جهان 2002
متوسط بدون‌طبقه به‌مدرنيته سنت از
اقتصاد نگاه
جهان 2002
نو ديار كهنه روسيه
رضايي‌نصير غلامرضا
كسب غرب اعتماددر قابل و دوست كشوري مثابه به كه شهرتي از سال 2002 در روسيه
حل كشور اين در نهفته مشكلات از بسياري هرچند نمود ، خواهد بهره‌برداري است ، كرده
خواهد ثمربخش خارجي سياست در همه از بيشتر جديد وجهه اين.ماند خواهد باقي ناشده
عليه بين‌المللي ائتلاف از قاطعيت با پوتين ولاديمير رئيس‌جمهور كه جايي.بود
با خود سودآور و قديمي دوستي گذاشتن كنار ازاي به.كرد خواهد حمايت تروريسم
كه منافعي مورد در بتواند كه مي‌گيرد قرار موقعيتي در روسيه عراق ، نظير كشورهايي
.كند معامله غرب با دارد ، خود به نزديك‌تر كشورهاي در
تحريك از دست و كند كمك تروريسم با مبارزه به موثر گونه‌اي به پوتين اينكه فرض با
در روسيه نگراني‌هاي به كه داشت خواهد بيشتري تمايل بروكسل بردارد ، چانه‌زني و
آينده مورد در است مايل روسيه خصوص بهكند توجه اروپا اتحاديه و ناتو گسترش مورد
چانه غرب با است ، افتاده گير لهستان و ليتواني بين كه محروم استاني كالنينگراد ،
در ناتو.شد خواهد منعقد ناتو و روسيه بين پيماني احتمالا و بزرگ توافقي.بزند
و لتوني استوني ، جمهوري‌هاي عضويت به مربوط مذاكرات مورد در خود نوامبر ماه اجلاس
.انداخت نخواهد راه به صدا و سر زياد شرقي ، اروپاي كشورهاي ديگر همچنين و ليتواني
و گرجستان در رهبري احتمالي تغيير از كرملين اينكه به توجه با سال 2002 در
.مي‌يابد افزايش قفقاز منطقه در روسيه نفوذ كرد ، خواهد بهره‌برداري آذربايجان
انتخابات برگزاري سال ، رويداد مهم‌ترين.بود خواهد آرام كشور داخل در سياست صحنه
(بيلوروس) سفيد روسيه و روسيه اتحاد پارلمان عنوان تحت مارس ، ماه در جديد نهادي
ديگر است ممكن.گرفت خواهد صورت فراوان منفي و مثبت تبليغات نهاد اين مورد در.است
اتحاد اين به بخواهند ارمنستان احتمالا و مولداوي جمله از شوروي ، سابق جمهوري‌هاي
بازار به دسترسي و ارزان انرژي به دستيابي براي است راهي تصور اين بپيوندند ،
اما مي‌گيرد ، شكل جديدي شوروي اتحاد كه كرد خواهند تصور برخي.روسيه مرفه (نسبتا)
تنها جديد نهادهاي.ندارد وجود مورد اين در اميدي يا نگراني جاي سال 2002 در حداقل
چنين وجود بدون روسيه كه ساده دليل اين به اقتدار ، بر نه مي‌افزايند هزينه‌ها بر
و وقت بيشتر پوتين.است نفوذ صاحب سابق ، شوروي اتحاد كشورهاي اغلب در هم نهادهايي
.كرد خواهد خود كاهش به رو اما فراوان محبوبيت مورد در نگراني صرف را خود هم
اوضاع ، كردن بهتر براي سعي‌اش نهايت بردن كار به مورد در وي به روسيه مردم اكثريت
محلي ، تاسيساتي شركت‌هاي بي‌كفايت اداره مثل واقعي ، اصلاحات اما ;دارند اعتماد
خبر منبع كردن ساكت به تمايل بد ، خبرهاي به واكنش.گرفت خواهد صورت كند بسيار
.بود خواهد
