به و است بهار بهترين را دلها
(14)"...است بيمار سينههاي شفاي كه
:ميفرمايد ديگر جاي در و
ولالاحد فاقه من علياحدبعدالقرآن ليس واعملواانه"
علي استعينوابه و ادوائكم من فاستشفوه غني من قبلالقرآن
و والنفاق هوالكفر و اكبرالداء من شفاه فيه فان لاوائكم
نياز است قرآن با كه را كسي بدانيد و...الضلال و الغي
از را خود بهبودي پس.نباشد بينياز بيقرآن و نباشد
قرآن ، كه نماييد ياري طلب آن از سختيها ودر قرآنبخواهيد
دورويي و كفر آن و است بهي موجب را آزار بزرگترين
(15)"...است گمراهي و شدن وبيراهه
قرآن از عبرتآموزي و پندپذيري بر تاكيد
شنيدن و قرآن از پندپذيري به را بندگان (ع)علي امام
:ميفرمايد و ميكند توصيه عظيم كتاب اين نصايح و مواعظ
نصيحه واقبلوا بمواعظالله واتعظوا الله ببيان انتفعوا"
.الحجه عليكم واتخذ بالجليه قداعذراليكم الله فان الله
و گيريد پند او موعظتهاي از و بريد سود خدا بيان از
عذر جاي شما براي آشكارا خدا همانا.بپذيريد را وي اندرز
ميشمارد ياناخوش خوشميدارد كه را آن و نگذاشت
(16)"شويد دور اين از و رويد آن پي كه داشت بيان برايتان
در مجاهدان و پيشگان تقوي شخصيت بر قرآن سازندگي تاثير
خدا راه
پارسايان ، توصيف در متقيان ، پيشواي و ناطق قرآن (ع)علي
انس اين تاثير و اشاره قرآن با آنان هميشگي انس به
:ميدارد ترسيم زيبا ، بياني با را وارتباط
و باتامل جزء جزء را قرآن و برپايند راست !هنگام شب اما"
آن در و اندوهبارند آن خواندن با و دارند زبان بر درنگ
به اگر و ميآرند دست به را خود درد داروي خواندن ،
و بيارمند طمع به است ، آن در تشويقي كه گذشتند آيهاي
بدان ديدههاشان گويي كه برآيد شوق از چنان جانهاشان ،
دادني بيم آن در كه خواندند را آيهاي واگر است نگران
بانگ پنداري ، كه نهند ، آنسان بدان خويش دلهاي گوش است ،
(17)"....ميشنوند را دوزخ آتش فروشدن و برآمدن
پويايي و تحرك رمز ديگر ، كلامي در (ع)علي حضرت همچنين
گوش با آن ، بلند معاني شنيدن و قرآن درخواندن را مجاهدان
آنان ، پيگير جهاد بر امر اين تاثير از و ميداند جان
:ميراند سخن اينگونه
قراواالقرآن و فقبلوه دعوااليالاسلام الذين انالقوم"
اللقاح وله فولهوا اليالقتال هيجوا و.فاحكموه
واخذوباطرافالارض.اغمادها سبلواالسيوف و الياولادها
اسلامشان به كه مردمي كجاييد صفا ، صفا و زحفا زحفا
را آن معني و خواندند قرآن و پذيرفتند را آن و خواندند
همچون آنان و برانگيختند كارزارشان به شنفتند؟ دل گوش به
.گرديدند آن شيفته آرد ، روي خود بچه به كه شتر ماده
به روي صف وصف گروه گروه و برآوردند نيام از شمشيرها
(18)".كردند زمين اطراف
قرآن با وانس تدبر تلاوت ، بر ترغيب
علوي ، سيره و اقوال در خدا باكتاب هميشگي انس و تلاوت
به را هدايت طريق وجويندگان اومومنين.دارد خاصي جايگاه
نجات راه و ميكند دعوت قرآن با دائمي انس و خواندن نيكو
