پنتاگونو بازگشت
درجه صفر مدار

پنتاگونو بازگشت
گولدكوئست شركت بنيانگذاران
ارمغان برگههاي پي در مردم استقبال با و شكست بختآزمايي تابويبليت كمكم
اينترنت رواج با بعد زماني مدت شد رقابت عرصه وارد نيز رحمت هماي برگههاي بهزيستي
وارد پنتاگونو نام بختآزماييبا بليت خارجي كافينتهابدل گسترش و
شد ايران
امكانپذير چنيني اين سودهاي پرداخت و باشد واقعي فعاليتهانميتواند گونه اين
ميگيرند را پول.اقتصاديندارد منطق كه چرا نيست
است كردن كلاه در كلاه نوعي كار ميدهنداين ديگري كس به و
زير زندگياش اقتصادي نظر شبهاز يك دارد دوست آدمي و روياست منطق لاتاري منطق
بپيوندد تحقق به رويا اينكهاين براي شود پولدار شدهو رو و
ميآيد وجود به لاتاري
هاشمي اكبر
با كاغذ خريد از ديگر كه جديد قالبي در بار اين اما.است بازگشته پنتاگونو هم باز
خريداري گردنبندي يا و ساعت يا طلا سكهاي بايد جديد شكل در.نيست خبري كم مبالغ
درآمدي ماهيانه سكه يك خريد با ميگويند آن طراحان و است دلار آن 800 مبلغ كه كنيد
.خواهيدداشت دلاري 8160
و مدل آخرين ماشين داشتن آرزوي و شدن ثروتمند سوداي كه بسياري جوانان ميان اين در
يا و ندارند مناسبي اقتصادي وضعيت واقعا كه آنهايي يا و دارند آنچناني خانههاي
غرق را خود باشند يافته روشنايي به روزنهاي كه گويي بدهند ، كار به تن نميخواهند
ميشتابند بيمحابا رو اين از !كنند چه آن با نميدانند كه ميبينند دلارهايي در
روي شده كه هم بار يك اقبال شاهين شايد تا بيازمايند را خود بخت نيز بار اين تا
آمريكا از بار اين طلا سكههاي برق.بمانند عقب ديگران از مبادا و بنشيند شانهشان
سال از 23 پس وقتي.هستند سكه خريد دنبال به دلار جويندگان و است آمده ايران به
به را بختآزمايي بليتهاي هنوز كه آنها آمد بازار به بهزيستي ارمغان برگههاي
تنها نه بار اين كه بودند برگههايي فروش و توزيع شاهد تعجب با داشتند ياد به خوبي
در برخي فتاواي با همراه جديد شعار و شكل و نام با بلكه نبود حرام آن فروش و خريد
شكست بختآزمايي بليت تابوي كمكمميرفت فروش به برگهها ، اين فروش و خريد تاييد
وارد نيز رحمت هماي برگههاي بهزيستي ارمغان برگههاي پي در مردم استقبال با و
بليت خارجي بدل كافينتها گسترش و اينترنت رواج با بعد زماني مدت شد ، رقابت عرصه
دست به دست شهرها مردم ميان در سرعت به شد ، ايران وارد پنتاگونو نام با بختآزمايي
با مدتي از پس اما.شد واريز پنتاگونو مجهول متوليان حساب به بسياري پولهاي و گشت
جرم به نيز عدهاي و شد اعلام غيرقانوني پنتاگونو تهران دادگستري اطلاعيه
تكتك حتي و خود براي را پنتاگونو برگههاي كه آنها اما شدند دستگير كلاهبرداري
يك از دريغ.نيافتند دست پولهايشان به هرگز بودند كرده خريداري خانوادهشان اعضاي
ميشود گفته كه رحمت هماي و بهزيستي ارمغان برگههاي انتشار.گذشت سال چند.ريال
كمكم مردمشد متوقف شود گفته چيزي بيآنكه نيز آوردند دست به را ميلياردي سودهاي
در كه ميآمدند بيرون شبه يك شدن پولدار و بختآزمايي بليتهاي اين خيال و فكر از
