عاشورا حماسه در نويسي تاريخ الزامات
خطي نسخ گنجينه
عاشورا حماسه در نويسي تاريخ الزامات
(پاياني بخش) انسانيت فرهنگ شهيد (ع)حسين امام
را (ع)حسين امام شهادت داستان كه تواريخي اغلب *
:كه نمودهاند نقل را شگفتانگيز جريان اين نوشتهاند ،
عاشورا روز حساس ساعات در حضرت آن براي كار اندازه هر
بقا دار مسافر آن مبارك چهره ميگشت ، شديدتر
شكوفايي و انبساط از حكايت خود كه ميشد برافروختهتر
مينمود حضرت آن روحي
جعفري تقي محمد علامه ياد زنده
:ميگويد محاربي طعان عليبن
كه وقتي.رسيدم همه از آخر و بودم حر لشكريان با من))
من به را آب مشك ديد ، را اسبم و من تشنگي (ع)حسين امام
چه هر من.كن كج را مشك سر برادر ، :فرمود و نمود ارائه
ريختو مي مشك دهان از آب بياشامم ، آب ميخواستم
ناظر (ع)حسين امام موقع ، اين در !كنم چه نميدانستم
من و كرد خم را وسرمشك آمد و بود ، برخاست من حركات
(7)((.كنم سيراب هم را اسبم و بياشامم آب توانستم
فهم قابل كسي براي تنها بزرگ ، فضيلت اين اهميت و ارزش
و دوستيها فوق در را آن وكرامت بشري حيات حق كه است
امام قاعدتا.باشد داشته ايمان آن به و كند دشمنيهادرك
او آينده روز چند در نفر هزار همين كه ميدانست (ع)حسين
حيات ، حق اساسي ريشه شناخت براي.كرد خواهند قطعهقطعه را
سخنها غرب ، در چه و شرق در چه متفكران ، و نويسندگان
محرك وحماسههاي دادهاند نشان احساسات و گفتهاند
اين ملكوتي راز از پرده آنان از يك هيچ ولي سرودهاند ،
فراوان مفيد ، مطالب اگرچه برنداشتهاند ، عظما حقيقت
مستقيم ارتباط درك با تنها بزرگ راز اين اما گفتهاند
و سطحي معلومات با نه ميگردد ، آشكار خدا با حيات
!ذهني ساخته پيش اصول با همراه محدود مشاهدات
(ع)حسين امام ديدگاه از الهي حق اين با بيشتر آشنايي براي
.برميگرديم عقب به نينوا خونبار روزهاي از سال چند ،
كه ميشويم روياروي صفين جنگهاي باشعلههاي
آتش روزگار ، آن( 8) هاي((ماكياولي)) نظريات بنيانگذاران
(ع)عليبنابيطالب حقيقت و حق بزرگمرد برابر در را آن
كه بود كارزار آن در.بودند كرده روشن (ع)حسين امام پدر
حق شگفتانگيز مراعات شاهد تاريخ بار ، نخستين براي
نه)جانگرايي بزرگ فلسفه پيريزي و گشت ((حيات))الهي
.ديد را (جانپرستي
فرات پهناور شط ابيسفيان معاويبن:كه بود چنين جريان
بتوانند تا بست او لشكريان و (ع)علي امام روي به را
پاي از تشنگي با زماني اندك در را انسان هزار دهها
كه نبود اين جز نابخردانه نابكاري اين معناي !درآورند
پس ميخواهم ، سلطهگري و رياست من چون)) منطق اجراي براي
كه را انسان هزار دهها الهي حق ريشهدارترين ((حقم بر من
بر ديگر سال چند بتواند تا سازد نابود آنهاست ، حيات حق
همه من)):بگويد و بزند تكيه ((وسيله وديگران هدف من)) بالش
چه هر من))و ((!بخواهم ميتوانم وشرط قيد بدون را چيز
نبودن از (ع)علي لشكريان كه است طبيعي. ((است حق بخواهم
اطلاع بزرگوار آن به را جريان و افتادند مشقت به آب
