ميرود همدان به آقاجري هاشم
شهر پارك استخر حادثه دادگاه جلسه اولين
ميشود برگزار فردا
مجلس دورهاي ميان انتخابات تبليغات
شد آغاز دراردبيل خبرگان
از محمدي منوچهر پدر نگراني ابراز
خود فرزند وضعيت
دينگرا يا دينگريز ;جوانان
مردمسالاري تحقق نظري دشواريهاي
هفته قاب
مذاكره بحث:مجلس مشاركت فراكسيون رئيس
نيست ها گروه سياسي رقابت محل آمريكا با
ديدگاه
فراكسيون
جهان پارلمان
ميرود همدان به آقاجري هاشم
و تب از دانشگاه كوي حادثه سالگرد سومين به مربوط تحولات ميرسد ، نظر به كه شرايطي در
پيامدهاي پيگيري ملي ، امنيت عالي شوراي اطلاعيه صدور با ديگر سوي از و افتاده تاب
است ، رفته جامعه پوست زير به اصفهان جمعه امامت از طاهري آيتالله كنارهگيري بيانيه
كرده حفظ را خود مطبوعاتي پيگيري قابليت همچنان روزها اين در كه رويدادي تنها
اسلامي انقلاب مجاهدين سازمان برجسته عضو آقاجري هاشم اظهارات به كه است واكنشهايي
.ميگيرد صورت
مكان و محل تغيير درخصوص قضائيه قوه رئيس به آقاجري هاشم دكتر دوم نامه كه درحالي
قوه اين رياست حوزه و دستگاهقضايي سوي از ديگري ، شهر هر يا تهران به همدان از دادرسي
مبني خود اول نظر همان بر شاهرودي هاشمي مطلع ، منابع برخي گفته به و است ، مانده بيپاسخ
حضور با ميرسد نظر به ترتيب بدين است ، كرده تاكيد همدان در آقاجري پرونده به رسيدگي بر
اعضاي اتهامات حجيم پرونده از ديگري مرحله همدان دادگاه در فردا و امروز طي آقاجري هاشم
.كند پيدا ادامه همچنان محكوميتها و حمايتها موج و شود گشوده انقلاب مجاهدين سازمان
رهبري و امام پيروان هماهنگي مجمع نيز و قم علميه حوزه فضلاي و طلاب مجمع حال اين در
عضو اين منتقدان و مخالفان ديگر جمع به جداگانهاي ، اطلاعيههاي صدور با نيز قم استان
وظايف به عمل" با تا خواستند شاهرودي هاشمي از و پيوستند اسلامي انقلاب مجاهدين سازمان
و رسيدگي [اسلامي انقلاب مجاهدين] سازمان مجرمانه اعمال به قاطعيت با" ،"خود قانوني
".نمايند محاكمه علني صورت به دادگاهها در را آنان
سازمان و آقاجري هاشم به اصلاحات جبهه مخالفان پي در پي حملات با همزمان حال عين در
سازمان اين ارشد عضو و مجلس در تهران مردم نماينده آرمين محسن اسلامي ، انقلاب مجاهدين
آقايان از را خود دين ما":گفت قم علميه حوزه مدرسين جامعه اطلاعيه به پاسخ در
".بگيرند ما از بتوانند اطلاعيه صدور با تا نگرفتهايم
اسلامي انقلاب مجاهدين سازمان يعني قانوني ، امر يك خواندن مشروعيت فاقد":افزود وي
يا ندارند قبول را ديني حكومت آقايان كه دارد واقعيت اين از حكايت ديني ، حكومت در ايران
و امور كه است حكومتي قرائتي ، هر با ديني حكومت زيرا.نيستند ملتزم ديني حكومت لوازم به
و سياسي اجتماعي ، عرصههاي از اعم آن حيطه در موجود قانوني موسسات و نهادها و مناسبات
و جامعه مصلحت باب از يا ثانويه احكام بابت از يا اوليه فرعيه احكام بابت از يا فرهنگي
در يا واجبات عرصه در يا ديني حكومت در قانوني امور همچنين.هستند مشروع حكومتي احكام
امر هر لذا.مشروعاند نتيجه در و هستند ضرورات عرصه در يا مستحبات و مباحات عرصه
".باشد ديني مشروعيت فاقد نميتواند ديني حكومت قانونيايدر
نسل كردن بدبين براي تلاش" به را مجاهدين سازمان كه مدرسين جامعه اطلاعيه نقد در آرمين
سازمان حمايت" را آن مستند و "كرده متهم سياست از دين تفكيك و روحانيت و اسلام به جوان
و تقليد مراجع و ديني عقايد به توهين حاوي" مدرسين جامعه نظر به كه "اعضايش از يكي از
و تكفير حكم درست ، و صحيح ولو مورد يك استناد به ميتوان مگر":نوشت ،"است متدين مردم
رواياتي و آيات به اطلاعيه صدور هنگام به آقايان آيا كرد؟ صادر بودن نامشروع و ارتداد
داشتهاند؟ توجه ميكنند ، نفي يكديگر دين در بهتان و اتهام از را مسلمانان و مومنان كه
تضعيف به شرع ، و دين نام به بيمحابا چنين اين احكامي صدور نميكنند تصور آقايان آيا
"انجاميد؟ خواهد عمومي اذهان در شرع و دين منزلت
ساير روحانيت ، و فقاهت موضع از احكامي چنين صدور نميكنند تصور آقايان آيا":افزود وي
كه مردمي و ميبرد سوال زير عمومي اذهان در را ايشان شرعي و فقهي نظرات و استنباطات
شك دينيشان و فقهي نظريات و آرا ساير به ميشناسند ، خوبي به را آن سابقه و سازمان
آمده نيز قم استان رهبري و امام خط پيروان هماهنگي مجمع بيانيه در همچنين ، ".ميكنند
و ديني مباني به سكولاريستي انديشههاي طرفداران و غربباوران بيامان تهاجم:است
به موسوم سازمان به وابسته عنصر يك موهن سخنان با اخير سال چند در اسلامي ارزشهاي
و انديشمندان تقليد ، معظم مراجع روشنگريهاي و رسيد خود اوج به اسلامي انقلاب مجاهدين
اسلامي شوراي مجلس محترم رياست و جمهور محترم رياست خيرخواهيهاي حتي و فرهيختگان
از "مدرسين جامعه علماي" نظريه به اشاره با مجمع اين ;بگيرد غائلهرا جلوي نتوانست
در خود سمتهاي از را مزبور سازمان عناصر" ،"قاطع اقدامي" با تا است خواسته رئيسجمهوري
آنان از مجلس نمايندگان و رئيس دادن قرار مخاطب با حال عين در و "نمايد اخراج مجريه قوه
".كنند جدا مجلس در شده ياد عناصر محدود تعدادي از را خود صفوف شفافيت ، با" تا خواسته
حاميانش و مجاهدين سازمان از قم استان رهبري و امام خط پيروان هماهنگي مجمع است گفتني
.بازگردند "ملت آغوش" به و كنند "توبه" كه است خواسته
اخير روزهاي در كه گونه همان:نوشتند خود بيانيه در قم علميه حوزه فضلاي و طلاب مجمع
با همدان شهر در كشور سياسي حزب و جناح يك به وابسته و منحرف عناصر از يكي شدهايد مطلع
حياتبخش مكتب ديني آموزههاي تقليد عظام مراجع و (ع) اهلبيت مكتب مقدسات به توهين
و زد دين تغيير از دم جهاني استكبار منافع با همسو و خواند تاريك و سياه را تشيع
خطاب !ميمون را آنان كه ايران فهيم و رشيد مردم پيشگاه از عذرخواهي جاي به متاسفانه
حمايت راه اين در و پرداخت خويش انساني و ضدملي و نابخردانه عملكرد توجيه به بود كرده
ايران فهيم و انقلابي قهرمان ، مردم براي را سوال اين و آورد دست به را متبوعش سازمان
در سال 1341 در منفور شاه سخنان و موهن و سخيف سخنان اين بين ارتباطي چه كه آورد پيش
دارد؟ وجود قم در (ع)معصومه حضرت مطهر صحن
به دنياپرستي اثر در امروز بودند ملت اين مجاهدان صف در ظاهر به ديروز تا كه كساني چرا
زبان كليشهاي و عاريتي ادبياتي با و كينه حقد ، از آكنده خنجري با و لغزيدند دشمن دامن
پرداختند؟ عزيزشان فرزندان جان نثار با را آن بهاي كه گشودند دينداراني ملامت به
ناظران چشم از اخير سال چندين طول در مخفياش انحراف و فساد عليرغم جريان اين تحركات
