صنعتي نمايش
اقتصادي يادداشت
است فرامليتي مديريت نيازمند جهاني اقتصاد
جهان 2002
صنعتي نمايش
شد بدل هفته آخر تفريحگاه به خودرو نمايشگاهتخصصي
معطريان رضا :عكس
وسط باصفا ، جاي يك نشستن ، براي كرد پيدا جايي يك بايد:رهبر محمد - اقتصاد گروه
يك دنبال قابلمه و فلاسك و زنبيل با نفره پنج خانوادهاي درخت ، و گل كنار چمن ،
آدم خروار خروار چمن ، گله هر روي ميشود ، پيدا مگر اما.ميگردند باصفا نشيمن اتاق
آسفالت روي كه ميدهند رضا بالاخره نفره پنج خانواده گسترده ، چايي بساط و نشسته
باقالي ميكشند ، و سفره وسط ميگذارند را قابلمه سوقالجيشي ، منطقه يك در بنشينند ،
مثل دورتر كه ماكسيما به خورده گره بچهها نگاه نيست ، شام به حواسش هيچكس پلو ،
كه ميخواهد بابا از ميدهد پايين لقمهاي كه همانطور بچهها از يكي داده ، لم رخش
.خودرو تخصصي نمايشگاه ;نمايشگاه بيايند هم بعد سال
نشود عنوان جايي
كه ماشين هر براي تا دستش دادهاند را قبضي و پاركينگ در دم نشاندهاند را كسي
وقتها بعضي كه است چيزي يك هم ظرفيت كه نگفتهاند اما كند ، سياه را يكي ميآيد
جا ميكنيم پايين و بالا را پاركينگ قدر چه هر كه الان همين مثل ميشود ، تكميل
نه و بخورد جم نميتواند جلويي ماشين كه طوري ميكنيم رها را ماشين بالاخره.نيست
ميتوان ميشود ، شروع پاركينگ همين از خودرو نمايشگاه ;پيش نه و دارد پس راه
تا گرفته ژيان مثل پيشكسوتي از گذراند ، نظر از لحظه يك در را سالها همه واردات
دور زنجير به تنها بازديدكنندگان كه است اين فرقش تنها سمند ، مثل فكلي پسربچه
كسي آزادند ، پاركينگ در گرفته آرام ماشينهاي چون و ميدهند نشان واكنش ماشينها
است جاري اصلي در سمت به كه قابلمهاي و فلاسك و آدم خيل ميان.نميكنند تحريك را
تا را دانشجويان از گروهي اسقاطي مينيبوس ميگردم ، بيزنبيل و كارشناس آدم دنبال
.آورده اينجا
هستيد؟ چي دانشجوي _
.زيست محيط دانشجوي _
ديدي؟ چطور را نمايشگاه _
.كرده غلبه زيست محيط به صنعت بخش اينجا _
چي؟ يعني _
همه خيالشان به و گذاشتهاند ساده فيلتر يك بعد دارند آلودگي جور هزار ماشينها _
را پولش ميكنم فكر شخصا ميگيرد ، استاندارد وضعيت اين با ماشين بعد است حل چيز
خودروها كه نميرسد نظر به هم معقول البته ميگيرند زيست محيط استاندارد و ميدهند
.نشود عنوان جايي حرفها اين خواهشا فقط كنند ، توقيف را
ميشود بلند پيكان از دود هم هنوز
و ميشود برگزار ساله چند اين در كه خودرويي نمايشگاه چهارمين ميشود يكي ، اين با
حرف مثل پيكان ;تحولي و تغيير بيهيچ و است بوده يراق حاضر پيكان دورهها همه در
از پيكان امتياز پيش سال چهل ;است نخورده تكان سال 42 از نيست بشو عوض كه مرد
تالبوت شركت از را يدكي قطعات بعدش سالها تا و شد خريداري هيلمن كارخانه
و شد ساخته ايران همين در همگي قطعات دراز سالهاي اين در نهايتا اما ميخريدند ،
توليد ايران همين در قطعاتش تمام كه معني اين به گرفت را ملي خودروي لقب پيكان
است اين دارد كه عيبي تنها ميآورد ، در سر بدنش ستون چهار از ايراني هر و ميشود
كورس در كه است دمدهاي ماشين و شده متوقف كه هست سال سي دنيا در توليدش خط كه
هدر بگويم بهتر يا ميكند مصرف مازاد سوخت ارزشش برابر چهار تا كممصرف ماشينهاي
خودروي يك بديهيات از هنوز سال همه اين در پيكاننميشود خارج هم دور از و ميدهد
در كه چيزي _ نميگوييم چيزي آيروديناميكي خاصيت از نيست ، برخوردار استاندارد
و ندارد كولر هنوز پيكان _ ميافزايد حدش از بيش مصرف بر و افتاده جا پيكان طراحي
دستگيره اگر البته پايين بدهند را شيشه تابستان چله در بايستي محترمش دارندگان
هر اينكه و دارد هم ديگري كرامات وطني پيكان ;بكند را كارش و باشد نشده هرز بالابر
