سپتامبر يازدهم براي جايزهاي
پنجره
فلسطين در قلم و دوربين با
سپتامبر يازدهم براي جايزهاي
تايمز نيويورك تحريريه اعضاء
ايزدپناه پارميس
جوايز اهداي سالگرد ششمين و هشتاد آوريل هشتم دوشنبه روز
جايزه بر سپتامبر يازدهم حادثه.شد برگزار پوليتزر
نيويورك جوايز اهداي مراسم در و كرد حكمراني نيز پوليتزر
جايزه هفت و شد رقابت از عرصه اين فاتح تايمز
خود به را ويژه جايزه چهارده ميان از روزنامهنگاري
را معتبر جايزه اين تايمز نيويورك تحريريه.داد اختصاص
يازدهم حملات از پس منظم طور به كه ويژهاي بخش براي
دريافت رسيد چاپ به "ملت يك چالش" عنوان با سپتامبر
شدگان كشته از تن هزار سه و حادثه اين به پرداختن.كردند
پوليتزر جايزه از دوره اين در كه بوده موضوعاتي اهم از
جوايز اهداكنندگان و منصفه هيات.است شده توجه آن به
را مراسم اين برگزاري سالگرد ششمين و هشتاد كه پوليتزر
:گفتند چنين باره اين در داشتند برپا كلمبيا دانشگاه در
به و دردآور واقعه اين به منسجم و فراگير دادن پوشش"
روايتها اين جامع گسترش و بسط و قربانيان كشيدن تصوير
".است داشته قرار اهميت اول درجه در جهاني و محلي صورت به
گزارش براي را ژورنال والاستريت روزنامه داوران ، هيات
تشويق مورد "شرايط دشوارترين تحت" عنوان با حملات ويژه
درباره روزنامه اين تحريريه دبير اشتايگر پل.داد قرار
:است گفته پوليتزر جايزه
بلكه نيست سردبيران خبرنگاران ، به متعلق تنها پوليتزر"
كامپيوتري ، گوناگون سايتهاي مسئولين حمايتهاي به
كنندگان توزيع حتي و اجرايي امور مسئولين و صفحهبندها
و پوليتزر جايزه دو تايمز نيويورك.دارد تعلق روزنامهها
و پايداريها شرح و وقايعنگاري خاطر به عكاسي
خود آن از را افغانستان و پاكستان در مردم ايستادگيهاي
تشويق با تايمز نيويورك اجرايي سردبير رينز هاول.كرد
بيش گذشته سال رويدادهاي و اخبار تمام":گفت خود اعضاي
بوده تاثيرگذار ما مطبوعات بر ديگري تاريخي واقعه هر از
".است داده قرار آزمايش مورد را آنها و
براي دهلينو ، در تايمز نيويورك دفتر مدير بيراك بري
جايزه جنگ ، دوران طول افغانستان مردم زندگي به خبري پوشش
.كرد خود آن از را بينالمللي گزارش بهترين
براي پوليتزر جايزه برندگان از يكي نيز پست واشنگتن
تحليلهاي تجزيه و تفسير و روايت اخبار به دادن پوشش
.است بوده "تروريسم عليه آمريكا جنگ" درباره گوناگون
خبري پوشش خاطر به تايمز نيويورك از مورگنسون گرتچن
از ديگري جايزه والاستريت ، درباره صريحاش و جامع
.داد اختصاص خود به را پوليتزر
ظاهر خاطر به را جايزه تايمز لسآنجلس نويسنده شگل بري
فرزندش مرگ در سهلانگاري و غفلت با كه پدري چهره ساختن
.داد اختصاص خود به است بوده مقصر
دشواري بسيار دوره":گفت چنين جايزه دريافت از پس شگل
متقاعد را خود ميخواستم صبح هر زيرا گذاشتم پشتسر را
نه ، يا دارد را آن ارزش ميدهم انجام آنچه آيا كه كنم
