است "ترانه" پراز ما جامعه
دريافت را "كوبريك استنلي" جايزه لوكاس ،
كرد
قلب مرهم
رخساره
هيچ براي بسيار هياهوي
است "ترانه" پراز ما جامعه
ترانه 15 من" فيلم كارگردان صدرعاملي رسول با گفتوگو
"دارم سال
مسائل از و شاديها و رنجها از كه فيلمي من نظر به *
است ملي سينماي همان ميگويد خودمان مردم
"دارم سال ترانه 15 من" فيلم شكلگيري انگيزه از *
.بگوييد
اينكه به توجه با "كتاني كفشهاي با دختري" از بعد -
كه جوانان و نوجوانها با ارتباط در شد ساخته فيلم انبوهي
آنها همه و ميپرداختند ناهنجاريها به آنها همه
نااميد بعضا و تلخ بسيار معضلات و مشكلات ميخواستند
بكشند ، تصوير به را ميآمد پيش بچهها براي كه كنندهاي
يك مورد در باشد فيلمي ميتواند بعدي قصه كردم فكر من
اين بار اين ولي احوالات ، و سال و سن همان در كاراكتري
قصه مشكلات رفع در تلاش با و استقامت و پايداري با دختر
.برد پيش را
بعد و بزرگ مادر بعد و داريم را ترانه شخصيت فيلم در *
آشنا آنها با اتفاقاتي اثر بر ترانه هرحال به كه دوستاني
كه است مورد اين هم يكي شما فيلم ويژگي از ميشود ،
و شكنندگي كنيد ، سقوط فمنيستي جريان موج در بيآنكه
به هستند دختران و زنان كه را جامعه از آحادي بيپناهي
.ميكشيد تصوير
همين به داشت ، اهميت من براي فيلم انساني وجوه واقع در -
با يعني دارند وجود ترانه زندگي در كه آدمهايي همه دليل
نمايش با بزرگ ، مادر نمايش خياباني ، با دختران نمايش
ترانه زندگي حواشي و زندگي در كه كساني همه و دوستان
كه بسترسازي براي بود تلاشي اينها همه دارند ، حضور
پرده برروي را زندگي نوع همه از نشانههايي تماشاچي
كه شده سعي فيلم در و هست خياباني دختر مثلا اگر.ببيند
سعي ما بشود نگاه آنها به انساني و معصومانه بسيار
وجود به تماشاچي براي را تامل و فكر اين كه داشتيم
در.باشد آنها از يكي ميتوانست هم ترانه كه بياوريم
بر ميخواهد اينكه انتخاب با ترانه ميزنم ، مثال واقع
خودش با را بودن مادر عنوان و كند پافشاري خود بودن مادر
در.ميكند جدا دختران آن از را راهش همانجا از بكشد يدك
ترانه شخصيت اينكه به برميگردد باز اينها همه حضور واقع
.باشد كاملتري شخصيت
گويا نصيرپور خانم خوب بازي با نيز پسر مادر شخصيت *
در ميكنند سعي كه رياكاري آدمهاي از است نمادي و معادل
بگذارند سرپوش خود اعمال بر نوعي به جانب به حق چهره زير
چه تا برداشت اين.دهند گسترش جامعه در را ريا فرهنگ و
است؟ درست اندازه
من.كنم اشاره ميخواستم آن از كليتر شكل به البته من -
كردم سعي جدي شكل به "كتاني كفشهاي با دختري" فيلم در
من براي فيلم اين در كه چيزي.كنم برخورد مساله اين با
آدمها همه.نميبينيد كامل سياه را آدمها اينكه بود مهم
موقعيت و شرايط كه گرفتهاند قرار موقعيتي در واقع در
آن شاهد فيلم در شما حالا كه ميدهد سوق سمتي به را آنها
قطب ديگر هيچكس واقع در نه و مادر نه پسر ، نه.هستيد
رفتارشان خودشان جايگاه در همه.نيستند قصه اين منفي
عنوان به كشميري خانم مثال براي واقع در.است توجيهپذير