بسياري كه جوري ميشود كاسته خريداران اعتماد ميزان از و ميرود بالاتر مدلش چه
كيلومتر صفر پيكانهاي تا سالمترند مزاجي و بدني نظر از قديميتر مدلهاي معتقدند
و نميكند خالي جا نيز سمند ورود با حتي كه است اين هم پيكان ديگر كرامات از فعلي ،
توليد خط با و ميرود مشهد حوالي به كرج مخصوص جاده از تاكتيكي عقبنشيني با تنها
همه از غرض.ميدهد سمند به سختي گوشمالي سال 81 ، در دستگاه تيراژ 120هزار و جديد
هم هنوز و است ثابت يار همچنان پيكان خودرو نمايشگاه در كه بود اين حرفها اين
ماشين همه اين ميان است توانسته چطور كه ميكنند نگاهش اعجاب ديده با حضار
.بياورد دوام سانتيمانتال
اينجاست شهربازي احساس كودكان
اما است نمايشگاه به چسبيده شهربازي گرچه كرد ، گرم را بچهها سر بايد جوري يك
كنند ، تلف ديوار طرف آن به رفتن براي را وقتشان كه نميبينند ضرورتي مادرها و پدرها
كه بچهها براي ماشينسواري پيست يك و بادكنك بستني ، پشمك ، هست ، چيز همه طرف همين
و بچه كلي و گذاشتهاند جزغله باتريدار ماشين تا چند ;ميليوني ماشين همه اين ميان
به اينكه ضمن و ايستاده پيست داخل هم مجري يك ميگذارند ، كار سر را مادر و پدر
بر شدن سوار مزاياي از يكبند نميدهد ، را ماشينها كردن اوراق اجازه بچهها
تكرار پدرها اطلاع محض بار چند را مدل هر قيمت و ميزند حرف باتريدار ماشينهاي
و پيچ و يدكي لوازم سالن از تا ميبرند كشانكشان را بچهها كه اينجاست و ميكند
طوري را نمايشگاه ساعت كه است جالب شام ، وقت و است شب ساعت 9 حالا ;كنند ديدن مهره
پاركهاي به رفتن حوصله و حال كه مردمي و باشد تفريحي ساعات در تا كردهاند تنظيم
ندارند ، را سينما و تلويزيون غاز يك تا صد فيلمهاي ديدن و گران رستورانهاي و شلوغ
را شبي مدل آخرين ماشينهاي كنار در سبزش فضاي و نمايشگاه در و طبيعت دل به بزنند
هنوز است ، نشده كم چيزي جمعيت انبوهي از اما گذشته شب نه از ساعت گرچه.كنند سر
و كاتالوگ و ميپرسند قيمت و ميروند پايين و بالا ماشينها كول و سر از آدمها
و پياده درآمده نمايش به كه اتوبوسي از بسيار شعف و شور با عدهاي و ميگيرند پاكت
همواره آيندگان و روندگان از اتوبوس شيشههاي قاب كه همتي چنان با.ميشوند سوار
مدلبالا ماشينهاي نثار مردم كه را پاكي احساس ميتوان كنار و گوشه در است پر
همه اين تا خالي سيما و صدا خبرنگاران و مجريان جاي.كرد مشاهده عينه به ميكنند
چون شدهاي رويت بار هزار ماشينهاي حتي مردم بكشند ، بيان و تصوير به را شوروحال
به حداقل و ميكنند نثارشان لطف قدري و نميگذارند بينصيب نيز را پرايد و سمند
گيرش بيمحافظ كه است خراب پژوي 307 روز و حال ميانه اين در مينوازند ، بوقي
هر و ميآيند بيرون و ميخزند درونش به متناوب صورت به اتوبوس ، مثل و آوردهاند
غرفه در شهرياري محمود حضور با گذار و گشت اين همه و راهنما و بوقي يك با بار
اينكه مثلا و ميدهد مسابقه علاقهمندان با كه ميرسد خود اوج به روغنموتور
ارگ زنده بهطور صحيح پاسخ هر براي و ميآورد دوام كيلومتر چند در روغنموتور
تهران در بنزين ليتر هزار روز 80 هر كه نميماند كسي ياد به ديگر و ميشود نواخته
به واردات سپس و پالايش براي بنزين دلار ميليارد يك سالانه و شده ريخته زمين به
.ميشود فرستاده همسايه كشورهاي
واردات يعني خودروساز
برسانيد ثبت به را خودروسازيتان ميتوانيد باشيد داشته رابطه كافي اندازه به اگر
شما و ميرسد فرا قضيه شيرين بخش آنگاه و بيندازيد راه سولهاي بيابان يك در و
اگر بعد و برسانيد بهفروش بازار تست براي و كرده وارد دستگاه هزار پنج ميتوانيد ،
ميدانيد چون و دهيد سفارش داخلي قطعهسازان به را وارداتي ماشين از قطعهاي نشد
فقط ميانه اين در شما و ميكنيد وارد هم را قطعات ندارد ، صرف قطعهسازان خريد كه