متوسط بدون‌طبقه به‌مدرنيته سنت از
اجتماعي اقتصاد
مهاجر.ب - اسدي نيما
كوثري عباس:عكس
قشر اين به عمومي است‌افكار ساختاري ضعف داراي ايران در خصوصي بخش كلي طور به
كندو رشد بتواند است‌كه پايگاهي فاقد ما كشور بخش‌در اين نتيجه در و است بدبين
كند پيدا توسعه مي‌تواند متوسط بخش چگونه شرايطي چنين بكشددر بالا را خود
سرزمين اين مردمان ناموس و مال و جان ناايمني ايران ، كشور رونق بهبود عمده مانع
آن معرض در مداوم طور به حكومتي چنين كه انقلابهايي نيز و حكومت سرشت از كه است
چرا.است صنعتي توليد راه در مردم كوشش‌هاي مانع همواره وضع اين.مي‌گيرد نشات است
جيمز).زد نخواهد برند ، در به چنگش از بعد ساعتي كه كالايي توليد به دست كس هيچ كه
سال‌هاي 18221821 خراسان به سفر (فريزر
غرب و شرق جنوب ، شمال ، از گوناگون اقوام تاخت‌وتاز محل ديرباز از ايران سرزمين
حمله كشور اين به شرق و شمال از مغول و تاتار قوم‌هاي و تركمانان گاهي.است بوده
سم زير را سرزمين اين شرق از افغان‌ها سپس و غرب از ترك‌ها بعد چندي و مي‌كردند
سرشت كه حكومت‌هايي كنار در اقوام اين حملاتدادند قرار تاخت‌وتاز مورد خود اسبان
صدمات...و غزنويان سامانيان ، سلجوقيان ، مانند بودند قومي خود نيز و نداشتند ملي
.آورد وارد ايران اقتصادي بافت‌هاي مهم‌تر آن از و اجتماعي بافت‌هاي به بي‌شماري
.داد دست از را شدن صنعتي فرصت دوره سه در ايران اقتصاد
اين در ايرانميرفت شدن صنعتي سمت به اروپا اقتصاد كه بود دوراني در:اول فرصت
به كه داشت را توانايي اين توليد ، قدرت نظر از هم اقتصادي ، بستر لحاظ از هم دوره
شاه سلطنت ويژه به صفويه حكومت دوران با كه دوره اين در.كند حركت شدن صنعتي سمت
در را طلايي فرصت اين جهاني نظام با ايران اقتصاد پيوستگي بود ، مصادف اول عباس
.كند متحول را اقتصادش كه داد قرار ايران اختيار
لحاظ از هم و منابع لحاظ از هم ايران زمان آن در تاريخي بررسي‌هاي براساس
حركت شدن صنعتي سمت به را خود اقتصاد مي‌توانست بالقوه طور به بازرگاني ارتباطات
تحولات تاريخ نوشته بنابر كه است كافي نكته اين ذكر موضوع اين با ارتباط در.دهد
دوران با مقارن) ،(ش تا 1079 979) هفدهم سده ايران فوران ، جان اثر ايران اجتماعي
.مي‌شد طبقه‌بندي خارجي عرصه در جهاني امپراطور عنوان به (اول عباس شاه
حكومت اوايل در و شاه ناصرالدين عصر اواخر ويژه به قاجاريه دوران در فرصت دومين
تجاري مبادلات حجم دوران اين در.آمد پيش مشروطيت دوره ويژه به شاه مظفرالدين
ورود و كارخانجات تاسيس براي بازرگانان از برخي جدي عزم آن از مهم‌تر و ايران
ايران تحليل‌گران از برخي اعتقاد به و است توجه قابل كشور به صنعتي توليدات
.شود صنعتي اقتصاد وارد مناسب بستر يك ايجاد با مي‌توانست
اقتصاد دوران اين در.كنيم اعلام دهه 1340 اواخر بتوانيم شايد را فرصت سومين
