خاموش طلاق
پيشرو زنان
زنان دانستنيهاي
است كمين در استخوان پوكي
باشيد سلامت و زيبا
خاموش طلاق
ايراني خانوادههاي پنهان درد
زندگي خانه يك در آنان كه تفاوت اين با است مرد و زن جدايي همان "خاموش طلاق"
عرف ، .ندارند يكديگر به نسبت تعهدي هيچگونه ولي ميخورند غذا يك از ميكنند ،
هستند عاملي پنج ;حقوقي خلاءهاي و فرهنگي تفاوتهاي فردي ، _ روحي مشكلات اقتصاد ،
.ميدهند سوق جدايي سوي به را خانوادهها كه
زندگي خانه دريك آنان كه تفاوت اين با است مرد و زن جدايي همان خاموش طلاق
ميكنند
ميان اين در ندارند يكديگر به تعهدينسبت هيچگونه ولي ميخورند غذا يك از
كنند طرح مادر و پدر براي جداگانه را مشكلاتشان كه ميآموزند فرزندان
مجوزي پاكسيما
حقيقي زندگي كه ميدانند خودشان فقط اما ، .كردند زندگي هم با سال ميگويند 26 همه
يك ميكنيم ، زندگي سقف يك زير خانهايم ، يك توي":ميگويد.بود سال پانزده آنها
ما بين خداحافظي و سلام كه غريبه آنقدرغريبهايم هم با ولي ميكشيم نفس را هوا
سامان و سر كه وقتي تا كردم صبر بچههايم خاطر به بيشتر شايد نميشود ، بدل و رد
".است "طلاق بچه" نگويند گرفتند
گذار حال در و توسعه حال در جوامع در اجتماعي ناهنجاري معيارهاي از يكي طلاق اگر
."خاموش طلاق" ;گرفت نظر در نيز زيرمجموعهاي آن براي ميتوان است ،
زندگي خانه يك در آنان كه تفاوت اين با است مرد و زن جدايي همان خاموش ، طلاق
اين در.ندارند يكديگر به نسبت تعهدي هيچگونه ولي ميخورند غذا يك از ميكنند ،
را مشكلاتشان كه ميآموزند آنان ولي باشند خانه در هم فرزنداني است ممكن ميان
چنين اطرافمان ، انسانهاي به نگاهي با.كنند طرح مادر و پدر براي جداگانه
از كه اجباري زندگي":گفت ميتوان بيپردهپوشي كه ميبينيم ، بسيار را زندگيهايي
فعلي زندگي ادامه به تن خاصي شرايط تحت مرد يا زن.ميكند جلوگيري حقيقي طلاق
".دارند ديگري شخصي زندگي تنهايي به هركدام اما.ميدهند
و جهان سطح به نگاهي با نكرده ، آشكار را خود شكل ايران در تنها مسئله اين البته
شرايط كه است اينجا در توجه قابل نكته اما يافت ، را نمونههايي ميتوان آنان زندگي
.است متفاوت جهان ديگر نقاط با دارد وجود ايران در كه پارامترهايي و
او.كرد خاموش طلاق به اقدام كه بود فردي اولين دايانا پرنسس شايد ، انگلستان در
كه سلطنتي ، كاخ ويژه شرايط خاطر به بود كرده پيدا شديدي اختلافات چارلز پرنس با كه
خانه در و شد جدا خود شوهر از اما كرد ، ممانعت طلاق گرفتن از بود ممنوع آن در طلاق
جداييها نوع اين باعث كه عاملي تنها غربي و اروپايي كشورهاي در.كرد زندگي ديگري
تا دارد وجود زيادي عوامل ايران در امااست مذهبي موانع يا قومي سنتهاي ميشود
دور هم از خيلي روحي لحاظ از آنان كه هرچند دارد نگه سقف يك زير در را مرد و زن
!باشند
:كرد تقسيم اصلي دسته پنج به را عوامل اين ميتوان كلي نگاه يك با
نيست خوبي چيز طلاق
.ميشود مرد و زن جدايي باعث كه است ايراني جامعه در اصلي موانع از يكي "عرف"