قرار توجه مورد چندان آن خبر كه نميكردم فكر هرگز حتي
باب و راكسين آلكس به مقاله بهترين ويژه جايزه.گيرد
كه آنها مقاله و گرفت ، تعلق تايمز لسآنجلس از سپيچن
بوده ، بيخانماني و رواني بيماريهاي پيامدهاي درباره
از پس راكسين.است كرده خود آن از را بهترين عنوان
و خرسندي احساس وجود با" ;داشت اظهار جايزهاش دريافت
كه شوم يادآور بايد دارم جايزه اين دريافت از كه شادماني
طور بهاست باقي چاره بدون همچنان اجتماعي معضلات اين
هفت حدود ما دفتر از دورتر متر چند بيخانماني مرد مثال
".ميكند زندگي زباله از انبوهي روي بر كه است سال
طي در بار سومين براي پوليتزر كاريكاتور بهترين جايزه
ساينس كريسشن روزنامه از "بنت كلي" به گذشته سال چند
به پوليتزر داستان ويژه جايزه.گرفت تعلق مونيتور ،
ويژه جايزه ،"امپراتوري سقوط" قصه براي روسو ريچارد
Top) زيردست سگ رئيس ، سگ براي لوري سوزان به نمايشنامه
مناند لوييس به تاريخ ويژه جايزه و (dog / Under dog
و عقايد از روايتي و داستان كه "متافيزيك باشگاه" براي
براي مككولاف ديويد.آمريكاست در قبول قابل نظريات
پوليتزر بيوگرافي جايزه برنده "آدامز جان" حال شرح توصيف
شعر براي را پوليتزر شعر بهترين جايزه دنيس كارل و شد
و مخترع برانت هنري.داد اختصاص خود به "عمل در خدايان"
بسيار شيوه موسيقيدانها براي كه فضايي موسيقي پايهگذار
قطعه براي پوليتزر موسيقي جايزه برنده است مناسبي
.شد "يخي سرزمين"
تاكنون سال 1976 از كه پوليتزر جايزه برنده ساله شگل 52
:گفت چنين خود مقاله درباره دارد فعاليت مطبوعات عرصه در
را زندگي دشوار شرايط و اخلاقي حقايق داستان من چند هر"
تعلق من به جايزه كه نميانديشيدم هرگز اما كردم روايت
و نويسنده روياي جايزه ، اين دريافت كه زيرا گيرد ،
همدردي و دلسوزي حس تا داشتم سعي من.است روزنامهنگار
هيات اعضاي از يكي ".كنم منتقل خوانندگان به را خود
سپيچن باب و راكسين الكس به جايزه كننده اهدا و داوران
از الكس و باب حقيقتا":گفت چنين سال مقاله بهترين براي
در جستوجو و زندگي كه زيرا برآمدند دشواري كار پس
و صريح روايت و اخبار بهترين تهيه و شهر مناطق بدترين
خبرنگار دو اين ".است ارزشمند بس كاري واقعيات از روشن
دهه اوايل از كه ساله راكسين 41 و ساله سپيچن 48 باب
اين تهيه براي داشتهاند همكاري تايمز روزنامه با 1980
و بزرگراهها كوچهها ، پس كوچه گذرگاهها ، تمام مقاله
تا گذاردند زيرپا را ساخت نيمه خانههاي فقيرنشين ، مناطق
جامعه زشتيهاي و واقعيتها با مطابق مقالهاي بتوانند
را مردم اين زندگي در جاري دشواريهاي تمامي و كنند تهيه
.كشيدهاند تصوير به
و بيخانمانها معضل":گفت چنين مقالهاش درباره چن سپي
بر در را رواني بيماريهاي كه آن از ناشي پيامدهاي
جوامع از بسياري كه است مشكلاتي اساسيترين از ميگيرد
آن به ما كه است شرمآور بسيار و هستند روبهرو آن با