.آمدهاست بازار به جديدتري شمايل و شكل با پنتاگونو هم باز كه آمد خبر ارديبهشت 81
***
.ميكند شوخي كردم فكر نه يا شوي پولدار ميخواهي گفت دوستي برداشتم كه را گوشي
سرمايهاي من ولي.كنيم راهاندازي را جديدي كار ميخواهيم گفت.بود جدي او اما
است ، كاري چه اين كه كردم ، اصرار هرچه.نيست زيادي سرمايه به نياز گفت.نداشتم
فكر خود با ملاقات زمان تا.كنيم ملاقات را همديگر دفترش در شد قرار و نگفت چيزي
دفتر يا و نشر و چاپ دفتر يك يا كامپيوتري شركت يك ميخواهند حتما ميكردم
.كردهاند يادي هم من از نيز دليل همين به و كنند راهاندازي تبليغاتي
رئيس كه كرد معرفي را جواني خانم دختر نشستيم ، روبهرويش ديگر جوان يك و من وقتي
جهاني جديد تجارت نوعي با شما آشنايي ما هدف":گفت...مهندس خانم.بود...شركت
است قادر اما.خاصي نگراني و خطر نه و دارد لازم آنچناني سرمايه و وقت نه كه است
.دهد نشان شما به را خود بازدهي و اقتصادي ثمرات ماه ، چند حد در حتي كوتاه مدتي در
اختصاري علايم با كوئست گولد جهاني شركت":گفت شركتي اصلي طراحان مورد در سپس وي
شد پايهگذاري جهاني تجارت سيستم در خبره افراد تعدادي مديريت با سال 1998 در GOI
تاريخي طلاهاي فروش و خريد جهت شبكهاي بازاريابي امر در شركت اين فعاليت عمده كه
".است داده گسترش كشور در 56 بينالمللي صورت به را خود فعاليت و است يادگاري و
داد ادامه داشت ، قرار برج يك تصوير آن در كه ميدهد نشان را رنگي فتوكپي برگه سپس
اين.دارد قرار پلازا سنترال نام به معروفي ساختمان در و هنگكنگ در شركت پايگاه"
مهاتما ساعت و سكه كعبه ، شكل با گردنبند و سكه مانند را طلا تاريخي سكههاي شركت
نمونههاي و سيدني 2000 المپيك سكه كندي ، اف جان ترزا ، مادر دايانا ، پرنسس گاندي ،
پرداخت با شخصي هر و ميكند عرضه است طلا گرم يا 32 انس يك آنها مقدار كه را ديگر
ميتواند بينالمللي پست ارسال هزينه بهعنوان هم مبلغي و دلار حدود 800 مبلغ
اين در پنتاگونو با آن فرق و كند دريافت پستي سيستم طريق از را شده انتخاب نمونه
شماره صدور و اوليه خريد با كار.ميشود داده طلا خريدار به كاغذ ، جاي به كه است
كند سكهها خريد به تشويق را ديگري افراد بايد حتما سكه خريدار فرد و ميشود آغاز
فرد ارجاع شكل به سيستم اين.كنند كار اين به اقدام دلار واريز 800 با نيز آنها تا
اگر.ميرود پيش سرمايهگذار فرد چپ و راست طرف دو در شده معرفي افراد واگذاري و
تا كنند معرفي را نفر دو كدام هر بايد نيز آنها كند معرفي را نفر دو بتواند هركس
در نفر پنج ازاي به است مدعي شده ياد شركت.گيرند قرار نفر پنج طرف هر در كه جايي
نفر اولين به معرفي حق يا و سود بهعنوان دلار 400(نفر مجموعا 10 يعني) طرف هر
آشنا سيستم اين با ماه در را نفر حداقل 10 بتواند فرد هر كه فرض اين با.ميپردازد
آغاز درآمدزايي سوم ماه از كار اين با كند مجموعه اين وارد و تشويق را آنها و كرده
.باشد داشته درآمد دلار حداقل 8160 ماهانه ميتواند متوسط بهطور و شده
كپي...شركت رئيس...مهندس خانم بياييم بيرون شركت از ميخواستيم وقتي
