دعا
شناسنامه
گشود جهان به را چشمانش نابينا گوريل
فوتبال بازيكنان براي تازه لباسهاي
جهان خرافاتي مردمان
بدن بيولوژيكي ساعتهاي
لادن بن و بلر توني عروسك رقابت
زنان درباره ساله كتاب 370 كشف
هواپيما با صاعقه برخورد خطرات
جهان از خواندني و كوتاه
دعا
(ع) علي امام
كافياست عدالت اجراي مردم امور تدبير براي
(الحكم 242 غرر)
سروجان توميان ومهر است زبان و دل درميان تو ياد الهي
( انصاري عبدالله خواجه)
گشود جهان به را چشمانش نابينا گوريل
رومينا جراحي حال در بريستول پزشكيدانشگاه تيم
بينايي ميتواند چطور كه بود آموخته خودبهخود رومينا
برساند ممكن مقدار حداكثر به را خود كم
آب به چشمش دو هر مادرزادي طور به كه جلگهاي گوريل يك
ديدن به قادر وضوح به حاضر حال در بود ، مبتلا مرواريد
عمل يك دنبال به دارد نام رومينا كه مذبور گوريل.است
چشماش يك بينايي انگلستان بريستول در موفقيتآميز جراحي
گوريل روي بر را جراحي عمل اين كه تيمي.آورد بدست را
چشم مرواريد آب مشكل است اميدوار است داده انجام ماده
كه آنجا از جراحي ، عمل اينسازد برطرف زودي به را ديگرش
در ميشد ، انجام بالغ گوريل يك روي بر بار اولين براي
از دارد سال كه 21 رومينا.بود بينظير كاملا اروپا
به - بود شده متولد آن در كه - ايتاليا در رم باغوحش
.است آمده بريستول وحش باغ
دانشگاه دامپزشكي بخش در مارس روز 12 در پزشكي تيم
همراه به واتس جني نام به پزشك چشم يك.شد تشكيل بريستول
از حاليكه در و ميباشد چشم متخصص دامپزشك كه ديويدگلد
را سخت جراحي عمل اين ميشد ، حمايت درماني كادر سوي
.داد انجام
حين در انسان مرواريدي آب بيماران بيشتر حاليكه در
كيلوگرم كه 120 رومينا ولي هستند هوشيار غالبا جراحي
.بود شده بيهوش دارد وزن
قابل اخير مورد با قبلي جراحيهاي از مورد تنها 2
وحش باغ در گوريل بچه دو روي بر اولي كه است مقايسه
در بالغ گوريل روي 2 بر دومي و بود هلند در رنردام
جراحي تيمبود شده انجام آمريكا در اوهايو (Utah) اتاد
چشم داخلي ساختار از زيادي اطلاعات ابتدا در انگليسي
خسته و گير وقت جراحي اينكه از بيشتر و نداشت گوريل
اندازهگيريهاي صرف كه را زماني باشد ، بوده كننده
تا كردند رومينا چشم از (فراصوتي امواج) سوند اولترا
وقت كنند ، تعيين را نياز مورد مصنوعي لنز درجه بتوانند
و كردند خرد اشعه با را مرواريد آب متخصصين.بود گيرتر
شده ساخته تمام دقت با كه را لنزي و برداشتند را آن سپس
.كردند جايگزين بود
بود آموخته خودبهخود رومينا جراحي ، عمل اين از قبل تا
ممكن مقدار حداكثر به را خود كم بينايي ميتواند چطور كه
باعث چشمانش جلوي در دستها گرفتن با طوريكه به برساند
حدودي تا ميتوانست سپس و ميشد چشم مردمك شدن گشاد
وحش باغ دامپزشكان از يكي.ببيند واضحتر را اشكال
ولي ميشود آورده بيرون بخش از رومينا زودي به":ميگويد
وي چشم تا دارد ويژه مراقبتهاي به نياز زمان آن تا
اميدواريم و بوده موفقيتآميز ما نظر از عمل.نكند عفونت
داده وي به امكان اين اينكه از و شود بهتر تدريج به او
بپردازد خود اطراف محيط جستجوي به سالم چشماني با تا شد
