واقعيت يا افسانه ماركس زندگي
فرهنگي نشريات
بروجردي آيت‌الله ميراث
هدف؟ كدام با شدن جهاني
دانش نشر در نخستين عارفان
فرهنگي گردش
واقعيت يا افسانه ماركس زندگي
"ماركس كارل" كتاب مترجم رويگريان شيوا با گفت‌وگو
فيلسوفان حال ، كه است متفكراني سرحلقه نوعي به ماركس
مي‌شوند محسوب پست‌مدرن
هم اگر و نخواند را ماركس ايران در چپ كه گفت مي‌توان
بود "بولتني‌اش" شكل به خوانش اين خواند
محمودي هادي:گفت‌وگو
كارل مرگ از قرن يك از بيش گذشت از پس هم هنوز امروزه
را دنيا جوامع سنتي بنيان آثارش با كه انديشمندي) ماركس
.مي‌خواهد جرات آثارش و وي درباره زدن حرف (كرد دگرگون
و برداريم را اسطوره پوشش كه است رسيده فرا آن زمان اما
.كنيم كشف ديگر بار انسان مثابه به را ماركس بكوشيم
ولي است شده نوشته كتاب هزاران ماركسيسم و ماركس درباره
نزد كه است متعصباني و دانشگاهيان نوشته تمامشان تقريبا
و گوشت داراي انساني مثابه به ماركس با برخورد ايشان
.مي‌شود محسوب كفرآميز عملي پوست ،
شيوا با است شنودي و گفت متن مي‌آيد پي در آنچه
كه "ماركس كارل" انتشار دست در كتاب مترجم رويگريان
.خواهدكرد عرضه بازار به ققنوس انتشارات
كتاب تمايز وجه درباره مي‌خواستم سوال اولين عنوان به *
شما از معتبر بيوگرافي‌هاي ديگر به نسبت "وين فرانسيس"
مميزه‌اي وجوه و مزيت چه كتاب اين شما اعتقاد به ;بپرسم
دارد؟ ماركس درباره موجود كتابهاي ديگر به نسبت
و ماركس درباره زيادي كتابهاي فارسي زبان در البته
زبان به اغلب زندگي‌نامه‌ها اين و نيست ميان در آثارش
بود ممنوع آثارش و ماركس نام انقلاب از پيش.است انگليسي
ماركس واقعا فارسي‌خوانان.شد منفور انقلاب از پس و
دست در وي از معتبري ترجمه‌هاي عمدتا چون.نخوانده‌اند
وي كه است اين "وين فرانسيس" كتاب ويژگي عمده.نبود
خود كار كه مي‌بيند انساني كه قديس يا غول نه را ماركس
از سرمايه ، " كار و ساز از خواست و گرفت جدي را
.بفهمد چيزي...و "جهاني‌شدن پديده" و "خودبيگانگي
قرن رويكرد شما اعتقاد به تفاسير اين همه با حال *
راه آثارش ذات به حدي چه تا نوشته‌هايش و ماركس به بيستم
برد؟
مقدمه در نوعي به سوال اين جواب كه بگويم بايد البته
براي.است بيشتري توضيح مستلزم اما شده داده "وين" كتاب
دانش به بايد يابيم دست متني در پنهان معاني به اينكه
نقد هنوز كه قبل دهه دو يكي ، تا.باشيم مجهز تاويل
نقد دانش به _ امروز مانند _ بشر بود نگرفته شكل پسامدرن
متفكراني كنار در البته.نبود مجهز متن تحليل و تاويل و
آبشخور از نوعي به كه دريدا و فوكو آلتوسر ، گرامشي ، چون
ديگراني بودند كردند ، متحول را او آراء و نوشيدند ماركس
ريش" كه ماركس مانند كسي براي اين و مي‌پراكندند ، لجن كه
ماركس اينكه ، مختصربود ناگوارتر داشت هم اي"پيامبرانه
پست‌مدرن فيلسوفان حال كه است متفكراني سرحلقه نوعي به
از ديگر بعد.است مطلب بعد يك اين ولي مي‌شوند ، محسوب
،"لاكان" به و مي‌گيرد سرچشمه وي روانكاوي و فرويد
فرويد و ماركس واقع درميرسد "اريگاري" و "كريستوا"