اينكه بدون من و هستند خارجي چكهاي اينها":ميگويد و ميدهد نشان را چكهايي
را دلاري چكهاي رسيد تنها و مياندازم پا روي پا و ميآيم روز هر بدهم انجام كاري
".ميكنم امضا
امر اين واقعا آيا ميانديشم اين به مبهوت و گيج ميزنم بيرون شركت از وقتي
ماهيانه 8160 ماه سه از پس نفر دو معرفي و دلار پرداخت 800 با تنها كه دارد امكان
ميتوانند هم فرزندانم مرگم از پس حتي آنكه جالب و كنم دريافت ثابت بهطور دلار
سخت شتاب با مردم كه ميكنم نگاه خيابان به.كنند دريافت را آورده باد ارثيه اين
نياز ديگر باشد داشته واقعيت مسئله اين اگر ميانديشم باز و هستند تكاپو و تلاش در
خود با و كنند كار همه اين و بيايند بيرون خانههايشان از مردم حتي كه نيست
شاهد روز هر و است نرسيده غربيها اين فكر به سكهها خريد فكر اين چرا ميگويم
باهوشتر غربيها از ما آيا.هستيم جهان سرتاسر در بيكار كارگر هزاران راهپيمايي
.دادهاند ترجيح غربيها به را ما خارجي شركتهاي و هستيم
فعاليتها گونه اين":ميگويد دانشگاه استاد و اقتصاددان غنينژاد موسي دكتر
منطق كه چرا.نيست امكانپذير چنيني اين سودهاي پرداخت و باشد واقعي نميتواند
كلاه در كلاه نوعي كار اين ميدهند ديگري كس به و ميگيرند را پول.ندارد اقتصادي
اين در ببرند ، هم سود پولگيرنده و پولدهنده طرف دو اگر آنكه ضمن.است كردن
.نميبرد سود كسي مجموع در البته.ميشود كشور اقتصاد و مردم عايد چيزي چه فرآيند
اندكي افراد بين هم بقيه و اصلي طراحان به عمده بخش ميشود جمع ما پسانداز وقتي
است آسان درآمد به زدن دامن و ناآگاه افراد كردن اغوا كارها نوع اين.ميشود توزيع
به يقينا آن گسترش كه است منفي كاملا پديده يك آسان درآمد به زدن دامن همين و
كردن كار براي انسانها وظيفه و مسئوليت احساس به كه است كشور اقتصاد و جامعه ضرر
و كرده فكر بايد كه است اين مهم نكته":ميافزايد ادامه در وي ".ميزند جدي لطمه
برايشان و شده كارها گونه اين جذب ما جوانان كه ميافتد اتفاقي چه كنيم ريشهيابي
انجام از را جامعه مولد نيروي كه فعاليتي هرگونه اقتصادي نظر از البته.است جالب
رواج را سفتهبازي و كند هدايت كردن پسانداز سمت به و منحرف اقتصادي فعاليتهاي
".است خطرناك كشور اقتصاد براي نهايت در دهد ،
نه يا است لاتاري نوعي پديده اين آيا كه سوال اين به پاسخ در غنينژاد دكتر
و نميشود رعايت اجتماعي عدالت كه جوامعي در.است لاتاري نوعي پديده اين":ميگويد
آدمي و روياست منطق لاتاري منطق.دارد نمود بيشتر است ، زياد طبقاتي فاصله بين شكاف
اينكه برايشود پولدار و شده رو و زير زندگياش اقتصادي نظر از شبه يك دارد دوست
و ميكند پر را رواني خلاء و ميآيد وجود به بپيونددلاتاري تحقق به رويا اين
بليت مانند ميشود خطرناك كند پيدا گسترش اگر اما است نياز يك هم جامعه براي
و خشن پديدههايي چنين با نبايد اينكه به اشاره با موسيغنينژاد دكتر "بختآزمايي
. "ندهند فريب را مردم تا شود دقيق نظارت بايد":ميگويد كرد برخورد سركوبگرايانه
خريد با شبه يك كه ميشناسيد را خود دوستان و نزديكان از نفر چند تاكنون راستي به