سازمان اين تشكيلاتي و حزبي كوتهبيني و لجاجت سرانجام و نماند پوشيده دورانديش و بصير
.كشانيد انقلاب و نظام مردم ، رودررويي و انحلال ورطه به را آن
شهر پارك استخر حادثه دادگاه جلسه اولين
ميشود برگزار فردا
عمومي دادگاههاي دادرسي آئين قانون رعايت با دادگاه جلسه در جمعي رسانههاي حضور
است بلامانع كيفري امور در انقلاب
روز شد ، تهران مدارس از يكي دانشآموزان از تعدادي شدن غرق به منجر كه تهران شهر پارك
روز گزارش به.ميشود برگزار جنايي امور قضايي مجتمع شعبه 1602 در (فردا) شنبه
كه مقدماتي تحقيقات از پس جلسه اين تهران ، استان كل دادگستري عمومي روابط پنجشنبه
و شهروندان همه حضور.ميشود تشكيل آمده ، عمل به متهمان از قانوني موازين برابر
دادرسي آيين قانون ماده 188 ذيل يك تبصره رعايت با دادگاه جلسه در جمعي رسانههاي
سال ماه ارديبهشت اواسط.بود خواهد بلامانع كيفري ، امور در انقلاب و عمومي دادگاههاي
مصنوعي درياچه در "2_ طه" مدرسه دانشآموز حامل 14 تفريحي قايق يك واژگوني اثر در جاري
از روزه يك تور يك در شركت براي تهران جنوب در ري شهرستان كاروان شهرك از كه شهر پارك
.باختند جان قايقران و دانشآموز شش بودند ، رفته تهران مركز در پارك اين به خود مدرسه
مجلس دورهاي ميان انتخابات تبليغات
شد آغاز دراردبيل خبرگان
براي نامزدها تبليغات خبرگان ، مجلس دورهاي ميان انتخابات داوطلبان اسامي اعلام با
.شد آغاز مجلس اين در اردبيل استان به متعلق كرسي يك احراز
در را خود تبليغات چهارشنبه روز از خبرگان مجلس دورهاي ميان انتخابات داوطلبان از يكي
.است كرده آغاز اردبيل شهر
شركت براي آن روي بر تبليغاتي شعارهاي و رنگي پوسترهاي توزيع با انتخاباتي نامزد اين
.است كرده آمادگي اعلام انتخابات در
.است شده نصب اردبيل شهر مغازههاي از برخي شيشه روي بر داوطلب اين تصوير
شهرها اين در تبليغاتي خاص تحرك هنوز است حاكي استان ديگر شهرستانهاي از رسيده اخبار
.است نشده مشاهده نامزدها سوي از
مستقيم تبليغي حركت به اقدام تاكنون خبرگان مجلس دورهاي ميان انتخابات ديگر نامزد دو
.نكردهاند استان سطح در
"حاتمي سيد ابراهيم سيد" حجتالاسلام استان در خبرگان مجلس دورهاي ميان انتخابات در
و اردبيل جمعه امام و فقيه ولي نماينده "فاطمي احمد سيد" اردبيل ، سابق موقت جمعه امام
نامزد اسلامي شوراي مجلس در اردبيل مردم اسبق نماينده "ننهكران موسوي ميرفخرالدين"
.شدهاند
خواهد ادامه انتخابات برگزاري از قبل ساعت تا 24 خبرگان مجلس در حضور داوطلبان تبليغات
.داشت
.شد خواهد برگزار مردادماه چهارم اردبيل استان در خبرگان مجلس دورهاي ميان انتخابات
از محمدي منوچهر پدر نگراني ابراز
خود فرزند وضعيت
بند به بود مدعي كه خود فرزند وضعيت از داشت ، ايسنا با كه تماسي در محمدي منوچهر پدر
.كرد نگراني ابراز است ، شده منتقل قائمشهر زندان در قاتلان
در (پنجشنبه) امروز صبح ساعت 10 فرزندش كه گفت وي ايران ، دانشجويان خبرگزاري گزارش به
تقاضاي پدرش از و ندارد جاني امنيت زندان در كه گفته است ، داشته او با كه تلفني تماسي
رسيدگي سريعا فرزندش ، وضعيت به كه خواست مسئولان از محمدي منوچهر پدر.است كرده كمك
.كنند
دينگرا يا دينگريز ;جوانان
اتفاق به قريب اكثريت و است بيشتر انقلاب از قبل از جوانان در دين به گرايش من نظر به
هستند دينگرا آنها
كوثري عباس:عكس
است مطرح پرسش اين.بدهيم مسئوليت جوانان به بايد ميكند تاكيد كه است سال حدود 5 دولت
برداشتهاند را قدمهايي چه هستند جوانان به مسئوليت دادن مسئول كه آنهايي واقعا كه
مولفهاي دين يا مذهب گرفته صورت ديني جامعهشناسي و دين حوزه در كه تحقيقاتي براساس
.ميسازد متبلور را خود ويژه هنجاريهاي و ارزشها طبيعتا كه است مختلف عناصر از پيچيده
بر دليل امر اين اما نباشد قوي چندان مذهبي تظاهرات جامعه يك در است ممكن حال عين در
حالت يك از دين و مذهب اوليه ريشه كه رو آن از.نيست جامعه آن در ديني اعتقادات شدن محو
ديني گرايش بيروني ابعاد اهميت كه چند هر ميگيرد شكل خدا با انسان رابطه و قدسي
يا دينگريزي خصوص در نگرانيهايي ما جامعه در امروز.است چشمپوشي و انكار غيرقابل
يك از ناشي دغدغه اين كه اين.دارد وجود گذشته نسل با قياس در دين به جوانان نگاه تفاوت
حميدرضا با جمعه همشهري گفتوگوي موضوع است ، جوانان در ديني هويت تغيير و بيروني واقعيت
در كه است جمعيت اين ارگان "شما" هفتهنامه سردبير و اسلامي موتلفه جمعيت ارشد عضو ترقي
:ميخوانيد ذيل
ميبينيد؟ چگونه را دين به جوانان گرايش حاضر حال در *
اتفاق به قريب اكثريت و است بيشتر انقلاب از قبل از جوانان در دين به گرايش من نظر به
.هستند دينگرا آنها
پيشين نسل با جوان امروز نسل ميان ديني مسائل به نگرش و رويكرد نوع لحاظ به آيا*
ندارد؟ وجود تفاوتي
نسبت بيشتري عمق و اعتقاد با كنوني جوانان كه طوري به.دارد وجود تفاوت كيفيت نظر از
نيازمند آنها حال عين در.است عقلانيتر آنها ديني باور و كردهاند پيدا شناخت اسلام به
عمق را خود ديني باورهاي تا هستند خود فراروي سوالات به مذهبي اساتيد بيشتر پاسخگويي
.ببخشند بيشتري
ناشي برخوردها اين از بخشي.است گرفته صورت جوانان با جامعه سطح در برخوردهايي اخيرا *
اين.ميباشد اخلاقي - مذهبي ويژگيهاي با جوانان برخي رفتاري و پوششي تعارضات از
است؟ جمع قابل ما جوانان بودن مذهبي با چگونه تعارضات
هم آن.ميشود شامل را جوانان درصد حداكثر 10 ميآوريد ، مصداق شما كه كساني اين
ضددين افكار داراي غرب فرهنگ از متاثر خانواده ، فرهنگي زيرساختهاي علت به كه جواناني
.ميآورند پديد اجتماعي ناهنجاري و برميآيند هنجارشكني درصدد بعضا كه ميباشند
دارد؟ وجود نگراني آن به نسبت چرا است ، اندك جوانان از طيف اين درصد كه اين به توجه با *
تحركات دليل به آنها ظاهري گستره اما است كم جوانان از دسته اين جمعيت كه است درست
نمودي درصد اين 10 بيروني نمود كه شده موجب مسئله اين و است وسيع جامعه در اجتماعيشان
موجب مسايل اين آنكه ضمنآورد پديد جامعه دلسوزان براي را نگرانيهايي و باشد "پررنگ"
.ميشود آن نظاير و عمومي عفت افتادن خطر به لحاظ به جامعه در ناامني بروز
چيست؟ قشر اين با قضايي - انتظامي دستگاه مواجهه نوع از شما تحليل *
نسبت عمومي اعتماد شود موجب كه آن ضمن قضايي و انتظامي دستگاههاي برخورد طبيعي طور به
و تعارضات اين گسترش و رشد زمينه تا ميشود سبب شود ، بيشتر كشور در جوانان به
.شود گرفته ناهنجاريها
تلقي پسنديده امري ديني مسايل به انسان يك حتي جذب و جلب شرعي ، و ديني مباحث حوزه در *
.نميشود توصيه دفعي روشهاي اساس اين بر و ميشود