ممكن كه بدهد انجام را وظيفهاي ميكند سعي دارد مادر يك
انجام را كار همين موقعيت اين در نيز ديگري مادر بودهر
خانم شخصيت ميكند لايه چند واقع در كه چيزيبدهد
يعني شديم ، متصور برايش كه است اجتماعي موقعيت را كشميري
انتخاب ديگر زنان نجات را هدفش و راهش واقع در كه زني
در خودش وقتي چطور دارد ، را آنها به كمك قصد و كرده
به نيز پسرش پاي نوعي به حالا كه ميگيرد قرار موقعيتي
.ميگيرد ناديده را آنها همه و ميشود كشيده ميان
عالم به روزنامهنگاري عرصه از شما صدرعاملي آقاي *
اكثر كه است دليل همين به شايد و گذاشتهايد پا سينما
.ميزند دور خانوادگي و اجتماعي مسائل حول بر فيلمهايتان
دغدغههاي تاثير تحت حد چه تا سينما به شما نگاه اصلا
است؟ روزنامهنگاري حرفه از متاثر حد چه تا و ذهني
دلم و ميدانم روزنامهنگار يك را خودم هنوز من -
روزنامهاي در چه اگرباشم روزنامهنگار يك كه ميخواهد
سينما مديوم با ميشود كه معتقدم اما نميكنم كار مشخص
نگاه خوب كه است كسي روزنامهنگار.كرد را كار همان
بيتفاوت اطرافش و جامعه به نسبت و ميكند دقت ميكند ،
و موشكافانه را چيز همه دارد ، نظر زير را چيز همه نيست ،
ويژگيها اين همه كه نميكنم فكر من البته.ميبيند دقيق
يك ويژگيها اين از بخشي حتي داشتن اما دارم را
...ديگري انسان هر از ميكند متفاوت را روزنامهنگار
جايي در است ، ديدهباني ماموريتش كه روزنامهنگاري يعني
صداقت با ميبيند سوي اين در كه را آنچه كه ميگيرد قرار
.كند تعريف هستند ديگر سوي آن در كه كساني همه براي
شما.كنم مطرح ديگري طور را سوالم صدرعاملي آقاي حالا *
يكي هم و گذراندهايد سر از را روزنامهنگاري همتجربه
توجهبه با.هستيد كشورمان سينماي خوب كارگردانهاي از
سينماي از تعريفي ميتوانيد داشتهايد كه تجربياتي
دهيد؟ ارائه ملي سينماي از يا ايدهآلتان
كه چيزي درباره كه بسازيم ، خوب فيلم ميتوانيم وقتي ما -
اين خوبباشيم داشته باور بپردازيم ، آن به ميخواهيم
از ميآيد ، تجربياتمان از باور اين ميآيد؟ كجا از باور
تربيت نوع از خصوصا.ميآيد ما تربيت نوع از و ما گذشته
بخوانيم خوب كه بگيريم ياد اگر ما حال هر به.ما اجتماعي
كمي هم را دوربين و سينما بعد و باشيم خوبي خواننده و
را خودمان فيلم ما وقت آن ميآيد نظر به بشناسيم
.ميسازيم
مردم مسائل از و شاديها و رنجها از كه فيلمي من نظر به
.است ملي سينماي همان ميگويد خودمان
زيادي مشكلات ما جامعه در هم پسران عاملي صدر آقاي *
نميسازيد؟ فيلم آنها درباره چرا دارند
به زيادي جاهاي در "كتاني كفشهاي با دختري" از بعد من -
ساخت خواهم فيلم آنها درباره بار اين كه دادم قول پسرها
قصه يعني.نشد فراهم امكانش استكه اين واقعيتش ولي
من كه دليل اين به شايد.كرد تحميل من به را خودش ترانه
.ندارم دختر
در را "كتاني كفشهاي با دختري" فيلم صدرعاملي آقاي *
من" فيلم ساخت شرايط از ساختيد دشواري وضعيت و شرايط
.بگوييد "دارم سال ترانه 15
در من "كتاني كفشهاي با دختري" سر كرديد درستي اشاره -
هم كس هيچ.ميكردم يكريسكي داشتم تنها تنهاي واقع