پيوند همديگر با زبان‌شناختي نقد با (تعبيري به)
مصنوعي هوش از علم شاخه‌هاي تمام واقع در.مي‌يابند
نقد يا تحليل وام‌دار شعر نقد يا ادبي نقد تا گرفته
و ماركس مديون نوعي به رو اين از و زبان‌شناختي‌اند
.وارثانشان و فرويد
از بندي خواه باشد خطابه يك نقد خواه) نقد براي ما
اين دانش بايد (..و موسيقي يا فيلم نقد خواه قانوني ،
درهم كه نقد از شاخه چهار امروزه باشيم ، داشته را كار
نقد":كرده‌اند فتح را جهان دانشگاه‌هاي تنيده‌اند
واكنش نقد و جنسيت نقد روانكاوانه ، نقد ساخت‌شكن ،
".خواننده
كه متفكراني خواندن بدون و است غيرممكن نقد اينها بدون
.نيست ميسر مكاتب اين درك برده‌ايم نام آنها از
مثابه به نه را ماركس نوشته‌هاي امروز اينكه مختصر
به يا خلاق گفتمان بسان كه فلسفي يا اقتصادي نوشته‌هاي
را متن آنچه.مي‌خوانند _ Text _ متن "بارت رولان" قول
كه است متن آشوبگر نيروي همان دقيقا مي‌سازد
:بارت قول به.مي‌زند برهم را قديمي طبقه‌بندي‌هاي
آيا كرد؟ طبقه‌بندي را باتاي مي‌توان‌ژرژ چگونه"
فيلسوف اقتصاددان ، مقاله‌نويس ، شاعر ، يا و است رمان‌نويس
تحت بيشتر من كه است گفته جايي نيز انيشتين "عارف؟ يا
.گراس خودم از قبل رياضي‌دان تا بودم داستايوفسكي تاثير
تريستام استرن‌خالق.تاثير تحت بيشتر شايد نيز "ماركس"
تاثير تحت تا بود فرانكشتاين خالق "شلي مري" و شندي
.هگل فلسفه يا ريكاردو و اسميت اقتصاد
ميان در ماركسيسم و حصر و بي‌حد تاثير به توجه با *
بود؟ چگونه ماركس از ايران چپ برداشت ايرانيان
هم اگر و نخواند را ماركس ايران در چپ كه گفت مي‌توان
.بود اش"بولتني" شكل به خوانش اين خواند
چه ماركس كه نوشتند برايش مغرض يا ناشي مفسران يعني
"خواندن" و بودند "عالم نخوانده" نوعي به آنها.مي‌گويد
اتحاد ، ":داشتند شعاري خود براي و مي‌كردند مسخره را
:بود شده كتاب اهل ريشخند من‌باب كه "پيروزي مبارزه ،
درست چيزي كه خواندن با يعني ،"پيروزي مطالعه ، اتحاد ، "
را ماركس چقدر اينها خب.شكست شيشه بايد ;نمي‌شود
سكوت در عمرش بيشتر _ "وين" قول به كه _ مي‌شناختند
گذشت؟ "ميوزيوم بريتيش" مطالعه اتاق دانش‌پژوهانه
فضاي آن نمي‌خواندند كه نبودند چپ‌ها فقط البته
فيلسوف" آن حال كه كرد چنان ما با تداومش و سانسورزده
بين گفت‌وگوي" با جهان رسانه‌هاي كه زماني درست "ايراني
اسمش و مي‌نويسد كتاب كرده‌اند كر را دنيا گوش "فرهنگ‌ها
"غرب و آسيا" مثلا نه و "غرب برابر در آسيا" مي‌گذارد را
مي‌فرستد خواننده ناخودآگاه به را "تقابل" ناخودآگاه و
رمان درباره نظرتان مي‌پرسد وي از آزادي راديو وقتي و
.نمي‌دانم مي‌گويد چيست ، ايراني
قلمرو در و كشورش در نمي‌داند ما "فيلسوف" حتي يعني
رشته‌هاي ممنوع افكار جايگاه مي‌بايد طبعا كه داستان
نما و نشو آنجا در ابتدا معمولا تازه افكار و باشد ديگر
ما داستان متاسفانه نمي‌داند يعني.مي‌گذرد چه مي‌يابند
.است شناختي درد و ستيزانه زن مهملات از آكنده عمدتا
.نمي‌خوانيم چون.است يكي دوشاب و دوغ چون نيست ، نقدي چون