مسئله اين ميشود خوانده مردي و زن هر گوش در كودكي از "نيست خوبي چيز طلاق" واژه
چنين را "عرف" ظاهرا.باشند داشته هم فرزند مرد ، و زن كه ميشود پررنگتر زماني
و خوب را آن و دارند خاصي مسئله به نسبت جامعه يك مردم كه نگاهي":كردهاند تعريف
".ميكنند تلقي بد يا
از ترس خانوادهها ، اين در طلاق بازدارنده عامل اولين كه گفت ميتوان بنابراين
.است مردم حرف
و است كرده حفظ مطلقه زن به نسبت را خود سنتي نگاه هنوز ما ، جامعه اين از غير
خاص زندگي كه متاهل زن با را او نميتوانند مطلقه زني ديدن با افراد روشنترين
.بدانند يكي دارد را خودش
استرس علمي ، تحقيق يك طبق.نيست شكي است دردناك هميشه زن براي طلاق اينكه در
توجه مسايلي به بايد زنان تصميمگيري ، فرايند در.ميشود شروع طلاق از قبل مدتها
اغلب در باشد ، كار در فرزنداني اگرنيستند روبهرو آن با مردان اغلب كه كنند ،
افول زن استاندارد زندگي طلاق ، از بعد سال در شده ديدهميرسند پدر به موارد
كيفيت آنكه حال و درصد متوسط 73 بهطور زنان براي زندگي استاندارد نزول.ميكند
نباشد ، ميان در فرزندي پاي اگر حتي.ميشود بهتر درصد طلاق 42 از بعد مردان زندگي
عوامل باعث امر همين و ميكند تغيير ملاحظهاي قابل مقدار به زن زندگي سبك
ترجيح و ميبينند نامعلومي از پر را آيندهشان آنان.ميشود زنان در استرسزا
.باشد سرشان بالاي سايهاي آنان قول به تا دهند ادامه مشتركشان زندگي به كه ميدهند
(ب مطلقه زن به جامعه نگاه (الف:ميگيرد بر در را زيرمجموعه دو خود عرف بنابراين
فرزندان صلاحانديشي
خاطر به كه استوارند عقيده اين بر توام مرد و زن فرزندان ، صلاحانديشي در
و است بهانه يك عامل اين كه معتقدند كارشناسان اما نميشوند جدا هم از فرزندانشان
قويتر عوامل و هراسند در طلاق و جدايي واژه از بيشتر مرد يا زن شرايط اين در
.ميكند زندگي به مجبور را آنان ديگري
سابق مثل شوهرم با كه است سال حدود 5":ميگويد دارد ، فرزند سه و است ساله 44
من كه وقتي تا مثال براي.نميكنيم درك را هم حرف ديگر كه رسيدم نقطهاي به.نيستم
بيرون يا و آشپزخانه به كاري براي اينكه محض به و نمينشيند او هستم تلويزيون پاي
يكبار ميكنند ، تعريف بار دو را چيزي هر بچههايم.نشسته تلويزيون پاي او ميروم
بروم زندگي سال از 24 بعد بگيرم ، طلاق نميتوانم.پدرشان براي بار يك من ، براي
"ميگويند؟ چه مردم است ، مسخره خيلي پدرم ، خانه
ميزند را اول حرف همچنان اقتصاد
"پول" ميكند پيدا ارزش و معيار كه چيزي ميزند را اول حرف اقتصاد كه جامعهاي در
هيچ بدون زني وقتي مثال بهطور.ميشود سرنوشتها از خيلي تعيينكننده پول.است
ميكند ازدواج او با زندگي راحتي يا و ماشين خانه ، خاطر به تنها مرد ، يك به علاقه
لحاظ از او ويژه شرايط به توجه با اما ندارد زنش به علاقه كه مردي برعكس ، يا و
را معيارشان كه افرادي ;داد قرار گروه يك در ميتوان را دو هر ميكند ، ازدواج مادي
آرزوهاي آن به مرد يا زن رسيدن از پس كه ميشود دليلي عامل همينميسنجند پول با