راه عملا و آورد دست به بالايي رشد نفتي كلان درآمدهاي به اتكا بدون توانست ايران
به نفتي كلان درآمدهاي تزريق با آرزو اين اما كند ، هموار صنعتي اقتصاد براي را
اين كه آورد وجود به ايران اقتصاد در را جدي انحراف و شد تبديل ياس به كشور اقتصاد
.دارد ادامه كماكان انحراف
بروز علي‌رغم چرا كه است اين آن و دارد وجود مهم و جدي سوال يك ميان اين در اما
توسعه كشور يك به و باشد شاهد را سرمايه‌داري نظام رشد نتوانست ايران فرصت‌ها ، اين
از يكي كه مي‌دهد نشان دوره سه اين طي ايران اقتصادي بررسي روند.شود تبديل يافته
كه است طبقه‌اي نبود ايران در شدن صنعتي و سرمايه‌داري توسعه عدم دلايل كليدي‌ترين
كه را آزادي حال عين در و دهد نجات "غني" و "فقير" شدن قطبي دو از را جامعه بتواند
.بدارد پاس است سرمايه‌داري رشد لازمه
و آن توسعه و سرمايه‌داري نظام رشد در است "متوسط طبقه" واقع در كه طبقه اين
است ، كرده ايفا صنعتي و يافته توسعه جوامع در را كليدي نقش قانون حكومت از حافظت
نظام طبقه ، اين نبود صورت در اقتصادي تحليل‌گران از برخي اعتقاد به كه طوري به
.يابد تكامل و شود "بالنده" نمي‌توانست سرمايه‌داري
بين شدن حايل با طبقه اين.است حرفه‌اي و آموزشي مهارت‌هاي دارنده متوسط طبقه
مي‌كند كم را جامعه نهايت در و طبقه دو اين بين تنش‌هاي تنها نه غني و فقير طبقات
.كند كنترل را آن قانون حكومت از پاسداري با مي‌تواند بلكه
.است سرمايه‌داري نظام زاييده اساسا متوسط طبقه" است معتقد دانا رئيس فريبرز دكتر
طبقه وي گفته به.نبود متوسط طبقه نام به پديده‌اي سرمايه‌داري نظام‌هاي از پيش
".است سرمايه‌داري جامعه رشد در سرمايه‌داري محصول متوسط
.كرد كمك آن تقويت و مياني لايه‌هاي ايجاد به سرمايه‌داري نظام تحول":مي‌گويد وي
چارچوب در متوسط طبقه به نياز اول ، صنعتي انقلاب گذاشتن پشت‌سر از پس ويژه به
در بتوانند كه نبودند كارگر متوسط طبقه.شد مطرح سرمايه‌داري نظام كاركردهاي
شكل‌گيري با اما نبودند ، هم اصلي سرمايه‌هاي صاحبان كنند ، فعاليت كارگاه‌ها
".بودند آن خاص كارگزاران واقع در كه داشتند عهده بر را نقش‌هايي ملي دولت‌هاي
در و اقتصادي لحاظ به سرمايه‌داري نظام كه نكته اين به اشاره با اقتصادي محقق اين
بهره‌وري تا است نيازمند تكنولوژي و دانش توسعه به توزيع و تجارت هزينه‌هاي فرآيند
نيازمند را خود تولد لحظه از و آغاز از سرمايه‌داري":مي‌افزايد برد ، بالا را
به ناگزير را سرمايه از بخشي سرمايه‌داري ترتيب اين به مي‌ديد ، شدن جهاني
و تكنوكرات‌ها كه مي‌خواست را لايه‌اي پس.كرد هدايت مسكن و زيرساخت‌ها
ضرورت و خواست يك به خود نوبه به لايه اين شكل‌گيري.كنند كار آن در بوروكرات‌ها
".شد فراهم متوسط طبقه اداري و سياسي موقعيت‌زايي و تبديل اجتماعي
به داد رخ آنچه و نداد روي متوسط ، طبقه تشكيل يعني اتفاق ، اين ايران در اما