.بخوانيم بايد بمانيم است قرار اگر ولي
"ماركس كارل" يعني "وين فرانسيس" كتاب به برمي‌گرديم *
بود؟ خواهد چه ايران در كتاب اين آينده مي‌كنيد فكر
همه از و طنزآلودش و صميمانه لحن خاطر به كتاب اين
.داشت خواهد زيادي خوانندگان من نظر به سادگي‌اش ، مهمتر
.بدانند مي‌خواهند جوان‌ها گويا كه آنجايي از خصوص به
حال به تا فيلسوفان":است گفته ماركس آخر ، سوال اما و *
فيلسوفان اما "است آن تغيير مهم ;كرده‌اند تفسير را دنيا
و كرده تغذيه ماركس فكري آبشخور از كه _ پست‌مدرن
_ "فرويد و ماركس" فكري وارثان قولي به يا باليده‌اند
تضاد".مي‌كند تغيير جهان دنيا ، تفسير با":مي‌گويند
كرد؟ توجيه مي‌توان چگونه را گفتار دو اين
تفسير با هم ماركس خود است ، پارادوكس ظاهرا مسئله اين
كه تازه گفتماني خلق با يعني ;داد تغييرش دنيا ، كردن
.بود ديگر گفتمان‌هاي از سنتزي البته
كه باشد اين شايد "است آن تغيير مهم" از ماركس منظور
:مولانا قول به يا است ، تازه تفسيري ديگرگون ، تفسيري مهم
."دگر طرزي رفتني ره"
فرهنگي نشريات
فلسفه و ادبيات ماه كتاب در رهنما تورج
با دي 1380 و آذر فلسفه ، و ادبيات و 51 ، ماه 50 كتاب
.مي‌گردد آغاز رهنما تورج دكتر با گفت‌وگويي
دكتر از "باستان ايران فرهنگ و سهروردي" مقاله با و
.مي‌يابد ادامه مجتبايي فتح‌الله
وضعيت بررسي" همايش در موحد ضياء دكتر كه بحثي ادامه در
آن از پس و است آمده كرده‌اند ، مطرح "ايران در ادبي نقد
"آگوستين اعترافات" كتاب بررسي و نقد نشست از گزارشي
.است آمده
نشر تازه‌هاي معرفي و كتب نقد به عمدتا آن ومابقي
.است پرداخته
بحثي ادبي نقد در معاصر فلسفه سهم عنوان تحت موحد ضياء
متمركز بحث اصلي چارچوب داده‌اند ارائه را مفصل نسبتا
را معاصر فلسفه وي است ادبي نقد بر معاصر فلسفه تاثير بر
هوسرل كه پديدارشناسي ، فلسفه به كلي تقسيم‌بندي يك در
بنيان را آن فرگه كه تحليلي ، فلسفه و بوده پايه‌گذارش
.است كرده تقسيم نهاده
شاگرد به هوسرل مسير از را پديدارشناسي فلسفه آنگاه
هايدگر ، ميراث به آن از پس است كرده دنبال هايدگر ، معروفش
فرانسه در است ، اگزيستانسياليستي پديدارشناسي همان كه
بر هايدگر تاثير به ديگر طرف از و (كامو و سارتر)
.است كرده اشاره هرمنوتيك
[باشد افتاده قلم از گادامر اينجا در مي‌رسد نظر به]
بازشناسي دريدا آثار در را هوسرل كار منطقي ادامه آنگاه
معنا از "دريدا" كه مي‌ورزد تاكيد نكته اين بر و مي‌كند ،
دريدا است ، متن مسئله مهمترين دريدا براي مي‌آيد ، متن به
قائل گفته از بيش مراتب به اهميتي متن و نوشته براي
از برتر را استعاره و مجاز اهميت نيز متن در و مي‌شود
تحليلي فلسفه پيگيري به سپس موحد.مي‌كند استدلال و منطق
كه آنچه.مي‌پردازد ديويدسن كواين ، كارنپ ، فرگه ، مسير از
رد يكي تز دو از است عبارت بوده تاكيد مورد فرگه از
ايده‌هاي را معنا كه معني اين به ايده‌آليسم) ايده‌آليسم
كارنپ به سپس معني ، عينيت ديگري و ،(بدانيم ذهني