دوست را همسرش زيرا است ، "عاطفي كمبود" موارد اغلب در و ميكند ، كمبود احساس مادي
آرام آرام تفاهم عدم و گوشهگيري.ميشود آزرده او از حركتي كوچكترين با و ندارد
برخوردارند ، مادي امكانات از دو هر مرد و زن شرايط اين در.ميافكند جدايي بينشان
.نميگيرند هم طلاق و ندارند كاري هم به و ميكنند را خودشان زندگي بنابراين
مبلغي كه ميشوند جدايي به راضي زماني مرد و زن كه معتقدند اجتماعي آسيبشناسان
آينده مالي تضمين شكل به زنان براي اغلب قضيه اين و بگيرند مقابل طرف از را
.درميآيد
مادر اما نداشتم ، دوستش اول همان از" ;كرده ازدواج كه است سال چهار و دارد سال 26
خوب اول سال يك.كند خوشبختت ميتواند دارد پول است ، خوبي جوان ميگفتند پدرم و
و ندارم دوستش كه گفتم.شد تمام طاقتم ديگر اما.كنم تحمل توانستم من شايد بود ،
كرده ، بيمهري من به شايد كرد فكر خورد ، جا كمي اولش.كنم زندگي او با نميخواهم
:گفت بهم و شد خسته هم او سر ، آخرنداشت فايدهاي اما كرد ، نامم به خارجي ماشيني
مخالفت وليبرو و بردار جلويت ميگذارم زياد ، نه ميكند ، كم مرا پول نه تو مهريه
".نميشوم جدا او از نكند نامم به خانه يك تا گفتم و كردم
اقتصاد و مالي فقر خاطر به كه شوهرهايي و زن ;دارد هم ديگري روي اما داستان اين
خود نقش كرده ، رشد سنتي خانواده يك در كه زني.ميشوند كشيده سو اين به نابسامان
لحاظ از را او نگاه همين ميداند ، فرزندان از نگهداري و تيمار و ماندن خانه در را
دارد را شيريني روياي حكم جوان دختران براي ازدواج.ميكند وابسته مرد به اقتصادي
رواني و روحي بيماريهاي و شود كابوس به مبدل واقعي زندگي در رويا اين است ممكن كه
كند تبديل كابوس به را رويا اين ميتواند كه عواملي از يكي.آورد پيش آنان براي را
چند همراه به خانه در كه را زن خواستههاي نميتواند كه است مرد اقتصادي ضعيف قدرت
پيدا بروز كمكم دعواها و جروبحث بهانهگيري ، .سازد برآورده اوست راه به چشم فرزند
زن.ندارد او از دركي هيچ زن و است اسكناس توليد بانك كه ميكند تصور مرد.ميكند
حرمت ديوارهاي بنابراين.نميدهد اهميت او خواستههاي به مرد كه ميكند فكر نيز
توجه زن نيازهاي به هم مرد و نميدهد مرد خواستههاي به تن ديگر زن.ميشوند شكسته
پشتوانه هيچ زن كه آنجا از و ميكند رشد روز هر و ميآيد وجود به فاصله.نميكند
خانوادهاش سربار حداقل تا دهد ادامه زندگي همين به كه ميدهد ترجيح ندارد ، مالي
.نكند حمل خود با را مطلقه نام و نباشد
خانه به تا ولي كردم ، گير قرض توي گردن تا ميداند نميكند ، درك مرا شرايط همسرم"
ندارم ميگويم هم وقتي نه؟ يا بخرم طلا النگوي برايش تا بردم پول ميپرسد ميروم
مثل هم او ميدانم كنم ، تحمل ميتوانم كي تا نميدانم شدم خسته.ميشود شروع دعوا
".شده خسته من
هستي رواني تو
براي مكان بهترين و بود ، محبتآميز و گرم محيطي بستر خانواده ، گذشته دهه چند تا
از نمونههايي آنكه با.ميشد محسوب كودكان عاطفي شكوفايي و رشد و بزرگسالان زندگي
فرهنگ و مادي مشكلات پاي به را آن داشت ، وجود خانوادهها برخي در خشونت و بدرفتاري