.فرمودند صادر را فرات راه كردن باز دستور حضرت آن.دادند
چند يا يك كه آب مشكل و شد اجرا سرعت به حضرت آن دستور
.شد حل بودند ، آورده وجود به مسلمانان براي !اسلام مدعي
به مقابله خواستند (ع)اميرالمومنين لشكريان هنگام اين در
روي بر را فرات و درآيند انتقام در از و كنند مثل
با ،((حيات حق))آشناي بزرگترين آن !ببندند معاويه لشكريان
نه است ، انسانيت و انسان احياي براي جهاد)الهي منطق آن
بود ، انداخته جانش اعماق در ريشه كه(آنان كردن نابود براي
:فرمود و شد معاويه لشكريان روي به فرات شط بستن از مانع
به خدا از حق اين.نيست ما دست به آنان حيات حق اختيار
بگذاريد.دارد الهي مشيت به بستگي آن ، سقوط و آمده وجود
((.بخورند آب
دوحادثه فيزيكي نمودهاي جمعآوري به تنها كه مورخي آن
به (ع) حسين فرزندش و (ع)علي از بشري تاريخ كه]انسانساز
تحليل در كلمه يك حتي و كند قناعت [است سپرده خود وجدان
و عقل سوال اين براي پاسخي آيا نكند ، اظهار ارزيابي و
را حوادث اين چگونه مورخ تو)):كه است نموده تهيه وجدانش
برگ عدد چند بيسروته جنگل يك در گويي ?ميچيني هم كنار
ميداري خوش اين به دل و چيدهاي هم كنار را خشك چوب و
اين ودلي مغز چه با تو !نوشتهام تاريخ بشر براي من كه
را اضطرابآور يا وتحسينبرانگيز دهنده تكان پديده همه
آنها كنار از بياعتنايي كمال با و نموده جمعآوري
((?!ميگذري
گونه اين با بدانندكه بايد مورخان ، از دسته اين
مغز و دل كه اين يكي:ميدهند انجام كار دو تاريخنويسي
و ستمگري تكاندهندهترين و موثرترين مقابل در را خود
.ميخشكانند كننده تباه بيخيالي و قساوت با ستمديدگيها ،
به بياعتنايي و بيخيالي به را مردم:كه اين ديگر
مظلومان بر پيشهها ستم از كه وشكنجههايي مصيبتها
!ميدهند عادت ميشود ، وارد بينوا
به خدمتي انساني ، رسالت اداي با ميتواند موقعي مورخ ،
حوادث ، كلي نتايج علمي استنباط با كه بدهد انجام بشريت
در ارزشها ضد و ارزشها تعليم در را خود انساني وظيفه
(9).بدهد انجام اجتماعي و فردي حيات
همه آن با بشري سرگذشت كردن بازگو و ازجمعآوري اگر
و ستمگريها و هموارها و وسنگلاخها فرازونشيبها
براي تمدني ، و فرهنگي سقوطهاي و تكامل و ستمديدگيها
انساني زندگي آينده و حاضر وضع بهبود و اصلاح
نام به شده باطل كاغذهاي آن بر بايد نشود ، بهرهبرداري
صرف و مغزي گرانبهاي انرژيهاي آن بر و تاريخ كتابهاي
.كرد گريهها و خورد تاسفها عمر ، پرارزش اوقات
نظر به ضروري اهميت با مطلبي تذكر بحث ، اين تكميل براي
حوادث به نگرش در آگاه مورخ هر كه است اين مطلب.ميرسد
وضد ارزشها نوع دو با است ممكن تاريخي ، رويدادي و
:شود روياروي ارزشها
.ارزش ضد و ارزش كلي اصول -يكم نوع
با تاريخي رويدادهاي و حوادث تفسير و تحقيق كه است بديهي
از زيرا ندارد ، تاريخنگار منش با منافاتي هيچ نوع ، اين
به ديگر طرف از و شده بازگو كاملا واقعيات طرف ، يك