جوانان به بايد ميكند تاكيد كه است سال حدود 5 دولت ببينيد.ميشود كار همين هم الان
جوانان به مسئوليت دادن مسئول كه آنهايي واقعا كه است مطرح پرسش اين.بدهيم مسئوليت
.برداشتهاند را قدمهايي چه هستند
.است طرح قابل نيز آنها مورد در هم پرسش اين.هستند حوزوي مراكز نهادها اين از بخشي *
كوشش نيز پرورش و آموزش و بسيج و تبليغات سازمان است ، كرده تلاش خود حد در حوزه
عبور فيلترها اين از كه هستند افرادي نشدهاند اصلاح تاكنون كساني اگر و كردهاند
.كردهاند
است؟ دفعي ميشود ، برده كار به كه روشي نميكنيد فكر آيا *
شدهاند تخلف مرتكب بار اولين براي غفلت اثر بر كه كساني است اصلاحي هم كاملا روش نه ،
تعهدات عليرغم جوانان اين از برخي اگر اما كرد آزاد تعهد گرفتن و ارشاد با بايد را
من و شود برخورد آنها با قانون طبق بايد ميكنند تكرار را خود ناهنجار رفتارهاي قبلي
.باشد بوده تند جوانان با گرفته صورت برخوردهاي كه نميكنم فكر
ديدگاه چند
ديني ، ظاهري رفتارهاي مورد در اگر است معتقد اسلامي فلسفه رشته مدرس كوپايي عبايي محمود
.دارد وجود افت نيز فرد ايمان و معارف حوزه در كه نيست آن بر دليل شود مشاهده اندكي افت
از شخصي هر و ميكند پيدا تغيير افراد ديني نگرش تحصيلات ، سطح افزايش با وي ، باور به
ديني برداشتهاي از بسياري است ممكن.داشت خواهد متفاوتي برداشتهاي مقدس متون و دين
از متفاوتي فهمهاي مردم كه است واقعيت يك اين حال هر به اما باشد ناتمام و ناقص افراد
نسبت افراد نگرش تدريج به و ميشود پالايش تحصيلات اثر در فهمها ايندارند ديني متون
عبور و گذاشت دينداري ضعف حساب به نبايد را ديني نگرش تغيير لذا.ميشود عميقتر دين به
.نيست ارزشها سقوط و ديني اعتقادات افت معناي به عمقي لايههاي به سطحي لايههاي از
تغييرات ماهيت دليل به كه است اين بر دانشگاه مدرس و آسيبشناس مهرعلي حميدرضا اعتقاد
چالشهاي با كشورها اين در تحصيلكردگان توسعه ، حال در كشورهاي در فرهنگي و تكنولوژيكي
غربي ارزشهاي با ديني ارزشهاي بين چالش و درگيري آنها از يكي كه ميشوند مواجه اساسي
به تمايل بين بايد او و ميشود تقويت فرد شخصيت در چالش اين وضعيتي چنين دراست جديد و
در را دانشگاهي تحصيلات كه جواني.كند انتخاب را يكي مطلق ارزشهاي و اجتماعي ارزشهاي
ارزشهاي و مطلق ارزشهاي انتخاب بين موجود چالشهاي با و گذاشته سر پشت موقعيتي چنين
و سنتي آرماني ارزشهاي نقش اگر ميشود ، روبهرو تصميمگيريهايش و رفتار در اجتماعي
رعايت سمت به بيشتر بين اين در بالطبع باشد ، نشده دروني او واقعي رفتارهاي در ديني ،
واقعي رفتارهاي در ديني و سنتي ارزشهاي ديدن كمرنگ بعضا يا اجتماعي ، ارزشهاي
.كرد خواهد پيدا تمايل زندگياش
با دانشگاهي و جديد علوم صاحبنظران بين نزديك ارتباط و گو و گفت مفاهمه ، يك چه چنان
مناسبي وضعيت با احتمالا برسند ، مشترك نقطه اين ترسيم به تا پذيرد صورت ديني عالمان
و راهي دو سر گرفتن قرار با دانشگاه در بود نخواهد مجبور ما دانشجوي و شد خواهيم مواجه
اجتماعي ارزشهاي از گزينه يك تنها گزينش به آن اهداف ترسيم و زندگي مسير انتخاب چالش
.بپردازد سنتي و مطلق ارزشهاي يا
بتوانند كه استاداني دارد اعتقاد نيز فرهنگي انقلاب عالي شوراي عضو دانشور زارعي علي
و كهنگي كه آن ضمن.ندارد وجود شوند ، ايدهآل شخصيت يك سمبل و كنند اقناع را دانشجويان
كشورهاي در وي گفته به.است جامعه فراروي مشكلات از ديگر يكي ديني تعليمات نبودن روز به
و علم بين كه گفت نميتوان و داشتند قوي ديني گرايشات دانشمندان از بسياري يافته توسعه
.دارد وجود معكوس رابطه دين
مردمسالاري تحقق نظري دشواريهاي
رسانهها با هفته يك
كه آن از اعم مردمسالار ، حكومت درباره و كنند؟ پيروي و اطاعت حكومت از بايد مردم چرا
از بايد آيا اما.است مطرح اساسي و مهم پرسش همين نيز باشد ، نداشته يا داشته ديني پسوند
كرد پيروي "مردم حكومت"
كه دادگاه به او احضار و اسلامي انقلاب مجاهدين سازمان مركزيت عضو آقاجري هاشم ماجراي
كه است موضوعي مهمترين ميآيد ، حساب به او متبوع سازمان پيكره بر ضربه تازهترين
.كردهاند دنبال تهران هفتهنامههاي
***
آقاي به حمله كه دارد عقيده پرداخته ، موضوع اين به خود هفتگي گزارش در كه جوان اميد
نخستين به خاتمي محمد شبيهسازي درصدد گروهي كه ميگيرد صورت فضايي در آقاجري
.هستند خلق مجاهدين به اسلامي انقلاب مجاهدين سازمان تشبيه و رئيسجمهوري
برخي از گله و آقاجري اظهارات به رئيسجمهوري واكنش شايد" هفتهنامه اين نوشته به
باشد دليل اين به است روحاني يك خود خاتمي ، كه است آن خاطر به اينكه سواي نيز روشنفكران
شاهدي و دليل بنيصدر ، به او تشبيه سناريوي براي ميتواند ماجرا اين ميبرد گمان كه
".بياورد
***
شوراي نشست پايان در را عسكراولادي حبيبالله سخنان اسلامي ، موتلفه جمعيت ارگان شما ،
مجاهدين و مشاركت حزب از:است گفته آقاجري ، سخنان به اشاره با كه كرده منعكس دبيران
يك از آشكار و پنهان حمايت به تا كنند محكوم را اهانتها اين محتواي كه ميخواهم انقلاب
.نشوند متهم دارد ، قرار حاكميت و ملت برابر در كه انحرافي تفكر
آنچه به اشاره از پس "رئيسجمهور تصميم" عنوان با خود سرمقاله در هفتهنامه همين
خوانده ، "خردادي دوم ناشيانه بازيهاي جناح" و "مسئلهدار يا مشكوك عناصر جنجالآفريني"
ترتيب اين به وضع مايلند جمهوري رياست آينده سال سه در رئيسجمهوري آيا است پرسيده
دهند؟ پايان وضعيت اين به دارند تصميم يا و يابد ادامه
و رهبري به اتكا با است كرده توصيه جمهوري رئيس به گاه آن هفتهنامه ، اين مسئول مدير
شدهاند ، توصيف "آشفتگيساز و مشكلزا" كه عناصري از را كشور روحانيت ، و مراجع و مردم
.دهد نجات
***
عنوان با بهشتي سيدعليرضا قلم به مقالهاي در خود شماره جديدترين در آفتاب ماهنامه اما
:است نوشته "ديني مردمسالاري تحقق نظري دشواريهاي"
موضوعات مهمترين از يكي نباشد ، سياسي فلسفه مبحث مهمترين اگر حكومت ، مشروعيت منشاء
پرسشي نخستين است ، مطرح آن اتباع بر حكومت يك حاكميت كه هنگامي.است زمينه اين در مطرح
درباره و كنند؟ پيروي و اطاعت حكومت از بايد مردم چرا كه است اين ميكند خطور ذهن به كه
و مهم پرسش همين نيز باشد ، نداشته يا داشته ديني پسوند كه آن از اعم مردمسالار ، حكومت
به اطاعت عدم و اطاعت جايگاه كرد؟ پيروي "مردم حكومت" از بايد آيا اما.است مطرح اساسي
در وجه هيچ به نميخواهند كه كساني براي سازوكارها چيست؟ اجتماعي و حقوقي سياسي ، لحاظ
كاربرد به ميتوانند شرايطي چه در سالار مردم حكومتهاي و چيست؟ كنند مشاركت حكومت امر
شوند؟ متوسل خود شهروندان از برخي عليه زور
