شبكهاي هويت و شدن جهاني
(بخش واپسين) اجتماعي توسعه و شدن جهاني ارتباطي ، شبكه
اجتماعي محروميت و فلاكت فقر ، نابرابري ، :اطلاعات عصر ديگر جنبههاي
تعدادي ايجاد نيازمند دنيا ، در نابرابري و فقر شايع جهتگيريهاي تحليل با ما
توليد از افراد برداشت و تملك به معطوف مصرف روابط.هستيم متمايز و روشن مفهوم
قائل تفاوت "فلاكت" و "فقر" ،"تضاد" ،"نابرابري" بين بايد البته ميباشد ، كارشان
.است معطوف اجتماعي گروههاي يا افراد توسط ثروت نابرابر تخصيص به "نابرابري" شد ،
يك از "فرودستان و فرادستان" كه هم زماني و است نابرابري از مشخصي فرايند "تضاد"
بنيادي ، صورت به فقر ميكنند ، رشد سريعتر باميانگين متناسب ثروت توزيع الگوي
بر و ضروري زندگي براي جامعه يك افراد كه درآمدي از سطحي كه ميشود تعريف هنجار
مفرط فقر يا فلاكت.ميدهد قرار بررسي مورد است شده پذيرفته معيارهاي اساس
.است شده تعريف ميكند مطرح را بقا مساله كه زندگي سطح پايينترين
-ميكنيم ملاحظه را گذشته دهه دو در دنيا در اجتماعي جهتگيريهاي شواهد ما وقتي
ميشود ، آميخته انزجار اظهار نوعي با -مردم ميان در كشورها بين و كشورها داخل در چه
و است يافته افزايش وسيعي سطح در كشورها بين نابرابري گذشته ، دهه دو در چون
كه حالي در مثال طور به.است شده ديده مختلف چندصورت به كشورها داخل در نابرابري
شرقي ، جنوب آسياي هند ، همچون)است بهبودي حال در كشورها از بعضي در نابرابري وضعيت
بريتانيا ، متحده ، ايالات)است افزايش حال در نابرابري كشورها ديگر در (اسپانيا
درآمد ميزان جهاني ، سطح در است ، گسترش و اوج حال در طرف هر از تضاد (برزيل مكزيك ،
.است رسيده سال 1994 در نفر يك به در 1978 نفر از 30 بالا درآمد با جمعيت %20
است كشورهايي سالانه درآمد از بالاتر دنيا در شخصي 385نفر ثروتهاي حاضر حال در
.گرفتهاند فرا را خاكي كره جمعيت درصد كه 45
كشورها از تعدادي در فقرا نسبت كاهش با "نوسازي".است غامض و پيچيده فقر تحول سير
حال در كشورها بيشتر در فقر نسبت همه بااين است ، بوده سهيم برزيل و هند چين ، همچون
از.است افزايش حال در ميشوند روبهرو تنگدستي با كه مردمي تعداد و است افزايش
شدهاند ، تعريف فقر خط نسبت زير درصد كه 50 افرادي معمولا كه فلاكت و فقر رو اين
به مراجعه با توليدي روابط اما.است كشوري هر در فقير جمعيت رشد نسبت بيشترين
در ما كه ميآيد دست به ميكنند تهيه معيشتشان براي مردم كه ابزارهايي و شيوهها
روي بر عمده طور به.شد نخواهيم جامعه در توليدي موجود روابط كل تحليل وارد اينجا
.شدهام متمركز باشند ، تعيينكننده مصرفي روابط در نظرم به كه شرطي چهار
كه است سازمان شدن شبكهاي شكل پيامد عنوان به اطلاعات عصر تعيين:فرايند اولين
فرايندي مداوم و تدريجي پيشرفت به مراجعه با من:است افزايش حال در كار سازي فردي
به مراجعه با يا است ، شده تعريف فردي هر براي بهويژه توليد ، در كار نيروي سهم كه
آمده بوجود صنعتي عصر در آنچه.يافتم دست مهم اين به تنظيمي شرايط يا جمعي مذاكره
اجتماعي عدم نوعي و است ساخته واژگون كامل طور به را اينها همه اطلاعات عصر است
لزوما و است انجام حال در كار انجام فرديسازي و انعطافپذيري افزايش و كار نمودن
به را اجازه اين كار نيروي انعطافپذيري.بد هم و باشد خوب هم كه نيست طور اين
اجتماعي روابط اما.نپردازند يا بپردازند بهتر زندگيشان سامان به تا ميدهد افراد
شكل تغيير كارگران خود ميان در و كارگران و مديران بين كار ، نيروي و سرمايه بين
.دارد سياسي عمل براي اساسي دلالتهايي شكل تغيير اين و است يافته