مشروط خيلي بود اگر هم كمكهايي و كند كمكم نبود حاضر
نميكرد اطمينان هيچكس چون فاصله با و شده حساب و بود
.آمد خواهد در آب از چگونه فيلم آن كه
سال ترانه 15 من" فيلم ميرسد نظرم به كه دلائلي از يكي
دوست عادي مردم و فرهيختگان منتقدين ، و مردم را "دارم
با و لذت با من كه بود فيلمي اولين كه است اين داشتند
خوب خيلي اكيپ يك كه بود فيلمي اولين.كردم كار آرامش
رفاقت من با بيشتر كه يك درجه فيلمبرداري مدير داشتم ، يك
پشت عوامل بازيگران ، صدابردار ، بعد فيلمبرداري ، تا كرد
كه قراردادي از جدا يعني كردند كمك من به همه صحنه
فكر اين من تا كردند كمك من به وجودشان تمام با داشتند
اگر.كشيد طول ماه شش از بيش فيلم تدوين.بكنم بيان را
به فيلم اين هرگز نميكرد ، تدوين را آن موئيني محمدرضا
هم دست به دست اينها همه حال هر به.نميرسيد نتيجه اين
حرفهاي كار سال بيست توي "دارم سال ترانه 15 من" تا داد
.دادم انجام كه باشد كاري لذتبخشترين سينما ، در من
كه است فيلمي "...ترانه".ميگويم دل ته از و صادقانه
به.ميآيد پيش كم خيلي وقتها بعضي.ميكند راضي مرا
يك.است بار دومين نه است ، بار اولين من خود براي نظرم
.داشتم "رهايي" فيلم اولين ساخت از پس را حس اين هم بار
كه چيزي اينكه.رضايت احساس با همراه دلنشين احساس يك
.است داده نتيجه بودي پياش
كه كتابي آخرين بدانم ميخواهم سوال آخرين عنوان به *
يا بود؟ كدام داده قرار تاثير تحت را شما و خواندهايد
ديديد؟ كه تاثيرگذاري فيلم آخرين
كتاب ميخوانم دارم بار دهمين براي كه كتابي آخرين -
آخرين و دارم دوستش هم بسيار كه است "مارگاريتا و مرشد"
يا Besiged داشتم دوستش خيلي و ديدم كه تاثيرگذاري فيلم
و عجيب فيلمبود برتولوچي برناردو كار "گرفتار" همان
جادو را آدم ساده لوكيشن يك و دوربين يك با كه است غريبي
.سينماست اوج و كارگرداني اوج اين.ميكند
فيلمساز كدام آثار به بيشتر خودمان سينماي در و *
هستيد؟ علاقهمند
.دارم دوست را پوراحمد سينماي و پوراحمد شدت به من -
نگاه نوع يعني.را داودنژاد و دارم دوست را تقوايي آقاي
خيلي و دارم دوست خيلي را داودنژاد شخصيت نوع و
تاثيرگذار بسيار من براي ش"نياز" فيلم.است تاثيرگذار
.دارم دوست را پوراحمد فيلمهاي همه اما.بود
موسسيان آناهيد:از گفتوگو
دريافت را "كوبريك استنلي" جايزه لوكاس ،
كرد
از "كوبريك استنلي" جايزه دريافت به موفق لوكاس جورج
.شد بريتانيا تلويزيون و فيلم هنرهاي آكادمي ،"بافتا"
بريتانيا ، جوايز سالانه مراسم يازدهمين در جايزه اين
هنري فعاليتهاي خاطر به هيلتون بورلي در گذشته شب جمعه
.شد اهداء وي به لوكاس
خلق خاطر به لوكاس از سخناني طي بافتا رئيس داترنال گري
اينديانا" سهگانه در نقشش و "ستارگان جنگ" فيلمهاي سري
و ديده همواره كه همانطور:گفت و كرد قدرداني "جونز
كمك نوآور ، فيلمسازي عنوان به لوكاس ميشود ، شنيده
بسياري تغييرات نيز و كرده سينما صنعت پيشرفت به شاياني
.است شده موجب ما فيلمسازي مسير در را
و كارگرداني ميلادي ، سال 1970 نيمه از لوكاس جورج
