و خوب تئاتر قاضي تماشاگر دهيم اجازه
باشد بد تئاتر
نيمهشب روياي نمايش تلخ ماجراي از حكاك كريمي محمود
پاياني و دوم بخش - گويد مي تابستان
در حكاك كريمي محمود دكتر با گفتوگو بخش نخستين:اشاره
وي بخش آن در.رسيد چاپ به روز 13بهمن در و صفحه همين
سوي از نمايشش اجراي راه سر بر كه دستاندازيهايي به
نگارنده.كرد اشاره بود ، شده ايجاد دستاندركاران برخي
كه خواست كشور تئاتر مسئولان از بخش همان اشاره در نيز
به تا اما كنند ، ارائه دارند ، دراينباره توضيحي اگر
در چه) حكاك كريمي آقاي سخنان درباره توضيحي هيچ امروز
پاياني و دوم بخش.نشد ارسال (تكذيب در چه يا تاييد
پاسخگويي منتظر همچنان و ميخوانيم را گفتوگو
.تئاتريم دستاندركاران
مختاباد سيدابوالحسن:گفتوگو
جاي چوندر نيست ، خودم براي شخصا ميزنم حرفي اگر من
زبان از من.است فراهم برايم كردن زندگي امكان ديگر
جاي در نميتوانند اينكه بخاطر كه ميگويم سخن هنرمنداني
نميتوانند ايران از غير و باشند داشته هنري فعاليت ديگر
...و چاپلوسي و سربنهند مجبورند كنند ، زندگي ديگري جاي در
را حرفي اگر و ندارم را مشكل اين من خوشبختانه.كنند
هنرمندان اين تمام حرف نيست خودم حرف تنها ميكنم بيان
.است
شد؟ اجرا بار هفت شما نمايش اما *
دكور كارگاه به و برگشت ورق روز آن فرداي صبح بله -
دكور و بگذارند كنار را ديگر كارهاي كه شد داده دستور
.بسازند را ما نمايش
بود؟ چه رفتار تغيير اين دليل ميكنيد فكر *
را حرفش كه منصف انسان يك ميكنم فكر.نميدانم واقعا -
.بود فرشته او واقعا شايد.ديد را برنامه آن داشتند قبول
بودجه با خواستند را لباس ولي شد ساخته دكور بالاخره
به بيشتر روز چهار كه بود حالي در اين.بسازيم خودمان
لباس پول هزارتومان چهارصد و ميليون يكبود نمانده اجرا
پول اين نمايشي هنرهاي مركز طرف از اصلا كه كردم پرداخت
.نكرد پيدا برگشت
بودند؟ كساني چه بازبينها *
نمايش از بعد بودند نمايش اين بازبين كه آقاياني -
كاري مطمئنا زيرا.خوشحالم من و كردند پيدا درجه ارتقاء
.دادند انجام درست واقعا دهند انجام بود قرار كه
دليل به خواستند و آمدند اجرا شب سومين در... آقاي
اين.كند جلوگيري آن اجراي از دارد ايراد نمايش اينكه
حدود كه زماني از قبل ربع يك درست درخواست و اتفاق
نمايش شروع منتظر شده خريداري بليتهاي با تماشاچي چهارصد
به بگويم تماشاچيها به كه خواستند من از.داد روي بودند
دروغ من گفتم.نميشود اجرا نمايش فني مشكلات علت
تماشاچيها جلو در و بردند بالا زور به را من.نميگويم
اجرا و دارد فني اشكال نمايش كه بگويم تا خواستند من از
كه گفتند خودشان ايشان و نكردم را كار اين من.نميشود
تماشاچيها امانميشود اجرا نمايش فني اشكال علت به
خواهند بگويد كارگردان كه صورتي در گفتند و نكردند قبول
دليل به نمايش كه ميگويند ايشان" گفتم هم من.پذيرفت
متفرق را تماشاچيان بالاخره "نميشود اجرا فني اشكال