ميتواند حالا او اينكه بهتر همه از و خوشحاليم بسيار
ساعت هر 4 رومينا حاضر حال در.برگزيند خود براي همسري
بايد و ميكند استفاده بيوتيكي آنتي چشم قطره از يكبار
براي يكبار ساعت هر 4 تا كنيم تشويق را وي ترفندي يك با
دكتر گفته به."بيايد وحش باغ كلينيك به قطره از استفاده
از جلگهاي گوريلهاي جمعيت بريستول ، وحش باغ رئيس گيپس
است بيشتر شان طبيعي زيستگاههاي در كوهستاني گوريلهاي
تجارت و جنگلها پاكتراشي دليل به اخير سالهاي در ولي
.شدهاند مواجه جمعيت افت با گوريل اين گوشت قانوني غير
فوتبال بازيكنان براي تازه لباسهاي
فوتبال جهاني جام آوردن دست به براي امسال انگلستان كشور
تمام از كار اين براي و است نكرده دريغ كوششي هيچ از
انگليسي متخصصين و دانشمندان.ميكند استفاده خود توان
چاره راه نيز ژاپن كشور بالاي گرماي براي حتي
خيال ويژهاي لباسهاي طراحي با و انديشيدهاند
ويژه لباسهاي اين.كردهاند راحت گرما از را مليپوشان
را بازيكنان بدن دماي است انگليسي بازيكنان مخصوص فقط كه
رسيدن از و ميدارد نگه طبيعي حد در جالبي بسيار روش به
انرژي آن در كه (سانتيگراد درجه 5/39) آستانه دماي به
اين به.ميكند جلوگيري ميشود بدن دماي تعادل صرف بسيار
بدون را بيشتري زمان بود خواهند قادر بازيكنان ترتيب
در.دهند دست از را كمتري انرژي و بدوند گرما از ناراحتي
انجام آن روي بر مطالعه ماهها كه ويژه لباس اين طراحي
ريچارد.بودهاند اندركار دست متخصص چندين است گرفته
علمي پژوهشهاي و تحقيقات دپارتمان مدير هاوكينز
بدون سفيد لباس اين مطالعاتي كارهاي:ميگويد انگلستان
امكان اين بازيكنان به و است گرفته صورت ناسا توسط آستين
كمآبي دچار و كنند عرق كمتر بدوند ، بيشتر تا ميدهد را
بسيار حرفهاي بازيكن يك براي شرايط اين كه نشوند
تمرين حين را لباس اين ميتوانند بازيكنان.است ايدهآل
اين ساخت در.كنند تن به نيمه دو بين در و بازي از قبل
دماي كه است شده استفاده ويژهاي كريستالهاي از لباس
خود در را آب است قادر لباس اين.ميآورد پايين را بدن
لذا.ميگيرد قرار فريزر در استفاده از قبل و كند جذب
دماي لباس اين ميكند تن به را آن بازيكن كه هنگامي
جذب خود در كه را آبي و ميكند توليد را ثابتي و پايين
يك هر توليد هزينه.ميدهد بازيكن بدن خورد به است كرده
ضمن در.است (تومان 85000) پوند لباسها 75 اين از
تن بر را لباس اين كه درحالي نيز نيمكت روي بازيكنان
در هم طولاني وقفه چنانچه.مينشينند نيمكت روي دارند
را لباس اين ميتوانند انگليسي بازيكنان دهد رخ بازي حين
.كنند تن به
جهان خرافاتي مردمان
!دريابيد را سياه لكلك
وطنپرست شادي
آلمان مردم خرافات به گذشته مانند نيز هفته اين
احترام حشرات و حيوانات به آلمان مردم.ميپردازيم
.ميدانند بدشانسي از نمادي را آن خلاف و ميگذارند
حتي شديد ، آن مرگ باعث يا بزنيد صدمه گربهاي به اگر (1
بهخاطر شايد ميآوريد بدشانسي حتما باشد ، غيرعمد اگر
دارند سگها و گربهها به آلمانيها كه است وافري علاقه
كه ميشود نگهداري آنها از يكي خانهاي هر در تقريبا و
از خارج خانههاي در و گربهها شهري خانههاي در معمولا
