روحانيون :رئيسجمهوري
باشند زمان نيازهاي پاسخگوي
تضمين را خارجي سرمايهگذاري امنيت
ميكنيم
گذاري پلاك فرسوده خودروهاي :قاليباف
نميشود
مجلس از بعد
نامهها هفته با هفته يك
مناظره
هفته قاب
يا روزنامهنگار ديپلمات ;اعلمي اكبر
وكيل
قديمي صندليهاي
جهان پارلمانهاي
روحانيون :جمهوري رئيس
باشند زمان نيازهاي پاسخگوي
بايد نه و ميتوان نه امروز ، :كرد تاكيد ايران اسلامي جمهوري رئيس خاتمي سيدمحمد
نام به نه و كرد تضعيف را اسلام عظيمالشان مرجعيت و روحانيت روشنفكري نام به
و باندي منافع مسير در بزرگوار روحانيت و مرجعيت از اسلامخواهي و انقلابيگري
.نمود سوءاستفاده جناحي
در اردبيل استان به خود سفر از روز سومين در ديروز رئيسجمهوري ايرنا گزارش به
مرجعيت و روحانيت كه نيست اين جز توقعي دشمنان از:داشت اظهار خلخال مردم اجتماع
.كنند نابود بتوانند اگر و تضعيف را تشيع
اصلاحطلبي و روشنفكري نام به روحانيت به اهانت و تضعيف كه است اين گلايه ولي
مسير در جامعه امور تا كرد تلاش و بود هوشيار بايد امروز:گفت خاتمي.گيرد صورت
.برود پيش مردم مطالبات به توجه با و ديني معيارهاي حفظ با واقعي اصلاح
نهاد و نظام تقويت جهت در كه است كسي حقيقي روشنفكر:كرد تصريح رئيسجمهوري
انتقاد روحانيت نهاد از هم اگر كه است كسي واقعي مسلمان و انقلابي و برآيد روحاني
(ره) خميني امام:گفت وي.آن تضعيف نه باشد آن تقويت و اصلاح مسير در ميكند ،
ميناليد واپسگرايي و تحجر از و بود خدا دين احياگر و اصلاحگر روحاني بزرگترين
آشنا زمان مقتضيات به بايد روحانيت كه ميكرد توصيه و بود روحانيت سرسخت مدافع اما
پرسشهاي و نيازها پاسخگوي بتواند تا باشد جلوتر خويش زمان از بايد روحاني و شود
درك با بكوشيم بايد اول درجه در روحانيون ما امروز ، :افزود خاتميباشد ما روزگار
مدافع زمان پرسشهاي و نيازها به پاسخگويي و درك براي خويش توان بردن بالا و زمان
جا هر اخير سال لااقل 150 تاريخ در بنگريد انصاف به:كرد تصريح وي.باشيم روحانيت
سرشناس و درخشان چهرههايي است مردم حقوق و قانون آزادگي ، آزادي ، استقلال ، از سخن
كمنظير و ممتاز شخصيت آنان ، برجستهترين كه ميبينيد را تشيع روحانيت و مرجعيت
.است (ره) خميني امام
بخواهيم اگر ميكنيم تلاش آزادي استقرار و مردمسالاري براي كه امروز:افزود وي
و آزادي اين سو ، يك از بدانيم بايد شود ، پايدار و استوار آزادي و مردمسالاري اين
ديگر ، سوي از و باشد مردم ديني هويت و اعتقادات با سازگار بايد مردمسالاري
.بشناسانند است ، بوده كه همانگونه را تشيع و اسلام بكوشند ، روحانيون
كوثر و خلخال مردم نمايندگي كرسي بودن خالي از خود سخنان از ديگري بخش در خاتمي
مردم حضور و شعور به بايد ما:داشت اظهار و كرد تاسف ابراز اسلامي شوراي مجلس در
.شود حل مشكلات تا نهيم ارج مردمسالاري به و كنيم اعتماد آنان به.بگذاريم احترام
خشن آشكارو صورت به آنان تا شود جريحهدار مردم احساسات نبايد:گفت جمهوري رئيس
.دهند نشان را خود احساسات
تضمين را خارجي سرمايهگذاري امنيت
ميكنيم
برجسته تجار و صنايع صاحبان جمع در پنجشنبه روز ايران ملي امنيت عالي شوراي دبير
جانبه همه را خارجي سرمايهگذاري امنيت ايران:گفت (بمبئي) مومبايي شهر در هندي
.ميكند تضمين
شان در را هند و ايران فعلي سياسي روابط سطح خود سخنان در "روحاني حسن" دكتر
مرز به دهلينو _ تهران روابط كرد اعلام و دانست كشور دو سنتي و تاريخي روابط
در بيشتر سرعت خواستار حال عين در وي.است شده نزديك كشور دو شايسته و مطلوب
صادرات رشد به اشاره با و شد هند و ايران در مختلف بخشهاي از اقتصادي روابط تقويت
خوبي رشد ايران مهندسي خدمات و پتروشيمي صادرات گذشته سال در:گفت ايران نفتي غير
راههاي از يكي:افزود ايران در بيكاري مسئله به اشاره با روحاني دكتراست داشته
سرمايه جذب جديد قانون خوشبختانه و است خارجي سرمايهگذاري جذب بيكاري مشكل حل
قانون تشريح با وي.است آورده وجود به ايران در كار اين براي مناسبي فرصت
سرمايهگذاري سود و اصل دولت جديد قانون براساس:گفت ايران در جديد سرمايهگذاري
خود سرمايه سود بخواهد وقت هر است مجاز خارجي سرمايهگذار و ميكند تضمين را خارجي
شدن نرخي تك ايران ملي امنيت عالي شوراي دبير.كند خارج كشور از روز نرخ به را
و خواند سرمايهگذاري و اقتصادي روابط تسهيل براي مهم اقدامات از را ايران در ارز
ورود براي برجسته امتيازات از تجاري آزاد مناطق در ايران تسهيلات:افزود
آمادگي ديدار اين در نيز هند صنايع كنفدراسيون نماينده.است خارجي سرمايهگذاري
.كرد اعلام را ايران اقتصادي سوم برنامه در فعال حضور براي كنفدراسيون اين
گذاري پلاك فرسوده خودروهاي :قاليباف
نميشود
خودروي پلاكهاي تعويض ملي طرح:گفت ايران اسلامي جمهوري انتظامي نيروي فرمانده
.ميشود گذاشته اجرا به امسال ماه مهر از خصوصي و عمومي
مشهد ، در "ايرنا" با گفتوگو در پنجشنبه روز "قاليباف محمدباقر" سرتيپ سردار
انتظامي نيروي به كشور وزارت سوي از پيش روز كارشناسي ، 20 از پس طرح اين:افزود
.است شده ابلاغ اجرا براي
طرح اين اجراي در:گفت و دانست ، امنيت و فرهنگسازي را پلاك تعويض به اقدام وي
و راهنمايي به را پلاك نقليه وسيله فروش هنگام به جديد پلاك خودروي دارندگان
خواسته و تصميم صورت در:افزود ويميكنند دريافت ديگري پلاك و تحويل رانندگي
برخورد خصوص در وينميشود گذاري پلاك طرح اين در قديمي و فرسوده خودروهاي دولت
ارازل با شدت به انتظامي ماموران:گفت شهرها در اجتماعي ناهنجاريهاي با پليس
نيروي فرمانده.كرد خواهند قانوني برخورد خياباني زنان و فراري كودكان اوباش ،
و بگذارند پا زير را اجتماع حقوق كه خياباني مزاحمان همچنين:داشت اظهار انتظامي
ماموران به:افزود وي.شد خواهند دستگير كنند ، ايجاد دختران و زنان براي مزاحمت
ارازل و مزاحم افراد وجود لوث از را بوستانها شده داده دستور كشور سراسر انتظامي
.آورند فراهم مردم براي نسبي فراغت و كنند پاكسازي
مجلس از بعد
از مجلس علني صحن در ميپردازد مذهبي و ملي طيف از دفاع به روزها اين كه كروبي
كشيدهاند "بسياري بلاهاي" كه كرد ياد "مردههايي مادر" عنوان با آنها
