دعا
سيما نقد
آمريكايي خشونت
قدرت شوم سايه
سينما 4
شناسنامه

دعا
جان و سر ميان تو مهر و است زبان و دل ميان در تو ياد الهي
انصاري عبداله خواجه
است داغ و رد د تو ديدار بي است چراغ و چشم بهشت اگر الهي
انصاري عبدالله خواجه
سيما نقد
"خالي آغوشهاي" سريال به نگاهي
تلويزيون ساختارشكني
آشفته رضا
و پوراحمد كيومرث نويسندگي نيكخواهآزاد ، وحيد كارگرداني به "خالي آغوشهاي" سريال
شبها چهارشنبه سيما شبكه 3 از...و فرخنژاد حميد آدينه ، گلاب مهديهاشمي ، بازي
.ميشود پخش
متشكل _ تلويزيوني گروه يك اولينبار براي است افتاده جالبي اتفاق سريال اين در
هيچوجه به تلويزيوني سريال يك توليد زمينه در _ بازيگران و نويسنده كارگردان ، از
اين در ساختارشكني ديگر ، عبارت به.نشدهاند سريالسازي در رايج كليشههاي به متكي
هم يكبار براي كه ميشود مخاطب دلگرمي باعث ميمون اتفاق همين و ميزند ، موج سريال
.ببرد لذت تلويزيوني برنامه يا سريال يك از متفاوت گونهاي به است ، شده
فراش تجديد دو هر تازگي به (زن هنرپيشه) آدينه گلاب و (مرد هنرپيشه) هاشمي مهدي
فرزندش و داده دست از تصادف در را دخترش فرزند و شوهر كه آدينه گلاب اما كردهاند ،
اين و..برگردد دخترش مبادا كه دارد ترس اين از است ، شده مفقود محل آن در
كند بازي را مادري نقش فيلم يك در است قرار او كه ميشود آشكار زماني روحي درگيري
(آدينه گلاب دختر) آيلا بازگشت خبر اتفاقا و.كند ازدواج ميخواهد دوم بار براي كه
...و ميرسد او به هم
سريال اين براي را درخوري و شاق كار نويسنده عنوان به ظاهر در پوراحمد ، كيومرث
دستمالي كاملا سوژههاي از يكي سراغ به بدهد زحمتي خود به كه بيآن او است ، نكرده
در خلاقيت و نوآوري همانا شده ، او كار رونق و تازگي باعث چه آن رفتهاما شده
بازي را بازيگراني نقش خود بازيگران كه همين.تلويزيوناست در روايت قاعدهشكني
ميشوند ، رواني تنش دچار خود زندگي اتفاقات تداعي با كار انجام حين در كه ميكنند
اولين براي كه شد مدعي بتوان شايد و است غيرمعمول ما تلويزيون در برخورد نوع اين
رفتار غيرمعمولآشناييزدايي كاملا شيوهاي به ايراني سريال يك در كه است بار
در پوراحمد ، كيومرثبرآيند سريال يك اجراي پس از نو و متفاوت تركيبي به تا است شده
بر را خود سعي هم سريال اين در كردهو عمل مقتدرانه كارهايش مجموعه ديالوگنويسي
پرهيز شديدا شدن تصنعي از واقعگرايانه ديالوگهاي طبيعيترين با داشتهتا آن
.است بوده هم موفق راه اين در البته.برسد مضاعف تاثيري به ايجاز نهايت در و كند
آنها.ميكنند نقش ايفاي جديد كاملا شيوهاي به ديگر سريال اين در هم بازيگران
فاصله بازي حال در نقشهاي و هنرپيشهها خود واقعي خود اين از كه ميكنند سعي
و آدينه گلاب.برسند تلويزيون قلمرو در هم چشمگيري بازي به حال عين در و بگذارند
و ميكنند بازي دوربين جلوي در را شوهري و زن رفتارهاي صميمانهترين هاشمي ، مهدي
بود قرار اگر و است گرفته ريشه آنان شوهري و زن ارتباط واقعيت از امكان اين البته
تصويري ممنوعيتهاي مطمئنا بپردازند ، نقشهايي چنين به دو اين از غير ديگري كسان