.ميشوند نگهداري سگها روستايي و شهر
حتما بكشيد ، را آن اگر..همچنين به نيز عنكبوت (2
بيخطري حيوان عنكبوت چون احتمالاميآوريد بدشانسي
از را..و مگس پشه ، همچون مزاحمي و موزي حشرات و است
حشرهخيزي و مرطوب منطقه در كه آنها براي ميبرد ، بين
از را آن نبايد پس !است خاصي اهميت داراي ميكنند ، زندگي
!برد بين
خانه دودكش يا بام روي بر سياهرنگ لكلكي زمانيكه (3
عمر تا ميشود باعث كه چرا است خوبي خبر كرد ، لانه شما
اطلاعي چگونگي و چرا از متاسفانه اما:شود طولانيتر شما
!نيست دسترس در
مواظب هستيد ، موهايتان به زدن شانه حال در هنگاميكه (4
و كنيد جمعآوري موقع به را ميريزد كه موهايي تا باشيد
است ممكن خود ، غريزه طبق گنجشكها كه چرا !ببريد بين از
به و ببرند لانهشان به و بگيرند نوك به را شما موي
مورد اين البته !ميشويد گنجشك شدن كور باعث اينگونه
!ندارد...و دليل نيز
بدشانسي علامت ميخوانند ، خروس مثل كه مرغهايي (5
خروس شبيه و باشد گرفته صدايش كه مرغي قاعدتا هستند ،
و نيست خوبي اتفاق نوعي به پس است بيمار بخواند ،
!آيد حساب به بدشانسي ميتواند
و قوانين جهان ديگر مردمان از برخي مثل آلمان مردمان
هرچند !دارند زنان براي غيرمنطقي گاهي و خاص سنتهاي
بر مبني قوانيني آلمان همينطور و اروپا امروز جامعه
در اما ميكنند اجرا و كرده تصويب را مرد و زن تساوي
!بوده ديگري جور عقايد گذشته
سواركاري به و ميشده اسبي بر سوار زني اگر مثلا
بدشانسي وگرنه باشد مرد بعدي نفر بايد ميپرداختند ،
نزديك هم به راه از بخشي در مرد و زن اگر حتي و.ميآورد
نقطهاي به را اسبش و دهد تغيير را راهش بايد مرد شوند ،
اگر يا !ميآورد بدشانسي برايش كه چرا كند ، هدايت ديگر
لباس از تكهاي بايد كند ، روشن را آتشي بخواهد دختري
!نميشود روشن آتش هيچگاه وگرنه كند استفاده را مردي
پايين اعتمادبهنفس از موضوع اين ميرسد نظر به البته
!ميگيرد نشات آلماني مردان بالاي اعتمادبهنفس و زنان
بدن بيولوژيكي ساعتهاي
در ماساچوست دانشگاه تحقيقاتي گزارشات آخرين بنابر
ساعت داراي دو هر كبد و انسان قلب آمريكا متحده ايالت
متفاوتي زمانبندي با البته كه هستند بيولوژيكي و دروني
ساعت همان يا و انسان دروني ساعت.هستند كار به مشغول
آدمي شدن بيدار و خواب در را مهمي بسيار نقش بيولوژيكي
ساير در دروني ساعت اين بهعلاوهميكند ايفا
است برخوردار والايي بسيار اهميت از نيز بدن فعاليتهاي
و هورموني توليد از محافظت و هورمونها توليد قبيل از
و مهمترين.ديگر موارد از بسياري و خون فشار كنترل
نهفته او مغز درون در انسان بدن دروني ساعت اصليترين
پوست سراسر در كه دارد نيز ديگري ساعت انسان بدن اما است
ساعتهاي اين نقش وصف اين بااست دوانيده ريشه او
بيروني اندامهاي كنترل در مغزي ساعت ويژه به بيولوژيكي
با بوستون دانشگاه از ويتز چارلز دكتر.است نامعلوم
كه دريافت انسان ژنهاي روي بر گسترده بسيار مطالعات
و كبد درون در زمان كنترل براي آدمي ژنهاي از يك كدام
درباره 12000 تحقيق و مطالعه از پس.ميكنند فعاليت قلب
به مربوط ژنهاي از درصد تنها 10 كه دريافت ويتز دكتر ژن