ميخواهد و آمده دانشگاهي آقاي يك كه مانده باقي حجتالاسلامي عنوان يك ما براي"
".است آمده كليسا از عناوين اين ميگويد و بگيرد ما از را آن
آقاجري هاشم اظهارات به واكنش در اسلامي شوراي رئيسمجلس كروبي مهدي را سخنان اين
گرفته كاتوليك كليساي از حجتالاسلام و آيتالله مانند روحانيت عناوين بود گفته كه
.راند زبان بر است ، شده
عهدهدار اسلامي جمهوري تاريخ در كه روزهايي تمام از بيش روزها اين كه كروبي
به ايراني روزنامهنگار يك قول به است شده تبديل خبرساز چهرهاي به بوده مسئوليت
و دموكراسي از او نيست قرار كه چرا شده نزديك خود شخصيتي صورتبندي منطقيترين
امام ، بايد او.ميكنند بحث جديد روشنفكران كه بگويد سخن گونهاي به اصلاحات
كه فرصتهايي از و آورد ياد به را سياسي نيروهاي وحدت دوران زندان ، انقلاب ،
.كنند استفاده آنها به مصنوعي تنفس ايجاد براي ميدهند يكديگر به جناحها
گفت و كرد چنين مجلس هفته اين چهارشنبه روز علني جلسه در كروبي كه است چنين اين
مردم ، حاكميت عقلورزي ، حق ، اساسي ، قانون امام ، چارچوب در كه ميخواهيم اصلاحاتي ما
.باشد انسانها كرامت
در منتقد جناح روزنامههاي از يكي علني صحن در كروبي سخنراني از پيش روز چند
آقا" كه بود داده قرار انتقاد مورد را رئيسمجلس "درددل" قالب در خود سرمقاله
چرا كه داديد قرار سرزنش مورد را نگهبان شوراي دستور ، از قبل نطق در بارها كروبي
رد درنكردند نظارت را مسئلهدار فرد چند اعتبار و حريم حفظ براي را لازم دقتهاي
بازي مسلمان آبروي با كه است غلط شيوه اين فرموديد گلستان انتخابات در برخي صلاحيت
مراجع و اسلام علماي همه به همدان در فكري تئوريسين و دانشگاه استاد همين.شود
را ديني آموزههاي نموده مقايسه كشيشها و پاپ با را آنها كرده ، اهانت عاليقدر
روز دستور از قبل نطق در نبايد شما آيا.است نموده اعلام عتيقه تاريك ، سياه ،
سخن كلمه چند ديني آموزههاي و مراجع و روحانيت از دفاع باب از گذشته يكشنبه
.بگوييد
نگهبان شوراي به گلهگذاري و مسئلهدار مسلمان چند آبروي از دفاع در شما حساسيت
چگونه را مراجع و روحانيت آبروي از دفاع عدم و شما سكوت اما نميكنم تخطئه را
در حكمي وقتي بود فرموده امام آنكه با..كروبي آقاي جناب كرد ، توجيه ميشود
را آن نقض حق ديگر مجتهد حتي احدي ميشود ، طي آن قانوني مراحل و صادر قضايي دستگاه
.ندارم گلهاي هيچ هم بنده.كرديد آزاد را لقمانيان آقاي مقاومت ، با ندارد
رفته همدان شهرستان به خرداد دوم گروههاي دعوت به لقمانيان آقاي همين رفيق حالا
.است آورده ميان به اصلاحات راهحل نهاييترين عنوان به دين تغيير و اصلاح از سخن و
شما ندارم انتظار بنده" كه است نوشته سرمقاله اين نويسنده لويي انبار كاظم محمد "
از قبل نطق در خالي و خشك تاسف اظهار يك اما.دهيد نشان حساسيت ميزان همان به
"داشت؟ اشكالي چه دين كيان از دفاع باب از ارتدادآميز موضع اين از دستور
امروز اگر":گفت مجلس در كروبي كه بود گلايهآميز سرمقاله اين انتشار فرداي درست
قرآن و پيغمبر از را خود دين آنها.ندارد اثري هيچ مردم دين در بشوم مرتد بنده
در كروبي."شود زده مرجعيت به راجع حرفها جور اين كه نگرانم من والله اما گرفته
سخنان تداعيكننده كه آورد زبان به جملاتي همفكرانش و خود رفتارهاي از دفاع
كه كسي آن كرديم تلاش ما گفت مجلس رئيسبود اعتماد راي جلسه در مهاجراني عطاالله
مقابل در را مراجع و حوزهها همه شما ولي [بپيوندد] ملي وفاق به بيايد نيست ما با
.ميدهيد قرار اصلاحات
عزتالله و يزدي ابراهيم با ديدارهايش به بود اشارهاي كروبي سخنان اين شايد
كه كردند گله رئيس از منتقدان برخي.برانگيخت را متفاوتي بسيار واكنشهاي كه سحابي
سياسي آتشبس و ملي وفاق از صحبت ديگران آن و ميشود سخن هم براندازي به متهمان با
.كشيدند ميان به
از مجلس علني صحن در ميپردازد مذهبي و ملي طيف از دفاع به روزها اين كه كروبي
.كشيدهاند "بسياري بلاهاي" كه كرد ياد "مردههايي مادر" عنوان با آنها
رساند همگان گوش به مجلس تريبون از را سخنان اين كروبي كه روزي عصر همه اين با
.بود سوم مجلس در نگارش مشغول آقاجري هاشم
جانب اين سخنان كه نميكردم تصور من":نوشت كروبي به خطاب نامه آن در آقاجري
مرجعيت و كليت نفي آن از نيز اصلاحطلب روحانيون حتي كه برانگيزد سوءتفاهمي آنچنان
سازنده و پيشرو مدافع هميشه عمل و نظر در اينجانب كه است روشن.كنند تلقي را
اسلامي انقلاب كبير رهبر آنان راس در مطهري طالقاني ، مدرس ، نائيني ، چون عالماني
".بود خواهم و بوده
آزردگي موجب كه است رفته سهوي من كلام در اگر" كه است نوشته نامه اين در آقاجري
اصلاحطلبي جنبش در آنان نقش و حضور كه مردمسالاري و اصلاحطلب روحانيون و شما
و آنان از آن بابت از و كرده انتقاد خود از رسما گرديده است انكار غيرقابل
".ميخواهم عذر راستين دينداران
كه صادقانهاي و صريح موضعگيري با شما" كه نوشته كروبي آقاي به خطاب پايان در وي
از پارهاي دروغين دعاوي رد با و كردهايد روشنفكران از حمايت در گذشته در
آزاديخواه و اصلاحطلب روحانيون ديگر و خود صف روشنفكران عليه اقتدارگرا روحانيون
مشفقانه و نيزناصحانه اخيرتان اظهارات كه دادهايد نشان كردهايد ، جدا آنان از را
و بابت اين از و مينگارم حضورتان به را نامه اين كه است دليل همين به و بوده
".سپاسگزارم خيرخواهانهتان انتقاد
اما است شده روزنامهها در آقاجري سخنان كامل متن چاپ خواستار اينك هم نيز كروبي
نقش به ميتوان اخير سال اين 2 طي كروبي مهدي نطقهاي به نگاهي با كه است اين واقع
گلستان انتخابات از پيش كه زمان آن چه.برد پي جهت اين در تلاشاش و او موازنهساز
خانه اعضاي از يكي كه زماني چه و گشود صلاحيتها به رسيدگي نحوه به انتقاد زبان
حصارهاي پشت در را جديدي زندگي اسلامي جمهوري تاريخ طول در بار نخستين براي ملت
علني صحن قهر حالت به لقمانيان بازداشت به اعتراض به رئيس بود ، كرده آغاز اوين
پرونده ماجراي در كروبي.بنشيند ثمر به كوششهايش نتيجه تا وانهاد را پارلمان
زندان به وي از بازديد براي را ويژهاي نمايندگان و ننشست خاموش نيز جزايري شهرام
.فرستاد
خود انتقادات تيز لبه افرادي شده باعث كه است كروبي كوششهاي و تحركات اين شايد