ضد و ارزشها مبناي بر واقعيات آن تفسيروتحليل وسيله
مسير در قدمي است ، بشريت عموم قبول مورد كه كلي ارزشهاي
شده برداشته عيني وواقعيات حقايق به مستند تربيت و تعليم
و بروز به مربوط رويدادهاي بيان در كه اين ماننداست
اقتصاد و فرهنگ كه را آن شرايط و علل تمدن ، يك اعتلاي
است ، بوده شايسته تربيت و تعليم و حقوقي دادگري و سالم
همراه تاريخنگاري گونه اين بگويد كسي اگرشويم متذكر
بشري ((معقول حيات)) به بزرگترينخدمت تفسير ، و تحليل با
قرآن در اگر شما.است نكرده مبالغهاي گونه هيچ است ،
آن همه ديد خواهيد كنيد ، دقت -مسلمين آسماني كتاب -مجيد
و تعليم براي است ، آمده الهي كتاب اين در كه داستانها
.ميباشد ارزشها ضد و ارزشها ارائه وسيله به بشر تربيت
اقليمي ، نژادي ، خصوصي ارزشهاي ضد و ارزشها -دوم نوع
.شخصي رويدادهاي و خاص فرهنگي
ضد و ارزشها چنين بيان براي مورخ كه نيست ترديدي البته
احتمال صورت در اگرچه ندارد ، الزامي وظيفه ارزشهايي
پيرامون تفسير و تحقيق از مانعي نيز آنها از استفاده
.نميشود ديده آنها
را (ع)حسين امام شهادت داستان كه تواريخي اغلب -5
:كه نمودهاند نقل را شگفتانگيز جريان اين نوشتهاند ،
عاشورا روز حساس ساعات در حضرت آن براي كار اندازه هر
بقا دار مسافر آن مبارك چهره ميگشت ، شديدتر
شكوفايي و انبساط از حكايت خود كه ميشد برافروختهتر
راه شهيد آن ياران خواص از بعضي.مينمود حضرت آن روحي
حال در برافروخته ، چهره آن زيبايي مشاهده با انسانيت ،
:ميگفتند يكديگر به حضرت آن به اشاره
(10)((!نميترسد مرگ از وجه هيچ به كه (ع)حسين به بنگريد))
كه وقتي نبايد است ، بشري سرگذشت طرح متصدي كه كسي آيا
بشر به ديد ، تاريخ صحيح درمنابع را محيرالعقول پديده اين
:بگويد
سختترين مورد در كه آدمي روح عظمت با نيروي است اين))
مسابقه ميدان در تكاپو جهت به شكننده ، وشكنجههاي زجر
وشكوفايي مسرت احساس مرد ، پيروزمندترين همانند كمال براي
((.باشد داشته
به اگر يا مينويسيد ، شما خود عزيز ، مورخان آقايان -6
مطرح را (ع)حسين امام خونين قصه وقايع كه كتابهايي
بزرگي به ولي كوچكنما رويداد اين كنيد ، توجه نمودهاند
اوايلشبتاسوعا ، كه ديد خواهيد را انسانيت
شقي و خبيثترين از نفر چند از يكي -شمربنذيالجوشن
مزدور زياد عبيداللهبن ازطرف -انساني نوع افراد ترين
و ابوالفضل حضرت براي نامهاي امان يزيد ، خودباخته
جنايتكار پليد آن با مادر طرف از كه او برادران
(ع)حسين امام خيمههاي نزديك و داشتند ، آورد خويشاوندي
خود ، كثيف زعم وبه نمايد ابلاغ را اماننامه آن كه آمد
وقتي!بدهد نجات مرگ از را (ع)حسين امام عزيز ياوران آن
خواهر فرزندان هستند كجا)):زد نعره خيمهها نزديكي در كه
پاسخ پيوسته ، خدا امان به و گذشته جان از ياوران آن ((?ما
((.بدهيد پاسخ را سخنش)):فرمود شهيدان سرور.نگفتند را او
ارزشهاي ديدگاه از پاسخ ، اين(است خبيث و پليد اگرچه)