اين به پاسخ كه دارد ، قرار مهم پرسشهاي اين برابر در نيز ديني مردمسالاري نظريه
.كرد جستوجو سالاري مردم از شده ارائه تعاريف در بايد را اول پرسش ويژه به و پرسشها
"پاسخگويي" اصل عنوان با كه است نكتهاي است ، توجه قابل تعاريف اين از دستهاي در آنچه
تحت كه كساني مقابل در بايد حكمرانان اصل ، اين اساس بر.است شده بيان "مسئوليت" يا
كه باشند آن مستعد بايد حكمرانان ديگر ، بيان به.باشند پاسخگو هستند آنها حكومت
هستند ، آنها حكومت تحت كه كساني براي كه باشد استوار استدلالي و توجيه مبناي بر اعمالشان
.باشد پذيرفتني
و تغيير قابل مردم وسيله به حكمرانان لزوم ، صورت در كه است اين اصل اين منطقي نتيجه يك
مانند يابد ، تحقق نيز ديگر صورتهاي به عمل در ميتواند شده ياد اصل البته باشند ، تعويض
شد ، ياد كه نكتهاي دوباشند مسئول و پاسخگو مردم نمايندگان مقابل در حكمرانان اينكه
است لازم كه هستند نكاتي ملت ، به حكومت پاسخگويي و حكومت كردار و رفتار بودن موجه يعني
سازگاري ديني مردمسالاري ايده با آيا دريابيم تا بپردازيم بيشتر بررسي و غور به آن در
:مينويسد خود مقاله ادامه در بهشتي.خير يا دارند
ما برابر در كه مهمي پرسشهاي از يكي رويم ، ديني مردمسالاري ايده سراغ به اگر حال
اين حكومتي چنين در است ، مردم خواست مردمسالاري بنيان اگر كه است اين ميگيرد قرار
آنچه اينكه آن و شود توجه مهم نكته يك به اينجا در است لازم ميشود؟ فهميده چگونه خواست
خواست اين به آن براساس كه است عقلانيتي مبناي بلكه خواست ، اين ماهيت نه است سوال مورد
مبناي بر خواستها يا خواست اين خود اينكه از صرفنظر كه معناست بدان اين.ميشود توجه
هر در كه ماوراءالطبيعي و انساني عقلانيت از تركيبي يا) ماوراءالطبيعه به متكي عقلانيتي
خواستها اين به توجه دليل نه ، يا باشند (است متمايز آشكارا مدار انسان عقلانيت از صورت
بحث به كه اينجاست چيست؟ سياسي تصميمگيريهاي مبناي عنوان به آنها گرفتن قرار و
تا است ، مدار انسان عقلانيت همان جنس از عقلانيت اين اگر اينكه آن و ميرسيم اساسيتري
است غيردولتي كه عقلانيتي مبناي بر ميتواند مدارانه دين اخلاقي پژوهش سنت ابتناي حد چه
توجه ميكنيم؟ حل چگونه را عقلانيتها بودن خاص مشكل است ، مثبت پاسخ اگر گيرد؟ قرار
از خردورزي اين باز باشد ، دين فهم در انساني خرد دخالت از صحبت اگر حتي كه داريد
آوريم ، ميان به ديني تعددگرايي امكانپذيري از سخني اگر حتي و بود خواهد خاص گونهاي
متمايز غيرديني معرفتي سير از را آن كه دارد قرار معين چارچوبي در تعددگرايي اين
ايمان بر باشد پذيرا هم را دين تفسير در اختلافها ديني تعددگرايي اگر كه چرا ميسازد
.دارد اجماعنظر ديني خردورزي ملاك و مبنا عنوان به سنت و كتاب به
:ميافزايد مقاله اين
:آن در كه است حكومتي مردمسالاري"
داشته سروكار حكومت اداره و قانون اعمال كلي ، سياستگذاريهاي قانونگذاري ، با همه -
.باشند
سياستگذاريهاي و قوانين با كه تصميماتي يعني مهم ، تصميمگيريهاي در شخصا بايد همه -
.كنند شركت دارند ، سروكار كلي
.شوند انتخاب خود حكومت تحت مردم توسط بايد حكمرانان -
".شوند انتخاب حكومت تحت مردم نمايندگان توسط بايد حكمرانان -
كه ميپردازند حكومت از مردم مشاركت نوع و ميزان تحديد و تعريف به بالا گزارههاي همه
سياستگذاريهاي در مشاركت به برخي در هستند ، امور همه در مشاركت به مكلف همه برخي در
كه نمايندگاني انتخاب به چهارم گزاره در و حكمرانان انتخاب هر در سوم گزاره در كلي ،
.ميباشد محدود كنند ، انتخاب حكمرانان
نوع و ميزان درباره مختلف ديدگاههاي وجود براساس مردمسالاري انديشه در مهم جريان دو
قدرت نوعي معناي به را مردمسالاري كه جرياني:گرفتهاند شكل حكومت در شهروندان مشاركت
ميفهمد هستند ، خود بر حكومت درگير شهروندان آن در كه سياسي زندگي از شكلي يعني عمومي ،
مشروعيتبخشي براي ابزاري يعني تصميمگيري ، براي ابزاري مفهوم به را آن كه ديگر جريان و
ديگر ، بيان به.ميداند رسيدهاند ، قدرت به مردم راي با معين زماني مقاطع در كه كساني
مردمسالاري مدل دو بگذريم ، كه ميشوند مشتق نوع دو اين از كدام هر كه فرعي گونههاي از
ماهيت زمينه در كه هستند مباحثي عمده نمايانگر نخبهگرا ، مردمسالاري و مشاركتي
رشد براي مهم منشا دو.كنيم شروع دوم مدل از ابتدا بدهيد اجازه.هستند رايج مردمسالاري
نخست نيمه تاريخي رويدادهاي يكي:برشمرد ميتوان مردمسالاري نخبهگراي نظريه گسترش و
وادار را سياستمداران و انديشمندان از بسياري كه توتاليتر حكومتهاي رشد يعني بيستم سده
گونه اين نتيجه در.بپردازند توتاليتر و مردمسالار به حكومتها قاطع تقسيمبندي به كرد
عامي ، مردم گسترده مشاركت مطالبه و تودهها به اندازه از بيش قدرت اعطاي كه ميشد تصور
نيك كه كرد خواهد رها استالين و هيتلر چون عوامفريبي سياستمداران دستان در را آينده
به تودهها كه آنجايي ازكنند هدايت توتاليتاريانيسم سويي به را مردم چگونه ميدانند
مقابل در مردمسالار حكومتهاي از دفاع منظور به شوند ، گمراه ميتوانند راحتي
مورد حداكثري مشاركت ايدهآل و يافت حياتي اهميت سياسي نهادهاي ثبات توتاليتاريانيسم ،
.گرفت قرار اساسي بازبيني
جامعهشناسي ظهور فكري رويداد پيتمن كرول كه است چيزي نخبهگرا نظريه گسترش دوم دليل
از رايدهندگان رفتار دادن نشان انتخابات مورد در شده انجام مطالعات.مينامد سياسي
.دارد بسيار تفاوت و فاصله بود شده مطرح مردمسالار نظريه سنتي مطالبات در آنچه
شركت يعني مشاركت ، شكل پايينترين در حتي كه بودند نكته اين نمايانگر آماري پژوهشهاي
از رايدهندگان و است پايين مايوسكنندهاي طور به مشاركت ميزان عمومي ، انتخابات در
.برخوردارند كمي بسيار آگاهي و اطلاعات
تجربي نظريه به تجويزي نظريهپردازي از سالاري مردم معاصر نظريه ماهيت كه بود گونه اين
استفاده و گشت متمركز سياسي و رفتار واقعيتهاي و سياسي نظام كاركرد بر و داد شكل تغيير
نتيجه ، درشد رايج شناختي جامعه تحليلهاي و تجزيه و رفتاري مطالعات آماري ، دادههاي از
درباره ديدگاهي بر نهايت در كه خير بر مبتني اجتماع و زندگي فهم درباره بحث جاي به
از دستهاي به تجربي نظريه ميشد ، استوار انساني بالقوه تواناييهاي و نيازها ماهيت ،
واقعيت توضيح و توصيف در گوناگون طرق به كه آورد روي توصيفي طبقهبنديهاي و مفاهيم
بيشتر از تجربي نظريه كه بود اين رويكرد اين بهاي اما و ميشد گرفته كار به سياسي
بيشتر مردمسالاري و ماند غافل ميساخت "مردمسالار" را نظريه كه اصولي و ايدهآلها
.آنها ارزيابي تا شد موجود سياسي نهادهاي از دستهاي توصيف براي اصطلاحي