ساعت اين تنظيم كار در قلب به مربوط ژنهاي درصد و 8 كبد
اين اينكه است توجه جالب آنچه امااست فعال بيولوژيكي
توضيحاتي از يكي.ميكنند عمل هم از مستقل بسيار ساعت دو
ساعت كه است اين ميدارد بيان اينباره در ويتز دكتر كه
خود به مربوط ژنهاي توسط اندامها اين از هريك در دروني
دو اين رو اين از ميشود هدايت انسان ژني كنترل مركز در
اما.هستند جداگانهاي بيولوژيكي ساعتهاي داراي اندام
و كبد ژنهاي درصد كه 60 است آن از حاكي ديگر گزارشهاي
داراي اندام دو اين اينكه وجود با.هستند يكي قلب
يكديگر از آنها حركتهاي اما هستند جداگانه ساعتهاي
.ميكنند رفتار يكديگر با تعامل در بسيار و نيست مستقل
هوشمند ساعت يك توسط كبد و قلب حركتهاي معتقدند آنها
مغزي ساعت همان بسا چه كه ميشود هدايت و اداره مركزي
موزون حركات تنظيم و اندامها بين هماهنگي اما.باشد
.ميشود هدايت مركزي سيستم از مستقل ژنهاي توسط اندامها
لادن بن و بلر توني عروسك رقابت
بلر توني عروسك غربي كشورهاي و انگلستان در روزها اين
گوي توانسته است شده ساخته هاليوودي فيلمهاي حالت در كه
پرفروشترين و بربايد لادن بن اسامه عروسك از را رقابت
عروسك اين كه است اين جالب.شود غرب در روزها اين عروسك
يك پريشان موهاي و است ملبوس رنگ خاكي ارتشي لباس با كه
فروش اصلا اول هفته در 6 دارد سرش روي هم را كماندو
به عدد مرز 5000 تا لادن بن عروسك حاليكه در.بود نرفته
توسط كه است پوند عروسكي 18 بلر قيمتاست رفته فروش
توني عروسكهاي توليد انديشه.است شده طراحي ويكيل اميل
حادثه 11 از پس روز چند بوش جورج و لادن بن اسامه و بلر
همگي عروسكها اين كرد خطور ويكيل آقاي ذهن به سپتامبر
.شدهاند ساخته و طراحي نبرد حال در و نظامي لباسهاي با
اسامه از نداشتم دوست":ميگويد باره اين در ويكيل
يك تصوير كودكان ذهن در نميخواستم چون بسازم عروسكي
بيشتر و بود بينظير مردم استقبال اما كنم خلق را جاني
از بيشتري احساس با بتوانند تا ميخرند را او تنفر براي
."بشوند متنفر او
زنان درباره ساله كتاب 370 كشف
به 370 متعلق كه را كتابي كرده ادعا مورخي انگلستان در
شايد و جالب بسيار آن موضوع كه كرده پيدا است پيش سال
بهتر زنان كه است كرده ثابت كتاب اين.باشد باورنكردني
شده ياد كتاب ديويس آلن نام به مورخ اين.هستند مردان از
حال در كه هنگامي لندن بيرون پارههايي كاغذ ميان در را
كتاب اين نام.است يافته بوده ديگري چيز براي جستوجو
داراي و است صفحه داراي 182 و است زنان ارزش ساله 370
برتري اثبات درباره رسالهاي:ميگويد كه است زيرتيتري
نوشته كتاب اين نويسنده نام اما ;مردان بر زنان حق بر
بسياري:ميگويد است كتاب اين يابنده كه ديويساست نشده
قرن اوايل از فمينيستي و زنانه نهضتهاي ميكنند گمان
كه ميكند ثابت كتاب اين اما است افتاده راه به بيستم
فصلهاي.بازميگردد اين از قبل سالها به حركتها اين
هستند ، مردان از استعدادتر با زنان:از عبارتند كتاب اين
از شجاعتر زنان دارند ، دوست مردان از بيش را مسيح زنان
.هستند مردان از عاقلتر زنان هستند ، مردان
هواپيما با صاعقه برخورد خطرات