دوران در چه كه بود آن داد روي ايران در كه عمده‌اي و اول مشكل.بود ديگر گونه‌اي
و جهاني اقتصادي نظام لحاظ از ايران اقتصاد كه قاجاريه دوران در چه و صفويه
به اما دهد ، رشد خود درون در را سرمايه‌داري نظام تا داشت را مناسبي فرصت مبادلات ،
در موثري عامل كه شهرنشيني فرهنگ آن ، بر حاكم قبيله‌اي و عشيره‌اي فرهنگ لحاظ
همين تا كه طوري به.نشد ايجاد است سرمايه‌داري نظام و متوسط طبقه رشد و تشكيل
خودمانع اين كه بود به 40 كشور 60 شهري جمعيت به روستايي جمعيت نسبت اواخر
.است بوده سرمايه‌داري نظام آن تبع به و متوسط طبقه رشد در عمده‌اي
چهار ايران در":مي‌گويد ايران در متوسط طبقه شكل‌گيري درباره دانا رئيس دكتر
اول دوره بگيرد ، شكل است سرمايه‌داري رشد لازمه كه متوسط طبقه تا آمد دست به فرصت
و نوآوران انقلابي‌ها ، همت به شهرنشين جنبش دوره اين در.بود مشروطه جنبش دوران
بيشتر كه آورد وجود به را متوسطي طبقه امر اين كه گرفت تازه‌اي اوج ترقي‌خواهان
در دوم فرصت.بودند نيافته رشد البته كه بود دولت كارمندان و سنتي اصناف شامل
گرفت شكل جهاني نظم نياز چارچوب در اصلاحاتي دوران اين در.داد رخ اول پهلوي دوران
از تازه‌اي موج وابسته اصلاحات اين.داشت هم داخلي منشا ديگري پديده هر مثل كه
.داشت تفاوت اول دوره با كه كرد ايجاد شهري متوسط طبقه
دولتي برنامه چارچوب در كه شده تحقير هم و ضعيف هم و بود وابسته هم طبقه اين
.مي‌گرفت شكل وابسته
از موجي و شد شهرها به روستاييان مهاجرت باعث جهاني دوم جنگ دانا رئيس گفته به
و متخصص لايه‌هاي تشكيل به لزوما خود نوبه به كه آورد وجود به را جديد شهرنشيني
و حاشيه‌نشين‌ها مهاجرين ، توسط شهرنشيني اين بلكه نينجاميد متوسط طبقه كارآمد
.شد ايجاد زاغه‌نشين‌ها
رئيس.بود سال 1332 مرداد كودتاي 28 از پس شد شهرنشيني گسترش باعث كه بعدي دوره
صاحبان عمدتا كه شد ايجاد پولداري دست‌ساز متوسط طبقه دوره اين در است معتقد دانا
زمين رانت بر كه طبقه‌اي شدند ، تبديل متوسط به پوچ و هيچ از و بودند شهري زمين
.بود استوار شهري
به مهاجرت از ديگري جديد موج آمد ، پيش ارضي اصلاحات وقوع از پس كه چهارم دوره در
خريد مغازه‌داري ، كار به كه روستايي متوسط طبقه شهر در تازه موج اين.شد ايجاد شهر
در دانا رئيسداد تشكيل بودند ، مشغول سوداگري و كشاورزي ماشين‌آلات قطعات فروش و
كرد خود آن از را سرمايه‌هايي نفتي ، رونق از پس متوسط طبقه اين مي‌گويد اين‌باره
.شد متوسط طبقه ناكارآمدي موجب مدت كوتاه در كه
تشكيل اساس كه شهرنشيني و شهري جامعه رشد كه است آن توجه قابل نكته بررسي اين در
خواست به بلكه نداشت ، ارتباط ايران اقتصاد درونزاي عامل يك به است متوسط طبقه
در كه "دستوري متوسط طبقه" مي‌بينيم كه است خاطر همين به و بود مرتبط ايران حاكميت