extension / تمايز كه نكته اين توضيح و پرداخته‌اند
senceتمايز از ماخوذ كارنپ آثار در intension
كردو اشاره كواين به سپس و است ، فرگه در reference
نظريه بودن نامتعين" نظريه و او "ترجمه تعين عدم" نظريه
ديويدسن به آخر دست است داده راتوضيح "شواهد برابر در
ديويدسن ، صدق نظريه به توجه با كه نكته اين به پرداخته‌و
كه فايرابند مانند نه) دارد وجود درست ترجمه او ، نظر از
به كه كواين مانند نه و نيست ممكن اصلا ترجمه است معتقد
مسئله به موحد دكتر آنگاه (است معتقد ترجمه بي‌نهايت
را ديويدسن نظر قدما ، تز بيان از پس و مي‌پردازد استعاره
همواره تشبيهي جملات اينكه آن و).است كرده بيان
مدعي ديويدسن (كاذباند اغلب استعاري جملات اما صادق‌اند
يك براي آنچه و ندارد گزاره‌اي معناي استعاره است
.است آن شناختي روان تاثير است مهم استعاره
كه "جهان زيست" مفهوم و حسي ادراك مسئله به هم آخر در
زيست اين) پرداخته‌اند است شده طرح پديدارشناسان سوي از
نگاه را شي دارم وقتي تا مي‌كند كمك من به كه است جهان
در آن اثر و (بيافزايم آن به ندارد كه را ابعادي مي‌كنم
.شده‌اند يادآور را ادبي نقد
بروجردي آيت‌الله ميراث
است شده منتشر صفحه در 240 شماره 32 گفت‌وگو فصلنامه
اين موضوع ;روحبخش رحيم قلم به "بروجردي الله آيت ميراث"
چه از استفاده با خميني امام آيت‌الله كه است آن مقاله
توانست ديني نهادهاي با پيوند در بالقوه‌اي نيروهاي
.آورد دست به انقلاب در را جامعه مذهبي طبقات حمايت
هوسلند اريك قلم به "تمام نيمه اراده:ارضي اصلاحات"
مركزي دولت نفوذ كه است آن بر نوشته اين است ، دوم مقاله
بررسي مورد زمين مجدد توزيع برنامه از پس روستاها در را
نبوي ، نگين نوشته "سفيد انقلاب و روشنفكران".دهد قرار
روشنفكران مشاركت چگونگي بيان براي تلاش در سوم ، مقاله
اصلاحات خصوص به و سفيد انقلاب به مربوط گفت‌وگوهاي در
بواسطه كه مي‌كردند حس روشنفكران چرا اينكه و است ارضي
اجتماعي پيشرفت" شده‌اند؟ مغبون و فريفته سفيد انقلاب
خاتم ، اعظم از "پنجاه و چهل دهه‌هاي در شهري جامعه
اين طي شهري جامعه اجتماعي تحولات برخي به است نگاهي
.است شده نگريسته آنها به جديدي چارچوبه در كه دوره
به پايدار پروين قلم به "بزرگ تمدن و عصر و زنان"
پرداخته مي‌گيرد دربر را از 1342 پس سال‌هاي كه دوره‌اي
باز را زنان مسائل حوزه در مدرنيزاسيون فرايند و است
از اند عبارت خواندني مقاله اين فرعي عناوين ;است كاويده
خانواده‌ها ، كردن مدرنيزه بزرگ ، تمدن در جامعه و دولت
توسعه ، و روستايي زنان زن ، اجتماعي موقعيت كردن مدرنيزه
اپوزيسيون تقابل بزرگ ، تمدن به پاسخ توسعه ، و شهري زنان
اجتهاد ، امر شدن فعال و سنت مدرنيزاسيون ، با اسلامي
مقاله آخرين.تشيع راديكاليزاسيون تشيع ، مدرنيزاسيون
و ايران در ماركسيستي چريكي جنبش گفتار" عنوان با ويژه
نسبت تا است آن پي در وحدت ، فرزين قلم به "مدرنيته معضل
سال‌هاي طي ايران در ماركسيستي چريكي جنبش گفتار ميان
"مدرنيته" عنوان تحت كه پديده‌اي با را شمسي تا 1349 1339