با گفتوگو در روزها اين عليخاني قدرتالله كه چنان كنند مبارز روحانيون متوجه را
وضعيت شدن روشن خواهان دستور از پيش نطقهاي در يا حاكم جناح منتقد روزنامههاي
البته و واكنشها اين.است شده روحانيت به توهينكنندگان با مبارز روحانيون مجمع
سال 84 جمهوري رياست انتخابات به را آگاهان برخي نگاه كه است كروبي اخير رفتارهاي
موضوع اين به نيز يزد آفتاب يعني كروبي سخنگوي روزنامه كه خصوص به.است كرده معطوف
.نميدهد نشان كمرغبتي
نيروهاي و منتقدان با او اخير ديدارهاي خارجي پيدرپي سفرهاي كه معتقدند برخي
به راه همه و اصلاحاتهمه پروژه پرچم گرفتن دست به همچنين و رسمي ، اپوزيسيون
هاشمي آيتالله پيشتر كه راهي.ميبرد جمهوري رياست انتخابات نهمين و خرداد 84
با كند طي را آن نتوانست نوري ناطق حجتالاسلام آن از بعد و بود رفته نيز رفسنجاني
رخ بنيادي تغيير اكنون تا خاتمي انتخاب از پيش از كروبي سخنان كنه در كه تفاوت اين
.است نداده
نامهها هفته با هفته يك
ميانديشد كساني چه مصلحت به خاتمي
و روزنامهها توجه مورد بيشتر وفاق ، نظريه ارائه از پس خصوص به محبيان ، امير
اين با گفتوگويي در جام ، هفتهنامه از شماره اين در.گرفت قرار هفتهنامهها
جريان محبيان نظر بهشده پرداخته "اصلاحات بنبست" مسئله بررسي به سياسي تحليلگر
"عوامزدگي" نوعي گرفتار بلكه نميشد ، مديريت رهبرانش توسط علمي لحاظ به اصلاحطلبي
خاموش حرارتش آتش آنها از زودتر و ميشد احساساتي تودهها از سريعتر كه بود
به نسبت نااميدي به و شده انفعال دچار اصلاحطلبان از برخي وي عقيده به.ميگشت
آن و دانسته رواني انفعال يك از فراتر را موضوع اين وي.شدهاند دچار اصلاحات روند
وهمي دنياي در فعلي اصلاحطلبان محبيان اعتقاد بهميداند مرتبط شيزوفرني با را
فرهنگسازي به دست اصلاحات ، پيشتازان عنوان به نميتوانند و ميكنند زندگي خود
كه مدتهاست ،"اصلاحات بنبست" به باورمندان كه است مدعي وي ديگر عبارت به.بزنند
به اشاره با وي گفتوگو ، ادامه در.شده جدا اجتماعي واقعيتهاي از پايشان
روي پيش آنچه با موانع اين تطبيق در نوين ، پديده هر برابر در طبيعي مقاومتهاي
توسط جعلي رقيب تراشيدن يكي:ميكند اشاره نكته دو به بوده ، ايران در اصلاحات
جناح يك چهره بر ديومانندي ماسك صورت به رقابت دادن قرار ديگري و اصلاحات مدعيان
.قوي اجتماعي ريشههاي با قدرتمند
***
شوراي در كه دارد اشاره موتلفه جمعيت كل دبير سخنان به شما ، هفتهنامه اول تيتر
هيچ كه نكته اين بيان با عسگراولادي ، حبيبالله.شده ارائه جمعيت اين دبيران
كه را كساني نيست ، آمريكا و ايران بين مناسبات كردن جنگي دنبال به داخل در مسئولي
در ادامه در ويگذاشت نام "پنجم ستون" ميزنند مسئولين از برخي به جنگطلبي اتهام
را آن محصول و دانست خيانت را آن ،"سياسي بازدارندگي" واژه خصوص در سوالي به پاسخ
به اشاره با همچنين وي.ندانست ايران به آمريكا احتمالي حمله بازدارنده هم
اقليت كردن داخل اكثريت ، هنر كه كرد اشاره موضوع اين به مجلس ، رئيسه هيات انتخابات
وي اشاره.دارد سياسي نجابت خاتمي قول به "كه اكثريتي هم آن" تصميمگيريهاست در
.بود رايگيريها اين در اقليت دادن شركت عدم به
براي حجاريان سعيد از كه بهشتي شهيد دانشگاه دانشجويان ميافزايد اولادي عسگر
با مخالفت و قبول عدم با بودند كرده دعوت شريعتي سالگرد مراسم در سخنراني و شركت
علت حجاريان ميشود گفته.برانگيخت را همه تعجب كه شدند روبهرو شريعتي افكار
وي كه است گفته و كرده بيان سكولاريزاسيون با وي مخالفت شريعتي ، با را خود مخالفت
همچون افرادي متاسفانه ميرسد نظر به.كند دفاع شريعتي از نظر اين از نميتواند
سقوط و اسلامي اصيل مباني و موازين از كنارهگيري معرض در شدت به حجاريان و آقاجري
حزب و مجاهدين سازمان سران شده شنيده.گرفتهاند قرار سكولاريزاسيون ورطه در
رهبري معظم مقام بيت به ميردامادي و آرمين نبوي ، بهزاد جمله از مجلس در مشاركت
و روشها درباره توضيحاتي و كرده ديدار حجازي والمسلمين حجتالاسلام با و رفته
مورد در مواضعشان توجيه خاطر به بيشتر ديدار اين گويا.دادهاند خود نظريات
در كديور تدريس به همچنين هفتهنامه اين.است بوده ديگر موارد و آمريكا با مذاكره
آمريكا به ايرانيها ورود آمريكاييها كه حالي در:مينويسد و ميكند اشاره آمريكا
مدرس تربيت دانشگاه از را خود دكتراي سال 78 در كه كديور محسن كردهاند ، ممنوع را
قبلا.كند تدريس را اسلامي حقوق رشته آمريكا ، هاروارد دانشگاه در است قرار گرفته ،
از هاروارد مثل دانشگاهي معمولا.بود يافته حضور آمريكا دانشگاه چند در هم سروش
و تدريس طولاني سابقه و ممتاز علمي موقعيتهاي داراي كه ميكند استفاده كساني
.است سياسي موضوع ، بار اين گويا اما باشند علمي كتب تاليف و دانشگاهي سوابق
***
صدا ، نشريه از است مطلبي نام فوق ، عنوان ميانديشد؟ كساني چه مصلحت به !خاتمي آقاي
خرداد دوم در رئيسجمهور عنوان به خاتمي انتخاب نخست روزهاي يادآوري با آن در كه
در.شده پرداخته مشكلاتش بيان در وي شفافيت عدم و خاتمي استعفاي طرح نقد به 76 ،
و گرفته قرار بررسي مورد خاتمي منفعل عملكرد نمونههايي ، ارائه با گزارش اين
روند شدن متوقف حتي يا كندي به او حركتهاي دهد نشان تا شده ارائه مثالهايي
مانور قدرت و حركت شدن محدود گزارش ، اين استنادي موارد از يكي.انجاميده اصلاحات
خاتمي كه شده پرداخته مسئله اين به گزارش اين ادامه در.است نشريات و روزنامهها
تاكيد نكته اين بر همچنين.بگيرد استعفا به تصميم بتواند خود كه نيامده خود پاي با
سخن مردم با نميتواند اين از صريحتر كه است باور اين بر خاتمي اگر كه است شده
.كنند دفاع او از نميتوانند اين از صريحتر نيز مردم كه بداند بايد بگويد ،
مناظره
زنجيرهاي قتلهاي پرونده جديد دور
روزبه محبوبه
حكم اعلام با كه ميرفت تصور چند هر
و "خفتگي" دوره زنجيرهاي قتلهاي متهمان
ايران جامعه سياسي _ ملي پرونده اين "بايگاني"
يك از حقوقي _ سياسي صاحبنظران منظر از پرونده اين فراروي ابهامات اما شود آغاز
اين درباره بحث تا شد آن از مانع ديگر سوي از متهمان شكنجه فيلم انتشار و سو