و ديرينه معضل اين به تنها كه شدهايم جايزه برنده دليل
اما.نيافتهايم آن براي راهي هنوز اما پرداختهايم كهنه
سرشار قلبهاي از ما نوشتههاي تمامي كه شوم يادآور بايد
موفقيت اين آنچه شايد و است برخاسته شفقتمان و تالم از
همين است آورده ارمغان به ما براي مطبوعات عرصه در را
گزارش بهترين جايزه دريافت با پست واشنگتن ".باشد نكته
برنده بار سيوهفتمين براي ملي ، گزارشهاي و تحقيقاتي
.شد پوليتزر جايزه
از كوهن سارا همكاري با هايمن اسكات و هارويتز ساري
اين براي را پوليتزر ويژه جايزه پست ، واشنگتن خبرنگاران
ماجراي از برداشتن پرده با آنها آوردند ارمغان به رسانه
با كه كلمبيا مستقيم و اساسي نقش تشريح و كودك مرگ 229
خواهان شد ، كودكان اين مرگ باني بيمبالاتي و سهلانگاري
و تحقيقات.شدهاند كودكان حال رفاه و محافظت سطح ارتقاي
تا انجاميد طول به سال دو مدت به نشريه اين جستوجوهاي
و گسترده تحقيقات و آورده دست به روشني و قطعي نتايج
.دادهاند انجام حقيقت بر مبتني گزارشي تهيه براي فراگير
راي و سال 2002 پوليتزر مراسم اهداي در توجه قابل نكته
نمايشنامه بهترين جايزه برنده كه است آن داوران هيات
طي كه است آفريقايي زن نخستين پاركز ، لوري سوزان پوليتزر
دريافت را جايزهاي چنين مراسم اين برگزاري سال چندين
،"زيردست سگ رئيس ، سگ" عنوان با او داستان.است كرده
كه است بوث و لينكلن نامهاي با سياهپوست برادر دو روايت
.رفت خواهد صحنه روي به برادوي در جاري هفته يكشنبه روز
چاپ به نيز را ديگري كتابهاي اين از پيش پاركز لوري
مرد آخرين مرگ" عنوان با كتابي سال 1991 در.بود رسانيده
اثر سال 1996 و "جهان اين گستردگي نهايت در سياهپوست
نوشته آخرين رسيدهكه چاپ به او از "ونوس" نام با ديگري
به برايش را پوليتزر جايزه و بوده موفقيتآميز بسيار او
جوايز برندگان فهرست در آنچه اما.است آورده ارمغان
حدودا كه است تايمز نيويورك ميخورد ، چشم به پوليتزر
ساير از زيرابيش كرده ، خود آن از را جوايز از نيمي
كرده اشاره سپتامبر يازدهم واقعه به مطبوعات و رسانهها
.است
پنجره
روسيه رسانههاي سرانجام ورشكستگي
سادات رضا:ترجمه
بالتيمورسان:از
رقيبي عنوان به عموما كه روسيه خبري بنگاه يك ديگر بار
ميشود شناخته كرملين كنترل تحت رسانههاي برابر در جسور
رسانهاي نهاد اولين.است شده مواجه شديد مالي مشكلات با
شبكه شد خارج گردونه از و آمده در زانو به قبل سال كه
و برنامهها پخش به كه بود (NTV) وي تي ان تلويزيوني
و متوازن عنوان هيچ تحت تنها نه كه ميپرداخت اخباري
هم مشكلآفرين و مخرب گاهي بلكه نميشد قلمداد بيطرف
.بود
يكي عنوان به گاسپروم گاز و نفت دولتي شركت كه هنگامي
روسيه تجاري قوانين براساس وي تي ان جزء سهامداران از
كاركنان شد شبكه اين بدهيهاي وضعيت به رسيدگي خواستار
را خود فعاليت و شدند (T6V) شش شبكه راهي همگي وي تي ان
