آزاري زن ديگر پرونده "زنكشي"
ميشود گرفته كمتر كه حقي مهريه
آزاري زن ديگر پرونده "زنكشي"
زنكشي ناهنجاري به نگاهي
خشونتبيسواد ، قرباني زنان درصد آمار 11 برخي براساس
و 48 داشتهاند دانشگاهي تحصيلات درصد ديپلم ، 3 درصد 38
تحصيل راهنمايي و ابتدايي حد در قربانيان اين درصد
در روزها اجتماعياين نهادي عنوان به خانواده كردهاند
تعدد طلاق ، آمار رشد:ميگذراند را سختي روزهاي كشور
...و خانوادگي اختلاف پروندههاي
بستر هنوز زنان اجتماعي جنبش جمله اجتماعياز جنبشهاي
اغلب كه است همينرو از نيافته ، بروز قبوليبراي قابل
مينماياند را خود ناهنجاري شكل به
ماموري حسن
جرم به كه حنايي سعيد فروردين 1381 ، چهارشنبه 28 بامداد
.رسيد خود مجازات به بود ، شده محكوم اعدام به زن قتل 16
مشهد در زنان قتل پرونده ظاهرا حنايي سعيد حكم اجراي با
همچنان عمومي اذهان در زنكشي سنگين پرونده اما شد بسته
پوستي زير جنبش ظهور ناهنجار نشانه شوهركشي اگر.است باز
جامعهاي در جنبش همان سركوب نماد زنكشي است ، زنان
پا و دست مدرنيته و سنت ميان هنوز كه است مردسالار
اجتماعي ، شكاف رواني ، اختلالات خانواده ، بحران.ميزند
اخير سالهاي در فرهنگي ناهمگون رشد و حقوقي كمبودهاي
داده قرار تهديد مورد جامعه در چه و خانه در چه را زنان
صفحه تيتر به بارها را زنان عليه خشونت مصداقهاي و
.است كرده تبديل روزنامهها حوادث
خوشرو غلامرضا اعدام بهاري ، روز يك در حنايي سعيد اعدام
نميبندد ، و نبسته را زنكشي پرونده تابستاني روز يك در
زن قاتل 49 محمودي سالك مجيد خودكشي يا مرگ كه طور همان
.ببندد را پرونده اين نتوانست انفرادي سلول در
;اول روايت
تا 150 نميشدم دستگير اگر" بود گفته حنايي سعيد وقت يك
محمودي سالك مجيد پيش سالها اما "ميكشتم را خياباني زن
سال 59 از مجيد قتلهاي.بود كرده اعتراف زن قتل 49 به
شيوه.يافت ادامه بهمن 61 يعني دستگيريش زمان تا و آغاز
.بود مناسب زمان در قتل و زنان با دوستي طرح ريختن مجيد
;داد شرح چنين را زنكشياش انگيزه دستگيري از پس او
من دل در عميق كينهاي انداخت ، فاصله ما ميان طلاق وقتي"
حالي در كرد ، رها مرا زنم.آمد وجود به بود ، زن چه هر از
رفته زندان و كشيده چكبيمحل و كلاهبرداري چه هر من كه
...بود او براي رفاه و آسايش كردن فراهم خاطر به بودم ،
به تا شد باعث و كرد ايجاد من براي روحي بحران مسئله اين
.بيافتم انتقام فكر
خيانت خود شوهران به كه ميشناختم را زناني اطرافم در
".گرفتم را مردان انتقام آنها كشتن با من و ميكردند
;دوم روايت
در زنان جسد هرازگاه شدن پيدا كه بود هفتاد دهه نيمه
غربي شمال و غرب مناطق در عمدتا و تهران كنار و گوشه
مطبوعات.آورد رو ديگر بار يك را زنكشي پرونده شهر اين
.برگزيدند قاتلين يا قاتل براي را شب خفاش عنوان بار اين
قتل 9 به دستگيري از پس نامي خوشرو غلامرضا بعد ماه چند
از بعضي را شب خفاش قتلهاي تعدادكرد اعتراف دختر و زن
جريان در او.كردند اعلام نفر تا12 روزنامهها
شريك كرد ، پا و دست خودش براي هم جرمي شريك بازپرسيها