منطقه انتظامي مامور بار چندمين براي شد قرار و كردند
فتحعلي آقاي) نمايشي هنرهاي مركز از كه نفري چند و آزادي
من طرف از كه بزرگوار روحاني يك و (الوند آقاي و بيگي
من به داشت موردي اگر تا ببينند را نمايش بودند آمده
.كنم رفعش كه دهند انتقال
بيايند؟ خواستيد روحاني اين از شما *
كار در اشكالي اگر تا بيايند خواستم ايشان از من بله -
ديگران كه دارد وجود موردي اينكه يا نميدانم من كه است
يادتان.بگويند من به ايشان بگويند ، من به نميتوانند
نسلم هفت و هستم (ع)رضا امام خادم و مشهد اهل من باشد
اين خدمتگزار سال ده مدت به نيز خودم و بوده خدمتگزار
اين و رفتم آمريكا به تحصيل براي اينكه تا بودم بزرگوار
اسلام اصول به نتيجه در.شد نصيبم دور راه از افتخار
دارد وجود واقعا اشكالي اگر داشتم دوست و هستم معتقد
هيچ هم واقعا و نديدند كار در اشكالي هيچ ولي.شود رفع
.نداشت وجود اشكالي
بودند؟ آورده چه براي را انتظامي نيروي مسئول پس *
نيافتم پاسخي آن براي وقت هيچ نيز من كه است سوالي اين -
.باشد آن پاسخگوي بايد (وقت)نمايشي هنرهاي مركز مسئول و
اجرا وسط.شد تعطيل تماشاچي چهارصد حضور در بعد شب نمايش
آقايان مردمبرخي بچه و زن حضور در و كردند فحاشي گروهي
در جاهلها عصر در فقط من كه آوردند زبان به را كلماتي
از بعد بلافاصله.بودم شنيده تهران پائين خيلي مكانهاي
خواهش بازيگران از و كردم عذرخواهي تماشاچيان از من اين
ما گفتم و رفتم صحنه روي به.كنند ترك را صحنه تا كردم
جمهورمان رئيس كه ميكنيم زندگي زمانهاي در خوشبختانه
اين معتقدم اين بنابر ميكند ، صحبت گفتوگو و ديالوگ از
دوست را نمايشنامه اين دارند حق اندازه همان آقايان
داشته دوست را نمايش اين داريم حق ما كه باشند نداشته
آقايان از من.برود صحنه روي به آن ، ميخواهيم و باشيم
كجاي بگويند ما به و بيايند صحنه روي به كه خواهشمندم
تماشاچيان.نكردند قبول آقايان اما.است اشتباه ما نمايش
اين از و است منطقي من حرف كه گفتند و كردند اعتراض نيز
بدهند ، توضيح و بيايند صحنه روي به تا خواستند آقايان
.نكردند قبول آنها ولي
نبودند ، مركز به وابسته كه بودند گروههايي از شايد *
...يا و فشار گروههاي از مثلا
ولي.داشتيم را تصور همين نيز مانميدانم واقعا -
آنها.كرد ثابت را تصور اين خلاف داد رخ بعدا كه اتفاقي
.كنيم صحبت هم با بسته درهاي پشت تا كردند موافقت
بدون سالن آن در دقيقه ده و ساعت دو حدود چيزي تماشاچي
هيچ اما كرديم ، صحبت ما و نشست شود اجرا نمايشي آنكه
گفت آقايان از يكي كه حرفي تنها.نكردند بيان را اشكالي
:پرسيدم ".هستي تو مشكل حكاك آقاي":گفتند كه بود اين
عنوان به را من اسم ميتوانيد شما هستم من مشكل اگر"
را ديگر نفر يك نام و كنيد حذف مترجم كارگردانو
مركز با فردا را مشكل":وگفتند نكردند قبول ".بنويسيد
نمايشي مركزهنرهاي به فردا".كنيد حل نمايشي هنرهاي
مشكلات تا كنم متوقف را اجرا چند خواستند من از.رفتم