از گروه سه به اختصار به شد تلاش آمد ، آنچه در:مينويسد مقاله پايان در بهشتي
اشاره نهفته ديني سالاري مردم نظريه تحقق راه سر بر كه بنياديني پرسشهاي و دشواريها
در دارد ، ديني حكومت در مردم بنيادين نقش به كه ايماني همه با سطور اين نگارنده.شود
اگر.دارد خود ذهن در جدي ترديدهاي خواند مردمسالار را حكومت نوع اين بتوان اينكه مورد
حكومت درست فهم دغدغه باشيم ، جهانيان اذهان در ديني حكومت مقبوليت دلنگران آنكه از بيش
بگوييم ، سخن "ديني مردمي حكومت" از باشد بهتر شايد باشيم داشته را آنان جانب از ديني
معاصر ، سياسي فلسفه مباحثات رايج قاموس به باتوجه و دفاعتر قابل ميرسد نظر به كه سخني
.باشد فهمتر قابل
***
و داده لقب نيمهمخفي سازمان را اسلامي انقلاب مجاهدين سازمان حريم هفتهنامه اما
براي ديگر همدان معلمان خانه و تهران دانشگاه فني دانشكده در آقاجري سخنان":است نوشته
ادعاي با نيمهمخفي سازمان عناصر زبان از امروز به تا آنچه كه نگذاشته باقي شكي كس هيچ
نفوذ براي مقطعي تاكتيكهاي جز چيزي شده ، مطرح دين حكومت و امام خط و اسلام از طرفداري
".است نبوده انقلاب اصيل جريان در
هفته قاب
سخنران دو دانشگاه يك
گاهي.نيست هنري و فرهنگي علمي ، چهرههاي يا سياستپيشگان مختص فقط و فقط شدن "خبرساز"
همين از يكي "همدان دانشگاه" و گيرد جاي "قاب" در و شود خبرساز ميتواند هم "مكان" يك
افكار كه ديده خود به را مختلفي چهرههاي تاكنون ، هفتاد دهه از كه دانشگاهي ;مكانهاست
كه "عاقلهمردي" مهرماه 1375 دوم نيمه در.ميگرفتند قرار هم مقابل نقطه در عقايدشان و
بهنفس اعتماد از راهرفتنش نحوه و مينمود فربه نيز كمي و داشت متوسط اندامي
سخنرانياش براي شده گرفته نظر در جايگاه به منتهي پلههاي داشت ، حكايت فوقالعادهاش
بحث به و بگويد سخن "جديد" دانشجويان با "قديمي دانشجوي يك" عنوان به تا رفت بالا را
.بنشيند
به و بشر حقوق مسئله" همچون ديگري موضوعات البته و بود "پروتستانيسم جريان" مباحث محور
در نيز فرهنگي تهاجم شيوههاي و "غرب اومانيستي تفكر" ،"اسلامي جمهوري عليه آن كارگيري
،"اسلامي" به مشهور امامي سعيد جز نبود كسي سخنران.شد گذاشته بحث به سخنراني جريان
"حماسه" و نرسيده فرا خردادي دوم هنوز.ايران اسلامي جمهوري اطلاعات وزارت امنيتي معاون
.بودند نكرده فراموش را كشيدن نفس فروهرها و پوينده و مختاري هنوز و بود نگرفته صورت اي
سياسي فعالان و روزنامهنگاران از بسياري توجه مورد بعدها كه سخنراني آن در امامي سعيد
انفعال ديدن با و گفت همهچيز از گرفت قرار سياسي مباحث به علاقهمند شهروندان حتي و
فعالانهاي شركت شده مطرح بحثهاي در تا خواست آنان از آنان ، سكوت و سخنانش مستمعان
به بيشتر كه است اين ما قصد" كه گفت و زد مثالي فضا ، تلطيف براي حتي اوباشند داشته
".كنيم صحبت اينكه تا دهيم جواب شما سوالهاي
سابق رئيس را وي كه "رفيعزاده" نام به فردي كتاب به اشاره با امنيتي سابق مقام
نوشته "شاهد" نام به خود كتاب در رفيعزاده كه گفت كرد ، معرفي آمريكا در ساواك ايستگاه
جلسهاي يك مطبوعات با كه شد قرار آمد ، آمريكا به جانسون زمان در وقتي شاه" كه است
شاه از بودند آمده كه كساني جمله ازدهد پاسخ مطبوعات به هم جلسه اين در و باشد داشته
خبري شاخص بسيار چهرههاي از يكي كرانكاي.بود "كرانكاي والتر" [هم يكي] كنند ، سوال
فقط شاه كه بود فهميده وقتي آمريكايي روزنامهنگار اين كه ميگفت امامي سعيد.آمريكاست
و "خداحافظ" بگوئيد شاه بر كه بود ، نخواهد كار در هم جوابي و سوال و كرد خواهد سخنراني
ياد من است سوالات به پاسخ جلسه بودند گفته ما به كه امروز" ميدهد ادامه امامي.رفت
صحبتي يك اينجا بيائيم كه نشود شاه جريان مثل ما جريان دفعه يك كه افتادم جريان اين
".برويم بعد و كنيم
سخنراني از پس كه نشد هم مشخص و يافت پايان همدان دانشگاه در امامي سخنراني حال هر در
مشخص كه آن از پس بعدها "همدان دانشگاه".خير يا پرداخت سوال طرح به دانشجويي آيا او ،
شد مبدل خبرساز مكاني به است ، بوده نقشآفرين سياسي قتلهاي در سابق امنيتي مقام اين شد
و گذاشته زمين را اسلحه جنگ پايان با كه تحميلي ، جنگ جانباز يك كه زماني بعد ، سال و 6
به او از مخالفانش حال عين در كه تاريخدان يك كسوت در بود ، گرفته دست به را "قلم سلاح"
يك سالگرد مراسم در تا شد همدان دانشگاه وارد ميبرند ، نام نيز "تئوريسين" يك عنوان
از و كند شركت نميشد برده نامي وي از چندان خرداد 76 ، دوم از پيش تا كه جامعهشناس
فعالان اذهان "قاب" در همدان دانشگاه هم باز بگويد ، سخن شريعتي و "اسلامي پروتستانيسم"
.گرفت قرار مطبوعاتي و سياسي
انقلاب مجاهدين سازمان ارشد اعضاي از و مدرس تربيت دانشگاه استاد آقاجري هاشم سيد دكتر
دليل به رفت ، و گفت را خود سخنان آرام فضايي در كه امامي سعيد برخلاف اسلامي ،
و كند طرح انتها تا را خود ديدگاههاي نتوانست مينامند فشار گروه كه كساني مخالفتهاي
همدان شهر حتي و دانشگاه از خروج به ناچار و بازماند گفتن سخن از ميانهراه ، در ناچار
بايد آينده روزهاي در وي.گرفت قرار مخالفانش دستمايه نيز سخنانش اندك همين كه هرچند شد
بار اين البته بگويد سخن گفتههايش و خود از دفاع در و يابد حضور همدان شهر در هم باز
در.دهد پاسخ پرونده قاضي كه دانشجويان نه پرسشهاي به و بايستد متهمان جايگاه در بايد
كه داشت دور نظر از نبايد اما است گرفته قرار "قاب" در آقاجري دكتر كه هرچند ميان ، اين
قرار هفته اين "قاب" در ناخواسته يا خواسته نيز "همدان دانشگاه" چهره ، اين كنار در
.است گرفته
مذاكره بحث:مجلس مشاركت فراكسيون رئيس
نيست ها گروه سياسي رقابت محل آمريكا با
با خود گفتوگوي اول بخش در ششم مجلس در مشاركت فراكسيون رئيس نعيميپور ، محمد:اشاره
پايان نقطه عنوان به "مردم به شده داده قول طرح" يا 40 كردن 30 مطرح از جمعه ، همشهري
ضمن گفتوگو ، اين پاياني و دوم بخش در وي.كرد ياد اصلاحات مجلس با نگهبان شوراي چالش
فراتر حتي و مجلس تحمل "آستانه" يافتن پايان درباره مهلت اين انقضاي كردن قلمداد "حجت"
مهمي از تصميمهاي اتخاذ براي خرداديها دوم اكثريت سوي از "اجماعي به رسيدن" آن ، از
.كرد ياد "حاكميت از خروج" و "رفراندوم" نظير
شمس حامد: گو و گفت
تا است نگهبان شوراي با چالش پايان خط اين آياكرديد صحبت ديگر طرح يا 40 از 30 شما *
يا شرايط تاثير تحت رفراندوم نظير موضوعاتي اينكه يا شود؟ مطرح رفراندوم بحث آن تبع به
بدون شود مطرح اينها همه كه است همين حجت شما براي يعني.دارد قرار هم ديگري عوامل
اصلاحطلبان تمام اجماع از شما كه اين دوم مورد باشد؟ داشته وجود ديگري راه هيچ اينكه