به جابهجايي و حس انتقال در آنها.ميشد طبيعي حالهاي و حس اين ايجاد از مانع
نوع اين و ندارند اجتنابي هم مكث و لكنت و تپق از و ميكنند عمل سريع آن موقع
.است موثر نقشها نمودن جلوه طبيعيتر در بلكه نيست نقص تنها نه گويش در رفتار
و همشكل بازي نوع يك به بتوانند تا نيستند مستثني قاعده اين از هم بازيگران بقيه
.دهند معنا همگن
و رفت اين در تا است حركت و جنبش حال در مدام تصويرسازي ارائه در هم دوربين
در هم كارگردان دكوپاژ حال عين در و باشد دخيل سريال ساختارشكني در متفاوت آمدهاي
تصويرسازي اين در تصويربردار.است كرده دخالت غيرمعمول شكلي به قاببنديها ، ايجاد
و برسد تصاويرش مجموع در تازه بافتي به تا است بوده متن و كارگردان فرامين به متكي
.كند ايجاد خاص و عام مخاطبان بين دوستي و تعامل
آمريكايي خشونت
دارد وجود كانادا خانهدر ميليون درده اسلحه ميليون هفت
هستيم ما خود مشكل نيست ، اسلحه مشكل پس رانميكشند همديگر آنها وجود اين
داناتامس
خرمي فريده:ترجمه
كشتار "كلمباين براي بولينگ" بحثانگيز و جديد مستند فيلم در دارد سعي مور مايكل
.دهد قرار حمله مورد شدت به را كلرادو در مدرسهاي در
يعني خود مدرسه وارد مسلح ، نوجوان دو دو كلرا در آوريل 1999 بيستم روز صبح در
از نفر دوازده و كردند تيراندازي به شروع شدند ، ليتلتان در كلمباين دبيرستان
نمونههاي تكاندهندهترين از شايد اين و كشته را خود معلمين از يكي و همكلاسيها
.آمريكاست در اسلحه با خشونت تازه
و دوربين به مجهز تا برانگيخت را آمريكايي فيلمساز مور ، مايكل كشتار ، و واقعه اين
داراي متحده ايالات چرا بفهمد تا كند سفر كانادا و آمريكا سراسر در سيار ، ميكروفن
برانگيزاننده مستند فيلم يك سفر ، اين نتيجه.دنياست در اسلحه با قتل آمار بالاترين
ميپردازد ، آن به فيلم اين كه موضوعي.است كلمباين براي بولينگ نام به مشوشكننده و
به ترس ، فرهنگ و جنگطلب اجتماعي شالوده آمريكا ، خشن تاريخ چگونه كه است اين
سينمايي فستيوال در گذشته ، ماه فيلم ، ايناست انجاميده كودكان توسط كودكان كشتار
كه حالي در دقيقه ، ده مدت به تماشاچيان و درآمد نمايش به بار اولين براي كن
فيلم اولين كه را مستند اين منتقدين ، .ميكردند تشويق را آن بودند ، ايستاده
خواندهاند ، الهام يك است ، اخير سال در 46 كن فستيوال در رقابتها در شركتكننده
.است تماشاچيان ميان در محبوبيت جلب هم و جوايز بردن هم آن سرنوشت كه
ميشيگان در فلينت در را نوجوانياش اواست نبوده اسلحه مخالف قدر اين هميشه مور
.بود پرافتخار تيرانداز يك و (NRA) تفنگداران ملي انجمن عضو اوايل 1960 در و گذراند
سال نوزده هنگام آن در كه مور شد ، ويتنام جنگ درگير متحده ايالات كه زماني اما
از جزئي ديگر كه نميخواستم":ميگويد او.پوشيد چشم انجمن اين در عضويت از داشت ،
جمله آن از كه است ساخته زيادي اجتماعي مستندهاي مور زمان آن از ".باشم فرهنگ آن
را جوايزي كه شد ساخته سال 1989 در كه برد نام (Roger*Me)"راجرومن" از ميتوان
و كارخانه تعدادي بستن با چگونه كه ميدهد نشان فيلم اينداد اختصاص خود به