اجرا نمايش كه خواستند و نوشتند فكسي بلافاصله.شود تمام
.نشود
نكردند؟ بيان را دليلي هيچ *
اجرا هفت مجموعانمايش.نگفتند چيزي كه من به.خير -
رئيس.شد فروخته بليت هزار سه حدود ولي نداشت بيشتر
در نمايشي هنرهاي مركز وقت ارزيابي رئيس و مركز كنوني
اجرا در ضعف نمايش ، شدن تعطيل علت:كرد اعلام مصاحبهاي
.است تماشاچي استقبال عدم و
ضعف نمايشي اگر كه است اين بازبيني قواعد از يكي *
برود؟ اجرا نگذارند باشد ، داشته اجرايي
براي بليت هزار سه اگر كه اين سوالاست كه موردي -
دارد گنجايش تماشاچي سيصد فقط اجرا هر در كه سالني
را بليتها تمام است آمده فرد اين حتما يا شود ، فروخته
هزار سه اگر.است ريخته دور را آنها سپس و كرده خريداري
از بيشتر اجرا هر كه است معني بدين كنيم هفت بر تقسيم را
استقبال عدم دليل پس.است داشته تماشاچي سالن ظرفيت
تالار در را نمايشي زمان ، همان در درثاني نبود ، تماشاچي
ولي.داشت اجرا يك در تماشاچي هشت تنها داشتيمكه وحدت
اگر.داد راانجام خود اجراي پنج و چهل تمام نمايش همان
كه بسياربجاست ميكندپس فرق فرد به فرد از استانداردها
داده وي به نيز استانداردي ليست يك او شناسنامه همراه
ازدواجي چه و بخرم ماشيني نوع چه بدانم مثلامن.شود
تمام اگر اما.بخورم صبحانهاي چه حتي و باشم داشته
من نمايش كهدر حركاتي تمام چرا پس است ، يكي معيارها
سوم ريچارد نمايش در آن برابر چندين اتفاقميافتد
اما افتد ، مي اتفاق خون عروسي نمايش ميافتد ، در اتفاق
...نميشود تعطيل نمايش دو آن ولي ميشود تعطيل من نمايش
پايان اجرا هفت در تابستان نيمهشب روياي نمايش بالاخره
ولي.شد بيان تماشاچي استقبال عدم آن علت و پذيرفت
اگر كه پذيرفت صورت سويجوانان از شديدي اعتراضهاي
اعتراضهارا بخوانيد را سال 77 اسفند روزنامههاي
طرف از و نوشتند نامه من براي بسياري جوانان.ديد خواهيد
.خواستند معذرت من از نمايشي هنرهاي مركز
كرديد؟ چه آن از پس *
مولوي از نمايش بعدياميك كار رفتمو آمريكا به -
اين اجراي.ميشد صحبت زبان هفت با آنواحد در كه بود
به بارها.شد برنامهريزي آمريكا براي قبل سال دو از كار
گفتوگوي دفتر و رئيسجمهوري نمايشي ، دفتر هنرهاي دفتر
واقعادر وگفتم كردم آمادگي اعلام و نوشتم نامه تمدنها
ميكند ، گفتمانفرهنگها از صحبت ما رئيسجمهور كه زماني
مولوي و ايراني كارگردان يك با شهرنيويورك در نمايشي
شايسته كند ، اجرا آنواحد در زبان هفت با را ايرانينويس
نباشد حاضر حتي باشد ، نداشته نقشي نهتنها ايران كه نيست
شهروندان به و بيايد ايران به نمايش اين تا كند كمكي
ارجاع را نامه رئيسجمهوري دفتر.شود داده نشان ايراني
از فكس و ايميل.شود پيگيري تا ارشاد وزارت دادندبه
كار اين كردهاندبا اعلام كه دارم تمدنها گفتوگوي دفتر
يك وقتي طبيعتااقدامينشد هيچ اما موافقند ، بسيار
انجام را نمايش اين تهيهكنندگي كار آمريكايي تهيهكننده
نهتنها مسئولان.ميشود ثبت آنها نام به نمايش بدهد ،