قتلهاي پرونده موضوع به نسبت واكنش و كنش امروز.شود متوقف حكومتي عرصه در پرونده
قواي از رسمي نماينده دو به پرونده اين متهمان از بازجويي نحوه مشخصا و زنجيرهاي
از تعدادي بودن دخيل افشاي از پس كه يونسي علي.ميباشد مربوط قضاييه و مجريه
در تشكيلاتي و ساختاري اصلاحات عهدهدار قتلها ، ماجراي در اطلاعات وزارت كاركنان
وقايع اينگونه ديگر تا داد اطمينان دولت رئيس برنامه براساس و شد وزارتخانه اين
اطلاعات وزارت پرسنل از نفر چهار يا سه" كه داشت اذعان گذشته روزهاي ظرف ندهد ، رخ
فرايند يك كردن طي با و شده مسلط پرونده اين بر نبودند اطلاعات وزارت قبول مورد كه
كه كساني.شد فراموش مسئله اصل حقيقت در و كردند خارج خود مسير از را پرونده غلط ،
نظامي دادگاه در تازگي به شدند معروف شكنجهگر گروه به و كرده منحرف را پرونده
نيازي محمد حال عين در "شد مشخص آنان براي مجازات حداقل دادگاه توسط و شده محكوم
است ، داشته عهده به امر ابتداي از را پرونده اين به بررسيكننده سازمان رياست كه
و بودهاند مطالبي كشف دنبال به زنجيرهاي قتلهاي متهمان بازجوهاي" كه داشت باور
دروغ مطالب تحميل درصدد يا و داشتهاند سوءنيت كلي روند در كه داشت اذعان نميتوان
مناظره براي آمادگي اعلام ضمن اظهارات ، تازهترين در وي "بودند شدگان بازداشت به
طرح به و داد قرار نقد مورد را يونسي مذكور سخنان پرونده ، اين درخصوص تلويزيوني
جامعه كل دبير مقام قائم يحيوي محسن اعتقاد به.پرداخت خصوص اين در پرسشهايي
به دعوت و شاخوشانهكشي اينگونه نبايد نظام از مجموعه دو بين" مهندسين اسلامي
براي افراد اين و داشته وجود مردم برداشت در نظري اختلاف اينكه مگر باشد مناظره
با گفتوگو در وي ".دهند انجام مناظره ابهامات و اختلافات رفع و مسئله تبيين
ميدارد ، اعلام مناظره اينگونه با را خود مخالفت آنكه ضمن "جمعه همشهري" خبرنگار
هستم بيگناه من كه بگويد ميخواهد دستگاه يا فرد يك مناظرهها در" ميكند استدلال
دفاع خود از ميخواهد مجموعه هر واقع در.بگويد ميخواهد را همين هم ديگر دستگاه و
مناظرهها ، اينگونه در كه آنجايي از و بيندازد ديگر مجموعه گردن به را گناه و كند
دهد قرار بررسي مورد را شده ارائه اسناد و ادله تا نيست دخيل ثالثي دستگاه يا شخص
خواهد درصدد كس هر و بود نخواهد نمايش يك جز چيزي مناظره بسنجد ، را آن سقم و صحت و
وجود به ديگري عليه حرفهايش صحت براي را پشتوانهاي مناظره ، اين طريق از تا بود
دست چند تاكنون امر ابتداي از زنجيرهاي قتلهاي پرونده":ميگويد يحيوي ".آورد
است شده مخلوط باطل و حق لذا كردهاند متهم را ديگري عده يك هم دفعه هر و است گشته
مناظره در طرفين اظهارنظر كه منصفه هيات يك حضور با قضيه اين به حقوقي رسيدگي جز و
اگر.ندارد وجود ديگري چاره كند ، دريافت را آنها مستندات و كند حقوقي بررسي را
از هم مردم طريق اين از تا باشد كارآمد ميتواند شود برگزار ويژگي اين با مناظره
زمينه اين در اظهارنظري هر باشيم داشته توجه بايد آنكه ضمن.شوند مطلع ماجرا حقيقت
رسيدگيكننده مراجع و ارگانها بايد لذا.شد خواهد مستمسك خارجي ، بعد لحاظ به حتما
".برسانند مردم اطلاع به شد محرز نتيجه وقتي و بپردازند اختلاف حل به موضوع اين به
اين در حقيقتيابي ضرورت بر تاكيد با مهندسين اسلامي جامعه كل دبير مقام قائم
كه گونه همان شود رعايت بايد كه دارد حقوقي و حق هم متهم" ميكند اضافه مقوله
منصفه هيات تشكيل پيشنهاد كه وي ".شود گرفته ناديده نبايد كه دارد حقي هم جامعه
اظهار هيات اين تركيب خصوص در ميداند ضروري را مناظره اين احتمالي انجام براي
يك اگر و باشد قوه دو هر پذيرش مورد بايد ميشود تشكيل كه منصفهاي هيات" ميدارد
كه ميدهد نشان باشد بخش دو هر خواست مورد كه دهد تشكيل را هياتي چنين نتواند نظام
سياسي موضوع اين با نبايد قضاييه قوه و مجلس دولت ، آنكه ضمن.داريم مشكل خيلي ما
".بود خواهد الان همين مثل نتيجه شود كار اين اگر.كنند برخورد
به اينباره در نيز اسلامي مشاركت جبهه مركزي شوراي عضو نعيميپور محمدرضا
ملي منافع خلاف كاري مناظره انجام اگر من نظر به":ميگويد جمعه همشهري خبرنگار
انجام مناظره آيا كه كند اظهارنظر ميتواند ملي امنيت عالي شوراي عليالقاعده باشد
را تشخيصي چنين ملي امنيت عالي شوراي اگر اما.كنند تمكين هم ديگران و خير يا شود
است معتقد وي ".گردد روشن موضوع اصل تا شود انجام كه است خوب بسيار مناظره ندهد ،
موضوع اين به صرف تكيه.شود متهمان شكنجه و CD موضوع به معطوف نبايد مناظره" كه
شكنجه فرعي مسئله به نسبت فرعيتر مسئله يك موضوع اين كه زيرا نميكند كفايت
".است متهمان
شكنجه) وقايع اين اصلي ريشه" ميكند استدلال اسلامي مشاركت جبهه مركزي شوراي عضو
در هنوز.برميگردد خودسر اقدامات و زنجيرهاي قتلهاي وقوع ريشه همان به (متهمان
دلايل چنانچه و است باقيمانده ابهام آن آمران و قتلها وقوع اصلي انگيزههاي خصوص
كارهاي هم آن از پس چرا كه شد خواهد روشن شود ، مشخص پرونده خود اصلي ريشههاي و
".است گرفته صورت مشابه
و بود خواهد فايده مفيد شود حوزه اين وارد مناظره بحث اگر" نعيميپور باور به
كرد خواهد ايجاد غبارآلودي فضاي شده منتشر هايCD و شكنجه به صرف پرداختن گرنه
".برود بين از گذشته ابهامات بيآنكه
بايد باشد مصلحت به مناظره اگر و است اصلي مسئله قتلها وقوع اصل" دارد تاكيد وي
".شود كالبدشكافي موضوع اين
هفته قاب
يونسي علي - نيازي محمد
آغاجري سيدهاشم دكتر عليه اقليت جناح سوي از پي در پي حملات كه شرايطي در درست
شديدترين به اسلامي انقلاب مجاهدين سازمان ارشد عضو و مدرس تربيت دانشگاه استاد
از و كرده اختيار را سكوت گزينه حملات اين تمامي به پاسخ در وي و رسيده خود مرحله
پرونده يك گردوغبار ناگهان بود ، كرده خود متوجه را سياسي ناظران نگاه رو همين
دو از مسئول دو مجادله با است ، رفته فراتر نيز كشور مرزهاي از آن آوازه كه جنجالي
عدهاي ، گمان به كه زنجيرهاي قتلهاي پرونده ديگر بار يك و شد زدوده مملكتي قوه
عمده تفاوت يك گذشته به نسبت بازگشايي اين كه چند هر.شد بازگشايي بود ، شده "بسته"
.داشت
از كشور امنيتي و اطلاعاتي مقام بالاترين يونسي علي كه بود آنجايي تفاوت