در بنزين قيمت كه باشد ، يادتان واردات در.كردهايد پرداخت را سوله و رابطه هزينه
با ميتوانيد شما بياوريد كممصرف ماشين كه نيست لازم اصلا و است ارزان ايران
و مجلل ماشينهاي ميشود بنزين صرف ساله هر كه دلاري ميليارد يك آن به اتكا
;كنيد سود بيشتر هم و برسيد سرمايه اصل به زودتر هم تا كنيد بازار وارد كممصرف
كردن وارد براي راه هم باز برسانيد ثبت به خودروسازي شركت نداشتهايد فرصت هم اگر
وارد نفره دو كوپه ماشينهاي كه عزيزاني همين مثل نيست ، بسته بخواهيد كه ماشيني هر
كم تيراژ يك در و برده بهره بيشتري ميزان به رابطه از ميتوانيد نيز شما كردهاند
.نفره دو ماشين دستگاه تعداد 1000 همين مثلا كنيد وارد ماشين شخصي سود براي و
حاضر قطعهسازي كدام ماشين دستگاه براي 1000 كه نكنيد فكر مسئله اين به هم اصلا
نيست لازم شما كنيد ، وارد هم را قطعات ميتوانيد شما بنابراين بسازد قطعه ميشود
.كنيد وارد فقط كنيد ، فكر چيز هيچ به
* * *
سفارش خارجي خودروسازان از ايراني قطعهسازان خودرو تخصصي نمايشگاه در بود قرار
نشد ، ميسر چيزي چنين دهيم شرح تا نيست جايش كه مفصلي دلايل به اما بگيرند قطعهسازي
تجاري مذاكرات و بحث و بود بيتوفيق متخصصان گردهمايي در حتي خودروسازي نمايشگاه
شد ، موكول غرفهها از خارج جايي به دوست فرهنگ مردم حد از بيش ازدحام دليل به نيز
طوري وروديه قيمت سنخ اين از خارجي نمايشگاههاي در چرا كه فهميد ميتوان حالا
يك وارد تفريح براي و نبيند خريد با را صرفه كسي متخصصين جز كه ميشود تنظيم
ارابه كه اسبي از ملي ، خودروهاي آرم كه همانطور هست چه هر ;نشود تخصصي نمايشگاه
ديدگان مييابد ، ركود (سمند) ميكند بازي شطرنج كه اسبي سر به (پيكان) ميراند
فلك و چرخ و تفرج با راهمتراز خودرو صنعت همچنان ما نميكند تغيير نيز ما سنتي
.است ارابهسازي همان خودروسازيمان داريم نگاهي چنين كه وقتي تا و ميپنداريم
اقتصادي يادداشت
ميخواهند سود ;بنگاهند آنها
مهدوي اميرحسين
نام به ساله موجودي 40ميشود تعطيل توليدش خط نه و ميرود مشهد به نه فعلا
.ميشود افزوده تيراژش بر سال به سال و دارد قرار رشد سن در هنوز ميانسالي در پيكان
توليد پيكان 1600 دستگاه جاري 128840 درسال خودرو ايران پيشبينيهاي اساس بر
.دهه 70 مياني سالهاي در كشور خودروي صنعت سالانه توليد كل معادل يعني.شد خواهد
توليد ماتيز و پرايد حتي و جهان روز خودروهاي ميانگين برابر دو حدودا كه خودرويي
دلار ميليارد يك به را جاري سال در بنزين واردات عدد تا ميسوزاند سوخت ايران
و پتروشيمي و مدرن و دستي صنايع صادرات كل درصد يعني 25 !دلار ميليارد يك.برساند
كشور سنتي و صنعتي شده ايجاد ظرفيتهاي كل يكچهارم بيان ديگر به..و پسته
بندرعباس پالايشگاه افتتاح با بود قرار كه ميشود بنزيني واردات صرف ارزآوري براي
كابينه معرفي آماده را خود خاتمي كه بود پيش سال همين 5.شويم خودكفا آن توليد در
تا رفت بندرعباس به نفت سابق وزير همراه به رفسنجاني هاشمي آيتالله و ميكرد
روز آنكند افتتاح را "ايراني" پالايشگاه تنها و خاورميانه پالايشگاه بزرگترين
قدرت با خودرو ايران اما.شود بينياز بنزين ورود به كشور تا داشت اميد رئيسجمهور
گذشته سال اواسط.داد ادامه پرمصرف خودروهاي ديگر و پژو 405 پيكان ، توليد به تمام
كار خراسان خودروي ايران و گرفت قوت مشهد به پيكان توليد خط انتقال شايعه كه بود
امسال پيكان توليد تيراژ كه است پروژه همين ادامه در ظاهراكرد آغاز را خود جدي
اقتصاد" محاسبات تمام برخلاف چرا راستي به اما.ميدهد ادامه را خود صعودي رشد هم
آلودگي عليرغم چرا و دارد؟ وجود بازار همچنان دودزا و پرمصرف اتومبيلي براي "خرد
نيست؟ كاهنده هنوز پيكان خريد نهايي مطلوبيت شهرها كلان ديگر و تهران هواي فزاينده