دادگاه در غلامرضا.نشد هم دستگير وقت هيچ كه خيالي جرمي
دهكده حوالي در تابستان گرم روز يك در و محكوم اعدام به
بود ، شده مرتكب را قتلها بيشتر كه جايي همان المپيك
قرار جنسي آزار مورد را قربانيانش شب خفاش.شد اعدام
.ميكرد سرقت را قيمتيشان اشياي و پول و ميداد
;سوم روايت
اعلام قتل زنان ، مرگ بارها قانوني پزشكي گزارشهاي در
قتل به مختلف شهرهاي حوالي يا خود خانه در كه شده
نيمه در كه شيراز در زنان قتل خبر جمله ازرسيدهاند
خفاش ماجراي به و شد كشيده مطبوعات به هفتاد دهه دوم
از مواردي ماه هر تهران شهر در.يافت شهرت شيراز شبهاي
شهرك در..خيابانگردي زن جسد" ;ميشود گزارش زنكشي
...حسابداري دانشجوي يك" ،(8/5/80)".شد كشف آزمايش
(8/8/80)".رساند قتل به..منزلشان در را همسرش دست با
(12/8/80) ".شد كشف...زن يك سربريده گذشته پنجشنبه" ،
ادامه ميسوزد ، كه خانهاي در بازي هنوز همه اين با
.ندارد را زنكشي پرونده بررسي قصد كس هيچ گويا و دارد
خانواده پاييز
جامعه بافت سازنده و اجتماعي نهادي عنوان به خانواده
رشد.ميگذراند را سختي روزهاي ما كشور در روزها اين
محاكم در خانوادگي اختلاف پروندههاي تعدد طلاق ، آمار
خانه در خشونت بروز بر داير مختلف گزارشهاي و دادگستري
همه ميگيرد بر در را زنان عليه خشونت عموما كه
فروپاشي اقتصادي مشكلات.است خانواده پاييز نشانههاي
.ميزند دامن خانه در آتش به و كرده تسريع را خانواده
زير بر شدت به مدرن ظاهري عليرغم امروز ايران در خانواده
قومي ، ازدواج اجباري ، ازدواج ;است استوار سنتي ساختهاي
و همسرگزيني بودن سنتي بر نشانههايي مصلحتي ازدواج
مالك را خود همچنان مردان.است ايران در خانواده تشكيل
زنان بودن فرمانبردار و مطيع خواستار و ميدانند زن
درصدي ورود 60 ميتوان ترازو اين ديگر كفه در اما هستند
رفته رفته.داد قرار را پسران به نسبت دانشگاه به دختران
در ايشان حضور ميشوند ، خانه بيرون فعاليتهاي وارد زنان
كم چيزي كه رسانده نتيجه اين به را آنها فعاليتها اين
.ندارند مردان از
نفع به خانه در را قوا موازنه زنان اقتصادي استقلال
اطاعت به حاضر گذشته مثل ديگر آنها و داده تغيير زنان
.نيستند شوهرانشان از محض
مردان ، با برابر امتيازهاي آوردن دست به براي زنان اصرار
روز هر خواست اين برابر در آنان امتناع و مردان افكار و
مشاجرات ، افزايش.ميافزايد خانوادگي مشاجرات دامنه بر
به را زنان و ميزند دامن را خانوادگي خشونت كارگيري به
گونه اين قربانيان نخستين به تاريخي ضعيف پشتوانه دليل
.ميكند بدل خشونتها
بنبست
در است ، عميق ما جامعه در چنان هم مدرنيته - سنت شكاف
نهادينه در كه موفق قدر همان سنت از تازه تعريف ارائه
مصرفگرايي ترويج معناي به مدرنيزاسيون.مدرنيته كردن
زدن اما كرد باز ايراني جامعه در را خودش جاي زود خيلي
سرانجام به گذشته سال در 150 مدرنيته و سنت بين پلي
زنان اجتماعي جنبش جمله از اجتماعي جنبشهاي.است نرسيده
همينروست از و نيافته بروز براي قبولي قابل بستر هنوز