.كند ارزيابي مي‌شناسيم ،
هدف؟ كدام با شدن جهاني
شدن جهاني" عنوان تحت "Globalization:ToWhat End" كتاب
هري سميرامين ، سوئيزي ، پل از مقالاتي با "هدف؟ كدام با
سوي از زرافشان ناصر ترجمه با و پولي جيوواني مگراف ،
يا) بيشتر نكاتي" مقاله دراست شده منتشر آگه انتشارات
پديده است كرده سعي سوئيزي پل "شدن جهاني درباره (كمتر
تاريخ از خودش دريافت و درك چارچوب در را شدن جهاني
.كند تبيين سرمايه‌داري ،
دومين سميرامين ، قلم به "شدن جهاني و امپرياليسم" مقاله
مقدمه در.فرعي عنوان دو و مقدمه يك شامل است كتاب مقاله
نه و سرمايه‌داري نظام از مرحله يك را امپرياليسم او
كره امپرياليستي تسخير" ;مي‌شمارد آن ، مرحله بالاترين
در آنان شمالي آمريكاي فرزندان و اروپايي‌ها سوي از خاك
مرحله وارد دارد شايد اكنون و درآمد اجرا به مرحله دو
ويرانگرانه ، تعرض اين مرحله نخستين...مي‌شود خود سوم
آن اطلس حوزه اروپايي سوداگر سرمايه‌داري نظام چارچوب در
مرحله دومين...يافت آمريكاسازمان تسخير حول زمان ،
خود و بود مبتني صنعتي انقلاب بر امپرياليستي ويرانگري
...داد بروز آفريقا و آسيا استعماري انقياد قالب در را
بزرگ‌ترين پيدايش منشا امپرياليسم دوم مرحله اين
..است بوده روبه‌رو آن با تاكنون بشريت كه است مسئله‌اي
جهان ويرانگري سوم موج يك آغازين عمليات شاهد ما امروز.
نتيجه در كه هستيم امپرياليستي گسترش‌طلبي راستاي در
سوم ، جهان پوپوليستي - ملي رژيم‌هاي و شوروي نظام فروپاشي
متحده ايالات براين افزون...است يافته جسارت و جرات
استراتژي يك اجراي مشغول هدف اين به رسيدن راستاي در
اول فرعي عنوان "...است مرحله به مرحله و نظام‌مند
يك جدايي‌ناپذير روي دو دموكراسي و توسعه" از است عبارت
شرايط از يكي را دموكراسي او عنوان اين در "واحد جنبش
نيست ، بحث همه اين اما" ;مي‌شمرد توسعه ضروري مطلقا
شرايطي چه در و چرا كه داد توضيح اين بر علاوه بايد
جديد مفهومي دموكراسي...است توسعه ضروري شرط دموكراسي
- است مدرنيته تعريف خود مفهوم اين كه جهت اين از است ،
مدرنيته از ما استنباط مي‌كنم پيشنهاد من كه گونه آن اگر
چه و منفردا چه انساني افراد كه باشد اصل اين قبول
...خويش‌اند تاريخ مسئول (انساني جوامع يعني) مجتمعا
تفكر توسط] يكديگر از سياسي و اقتصادي قلمروهاي تفكيك
كه مي‌سازد مطرح را سوال اين فورا [بورژوايي اجتماعي
هر بر كه مشخص و خاص قانون‌مندي‌هاي از حاصل نتايج آيا
همگرايي يكديگر به نسبت است حاكم قلمرو دو اين از يك
كه مي‌ورزد تاكيد..مدروز گفتمان واگرايي؟ يا دارند
همگرا يكديگر به نسبت - بازار و دموكراسي يعني دو اين
هيچ مي‌دهد شهادت تاريخ كه گونه آن اما...هستند؟
اين به..نيست حقيقت از دور حد اين تا ديگري ادعاي
...همگرايي گونه هيچ دموكراسي و بازار بين اگر ترتيب
..توسعه كه كنيم نتيجه‌گيري نبايد آيا باشد ، نداشته وجود
.بازارها گسترش طريق از اقتصادي شده تسريع رشد يعني _
در دموكراسي از پيشرفته‌اي نسبتا درجه استقرار با _..