.ميشد جدايي و طلاق به منجر بحراني شرايط در كه ميگذاشتند ، خانوادهها پايين
ترس ، خجالت ، مثل مختلف دلايل به زنان اكثر كه است داده نشان بررسيها اما
نميدهند بروز را شوهر از خوردن كتك حتي و زندگي خشونتآميز شرايط..و بيپناهي
كسي بگويند را حرفشان هم اگر كه بودند معتقد و ميكنند تصور عادي امري را آن و
نيز رفتار در و نميشود منتهي زدن كتك به خانوادگي خشونت اما.كرد نخواهد باور
(مادر و پدر مثل) خانوادهاش با ديدار از را زن مرد ، كه ;بود شاهد را آن ميتوان
حد از بيش كنترل زن ، پنهاني رابطه به شك سوءظن ، نيز موارد برخي در يا و ميكند منع
خانواده رواني خشونتهاي جزء نيز...و منزل از خروج هنگام او كردن تعقيب وي ،
بروز خانواده در را خشونت كه مردي حال ، هر در معتقدند ، روانشناسان.ميگيرد قرار
.نيست برخوردار رواني تعادل از (روحي يا و جسماني چه) ميدهد
خشونتهاي گروه جزء را آن نميتوان كه است استثنايي مورد تنها "خاموش طلاق" اما
بيتفاوت هم به نسبت حدي تا مرد و زن ;جدايي نوع اين در زيرا.داد قرار خانگي
همين شايد.برنميانگيزد را شكي يا و سوال حضورشان عدم يا حضور كه هستند
.شوند دور هم از روز هر آنان ميشود باعث كه است "بيتفاوتي"
حالا ولي ميشدم نگران اوايل نميآيد ، خانه به هفته يك شوهرم ، ميبينم دفعه يك"
جلويم قبل مثل و برميگردد هم باز خاك دل توي حتي باشد كه هركجا كه ميدانم
.و سينما مسافرت ، گردش ، آنها با.ميكنم زندگي دوستانم و فاميل با هم من.مينشيند
بزن زنگ":ميگويد من به هستيم خانه در اتفاقي بهطور دو هر كه زماني و ميروم..
شروع دعوا كه است جا همين از و من چشمهاي جلوي نشستي چرا بيرون برو دوستهايت با
توجه بيشتر كمي شوهرم اگر است معتقد كه است ساله زني 32 سخنان اين ".ميشود
".نميشود كه طرفه يك آخر نميرسيد ، اينجا به كار ميكرد ،
ميرسيم نتيجه اين به دهيم قرار بيماريها دسته جزء را "اعتياد" اگر اين از غير
بيشتر تلاششان و هستند بيبندوبار و بيمسئوليت زندگيشان به نسبت معتاد افراد كه
بيشتر بتوان شايد كه معتقدند كارشناسان.است آن مصرف و مواد آوردن دست به براي
.كرد مرتبط اعتياد مسئله به را خاموش طلاقهاي
است فرهنگي ما ، تفاوت
دليل.ميكنند ايفا را تعيينكنندهاي نقش خصوص اين در نيز فرهنگي تفاوتهاي
يا شده بزرگ شهر در كرده ، رشد خانوادهاي چه در كودك اينكه از غير فرهنگي تفاوت
يا و مرد مثال بهطور.باشد نيز اجتماعي فعاليتهاي خصوص در ميتواند...و روستا
تفاوتهاي متوجه تازه سال چندين گذشت از پس و كردند ازدواج پايين سن در كه زني
دنبال آخر به تا را خوشي و خوب زندگي كه داشت انتظار نميتوان ميشوند خود فرهنگي
.كنند
ادبيات به ولي نميكردم خاصي كار قبلا كردم ، ازدواج سالگي دارم ، 19 فرزند دو"
تفكرم ;شعر و رمان خواندم ، را نظريهها ادبيات ، سراغ رفتم همين براي.داشتم علاقه
.شگفتانگيز و رويايي گاهي سياه ، و تلخ گاهي.ميديدم ديگري شكل يك را دنيا شد ، عوض