كه زني براي.مينماياند را خود ناهنجاري شكل به اغلب كه
حداكثر با بيوه اصطلاح رايج زبان در گرفته طلاق شوهرش از
مرد براي مشابه مورد در اما دارد كاربرد ممكن منفي بار
.ندارد منفي بار هيچ يا و نميرود كار به يا اصطلاحي چنين
معروف جمله همان ما جامعه زنان مورد در رايج عرفي نگاه
خانه آن از كفن با و برو بخت خانه به سفيد لباس با" ;است
زنان است حاكم ما جامعه بر مردسالاري فضاي ".بيا بيرون
سقفهاي با هنوز اما شدهاند فعال حوزهها اكثر در اگرچه
بالا روبه حركت در نامرئي بازدارندههاي و شيشهاي
دست در چنان هم مديريتي شغلهاي اغلب و مواجهاند
ضعيف يا نگرفتهاند شكل يا زنان مدني نهادهاي.مردهاست
مشهد در زنان قتل ماجراي زمان در مثال براي.ميكنند عمل
سرشناس زنان برخي يا زن نمايندگان از نظر اظهار چند تنها
حاضر حال در اگرچه ايراني زنان بوديم ، شاهد را
يا جامعيت براي اما ميكنند طرح را بلندي خواستههاي
.ندارند دراختيار كافي فضاي خواستههايي چنين عمليشدن
تصميمگيري فرصت امروز ايران زنان بيشتر براي اگرچه
تصميمگيري از مردانهاي قويا خواستهاي اما است فراهم
عليه خشونت كارگيري به.ميكند جلوگيري تصميمات اجراي يا
در.مينماياند را خود مقاطعي چنين در درست هم زنان
قصد ابتدا او خودش گفته به حنايي سعيد قتلهاي ماجراي
حاكم مردسالار نگاه اما داشته را مرد يك مزاحمت پيگيري
براي كه ميرساند نتيجه اين به را او ظاهرا جامعه بر
.آورد پادر از را زنان بايد پاكسازي
شده فراموش عدالت
دادگستري محاكم در موجود دادخواستهاي متن به نگاهي
به زنان سوي از دادخواستها اين اغلب كه ميدهد نشان
در شرعي اصول به بنا زنان.است شده ارائه دادگاه
صاحب كمتر فرزند حضانت و طلاق ازدواج ، چون زمينههايي
شرع به معتقد و پايبند ما همه هستند مردان با مساوي حقوق
زنان بر را عديدهاي مشكلات شهرها در زندگي اما هستيم
را زنان مشكلات اين كه است فضايي چنين در و كرده تحميل
بدل خانگي خشونت قربانيان به كافي حمايتي قوانين نبود در
.ميكند
نفر حضور 12 عليرغم اسلامي شوراي مجلس اخير دوره در
شده فراموش عدالت احقاق براي چشمگيري تلاش زن نماينده
قرباني كه زنان از بسيارياست نگرفته صورت زنان درمورد
در سعي شرقي منش و روش به اتكا با هستند خانگي خشونت
نوع بدترين حتي يا و آزار شكنجه ، كردن پنهان و صبوري
تا حتي زنان از بسياري كه جايي تا.دارند را خانگي خشونت
.ندارند آوردن پناه براي مرجعي و نميآورند بر دم مرگ
;خشونت قرباني زنان درصد آمارها 11 برخي براساس
دانشگاهي تحصيلات درصد ديپلم ، 3 درصد بيسواد ، 38
و ابتدايي حد در قربانيان اين درصد و 48 داشتهاند
بين آمارها اين به نگاهي با.كردهاند تحصيل راهنمايي
وجود عكس رابطه گرفتن قرار خشونت مورد و تحصيلات ميزان
زنان ميرود بالاتر زنان تحصيلات ميزان چه هر يعني دارد
و دختران فرهنگي رشد.ميشوند واقع خشونت مورد كمتر
قابل تاثير ثبات ، با خانواده اوليه شكلگيري در خانواده
.دارد توجهي
خانواده آسيبپذيري فرهنگي نظر از مرد و زن بودن همسطح