پست و پرجمعيت و كثيف حملهاي به را فلينت ، موتورز جنرال آن ، از ناشي بيكاري
حمايت مستقل فيلمسازان از كه گذاشت بنيان را جايگزين رسانهاي مركز او.كرد تبديل
و ميكند اجرا را "وحشتناك حقيقت" نام به طنز تلويزيوني نمايش يك او.ميكند مالي
.است نوشته "احمق سفيدپوست مردان" نام به فكاهي - سياسي پرفروش كتاب يك
گوشههاي به تا است داده را فرصت تازهترين مور به كلمباين ، در كشتار اكنون
اين براي مالي پشتوانه آمريكا در كه نكرد سعي حتي او.بكشد سرك اجتماع تاريكتر
سياسي جمعيت قدرتمندترين ،(NRA) كه بود شده متقاعد كه ميگويد زيرا.كند پيدا فيلم
با مور عوض ، در.جنگيد خواهد فيلم اين با كار جريان طول تمام در آمريكا ، در
را چك فورا كه گرفت تماس كانادا در فيلمز استريت سالتر خود ، تلويزيوني تهيهكننده
كافه در مسلح نوجوان دو پرسه صحنههاي شكار با را كلمباين در خود اديسه مور.نوشت
بود ، شده گرفته امنيتي دوربين وسيله به كه همكلاسيهايشان كشتار و جستوجو و تريا
دبيرستان خيابان همان در درست هيدكه لاك اسلحهسازي كارخانه از او.كرد شروع
يك ايجاد براي تلاش در آمريكا تاريخ سال دويست و كرد ديدن است ، شده واقع كلمباين
.كشيد نقد به را خشونت و ترس اعمال افراطي الگوي
خود اشتباه به اما.ميكرد تصور اسلحه نبودن را كانادا در نسبي آرامش عامل مور ،
با ;دارد وجود كانادا در خانه ميليون ده در اسلحه ميليون هفت":ميگويد مور.برد پي
مشكل.پاشيد هم از مرا فرضيه كل موضوع اين.نميكشند را همديگر آنها وجود اين
را آمريكا در "ترس فرهنگ" مور "چيست؟ ما مشكل اما هستيم ، ما خود مشكل نيست ، اسلحه
خود فيلم در مور.ميكند سرزنش ميشود ، پخش تلويزيون اخبار برنامه از شب هر كه
پوشش آمده ، پايين اخير سالهاي در آمريكا در قتل آمار گرچه كه ميدهد گزارش
كه مردمي بيشتر":ميگويد مور.است يافته افزايش درصد ششصد قتل و كشتار تلويزيوني
وحشت در آنها.هستند متوسط طبقه از و حومهنشين سفيدپوست ، دارند ، اسلحه آمريكا در
".كنند دفاع خودشان از ميخواهند و ميبرند سر به
كلمباين ، در تيراندازي روزهاي طي.ميزند دامن را ترس اين (NRA) كه است معتقد مور
خود رئيس اجراي با اسلحه از حمايت به را بزرگ صفآرايي يك و شد شهر وارد انجمن اين
فيلم خاطر به اورنجاند را مور كه حركتي.گذاشت نمايش به بازيگر هستون چارلتون
تاريخ جزء اين":ميگويد و ميماند باقي سرسخت هستون ;كرد مصاحبه هستون با مستندش
بلند خود كارگرداني صندلي از هستون ميكند ، پافشاري موضوع اين روي مور وقتي.ماست
در "كلمباين براي بولينگ" كه دارد انتظار مور.ميكند ترك را جا آن و ميشود
كه اميدوارم":ميگويد او.گردد غوغا و جنجال باعث كشور اين از خارج مانند آمريكا
نميتوانيم.برد فرو فكر به را مردم و برانگيزد را عواطف كند ، بحث ايجاد فيلم اين
مشكل يك ما ميشود ، درست اوضاع شويم ، خلاص گلوله و اسلحه شر از اگر كه كنيم فكر
.كنيم راحل آن بايد ابتدا كه داريم جمعي
تن دو و مور آن ساخت طي.است شده موجب را سريعي تغييرات فيلم اين هم جا همين تا
شدهاند ، با دچار دائمي معلوليت به تيراندازي اثر بر كه كلمباين دانشآموزان از