از شده وارد خودروسازي شركتهاي به حال به تا كه انتقاداتي عموم كه است اين حقيقت
.است آن مديران تصميمسازي شركت قدرت و عقلانيت از نشاني و بنگاه وظايف طبيعيترين
خودروسازي بزرگ كارتل دو استخدام به هنوز كه معدودي آن - دانشگاه اساتيد بارها
توليدات زياد قيمت بالا ، مصرف نازل ، كيفيت از پارلمان نمايندگان و _ درنيامدهاند
و مديران با خودروساز مديران گسترده لابيهاي حتي.ناليدهاند سايپا و ايرانخودرو
تجارت عالم گويي كه ميدهند جلوه مذموم و مافيايي چنان سياسي قدرت فوقاني لايههاي
.سلامت و پاكي و است شفافيت همه بيرون
هر به سود و فروش حداكثرسازي براي دنيا تمام در بنگاهداران و اقتصادي مديران
آنكه چه.ميشوند متوسل نمايندگان و احزاب سران با لابي و رايزني جمله از حربهاي
در اقتصادي آزاد كشورهاي در اما.بس و است سودآوري تنها صنايع صاحبان ذهني معادله
مصرفكننده ، حقوق حاميان قدرتمند قطبهاي توليدكنندگان گسترده لابي برابر
بازي عرصه نهايت در كه دارند حضور نيز زيست محيط هواداران و بازرگاني اتحاديههاي
اين خلا ايران اقتصادي ساحت در وليبرسانند قبول قابل موازنهاي به را اقتصاد
كارگري گفتمان سويي از.ميشود احساس خوبي به كاركردي و صنعتي حوزه دو در موازنه
هيچ و است گرفته قرار _ كارگر خانه _ جريان يك اختيار در و شده مونوپوليزه كل به
صنعت حاكمه هيات هم ديگر طرف از و نيست آن با مقابله ياراي را كارفرمايي نهاد
كردن تلف و زيست محيط تخريب بهاي به همچنان كه است برخوردار قدرتي چنان از خودرو
و قدرت ساختارهاي در مشكل پس.ميدهند ادامه پيشين رويه به كشور ارزي محدود منابع
به را خودروسازي انحصاري برنامههاي پيشبرد اجازه كه است جريانها اين سياسي نفوذ
همين دنيا كجاي هر در هم ديگري خودروساز هر نهايي نيت و خصايل وگرنه ميدهد آنها
يقينا كه خودرو ايران تنها نه.ميشود دنبال خودرو ايران مديران تيم توسط كه است
و انحصار به علاقهمند همه هم كشاورزي و مخابرات و آلومينيوم و فولاد مديران
كالاهاي تا نميآيد بدشان هم آنها.هستند رقبا مشابه كالاهاي واردات از جلوگيري
تا گيرد قرار اختيار در يارانهاي قيمت با (خودرو براي بنزين مثل) محصولاتشان مكمل
دولتي اقتصادگردانان تمامي البته.كنند وسيعتر را انحصاريشان و كاذب بازار گستره
و برنج و گندم ميزان بالاخره.يازيدهاند دست مسير اين در موفقيتهايي به نسبت به
موفق هيچيك اما.ميشود تعيين آن توليدكنندگان توافق با ساله هر هم وارداتي فولاد
چه.نگذارند خارجي رقيب براي تنفس مجال و رسانده صفر به را واردات تا نشدهاند
كفه حدودي تا خود خودي به قاچاق پديده سيگار و چاي چون كالاهايي خصوص در آنكه
چون قاچاقي غيرقابل كالاهاي بازار اما ميبرد بالا مصرفكنندگان سوي به را موازنه
نگاه ميرسد نظر بهاست شده بدل كرج مخصوص جاده انحصارگران تركتازي عرصه به خودرو
مهمترين بهعنوان) سوخت بهاي زاويه دو از تنها حاضر برهه در صنعت اين بر متمركز
تعادل زيرا.است پيگيري قابل (جانشين كالاي بهعنوان) خودرو واردات و (مكمل كالاي
كردن قطع كه ميطلبد دوپايهاي برنامهاي سوخت ، و خودرو يكسويه بازار به بخشي
در اخير دهه دو طي كه است ديگري بدون يكي تراژدي تكرار آن اجزاي انداموار رابطه
شكست آن مصداق نقدترين به دست.است شده آزموده بارها اقتصاد صحنه كنار و گوشه
بانك اسبق كل رياست عادلي محمدحسين گذشته هفته كه بود ارز كردن تكنرخي صحيح سياست
پروژه يك از جزيي سياستي.بازگفت را آن تصميم شكلگيري جزئيات تفصيل به مركزي
اسفناك 5 داستان به آن زيربخشهاي از يكي ناقص اجراي كه بود چندوجهي و بلندمدت
از ميزاني اعطاي بدون سوختي فرآوردههاي بهاي واقعيسازي.انجاميد دلاريها هزار