و او لشكريان و حر به (ع)حسين امام كه آبي آن با انساني ،
.برميآيد الهي ريشه يك از داد ، آنان اسبان به حتي
:پاورقي
.ص 113 قمي ، محدث المهموم ، نفس -7
-1469)ايتاليايي فيلسوف ماكياولي ، برناردودئي نيكولودي -8
است زندگي ، بيشرافتي مشي خط كه ميگفت اوصريحا.(م 1527
خلاصه.است عادي مردم الزامات و قيودات تمام فوق شاه و
:است قرار بدين او نظرات
محترم را كس هيچ خود ، جز -ب. باش سود پي در هميشه -الف
-د.ميكني خوبي كه كن وانمود چنان اما كن ، بدي -ج.مدار
-و.باش خسيس -_ه.كن تصاحب ميتواني را چه هر و باش حريص
دشمنان -ح.بده فريب را ديگران -زباش درندهخوي و خشن
زور به مردم ، با رفتار در -ط.بكش را دوستانت حتي و
] كن متمركز جنگ راه در را خود كوشش تمام -ي.شو متوسل
چاپ بدرهاي ، فريدون ترجمه توماس ، هنري فلسفه ، بزرگان
تفسير و ترجمه -ص 373 فرهنگي ، و علمي انتشارات
[صص 199213 ج 5 ، جعفري ، محمدتقي نهجالبلاغه ،
به بشري رويدادهاي چيدن هم كنار كه نقصي بزرگترين -9
اغلب كه است اين دارد ، انساني علوم در عنوانتاريخ
يك به منحصر شود ، صادر بشر از كه فيزيكي رفتاري نمودهاي
محتمل علل از علت چند يا يك بلكه نيست ، مشخص چيز
در ما مثال ، عنوان به.بياورد وجود به را آنها ميتواند
به يونان و ايران ميان جنگهايي كه ميخوانيم تواريخ
داشته اقتصادي علت يا جنگها ، اين اما.است پيوسته وقوع
اختلافات يا ايدئولوژيك تضادهاي انتقامجويي ، علت يا
حال.سلطهجويي يا و زمامداران كبر و غرور يا و زميني
را مزبور علل از يك كدام جنگها ، اين حقيقت فهم براي
?بياوريم حساب به بايد
از الاخبار معاني از نقل و 152 ، صص 151 المهموم ، نفس -10
.(ع)محمدباقر امام
خطي نسخ گنجينه
علوم فرهنگستان خاورشناسي خطيموسسه نسخ گنجينه
به دنيا خطي نسخ گنجينههاي باارزشترين از يكي ازبكستان
وبه يافته تشكيل م سال 1943 در موسسه اين.ميآيد حساب
اين در حاضر حال در.است كرده پيدا گسترش زمان مرور
اثر هزار بر 50 بالغ و خطي نسخه هزار از 60 بيش گنجينه
.ميشود نگهداري سنگي چاپ
فارسي ، عربي ، زبانهاي به گنجينهمحفوظند در كه آثاري
قزاقي ، ايغوري ، پشتو ، تاجيكي ، تركمني ، اردو ، ازبكي ،
رشتههاي به آثار اين.تاليفگرديدهاند آذري و تاتاري
فلسفه ، فقه ، حديث ، تفسير ، قرآن ، :مانند علوم از مختلفي
زبان ، تاريخ ، ادبيات ، شيمي ، رياضيات ، هندسه ، نجوم ، تصوف ،
.دارند اختصاص امثالهم و جغرافيا طب ،
كه كريماست قرآن از گنجينهنسخهاي قديمترينكتاب
بيش كه اين با نسخه اين.است شده هجريكتابت يكم قرن در
ارزشي از كتابتش ، زمان خاطر به ولي نيست ، ورق يك از
قرآن نسخه اين روايتي ، بنابر.است برخوردار فوقالعاده
در بار اولين شدهو سوريهآورده تيموراز امير امر به
را نسخه اين از بخشي.است شده نگهداري ((سبز شهر)) مسجد
در آن ديگر بخش و بردهاند ((پطربورگ سانكت)) به روسها
برگ دوازده فعلا.است رفته بين از شوروي اتحاد دوران