خريداري گلولههاي از قاتلين.شدند روبهرو ميشيگان تروي در مارت كي رئيسه هيات
به را كارشان نتيجه رسمي مقامات ميخواست مور و بودند كرده استفاده كيمارت از شده
فروش كه كرد اعلام تقبيحو را سلاح از استفاده كيمارت بعد روز.ببيند مستقيم طور
همين در كه نميخواهم من":ميگويد مور.ميكند متوقف را سبك اسلحههاي براي گلوله
.ندارد او از انتظاري چنين هم ديگري كس هيچ".شوم متوقف جا
قدرت شوم سايه
سينما 4 برنامه از آن پخش مناسبت به آدمكش و امپراتور فيلم به نگاهي
از كه نسلي ميرود ، شمار به پنجم نسل به موسوم فيلمسازان پيشتازان از چنكايگه
و نهادند هنر اين عرصه به گام متفاوت سينماي نهادن بنياد هدف با هشتاد دهه ابتداي
اكثرشان كه آنها.كردند عرضه را چين سينماي تاريخ فيلمهاي از توجهي قابل آثار
توجه سينما بصري مسايل به ميكردند سعي بودند پكن فيلم آكادمي فارغالتحصيل
زبان حقيقت در.بود نامانوس و مهجور سالها آن به تا كه مقولهاي بكنند ، دوچنداني
آثاري تمايز همين دنبال به هم آنها و بود متفاوت چين سينماي بر حاكم جريان با آنها
اكنون كه ، طوري به شناساند جهانيان به را چين سينماي پيش ، از بيش كه كردند عرضه را
.است وابسته پنجم نسل آثار به چين سينماي اعتبار
ساختاري استحكام پايه عمدهترين چين كهن فرهنگ و تاريخ به شديد علاقه و توجه
سينماي نوي موج از زيادي تاثير كه فيلمهايي ميرود ، شمار به نسل اين فيلمهاي
را فيلمنامهها اصلي مايههاي ابهام ، و ايهام بر فراوان تاكيد.پذيرفتهاند فرانسه
دور به را انديشمندي و بيهودگي از هالهاي مايهها ، همين كه ميدادند تشكيل
.است كرده ايجاد فيلمها شخصيتهاي
در پدرش.شد متولد هنرمند خانوادهاي از چين بيجينگ در سال 1952 در چنكايگه
فيلمنامه نوشتن در استوديوها همان در نيز مادرش و ميكرد بازي اپرا فيلمهاي
اين در پنجم نسل نطفه تا شد پكن فيلم آكادمي وارد او سال 1978 در.مينمود همكاري
فيلمهاي ساخت در همكاري با آن از پس و خواند سينما درس سال او 4شود منعقد مكان
نوي موج همان در همنسلانش بين در كه طوري افزود خود تجربههاي بر تلويزيوني
فعاليت با تا يافت را طلايي فرصت اين او.ميگشت محسوب باتجربهها جزء چين سينماي
مديون بعدياش فيلمهاي بصري عمده موفقيت كه شود آشنا كسي با جوان فيلم گروه در
با جوان فيلم گروه همان در چين سينماي چيرهدست فيلمبردار ييمو ژانگ اوست ،
.ميكرد همكاري چنكايگه
با سال 1984 در را باشد پنجم نسل فيلم معروفترين شايد كه خود فيلم اولين كايگه
به فيلم.شد چين سينماي در عطفي نقطه بعدها كه فيلمي كرد ، كارگرداني زرد زمين نام
يك داستان و ميپردازد دهه 1940 در مهاجر دهقانهاي و چيني كمونيستهاي حساس رابطه
كه خاص بصري سبك و نمادين و رازآلود بيان با را كارگر خانواده يك و كمونيست سرباز
شايد و خصوصيت مهمترين آن در ايجاز كه روايتي ميكند ، روايت است ييمو ژانگ مختص
آن در داستان كه بستري و اجتماعي تم.ميآيد حساب به فيلم موفقيت دليل عمدهترين
زمين فيلم عمومي نمايش از قبل تا كه چيزي شد فيلم از دولت حمايت باعث ميشود روايت
.نداشت وجود زرد