سه.داشت برخواهد در را دلاريها مرثيه 5هزار تكرار خودرو بازار به مبادله آزادي
آزادسازي و سوخت يارانه حذف كممصرف ، خودروهاي روي بر داخل توليدات تمركز برنامه
تهديدات وگرنه شود پيگيري هم موازات به ميبايد (معقول تعرفهاي با) خودرو واردات
لقب اعطاي و روزنامهنگاران نالههاي و نمايندگان گلايههاي زيست ، محيط سازمان
.برد نخواهد پيش به را چيزي خودروساز مديران به "مافيا"
است
فرامليتي مديريت نيازمند جهاني اقتصاد
آلكاتل كل مدير چوروك ، سرژ با مصاحبه
فخرطاولي كوروش:ترجمه
اطلاعرساني انقلاب همان كه است صنعتي سوم انقلاب شاهد امروز يافته ، توسعه جهان
نوبت امروز ،(صنعتي دوم انقلاب) برق و ،(صنعتي اول انقلاب) آهن راه از بعد.باشد
وظيفه و گرديده جهاني اقتصاد يدككش صنعتي ، سوم انقلاب عنوان به كه رسيده مخابرات
آينده به اتفاقات اين شايد اما.است گرفته عهده به را جهان در اقتصادي رشد ارتقاي
اقتصاد سادهتر ، زبان به يا نوين اقتصاد خوش دوران ظاهرا زيرا شود ، مربوط نزديك
TMT شركتهاي سهام ارزش سقوط مالي ، بازارهاي در:است شده سپري اينترنتي ،
در گسترده نيروي تعديل موج و است ، رايج اتفاقي (مخابراتي و رسانهاي تكنولوژيك ، )
اوصاف ، اين همه با.است ساخته نااميد اقتصاد اين عاملان به نسبت را همه نوين اقتصاد
در اونيست بدبين هم قدرها آن آلكاتل شركت كل مدير ،(Serge Tchuruk) چوروك سرژ
اميدوارانه ، بايد چگونه كه ميدهد توضيح اكسپرس فرانسوي هفتهنامه با مصاحبهاي
.گرفت نيك فال به را اجتنابناپذير جهانيسازي پسلرزههاي
(Serge Tchuruk) چوروك سرژ درباره
.بودهاند ارمني مهاجران مادرش و پدر.آمد دنيا به مارسي در سال 1937 در چوروك سرژ
اما است ، خوانده تسليحات مهندسي پاريس پليتكنيك در آلكاتل معظم شركت فعلي رئيس
بالاي مدارج به نظامي عرصه در نتوانست هيچگاه لهستاني خانم يك با ازدواج خاطر به
.است بوده ممنوع نظامي اسرار به او دسترسي قانون ، بر بنا زيرا يابد ، دست مديريتي
كار Mobil شركت در و متحده ايالات در بزند هم به شهرتي فرانسه در آنكه از قبل او
،CDF شيميايي شركت و پولان - رون شركتهاي در آمريكا از بازگشت از بعد.است كرده
به مشغول توتال نفتي شركت در او سال 1990 در.گذاشت جاي بر خود از درخشاني كارنامه
در.كرد تبديل جهان در نفتي يك درجه شركت يك به ركود حالت از را شركت اين و شد كار
ايدههاي و نظرات و ميشود ياد معجزهگر مدير يك عنوان به چوروك از فرانسه
و است آلكاتل شركت كل مدير سال 1995 از او.دارد قرار فن اهل توجه مورد مديريتياش
.است كرده تبديل جهان غولهاي از يكي به را مخابرات بخش در فعال شركت اين
سو آن و سو اين به را شركت مرتبا بايد باشيم ، بازارها دنبالهروي باشد قرار اگر
سوي از كه شركت حقيقي مصالح و (سهامداران) بازار خواسته بين بايد همواره بكشيم
كرد برقرار تعادلي ميشود تعيين آن متخصصان و مديران
امروز آيا دارد؟ مفهومي چه جهانيسازي عصر در بودن فرانسوي بزرگ شركت يك مدير *
دارند؟ هم مليت شركتها ،
شوك دچار را خيليها كه است واژهاي اين.است "شده جهاني" كاملا شركت يك آلكاتل
.ميكند تحميل را خودش كه است واقعيتي بلكه نيست انتخابي جهانيسازي اما ميكند ،
يك شما وقتي بنابراين است ، يكسان جهان تمام در عملا تكنيكي معيارهاي يا تكنيك
داشته جهاني استراتژي يك ميتوانيد تنها هستيد ، اقتصادي بخش اين در بزرگ شركت
چه اگر و ;ميشود محسوب ما چهارم يا سوم بازار جهت اين از فرانسه.باشيد
زحمت به آنها امروز اما دارند ، شركت سرمايه در را سهم بيشترين هنوز فرانسويها
.هستند آلكاتل سهام از نيمي صاحب
چيست؟ آلكاتل مليت اما *
تعيين را شركت مليت كه است شركت اصلي مديران مليت نهايي ، تحليل در ميكنم فكر من