رشد و دموكراسي براي لازم بسترسازي كه را خود تاريخي وظايف نتوانست شد تشكيل ايران
.دهد انجام است سرمايه‌داري نظام
سرمايه‌داري رشد لازمه دموكراسي":مي‌گويد معاصر بزرگ اقتصاددان فريدمن ميلتون
".است دموكراسي برقراري در مهمي عامل نيز سرمايه‌داري بالعكس ، و است
را خود بالندگي توانسته كشورهايي در سرمايه‌داري كه مي‌دهد نشان تاريخي بررسي‌هاي
در.باشد داشته وجود اجتماعي و سياسي معضلات بررسي و نقد براي آزاد فضاي كه بيابد
بلكه نمي‌كند ، رشد آزادي نهال تنها نه است ، حاكم ديكتاتوري و اختناق كه كشورهايي
عامل يك بستر اين در.نمي‌پيمايد را خود تكاملي و تاريخي روند نيز سرمايه‌داري
متوسط طبقه توسعه و تشكيل است ، سرمايه‌داري رشد مقدمه كه آزادي فضاسازي در موثر
.است
عهده بر اقتصاد كردن مدرن رسالت پيشرفته كشورهاي در است معتقد غني‌نژاد موسي دكتر
ندارد وجود كلمه واقعي معناي به خصوصي بخش ايران در كه آنجايي از و است متوسط طبقه
.نيست موجود آن اصلي مفهوم به نيز متوسط طبقه كند ، فعاليت دولت از مستقل بتواند كه
بخش آسيبشناسي به ايران در متوسط طبقه نيافتگي توسعه علل بررسي در اقتصاددان اين
در خصوصي بخش كلي طور به:مي‌گويد و مي‌پردازد كشور اقتصادي نظام چارچوب در خصوصي
اين نتيجه در و است بدبين قشر اين به عمومي افكار است ، ساختاري ضعف داراي ايران
شرايطي در بكشد ، بالا را خود و كند رشد بتواند كه است پايگاهي فاقد ما كشور در بخش
حال است ديگران استثمار و زورگويي و سودجويي پي در خصوصي بخش كه است حاكم تفكر اين
توسعه مي‌تواند چگونه متوسط طبقه آن تبع به و بخش اين فعاليت پايه بر اقتصادي نظام
كند؟ پيدا
ندارد وجود انسان‌ها شدن ثروتمند به نسبت مثبتي نگرش كه جامعه‌اي در وي اعتقاد به
ارزش‌هاي فاقد غيردولتي بخش اصولا و نمي‌شود شمرده محترم عمل در خصوصي مالكيت و
طبقه ترتيب اين به نمي‌شود ايجاد هم بالنده‌اي اقتصادي نظام است ، اجتماع در لازم
نمي‌تواند كه مي‌شود محدود دولتي مستخدمين از لايه‌اي به ايران در صرفا هم متوسط
.باشد داشته را مدرن جوامع در متوسط طبقه كاركرد
مي‌شود نيز انتظامي و نظامي نيروي شاغلان شامل كه دولت كاركنان تعداد حاضر حال در
.است نفر ميليون بر 3 بالغ
و اجرايي بدنه از متشكل متوسط طبقه كه نكته اين به اشاره با غني‌نژاد دكتر
عبارتي به:مي‌افزايد است لازم اختيار و عمل آزادي فاقد ايران در دولت كارمندي
ساختار و سيستم چون نمي‌دهد ارائه را خود اصيل كاركرد ما كشور در شهري متوسط طبقه
.داد نخواهد و نداده آن به را تاثيرگذار اقدامات اين اجازه كلي
طبقه رشد گرو در را اجتماعي تنش‌هاي كاهش و جامعه شدن قطبي دو از جلوگيري وي
به سياسي چالش‌هاي وجود پيشرفته ، جوامع در:مي‌گويد خصوص اين در و مي‌داند متوسط
دو كشورها ، اين در متوسط طبقه فعاليت زيرا نمي‌انجامد عميق اجتماعي بحران‌هاي بروز