هنجارهاي تحميل من منظور:است بيشتر بهرهبرداري و توليدي رايج روابط دوم مشخصه -
توام آنها آسيبپذيري كه اين براي.است كارگري گروههاي درباره كاري شرايط نامطلوب
كه زنان بهويژه (اقليتها و جوانان زنان ، مهاجران ، ;مثال براي) است تبعيض با
.داشتند اندكي دستمزد موارد بيشتر در اما ميكردند كار زياد فوقالعاده
به رسيدن از گروهها و افراد كه فرايندي:است اجتماعي محروميت ويژگي سومين -
و ارزشها درون در آنها به رسيدن براي را خود كافي قدر به كه اجتماعي موقعيتهاي
براي اطلاعاتي سرمايهداري در معمولا.هستند محروم ميدانند ، محق متداول نهادهاي
عضو يك حداقل ازنظام ، كافي درازمدت واقعي سود دريافت با موقعيتي چنين به رسيدن
جز به دنيا كشورهاي در كه افرادي شمار وضعيت اين با.ميشود تلف كار نيروي ثابت
مييابند اجتماعي محروميت وضعيتهاي در را خودشان كه اسكانديناوي دموكراتيك كشورهاي
.است افزايش حال در
توسعه جهتگيري به كه توليدي روابط معنيدار و مهم نوع چهارمين نهايت در و
به مورد اين:ناميدهام لجامگسيخته انسجام را آن من كه ;شده شايع اجتماعي نيافتگي
-توليدي فعاليتهاي ديگر عبارت به -است منتسب جنايي اقتصاد در كار نيروي فرايند
به ميدهد ، نشان باشد داشته دولت توسط جرمي از نشان هنجاري صورت به كه را درآمدي
همين و باشند شده محروم معين شغلهاي به رسيدن از افراد از زيادي تعداد كه طوري
مردماني" چون دارد كمتر تعداد گزينه اين ميشوند ، كشيده بزهكاري سوي به افراد
به اميد كه دليل اين به شوند ، كشيده تباهي به اطلاعات عصر در ندارند دوست كه هستند
."است افزايش حال در زندگي
اجتماعي بحران رشد و اطلاعاتي سرمايهداري بين ارتباط
تفسير و انتخاب درباره بحث از اما)مينمايد ساده اجتماعي بحران رشد مشاهدات چند هر
ديناميسمهاي و ساختار با رابطهاي چه چيست؟ تحليل از هدف اما (نيست معاف مفروضات
دارد؟ اطلاعاتي و جهاني سرمايهداري
هم به اطلاعاتي سرمايهداري جهاني گسترش با اجتماعي مفرط نابرابري فرايند:نخست
همين وقت آن باشد ، ارزش منبع ميتواند كه شخصي هر و چيزي هر كه اين است ، شده مرتبط
همين به و ميشود اشغال توليدي گروههاي و افراد توسط همزمان طور به ارزش منبع
.درميآورد خويش سلطه تحت را اينها همه توليد جهاني نظام ترتيب
اقتصاد در ارزش خلق منابع عنوان به تكنولوژي و علم اطلاعات ، تربيت ، و تعليم:دوم
افزايش دنيا سراسر در رسمي تربيت و تعليم كه آنجايي از هستند ، ارزشمند اطلاعات
كشورهاي در عمومي ، مدارس بيشتر.است شده حياتي و اساسي آموزش ، كيفيت است ، يافته
در حتي ندارند ، را اطلاعاتي و جديد كار نيروي پرورش توانايي يافته ، نيز توسعه
اطلاعاتي مهارتهاي كه فرهنگي و تكنولوژيكي محيط با و جديد آموزشي نظام با كشورهايي
آموزش فقدان كه طوري به ميكنند ، منعكس را نظام پويايي بستهاند ، كار به و كسب را
شده جهاني اقتصادشان كه جاهايي در نيز و دنيا در اطلاعاتي ، زيرساختهاي نبود و لازم
.ديد خواهند خود به را جهاني مالي امواج خسارتهاي بويژه آسيبها بيشترين است ،
بينالمللي تجارت سازمان و جديد توليدي نظامهاي و تكنولوژيها كه ، اين به نظر:سوم
اين در دوم هزاره پايان در جهان جمعيت سوم دو گرچه)هستند سنتي كشاورزي حذف حال در
.است ازدياد حال در وسيع ابعاد در روستا از روستاييان خروج و (دارند اشتغال بخش
و هستند كشاورزي كار و روستا از خروج حال در روستايي مردمان آسيا ، قاره در بويژه
.ميشوند مجذوب توليدي غير رسمي ، غير اقتصاد طرف به