شش از آلكاتل اول مدير بيست و است بينالمللي كاملا ما مديريت چه اگر.ميكند
در ديگر عبارت به.است فرانسوي شركت فرهنگي سرمايه اما ميآيند ، دنيا مختلف كشور
ايفا را اول نقش كه است فرانسوي مديريت روحيه نوعي مشكلات حل و تصميمگيريها
كل در عميقا فرانسه مديريتي رويكرد و فرانسوي سنت فرانسوي ، آموزشي نظام ;ميكند
.است دوانيده ريشه آلكاتل شركت
داد؟ توضيح را فرانسوي "رويكرد" اين ميتوان چگونه *
مستقل تقريبا آنها روحيه.ميكنند كار غيرمتمركز گونهاي به عموما فرانسويها
فرانسويها.دارند فيالبداهه مديريت و نوآوري زمينه در قبولي قابل استعداد و است
.ميآيند كنار مختلف فرهنگهاي و خارجيها با آساني به كه دارند فرهنگي سرمايه يك
.هستند هم گير آسان و نرم بسيار ميشود ، گفته آنچه برخلاف آنها
قرار نيرو تعديل شرايط در وقتي مليتي ، چند شركت يك فرانسوي رئيس عنوان به شما*
را موقعيت اين شويد؟ قايل ديگران و فرانسويها بين فرقي است ممكن آيا ميگيريد ،
ميكنيد؟ مديريت چگونه
.باشيد داشته مليتي مديريت بايد شما شده ، جهاني اقتصاد عصر در كه است اين واقعيت
آن شود ، ارزيابي ناعادلانه نيرويي تعديل اگر آلكاتل ، مثل چندمليتي گروه يك متن در
احساس آمريكاييها يا اروپايي حقوقبگيران اگر.است رسيده فرا گروه آن مرگ وقت
است قرار كه زماني در ويژه به ميكنيم ، اجرا را هوا دو و بام يك سياست ما كه كنند
در بنابراين...بخوانيم را شركت فاتحه بايد وقت آن بگيريم ، ناخوشايند تصميمات
.است اصلمطلق يك عدالت و تعادل مليتي ، چند شركت يك مديريت
دارد؟ احساسي چه كند ، اتخاذ را تصميمي چنين است قرار وقتي مدير يك *
تا باشد داشته سازنده نقش بيشتر دارد دوست معتهدي ، شركت رئيس هر ميدانيد
متنفرم شركت ، در فعاليت حوزه محدودسازي يا نيرو تعديل از شخصا بنابراين.تخريبگر
چاره مجموعه ، مطلوب حيات ادامه براي كه ميكنم اتخاذ را تصميمها اين هنگامي فقط و
و عرف و اجتماعي روحيات به توجه با مواقع اين در مديريت البته باشم ، نداشته ديگري
اروپا به نسبت نيرو تعديل متحده ايالات در.است متفاوت كشوري هر كاري عادات
همه آنجا در.ميپذيرد را ناخوشايند اتفاق اين راحتتر جامعه و است آسانتر
اين در حتي و دارند نيز را بازگشت حق آنها شد ، بهتر شركت اوضاع وقتي كه ميدانند
.است شده تعديل قبلا نيروهاي با بازگشت اولويت زمينه
آن از كه بخش اين در تعديلها كه است اين است برانگيز تعجب مخابرات بخش در آنچه *
به مثلااست گسترده خيلي ميشود ، ياد صنعتي سوم انقلاب و اقتصاد آينده عنوان به
.ميشوند تعديل شركت يك در نفر هزار يا 10 يكباره 5
شديدي بحران اقتصادي ، عرصههاي در فعاليتام دراز ساليان طول در من كنيد باور
در هم را موضوع اين البته.نديدهام است ، مخابرات بخش گريبانگير امروز آنچه شبيه
يك:است توجه قابل خيلي هم استخدامها است ، گسترده تعديلها اگر كه بگيريد نظر
يك در و توسعه دوره در است ممكن دور راه از ارتباطات عرصه در مطرح مليتي چند شركت
.كند استخدام هم را نفر هزار تا 60 حتي ساله يك زماني مقطع
چگونه.ميشود محسوب اطلاعرساني عصر اصلي محور مخابرات احوال ، اين همه با *
توضيح باشد ، جهان اقتصاد آينده است قرار كه بخشي در ميتوان را شدت اين به بحراني
داد؟
نخست.كرد مطرح شده ياد بحران توضيح براي ميتوان را اصلي عامل سه ميكنم فكر من
ميشود ، پيشبيني آغاز در آنچه به نسبت كمتري سرعت با اطلاعرساني عصر تحول اينكه
عنوان به كه شكل آن به اطلاعرساني جامعه بگويم ميخواهم.است افتادن اتفاق حال در
با اما.است نشده محقق باشد ، جهان سطح در مخابرات صنعت پيشرفتهاي دائمي مشتري
بيشتر را موضوع اين روز هر من.هستيم اينترنت جهان سوي به حركت حال در ما اين وجود
هم شركتها مديريت حتي كه ميكنم درك مدير عنوان به من ويژه به.ميكنم احساس