او.ميداند آسماني كتاب اين به تمسك در را رستگاري و
:ميفرمايد
وعي قلبا لايعذب الله فان واستظهروه والقرآن اقرا"
بجوييد ، ياري خدا كتاب واز بخوانيد را قرآن (19)"القرآن
عذاب است ، داده جاي خود در را قرآن كه قلبي خداوند
.نميكند
وكثره القرآن بتعليم عليكم":ميفرمايد ديگر جاي در
بر (20)"فيالجنه الدرجات به تنالون عجائبه وكثره تلاوته
و كتاب اين هميشگي تلاوت و قرآن تعليم به باد شما
خواهيد دست بهشت درجات به وسيله بدين كه آن شگفتيهاي
.يافت
و زيبا بياني نهجالبلاغه ، خطبههاي از يكي در همچنين
:ميخورد چشم به باره اين در فصيح
فانه فيه تفقهوا و الحديث احسن فانه تعلمواالقرآن و"
واحسنوا الصدور شفاء فانه بنوره استشفوا و ربيعالقلوب
كه بياموزيد را قرآن و (21) "القصص احسن فانه تلاوته
را دلها كه بفهميد نيك را آن و است گفتار نيكوترين
شفاي كه خواهيد بهبودي آن روشنايي به و است بهار بهترين
كه كنيد تلاوت نيكو را آن و است بيمار سينههاي
.است تذكار و بيان سودمندترين
آموختن و يادگيري تلاوت ، به ترغيب بر علاوه (ع)علي حضرت
حتي و ميكند توصيه خدا كتاب آموزش و تعليم به قرآن ،
ميكند ذكر پدر بر فرزند مسلم حق عنوان رابه قرآن تعليم
علي للوالد وان حقا الوالد علي للولد ان":ميفرمايد و
شيءالا فيكل يطيعه ان الولد علي الوالد فحق حقا ، الولد
يحسن ان عليالوالد الولد حق و سبحانه الله فيمعصيه
(22)."القرآن ويعلمه ادبه يحسن و اسمه
پدر حقفرزندحقي بر را پدر و است حقي پدر بر را فرزند
خداي نافرماني جز چيز ، هر در فرزند كه بود آن فرزندان بر
او كه است آن پدر بر حقفرزند و برد فرمان را او سبحان ،
.دهد تعليم قرآنش و نهد نيكو نام را
و مينمايد توصيه را مصحف روي از قرآن قرائت (ع)امام
گونه اين را الهي آيات خواندن حين در خشوع و تدبر اهميت
:ميدارد بيان
و خشوع باترتيل ، و مصحف روي از را آيه صد روز ، در كس هر
به ميكند عطا او به ثوابي خداوند كند ، تلاوت تاني
را آيه دويست واگر است زمين اهل نيك اعمال پاداش اندازه
پاداش اندازه به او پاداش نمايد ، تلاوت كيفيت اين با
(23).است آسمان و زمين اهل اعمال
:ميخوانيم (ع)امام از ديگري روايت زمينه ، همين در
ليس الالاخيرفيعباده تدبر ، فيها ليس فيقراه الالاخير"
(24)."تفقه فيها
خيري هيچ نباشد ، وانديشه تدبر كه قرائتي در باشيد آگاه
.نيست خيري نيز نباشد تفقه و فهم كه عبادتي ودر نيست
آيات در تعمق و تدبر به را خود پيروان تنها نه (ع)امام
كتاب اين حرام و حلال بهاحكام بلكه ميكند ، توصيه قرآن
وسفارشهاي ميدهد فراوان اهميت بدانها كردن وعمل آسماني
:ميفرمايد مقامي در (ع)حضرت.دارد باره اين در موكدي
ادخله حرامه حرم و حلاله واحل حفظه و القرآن استظهر من"
وجب كلهمقد بيته اهل من عشره في شفعه و الجنه به الله
(25)."النار له