اويل ، لوك شركت كه نپائيد ديري اما گرفتند سر از آنجا در
خواستار شش شبكه در خود سهام به اتكاء يا روسيه نفتي غول
.شد شبكه اين تعطيل
طريق همين به هم ايوگي پرطرفدار مجله و سگودينا روزنامه
.است رسيده گازتا نووايا به نوبيت اكنون و شدند زمينگير
روزنامههاي به مسكو كه زماني از بيش سال چند هنوز
قابل غير قطعا و بيمسئوليت گاه ده ، زيان خصوصي رنگارنگ
اين مالكان اندك اندك.است نگذشته ميباليد خود سركوب
تحريك و جنجالآميز رويكرد از ديگري از پس يكي رسانهها
دلايل تصميمي چنين اتخاذ البته كه شدند خسته كنندهشان
نفوذ و تاءثيرگذاري بيشك آن از بخشي كه داشت بسياري
از پس مريز و كجدار خطمشي اين.است كرملين منصبان صاحب
حدودي تا رسيد جمهوري رياست به پوتين ولاديمير آنكه
بود روزنامهاي همان كماكان گازتا نووايا اما شد تلطيف
نشان رغبت شجاعت نيازمند و دردسرساز اخبار انتشار به كه
.ميداد
در مييابد انعكاس روزنامه اين صفحات در چچن بنبست
نظر نقطه از وقايع پردازش به روزنامهها ساير كه حالي
به مجله اين اخير شمارههاي درميكنند بسنده كرملين
خواستههاي به روسيه دادستاني بيتوجهي موضوع
و است شده پرداخته كورسك زيردريايي قربانيان خانوادههاي
توجه با كه كرده پيشبيني كشور اين اقتصاد با رابطه در
بر دولت نظارت و كنترل احياي براي پوتين تلاش به
بحراني سوي به را كشور ديگر بار وي روسيه ، بزرگ شركتهاي
با گاه نشريه اين گزارشهاي.داد خواهد سوق اقتصادي
شد موجب يكبار حتي و است شده مواجه تندي برخوردهاي
.بگريزد وين به گازتا نووايا مسئول مدير آناپوليتكفسكي
جريان در نشريه اين.است راه در بدتري خبرهاي اكنون
مورد در اكاذيب انتشار به آن در كه پروندهاي به رسيدگي
چنان محكوميت اين و شد محكوم بود شده متهم قضايي فساد
حيات به احتمالا كه داشته وارد بدان خساراتي و صدمات
گرفته نظر در جريمه ميزان.داد خواهد پايان گازتا نووايا
تاريخ در مشابه موارد از بيش مراتب به نشريه اين براي
.است روسيه قضايي
اين درپس كرملين دستان مشابه پروندههاي همه بسان
حاكميت اينكه اما نيست مشهود كامل طور به پروندهها
بديهي امري دارد نقش احكامي چنين صدور در روسيه مركزي
صدور به توجه با شش شبكه كاركنان از برخي كه هرچند.است
عرصه در بود خواهند قادر دولت سوي از فعاليت مجوز
آزاد رسانههاي اما بمانند باقي رسانهاي فعاليتهاي
را رسانهها اين همچنين و نيستند قدرت بازي مهرههاي
كه دانست دموكراتيكي جامعه از بياهميت چيزي نميتوان
.دارد باور را آن ميكند ادعا پوتين
دو هر كشيدن آغوش در رابراي بيشماري فرصتهاي روسيه
خود فراروي _ دموكراتيك جامعه و آزاد رسانههاي _ مورد
دنيا نقطه هر از بيش كه ميرسد نظر به ليكن دارد و داشته
موقعيتها و بدهد دست از را فرصتها اين دارد عزم روسيه
.كند قلمداد شده هرز را
فلسطين در قلم و دوربين با