بددلي جاي به را همدلي جايگزيني امكان و ميدهد كاهش را
سايه مردسالاري فرهنگ همه اين باميكند فراهم بيشتر
.است افكنده زنان بر همچنان را سنگينش
زن خطاي اما چشمپوشي قابل مرد خطاي آن در كه فرهنگي
كه شرع در ريشه نه بيگمان دارد بزرگنمايي قابليت
زمانگردش مرور اثر بر كه است غلطي باورهاي ريشهاش
هر در گذشت كه چرا نشسته ما اسلامي - ايراني فرهنگ برگرد
انتقام كه آن حال و است ستوده ما فرهنگي سرچشمه دو
زنان عليه خشونت موارد از بسياري در همه اين با نكوهيده
انگيزه انتقام زنكشي پروندههاي از بسياري در خصوص به و
در زن از 49 بيش كشتن با محمودي سالك مجيد بوده ، اصلي
كه بود كرده ادعا تهران و كرج قزوين ، تبريز ، شهرهاي
سعيد كه همانطور بگيرد زنان از را مردان انتقام خواسته
خود با و بود داده ديني لعاب خود انتقامجويي به حنايي
زناني زده ، زن كشتار 16 به دست اسلامي حكومت دل در داوري
مسلخ به تومان هزار مجموع 54 با را همه خودش گفته به كه
.بود كشيده
.شد بسته مشهد در زنان قتل پرونده حنايي سعيد مرگ با
آينده در ديگري مشابه پروندههاي كه نيست بعيد هيچ اما
.شود گشوده
زنكشي پروندههاي هنوز كه كرد فراموش نبايد اما
به خانهها چهارديواري در كه ميخورند چشم به فراواني
عليه خشونت نام به جرياني در را آن ريشه و پيوستند وقوع
روزي است ممكن خشونت همين زيرا كرد جستوجو بايد زنان
.بگيرد خود به جنايت رنگ
از پيشگيري طرق از يكي كه سپرد خاطر به بايد بنابراين
جامعه همان افراد آموزش اجتماع در و خانواده در خشونت
!جنسيت نه انسانيت به نهادن ارزش آموزش.است
ميشود گرفته كمتر كه حقي مهريه
زنان آگاهي
طباطبايي فائزه
چيست؟ مهريه ميدانيد آيا
بود خواهد مثبت سوال اين به شما از بسياري پاسخ بيشك
است شده ثابت ازدواجها از بسياري شمار در واقع به اما
و چگونگي از آنان خانوادههاي حتي و ازدواج طرفين كه
دانستن از ناخودآگاه يا و بياطلاعند مهريه وجودي فلسفه
و عاميانه اصطلاحميروند طفره آن واقعي چون و چند
زنده مصداق "است گرفته كي و داده كي را مهر" نابهسود
.است ناآگاهي اين
موافقت و خواستگاري از پس معمولا كه بلهبران مراسم
برگزار خانوادههايشان و مرد و زن يا پسر و دختر اوليه
از و ازدواج عقد مالي شرايط ترتيب و تعيين براي ميشود ،
در.است شيربها احيانا و مهريه ميزان تعيين مهمتر همه
كه بود نقدينهاي شيربها كه شويم يادآور بايد جا همين
زن خانواده به او خانواده يا مرد طرف از ازدواج هنگام
منسوخ شهرها در شيربها پرداخت رسم امروزه ميشد ، پرداخت
در.است جاري شيربها پرداخت رسم هنوز روستاها در اما شده
به توافق با چون ندارد مهريه به ربطي هيچ شيربها حال هر
زن خود به مهريه كه حالي در ميشود پرداخت دختر خانواده
.ميگيرد تعلق (عروس)
چيست؟ ازدواج قرارداد در مهريه
هنگام به شوهر كه است مالي تعهد صداق يا مهريه يا مهر &
و ميگيرد برعهده زن به را آن پرداخت ازدواج عقد وقوع
لحظه هر ازدواج قرارداد امضاي از پس بلافاصله است مكلف
.بپردازد را آن كند مطالبه زن كه
ماليت كه را چيزي هر ما ، كشور مدني قوانين موجب به