مشهور كارگردان برتولوچي برناردو درخواست به موفقاش ، تجربه اولين از بعد كايگه
جايي داد ، مثبت پاسخ امپراتور آخرين رويايي و بزرگ پروژه در همكاري براي ايتاليايي
او.بست كار به اغواگر ماه فيلم در بعد سال چند را برتولوچي فيلم از مايههايي كه
دانشجويان با مهمان محقق بهعنوان تا شد دعوت نيويورك دانشگاه طرف از درسال 1987
عدم او آنچه دليل به را اروپايي فيلمهاي سخناني طي او كند صحبت دانشگاه اين
نداشتن دليل به مهاجر چينيهاي از همچنين و ميدهد ترجيح خواند تجاري تمايلات
دو از بعد دلايل همين به اوكرد انتقاد توجه خور در هنري آثار آفريدن به اشتياقي
سياسي ، اجتماعي مساعد چندان نه فضاي وجود با تا بازگشت چين به آمريكا در اقامت سال
.بسازد خود كشور در را خود فيلم
بود صداقت و صميميت و نوآوري از ستايش حقيقت در (1988) كودكان سلطان او بعدي فيلم
كه بود ييمو ژانگ فيلمبرداري مديون را خود غناي از عمدهاي بخش زرد زمين مانند كه
را فيلم تكنيكي ساختار سايه ، و نور بين توازن ايجاد و دست روي دوربين حركات آن با
با كايگه فيلم سومين (1991) زندگي تار.بود ساخته متمايز پنجم نسل از حتي
روايت را نابينايي نوجوان پسر داستان افسانهاي ، مايههاي با خودش ، از فيلمنامهاي
كه (1993) محبوبهام با وداع.ميكند طلب استادش از را خود بينايي راز كه ميكند
آيين با را چيني سنتي زيباييشناسي ميپردازد پكن در اپرا خواننده دو زندگي به
.ميدهد تطبيق اپرايي قديمي
سال در را اغواگر ماه فيلم آدمكش ، و امپراتور فيلمش آخرين شدن ساخته از قبل كايگه
سلطنت خلع زمان كه سالي.ميكند روايت را سال 1911 به مربوط حوادث كه ساخت 1996
فيلم آخرين كايگه سرانجام وبود جوان انقلابيون گرفتن قدرت و چين امپراتور آخرين
ميليون بودجه 20 با كه كرد كارگرداني آدمكش و امپراتور نام با سال 1999 در را خود
لحاظ از كه فيلمي.است بوده سينما تاريخ آسيايي فيلم پرخرجترين كنون تا دلاري
گلادياتور و بنهور به شباهت صحنه طراحي و عظيم دكورهاي و جنگ صحنههاي و ظاهري
.است شبيه آشوب و اسپارتاكوس چون فيلمهايي به اصالت و عمق لحاظ از و دارد
سلطنتي نظام نقد و ميلاد از قبل سوم قرن در چين كشور تاريخ به فيلم اين در كايگه
بزرگ ديوار و چين امپراتوري وحدت كه چين پادشاه يينژنگ.ميپردازد قدرتطلبي و
در را جهان مردم همه تا دارد قصد دارد ، نياكانش به كه تعهدي با اوست يادگار چين
به كه همانطور.آورد گردهم امپراتوري يك يافته وحدت شرايط در و آسمان يك زير
.ميشود آشكار بيشتر او پرابهام گذشته ميشويم نزديك ژنگ يين پيروزي و فيلم انتهاي
كه همچنان او.باشد اصالت با خانواده از پاكزادي فرزند نبايد او ميفهميم كه جايي
پنج به فيلم.ميدهد دست از را گذشته با خود حلقه مهمترين بانوژائو ميرود جلو به
طرز به ميكند تعريف را جداگانهاي داستان قسمت هر اينكه با كه شده تقسيم قسمت
شروع جديدي داستان دوم قسمت در.حركتند در واحد سرنوشت يك به آنها همه ابهامآلودي
كه همانطور هم اوميشود قصه وارد است حرفهاي آدمكش يك كه جينكه ، و ميشود
خانوادهاش اعضاي بقيه او كه نابينايي جوان دختر خودكشي خاطر به ميرود پيش داستان