.است كرده تغيير كاملا
؟ چگونه *
پيش وقت چند همين تا.است كرده تغيير مديريت در واقعي زمان مفهوم مثال عنوان به
كاري حوزه يك اصلي شاخصهاي از دقيقي تحليل تا ميمانديد منتظر هفتهها بايد شما
اختيار در روزمره و زنده طور به ميتوانيد را تحليلهايي چنين امروز اما شود ، تهيه
مديريت در عمدهاي تغيير زماني و مكاني موانع حذف كه است پرواضح.باشيد داشته
.ميشود محسوب شركتها
چيست؟ بحران دوم عامل *
با ما ، مشتريان يعني بخش ، اين عاملان تمام مخابرات ، بازارهاي آزادسازي با همگام
و سادهتر گزينه كه بمانند باقي محلي اپراتور يك اينكه:هستند روبهرو انتخاب دو
است اتفاقي اين.شوند تبديل مخابرات جهاني اپراتور يك به اينكه يا است ، كمحجمتر
و انساني نيروي هم و داشتند سرمايه هم كه برخي.ميداد روي اخير سالهاي در كه
.پرداختند بخش اين در فعاليتشان توسعه به جاهطلبي ،
و ديدند روبهرو سنگيني بدهيهاي با را خودشان آنها شد ، دگرگون بازارها وقتي اما
كه كساني نفع به شرايط نهايت ، در ميكنم فكر من امارسيد راه از بحران چنين اين
بالاخره.كرد خواهد تغيير كنند ، مديريت را بحراني موقعيتهاي كوشيدند و كردند خطر
به را اپراتورها كه بود جديد پيوسته تكنولوژيهاي زد ، دامن بحران به كه سومي پديده
در را تكنولوژي از بالاتري سطح سازمان در تغيير با ميكرد وسوسه مداوم طور
كه ميكرد طلب را بيشتري سرمايهگذاري مرتبا اين كه كنند لحاظ فعاليتهايشان
از بيش كه آمريكا مخابرات بازار در امروز.نداشت را آن همراهي ياراي تقاضا البته
مخابراتي تجهيزات فروش ميزان كه هستيم شاهد شده زيان و ضرر متحمل ديگر بازارهاي
داده يا ميدهد رخ ندرت به ديگر صنايع در اتفاق اين.است شده نصف سال 2000 به نسبت
.است
تكنولوژيك دگرگونيهاي پيوسته كه بازار اين در كردن مديريت و كردن فعاليت آيا*
نيست؟ سخت و نگرانكننده است ، شاهد را
هيچ نبايد ديگر صورت اين در زيرا نيست ، مناسب چندان نگرانكننده صفت از استفاده
.است حاكم بازار اين در بيثباتي و ناامني حالت نوعي كه است درست اين اما كرد ، كاري
.ميسازد اميدوار آن آينده به مرا صنعت اين در تكنولوژيك تغييرات سرعت حال عين در
شش دوره يك در حتي شد لازم اگر كه بود توانايي اين صاحب صنعت اين در بايد مطمئنا
.ساخت دگرگون آن از قبل ماه شش به نسبت را شرايط همه و داشت درجهاي چرخشي 180 ماهه
اميدواريد؟ جهان مخابرات در بحران گرفتن پايان به شما آيا *
در ميتواند كه است اقتصاد بخشهاي معدود از يكي مخابرات ميكنم فكر همچنان من
.دهد ارتقا سال در درصد تا 12 بين 10 را اقتصادي رشد آينده
ميشود؟ محقق فعل اين وقت چه اما*
و است شده برابر دو سال 2001 در اينترنت ترافيك كه نكنيم فراموش.نميدانم من
.دارد ادامه همراه تلفنهاي انقلاب
تجهيزات شدن كوچك با اتفاق اين نخست:ميشود تحول دچار هم صنعت اين فضاي تدريج به
كاركنان درصد امروز 70.رسيد راه از نرمافزارها و ديجيتالي عصر سپس شد ، شروع
را جديدي طرحهاي و ايدهها پيوسته كه ميدهند تشكيل مهندساني را آلكاتل مثل شركتي
.ميكشند ميان به
باعث ديكتاتوري اين آيا.كرديد صحبت مالي بازارهاي ديكتاتوري از بار يك شما *
است؟ شده بازار اين در شما استراتژي تغيير
استراتژيك اقدام بايد مالي بازارهاي كردن راضي براي كه ندارم اعتقاد امروز من
ميكنند ، پيروي مدها از گوسفندوار گاهي بازارها كه دارد حقيقت اين.گيرد صورت مهمي
اگر.نيستند صنعت اين واقعيت منعكسكننده لزوما و ميكنند تغيير پيوسته كه مدهايي
بكشيم سو آن و سو اين به را شركت مرتبا بايد باشيم ، بازارها دنبالهروي باشد قرار
كه است درست اين.بازميمانيم درازمدت برنامهريزي و مديريت از شكل اين به و
سوي به آنها سرمايه صحيح هدايت مسئول مديريت و هستند شركت اصلي مالكان سهامداران