فلسطين در خارجي خبرنگار يك با گفتوگو
نيوزويك :منبع
عبادتي عليرضا:ترجمه
بر اسراييل توسط باختري كرانه از گزارشگران راندن بيرون
.است گذاشته عميقي تاثير خاورميانه بحران خبري پوشش
.آمدهاند خشم به اسراييل اقدام اين از دنيا رسانههاي
نيويورك در آن مقر كه روزنامهنگاران از حفاظت كميته حتي
.كردند توصيف قبول غيرقابل را اسراييل حركت اين دارد قرار
هشدار بروكسل در روزنامهنگاران بينالمللي فدراسيون
ترس و جهالت بر بلكه نميآورد صلح تنها نه سانسور داد
.زد خواهد دامن
مييابد گسترش جهان رسانههاي در انتقادها دامنه قدر هر
رسانهها عليه اسراييل اقدامهاي مورد در گزارشها تعداد
.مييابد افزايش گزارشگران و
گوئرين اورلا سوي به اسراييلي سربازان دوشنبه ، روز
لويس دانا گلوله ضد خودروي به و بيبيسي گزارشگر
.گشودند آتش انبيسي تلويزيوني شبكه خبرنگار
دو شناسايي كارت اسراييل دولت عمومي روابط سهشنبه روز
و سيانان و كرد ضبط را ابوظبي تلويزيوني خبرنگار
به تهديد رامالله ، از خبري پوشش خاطر به را انبيسي
اسراييلي سربازان هم چهارشنبه روز.كرد قانوني اقدامهاي
قرار گذاشتن براي كه روزنامهنگاران فرستاده سمت به
آمريكا فرستاده - زيني آنتوني و عرفات ياسر ميان ملاقات
بود ايستاده اقامتگاه نزديكي در - خاورميانه به
شليك كننده بيهوش نارنجكهاي و پلاستيكي گلولههاي
.كردند
شده دستگير اسراييليها توسط كه انبيسي خبرنگار لويس ،
تحريريه دبير انجل مارگارت.شد آزاد ساعت چند از بعد بود
خبرنگاران اگر":گفت تاسف اظهار ضمن اولينگتن در نيوزيم
".ميشد بدتر اين از وضع نداشتند حضور
در نيوزيم از انجل مارگارت با نيوزويك مجله از جتز ارلن
است آورده عمل به مصاحبهاي اسراييل اخير اقدامات مورد
آن تاثير و تروريسم عليه آمريكا جنگ تاثير به آن در كه
اين از مصاحبه اين.است كرده اشاره مطبوعات آزادي بر
:است قرار
در خبري پوشش روي بر رسانهها محدوديت تاثير:نيوزويك*
بود؟ خواهد چگونه اسراييل از خارج
به اخبار جرياناست وصفناپذير آن تاثير:انجل مارگارت
...بسيار بسيار شرايط همه براي.است شده محدود شهرت
كنند؟ كار چه محدوديتها اين با بايد گزارشگران *
كه همانطور بپردازند خود كار به سماجت با هميشه مانند
.كردهاند را كار اين هميشه
برآيند؟ آن پس از ميتوانند آيا *
سوي از نواحي تمامي كه هنگامي.شوند موفق نميكنم گمان
وجود به را شرايطي خود نوع در درآمده محاصره به نظاميان
آسيب خبري پوشش به شدت به و ندارد سابقه كه است آورده
.ميآورد وارد
اينچنيني موقعيتهاي با همواره گزارشگران و خبرنگاران
پيدا دست ماجرا اصل به تا زدهاند مشترك كارهاي به دست
محدوديتهاي آمدن وجود به با كه است اين حقيقت اما كنند
از و شده ناپديد ماجرا اصل در خاصي عناصر جغرافيايي
.ميمانند دور چشمها
نميخوانيم؟ يا و نميبينيم را چيزهايي چه *
ميگيرد صورت تلفن توسط خبري پوشش كه ميبينيد تدريج به