گرم هواي در كه وقتي.است شده رو و زير زندگيشان سكه يك يا بختآزمايي بليت يك
داخل يا و بايستي پا سر اتوبوس در را طولاني مسير ميشوي مجبور ترافيك و تابستان
از پر مسيري از گويي ميشوي پياده هم ، وقتي هيچ كولرندارد كه بنشيني تاكسي
ميگرداني بر سر طرف هر به كه حالي در ميكند ، درد تنت تمام و گذشتهاي سنگلاخ
را شيشهها و نشسته بالا مدل ماشينهاي در كه ميبيني را جواني پسران و دختران
است كافي.ميكنند رانندگي و ميدهند گوش موسيقي به آرامش با و دادهاند بالا
از 6 پس و كني دريافت دلار ماهيانه 8160 ميتواني سكه يك تنها خريد با كه بشنوي
كار به نياز ديگر و بخري را ميليوني تا 15 ماشينهاي 10 همان از يكي ميتواني ماه
.نيست هم كردن
خريد مورد در هم دانشجويانم":ميگويد دانشگاه استاد و اقتصاددان تقوي مهدي دكتر
اين در هيچوقت من است پرريسكي كار گفتم آنها به خواستهاند مشورت من از سكه اين
مبهم و گنگ چيز همه كاملا و ندارد اقتصادي منطق كه چرا نميكنم سرمايهگذاري مورد
ميدهند شما به كه را طلايي همين اگرنكنند كلاهبرداري كه ندارد تضميني و است
نهايت در كه ميدهند را آن كردن آب پول طلافروشها فقط بفروشيد ايران در بخواهيد
خارجي شركت حقيقت در كند ضرر تومان هزار هر 100 اگر و دارد اختلاف تومان هزار 100
:ميدهد ادامه وي ".است شده نصيبش زيادي سود و فروخته گران ما به را طلاها
ريشه يك ايران در پديدهها گونه اين رواج علت.كنم اشاره تلخي واقعيت به ميخواهم"
اما هستيم پول دنبال به ايرانيها ما فهميدهاند خوب آنها كه دارد جامعهشناسانه
دولت فقط گفت نميشود ميكنيم ، كار ساعت نيم فقط روز در ساعت هشت جاي به كار بدون
دلال ايران مردم همه اگر كه نميكنيم فكر بلندمدت براي ايرانيها مااست مقصر
كنند چه ميانديشند كرهايها و ژاپنيها حتي غربيها ، .ميافتد اتفاقي چه شوند
هم ما ماشينسازي صنعت حتي متاسفانهببرند بالا را كشور سرانه توليد و ملي توليد
و بادآورده پول آورند دست به بيشتري سود دلالي با ميخواهند همه نيست فكر اين به
دنيا تمام در.كند كار نيست حاضر ديگر مولد ، نيروي.ميكند تنبل را ما نسل هم مفت
و بيحساب درآمد اما ميكنند كارگري كارخانهها در ميروند ليسانس مدرك با جوانان
عدهاي شده باعث كنوني و گذشته دولتهاي غلط برنامههاي و نفت فروش از ناشي كتاب
را تبعيضها اين مردم وقتي دليل همين به و شوند پولدار يكشبه رانتخواري با
و بروند صدساله ره يكشبه ميخواهند همه و ميآيد وجود به فرهنگي مشكل ميبينند
كه ميفرستند ايميل افراد شخصي رايانه براي حتي مسائل به علم با مافيايي گروههاي
شويد؟ پولدار يكشبه ميخواهيد آيا
هم اگر و ميبرند بين از را مولد نيروي نكنند كلاهبرداري كه صورتي در حتي
اطمينان عدم و ياس گسترش نهايتا و كابوس به و شكستخورده افراد كنند كلاهبرداري
."ميانجامد اجتماعي گسست و
هم باز و ميشود متوقف نيز جديد پنتاگونوي و شد خواهد صادر اطلاعيهاي هم باز آيا
اينترنت بيفتد اتفاقي چنين هم اگر بار اين اما رفت؟ خواهد دست از مردم پولهاي
تن نشاندهنده خود پديدههايي چنين وجود.نيست امكانپذير آن بستن كه است راهي