در برگآن يك و بخارا در آن برگ دو سبز ، شهر در آن
برخي.ميباشد محفوظ خطيموسسهخاورشناسي گنجينهنسخ
خليفهعثمان عهد در قرآن اين كه برآنند پژوهشگران از
.است شده كتابت (ع)علي حضرت يا(رض)
كريم قرآن از ديگري قديمي نسخه موسسه اين در همچنان ،
كتابت كوفي خط با ميلادي نهم سده در كه است موجود نيز
.ميخورد چشم به نيز ثلث ازخط آثاري آن در اما است ، شده
موجود نيز قرآن از ديگري نسخه گنجينه اين همچنيندر
هر اين در ولي.است شده كتابت ميلادي نهم قرن در كه است
علائم به توجه با فقط و نشده ثبت كتابت سال نسخه دو
نهمميلادي سده به كه ميتوانگفت تقريب به نسخهشناسي
ابن((غريبالحديث)) قديمي ، نسخ گونه اين ازاست مربوط
سده اواخر در كه ميباشد(هجري سال 222 به متوفي)سلام
.است شده ميلاديكتابت نهم
انديشمند و شاعر نفر هزاران از متعددي آثار گنجينه در
رازي ، فخرالدين الترمذي ، امام امامالبخاري ، قبيل از
الخوارزمي ، فارابي ، بيروني ، ابوريحان ابنسينا ، ابوعلي
نظامي دهلوي ، اميرخسرو المرغيناني ، زمخشري ، برهانالدين
خيام ، شيرازي ، عمر شيرازي ، سعدي حافظ خواجه گنجوي ،
نگهداري نوايي و جلالالدينبلخي مولوي فردوسي ، جامي ،
.ميشود
جا اين در كه الرازينيز ابوبكر((اسرالاسرار كتاب))
.ميآيد شمار به دنيا در فردي به منحصر نسخه است ، محفوظ
شده ترجمه و تحقيق كريموف.ا.ع ازبك محقق طرف از اثر اين
بيروني ((التفهيم)) كتاب خطي نسخه اينها ، از گذشته.است
كه ابنسينا ((فيطب القانون)) ميلادي ، سيزدهم قرن در كه
در كه بيك الغ ميرزا((كورگاني جديد زيج))شانزدهم ، قرن در
گنجينه اختيار در شدهاند ، كتابت پانزدهمميلادي قرن
.است
پيرامون و شده ترجمه محققان طرف از آثار اين از تعدادي
((قلندرنامه)).است پذيرفته انجام نيز تحقيقاتي آنها
كه است دنيا در نسخ آن از جلد ، نيز در 5 قلندر ابوبكر
حال در و تاليفشده فارسي به كريمه در هجري سال 720 به
قديمتريننسخه.ميآيد شمار به نوادرگنجينه از حاضر
مسعود تاليف(ميلادي شانزدهم قرن) ((ابوالخيرخاني تاريخ))
نسخه همچنان.است اختيارموسسه در كوهستانينيز ابن
((الاشياء خواص من باالدوا الاكتفا)) كتاب فرد به منحصر
در كه الهيتم ابن ابناسحاق ابوالمطربعبدالرحمن تاليف
در اكنون ميكرد ، زندگي اسپانيا در ميلادي دهم قرن
((الصحيح المجامع)) كريم ، قرآن.ميشود نگهداري گنجينه
طرف از نيز الترمذي امام ((محمديه شمايل))البخاري ، امام
است ، يادآوري به لازم.شدهاند وتحقيق ترجمه ما محققان
.است موجود نيز اسلامشناسي موسسهبخش در كه
و پرآوازهترين از كه شيرازي حافظ خواجه اصلي دستخط
نگهداري گنجينه اين در نيز است ، دنيا شاعران بزرگترين
سه دهلوي خسرو امير كليات از شيرازي حافظ خواجه.ميشود
ثبت طريق بدين را اسمش آن پايان در كرده ، كتابت را مثنوي
الحافظ شمس به الملقب ابنمحمد محمد محمدابن)):است كرده
((.(ميلادي 1355) هجري كتابت 756 سال شيرازي ،