با گزارش انتشار و ندارد نرمال و عادي وضعيت هرگز كه
كه زماني در درست هم آن ميگيرد فاصله آن وقوع زمان
گرفتهاند كار به را خود ظريف و جدي كوششهاي گزارشگران
گزارش جهان مردم براي را جنجالبرانگيز و حساس موقعيت تا
.كنند
مجبورند اندازه از بيش خبرنگاران فيزيكي ، دسترسي بدون
شخصي انگيزههاي برآورد جهت در كه كنند تكيه منابعي به
به را خود يافتههاي كه مستقل ديد داشتن بدون.هستند خود
هست چه آن از وضعيت برساند ، جهانيان گوش به مستقل شكل
.شد خواهد بدتر
كه آنجايي كردهاند تلاش خبرنگاران و گزارشگران آيا *
آشكار را است شده خبري پوشش جريان قطع باعث محدوديتها
سازند؟
يافت گزارشگران نوشته در هرگز جزئيات از بخش اين
آن با كه مسائلي جزييات به هرگز گزارشگران نميشود
اين نميپردازند ، روشن و كامل طور به داشتهاند برخورد
راه سر بر بنبستهايي و محدوديتها چه كه نيست مهم اصلا
شده ، گذاشته سر پشت ماجرا اصل آوردن دست به يا گزارش تهيه
مهمي موضوع است ، نشده مشاهده هم مورد اين در كه اين و
گاهي و كسلكننده پركن ، فضا مسائل اين چون.نيست
نياز آن به موارد بسياري در خواننده و هستند بيفايده
آن نوشتن از گزارشگر موارد بيشتر در و نميكند احساس
.هستند مهم اخبار خود.ميكند خودداري
.ندارند اهميتي چندان آمدهاند دست به چگونه كه اين اما
جمله از گزارشگران طرف به اسراييلي سربازان هفته اوايل
آتش انبيسي از لويس دانا بيبيسي از گوئرين اورلا
هتك.برد سر به بازداشت در ساعتي چند حتي لويس گشودند ،
ضرورت و اهميت به كه آموخت خواهند زماني.است حرمت
نداشته حضور خبرنگاران اگر.ببرند پي مطبوعات و رسانهها
نبودند اسراييليها فقط اين.شد خواهد بدتر وضع باشند
آمريكايي نظاميان كردند ، ايجاد محدوديت خبر تهيه براي كه
جنگ از كه را خبرنگاراني جلوي ملايمتري سطح در نيز
.ميگرفتند ميكردند ، تهيه خبر افغانستان
خليج جنگ زمان از.نبود ملايمتر اصلا.نبود ملايمتر
آمريكا نظاميان [سوي از شده تحميل] محدوديتهاي فارس
افغانستان در پست واشنگتن گزارشگر.است نبوده ملايم هرگز
تهديد آمريكايي سربازان شد ، تهديد آمريكايي سربازان توسط
دست از را خود جان بگذارد جلوتر قدم يك اگر كه كردند
دنيا كه زماني درست داده ، روي بزرگ تغيير يك.ميدهد
درك براي مهمتري وظيفه رسانهها و است خبر داشتن تشنه
خبرنگاران ارتباط بريدن براي نظاميان دارند دوش بر وقايع
.ميشوند گستاختر است افتادن اتفاق حال در آنچه با
مورد در خشنتري سابقه كه كشورها از بسياري برعكس*
كه وجودي با گذاشتهاند ، جاي بر رسانهها محدوديت
تهيه از را خبرنگاران شدت به اسراييل و آمريكا نظاميان
همان با گزارشگران و خبرنگاران اين كردهاند ، منع خبر
بيان آزادي سلب از كشورها ساير در كه هيجاني و شدت
اين آيا نميپردازند ، وقايع گزارش به ميشود ، انتقاد
و ظاهرسازي نوعي [اسراييل و آمريكا در] آزادي