كار اين ندادند اجازه حتي بلكه نكردند رابطه اين در كمكي
.شود آورده ايران به
ديده اجرا ايراني گروه طرف از.شد اجرا آمريكا در نمايش
با خواستند ما واز كردند تعريف پسنديدندو بسيار.شد
ايشان و باشيم جلسهايداشته "فريدزاده" دكتر آقاي
بخواهم بنويسمو مهاجراني آقاي براي نامهاي كه گفتند
"فريدزاده" آقاي.برود صحنه ايرانبهروي در تئاتر كه
مهاجراني آقاي به را نامه شخصا خودشان تا دادند قول
را راه سه و نوشتم صفحه دوازده در نامهاي من.بدهند
نمايشيو هنرهاي مركز اگر اينكه ابتدا.كردم پيشنهاد
به آنها بودجه با نمايش موافقهستند ، وزارتارشاد
سفر مخارج بازيگرانو مخارج و شد خواهد آورده ايران
راه.بود خواهد ايران براي درآمد تمام درعوض.شود داده
شود ، آورده ايران به گروه شخصي بودجه با نمايش اينكه دوم
در را مناسبي تئاتر سالن ارشاد و نمايشي هنرهاي مركز
نصف به نصف نمايش درآمد نهايت در بگذارند ، ما اختيار
رعايت با اجرا اجازه ما به فقط اينكه سوم راه.شد خواهد
تمام و نورپردازي تئاتر ، فضاي حتي شود ، داده ضوابط تمام
درآمد و داد خواهيم انجام خصوصي بودجه با را ديگر موارد
است شده داده كه اجازهاي خاطر به تنها درصد ده نيز را
يكسال از بيشتر نامه اينداد خواهيم ارشاد اداره به
از يكي سوي از البتهاست شده گذاشته مسكوت كه است
مهاجراني آقاي طريق از نامه اين كه شدهام باخبر دوستان
به هنري معاونت طرف از و شده داده ارجاع هنري معاونت به
نمايشي هنرهاي مركز و شده داده ارجاع نمايشي هنرهاي مركز
.نباشد درست خبر اين اميدوارم.است كرده بايگاني را نامه
.است تاسف بسي جاي باشد درست اگر اما
هنرمند گروه نام به گروهي "مولوي" نمايش اجراي از بعد
آن هدف كه شد تاسيس نيويورك در هزار دو سال در "محك"
گروه ايناست مختلف كشورهاي هنرمندان بين ديالوگ ايجاد
براساس و است غيرمذهبي و غيردولتي غيرسياسي ، كاملا
سياسي ، دخالت حق كه شده تاسيس آمريكا غيرانتفاعي قوانين
مختلف كشورهاي در شعبي گروه اين.ندارد را مذهبي و دولتي
به نيويورك هنري بنياد توسط يك و هزار دو سال در و داشت
در گروه اين شعبه.شد شناخته دوهزار سال برتر گروه عنوان
حدود و شد تاسيس محك هنرمندان بنياد عنوان به ايران
گروه اين وجود با اميدوارم.دارد عضو نفر هفتاد و دويست
هم با تا آيد بهوجود جهان هنرمندان تمام براي امكان اين
.ببريم سود جانبه دو ميخواهيم ما.كنند برقرار ديالوگ
ديگر و بشناسانيم ديگران به را فرهنگمان اينكه ابتدا
.ببريم بهره نيز ديگران فرهنگي پيشرفتهاي از اينكه
تئاتر پيشرفت درخصوص شما شده گفته موارد تمام از جدا *
چگونه بايد تئاتر مدير يك نظرتان به و داريد عقيدهاي چه
باشد؟
مدير اما باشد ، تئاتري حتما نيست مجبور تئاتر مدير -
هنرمند كه مساله اين به بايد.باشد فهميده بايد تئاتر
.باشد داشته ايمان است كردن خلق وجودش ، و عشقش و زندگي
بتوانند كه هنرمنداني تمام و است خالق او اينكه بهخاطر