"است؟ ناسازگار و مانعالجمع جامعه
شدن جهاني" از است عبارت امين مقاله سوم فرعي عنوان
"توسعه شدن سرگرفته از براي لازم شرايط:اجتماعي مبارزات
يك جهان ، بر مديريت كدام‌اند؟براي آينده سناريوهاي"
اين استراتژي اين هدف.دارد وجود جهاني سياسي استراتژي
شدن قطعه قطعه و تجزيه موجبات بيشتر چه هر كه است
نظام مخالف بالقوه طور به كه آورد فراهم را نيروهايي
و فروپاشي براي زمينه‌سازي و تشويق با كار اين.هستند
چه هر.مي‌شود انجام جامعه سازمان دولتي شكل‌هاي شدن خرد
و بيشتر كوزووهاي بيشتر ، چچن‌هاي بيشتر ، اسلووني‌هاي
"...!است بهتر باشند ، داشته وجود بيشتري كويت‌هاي
كه است كرده حمايت نيز تز اين از مقاله اين در سميرامين
از او منظور است ، دموكراسي متضاد فرهنگ‌گرايي ،
جماعات از يك هر كه است باور اين قبول فرهنگ‌گرايي
ارزش‌هاي داراي (آن غير يا جنسي قومي ، مذهبي ، )
.است خويش خاص تغييرناپذير
نيز "بيستم قرن سياسي اقتصاد" عنوان با كتاب سوم مقاله
كتاب خود هم‌نام كه كتاب چهارم مقاله.است امين نوشته
.مگراف هري از است اثري مي‌باشد
خيزش به مقاله اين برمي‌آيد مقاله اين عنوان از كه چنان
و 90 اخير 80 دهه دو مستقيم خارجي سرمايه‌گذاري افزون دم
در سوم جهان" و "ماليه شدن جهاني" مسئله است پرداخته
مقاله اين است ، مقاله اين موضوعات از "جهاني نظام
;است گرفته موضع شدن جهاني فرايند عليه بر علي‌الاصول
كه است آورده وجود به را بسياري چيزهاي شدن جهاني روند"
راه‌هاي روند اين اما تازه‌اند ، جهان سياست و اقتصاد در
.است نداده تغيير را سرمايه‌داري نظام عملكرد اساسي
گونه هيچ نيز انسان رفاه و ترقي يا صلح امر به همچنين
ماركسيستي قرن" عنوان با پاياني مقاله ".است نكرده كمكي
جا اين در چه آن اريگي ، جيوواني قلم به آمريكايي ، قرن -
نظام و اجتماعي جنبش‌هاي" كتاب از است فصلي است آمده
سازوكار نام به است اثري دوم جلد واقع در كه جهاني ،
آندره سميرامين ، والرشتاين ، امانوئل قلم به جهاني ، بحران
.مارتافوئنتس و گوندرفرانك
دانش نشر در نخستين عارفان
دانش نشر فصلنامه انتشار سال هجدهمين از شماره چهارمين
.شد زمستان 80منتشر ويژه
يكي پورجوادي ، نصرالله نوشته "نخستين عارفان فارسي‌گويي"
هجدهم سال از چهارم شماره مقاله‌هاي جذابترين از
جوادي پوراست "دانش نشر" تاريخي فلسفي ، ادبي ، فصلنامه
به فارسي زبان آغاز باب در مقدماتي از پس مقاله اين در
حبيب چون عارفاني نثر از نمونه‌هايي ديني ، زبان منزله
نثر زباني ويژگي‌هاي و كرده ذكر را بسطامي بايزيد و عجمي
در خطيبي ابوالفضل.است كشيده بيرون متن درون از را آنها