نيست؟ حقايق بر سرپوشگذاري
ميتواند [روزنامهنگار].است توخالي [ادعا اين]
خبرنگار اما.بنويسد ميخواهد چه هر و كند تئوريپردازي
واقعهاي به ربطي هيچ كه نميپردازد وقايعي شرح به خوب
.باشد نداشته يافته ، حضور محل در آن خاطر به كه
آنها به كه بگردند سرنخهايي چه دنبال بايد خوانندگان *
به تا گذاشته پشتسر را موانعي چه خبرنگار دهد نشان
است؟ رسيده حقيقت
با را چيزهايي چه گزارشگر كه باشيد اين دنبال به بايد
بر تكيه حد از بيش گزارشي در وقت هر.است ديده خود چشم
حاكي شنيدهها" ،"گفتند مسئولان":نظير عباراتي يا كلمات
محل به رسيدن در گزارشگر اين كه بداند بايد برخورد ، "است
ديگر نشانههاي از.است داشته محدوديتهايي حادثه وقوع
كافي توصيفهاي مكاني موقعيت مورد در گزارشگر كه است اين
.نباشد خبري لعاب و رنگ و جزئيات از و ندهد دست به
توسط رسانهها محدوديت براي بيشتر گرايش شما آيا *
ميكنيد؟ حس نظاميان
گرايش اين فارس خليج جنگ زمان از.زياد خيلي بله ،
حضور بايد مطبوعات كه پيشفرض اين چون.است شده شديدتر
.است شده فراموش نوعي به.است نيافتاده جا باشند داشته
.كردهايم فراموش را حقوقمان و حق
تاثير هم آمريكا داخل در خبري پوشش بر محدوديتها آيا*
ميگذارد؟
روي از و غيرمستدل مطبوعاتي محدوديتهاي از انواعي
بر نميكنم تصور اما هستند گسترش روبه كشور اين در حماقت
.بگذارد تاثير روزنامهنگاران منتقدانه ديد
محدوديتهايي؟ نوع چه *
پنتاگون اخبار پوشش در گزارشگران راه سر بر موانعي آنها
كه دولتي سازمانهاي تمامي.دادهاند قرار خارجه وزارت و
با ملاحظهاي بيهيچ و مستقيم طور به روزگاري
را آن فقط حالا ميكردند ، برقرار ارتباط روزنامهنگاران
منافع داشتن جاي به و كردهاند محدود دپارتمان يك به
گزارشگران به همواره نهادها و سازمانها اين متعدد ،
كاخ از بايد.كنم نظر اظهار نميتوانم من":ميگويند
و "برسد دستور دفاع وزارت از بايد" يا "برسد دستور سفيد
پاسخگو دولتي سازمانهاي در واحدها همه كه آن جاي به
.ميكنند خالي شانه همه باشند ،
شود؟ بدتر وضع ميكنيد فكر *
كه بخواهد متفقالقول عمومي افكار كه آن مگر.بله
وجود نظامي اقدام گاه هر.شود برداشته مطبوعات محدوديت
اما.ميگذارد بيشتري وخامت روبه مسائل اين باشد ، داشته
بدهد ، آرامش به را خودش جاي نظامي موقعيت اضطرار وقتي
اين در اما.گشت بازخواهد عادي حال به وضع خودبهخود
و خام وقايع از بسياري ميبريم ، سر به آن در كه شرايط
.ميشود داده عموم خورد به نشده تحليل و تجزيه
در بايد اطلاعات بعضي انتشار كه اين مورد در نظرتان *
چيست؟ شود ، مواجه خاص محدوديتهاي با جنگ زمان
رسيده اثبات به بارها و بارها.نيست جديد چندان بحث اين
و سربازان فراخواني نيست ، ملي امنيت صحبت اصلا كه است
سطحي چنين به هرگز نيست كار در جنگ به آنها فرستادن
.است استراتژي و سياست همه اينها.است نرسيده
|