(سهامداران) بازار خواسته بين بايد همواره.نيست ماجرا تمام اين اما بيشتر ، سودآوري
برقرار تعادلي ميشود ، تعيين آن متخصصان و مديران سوي از كه شركت حقيقي مصالح و
.كرد
آيا باشد؟ حاضر رسانهها در و عمومي انظار در همواره بايد شركت يك مدير آيا *
است؟ خطرناك رسانهاي چهره يك به بزرگ شركت يك مدير شدن تبديل
بر دهد نشان اينكه براي عمومي ، افكار نزد در مدير كه است اين است خطرناك آنچه
نه و تنهايي در فرد يك خلاقه فعاليت من نظر به.بدهد وعيد و وعده است ، مسلط اوضاع
كه وقتي تا بزرگ شركت يك رئيس عنوان به.ميشود شكوفا مطبوعات ، و تلويزيون در
عمل محتاطانه زمينه اين در بايد.نميآورم زبان به را آن باشد ، نشده محقق دستاوردي
.كرد
؟ نيست بالا خيلي غرب در شركتها روساي حقوق شما نظر به آيا*
تعيين مديره هيات بلكه نميكنند ، تعيين خودشان را آنها حقوق بگويم بايد نخست
موضوع اين اما هستند ، مدير دوستان هم مديره هيات اعضاي بگوييد شما شايد.ميكند
يك ديگري ، بازار هر مثل هم اينجا علاوه به.ندارد حقيقت ديگر لااقل يا ندارد حقيقت
من به نسبت بهتري رئيس اگر.دارد وجود شركتها روساي حقوق ميزان به مربوط بازار
.كرد ترديد نبايد هم لحظه يك حتي من تغيير در ميگيرد ، پول من از كمتر كه دارد وجود
اكسپرس:منبع
جهان 2002
طلا دنبال به چين
رضايينصير غلامرضا
خواهد بيشتر دهه ، يك طول در كشورها از بسياري تغييرات از سال 2002 در چين تغييرات
جمعيت 3/1 از كسي كمتر گرفت ، نخواهد صورت كشور اين در انقلابي كه آن بابود
حزب زمام اكتبر ، ماه درماند خواهد بركنار تغييرات اين تاثيرات از آن ميلياردي
هوجينتائو كه چالشهايي تمامي بين از.شد خواهد سپرده جديدي رهبر دست به كمونيست
تجارت جهاني سازمان در كشورش عضويت پيچيدگي و دشواري به يك هيچ روبهروست ، آن با
گذاشت ، خواهد كاهش به رو خارجي كالاهاي برابر در تعرفهاي موانعبود نخواهد (WTO)
و شد خواهند مقروضتر چين بانكهاي.يافت خواهد افزايش بيكاري ديگر سوي از
ديگري رهبري هر چالشها از عظيمي مجموعه چنين.يافت خواهد كاهش روستايي درآمدهاي
بر ديگري بارسنگين ملي ، افتخار دليل به چين ، رهبري اما.ميآورد در زانو به را
روشن پكن در المپيك بازيهاي مشعل سال 2008 در:است افزوده خود فزاينده كار دستور
خواهد زمين به دلار ميليارد ارزش 22 به عظيمي ساختمان كلنگ سال 2002 در.شد خواهد
.شد خواهد آغاز پاكسازي عمليات و خورد
كابلهاي و مرتفع ساختمانهاي به ربطي هيچ همكارانش و هو براي واقعي چالش اما
به شوري سال 2008 تا توانست خواهند آنها آيا كه است اين اصلي چالش ;ندارد نوري
:است اين پاسخ باشد؟ داشته همخواني جهاني يك درجه تسهيلات چنين با كه بياورند وجود
و حل در كوتاهي و استبدادي عادات _ كرد خواهد تغيير سال 2002 در كه اموري تقريبا
.بود خواهند نااميدي براي مصاديقي _ ده زيان دولتي موسسات مسئله فصل
بر دال نشانهاي فقط نه را المپيك بازيهاي ميزباني افتخار كسب چينيها از بسياري
دشوار روند كه كردند تلقي نكته اين بر تاييدي بلكه بينالمللي جامعه در چين پذيرش
اين درخشش اينك اما.است داشته را تلاشش ارزش گذشته سال در 22 چين اقتصادي تحول
دشوار سفري چين سياسي مشاوران و شركتها رهبران ، .گذاشت خواهد خاموشي به رو پيروزي
.دارند پيشرو را
بدان اينبپيوندد تجارت جهاني سازمان به سال نخست نيمه در رسما چين است قرار
براي شد خواهد گشوده خارجي رقابت روي به اقتصاد بخشهاي تمامي تقريبا كه است معنا
در و _ خاطر آسودگي مايه حدودي تا امر اين ميكنند ، فعاليت چين در كه بازرگاناني
كه بود خواهد _ حقوقي جبران نوعي تجارت ، جهاني سازمان اختلاف حل نظام محدوده
.است نداشته وجود تاكنون
|