است؟ گرفته صورت اصلاحطلبان بين خط اين پايان خصوص در بحثي حال به تا آيا.كرديد صحبت
نوع اين اينكه خصوص در اما باشد ، داشته بر در را متفاوتي موضوعات است ، ممكن رفراندوم
حكومت ايجاد درصدد و ندارد قبول را اسلامي جمهوري واقع در كه اساسي قانون به نگرش
.نيست مورد 30_ بحث 40.دارد جا كردن رفراندوم براي هنوز است جمهور راي بدون اسلامي
طرحهاي و وظيفه نظام قانون احزاب ، قانون يا انتخابات قانون اصلاح مثل مهمي موارد
اساسي بهطور ميتوانند ميشوند ، مطرح اسلامي شوراي مجلس در سال 81 در بايد كه مختلفي
مردم به ديگر مورد 30_ ما 40 حال هر به.ميرويم كجا به داريم كه باشند تعيينكننده
اجماع مورد در.كنيم دنبال را مطالباتشان و كنيم پيگيري را اينها بايد كه داديم قول
كند ، حركت منسجمتر چقدر هر و است طيف يك حال هر به خرداد دوم جبهه كه كنم اضافه
كه جايي تا پس.كند عمل قويتر مقاصدش پيشبرد براي ميتواند و است كمتر آسيبپذيرياش
نقطهاي به كه زماني.دهيم ادامه حركت اين به بايد كنيم ، حركت مجموعه اين در ميتوانيم
جمعيت با دارد ، لازم را برجستهتري عكسالعمل نقطه آن ميكنيم فكر ديگر كه رسيديم
.شويم مرحله اين وارد بايد بيشتري
نگهبان شوراي تاييد از بايد بالاخره رفراندوم بحث چطور؟ مقابل طرف احتمالي واكنشهاي *
.بگذرد
يك اين كه ميكنيم حقوق و قانونگذاري و مجلس از بحث وقت يك.است ديگري موضوع يك اين
و واكنشها با است ممكن اصلاحات بله ، .است اصلاحات كل به راجع بحث وقت يك.است بحث
تنگتر بسيار خوديها حلقه بفرماييد فرض مثلا كه شود روبهرو ويژهاي سياسي برنامههاي
انجام ديگران با شد انجام مذهبيها _ ملي با مثلا كه چيزي آن مشابه اقداماتي و شود
وظيفه بهعنوان اما.است مطرح اصلاحات كليت در اين.است ديگر موضوع يك آن كه ميشود
موارد ، ديگر و كرد صحبت بايد نظارت و قانونگذاري معبر از تنها كه است اين تاكيدم مجلس ،
فعلي مطبوعات با دوباره و بيايند شرايطي تحت است ممكن.است اصلاحات مورد در كلي بحث
.برنميگردد مجلس به فقط كه ويژهاي شرايط.است ويژه شرايط يك اين كه كنند برخورد
صحبتهاي با ويژه به.است شده مطرح بار چندين قدرت از خروج بحث اخير ماه چند اين در *
اگر گفت كه داشتيم را ميردامادي آقاي صحبت ايشان ، اظهارات دنبال به كه خاتمي آقاي اخير
چطور را مقوله اين.داد خواهند استعفا هم اصلاحطلب نمايندگان بدهند ، استعفا خاتمي آقاي
.دارد وجود مجلس اصلاحطلباز خروجنمايندگان جداياحتمال يعني ميكنيد؟ ارزيابي
ميثاق با و خشونت از دور به و قانون چارچوب در كه دارند را اين داعيه اصلاحطلبان
از ضداصلاحات جريان توسط مولفهها تمام اگر.ميكنند حركت اساسي قانون نام به نامهاي
نماند ، باقي چارچوب اين در اصلاحطلبان تنفس و تحرك براي محلي واقع در و شوند خارج صحنه
قبول كلي و اصولي بهطور را چارچوبها اين حاكميت ، اين كه گفت ميشود طبيعي بهطور
آن كه كند كار شرايطي در دارد ، اصولي به اعتقاد كه كسي ندارد مفهومي زمان آن در.ندارد
.است بيمعنا حاكميتي چنين در حضورش طبيعتا.شدهاند نفي و گذاشته پا زير كاملا اصول
ديدگاه ديدگاهمانيك صورت اين در.كرد خواهند درك زمان آن در همگان را موضوع اين منتهي
اين در كنند ، برقرار را سازوكاري بخواهند جبروزور ، با هميشه باشد قرار اگراست منفي
اين كه كنم اضافه هم رفراندوم مورد در.داشت نخواهد وجود محلي اصلاحات براي اصلا صورت
بايد مجلس نمايندگان دوسوم اساسي قانون طبق اينكه جمله ازدارد را خودش خاص لوازم عمل ،
پيش شرايطي اگر هم حاكميت از خروج با ارتباط در.دهند راي رفراندومي هر انجام براي
بهعنوان نه باشد داشته مفهوم و بوده معنادار كه كنيم حركت مجموعه يك در بايد باز بيايد
.نميپذيرند هم مردم صورت اين در شخصي ، يا گروهي ابتكار اقدام ، يك
چيست؟ اينها ميگيرد ، صورت كه اقدامات بعضي از و ميكنيد صحبت آستانه نوع يك از شما *
در چقدر ستاد كجاست؟اين ميآيد ، ميان به صحبت آن كارشكني از اخيرا كه ضداصلاحات ستاد
است؟ تاثيرگذار شما نظر مورد آستانه آمدن وجود به
بهطور خرداد 76 ، در كه است اين هم آن و افتاده كشور اين در اتفاقي يك حال هر به
اين در كه بود تصوري چنين اگر من اعتقاد به كه دادند راي ديدگاه يك به مردم ناباورانه
بعضي.نميآوردند وجود به هم را رقابت اين مجال شايد ميشود ، پيروز نوانديش جريان رقابت
.ميكنند توبه كردند كه كاري آن از كه كردند اعلام و گفتهاند را اين صراحت به آقايان از
عملا خرداد 76 از بعد چهارم و سوم ماههاي همان از ضداصلاحات ستاد بحث من اعتقاد به
آن سردرگمي و گيجي از ناشي بود ، نگرفته شكل هم اوليه ماههاي در اگر و است گرفته شكل
.بود
چيست؟ ضداصلاحات ستاد ماهيت *
رفته دست از عملا كه را مواضعي ثاني در ندهد ، اصلاحات به پيشروي اجازه اولا ميخواهد
كند حفظ كاملا هم را خودش وجودي وضعيت بتواند كه اين سوم كند ، بازسازي و بگيرد پس باز
از ندارد ، جد به مردم نظر از مشروعيت كسب به اعتقادي چون.يابد نجات جدي مخاطره از و
ژستهايش ، اما نبوده ، اخلاقي حتي اينها هم بعضا من نظر به.ميكند استفاده خودش روشهاي
حتي واقع در اما است پوپوليستي نوعي به حال هر به كه ژستهايي.است ديگري ژستهاي
ظلممابانه و قلدرمابانه حالت با بيشتر و نميدانند هم را مردم از درست و صحيح استفاده
با كه باشد متوجه بايد هم اصلاحات جريان و داد خواهد هم ادامه و داشته وجود اين پساست
خيلي كه ميكنم ميخواهدفكر فوقالعادهاي ظرافتهاي كار اين.هست روبهرو گروهي چه
.بحثنشويم اين جزئيات وارد
احزاب مطبوعات ، نخبگان ، بين "ملي وفاق" نام به مقولهاي سال 80 پاياني روزهاي در*
تعريفهاي بين اين در اما.ميشود مطرح عاليرتبه مسئولان همه از مهمتر و سياسي
شرايط نوع يك به حاضر حال در شرايط كه گونهاي بهميگيرد صورت خصوص اين در متفاوتي
ميكنيد؟ تحليل چگونه را روند.است شده غيروفاقيتبديل كاملا
عملي را آن بتوان تا است تصميم و اراده يك گرو در بحث اين كه بودم معتقد زمان آن در
.شده فراهم واقعا وفاق اجراي براي تصميم و اراده كه نبود اين تصورم هم موقع همان.كرد
به.نبودم خوشبين هيچگاه اما باشد آرام بايد فضا كاملا بودم معتقد كه وجودي با لذا
زمينه اين در حال اين با.شود ايجاد آمريكا تخاصم مقابل در وفاق آن بود قرار اينكه ويژه
به نوعي به و كردند را موضوع اين رعايت دستاندركاران از بسياري و جناحها و گروهها
تحتالشعاع احيانا و منويات پيشبرد براي اختلاف اين از نميشود كه گفتند هم ديگران
يك در نميتواند وفاق اين كه ميدانند همه اما.كرد سوءاستفاده ملي منافع دادن قرار