آسياي و ايران محققان سياسي و علمي و فرهنگي روابط
دوري خيلي گذشتههاي به ازبكستان ، بويژه ميانه
رازي ماوراءالنهريابوبكر مثلاانديشمندان.برميگردد
در ابتدا در ابنسينا اينكه.دانستهاند خويش استاد را
تاليف خودرا آثار آنجا در و برده سر به خوارزم و بخارا
تحقيقو به آنجا در و رفته ايران سپسبه و است كرده
ديگري مثال.است نموده وفات همانجا در و داده ادامه تاليف
(ميلادي وفات 983) البخاري ربيع ابوبكرگفتههاست اين بر
به را ((فيالطب المتعلمين هدايه)) خود رازي شاگردان از
نوشتن موقع آن در كه آن حال است ، كرده تاليف فارسي زبان
به اسماعيلجرجاني.است بوده زبانعربيمرسوم به
ذخيره)) قبيل از آثاراو از برخي و آمد خوارزم
پانزدهمميلادي قرن در.شد نوشته دراينجا((خوارزمشاهي
آثار اينجا در و سمرقندآمد به الكرماني عوض ابن نفيس
.نوشت را ((والعلامت اسباب شرح)) خود معروف
(ميلادي سال 1786 متوفيبه) حسرت محمد سيد مشهدي طبيب
((صحت نظام)) عنوان تحت منظومهاي آنجا در هم و زيست مرو در
مقاله اين نگارنده ترجمه و تحقيق به اثر اين.سرود را
.است رسيده چاپ به (حسني.م)
خيام ، سعدي ، عمر حافظ ، قبيل از را شاعراني ازبك مردم
و ميشناسند خودي شاعران بهعنوان مولوي و فردوسي
فراوان عشق با ازبكي طريقترجمههاي از را آثارشان
و ازبكستان محققان وعلمي فرهنگي روابط.ميكنند مطالعه
ادامه قديمي سنتهاي دنبال به نيز امروز زمان در ايران
مسافرت ايران به سال هر ازبكستان محققان از بسياري.دارد
به خود سفر ضمن ايران انديشمندان همچنين ، و ميكنند
در.ميآورند عمل به ديدار نيز ما موسسه از ازبكستان ،
رسيده امضا به نيز دادي قرار فرهنگي و علمي روابط راستاي
اسلامي جمهوري سفارت كارمندان از ما مورد دراين و است
زيرا.ميكنيم قدرشناسي اظهار ازبكستان جمهوري در ايران
را مجلاتايران و روزنامه كتاب ، تازههاي آنها توسط ما
كتابهايي تعداد حاضر حال در.مينماييم دريافت موقع به
از 500 بيش است ، شده تقديم ما به ايران سفارت سوي از كه
اتاقي در استفادهمحققان جهت كتابها اين.است كتاب جلد
.ميشود نگهداري مخصوص
زبان به ما گنجينه آثار سيدرصد از بيش كه گفت ، بايد
.ع ازبكستان محققان حاضر حال در.است فارسيتاليفشده
محققان همكاري با يف موسي.ش و بورييف.ع بايف ، اورون
وتهيه تنظيم را گنجينه فارسي آثار فهرست ايراني ،
در جلد دو)است شده چاپ آن از جلد دو تاكنون كه ميكنند
حميد گنجينه فارسي آثار فهرست. (ص سال 1378261 جلد يك
و علمي مقالاترسيد چاپ به ايران در نيز سليمانوف
مطبوعات در ازبكستانپيوسته محققان و دانشمندان پژوهشي
.ش ازبكستان مينياتوريست و محقق.ميرسد چاپ به ايران
.است مشغول تحقيق به ايران در كه است مدتي محمدجانوف
محققان فرهنگي و همكاريهايعلمي و روابط اينكه ، خلاصه
و ديريندارد پيشينهخيلي ايران محققان با ازبكستان
.داشت خواهد ادامه همچنان ايننيز بعداز
حسني محمود
|