بخوانم ، برايش را شعري يا داستان ميخواهم وقتي دارد را تفكر همان هنوز همسرم اما
در كارم.كردم عادت حالا ولي ميشدم ناراحت اوايلندارم دوست ميگويد.ميكند اخم
چيزي ديگر ما بين.ميكنم كار و هستم اطاقم توي اوقات بيشتر.است ويرايش حاضر حال
".فرزند دو جز نيست
است زن حامي حقوقي احكام آيا
اموال تمامي شود ، جدا شوهرش از بخواهد زني اگر كه است اين بر رسم غربي كشورهاي در
.ميرسد ديگري به هريك دارايي زن يا شوهر مرگ از پس يا و ميشود نصف به نصف موجود
قانوني 1133 ماده طبق زيرا.ميرسد نظر به متفاوتتر كمي قضايا اين اما ايران در
زن براي شرايط اين و دهد طلاق را خود همسر ميتواند كند اراده كه زمان هر مرد
از غير و باشد ، كرده ذكر عقدنامه در را شرايط آن عقد از قبل كه ميشود ميسر هنگامي
.است يكهشتم ميرسد زن به كه دارايي تنها شوهر مرگ از پس آن
به نميتواند است آمده وجود به كه سختي شرايط در و كرده زندگي عمر يك كه زني حال
كه هم اجبار به تا ميكند مجاب را او قانوني خلاءحمايتهاي دهد ، ادامه مشترك زندگي
.ميشود محسوب جدايي و طلاق نوعي به كه زندگياي ، دهد ادامه را زندگياش شده
تعلق پدر به فرزندان زيرا.دارد اساسي نقش ماندگاري اين در نيز حضانت بحث
براي سختي اين كه ببيند را فرزندانش ميتواند خاصي روزهاي تنها مادر و ميگيرند
.است عظيم و دردناك بسيار ايراني مادر
قراين و شواهد كه است اين كنيم فراموشش ميخواهيم شايد و دارد وجود كه واقعيتي
فوق زمينههاي تمامي در را "خاموش طلاق" ريشه بايد كه هستند مسئله اين گواه
و كودكان و كند پيدا بروز زندگي شيوه اين از منفيتري پيامدهاي بسا چه كرد جستوجو
و كنند پيشه را زندگي همين والدينشان از الگوبرداري با خانوادههايي چنين فرزندان
!ميشود دگرگون كلي بهطور "خانواده" مفهوم كه اينجاست در
پيشرو زنان
(18951819) پترز - اتو لويزه
زنان حقوق براي مبارزه پيشگام
جزء نوابغ بزرگترين و ميزنند نقش را انسانها آينده كودكانه ، روياهاي هميشه
قرار خود زندگي الگوي را آن و دارند باور را كودكانهشان روياهاي كه هستند گروهي
.ميدهند
روياي با كه كودكي.قرارداد دسته اين جزء را "پترز - اتو لويزه" بتوان شايد
آلمان زنان جنبش باني عنوان به او.رفت پيش راه همان در و شد بزرگ مرد و زن برابري
!بود زنان حقوق براي مبارزه پيشگام و دارد شهرت
را پدري خود كنار در و آمد دنيا به آلمان ساكسن مايس در مارس 1819 در 26 لويزه
.بود دعاوي وكيل يك او پدر زيرا !ميكند دفاع مردم حقوق از كه ميديد
"آلماني دختر يك ترانههاي" نام با را خود اشعار مجموعه اولين سال 1847 در او
.كرد منتشر
روزنامهها در را آنان و كرد متفاوت مقالات نوشتن به شروع لويزه ، كه بود پس آن از
از و باشند داشته حضور جامعه در بايد دختران و زنان كه بود معتقد وي.رساند چاپ به
ميخوانيد ، درس سالگي چهارده تا فقط شما":ببرند بالا بسيار را خود علمي لحاظ
و گلدوزي فرانسه ، و انگليس ادبيات پيانو ، رقص ، با را خود گشت بيدار روح كه هنگامي