حلالش بكوشد ، آن قرائت و حفظ ودر جويد مدد قرآن از كه هر
بهشت داخل را او خداوند ;شمارد ناروا را وحرامش روا را
باشند ، آتش مستحق كه خاندانش از نفر ده درباره و گرداند
.دهد شفاعت
به عمل كه را قرآن قاريان ديگر ، جايي در همچنين (ع)امام
عذاب نميپرهيزند ، معصيت و گناه از و نميكنند قرآن آيات
اهل كه قرآن قاريان مقابل ، در و (26).ميدهد وعده شديدي
جايگاه و ميستايد را باشند خدا كتاب به عمل و تدبر
:ميفرمايد كه آنجا ميدارد ، معين برايشان رفيعي
او سايه جز كه روزي بود ، خواهند خدا سايه در قرآن حاملان
او بندگان خواص از و خدا اهل قرآن ، اهل.نيست سايهاي
(27).هستند
رخ نكته اين ،(ع)امام سخنان در تامل با بدينسان ،
تاني تامل ، با همراه كه است ارزشمند تلاوتي كه مينمايد
حاملان.باشد قرآن نوراني دستورات به عمل و معاني درك و
را خدا حرام كه هستند آنان قرآن ، اهل و خدا كتاب حقيقي
هدف اصولا.گزينند دوري معصيت و گناه از و ندهند انجام
و تلاش و بوده راستا اين در پيامبران ، بعثت و قرآن نزول
مقصد اين به دستيابي براي دين ، پيشوايان خودگذشتگي از
را مطلب اين مقامي در (ع)علي امام.است گرفته انجام مقدس
كتاب اين قرآن ، ميخواهم من":ميدارند بيان اينگونه
مورد دارم ، عهده به را مديريتش كه جامعهاي در آسماني ،
(28)."گيرد قرار عمل
بر تاكيد ،(ع)حسين به (ع)حضرت آن وصاياي آخرين از همچنين
الله والله":ميفرمايد كه آنجا است ، مطلب همين
!را خدا !را خدا غيركم ، به بالعمل يسبقكم لا فيالقرآن
پيشي برشما آن احكام به عمل در ديگري مبادا قرآن ، درباره
(29) ".گيرد
ترتيل معناي
ولا تبيانا بينه:ميفرمايند ترتيل معناي در (ع)امام
قلوبكم فزعوا لكن و الرمل نثر لاتنثره و الشعر هذا تهذه
(30)."السوره آخر احدكم هم لايكن و القاسيه
در و شود خوانده وضوح و روشني به قرآن كه است آن ترتيل
به نشود ، گرفته سرعت شعر خواندن مانند آن ، آيات قرائت
پراكنده شن دانههاي مانند آن ، كلمات و الفاظ كه گونهاي
را خود سخت قلبهاي (تاني با و آرام قرائتي با) بلكه.شود
به رسيدن قرائت ، هنگام در شما سعي و كنيد نرم و بترسانيد
.نباشد سوره آخر
كه ميآموزد قرآن قاري به ارزشمند ، سخن اين با (ع)حضرت
تاني و تامل بدون و سريع و تند نبايد الهي آيات تلاوت
بدون و سورهها ختم منظور به تنها كه قرائتي.باشد
خدا كتاب مفاهيم و معاني دريافت و عبرتآموزي و انديشه
.داشت نخواهد دنبال به زيادي پاداش و ارزش ميگيرد ، صورت
تصريح نكته اين به ديگر ، مقامي در (ع)امام چنانكه
و بترتيل المصحف في آيه مائه يوم كل قرا من":فرمودهاند
يعمله ما مقدار به الثواب من له الله كتب سكون و خشوع
(31)."الارض اهل جميع
آرامش و خشوع ترتيل ، به را قرآن آيه صد روز ، در كس هر
اهل نيك اعمال پاداش اندازه به پاداشي خداوند كند ، تلاوت
.مينمايد عطا او به زمين ،