آنها به بايد كنند برقرار ارتباط جامعه با خلقشان با
تحت بايد نيز فعاليت اين.كنند فعاليت كه داد اجازه
فرد كه است كارهايي آمريكا در مثلا.باشد قانون و ضوابط
پيش سال چند در هنرمندي مثلا.ندارد را آن انجام مجوز
آن روي بر مردم تا انداخت زمين روي بر را آمريكا پرچم
اعتراض نيز مردم.كرد اعتراض كار اين به دولت.بروند راه
كشورما دراست جامعه به رسمي توهين كار اين زيرا.كردند
وجود شكي هيچ آن در و شود رعايت بايد كه است قوانيني نيز
براي قوانين اين بايد قوانين رعايت محدوده در اما.ندارد
تمامي قوانين همين محدوده در و باشد يكسان هنرمندان تمام
بدهيم اجازه و باشند برخوردار امتياز نوع يك از هنرمندان
است طبيعي.باشد بد تئاتر و خوب تئاتر قاضي تماشاچي
.دارد دوست را لالهزاري تئاتر كه دارد وجود تماشاچياي
او كه تئاتري نوع.است خوبي بسيار هنرمند افشار سعدي
گروه.نيستم آن اجراي و انجام به قادر من ميدهد انجام
تئاتر ديگري عده زمان همين در دارند ، دوست را آن زيادي
وجود هم كنار در بايد اينها دوي هر.دارند دوست را ديگري
را مهم امر دو بايد تئاتر خردهپاي مديران.باشد داشته
نداشته دريوزهگري توقع هنرمند از اينكه اولكنند رعايت
به را كشورمان جوان هنرمندان كنند سعي نبايد و باشند
اينكه دومكنند تبديل رابطهساز و دريوزهگر عدهاي
انجام كه كاري نوع از جدا هنرمندان تمامي بدهند اجازه
را خود هنري فعاليت كشور قوانين محدوده در ميدهند ،
تعيين را بد يا خوب تماشاچي كه بدهند اجازهدهند انجام
تاسيس هنري گروه يك بدهند اجازه اينكه بهتر راه.بكند
بهوجود ايران در هنري گروه يك خواستم اجازه بارها.شود
تجاري موسسه هر يا و تاكسي همانند نيز تئاتر تا آورم
بودجه و بگيريم پول دولت از نبايد ما.باشد خودكفا ديگر
بليت و آمد خواهد تماشاچي باشد خوب كاري اگر.بگيريم
انجام را كار اين سينما براي كه همانگونه ميخرد
كار تئاتر كه بدهند هنرمندي هر به را امكان اين.ميدهد
جمهوري قوانين محدوده در و كنند سرمايهگذاري و كنند
داده آنها به نيز مالي كمك هيچ و بدهند انجام كار اسلامي
را او داد انجام صحنه روي بر را خلافي كار كسي اگر.نشود
به چرانتواند نكرد خلافي كار اگر.بيندازند زندان به
باشدكه كسي چاكر بايد هنرمند چرابپردازد خود هنري كار
!!دارد؟ را هنري مدير سمت
به تنها.هستم آمريكا دانشگاههاي از يكي رسمي استاد من
اين با و هوا اين در و آمدم ايران به سال هفت خاطر اين
هستم ، خودم سرزمين و هنر عاشق كه شدم كار به مشغول مشكلات
بيشتري پول من به ايران.ميآيد سرزمين اين از هنرمند
چون آثاري كردن كار با ميتوانم راحتي به من.نميدهد
نمايشي چرا بگذرانم ، را زندگيم ويليامز تنسي ميلر ، آرتور
كار كه نمايشي از34 چرا كنم؟ كار مولوي زندگي مبناي بر
اسطورههاي براساس آنها تاي پانزده يا چهارده كردهام
شده عجين من در داستانها اين كه خاطر اين به است؟ ايراني
.بدهم نشان خودم مردم به را اينها ميخواهم من.است
|