نيز را لابيرنت و بيد درخت جمله از فيلم تهيهكنندگي 9
.است داده انجام
را بافتا جايزه اسپيلبرگ استيون لوكاس از پيش است گفتني
.بود كرده دريافت خود هنري دستاوردهاي دليل به
قلب مرهم
در "سيدي امير" سينمايي تجربه نخستين عنوان "قلب مرهم"
بينالمللي كنفرانس نوزدهمين در كه است كارگرداني مقام
قرار استقبال مورد و درآمد نمايش به دبي در عروق و قلب
.گرفت
در مهرجويي داريوش دستيار عنوان به سال حدود 15 كه سيدي
آخرين كارگردانياش تجربه نخستين در داشت حضور او كنار
اين در و كشيده تصوير به را ايران پزشكي دستاوردهاي
شهلايي ، امان صدابردار ، عنوان به شاهوردي اصغر زمينه
با فيلم تدوين در صائب عباس و قيصري مهدي اقتصاد ، محسن
.كردهاند همكاري او
به اسلامي جمهوري صداوسيماي از زودي به كه فيلم اين
.است شده تهيه سالم قلب انستيتو توسط درميآيد نمايش
رخساره
يك در كريمي هادي محمد دكتر نوشته رخساره فيلمنامه
.شد منتشر "درميشيان رضا" همت به خواندني مجموعه
توليد ، گزارش فيلم ، اصلي شخصيتهاي معرفي يادداشت ،
كارگردان ، شناخت فيلمنامه ، نويسنده شناخت فيلم ، ترانههاي
امير با گفتوگو سپانلو ، محمدعلي از شعري بازيگر ، شناخت
هادي محمد با گفتوگو حجار ، ميترا با گفتوگو قويدل ،
جم ، رفيعي اصغر يادداشت حسيني ، شهاب يادداشت كريمي ،
يادداشت روشنروان ، كامبيز يادداشت حسندوست ، حسن يادداشت
و خلج آرين ارجمندي ، فرهاد از نوشتههايي و معيري فرهنگ
.است رسيده چاپ به مجموعه اين در فيلم عكسهاي از تعدادي
انتشارات توسط تومان بهاي 1950 با صفحه در 267 رخساره
.است شده منتشر آگهسازان
هيچ براي بسيار هياهوي
موستو جاناتان ساخته "571-يو" فيلم به نگاهي
چه ،"موستو جاناتان"ساخته "571-يو" دريايي زير فيلم *
بهترش مراتب به و قديميتر نمونه با نخواهد ، چه بخواهد
آلماني "پترسون ولفگانگ" ساخته ،" (DosBoot) زيردريايي"
انكارناپذيرش ارزشهاي واسطه به كه فيلمي ;ميشود مقايسه
باعث مهمتر همه از و شد اسكار جايزه دو دريافت نامزد
را خود آتي فيلمسازان بهترين از يكي هاليوود تا گرديد
خود ، كلاسيك نمونه با مقايسه در "571-يو" امابشناسد
و اوج فاقد فيلم.ميكند جلوه كممايه و نازل اثري
در جنگي ، فيلم يك براي نتيجه اين و است دراماتيك فرودهاي
به توسل با صرفا "571-يو" واقع در.است مرگ حكم
تعدادي و بيربط گوشخراش موسيقي يك و بازيگران سروصداي
جلو به را خود راه تا ميكند تلاش شده ، نما نخ كليشههاي
در كه است فيلم پاياني فصل بدتر ، همه از كندو باز
.است درآمده كار از سليقگي بد نهايت
آغاز ميلادي سال 1942 بهار در "571-يو" جنگي فيلم قصه
در آلمانيها و است جريان در دوم جهاني جنگ.ميشود
آلماني درياييهاي زير ميبرند ، سر به نظامي كامل اقتدار
در و هستند شمالي آتلانتيك آبهاي در دادن جولان مشغول
از كه قايقي و كشتي هر آمريكا ، تا بريتانيا سواحل فاصله
زماني مقطع اين درميكنند غرق ببينند ، متفقين نيروهاي
آلمانيها با جنگ وارد عملي صورت به تدريجا آمريكاييها