القرآن ورتل" آيه در ترتيل معناي از ديگر ، روايتي در
:فرمودهاند پاسخ در ايشان.شد سوال (ع)امام از "ترتيلا
است عبارت ترتيل "الوقوف معرفه و الحروف تجويد الترتيل"
حين در وقف محلهاي شناخت و حروف تجويد قواعد رعايت از
حروف صفات رعايت را تجويد (ع)امام (32).قرآن قرائت
حفظ و ميدانند...و استعلا اطباق ، همس ، جهر ، :مانند
(33).كنند معنا حسن و تام وقف بر آگاهي را الوقوف
قرآن و تلاوت آداب
براي را شرايطي و آداب پيشگان ، تقوي پيشواي (ع) امام
به ترغيب را قرآن قاريان و ميكنند بيان قرآن تلاوت
.ميپردازيم آنها بيان به كه ميدارند آداب اين رعايت
تلاوت ، آغاز در "استعاذه" به را قرآن قاري ،(ع)حضرت
خداوند كه است لفظي استعاذه:ميفرمايد و ميكند توصيه
:شود آورده زبان بر قرآن تلاوت هنگام است داده فرمان
."الرجيم الشيطان من بالله فاستعذ القرآن قرات فاذا"
ميپردازند استعاذه لفظ توضيح و تفسير به (ع)امام آنگاه
.ميبرم پناه خداوند به يعني "بالله اعوذ":ميفرمايند و
و خيروشر او كه معناست اين به خداوند صفات از "السميع"
خداوند يعني "عليم".ميشنود را نهان و آشكار امور همه
و داشته وجود آنچه تمام و بدكاران و نيكوكاران افعال بر
.ميداند را اشياء چگونگي و كيفيت و است آگاه دارد
خيري هر از شيطان كه معناست اين به نيز "الرجيم الشيطان"
(34).است خداوند درگاه در شده رانده و ملعون و دور
خود قرآن قاري است شايسته كه ديگر آدابي بيان در (ع)امام
و ميكند ياد زدن مسواك از نمايد ، مودب بدان را
را آنها است ، قرآن براي راههايي دهانهايتان:ميفرمايد
(35).سازيد خوشبو زدن مسواك با
قرائت هنگام تباكي و كردن گريه خشوع ، و حزن كردن ، دعا
دين پيشوايان تاكيد مورد و پسنديده و مستحب امور از قرآن
توجه امر اين به خود سخنان در نيز (ع)اميرالمومنين.است
كردن دعا براي مغتنم فرصتي را قرآن قرائت و دارند
توصيه را كردن دعا قرآن ، ختم آداب در و ميشمارند
:ميكند نقل اينباره در حبيش زربن (36).ميدارند
.خواندم (ع)علي بر كوفه مسجد در را قرآن آخر تا ابتدا از
قرآن عرايس به فرمود (ع)حضرت آن رسيدم ، حواميم به چون
و آمنوا والذين) عسق حم از آيه بيستمين به وقتي.رسيدي
عندربهم يشاوون ما لهم الجنات روضات في الصالحات عملو
كه گريست قدري به (ع)حضرت رسيدم ، (الكبير الفضل هو ذلك
و كرد بلند را سرش آنگاه.ميشد شنيده او ناله صداي
دعا اين.بود آموخته او به (ص)پيامبر كه خواند را دعايي
اخلاص و المخبتين اخبات اسالك اني اللهم:است چنين
و الايمان حقايق استحقاق و الابرار مرافقه و الموقنين
و رحمتك وجوب و اثم كل من السلامه برو كل من الغنيمه
(37).النار من النجاه و بالجنه الفوز و مغفرتك عزايم
ختم را قرآن كه هنگامي (ع)علي امام كه شده روايت همچنين
و صدري بالقرآن اشرح اللهم:ميكرد دعا اينگونه مينمود ،
عليه اعني و لساني بالقرآن اطلق و بصري بالقرآن استعمل