شده صادر احكام و جنجالي پرونده اين پيگير تا ميخواست خبرنگاران و روزنامهنگاران
بازجويان براي اطلاعات وزير كه بود اصطلاحي عين اين و باشند "شكنجهگر گروه" براي
مقامهاي متعدد اظهارات برابر در اين از پيش تا كه يونسي علي.برد كار به پرونده
سياسي قتلهاي پرونده پيرامون مسلح نيروهاي قضايي سازمان رئيس خصوص به و قضايي
تاب ديگر ،"نيازي" اظهارنظر آخرين از پس ظاهرا بود ، زده لب بر سكوت مهر پاييز 77
رسيدگي در" كه داشت اظهار ميداد ، "افشاگري" وي به كه سخناني در و نياورد مستوري
روند در اطلاعات وزارت اگر.گذاشتند كنار را اطلاعات وزارت كامل طور به پرونده به
".نميشد كشيده انحراف به پرونده ، اين ميداشت ، دخالت پرونده اين
:داشت عنوان صراحت به وي كه گرفت قرار ناظران توجه مورد جهت آن از يونسي اظهارات
اين بر نبودند اطلاعات وزارت قبول مورد كه اطلاعات پرسنل از "نفر چهار _ سه"
.شدند مسلط پرونده
از پس بلافاصله مسلح نيروهاي قضايي سازمان رئيس.بود نيازي خبرساز مسئول دومين
وزير يونسي ، علي به مفصل پاسخي دادن با و شد ميدان وارد اطلاعات وزير اظهارات
.طلبيد تلويزيوني مناظرهاي به را رئيسجمهوري نماينده و اطلاعات
خود ، حال فراخور به كدام هر كه مسئولي دو مناظره شرايط كه صورتي در ترديد ، بدون
فراهم _ مستقيم و زنده صورت به البته _ ميباشند زنجيرهاي قتلهاي پرونده درگير
مطبوعاتي و سياسي فعالان اذهان در است سالي چند كه بسياري سوالات و ابهامات شود ،
.ميشود روشن است ، مانده پاسخ بدون
با ملاقات و اوين زندان از مجلس نمايندگان اخير ديدار در گنجي اكبر كه پرسشي شايد
روشن آن از پس تفسيرهاي و مستقيم مناظره اين خلال در كرد مطرح باقي عمادالدين و وي
ميگيرد ، قتل به تصميم يكي:بود گفته اوين از بازديدكننده نمايندگان به گنجي.شود
.بكشيم بايد ما را آن حبس ولي ميكند اجرا هم يكي
قضايي سازمان رياست عهدهدار زماني خود كه اطلاعات وزير مناظره چه بههرحال
و يابد تحقق مسلح نيروهاي قضايي سازمان فعلي رييس نيازي محمد با بود مسلح نيروهاي
عمومي افكار "اقناع" كنند توجه بدان پرونده مسئولان است لازم كه نكتهاي نيابد ، چه
سخنان با مواجهه در كه ميشود "خبرساز چهره" زماني يونسي علي.است زمينه اين در
.نبودهاند اطلاعات وزارت تاييد مورد پرونده بازجويان كه بگويد ميشود ناگزير عديده
ميگيرد شكل مطبوعاتي و سياسي ناظران و عمومي اذهان در مجدد پرسشي كه جاست همين
همان اين "ميكنند؟ پيدا حضور مجددا اطلاعات وزارت جديد ساختار در آنان چرا" كه
مرد دو باشد قرار اگر شك بدون.ميپرسد اطلاعات وزير از نيز نيازي كه است نكتهاي
قتلهاي ملي پرونده مورد در و گيرند قرار يكديگر رودرروي هفته اين خبرساز
.كنند اقناع را عمومي افكار و گذاشته كنار را "مصلحت" بايد بگويند ، سخن زنجيرهاي
يا روزنامهنگار ديپلمات ;اعلمي اكبر
وكيل
گرده به زدن تازيانه زمان زيرا ندارد را ايران ملت به زدن شلاق جسارت و توان احدي
است رسيده سر به ملت
و نفت وزارت به مربوط آن آخرين كه است گرفته صورت اعلمي اكبر از شكايت هشت تاكنون
است بوده شلاق ضربه تحمل 40 غيابي حكم صدور
نفت وزير از علني صحن در اعلمي سوال از پس بلافاصله گرفته صورت شكايت
است بوده بيخبر كاملا و نشده ابلاغ وي به احضاريهاي ظاهرا و است گرفته صورت
نمايندگان و مجلس وهن و خود به توهين را شكايت پيگيري از نفت وزارت انصراف
ميدانم
باريكاني محمد
واكنش دقت ، با و است ايستاده بيصدا و آرام پارلمان ، راهروي از گوشهاي در
تابلوي بر خود و ميكرد تشريح را نفت وزارت شكايت روند كه اوراقي بازديدكنندگان
و تند سوالات كه بداند ميخواهد شايد.ميكند ورانداز را بود چسبانده مجلس اعلانات
خبرنگاران حساس شاخكهاي ميزان چه تا آنان برخورد و مسئولان و وزرا از تيزش
پاسخ اينبار ولي ميكنم سلام آرامي به و ميروم جلو.است كرده تحريك را پارلماني
قاچاق خصوص در دارايي و اقتصاد وزير از سوال خستگي از ناشي شايد.نميدهد گرمي
مطلبي دارم" ميگويم آرامي به و نميدهم اهميتي حال هر به.باشد نفتي فرآوردههاي
"كنم؟ مطرح كوچك سوال تا چند ميتوانم مينويسم شما به راجع
"مينويسي؟ داري چي مگه":ميگويد و ميكند وراندازم كمي
."داستان" _
اينجا نماينده بنويسي 270 من به راجع ميخواهي چرا نماينده ، همه اين":ميگويد
"من؟ سراغ اومدي چرا هستند
كه ميدهم اطمينان او به.باشد "تخريبي" داستانهاي نوع از من داستان كه ميترسد
صحبت هم با و ميكند قبولاست گفته كه را آنچه هر و بنويسم ديدهام را آنچه هر
.ميكنيم
***
دفتر به وي از مختصر هرچند سابقهاي يافتن اميد به گفتوگويمان از پيش روز سه
به چيزي ;رفتم سلام روزنامه آرشيو زدن ورق قصد به و مجلس رئيس به منتسب روزنامه
صحبت اخلاقياش و كاري خصوصيات به راجع و ميروم قديمياش دوستان سراغ ;نيامد دست
ديگري ".است لجبازي و خودسر آدم":ميگويد يكي.ميگويند چيزي هركدام.ميكنم
را معادلات تمام چون نميخورد حزبي و تشكيلاتي كار درد به وجه هيچ به":است معتقد
".ميريزد هم به
قرار مبارز روحانيون مجمع به وابستگياش دستاويز را سلام در حضورش بعضيها
يك بر ليكن آنها همهميخوانند "شجاع و صادق بسيار مرد" را او هم عدهاي ميدهند ،
كنار هيچگاه و ميكند عمل خودش تشخيص به":دارند نظر اشتراك وي شخصيتي جنبه
.ميشود نصيبم مجلس ميانسال وكيل يك شخصيت از كه است چيزي آن تمام اين ".نميآيد
در سال 1333 در.است پارلمان شماره 225 كرسي صاحب و ساله مردي 48 اعلمي اكبر
ازدواج ثمره پسر و دختر فرزند هشت و راهآهن ساده كارمند پدرش ميشود ، متولد تبريز
درآوردن براي سالگي از 16.خانواده ارشد پسر و چهارم فرزند اكبر و است مادرش با
را محروميت و فقرميكند تجربه را مختلف كارهاي خانواده اقتصاد به كمك و خودش خرج
.نميشود غافل تحصيل از زياد مشكلات وجود با ولي است كرده لمس
خاص هدف همان با و ميشود خلباني دانشجوي خاص هدفي با انقلاب از پيش سالهاي در
از پس وي.ميكند آغاز را مسلحانه فعاليتهاي است ، بوده وقت رژيم با مبارزه كه
بينالملل اقتصاد اقتصادي ، علوم رشته سه در ارشد كارشناسي مدرك اخذ به موفق انقلاب
از پس سالهاي همان در اعلمي اكبر.ميشود طباطبايي علامه دانشگاه از قضايي علوم و