احساس كمتر فضايي چنين در جامعه و كرده نزديك يكديگر به را فقير و ثروتمند قطب
كرد خواهد ايجاد آن ثبات و دموكراسي براي تضميني متوسط طبقه يعني مي‌كند بي‌عدالتي
درون در (بوروكراتيك طبقه هميشگي ملاحظات با) متوسط قشر از بخشي كه ايران در اما
.نمي‌شود مشاهده تاثيري چنين گرفته ، جا سالاري ايران گروه
نيامده در فعليت به تاكنون و دارد بالقوه هويتي ايراني متوسط طبقه ديگر عبارت به
طبقه رو اين از است عيني پايگاه و استحكام لازم ، خودآگاهي فاقد طبقه اين.است
خود تاريخي نقش ايفاگر نمي‌تواند و نيست متشكل آن واقعي معناي به ما كشور در متوسط
نظام ايران در چرا كه اين حالباشد مدرن اقتصادهاي و پيشرفته كشورهاي كليه در
نكته اين به نداريم قوي خصوصي بخش ديگر عبارت به يا و نكرده رشد سرمايه‌داري
دكتر قول به كه است نحيف و ضعيف طبقه‌اي ايران در "متوسط طبقه" كه برمي‌گردد
ايران شهري جامعه در را نازك لايه‌اي واقع در و ندارد را لازم "خودآگاهي" غني‌نژاد
و است دوقطبي شديدا جامعه يك ايران شهري جامعه كه است خاطر همين به.مي‌دهد شكل
در ايران جامعههستيم ايران در بحران‌آفرين برخوردهاي و تنش‌ها شاهد روزه هر
فضاي توسعه بحران اين از خروج راه‌حل.دارد قرار سياسي بن‌بست يك در كنوني شرايط
خود واقعي جايگاه "متوسط طبقه" آنكه مگر نمي‌شود حاصل مهم اين كه است نقادي و باز
.كند پيدا ايران شهري جامعه در را
در آزاد فعاليت به قادر كه خصوصي بخش آنكه مگر نيست ممكن جايگاه اين به دستيابي
بتواند اقتصادي امنيت كمال در تا آيد وجود به باشد يافته توسعه قوانين چارچوب
آينده كه طبقه‌اي دهد ، شكل مي‌دهد ، نجات شدن دوقطبي از را جامعه كه را طبقه‌اي
.است آن پيدايش گرو در ايران سرمايه‌داري نظام و دموكراسي
اقتصاد نگاه
قيمت چه داخلي‌به كالاي خريد
مهدوي حميدرضا
و مديران سوي از محصولاتشان خريد عدم از داخلي توليدكنندگان كه است ديرزماني
وقتي.است طبيعي كاملا امري البته صد كه گلايه‌مندند كشور صنعتي پروژه‌هاي مجريان
مورد كالاهاي چنانچه معمول طور به مي‌شود اجرا ايران مرزهاي محدوده در پروژه‌اي
جاي به و گردد تامين داخلي منابع از بايستي مي‌شود ساخته كشور داخل در آن نياز
كشور همين در را آن است بهتر خارجي واسطه يا كارخانه‌دار جيب به مملكت ارز ريختن
ماجرا تمام اين ولي.كنيم هزينه اشتغال ايجاد و خود صنايع پيشرفت و توسعه براي
داخلي به خارجي سازنده ترجيح بر دلايلي نيز پروژه‌ها مجريان مقابل سوي در.نيست
امر اين خاطر به نبايستي و است توجه و دقت درخور خود نوبه به هم آن كه دارند
معيني كار است شده متعهد پروژه هر مجريداد قرار شماتت مورد را پروژه‌ها مديران
برساند اتمام به و داده انجام مشخص مبلغ با و معين مدت در قبول قابل كيفيت با را
خاطر به دارد اجازه آيا كه مي‌شود واقع پرسش اين مقابل در او اينجا در بنابراين