زمينه اين در را خود سعي همه وجود اين باباشد داشته دوام و شود مطرح كوچكي گستره
دايره همچنان و گيرد صورت مختلف گروههاي با تناقضآميز برخورد اگر اما.داشت خواهند
است ممكن شود ، حاصل سكوت است ممكننميشود حاصل وفاق عملا باشد ، محصور و محدود خودي
نشود ، برقرار اراده آن كه زماني تا معتقدمداشت نخواهد دوام اما بيايد ، پيش ملاحظاتي
در ميكنند ابراز رسمي و شفاف بهطور كه كساني تمام لااقل يا ملت همه كه ارادهاي
عملي وفاق اين نبينند ، خود چشم به را ميكنند حركت اسلامي جمهوري نظام و قانون چارچوب
اين بلكه باشيم اميدوار بايد لذا.هستيم آمده پيش مسائل اين شاهد روز هر و شد نخواهد
جدي بهطور و كنند مشاركت احساس كشور اين فكر اهل و صاحبنظران همه تا شود برقرار اراده
چنين الان من.شود عملي و پايدار وفاق اين تا شوند فراخوانده مشاركت به مختلف جاهاي در
خصوصا ميشود ، انجام دارد هم ملاحظات آن همه اينكه عليرغمنميبينم متاسفانه را چيزي
.نميكند كفايت اين اما اصلاحطلبان ، جانب از
يا رقيب سياسي گروههاي هستند ، كساني چه دقيقا "وفاق براي اراده نداشتن" مخاطب *
ديگران؟
.حاكميت نهادهاي
اطلاعات وزير دولت ، سخنگوياست آمريكا با مذاكره بحث درخصوص روز موضوعات از يكي الان*
كميسيون رئيس حال اين با.است نگرفته صورت مذاكرهاي معتقدند خارجه امور وزارت سخنگوي و
مذاكره آمريكاييها با عدهاي واقعا آيا.دارد تاكيد پنهاني مذاكرات انجام بر ملي امنيت
داشتهاند؟
بههرحال كه چرا دهد ، انجام درست و صحيح طور به را تحقيقاتش اطلاعات وزارت بگذاريد
گونه هيچ بدون بايد موضوع اين.است گرفته عهده به را موضوع اين كردن روشن مسئوليت دولت
.بيايد بيرون مناقشهاي
يا مراكز گفتوگوي از انتقاد صرفا يا است گفتوگو هرگونه انجام بر مجلس اعتراض آيا *
غيررسمي؟ افراد
اين بر اعتقادشان مجلس در برجستهاي افراد.باشيم داشته را مجلس اطلاق نميتوانيم ما
به برعكس.كند تامين را ملي منافع بتواند پنهان مذاكرات كه نيستيم شرايطي در ما كه است
كه مسائلي و مذاكره مواجهه ، هرگونه است قرار اگر پس.ميزند ضربه مليمان منافع
كنند صحبتي همديگر با خصوصا غيررسمي طور به آمريكاييها و ايرانيها شود باعث ميتواند
سر بر بحث نيست ، گروهها "سياسي رقابت" محل موضوع اين.باشد روشن و علني خيلي بايد
چون.ميبندد را راهها بلكه نميكند باز را راه تنها نه پنهاني مذاكرات.است ملي منافع
طرف هم بايد كنيم پيگيري را كار اين ملي منافع موضع و صحيح موضع از ما است قرار اگر
ميتواند را حرفهايي چه و كيست آن عقبه و روبهروست كسي چه با كه باشد متوجه مقابل
چه در و كجاست بكند ميخواهد كه را صحبتي حدود و حد كه بفهمد بايد ايراني طرف هم و بزند
است مطرح الان هم كلي بحث يك منتهي هستند ، مهم اينها لذا.كند صحبت بايد وضعيتي و شرايط
بايد كه است اساسي بحث يك اين.باشد ميتواند كي مواجهه و گفتوگو اين زمان و وقت كه
معتقد خيليها.ندارد نفعي يا دارد نفعي ما براي زمان مرور آيا كه كرد روشن مقداري
يك در و ملي چارچوب در كه مكانيزمهايي با بايد و نيست مثبت ما براي زمان مرور كه هستند
.كرد حركت و گرفت را تصميمات اين باشد ملي حاكميت نظارت با و مشخص مجموعه
ژوزف سناتور پيشنهاد از چرا پس.كرديد صحبت مجلس مانند غيررسمي نهادهاي مذاكره از شما *
به حاضر باشند ، حاضر ايرانيها كه جايي هر در بود گفته كه گذشته سال اواخر در بايدن
نكرديد؟ استقبال هستيم ، مذاكره
موضوعات چون ما تصميمگيري مراجع واقع در.هستيم مشكل دچار درتصميمگيري ما متاسفانه
آن دنبال به و دارد وجود تابوهايي اينكه خاطر به يا و نميكنند نگاه درازمدت در را
دچار درازمدت تصميمگيريهاي مادر ميآيد ، وجود به تصميمگيري حيطههاي در حريمهايي
براي كه است حالي در اين.ميدهيم نشان مختلف واكنشهاي مختلف ، شرايط تحت و هستيم مشكل
موضوع اين به متاسفانه كه شويم متمسك ثابت عوامل به كه مجبوريم استراتژيك تصميمگيري يك
شرايط كه آن از قبل حتي يا "بايدن" پيشنهاد خصوص در ميبينيم لذا و ميكنيم توجه كمتر
قبيل اين از مسائلي و آلبرايت صحبتهاي يا و كلينتون رفتار نوع نظير بود ، بهتر مراتب به
فراهم برايمان خوب و بهينه تصميمگيري امكان توهمآلود هواي و حال در ميآيد پيش كه
توجه استراتژيك مسائل به اينكه از بيش ما گفت ميشود هم بايدن با ارتباط در.نميشود
.كنيم تحليل خوب را موضوع اين كه نتوانستيم و كرديم توجه گذرا مسائل به كنيم
ديدگاه
چيست آخر حرف
توسط ششم مجلس كه متفقاند قول اين بر تقريبا اسلامي ، شوراي مجلس درون اصلاحطلبان
در.است نمانده حركتاش توان پربسته مرغي همچون و شده بسته پا و دست نظارتي اهرمهاي
دستور از پيش نطقهاي در نمايندگان كه شد بلندگويي به تبديل ملت خانه شرايطي چنين
خاصيت اينك ;ميرسانند حكومتيان ديگر گوش به و ميكند بازخواني را خود ديدگاههاي
حرفهاي به نمايندگان كه جايي تا شده تضعيف محاكمه و تهديد و احضار با نيز مجلس تريبوني
فلان بايد" كه ميگويند عمومي افكار به قانونگذار فرد يك موضع از و ميكنند بسنده كلي
تصور مجلسي براي ميتوان را آيندهاي چه شرايطي چنين در راستي به "كرد تصويب را قانون
از يكي "نعيميپور محمد".است امور راس در اسلامي جمهوري بنيانگذار قول به كه كرد
مولفههاي تمام اگر كه ميكند عنوان همشهري با گفتوگويي در نيز مجلس اصلاحطلب اعضاي
تنفس و تحرك براي محلي واقع در و شوند خارج صحنه از اصلاحات ضد جريان توسط [اصلاحي]
اين حاكميت" كه گفت ميشود طبيعي بهطور نماند باقي چارچوب اين در اصلاحطلبان
اعتقاد كه كسي ندارد مفهومي زمان آن در.ندارد قبول اصولي و كلي طور به را "چارچوبها
.شدهاند نفي و شده گذاشته زيرپا كاملا اصول آن كه كند كار شرايطي در دارد اصولي به
نفر تمام 290 براي كه مجلس اصلاحي مولفههاي تمام راستي به آيا كه است اينجا اصلي پرسش
نشده پرتاب صحنه خارج به اصلاحات ضد جريان توسط باشد بهرهبرداري و حصول قابل نماينده
كلي چارچوب مشغولاند مجلس با خستهكننده و فرسايشي جنگي به كه نهادهايي تمام آيا است؟
دارند؟ قبول را مجلس فعلي بافت و
چرا و ميبرد بالا را مجلس اصلاحي ظرفيت كه است مولفه و توان كدام آن است آري پاسخ اگر
آيا است منفي جواب اگر و.نميشود استفاده آن از مجلس عمر از مانده باقي سال اين 2 در
داشتند؟ را مردم نان دغدغه كه وانهاد ديگران دست به را مجلس و زد را آخر حرف نيست بهتر
چيست؟ مجلسيان آخر حرف راستي به
فراكسيون
مجلس كرد نمايندگان مجمع
ماه شهريور هفتم در نخستينبار براي اسلامي شوراي مجلس كرد نمايندگان مجمع فراكسيون
شيعه نمايندگان عضويت با فراكسيون اين هسته.شد تشكيل ملت خانه دوره ششمين در سال 1379