"ذهاب پل سر" عمليات جانشين و پاسداران سپاه فرهنگي _ سياسي بخش مسئول انقلاب
با تنها و شود خارج سپاه از كه ميدهد ترجيح مسايل برخي دليل به بعدها ولي ميشود
و مطالعات معاونت كشور ، وزارت انتظامي معاونت.كند وظيفه انجام "مامور" عنوان
و شهيد بنياد اجتماعي _ سياسي مشاور بازرسي ، سازمان مديريت كشور ، وزارت تحقيقات
به وي كه است مشاغلي جمله از روزنامهنگاري و صادرات بانك حقوقي مشاور جانبازان ،
.است بوده آنها عهدهدار ترتيب
كل تعداد از راي با 193312 را آذرشهر و اسكو تبريز ، مردم وكالت هماكنون اعلمي
كه وي انتخاباتي تبليغات هزينه.دارد برعهده مجلس در انتخابيهاش حوزه راي 566103
خريد صرف نيز مبلغ اين و بوده تومان هزار ده تنها است ، شده خرج خودش جيب از
.است شده تبليغاتياش سخنراني در شركتكننده دانشجويان براي ساندويچ
آمده مجلس به كه حالا ولي است بوده خرداد دوم جبهه فهرست در گرچه تبريز نماينده
مشاركت اعضاي خصوصا و خرداد دوم جبهه فراكسيون سران برخي به تيزي و تند انتقادات
.داد مجلس
ميكردند محكوم را تمامتخواهي و انحصارطلبي ديروز تا كه آقاياني":ميگويد وي
كارگزاران سياستهاي همان افراطيتر صورت به و شدند انحصارطلب آمدند مجلس به وقتي
".شدند منقلب نيز خارجيشان سياست در و دادند ادامه را راست جناح اقتصاد و
شناخته امري نظام بلندپايه مسئولان حتي و مجلس نمايندگان بين در اعلمي لهجه صراحت
.ميخوانند احساساتي را او ندارند وي از دلخوشي كه همكارانش برخي اگرچه است شده
تنها كه است داده نشان آييننامهاي تذكرات و دستور از پيش نطقهاي در اعلمي ولي
هيچكس با تبريز نماينده.ميكند عمل مردم منافع جهت در و خود تشخيص اساس بر
و تعريف بدون نظام بلندپايه مسئولان با نمايندگان جلسات در و ندارد رودربايستي
.است گفته را خود سخنان متملقانه تمجيد
بررسي زمان در كه قضاييه قوه رئيس با نمايندگان جلسه در او با كه همكارانش برخي
قوه رئيس به صراحتا":ميگفتند بود ، گرفته صورت شاهرودي آيتالله دعوت به و بودجه
آن در خود همكاران از يكي به حتي و نيست تمجيد و تعريف اهل كه است گفته قضاييه
را صريحي سخنان همكارش چون.نكنيد چاپلوسي شما كه بود گفته شاهرودي حضور در جلسه
.بود خوانده تند حرفهايي بود گفته قضاييه قوه رئيس به كه
شمشير با كه است عربي همان مانند ما "مثل" كه بود گفته شاهرودي آيتالله به اعلمي
بر و ميشود دوم خليفه "عمر" كه هنگامي اسلامي ، روايات اساس بر"رفت عمر پيش كج
عربي مرد "ميكنيد؟ چه برويم كج راه به اگر ، " كه ميگويد سخن اينگونه منبر بالاي
اين با" ميگويد و ميكند خارج غلاف از را خود شمشير و ميشود بلند جمعيت ميان از
عرب مرد آن كه است گفته جلسه آن در قضاييه قوه رئيس ".ميكنيم راستت كج شمشير
گفته هم را اين روز آن ولي اعلمي.ميشود بلند حاضران ميان از كه است (ع) "علي"
شاهرودي هاشمي روز آن ".ميكنيم راست را شما زبان با بلكه كج شمشير با نه" كه بود
.بود ستوده را اعلمي لهجه صراحت
دوستي ، گروه رياست البته كه مجلس خارجي سياست و ملي امنيت كميسيون عضو اين
مقام با مجلس كه جلساتي از يكي در حتي دارد برعهده را انگلستان و ايران پارلماني
كه ميدانيد جنابعالي":است گفته خامنهاي آيتالله حضرت به داشتهاند رهبري
از و كنيم عمل اساسي قانون به كه خورديم سوگند و شديم مجلس وارد نماينده بهعنوان
در باشد شخصيمان اجتهاد و تشخيص اساس بر بايستي ما دفاعيات و كنيم دفاع مردم حقوق
عمل خودمان تشخيص به كه ناگزيريم پس.شد خواهد (سوگندشكني) قسم حنث صورت اين غير
به و عمل قضاييه قوه يا نگهبان شوراي يا شما از تقليد به نميتوانيم و كنيم
كه آقاياني اين به داريد اعتقاد مسئله اين به شما اگر و كنيم رفتار آنها خوشايند
كند ، تقليد آنها از طوطيوار مجلس كه دارند انتظار و كردهاند آغاز را مجلس به هجوم
".بردارند مجلس عليه مخرب اقدامات از دست كه شويد متذكر
به شما":است گفته نمايندگان و وي به خطاب صراحتا رهبري معظم مقام جلسه آن در
".نكنيد حرفها اين به توجهي و دهيد ادامه خودتان كار
مقالات در كه بود كساني جمله از مجلس خارجي سياست و ملي امنيت كميسيون عضو اين
انتقادات سلام روزنامه در "سرمايهداران از دعوت بهانه به" عنوان با خود سلسلهوار
رئيس كه جايي تا بود ساخته وي متوجه رفسنجاني هاشمي دولت رياست زمان در تيزي و تند
خطاب را اعلمي غيرمستقيم جمعه نماز خطبههاي از يكي در نظام مصلحت تشخيص مجمع فعلي
هم هنوز كه است ناجوانمردانهاي و رذيلانه عمل چه اين":ميگويد و ميدهد قرار
قلم به سلام يادداشت روز آن فرداي ولي ".سرمايهداران از دعوت بهانه به مينويسيد
چه اگر "ناجوانمردي؟ و رذالت كدام رئيسجمهور آقاي" بود شده چاپ اينگونه اعلمي
ولي ميداند خود "قديمي رفيق و دوست" را اعلمي نيز فعلي رئيسجمهور خاتمي سيدمحمد
نسبت اعلمي اكبر انتقادآميز نطق و آمد مجلس به كابينه اعضاي معرفي براي كه زماني
و داشت طنزپرداز شاعران از يكي ديوان از كه شعري انتخاب از شنيد را خود عملكرد به
.افتاد قهقهه به "شارلاتانند جملگي سياستمداران" كه بود آمده صراحتا آن از بخشي در
سياسيكار يك بخواهد آنكه از پيش مجلس خارجي سياست و ملي امنيت كميسيون عضو اين
يك او باشد هرچه حال هر به.است پايبند خود حرفهاي و اخلاقي تعهدات به باشد
:ميگويم او به وقتي.دارد را خود خاص خصوصيات اعلمي.ميآيد شمار به روزنامهنگار
:ميگويد لبخند با ولي ميشود ناراحت "بوده؟ خودت كار هم سلام روزنامه ستون فلان"
.باشد مناسبتر لحنتان كه ميكند اقتضا شما با من سال و سن تفاوت چه؟ يعني خودت"
بايد ميكند صحبت است حقوقي شخصيت داراي كه فردي يا مردم نماينده يك با وقتي آدم
".جووني چون ميگم تجربه براي اينو نشو خودموني زيادي هم شما ديگه حالا.شما بگويد
به اين از باشد.نداشتم اهانت قصد" ميگويم لبخند با و ميشوم ناراحتياش متوجه
".شما ميگويم بعد
و پارلمان در همكارش ديگر "مزروعي رجبعلي" كه روزها آن مجلس در تبريز نماينده
روزنامه اين گزينش مسئول بودند ، خبرنگار سلام سياسي سرويس در "ارغندهپور كريم"
"لاري موسوي" ،"حجاريان سعيد" ،"خوئينيها موسوي" از زيادي خاطرات قطعا و است بوده