متاسفانه گذارد؟ فراتر چارچوب اين از را خود پاي خارجي به داخلي سازنده دادن رجحان
مديريتي مختلف سطوح در جوسازي‌هايي و تبليغات داخلي سازندگان برخي اخير سال‌هاي در
از خريد به تمايلي مسائل پاره‌اي خاطر به كه مي‌سازند متهم را مجريان و نموده كشور
زمينه در خصوص به داخلي صنايع كه واقعيت اين پذيرش با.ندارند داخلي سازندگان
سوال اولين مي‌باشند ژاپن و اروپايي كشورهاي از عقبتر بسيار هنوز تخصصي كالاهاي
مي‌باشد محصول فلان توليد به قادر مي‌كند ادعا كه داخلي سازنده آيا كه است اين
در را كار اين براي متخصص نيروهاي و لازم ماشين‌آلات و ابزار فني ، دانش واقعا
در متاسفانه كه مي‌دهد نشان تجربه است؟ ساخته را آن مشابه تاكنون و دارد اختيار
سوالات به پاسخ به قادر بحث مورد سازنده و است منفي سوال اين پاسخ موارد از بسياري
وي ديگر عبارت به.مي‌نمايند موكول آينده به را مسائل حل و نبوده پروژه مجريان فني
راه اين در مي‌دهد قرار وي اختيار در پروژه كه سرمايه‌اي از استفاده با دارد قصد
در امر اين است بديهي.دهد انجام خطا و آزمون روش به را كالا ساخت و بيندوزد تجربه
كار به كاملا كه داريم خود كشور در سازندگاني ما و نبوده صادق سازندگان همه مورد
به پروژه مدير اگر ولي مي‌باشند دارا را لازم فني اطلاعات و داشته اشراف خود
در سال‌ها كه خارجي سازنده از خريد حالت اين در و كرده برخورد اول دسته از سازنده
كار به مشغول دنيا مختلف نقاط در دستگاه‌هايش اندوخته ، تجربه نظر مورد دستگاه ساخت
به را او بايد دهد ترجيح را مي‌باشد خود كالاي ساخت براي لازم فناوري داراي و بوده
پروژه مدير كه است ضروري نكته اين به عنايت نماييم؟ محكوم داخلي صنعت از حمايت عدم
اختيار اين هيچ‌كس و بخرد خود پروژه براي مطمئن و بالا كيفيت با كالاي دارد وظيفه
صنايع از حمايت براي فقط اطمينان حصول عدم صورت در كه نمي‌دهد او به را اجازه و
.نمايد مواجه مخاطره و ريسك با را پروژه آينده داخلي
كارخانجات از بيش عموما كالا تحويل براي داخلي كارخانجات شده پيشنهاد زمان مدت
سوي از پيشنهادي زمان است بوده شاهد شخصا نگارنده كه مورد يك درميباشد خارجي
دو حدود چيزي ايران صنايع نوسازي و گسترش سازمان به وابسته معظم كارخانجات از يكي
صحبت پاي چنانچه است بديهي است بوده خارجي سازنده سوي از پيشنهادي زمان برابر
دلايل اين ولي نمود خواهند ذكر امر اين براي دلايلي حتما بنشينيم داخلي سازندگان
مقرر موعد راس در را خود پروژه بايستي كه اجرايي پروژه مدير به ارتباطي هيچ‌گونه
مدت داخلي سازنده ترجيح خاطر به نمي‌تواند وي و ندارد رساند اتمام به قرارداد در
.سازد متضرر را كشور نهايت در و پروژه راه اين از و كند طولاني‌تر را خود پروژه
كار به بخشيدن سرعت شرايط بايستي داخلي كارخانجات محترم مديران معضل اين حل براي