كه ميخواهد او از وقتي بانوژائو كه جايي.برميدارد آدمكشي از دست است كشته را
قهرماني خاصيت از هرچه حقيقت در.ميزند سرباز كار اين از او بكشد را امپراتور
را خود ديگران نجات براي كه ميشود تبديل قهرماني به آدمكش ، ميشود كاسته امپراتور
آخر درميشود معكوس ميگيرند ، پيش در دو اين كه روندي حقيقت در ;ميكند قرباني
در مردم همه به بخشيدن وحدت همانا و دارد كه آمالي به [امپراتور] ژنگ يين فيلم ،
چون نيست شكست جز چيزي موفقيت اين كه حالي در ميرسد است ، امپراتوري يك سايه زير
.ميرسد خود هدف به تجاوز و كشتار با او
اجتماعي و رواني ويژگيهاي چين تاريخي مهم مقاطع از يكي تصويرسازي ضمن كايگه
اين است مشخص فيلم در كه چيزي ميدهد قرار حمله مورد و ميسازد آشكار را امپراتوري
جايي.است عقل و خشونت توسعه و اخلاقي مفاسد رشد براي مناسبي زمينه سلطنت كه است
ميپرورانيد نفرت سر در كه مادامي":ميگويد امپراتور به فيلم آخر در بانوژائو كه
سرزمينهاي تمام امپراتور باشيد ، آسمان زير سرزمينهاي تمام امپراتوري نميتوانيد
".نباشد آسمان اين زير اگر حتي باشد داشته دوست را مردم تمام بايد آسمان زير
را سلاطين شخصيت و روحيه عمق او بودن حرامزاده احتمال و امپراتور شخصيت بررسي
را خشونت امپراتور.باشد خشونت سرآغاز ميتواند اقتدار كه طوري ميكند بازگو
داده بانوژائو كه وعدهاي رغم به دخترها كردن گور به زنده:است كرده قدرت جايگزين
رقتبار كشتن ژائو ، فرزندان كردن گور به زنده مادرش ، و بانوژائو زادگاه به حمله و
.برميآيد امپراتور يك از فقط كه است شنيعي اعمال پدرش ، زدن دار و خود برادران
نشان بانوژائو كه جايي است سنگين بسيار ميپردازد پيروزي اين براي او كه بهايي
حال همان در ميدهد ترجيح زنده امپراتور به را (آدمكش) كه جين جنازه كه ميدهد
.مياندازد تف خود پسر صورت به دارد پسري چنين اينكه از مادر ملكه
سينما 4
خورده خاك خاطرات
(1946)بزرگ آرزوهاي
بهار اميد
اين در استادان از كدام هر.است كرسي صاحب سينما استادان پانتئون در "لين ديويد"
استاد" ميان ، اين در "لين" لقب.ميشوند شناخته لقب آن به و دارند لقبي پانتئون
خوب او كه چرا اوست برازنده حقيقتا لقبي چنان كه است اين راستاست "كمالگرا
.بزند شيوههايي چه به دست بايد كند ، متفاوت را فيلمهايش كه آن براي ميدانست
مكانهاي و طبيعت با بود بلد خوب او و بودند شكوه با و پرخرج عمدتا لين فيلمهاي
طول در قدر آن و ميخواست كمال حد در را چيز همه اوكند نرم پنجه و دست واقعي
همين.شد ديگر كارگردانهاي رشك مايه كه بود كارش كنار و گوشه مراقب توليد جريان
عربستان ، لورنس كواي ، رودخانه پل اليورتويست ، بزرگ ، آرزوهاي مثل آثارش عمده كه است
.هستند ديدني هنوز و شدهاند ماندگار هند به گذري و ژيواگو دكتر
ساخته ديكنز چارلز مشهور رمان مبناي بر انگلستان كشور محصول 1946 بزرگ آرزوهاي
استلا با كودكي در كه است ( ويجر آنتوني) پيپ نام به پسركي داستان فيلم ، .است شده
پيپ.ميشود آشنا او ثروتمند قيم (هانتا مارتينا) هاويشام خانم و (سيمونز جين)