امواج اين نيروهاي واسطه به ميگيرند ، ناديده را جهاني امواج كه دولتهايي:چهارم
يا (پول بينالمللي صندوق همچون)درميآيند آنها مقررات نظر زير و ميشوند محدود
رفاه دولتهاي ممكن طريق هر به آنها ميشوند ، محدود فرامليتي نهادهاي و شركتها توسط
به را قبلي اجتماعي ميثاق و شكسته را كليشان نظم درميآورند ، خويش سلطه تحت را
.ميخوانند فرا چالش
است ، افزايش حال در شركتها توسط قواعداشتغال گرفتن ناديده با غربي اروپاي در بيكاري
از حمايت عدم و مقررات رعايت عدم با بازارها موجود ، شرايط تحت و منوال همين
شرايط جديد ، تكنولوژيهاي از استفاده با و خلاقانه منابع به اتكا با كارگران
دوره ميانه در اينكه و است چنين چرا اينكه.آوردهاند بهوجود غيراخلاقي
برعكس و افتادهاند هراس به دنيا پيرامون در انساني ، مردم نبوغ خلاقيت فوقالعاده
و پيشرفته كشورهاي در افراد سوم يك حدود) شكوفايي و رونق و نعمت وفور در اقليتي
گذشته سال ده در زندگيشان معيارهاي كه كساني دنيا ، بقيه در مردم پنجم يك احتمالا
و مشخص اجتماعي محروميت توسط چهارم ، دنياي آرايش و ميكنند زندگي (است يافته بهبود
.ميشود توصيف
چهارم دنياي
سرمايهداري در مسلط علائق مقابل در كه سرزمينهايي و مردم از است تركيبي دنيا اين
عنوان به اندكي سهم آنها از تعدادي دادهاند ، به دست از را خويش ارزش اطلاعاتي
ندارند تحصيلات يا آنها از ديگري تعداد است ، شده داده مصرفكننده يا توليدكننده
ذهني لحاظ به يا ميشوند مريض يا ديگر عده و داشتهاند اندكي سواد يا
اجاره پرداخت توانايي مالي ، استطاعت نداشتن بهدليل ديگري عده.مريضگونهاند
عده.ميافتند مرگ كام در خيابانها در زندگي با يا و ميشوند بيخانمان يا ندارند ،
مخدر مواد به معتاد يا كه ندارند ، را اجتماعي رفاه آوردن چنگ به توانايي ديگري
خويش حيات به اينكه براي عدهاي درواقع.ميآورند روي ميگساري به يا و ميشوند
.هستند روسپيگري به مجبور آنها از بعضي و ميفروشند را خويش روح و جسم دهند ، ادامه
پا و شدهاند درگير قدرتي با يا و مسئولي يا ماموري با برخورد دليل به ديگري عده
شبكههاي از يا و ميشوند محبوس و دستگير پليس توسط يا كه گذاشتهاند گلآلودي جاي
باارزش مكانهاي و افراد درحاليكه بدينسان ، .ميشوند حذف سرمايهگذاري و ارتباطي
تمام از مردماني و ميگردند بيارزش مكانهايشان و محلي افراد ميشوند ، جهاني
چهارم دنياي اين.ميشوند گرفته ناديده نفر ميليون دهها دست به فرهنگها و كشورها
.دارد وجود مختلف نسبتهاي به و جايي هر در و فقر ماوراي در اجتماعي جهتمحروميت در
.جاكارتا كلبههاي تا ريودوژانيرو ازمناطق شمال تا جنوب از
رشد بين سيستماتيك رابطه يك كه است اين.هستم آن دادن نشان درصدد من كه چيزي
فوقالعاده رشد و شايع و رايج تاريخي شرايط تحت اطلاعاتي و جهاني سرمايهداري
.دارد وجود انسان سرخوردگي و ياس اجتماعي ، محروميت
اطلاعات عصر در اجتماعي توسعه تعريف باز
به مردم ، روزانه هدف:بود اجتماعي بقاي معادل اجتماعي توسعه (گذشته) هزاره براي
لحظهاي آوردن دست به و خانواده ، ايجاد(زندگي)اوقات گذران حاكم ، اقليت استثناي
از بسياري سرنوشت وضعيت اين حاضر حال در.بود سخت شرايط از دور به خوشحالي براي
به اجتماعي توسعه صنعتي ، عصر باظهور گذشته قرن دو طول در حال عين در.انسانهاست
و تكنولوژيكي توسعه و سرمايه تجمع گذاشت ، عرصه به پا مردم معيشت بهبود منظور
طبيعي منابع و كار نيروي كلان سرمايههاي شد ، هماهنگ مادي باتوليدات سرمايهگذاري
و اجتماعي كشمكشهاي.بودند مركزي دولت و سرمايهداري نظر زير بزرگ ثروتي مولد