در مهريه عنوان به ميتوان باشد ، تملك قابل و باشد داشته
خانه ، زمين ، نقره ، طلا ، نقد ، پول:نظير گرفت ، نظر
مالكيت در مال اين آنكه شرط بهقبيل اين از و اتومبيل
است ، شوهر از غير كسي مالكيت در اگر و باشد (شوهر) زوج
به اوست ، نزديك بستگان يا مادر يا پدر به متعلق مثلا
(عروس) زوجه به عقد صيغه شدن جاري از قبل يا عقد هنگام
در مطلب اين) گيرد قرار او مالكيت در و يابد انتقال
در كه است شده ذكر چاپي عقدنامههاي كليه صفحه آخرين
مذكور ملك باشد غيرمنقول ملك صداق يا مهريه كه صورتي
.يابد انتقال زن به رسمي اسناد دفتر در بايد مقررات مطابق
عنوان به نميتوان را عمومي اموال و ديگري مال بنابراين
.كرد تعيين مهر
براي تضميني هيچ داماد ، فاميل و مادر و پدر مكنت و ثروت
آنان زيرا نيست داماد سوي از عروس سنگين مهريه پرداخت
(پسرشان همسر) عروسشان مهريه پرداخت قبال در تعهدي هيچ
پرداخت عقد ، صيغه شدن جاري هنگام در آنكه مگر ندارند ،
بپذيرند عقدنامه در قيد با رسما و كتبا را عروس مهريه
:زيرا كنند ، معلوم را آن پرداخت نحوه و
درجه ديون از و ميگيرد عهده بر شوهر كه است ديني مهريه&
آن ازدواج سند امضاي از پس بلافاصله دارد حق زن و است يك
را آن همسرش مطالبه محض به است مكلف مرد و كند مطالبه را
.بپردازد
به مهريه تا دارد حق و ميتواند هم (عروس) زن البته &
شوهر با نزديكي و زناشويي وظايف انجام از نشده پرداخت او
صورت نزديكي بار يك فقط حتي كه صورتي در اما.كند امتناع
تكاليف انجام از امتناع و ميشود سلب زن از حق اين گيرد ،
براي شوهر خواستههاي از تمكين اصطلاح به و زناشويي
نفقه حق بلكه ندارد ، قانوني وجهه تنها نه مهريه دريافت
حقوق و نفقه به مربوط دفتر در كه ميكند سلب زن از هم را
...و
بقاي و دوام ضامن سنگين مهريه كه بدانيم بنابراين &
زندگي ادامه به مرد تمايل عدم صورت در زناشويي زندگي
نميتواند سنگين مهريه وجود برعكس همچنين و نميباشد
پرداخت چون باشد ، همسرش دادن طلاق به مرد الزام بر دليلي
پيروي خود قانون از هم طلاق و دارد را خود قواعد مهريه
.ميكند
توانايي حد در است ماليتي يا مال مهريه دانستيم اكنون
زن به را آن پرداخت شوهر ازدواج ، عقد هنگام به كه
.ميگيرد عهده بر (كند مطالبه زن كه وقت هر) عندالمطالبه
ميزان.است مهريه تعيين ازدواج عقد شرايط از يكي &
به مالي تا دينار يك ارزش به مالي از ميتواند مهريه
يا و شده تعيين بايد آن ارزش اما.باشد ميليونها ارزش
.باشد خود زمان رايج مالي واحد به شدن تعيين قابل
مهرالمسمي باشد ، شده تعيين آن ميزان كه مهريهاي به &
شده تعيين مهر ارزش ازدواج عقد در اگر اماميگويند
زن به (مگس بال مصداق) باشد نداشته ماليت يا باشد نامشخص
.ميگيرد تعلق مهرالمثل
چيست؟ مهرالمثل
مهريه مالي ارزش ازدواج عقد صيغه اجراي هنگام به اگر &
زن براي حق اين باشد ، مسكوت يا و نشده تعيين مشخص طور به
مهرالمثل خود براي ازدواج از پس حتي كه ميماند باقي
.كند درخواست
زن خانوادگي و شخصي وضعيت به توجه با مهرالمثل ميزان &