با را خود عمر سراسر زنان بيشتر..ميداريد مشغول خردهريز و نظافت سوزندوزي ،
فرستاده بيرون و تربيت "مردان (عروسك) دست ابزار" مانند آنها ميگذرانند ، بچهها
زنان چنين بيابند ، خريداري تا ميفرستند "زندگي بازار" به را آنها گويي ميشوند ،
عقايد ميپذيرفتند ، چونوچرا بدون را والدين افكار بيشتر كه همانگونه عروسكنمايي
دو اين بين و داشت "اطاعت يا زاييدن" حق تنها زنمينهادند گردن بر نيز را شوهر
!كند ارزيابي "حكيمان راي" با ميتوانست تنها را خود راي او بود ، حركت در حق
معاصر ، تاريخ تاريخ ، ;دروس آموزش ارائه پيشنهاد اتو لويزه كه بود دلايل اين به
دخترانه آموزشگاههاي يا خصوصي مجتمعهاي در بالغ دختران به را ورزش و طبيعي علوم
.داد
كمكهاي گرفتن نظر در خواستار "پيش به" نام به كتابي در وي كه بود سال 1847 در
ملزومات تهيه براي زنان حرفهاي تحصيلات دگرگوني و كارگر طبقه دختران براي تحصيلي
.شد "ازدواج نيازمنديهاي" رفع و
كرد داير را "زنان روزنامه" سال 1849 در كه بود مثبتي فعاليتهاي و افكار چنين با
".ميبافم را متمدن زنان پود و تار آزاد ، مملكت يك داشتن براي من" شعار و
.بود او آرمانهاي نمايانگر
خواهران باشيد تندرست":نوشت چنين روزنامهاش شماره اولين سرمقاله در اتو لويزه
و ما همهچيز ، و همهكس كه جايي به نميتوانيم كه چرا كنيد ، حمايت مرا شما من ،
را سهممان ميخواهيم ما.برگرديم ميجنگد ، ما با و نهاده فشار تحت را ما نزديكان
سهم انسانيت تمام از نيمي.كنيم ادا را خود دين بزرگ جهاني رهايي در و كنيم طلب
".كنيم كسب را خود سهم ميخواهيم ما.گردد ما آن از سرانجام بايد و ماست
تصويب از پس كه اين تا.بياورد دوام توانست سال يك تنها لويزه "زنان" روزنامه اما
.شد ممنوع زنان براي روزنامه سردبيري مسئوليتهاي اجراي جديد مطبوعاتي قوانين
شكل رنج پر زندگيهاي همچون زنانه ويژگيهاي به فعاليتها اين تمامي با اما لويزه
را زنان داشت ، اعتقاد شيفتگي و عشقي تواناييهاي و واقعگراييها !روياها يافته ،
با اما نبود ، ازدواج مخالف او.فراميخواند نيروها اين تقويت براي ويژه به
در وي خود كه اين تا.ميكرد مخالفت...و بچه اسارت و مطبخ در زن محدوديتهاي
.كرد ازدواج پترز آگوست نام به ;روزنامهاي سردبير و كارگرزاده يك با سال 1858
يك كليسا عصر و صبح كلاسهاي همراه ليپزيگ در سالگي سن 46 در همسرش فوت از پس
حقوق جامعه تا وي براي شد پلهاي اقدام همين و داد ، تشكيل زنان براي ادبي انجمن
زنان كنفرانس اولين برپايي طرح لويزه.كند پايهريزي كار و تحصيل براي را زنان
.خواند فرا ليپزيگ به را زنان و ساخت مطرح را آلمان
ترتيب را آن زن يك كه بود آلمان در عمومي مجمع اولين اين كه گفت بتوان شايد
.ميداد
فني و صنعتي مدارس تاسيس و زنان اجتماعي حقوق برقراري براي پيشنهادهايي كنفرانس
.داد ارائه دخترانه
آغاز در انجمن اين.سربرآورد كنفرانس همين قلب از نيز "آلمان زنان مشترك انجمن"
اين.رسيد عضو نفر دههزار از بيش به بعد سال چند كه داشت عضو نفر سيوچهار تنها