و پرداخته آزاده و گور بهرام داستان به ديگر مقاله‌اي
نخستين درباره مطلبي شماره اين در هم آل‌داوود سيدعلي
غصه روزنامه‌نگاران.است نگاشته ايران در ملي بايگاني
ايراني ناصر از مطلبي نام هم مي‌شوند پير و مي‌خورند
به البته و ماست كشور در روزنامه‌نگاري وضعيت درباره
.است شده نگاشته حوزه اين در كتاب چند انتشار مناسبت
ني‌نامه مرقع" هم كتاب معرفي به مربوط مقالات بخش در
شرح" ،"مغول عهد آغاز تا باستان دوران از اران" ،"جامي
آثار" و "دمنه و كليله عربي امثال و ابيات و اخبار
علي پرهام ، سيروس توسط "الخاليه عن‌القرون الباقيه
.شده‌اند معرفي منوچهري حسين و اشراقي احمد بهراميان ،
آمده "قديم تهران" عنوان با مقاله‌اي هم مجله انتهاي در
و است نگاشته معتمدي محسن مهندس كه است كتابي از بخشي كه
هم مجله انتهاي در.دارد نام "تهران تاريخي جغرافياي"
تازه نشريات و كتابها از فهرستي بالازاده اميركاوس
.است كرده ارائه شده منتشر
به":است آمده نخستين عارفان فارسي‌گويان مقاله در
و نشست و آمد و رفت ما با تو گفتند ، بسطامي بايزيد
مشتركي چيز زندگي در شما و من:گفت چرا؟.نمي‌كني برخاست
و بگو مي‌گوييد شما كنم؟ زندگي شما با من چطور نداريم ،
مي‌گويم من و مي‌گوييدببين شما باش ، خاموش مي‌گويم من
شما برخيز ، مي‌گويم من و بنشين مي‌گوييد شما كورباش ،
و بگير مي‌گوييد شما بازگرد ، مي‌گويم من و برو مي‌گوييد
مي‌گويم من و نمي‌خندي چرا مي‌گوييد شما بده ، مي‌گويم من
".نمي‌گريي چرا
فرهنگي گردش
مذهبي نمادهاي
www.byzant.com/scriptorium/symbols
ادبي جواد محمد
در اساسي نقشي نماد مي‌كنيم ، تنفس نمادها جهان در ما
بازي را عظيم گاهي و متفاوت واقعيت‌هاي با ما رويارويي
.مي‌كند
زمينه‌هاي در مختلف موضوعات از وسيعي طيف سايت اين در
ادبيات ، روان‌شناسي ، فلسفه ، رموز ، و نشانه‌ها عرفان ،
اين.كرد مشاهده مي‌توان را قبيل اين از اموري و معنويت
و عميق مذهبي و اختصاصي نمادهاي از وسيعي دامنه سايت
به و مي‌دهد توضيح غرب و شرق رسوم و آداب در را قدرتمند
:است شده تشكيل ذيل پيوندهاي از و مي‌كشد تصوير
قدرتمند ابزاري و رمزي علوم از توجهي قابل مخزن (Tarot)
يافت بخش اين در روحاني و رواني امور شناسايي براي
مطالب و مي‌كند تغيير هفته هر بخش اين اطلاعاتميشود
بر علاوه و مي‌دهد قرار كاربر اختيار در جديدتري
ارتباط و گسترش ساختار ، تاريخچه ، پيرامون كه اطلاعاتي
تصويردار برگ با 22 فال‌گيري از است عبارت كه فال‌تاروت
اطلاعات) شاخه زير سه از مي‌گويد سخن الهي امور با
درباره هفتگي اطلاعات) ،(تاروت درباره (on-line) نوشتاري
به كدام هر كه يافته تشكيل (وحياني عبارات) و (تاروت