(38).الابك قوه لا و لاحول فانه ابقيتني ما
توصيههايي نيز سور و آيات برخي تلاوت درآداب (ع)حضرت آن
چون:ميفرمايد نمونه عنوان به.است خواندني كه دارند
من ذلك علي نحن و:بگوييد پايان در خوانديد ، را تين سوره
يصلون ملائكته و الله ان" آيه به چون.الشاهدين
.تسليما سلموا و عليه صلوا آمنوا ايهاالذين يا عليالنبي
(ص)پيامبر بر بوديد ، هم نماز در اگر حتي رسيديد ، (39)
انزل ما و بالله آمنا قولوا:آيه چون.فرستيد صلوات
...بالله آمنا:بگوييد نموديم ، تلاوت را (40) "...و الينا
.آيه آخر تا
سبح قرائت از پس (ع)امام ميخوانيم ، ديگر روايتي در يا
(41).الاعلي سبحان:ميفرمايد الاعلي ربك اسم
استماع بوده ، (ع)حضرت تاكيد مورد كه ديگري آداب جمله از
به دادن گوش (ع)علي امام.است قرآن قرائت هنگام انصات و
آن انجام و حسنه را قرآن شنيدن هنگام سكوت و الهي آيات
:ميفرمايند و ميدانند الهي پاداش و ثواب موجب را
الثبير و ذهبا ثبير من خيرله القرآن من آيه استمع من"
قرآن از آيهاي به كه كسي (42) "بااليمن عظيم جبل اسم
براي طلا از عظيم كوهي اينكه از است بهتر دهد ، فرا گوش
.باشد او
به رفتار و عمل با بلكه خود ، گفتار با تنها نه (ع)علي
تفسير به عملا و ميدادند ارزنده درسهايي مردم به موقع ،
.ميپرداختند قرآن معارف
دارد ادامه
:پينوشت
.ص 107 خطبه110 ، همان ، -14.ص 156 خطبه 156 ، همان ، -13
همان -16.ص 182 خطبه 176 ، همان ، -15
.ص 119 خطبه 121 ، همان ، -18.خطبه 193 همان ، -17
بيروت ، دوم ، چاپ بحارالانوار ، مجلسي ، باقر محمد -19
ص 19 ج 89 ، ق ، ._ه الوفا ، 1403 موسسه
فيسنن كنزالعمال المتقي ، علي علاالدين هندي ، -20
ق ، ج 1 ، ._ه الرساله ، 1409 موسسه بيروت ، الافعال ، و الاقوال
.ص 529
حكمت همان ، -22.ص 107 خطبه 110 ، نهجالبلاغه ، -21
.ص 433 399 ،
.ص 211 همان ، -24.ص 20 ج 89 ، مجلسي ، باقر محمد -23
.ص 20 همان ، -25
مستنبط و الوسايل مستدرك طبرسي ، نوري حسين ميرزا حاج -26
التراث ، 1408 لاحياء آلالبيت موسسه اول ، چاپ المسائل ،
.ص 251 ج 4 ، ق ، ._ه
.ص 513 ج 1 ، پيشين ، هندي ، ابنحسام -27
.ص 266 ج 1 ، پيشين ، جعفري ، محمدتقي -28
.ص 321 نامه 47 ، نهجالبلاغه ، -29
.ص 20 همان ، -31.ص 216 پيشين ، مجلسي ، باقر محمد -30
بيروت ، ج 1 ، العشر ، فيالاقراءات النشر جزري ، ابن -32
.ص 209 بيتا ، دارالفكر ،
منشورات بيروت ، صافي ، تفسير كاشاني ، فيض ملامحسن -33
-34.ص 71 ج1 ، ق ، _ه للمطبوعات ، 1405 العلمي موسسه
.ص 214 پيشين ، مجلسي ، باقر محمد
القرآن ، فيعلوم الاتقان سيوطي ، عبدالرحمن جلالالدين -35
.ص 329 ج 1 ،
.ص 345 ج 90 ، مجلسي ، باقر محمد -36
.ص 209 همان ، -38ج 89 ، ص 206 همان ، -37
.بقره ، 135 -40.احزاب ، 56 -39
.ص 217 ج 89 ، مجلسي ، باقر محمد -41
.ص 20 همان ، -42
|