.ميشود تعيين او نزديكان مهريه از ميانگيني يا و
مهريه عنوان به كه مالي يا ملك كه است وقتي ديگر مورد &
مثال عنون به كند پيدا ديگري مالك يا مدعي شده ، تعيين
مالكيت در عمراني دلايل به بوده ، عروس مهريه كه ملكي
را خود ادعاي و شود آن مالكيت مدعي كسي يا و درآيد دولت
معادل يا و ملك آن مشابه صورت اين در.برساند اثبات به
.گيرد تعلق زن به بايد آن مبلغ شده تعيين
و آينده دامادهاي و عروس كه ديگري نكته &
يا كرده ازدواج كه مرداني و زنان همه و خانوادههايشان
عقد هنگام اگر حتي كه است اين بدانند بايد نكردهاند
بين از زن براي آن داشتن حق نشود ، ذكر مهريه ازدواج
هر ميتوان ازدواج عقد در كه است ذكر به لازم.نميرود
گنجاند عقدنامه در نباشد ازدواج روح با مغاير كه را شرطي
غيره و طلاق حق و اشتغال حق يا (مكان حق) زندگي محل مثل
كه كرد شرط نميتوان اما (پرداخت خواهيم آن به بعدا كه)
ذكر ازدواج قباله در هم شرطي چنين اگر حتي.شود حذف مهر
محفوظ مهريه براي زن حق و است بياعتبار باشد ، شده
.ميكند تعيين را آن قانون و ميماند
اگر مهريه ، تعيين الزام به توجه با شود سوال است ممكن &
باطل؟ يا است صحيح عقد نشود ذكر مهريه ازدواج عقد در
توافق ، با ميتوانند طرفين و است صحيح عقد صورت اين در
كه صورتي در بدانند بايد دختران اما كنند ، تعيين را مهر
از قبل اگر باشد ، نشده اشارهاي قباله در مهريه ميزان به
دريافت حق ديگر كنند نزديكي خود همسر با مهر تعيين
به مهرالمثل تعيين به بايد و داشت نخواهند را مهرالمسمي
.كنند اكتفا قانون طبق يا توافق
نشده ذكر مهريه عقد صيغه اجراي هنگام در كه صورتي در &
شوند ، جدا يكديگر از نزديكي از قبل شوهر و زن و باشد
حق حالت اين در اما ميگيرد تعلق زن به مهريه بازهم
خانوادگي شئونات طبق يعني) مهرالمثل جاي به مهريه دريافت
تبديل (مرد مالي وضعيت طبق يعني) مهرالمتعه به (عروس
.ميشود
ميزان يعني) مهرالمسمي صورت به مهريه كه صورتي در &
از پيش شوهر و زن و باشد شده ذكر قباله در (معلوم و مشخص
تعلق زن به مهريه نصف تنها شوند ، جدا يكديگر از نزديكي
.ميگيرد
اگر حتي كه است محكم حدي به خويش مهريه بر زن مالكيت &
به و آمده حساب به او ماترك جزء كند ، فوت ناكرده خداي
شوهر فوت صورت در همچنين.ميرسد ارث به بازماندگانش
ميشود برداشت او دارايي از اموال تقسيم از قبل زن مهريه
و مقدم بدهيهاي از بخشي و ميشود پرداخت زن به و
.است مرد واجبالپرداخت
آن با ديگر دانستيم مهريه مورد در بيشتر كه اكنون شايد
"است گرفته كي و داده كي را مهر":نادرست ضربالمثل
مهريه سنتي و معمولي ازدواج يك در بدانيم و نباشيم موافق
و است ازدواج قرارداد در زنان دستاويز و پشتيبان تنها
به را واقعيتها آن ، تعيين در بايد دليل همين به درست
و ضمانت و گرفت نظر در خودنمايي و چشمي هم و چشم از دور
.داشت نظر در زنان براي را آن دريافت پشتوانه
دفتر بدانيم ، بايد ازدواج حقوق درباره آنچه:پينوشت
.زنان 1375 مطالعات و روشنگران انتشارات مهريه اول ،
|