بودن برخوردار لطف به آلماني زيردرياييهاي اما شدهاند ،
تمامي در تقريبا ،"اينگما" نام به ناشدني كشف رمز يك از
آمريكاييها.هستند موفق و پيروز خود دريايي نبردهاي
ميگيرند تصميم قوا ، توازن برقراري و معضل اين حل براي
رمز آلماني زيردريايي يك تسخير و انداختن دام به با كه
كاركنان و افسران ترتيب بدين.كنند كشف را "اينگما" مهم
اول جهاني جنگ از كه "اس33.اس.يو" آمريكايي زيردريايي
فرماندهي به افراد اين.ميشوند احضار مانده ، جا به
-فوق عمليات اجراي قصد ،(وبر جك بازي با) هيرش ستوان
حالي در اين.دارند را -اينگما رمزگشايي عمليات يعني
ستوان عهده به "يواساس33" زيردريايي فرماندهي كه است
اندرو" ستوان معاونش و (پاكستون بيل) "دالگرن مايك"
بين داخلي تعارضهاي اولين.است (كوناگي مك ميتو) "تايلر
به فكر بعد ، كمي اما.ميپيوندد وقوع به گروه دو اين
يك اخيرا كه آلمانيها "571-يو" زيردريايي) اصلي دشمن
فروكش اختلافات ميشودتا باعث (كرده غرق را متفقين كشتي
-يو" آلماني زيردريايي كه اميدوارند گروهش و "هيرش".كند
زيردريايي يك با را "يواساس33" زيردريايي ،"571
افراد طريق اين از آنگاه و بگيرد اشتباه آلماني تداركاتي
كنترل به را آن و شده"يو571" زيردريايي وارد "هيرش"
شاهد داستانياي ، خط چنين قالب در البتهآورند در خود
آشپز مثل جذاب ، بعضا و حاشيهاي شخصيتهاي تعدادي حضور
آمريكايي / ايتاليايي يك يا ،(كارسون.تيسي) سياهپوست
مشكل نهايتا كه ;هستيم نيز (پالادينو اريك) مزهپران
.نميكنند حل فيلم از را چنداني
واقعيت يك براساس "571-يو" كه كنيم اضافه هم را اين
،"اينگما" رمز ماجراي اينكه يعني.است شده ساخته جنگي
صورت فيلم در كه آشكاري تحريف اما است ، واقعي كاملا
تاريخ.ست"اينگما" رمز كشفكنندگان مليت درباره گرفته ،
كه بودند بريتانياييها اين كه ميگويد دوم جهاني جنگ
،"يو571" فيلم در اما.كردند كشف را "اينگما"
اين !شدهاند معرفي رمز اين كاشفان عنوان به آمريكاييها
در بسياري اعتراضهاي و سروصداها موجب آشكار ، تحريف
.شد انگليسي نشريات
نوع از استاندارد فيلمهاي ديگر برخلاف "571-يو"
.است غيرضروري داستاني تابهاي و پيچ از پر زيردريايي ،
ارائه حال در مداوم تقريبا صورتي به فيلم ، كاراكترهاي
و زيردريايي كار نحوه درباره تكنيكي و فني اطلاعات كردن
از تا دو يكي فقط كه است كافي و هستند آن ملحقات
بخشي صورت اين در تا بگيريد ، نشنيده را آنها ديالوگهاي
اساسا فيلم ، .بدهيد دست از را بعدي ماجراهاي و فيلم از
حيث ، اين از و ميطلبد خود تماشاگر از زيادي تمركزبسيار
.خستهكننده است كاري
شاخصهاي همه و بازيگران بازي همينطور و فيلمبردار كار
يك فيلم ، .ميرسند نظر به قبول قابل حد در فيلم ، توليدي
كه است سكانسي همان آن و دارد هم ديدني و جذاب سكانس
زيردريايي خدمه كشتن براي را خود تلاش "نازي نابودگر"
بون جان" حضور فيلم ، ديگر جذابيت.ميكند آغاز آمريكايي
ستوان نقش در قبولي قابل و خوب بازي كه است ، "جووي
.است كرده ارائه خود از "پيترامت"
پيلهوريان مهدي
|