از عبور با قادرند هواپيماها اغلب موارد بيشتر در
اما بگذرند نيز طوفان از ناشي رعدوبرق كمند از توفانها
اينكه احتمال ارتباط اين در منتشره گزارشات آخرين بنابر
قرار برقگرفتگي خطر معرض در كابين درون خلبان يا مسافر
.دارد وجود بگيرند
بسيار رنجهاي از حكايت مورد اين در گزارش اولين
دچار بوده هواپيما عقب قسمت در كه مسافري كه است فراواني
رنج در بابت اين از كه است مدتها و ميشود برقگرفتگي
يا هواپيما ديگر مكانهاي از هيچيك به آنكه جالب.است
چرنينگتون مايكل دكتر.است نيامده وارد آسيب ديگر مسافران
:ميگويد ارتباط اين در آمريكا كلورادم بيمارستان از
گذر توفان ميان از كه هواپيماهايي با صاعقه برخورد"
كسي كه بود نشده گزارش تاكنون اما است عادي امر ميكنند
ادامه در او ".باشد شده آسيبديدگي دچار حادثه اين از
نادرترين و اولين شده گزارش مورد معتقدم":ميافزايد
پزشكي مجله در ارتباط اين در كه گزارشي در.است ممكن مورد
كه هنگامي كه است مردي مصدوم است رسيده چاپ به تراما
تمام ناگهان است ميكرده عبور توفان ميان از هواپيما
ميبيند را سفيدي تصوير چشمانش و ميشود مورمور بدنش
نيز مسافران از يكي.كوتاه بسيار لحظهاي براي البته
بدنش تمام نوراني گلوله لحظه يك براي كه ديدم":ميگويد
".برميخاست نوراني جرقه او از انگار و گرفت فرا را
:ميگويند رابطه اين در مهمانداران و هواپيما كاركنان
ارتباط اين در مصدوم "بود گيج گويي پرواز مسير تمام"
و ميزد زنگ گوشم توي و داشتم شديدي سردرد":ميافزايد
شد بهتر پرواز از بعد روز ".بود رفته خواب چپم بازوي
از هنوز او بعد هفته و 10 بود شده بيحس كمي چپش دست اما
بعد ماه چهار.بود شده فراموشي دچار و ميبرد رنج سردرد
نشان مغزي اسكن شد انجام او مغز روي كه آزمايشهايي در
دو و است شده عصبي اختلالات دچار صاعقه علت به كه داد
و داده دست از را خود حافظه كاملا ماجرا اين از پس سال
ميان در كه صاعقهاي.است بريده را امانش مداوم سردردهاي
كه ديگر الكترويكي وسايل و فلزي اشياي و مسافر همه اين
او از بيش را صاعقه پذيرش استعداد تنهايي به هركدام
و رنج سال سه از پس سرانجام و كرد برخورد او با داشتند
همه.ساخت ابدي مسافرتي راهي و درآورد پا از را او عذاب
را خود جان صاعقه اثر بر نفر از 100 بيش آمريكا در ساله
اولين اين اما.ميشوند مجروح نفر هزار و ميدهند دست از
آدمي به صاعقه هواپيما در ميشود گزارش كه است موردي
.كند برخورد
جهان از خواندني و كوتاه
هندوستان *
او براي خانوادهاش كه راجوتا نام به مردهاي مرد
بر و بودند سوزانده را جنازهاش و ميكردند سوگواري
به قدم ناگهان به بودند انداخته راه ناله و آه خاكسترش
شروع زماني از داستان.كرد متعجب را همه و نهاد جمع درون
كه يافت را جنازهاي قطار ريل روي هندوستان پليس كه شد
قضا ازبود داده دست از را خود جان جراحت شدت اثر در
راجوتا عموي.بود رفته خانه از قبلي اطلاع بدون راجوتا
به سرعت به ميبيند روزنامه در را مرده مرد عكس كه زماني
درون جنازه كه ميكند ادعا و ميرود قانوني پزشكي
دست در خبري او از است مدتي كه اوست برادرزاده سردخانه