.دارد شدهاند مسئولي خود براي امروز كه...و
از و است يافته ادامه چانهاش كنار تا مستقيم كه شقيقهاش روي سفيد موهاي از
معتقد خودش.ميكند فكر زياد كه ميبرم گمان پيشانياش پرتعداد و كمرنگ چروكهاي
و ميگذارد زيادي تاثير انسان روي روانشناسي لحاظ از بيروني و دروني عوامل" كه است
يكهو و دارد خاصي ظرفيت هم انساني هر ميشود زياد آدم خيال و فكر دليل همين به
".كرد سكته طرف ميبيني
با او و است شده پاره آن نخهاي از يكي كه را دانهريزي سبز تسبيح كه حالي در
است زده گره ديگرش نخ به دهد قرار خود جاي در را آن آنكه بدون تمام سادگي
روز يك حتي را خود فرزندان است سال دو اينكه و مردم به نسبت تعهداتش از ميچرخاند
انگلستان و ايران پارلماني دوستي گروه رئيس.ميگويد است نبرده تفريح و گردش به هم
خميني امام را وي عقد خطبه.است پسر آنها از يكي تنها كه دارد پسر و دختر فرزند 5
پيراهن با تيره شلوار و كت روزها ايناست همسرش مهريه طلا سكه و 14 خوانده (ره)
رنگ قهوهاي ريز پنجرههاي با سادهاش مشكي كفشهاي و دارد تن بر ايراني رنگ طوسي
.دارد لباس انتخاب در وي سليقه از نشان
با و ميزند تلخي لبخند "ميشويد؟ عصباني خيلي وقتها بعضي":ميگويم صراحت با
وقتي انسان":ميگويد است ، نمايان آن در وضوح به آذري لهجه ته كه مردانه صداي همان
برابرش در دوستانش كه ميبيند ولي دارد صداقت و ميكند برخورد مسائل با نيت حسن با
به پوشاندن عمل جامه صرف را خود اهتمام عافيتجويي جاي به يا ميكنند صفآرايي
سياست يا ميرسد نتيجه به كمتر ميبيند و ميكند مردم به وعدههايش و تعهدات
".ميشود بيشتر عصبانيتش ميكنند سنگاندازي برابرش در پيشگان
او چه اگر و است مجلس مشاركت فراكسيون در همكارانش برخورد به ظاهرا اعلمي اشاره
از همه از بيش.نميكند شركت جلسات در ولي ميرود شمار به فراكسيون اين از عضوي هم
ناراحت محكوميتاش حكم صدور به نسبت طلب اصلاح مطبوعات و مجلس اصلاحطالبان سكوت
نمايندگان ديگر و لقمانيان از را دفاعيات بيشترين كه حالي در است معتقد وي.است
مصونيت داعيه كه اصلاحطلب اصطلاح به آقايان" ليكن آورد عمل به مجلس محكوم
در ميكردند كر را فلك گوش همحزبيهايشان از يكي احضار دليل به و دارند پارلماني
سكوت است ميشده محسوب پارلماني مصونيت بارز مصاديق از كه سابقهاي كم حكم برابر
".نزدند حرفي كوچكترين من براي صادره حكم خصوص در و كردهاند
و نفت وزارت به مربوط آن آخرين كه است گرفته صورت اعلمي اكبر از شكايت هشت تاكنون
سوال از پس بلافاصله گرفته صورت شكايت.است بوده شلاق ضربه تحمل 40 غيابي حكم صدور
ابلاغ وي به احضاريهاي ظاهرا و است گرفته صورت نفت ، وزير از علني صحن در اعلمي
حق از كه است نمايندگاني جمله از مجلس نماينده اين.است بوده بيخبر كاملا و نشده
دفاع خود از دادگاه در حضور با و است نكرده استفاده مجلس سوي از وكيل گرفتن
وزارت شكايت محكوميت ، مورد تنها ليكن شده تبرئه قبلي شكايات تمام در كه ميكرده
.گرديد محكوم بياطلاعي دليل به كه است بوده نفت
است داده پيام مجلس نمايندگان به رئيسجمهور پارلماني معاون ابطحي محمدعلي چه اگر
شكايت اين گرفتن پس خواستار و ميداند مجلس وهن موجب را نفت وزارت شكايت خاتمي كه
را شكايت پيگيري از نفت وزارت انصراف":ميگويد اعلمي ولي است نفت وزارت سوي از
تشكر ضمن و معترضم انصراف اين به و ميدانم نمايندگان و مجلس وهن و خود به توهين
ادامه دادرسي نمايندگان و مجلس شان از دفاع جهت كه ميدانم خود حق رئيسجمهوري از
نفت وزارت عليه ادعاهايم اثبات و بنده برائت نتيجهاش كه دارم اطمينان و يابد
".ميباشد
صدور" است معتقد كرد اعلام دستورش از پيش نطق در كه طور همان مجلس نماينده اين
از دفاع و حقگويي به نمايندگي وظايف ايفاي راستاي در كه نمايندهاي براي شلاق حكم
و ورزيده مبادرت اداري تخلفات و مفاسد با مقابله و مردم مشكلات بيان و ملت حقوق
ميكنم اعلام بنابرايناست مردم عليه شلاق حكم صدور منزله به مينمايد نظر اظهار
زدن تازيانه زمان زيرا...ندارد را ايران ملت به زدن شلاق جسارت و توان احدي كه
".است رسيده سر به ملت گرده به
قديمي صندليهاي
پرش سكوي پنجم ، مجلس
پنجم مجلس اسلامي ، شوراي مجلس دوره چهارمين اختتاميه مراسم برگزاري از پس هفته يك
.شد افتتاح رهبري معظم مقام پيام با و خردادماه 75 دوازدهم در
از چپ جناح ماندن دور سال چندين از پس كه كرد كار به آغاز شرايطي در پنجم مجلس
كرده آغاز مجددا را خود سياسي تحرك جناح اين پارلمان ، ويژه به و كشور سياسي صحنه
انتخاباتي رقابتهاي وارد نيز مبارز روحانيون مجمع به نزديك و همسو گروههاي و بود
نه البته را ، خود سياسي فعاليت نيز سازندگي كارگزاران حزب ديگر ، سوي از.بودند شده
"اسلامي ايران سازندگي كارگزاران از جمعي" عنوان با و عيار تمام حزب يك قالب در
در خود انتخاباتي فهرست مستقل ، صورت به مجلس انتخابات از دوره اين در و كرده شروع
ديگر ويژگي يك حال عين در پنجم مجلس.بود كرده ارائه شهرستانها از برخي و تهران
در انتخابات اين.بود جمهوري رياست دوره هفتمين انتخابات برگزاري آن و داشت نيز
شاخصترين عنوان به مجلس وقت رئيس نوري ناطق علياكبر كه ميشد برگزار شرايطي
هاشمي آيتالله جانشيني براي را خود آن با همسو گروههاي و راست جناح كانديداي
و معادلهها خاتمي محمد سيد حضور با كه چند هر ميكرد ، آماده رفسنجاني
مطلق اكثريت با توانست خاتمي و ريخت هم به راستگرا سياسي گروههاي پيشبينيهاي
مجلس ، دوره پنجمين در.شود شناخته ايران اسلامي جمهوري رئيس هفتمين عنوان به آرا
در 20/5/78 ترتيب به بندپي ، و بابلسر و بروجرد نمايندگان مجدآرا محمد و خاتمي هادي
نمايندگان از تن و 3 گفتند وداع را دارفاني بيماري و قلبي سكته علت به و 30/6/75
و تهران نمايندگان نوري عبدالله و درينجفآبادي قربانعلي يعني مجلس دوره اين
وزارتخانههاي تصدي براي ترتيب به تاريخ 29/5/76 در اصفهان نماينده معين مصطفي
معرفي فعلي فناوري و تحقيقات علوم ، و سابق عالي آموزش و فرهنگ و كشور اطلاعات ،
.شدند
مجلس پنجم دوره در اساسي قانون نگهبان شوراي اعضاي
نگهبان شوراي عضويت به در 11/6/68 وي:رضواني غلامرضا آيتالله - فقها1 (الف