هدايت وسيع سطح در را جامعه درون توليدي محصولات -انقلاب يا -سياسي اصلاحات
كه طبقاتي جوامع پيدايش و جنوب و شمال بخش دو به دنيا تقسيم با چند ميكردند ، هر
.كرد پيدا زيادي كاستيهاي داشتند ، را خودشان تكثير به گرايش
زيادي پيچيدگي با اطلاعات عصر در اجتماعي توسعه و اقتصادي رشد بين متقابل كنش
پربار را توليد كه باشد كاملي اجتماعي سازمان ميتواند كه طوري به است ، همراه
آزادي.ميگيرد را توليد رشد جلوي آن تبع به كه خلاقيت بر مانعي برعكس ويا ميكند
انسجام.است لازم شرط يك نمودن ريسك براي (كلي درمعناي آزادي كلي طور به و) فردي
خانواده است ، امنيت حياتي و مهم سرمايهگذاري براي آن تبع به و ثبات براي اجتماعي
نهادهاي در و شهروندان ميان در يكديگر به است ، اعتماد مهم خطرات قبول براي رغبت در
آن تبع به و ميرود بهشمار مكان و زمان در توليد نمودن مردمي براي پايهاي حكومتي
كلمه يك در.است توليداتي چنين ثمرات از برخورداري به ديگران براي امكاناتي ايجاد
اقتصادي توسعه و پيشرفت به نيز آن و ميشود فرهنگي توسعه به منتهي اجتماعي توسعه
.ميگردد منجر
گيرد ، اما صورت اقتصادي توسعه كه است ممكن معمولي ثبات بدون و اجتماعي توسعه بدون
بر مزيد.ميگيرد پيش در را توليد افزايش الگوي جاي به هزينه كاهش الگوي توسعه اين
از اقتصادي رقابت به باريك جاده و اطلاعاتي توليد طولاني راه) دو هر افزايش اينها
شرايط نمودن بدتر در كشورها و شركتها است ، اگر شدن فراگير حال در (هزينه كاهش طريق
كشت ، خواهند را فكري سرمايه سرمايهگذاران و كارگران هاي انگيزه كنند ، رقابت كار ،
و محدود را خريد قدرت نيز و بياورند روي اعتصاب به است ممكن آنها كه طوري به
.كنند كور را نوآوري و ابداع
اخلاقي لحاظ به نهتنها اطلاعات عصر در اجتماعي توسعه و اقتصادي رشد نمودن مجزا
.است غيرممكن نيز آن ادامه بلكه است نادرست
آينده.ميطلبد را جا همه در آموزشي نظام بازبيني جهت شگرفي سرمايهگذاري امر اين
كه پيشرفته دانشگاههاي بيشتر در تكنولوژي و علم جهاني شبكه ايجاد مستلزم امر اين
.ميباشد هستند ، مشترك امر يك در تخصص و علم در مشاركت مشتاق
كار چگونه تكنولوژي ميدانيم كه داريم دانشي حاضر حال در است ، محتمل اينها تمام
موانع گرچه ;هستيم آشنا آن ابزارهاي و اقتصادي و نهادي راهبردهاي به و ميكند
هستند ، مرتبط باريكي خيلي حرفهاي راهبردهاي با آنها قسمتي ، در دارد ، هم سياسي
كنيم ، كار آن با بايد چگونه و ميخواهيم آنرا چرا و ميخواهيم چه كه بدانيم اگر اما
.داشت خواهيم اختيار در را شغلي تشكيلات حكومتها ، نمودن متقاعد براي اوليه مقدمات
آن و هستند آشنا آن با تجاري گروههاي بيشتر كه است علائقي دارم آن به من كه گرايشي
در سرمايهگذاري و زندگي توليدي ، كيفيت ارتباط اطلاعاتي ، توسعه شيوههاي از حمايت
با عمومي افكار فشار با همراه اگر و است جهان سطح در تربيت و تعليم و فنآوري
.خواهدشد جهان شهروندان محوريت به منجر باشد مشاركتي توسعه راهبرد به عنايت
نسلهاست ، بين انسجام نيز و است جهاني انسجام جهانيشده ، دنياي در انسجام معني
شوند ، بيخانمان نوههايمان و بچهها نداريم دوست ما و ماست خانه تنها ما سياره
مردم اصلي مسئله و مشكل كه گويي" -ماست سياست و اقتصاد اساسي بنياد و پايه اينها
در خلاقيت ، ريشه منطق با همراه توليد يا كامل تركيب آن و -"ميدهد تشكيل را
از اندازهاي تنها باشد ، واهي خيال اينها اگر.دارد -جامعه بر مبتني -اطلاعات
.داد خواهد نشان تاريخي گذار حياتي لحظه در را ما بهت و حيرت چگونگي
كاستلز مانوئل
رحيمي استاد رضا: ترجمه
|