او براي ميبيند كه زماني راجوتا سو آن از اما.نيست
خانه به ميگيرد تصميم كردهاند برپا سوگواري مراسم
انگشت و سوگوارياششد مجلس وارد پليس با او.بازگردد
آن پليس مشكل حالا.برد فرو دهانشان به تعجب از را همه
داده دست از كلي طور به را شده خاكستر شخص هويت كه است
.است
تايلند *
تا كنند راضي را نخستوزيرشان اينكه براي تايلنديها
شدند ناچار بدهد تفحص و تحقيق دستور فردي مرگ درباره
.بفرستند نخستوزيري دفتر به را مزبور شخص جسد حاوي تابوت
شده كشته پليس با درگيري جريان در مرد اين معتقدند مردم
جنازه اينكه از پس معترضين.است رفته بين از ناحق به و
به را آن و گرداندند دور اطراف شهرهاي در روز چند را
نخستوزير براي كاميونت يك با را آن دادند نشان همگان
چهارسالهاي دختر به تجاوز اتهام به ساوساك.كردند ارسال
به بوده پليس كنترل تحت كه زماني و شد زنداني و دستگير
ساوساك همسلوليهاي كه است معتقد پليس.است رسيده قتل
كشت قصد به را او ميشوند او اتهام متوجه كه زماني
مرتكب جرمي چنين او كه معتقدند معترض مردم اما ميزنند
بنشاند كرسي به را خود حرف اينكه براي پليس و است نشده
در پليس.است داده جان تا زده آنقدر اعتراف براي را او
كرده دستگير را او همسلوليهاي از تن چند ارتباط اين
.است
آمريكا *
به كه معترضي دانشجويان از پنسيلوانيا ايالتي قاضي
مقاله 200 يك خواست بودند معترض دانشگاه اصلاحاتي برنامه
روز دو مدت ظرف و بنويسند دادگاه در حضورشان درباره لغتي
تمامي به بلافاصله حكم اين.دهند دادگاه تحويل را آن
برنامه به دانشجو اين 14.شد ابلاغ آنها مدافع وكلاي
اجازه خصوصي سازمانهاي به كه خودشان دانشگاهي اصلاحات
بگيرد عهده به را دولتي دانشگاههاي اداره تا ميداد
.بودند معترض
عربستان *
رفيق و دبستاني يار يك زبان از را بنلادن حكايت بار اين
كه بنلادن همكلاسي و دوست اين.بشنويد گلستانش و گرمابه
گفتوگو در است عربستان نشريات از يكي سردبير اكنون هم
با سالگي تا 17 كه داشته اذعان سانديسان هرالد نشريه با
:ميگويد بتارفي خالد دكتر.است شده بزرگ بنلادن
اكشن فيلمهاي و طلا معدنهاي و طلا عاشق همواره بنلادن
كه كنم باور نميتوانم من:ميدهد ادامه و بود ، آمريكايي
آمريكايي فيلمهاي عاشق او باشد آمريكايي ضد واقعا او
اكشن سراسر كه خشم نام به بود سريالي هست يادم.بود خشن
علاوه به.داشت دوست بسيار را سريال اين بنلادن و بود
آمريكا به معالجه براي را او شد بيمار پسرش كه زماني
به كه داشت اسبي لادن بن:ميافزايد خالد دكتر.فرستاد
و بايستد ساعتها تا داشت عادت و بود علاقهمند خيلي آن
بوديم كه هم مدرسه در.بگيرد نظر زير را خود اسب حركات
و بود خانگي كه ماهي از خوشمزهاي بسيار ساندويچهاي او
هم با و ميآورد مدرسه به ميكرد درست آنها براي آشپزشان
كه بود ماشيني گرفت او كه هم ماشيني اولين.ميخورديم
همه اينميشد سوار را آن آمريكا وقت جمهور رئيس
باور من براي كردن عمل آمريكايي ضد بعد و بودن آمريكايي
.نيست كردني
شرعي ساعات
|
ساعت 13و02دقيقه :ظهر اذان
دقيقه و 07 ساعت 20 :مغرب اذان
دقيقه و36 ساعت 4 : فردا صبح اذان
دقيقه و 18 ساعت 6 :فردا آفتاب طلوع
|
|