در و منصوب شورا عضويت به در 12/11/59 وي:خزعلي ابوالقاسم آيتالله - شد20 منصوب
شورا عضويت به در 29/4/59 وي:جنتي احمد آيتالله - شد30 خارج عضويت از تيرماه 78
و منصوب شورا عضويت به در 11/4/62 وي:كاشاني امامي محمد آيتالله - شد40 منصوب
عضويت به در 11/4/62 وي:مومن محمد آيتالله - شد50 خارج عضويت از تيرماه 78 در
عضويت به اسفندماه 73 در وي:شاهرودي هاشمي محمود سيد آيتالله - شد60 منصوب شورا
- شد70 خارج عضويت از قضاييه قوه رياست تصدي جهت به مردادماه 78 در و منصوب شورا
به خزعلي آيتالله جاي به تيرماه 78 در وي:خرمآبادي طاهري حسن سيد آيتالله
آيتالله جاي به تيرماه 78 در وي:استادي رضا آيتالله - شد80 منصوب شورا عضويت
به تيرماه 78 در وي:يزدي محمد آيتالله - شد90 منصوب شورا عضويت به كاشاني امامي
.شد منصوب شورا عضويت به شاهرودي هاشمي آيتالله جاي
- شد20 برگزيده شورا عضويت به در 26/4/68 وي:عليزاده محمدرضا - حقوقدانان1 (ب
:فرد عباسي محمدرضا - شد30 برگزيده شورا عضويت به در 26/4/68 نيز وي:عليزاده احمد
عضويت به در 26/4/71 وي:بيژني خسرو - شد40 برگزيده شورا عضويت به در 26/4/71 وي
وي:حبيبي حسن - شد50 خارج شورا از دوره اتمام علت به در 26/4/77 و برگزيده شورا
در 26/4/77 وي:زوارهاي سيدرضا - شد60 برگزيده شورا عضويت به مجددا در 26/4/68
عضويت به مجددا در 26/4/77 وي:آراد علي - شد70 برگزيده شورا عضويت به مجددا
.شد برگزيده شورا
پنجم دوره موقت رئيسه هيات
رئيس |
ناطقنوري علياكبر |
اول نايبرئيس |
روحاني حسن |
دوم نايبرئيس |
كرماني موحدي محمدعلي |
كارپرداز |
هاشمي حسين سيد |
كارپرداز |
يحيوي محسن سيد |
كارپرداز |
تقوي سيدرضا |
منشي |
نجفآبادي دري قربانعلي |
منشي |
باهنر محمدرضا |
منشي |
غفوريفرد حسن |
منشي |
اكرمي سيدرضا |
منشي |
مواليزاده سيدمحمدرضا |
منشي |
ساوجي موحدي علي |
پنجم مجلس سني رئيسه هيات
سني رئيس |
نوريزاده محمود سيد |
منشي |
سلامي ابراهيمباي حيدر غلام |
منشي |
الماسي حسن |
جهان پارلمانهاي
جهان كشور پرجمعيتترين كنگره ;چين
چين تاريخ در را جديدي فصل ميلادي اكتبر 1949 اول در چين خلق جمهوري حكومت تشكيل
را سوسياليستي جامعه به نوين دموكراتيك جامعه از گذار ابتدا چين آن ، از پس كه گشود
در ترتيب به چين خلق جمهوريپرداخت سوسياليسم تحكيم به سپس و رساند انجام به
اساسي ، قانون تصويب باداشت اساسي قانون چهار و 1982 سالهاي 1954 ، 1975 ، 1978
كشورهاي ساير همانند چين خلق جمهوريگرفتند شكل قدرت غيررسمي و رسمي نهادهاي
دولتي و رسمي مراكز سو يك از كشور اين در.است پيچيدهاي سيستم داراي كمونيستي ،
حزب مانند قدرت غيررسمي مراكز رسمي ، مراكز كنار در ديگر ، سوي از و دارد وجود قدرت
.دارد فرمانروايي آنها بر و ميكند نظارت دولت واحدهاي بر حزب.دارد وجود كمونيست
حزب اعضاي را دولتي پرمسئوليت و مهم مشاغل از بسياري كه دليل اين به اين از گذشته
.است آمده وجود به شبكه دو اين داخلي روابط در زيادي آميختگي و تداخل دارند ، برعهده
و خلق ملي كنگره بر بالايي نفوذ از آن اجرايي هيات ويژه به چين ، كمونيست حزب
درباره ميلادي ، مصوب 1978 اساسي قانون دوم اصل در.است برخوردار آن دايمي كميته
چين كمونيست حزب":است آمده چنين كشور اين سياسي ساختار در چين ، كمونيست حزب نقش
خود ، پيشاهنگ توسط را دولت رهبري كارگر طبقه.است چين خلق تمام رهبريكننده هسته
_ ماركسيسم رهنما ، ايدئولوژي چين خلق جمهوري درميكند اعمال چين كمونيست حزب
".است دونگ مايوتسه انديشه و لنينيسم
اساسي قانون در اصل اين خلق ، ملي كنگره قدرت افزايش و دموكراسي توسعه منظور به
كنگره.است دولتي قدرت ارگان عاليترين چين ، خلق ملي كنگره.است شده حذف مصوب 1982
نماينده كنگره 2978دارند برعهده را قانونگذاري وظيفه آن ، دايمي كميته خلق ملي
.ميشوند انتخاب مسلح نيروهاي و شهرها دولت خودمختار ، مناطق استانها ، از كه دارد
.ميشوند انتخاب قومي مختلف گروههاي و طبقات از خلق ملي كنگره نمايندگان
خلق ملي كنگره نمايندگان انتخاب شرايط و نحوه
انتخاب مردم وسيله به مستقيم بهطور پايينتر و بخش سطح در خلق كنگره نمايندگان
وسيله به بالا به بخش سطح از خلق كنگره نمايندگان.هستند آنها نظارت تحت و ميشوند
هستند واحدي نظارت تحت و ميشوند انتخاب خود از پايينتر بلافاصله خلق كنگرههاي
انتخاب بالا ، به بخش سطح از نمايندگان انتخاب در يعني.است كرده انتخاب را آنها كه
.ميگيرد انجام غيرمستقيم صورت به
و مخفي آراي برابري ، جامعيت اصل چهار بر خلق ملي كنگره براي نمايندگان انتخاب
تمام سال هيجده حداقل كه چين خلق جمهوري شهروندان كليه.است مبتني آزاد انتخابات
مذهبي ، اعتقادات خانوادگي ، سوابق شغل ، جنسيت ، نژاد ، مليت ، از صرفنظر دارند ،
شدن انتخاب و كردن انتخاب حق از اقامت مدت طول يا مايملك ميزان تحصيلات ،
و سال سه بخشها و روستاها و قصبهها سطح در خلق ، كنگره نمايندگي دوره.برخوردارند
.است سال پنج بخش از بالاتر براي
توسط كه دارد اجلاسيه يك سالانه ملي ، كنگره مصوب 1982 ، اساسي قانون اصل 61 طبق
كميته كه زمان هر در خلق ملي كنگره اجلاسيهميشود فراخوانده آن دايمي كميته
برگزار خلق ملي كنگره نمايندگان از 15 بيش پيشنهاد به يا دهد تشخيص ضروري دايمي
.ميشود
مجريه قوه بر ملي كنگره نظارت مكانيسم
اين با.است برخوردار خاصي پيچيدگي از كمونيست ، حزب وجود علت به چين سياسي نظام
معاون و رئيسجمهور كنگره ، .دارد كامل نظارت مجريه قوه بر كنگره كه گفت بايد حال
كل بازرس و وزرا دولت ، مشاوران وي ، معاونان و نخستوزير نيز و ميكند انتخاب را وي
كل بازرس وزرا ، نخستوزير ، رئيسجمهور ، عزل اختيار همچنينمينمايد انتخاب نيز را
.دارد برعهده را دولتي شوراي كل دبير و
در ميتوانند دايمي كميته اعضاي و كنگره نمايندگان اساسي ، قانون اصل 73 طبق بر
دولتي شوراي از سوال طرح به دايمي ، كميته نشستهاي و ملي كنگره اجلاسيههاي خلال
صورت ، اين در كه نمايند مبادرت دولتي شوراي امر تحت كميسيونهاي و وزارتخانهها يا
.شود داده پاسخ مسئولانه نحوي به سوالات به بايد
|