جواني روزگار در بعد سالها و ميكند كمك (كوري فينلي) فراري محكوم يك روزيبه
رفاه در و ميرود لندن به پيپ.ميرسد او به ثروتي ناشناس يك سوي از (ميلز جان)
از پس اكنون كه بوده محكوم همان سوي از رسيده او به كه ثروتيميكند زندگي
پيپ.است گشته باز لندن به مبدل لباس با استراليا در فراواناش داراييهاي اندوختن
با زندگي عذاب از نيز را (هابسن والري) استلا دخترش و ميشتابد او كمك به دوباره
.ميرهاند هاويشام خانم
آن عين در ديكنز داستان.است ديكنز رمان از اقتباسها بهترين از يكي لين اقتباس
.هست هم پريان قصه يك آنهاست ، زندگي نوع و انگلستان مردم روابط از دقيقي شرح كه
و تمثيلي مفاهيم و داده پريان قصه اين به را خودش منطق خود اقتباس در هم لين
كار چه آن.نباشند آزاردهنده چندان كه داده جا داستان دل در گونهاي به را اخلاقي
داستان طنز و دراماتيك تعليق از كه است استفادهاي ميكند فرد به منحصر را لين
در.كردهاند خاص ويژگي يك صاحب را فيلم كه شدهاند آميخته درهم چنان كه ميبرد
طريق از و كند منتقل سينما زبان به را ديكنز چارلز فضاسازي تا كوشيده لين حال عين
به او داستانگويي شيوه و ديكنز نثر كه است اين مهم مسئله.برسد كلمات به تصاوير
داستانهايش براساس كه فيلمهايي مجموعه از ميتوان را اين و است انعطافپذير شدت
سينماييشان قواره به را ديكنز شخصيتهاي كه بوده اين لين اصلي كارديد ساختهاند
نيز را انگلستان در آدمها طبقاتي روابط تا كوشيده او كار اين كنار در اما برساند
داستاني انتخاب و داشت اهميت محيط و فضا چيزي هر از بيش شايد لين براي.دهد نشان
هم را تويست اليور بزرگ آرزوهاي از پس او.است فهم قابل منظر همين از نيز ديكنز از
سوي از.بود لين خود خاص شخصيتها چيدن نوع و داستان آن از برداشتاش اما ساخت
از پر بزرگ آرزوهايكند بازي سايهها و نورها با كه ميكرد طلب ديكنز داستان ديگر
دوربين زاويههاي.نميدهد آزار را آدم كه بازياي اما است ، سايه و نور با بازي
فيلم نماي هر كه معروف مثل همان مصداق به و هستند درخشان هميشه مانند لين ديويد
عمد به سكانسها بعضي به او حال عين در.ميكنند عمل دارند تعلق او خود به فقط لين
روند و باشد شخصيتها اين پاسخگوي ميتواند تئاتر.ميدهد گونه تئاتر حالتي
.ميكند طلب را مسئله اين كه است گونهاي به نيز آن كشمكشهاي و داستان دراماتيك
بر شاعرانه رنگي تصاويرش كمك به ميكوشد لين اما است سردي داستان حال هر به داستان
ديكنزي نقشهاي بازيگران از كدام هر و هستند جذاب شدت به فيلم بازيهاي.بزند آن
صحنه طراحي نيز برايان جان.درآوردهاند آب از درست لين ديويد شيوه به را
لين ديويد كارگردان و گايگرين فيلمبرداري مدد به كه داده انجام فوقالعادهاي
.ميكند جلوه بينقص و كامل
كانديداهاي سفيد و سياه فيلمبرداري براي گايگرين و كارگرداني براي لين ديويد
فيلم ده بهترين جزو را لين فيلم نيز "تايم" و "تايمز نيويورك" و بودند اسكار 1947
.كردند انتخاب سال
شناسنامه
شرعي ساعات
|
ساعت 13و07دقيقه :ظهر اذان
دقيقه و 48 ساعت 20 :مغرب اذان
ساعت 3و52 :فردا صبح اذان
دقيقه و 51 ساعت 5 :فردا آفتاب طلوع
|
|