تبديل نمايش صحنه به آنان اجتماعات مبادا تا داشت برعهده را عميقي نظارت كار انجمن
به اقتصادي و سياسي مسائل در بودند رام و مطيع تاكنون كه زناني آلمان تمام در.شود
ميگرفتند خدمت به را زنان تاكنون كه مردان ترتيب بدين برخاستند ، مردان با مخالفت
.نياوردند تحمل تاب ديگر
:كه ميكرد گوشزد ديگران به را سخن اين پيوسته جنبش ، اين پيشكسوت اتو ، لويزه
".بينديشيد خوب خود حقوق كسب نحوه براي"
لويزه روياهاي و بازگيرد را زنان شده پايمال حقوق تا شد موفق سرانجام جنبش اين
بود مارس 1895 در 13پيوست حقيقت به زمانهاش ستيزهجوي شاعره عنوان به اتوپترز
.گفت وداع را دارفاني سالگي سن 76 در لويزه كه
زنان دانستنيهاي
زنان فوتبال جامجهاني
.شود مطرح جهان سطح در بازي پرطرفدارترين عنوان به است ، توانسته فوتبال روزها اين
زنان و دختران تعداد كه كرد مشاهده ميتوان انگلستان فوتبال انجمن به مراجعه با
و زن و 667 هزار جمعا 61 و است كرده پيدا افزايش ميزان چه تا فوتبال به علاقهمند
آمار اين گويي.هستند مشغول رقابت به انگلستان فوتبال مختلف باشگاههاي در دختر
كه كردند اعلام شگفتي با كارشناسان رو همين از.است شده بيشتر نيز سال 2002 در
براساس.است رفته بالاتر هم عادي حد از فوتبال به علاقهمند دختران و زنان تعداد
دو بين فوتبال به علاقهمند زنان تعداد":فوتبال باشگاههاي مسئولين پيشگويي
".يافت خواهد بسيار افزايش جامجهاني 00622002
انجام زنان فوتبال خصوص در خاصي برنامهريزي نيز فوتبال دستاندركاران بنابراين
.رسيد خواهند موردنظرشان هدفهاي به كه معتقدند و دادند
بيشتر گذشته سال چند با مقايسه در زنان فوتبال به نسبت مردم اشتياق ديگر سوي از
فوتبال كارشناسان.ميشود محسوب زنان فوتبال براي تازهاي اميد كه است شده
افزايش و زن فوتبال بازيكنان تعداد رفتن بالا بين مستقيمي رابطه كه معتقدند
مربيگري ، درخصوص بيشتري داوطلب تا ميشود باعث امر همين و دارد وجود تماشاچيان
زنان فوتبال تيم است ، گفتني.بگيرد قرار زنان اختيار در ورزشي امكانات و بازي
مسابقات ميدان به را مسلطي بازي و بازيكنان كه ميكند ادعا حاضر حال در انگلستان
و معتبر تيمهاي داراي نيز آمريكا و آلمان نروژ ، مثل كشورهايي ولي.است فرستاده
عجيب شايد حال هر در.داد قرار اول رده در را انگلستان تيم نميتوان و هستند قوي
!بنشانند گل به فوتبال جامجهاني تور در را خود توپ زنان كه نباشد
است كمين در استخوان پوكي
يا و ميافتد عقب علت بدون آنان ماهانه عادت و نيستند باردار كه دختراني و زنان
.كنند مراجعه پزشك به زودتر چه هر كه است بهتر است ، نامنظم
.است بيماري بروز از نشان ماهانه عادت در بينظمي آمريكا ، در علمي تحقيقات براساس
در نقص باعث كه است تخمدان در كيستهايي وجود بيماريها اين از يكي مثال طور به
.ميشود تناسلي دستگاه
پزشك به مراجعه با تا ميكنند توصيه دارند نامرتب ماهانه عادت كه زناني به پزشكان
از پس زنان معمولا":ميگويند توصيه اين چرايي خصوص در آنان.كنند پيدا را آن علت