اعضاي تعداد پارلماني محافل برخي.گرفت شكل خراسان شمال و كشور غرب كردنشين مناطق سني و
اين ثابت و رسمي اعضاي كه هرچند ميكنند عنوان مجلس نماينده را 27 فراكسيون اين
عبدالله حسيني ، مسعود سيد جلاليزاده ، جلال ادب ، بهاءالدين شامل نفر فراكسيون ، 10
، حاصل(مهاباد نماينده) بهمنش رحمان ،(كردستان استان نمايندگان) محمدرضايي محمد سهرابي ،
مصطفي ،(اسكو آذرشهر ، تبريز ، نماينده) اعلمي اكبر ،(پيرانشهر و سردشت نماينده) داسه
البته.ميباشد (اروميه نماينده) فتاحپور كريم و (جوانرود و پاوه مردم نماينده) محمدي
حضور فراكسيون اين اوليه جلسات در نيز ايلام و كرمانشاه استان نمايندگان از تعدادي
حاصل حال عين در اما ميشود اداره شورايي صورت به فراكسيون كه ميشود گفتهداشتهاند
از پس است قرار و رسيده پايان به وي دبيري مدت هماكنون كه است فراكسيون اين دبير داسه
.شود انتخاب آن جديد دبير و انجام فراكسيون اين انتخابات مجلس ، تعطيلات
اقتصادي ، سياسي ، حوزههاي در كشور "اكراد" منطقهاي و ملي مطالبات و حقوق پيگيري
اصلي هدف سني و شيعه كردنشين مناطق در فرهنگي _ مذهبي مشكلات حل فرهنگي ، و اجتماعي
كرد نمايندگان فراكسيون توسط شده انجام اقدامات جمله از.است بوده فراكسيون اين تشكيل
عدم خصوص در مجلس علني صحن در تذكر دادن و رئيسجمهور به نامهاي ارسال به ميتوان مجلس
در.كرد اشاره مادري زبان به تحصيل و آموزش حق بر مبني اساسي قانون و 19 اصول 15 اجراي
اساسي قانون اصل 15 اجراي عدم علت خصوص در پرورش و آموزش وزير از پرسشي نيز گذشته ماه
در تسنن اهل افراد بهكارگيري خصوص در همچنين گذشته ماههاي در.گرفت صورت مجلس در
عضو نمايندگان.گرفت صورت خرازي كمال از سوالي نيز آن زيربط مجموعه و خارجه امور وزارت
امنيت حفظ و وحدت تحكيم با فراكسيون اين كه اميدوارند مجلس كرد نمايندگان مجمع فراكسيون
.نمايد تشويق و ترغيب سنت اهل و كرد قوميت مطالبات و حقوق احقاق به را نظام مسئولان ملي ،
جهان پارلمان
هند مجلس دو در نفر ميليون نمايندگان 970
بيش مربع ، كيلومتر هزار و 287 ميليون بر 3 بالغ مساحتي با هندوستان پرجمعيت و وسيع كشور
مسيحي ، 8/1 درصد مسلمان ، 3/2 درصد هندو ، 12 آن درصد كه 80 دارد جمعيت نفر ميليون از 970
زبان ;ميدهند تشكيل ديگر اديان پيروان و يهوديان را بقيه و هستند بودايي و سيك درصد
ميلادي تا 1947 سال 1764 از هند.ميباشد كشور اين رسمي زبان عنوان به نيز هندي
سال 1950 ژانويه در 26.يافت دست استقلال به سال 1947 در سرانجام كه بود انگليس مستعمره
.شد گذاشته اجرا به كشور اين اساسي قانون آن متعاقب و اعلام هند جمهوري ميلادي
شيوه) پارلماني شكل به كه ميباشد تابعه منطقه و 7 ايالت شامل 25 فدرال كشوري هندوستان
وي تصدي مدت كه ميباشد وزير نخست دست در قدرت كه طوري به ميگردد ، اداره (مينستر وينست
انتخاباتي شوراي سوي از وي انتخاب كه - كشور اين در جمهوري رئيس.است سال سمت 5 اين در
.است سال نيز 5 آن مدت و ميرود شمار به تشريفاتي مسئوليتي _ ميگيرد صورت
مقننه قوه تركيب
راجياسابا به موسوم ايالات شوراي مجلس دو و جمهوري رياست از متشكل هندوستان مقننه قوه
نشست جمهور رئيس درخواست به است ممكن خاص موارد درميباشد لوكسابا مردم مجلس و
.شود برگزار مجلس دو بين مشتركي
(راجياسابا) ايالات شوراي - الف
اعضاي از نفر دارد120 عضو از 250 كمتر راجياسابا ايالات شوراي هند ، اساسي قانون طبق
تابعه مناطق و ايالات نماينده آنها بقيه و ميشوند انتخاب جمهور رئيس جانب از مجلس اين
مجامع منتخب اعضاي سوي از و بوده غيرمستقيم مجلس اين نمايندگان انتخاب.ميباشند
.ميشوند بازنشسته سال دو هر پايان در اعضا سوم يك.ميگردند انتخاب ايالات قانونگذاري
همچنين.باشد نداشته پارلماني وقفه گاه هيچ هند ايالات مجلس تا است شده باعث شيوه اين
رياست هند جمهور رئيس معاون.ميباشد انحلال غيرقابل فدرال اساسي قانون طبق مجلس اين
نميباشد مجلس منتخب يا منتخب عضو مجلس اين رئيس بنابراين دارد عهده به را راجياسابا
آن "لوكسابا" خلق مجلس در نمايندگان اكثريت كه قطعنامهاي موجب به راجياسابا مجلس رئيس
.ميگردد عزل باشند ، پذيرفته را
تصميمگيري جلسه در حاضر اعضاي آراي مطلق اكثريت با راجياسابا در مطروحه مسائل تمامي
آراي تعداد كه مواردي در مگر كند ، شركت رايگيري در نميتواند مجلس رئيس فقط ميشود ،
اعمال خود راي با ميتواند وي كه است مواردي چنين در صرفا و باشد مساوي مخالف و موافق
اين اعضاي كل دهم يك حضور با راجياسابا ، جلسات برگزاري جهت لازم نصاب حد.نمايد نفوذ
گذاشتن مسكوت يا تعويق اختيار مجلس رياست لازم ، نصاب حد احراز عدم صورت در ;است مجلس
.دارد را جلسه
راجياسابا اختيارات و وظايف
مالي قوانين وضع استثناي به موارد كليه در ميتواند راجياسابا:قانونگذاري اختيارات*
مجلس در و تصويب پارلمان مجالس از يكي در لايحهاي كه مادامي.نمايد همكاري لوكسابا با
پيدا مشترك نشست يك در را مجلس دو اعضاي فراخواني اختيار جمهوري رئيس نگردد ، تصويب
قابل مجلس دو هر اعضاي مطلق اكثريت آراي با شده داده عودت لايحه صورت اين در كه ميكند
.است تصويب
ميباشد ، مسئول لوكسابا برابر در وزيران شوراي كه جايي آن از:مجريه قوه بر تاثير*
اين معهذا ميباشد ، اندكتر مجريه قوه بر لوكسابا با قياس در راجياسابا تاثير لذا
فرصت باشد ، آن منشاء ميتواند خود كه لوايحي يا لوكسابا لوايح تصويب طريق از مجلس
.ميكند پيدا را مجريه قوه بر تاثير
جهت.ميكند شركت اساسي قانون اصلاحيه تصويب در راجياسابا:اساسي قانون اصلاح اختيار*
پيشنهاد منشاء.ميباشد نياز مورد مجلس دو هر اكثريت موافق نظر طرحي چنين تصويب
تشكيل مشتركي نشست مجلس ، دو نظر اتفاق عدم صورت در و باشد مجلس دو از يك هر ميتواند
.ميشود
راجياسابا كميتههاي
ساختاري مورد چند در جز (نمايندگان) لوكسابا و (سنا) راجياسابا مجلس دو هر كميتههاي
محاسبات كميته - مالي2 ارزيابي كميته - از1 عبارتند كميتهها اين.مشابهدارند
تكنولوژي و علوم كميته - اورزي5__كش كميته - عمومي4 مسئوليتهاي كميته - عمومي3
ويژه حقوق به مربوط كميته - دادخواستها8 كميته - جنگلداري7 و زيست محيط كميته - 6
بررسي كميته - فرعي11 قوانين كميته - دولتي10 تعهدات به مربوط كميته - 9
غيبت كميته - احكام14 كميته - مجلس13 امور مي كميته - قطعنامهها12 و لوايح
مربو كميته - اجتماعي16 طبقات و قبايل رفاه به مربوط كميته - مجلس15 اعضاي
انتفاعي سازمانهاي مورد در مشترك كميته - نمايندگان17 تسهيلات و تداركات
.پارلمان اعضاي مقرري و حقوق مورد در مشترك كميته - كتابخانه19 كميته - 18
|