انتظار پروژه‌ها اجرايي مسئولين از و نمايند فراهم ذي‌ربط نهادهاي طريق از را خود
.باشند نداشته اغماض
از خود كالاي تحويل زمان مدت و فني دانش كيفي ، لحاظ به پروژه مدير كه صورتي در
بعدي پارامتر مورد در را سازمانش و خود بتواند بايستي شود مجاب داخلي كارخانه طريق
پرسنلي و اجرايي هزينه‌هاي كه امر اين به توجه با.نمايد قانع نيز كالا نرخ يعني
كشور نفت صنعت پروژه‌هاي نياز مورد كالاهاي اكثر كه ژاپن و غربي اروپاي كشورهاي در
خارجي محصول قيمت بايستي قاعدتا است ايران از بيشتر باشد تامين ممالك اين از ما
بيش داخلي محصول بهاي كه است شده مشاهده متعدد موارد در ولي باشد داخلي از گران‌تر
محدوديت و نقدينگي كمبود دليل به داخلي سازنده آنكه مضافا است ، آن خارجي مشابه از
طريق از پروژه بودجه كه مواردي در و مي‌نمايد مطالبه بيشتري پيش‌پرداخت مالي منابع
دليل به سازنده درخواست به مثبت پاسخ مي‌شود تامين (L/C) اسنادي اعتبار گشايش
.نمي‌باشد مقدور (L/C) شرايط
محصول نرخ بودن افزون علت پرسش و داخلي كارخانجات مديران با متعدد مذاكرات در
بودن گران عمده علل مي‌توان شخصي مطالعات همچنين و آن خارجي مشابه به نسبت داخلي
:نمود جمع‌بندي زير شرح به را داخلي محصول
وارداتي اوليه مواد براي گمركي سنگين هزينه‌هاي پرداخت _ پرسنل 2 كمتر بازدهي _ 1
_ اروپا 4 در رايج بهره نرخ به نسبت غيربانكي و بانكي سنگين بهره‌هاي پرداخت _ 3
بالا نتيجه در و كار پيشرفت كندي سبب كه نقدينگي كمبود و بانكي سيستم حمايت عدم
در غيرضروري هزينه‌هاي و ريخت‌وپاش _ مي‌شود50 محصول شده تمام هزينه رفتن
بالاتري هزينه ضريب افزايش به كه دولت به وابسته شركت‌هاي خصوص به داخلي شركت‌هاي
.كارخانجات از دريافتي گوناگون عوارض _ مي‌گردد60 منجر
تمام داشت انتظار پروژه مدير از مي‌توان هم باز آيا شد ذكر آنچه به عنايت با
هزينه‌هايي آيا و كند تامين داخلي منابع از شرايطي هر در را خود نياز مورد كالاهاي
به كالا بيشتر نرخ و طولاني تحويل زمان محصول ، پايين‌تر كيفيت يعني طريق اين از كه
مجاز پروژه مجري اصولا و است قبول قابل مي‌شود تحميل كشور به نهايت در و پروژه
اگر سازد؟ مواجه زيان و ضرر با را كشور داخلي ، سازنده به كمك خاطر به مي‌باشد
قوانين دچار خارجي سازندگان با رقابت براي داخلي كارخانجات محترم مديران
طريق از معضلات اين حل درصدد نخست است بهتر مي‌باشند ديگري محذورات و دست‌وپاگير
رقابت فرامرزي سازندگان با نظر هر از بتوانند چنانچه و برآمده مملكت مختلف نهادهاي
.دهند ترجيح خارجي سازنده به را آنان كه بخواهند پروژه‌ها مديران از آنگاه نمايند
كشور داخل در كه كالايي به را خارجي كالاي نيست حاضر مسئولي مدير هيچ باشيم مطمئن
توليد خارجي سازنده با رقابت قابل نرخ و قبول قابل تحويل زمان مناسب ، كيفيت با
.بريزد خارجي شركت‌هاي جيب به را كشور سرمايه و داده مي‌شودترجيح
|