.مي‌پردازند امر اين از خاص‌تري جنبه‌هاي
شامل لزوما مبهمات و اسرار پيرامون مطالعه (Symbols)
متون ، نوع از نمادها اين خواه مي‌شود نمادها باب در تفكر
گستره بخش اين درباشد شده حجاري علامت يا نواها
و (Meditation) تامل در كه نمادهايي مهمترين از متنوعي
از و شده ارائه است مطرح و مرسوم (Synthesis) تدبر
و يهودي نمادهاي مسيحي ، نمادهاي ستاره‌ها ، چهاربخش
و نمادها تصوير و تشريح به كه يافته تشكيل ديگر نمادهاي
.است پرداخته تفكري سنت‌هاي اين از يك هر در آنها كاربرد
و يهوديان ميان در صوفيانه‌اي و فلسفي مسلك (Kabbalah)
اين و مي‌داند موجودات اصلي مبداء را خدا كه است مسيحيان
عرفاني نظام اين به كه است اطلاعاتي از مجموعه‌اي پيوند
بيشتر كه مي‌شود مربوط يهوديان و مسيحيان ميان در مقدس
از و است مطرح عرفاني طريقت يك عنوان به يهوديان ميان در
جهان‌هاي زندگي ، درخت كابالا ، بر مقدمه‌اي:مثل بخش‌هايي
الفباي ظلمت ، حجابهاي حيات ، دريافت راه‌هاي چهارگانه ،
كدام هر روي بر كردن كليك با كه شده تشكيل عبراني ،
.مي‌شود عرضه كاربر به مختلفي اشكال و نمادها و اطلاعات
نقل و تذكره‌ها حاوي است دايرالمعارفي كه (Biography)
شعر ، عرفان ، تاريخ در معني‌دار تصاوير پيرامون قول‌هاي
به نسبت پراهميت ديدگاه يك ايجاد در كه غيره و فلسفه
نسبتا جزئيات بخش اين.است موثر بسيار "وجود ماهيت"
:چهاربخش از كه داشته مدنظر هم را دقيقي
عبارات قول‌ها ، نقل دايرالمعارف - دايرالمعارف‌تذكره
.است شده تشكيل روزانه عبارات و وحياني
بوده پيش‌گويي قديمي روش‌هاي از طالع‌بيني (Astrology)
نيروي تكميل و ضعف بر كردن غلبه و قدرت تمركز بر كه
شامل پيوند اين.است مي‌گذاشته تاثير بسيار دروني
منطقه از نشانه‌هايي طالع‌بيني ، تاريخچه:مثل بخش‌هايي
نشانه‌ها ، طلوع طالع‌بيني ، در گياهان البروج ،
.مي‌باشد غيره و عقرب برج در عقاب طالع‌بيني‌چيني ،
پيوندها بقيه از تابعي عنوان به پيوند اين (Scriptorium)
صورت به كه شده تشكيل معنوي و رمزي مجموعه دو از كه است
قرار كاربر اختيار در را مختلفي اطلاعات بايگاني يك
يا كلمه يك براساس (Search) پيوند در همچنين مي‌دهد
مربوط فوق پيوندهاي به كه موضوعاتي در كلمات از تركيبي
پيوند در اين بر علاوه پرداخت جستجو به مي‌توان است
به مي‌تواند كاربر (پنهاني مشي خط) (Privacy Policy)
و مربوطه سايت‌هاي در خاص اطلاعات نوعي ذخيره و جستجو
كامپيوتر روي بر را آن و بپردازد سايت همين در همچنين
سايت‌هاي با و نمايد ضبط ويژه امكاناتي با خود شخصي
.نمايد بدل و رد را اطلاعاتش دارند وجود كه ديگري مختلف
|