كه هستند گروهي جزء ميشوند يائسه زودتر كه زناني اما ميشوند يائسه سالگي سن 40
از گروه اين در استخوان پوكي شرايط اين در و.داشتند نامرتب قاعده جواني دوران در
استخوان شدن شكسته سريع و شدن نازك باعث استخوان پوكي ".ميافتد اتفاق زودتر زنان
كه ميكردند طرح خود براي را سوال اين زنان جواني ، دوران در بنابرايناگر.ميشود
پوكي از و ميشدند يائسه ديرتر بالاتر سن در نميشوند ماهانه عادت ماه هر چرا
.ميكردند جلوگيري حتمي استخوان
.ميشوند متوجه دير يا و نميدهند اهميت يا آمده پيش شرايط اين به زنان از برخي
كه زماني يعني پايين سنهاي در كه است اين كرد تاكيد آن روي بايد كه نكتهاي
نيست نگراني جاي و است نرمال و طبيعي بينظمي اين ميشوند ماهانه عادت تازه دختران
نگراني جاي نميدهند اهميت نامنظمي اين به قاعدگي سال چند از بعد كه زناني ولي
رفتن بالا با و ميشود فعال استخوان پوكي بيماري كه است پايين سنين از زيرادارد
سن كه شده داده تشخيص آمده عمل به زن از 98 كه تحقيقاتي در.ميكند پيشرفت سن
.است پايين خيلي يائسگي ، براي سن اين و است بوده سال آنها 38 يائسگي
اعلام آنان از برخي زيرا ;است خواندني نيز زنان اين با شده انجام مصاحبههاي اما
ولي نميگيرند جدي را آن و نيست مهم برايشان ماهانه عادت بودن نامنظم كه كردند
نامنظمي درمان براي زودتر چرا كه ميشوند پشيمان شدن يائسه زود از پس زنان همين
!نكردند اقدام ماهانه عادت
باشيد سلامت و زيبا
شما كنيد ، توجه زير مورد هفت به اگر.نبودند جدا هم از هيچگاه سلامتي و زيبايي
.باشيد سلامت و زيبا تا كرديد كمك خودتان به كه هستيد كسي اولين
كشيدن سيگار اثر بر.ميشود پوست شدن تيره باعث كشيدن سيگار زيرا.نكشيد سيگار _1
دهان اطراف در خصوص به را چروكهايي و ميشوند بيروح و بيجان شما موهاي و صورت
.است ديگر قسمتهاي از نازكتر بسيار دهان اطراف پوست زيرا ميكند ايجاد
را متعادل رژيم يك همواره بايد كنيد حاصل اطمينان خود سلامت از اينكه براي _2
خود هستيد لاغر خيلي اگر يا و شويد لاغر هستيد چاق اگر كه معني اين به دهيد انجام
مواد و ضروري ويتامينهاي و كنيد استفاده تازه سبزيجات و ميوه از.كنيد متناسب را
.كنيد فراهم بدنتان براي را معدني
روشني پوست تا ميكند كمك شما به اصول روي از و صحيح ورزشهاي دادن انجام _3
.باشد موثر خيلي ميتواند شما زيبايي در و باشيد داشته
نور از بنفش ماوراي خطر بزرگترين زيرا بپوشانيد ، آفتاب مقابل در را خود صورت _4
آن خوردن ترك زود و پوست شدن نازك باعث شود تابيده پوست به اگر كه است خورشيد
.ميشود
شرطي به ميشود آرامش باعث و است ضروري و موثر بسيار سلامت در كافي خواب داشتن _5
كه كنيد احساس ميشويد بيدار خواب از كه زماني و باشيد داشته راحتي و آرام خواب كه
.است رفته بين از بدنتان خستگي تمام
.نشويد عصبي و نخوريد حرص اصلا تا كنيد پيدا راهي _6
در را آنان بار يك وقت چند هر و كنيد مراقبت خوبي به دندانهايتان از _7
.كنيد چك دندانپزشكي
!هستيد سلامت و زيبا هميشه شما وقت آن
|