اتخاذ و نظارت ضمن.ميبرد رنج طبقاتي شكاف از كه است جامعهاي بيمار و تبدار
ندارند قانوني مجوز حتي كه شركتهايي چنين اين فعاليتهاي براي قانوني راهكارهاي
چارهاي بايد نشده دير تا و نيست راه تنها خشن برخوردهاي و زدن و بستن بدانيم بايد
همواره كه طلب افزون است موجودي فرد" است واقعيت يك پارسونز گفته اين زيرا انديشيد
."است هدفي و غايت جستوجوي در
درجه صفر مدار
چين جوانان براي تازه انگيزه
با چين تشديدشدهو رقابتها مسلما جهاني ، تجارت سازمان به چين ورود دنبال به
جوانان كه است چندي ارتباط همين در.شد خواهد روبهرو گوناگوني فرصتهاي و چالشها
شانس بتواند بيشتر تربيت و تعليم كه اميد اين به كشور اين مختلف شهرهاي در چيني
و آموزشي كلاسهاي در دهد افزايش بهتر آينده و پردرآمدتر شغل براي را آنان
از غير چيني جوانان از بسياري امروزه.ميكنند شركت نيز شبانه تربيتي دورههاي
شركت مختلف رشتههاي فوقالعاده كلاسهاي در دانشگاهي ، تحصيلي دورههاي گذراندن
اين.مينمايند سپري درسي كلاسهاي در نيز را هفته آخر تعطيل روزهاي و ميكنند
آكادميك و آموزشي دورههاي كه شانگهاي و پكن چون بزرگي شهرهاي در ويژه به پديده
و دانشگاهها كلاسهاي اغلب هفته اواخر در.ميخورد چشم به دارند فراواني
سطح ارتقاي براي كه است پارهوقت دانشجويان از مملو بزرگ شهرهاي در دانشكدهها
دورهها اين در بهتر آينده داشتن و شغل كسب منظور به خود رقابت توانايي و تحصيلي
و است متفاوت ميشود ، پرداخت كلاسها اين براي كه شهريهاي.مينمايند شركت
است زيادي بسيار مبلغ كه باشد متغير يكسال در دلار تا 2400 دلار بين 960 ميتواند
و دانشكدهها.ميسازد وارد آنان بر زيادي فشار خانوادهها ، درآمد به توجه با و
كه كنند دريافت دانشجويان از بيشتري شهريههاي است ممكن حتي خارجي دانشگاههاي
هم هنوز اين وجود با.است متغير سال در دلار هزار تا 30 هزار بين 20 آن مبلغ
كه تحصيلي رشتههاي.ميكنند شركت كلاسها اين در علاقهمندان و دانشجويان
تجارت ، اقتصاد ، شامل ميكنند ارائه افراد اينگونه براي دانشگاهها و دانشكدهها
سالهاي متولد جوانان اين بيشتراست بينالملل سياست و خارجي تجارت مالي ، مديريت
.گذارد اجرا به را باز درهاي سياست و اصلاحات برنامه چين كه زماني هستند ، دهه 1970
بالا را آنان زندگي استانداردهاي و داد تغيير را مردم زندگي شيوه كه برنامهاي
آنان.هستند عقبتر ديگر كشورهاي بسياري از كه ميكنند گمان هم هنوز آنان اما.برد
خواهد تشديد كشور اين در را رقابتها جهاني تجارت سازمان به چين الحاق كه ميدانند
با اكنون آنان.كنند تجهيز را خود رقابت اين با مواجهه براي بايد جوانان و كرد
آنان به را زندگي از جديدي شكل بازار ، اقتصاد شيوه و مواجهند جديدي مفاهيم
شديد رقابت كه آموختهاند متوسطه مدارس دانشآموزان حتي.است نمايانده
همان اينكرد تلاش بايد آينده و دوران اين در بقا براي و است اجتنابناپذير
را آنان كه است ذهنيتي و دوانده ريشه چين جوانان ذهن در كه است دكتريني و انديشه
.ميدارد وا روياهايشان به دستيابي براي فرصتي هر از استفاده و بيشتر تلاش به
|