كيست عراق كرزاي
بارزاني مسعود طالباني ، جلال چلبي ، احمد:پايين به بالا از بهترتيب صدام رقيبان
يك و عراق دولت مخالف گروههاي ميان در نفوذ با سياستمداران از چلبي احمد:بينالملل گروه
.دارد عهده بر را صدام ، مخالف گروههاي از يكي عراق ملي كنگره رياست.است ساله بانكدار 57
از بسياري.دارد قرار شهر همين در نيز وي گروه اصلي دفتر و است لندن در چلبي اقامت محل
جانشيني براي شانس بيشترين داراي الخزرجي نزار ژنرال كنار در چلبي احمد دارند اعتقاد ناظران ،
.ميدانستند صدام قطعي تقريبا جانشين را الخزرجي نزار برخي كه بود مدتي البته.هستند صدام
مقايسه در او اما.برگزيدهاند الخزرجي براي را سمتي چنين شخصا خود آمريكاييها كه بود شايع
.ميسازد دشوار برايش حدودي تا را صدام جانشيني سوي به حركت كه است ضعفي نقاط داراي چلبي با
رياست دوران در و داشته عهده بر را عراق ارتش كل ستاد فرماندهي گذشته در الخزرجي نزار ژنرال
دوران به مربوط جنايت مهمترين.است داده انجام را متعددي جنايات عراق ارتش ستاد ، اين بر
كشور قضايي دستگاه حتي.دانست حلبچه شيميايي بمباران بتوان شايد را عراق ارتش بر وي رياست
.داد انجام زمينه اين در او عليه را تحقيقاتي پيش مدتي وي ، مخفيانه تقريبا سكونت محل دانمارك ،
شيميايي بمباران فرمان كه كرده اعلام _ اشپيگل مجله با مصاحبه در جمله از _ بارها وي اگرچه
اتخاذ دارند عضويت فرزندانش از يكي و صدام آن در كه عراق ملي امنيت عالي شوراي توسط حلبچه
موضوع اين است ، نداشته فرمان اجراي جز چارهاي دهد انجام كاري بتواند آنكه بدون او گرديده ،
خزرجي ژنرال.نمايند فراموش جنايت اين زمان در ارتش راس در را وي حضور كردها كه نميشود باعث
بسياري نظر از همچنان ولي داشته ، اكراد حمايت جلب در موفقي نسبتا تلاشهاي اخير ماههاي طي
هم كويت به حمله حتي و ايران عليه جنگ هنگام در اوميگردد تلقي نامطلوب شخصيتي آنان از
ايران ، نظير همسايگاني نزد وي از را تيرهاي سوابق موضوع اين كه داشت عهده بر را ارتش رياست
نفرت بالطبع و عراق جنوب شيعيان كشتار.مينمايد ايجاد فارس خليج حوزه كشورهاي ساير و كويت
ناظران از برخي تا ميگردد موجب موضوعي چنين.افزود فوق موارد به بايد هم را خزرجي از آنها
قوي بسيار صدام رژيم جاي به ميانهرو نظاميان حضور شايعه آنكه وجود با باشند داشته اعتقاد
قديمي مخالفان از يكي مرد اين.شد قائل قابلتوجهي شانس چلبي احمد براي بايد همچنان اما است ،
تلقي يافته پايان را خويش وظيفه صدام سرنگوني با كه دارد تاكيد او چه اگر.ميشود محسوب صدام
و آمده دنيا به بغداد در چلبي.نمود تلقي سياسي ژست يك تنها را ادعا اين ميتوان اما ميكند ،
وي رقيب حاضر حال در كه نظامياني از بسياري برخلاف وي سياسي سوابق.است خوانده درس آمريكا در
گناهكار كه نداشته رژيم در سمتي صدام دوران در اواست پاك زيادي حدود تا ميشوند محسوب
را عراق ملي كنگره بانكدار ، يك مقام در شغلياش موفقيتهاي از پس و سال 1992 در.شود شناخته
خود تا 1996 سالهاي 1992 بين.نمود تاسيس عراق اپوزيسيون افكار تبادل براي محلي عنوان به
اشپيگل آلماني مجله خبرنگار.دهد گسترش را اپوزيسيون جناح تا داشت سكونت عراق شمال در شخصا
خبرنگار كوليك ، هولگر.داد انجام را گفتوگويي او با و رفت لندن در وي اقامت محل به اخيرا
وي از اطلاعاتي عراق به حمله طرحهاي ابعاد يعني روز مهم موضوع پيرامون كوشيد اگرچه اشپيگل ،
مصاحبهاش طي او.نمود اكتفا خويش شخصي موضعگيريهاي ارائه به عمدتا او اما آورد ، دست به
.فراخواند عراق در دموكراسي ايجاد و صدام عليه نظامي اقدام به را همگان
* * *
اخيرا.ميباشد وي جمهوري رياست دوران اهداف جزو صدام سرنگوني كه كرده تاكيد بوش جورج
*
حمله مورد طرف سه از عراق آن براساس كه نمود اعلام را استراتژيك طرحي "تايمز نيويورك" نشريه
تا طرح اين.ميشود استفاده هوايي و زميني نيروهاي از گسترده صورتي به آن طي و ميگيرد قرار
است؟ جدي حد چه
طرح ايناست نشده تاييد سياسي و نظامي رهبران توسط هنوز و است عملياتي الگوي يك تنها اين
.ميباشد ارتش افسران كار حاصل
آمريكاييها سوي از جنگ در كه شده رانده سخن نظامي نيروي هزار تا 300 از 200 مذكور طرح در
*
.باشد داشته همراه به بالايي نظامي ريسك ميتواند كاري چنين.شد خواهند گرفته كار به
را عراقي ميليون نيم مرگ مسئوليت وي.است آن به حمله ريسك از بيشتر صدام به نكردن حمله ريسك
.آمد فائق صدام بر ميتوان سريعتر شود ، گرفته كار به بيشتري نيروي چقدر هر.دارد عهده بر
.ميداند هم بوش را موضوع اين
عراق در دولت مخالف نيروي ميگيرند؟ عهده بر متحده ايالات سربازان خود را كار از حد چه
*
هستند؟ قوي چقدر
متحده ايالات خود توسط ميگيرند ، عهده بر آمريكايي سربازان را كار از چقدر كه را موضوع اين
.دهند انجام زيادي بسيار كارهاي ميتوانند هم عراق در اپوزيسيون نيروهاي اما.ميشود مشخص
با همزمان.باشد داشته زيادي نقش ميتواند شهرها درون درگيريهاي در خصوص به اپوزيسيون
ميتواند اپوزيسيون آمريكا ، توسط صدام ارتش زرهي نيروي و تانكها سنگين ، سلاحهاي نابودي
تنهايي به ميتواند است ، مخالف صدام با كه عراق ارتش از قسمتهايي البته.كند آزاد را شهرها
.دهد انجام زيادي كارهاي
دارند؟ اختيار در سلاح عراق دولت مخالفان آيا
*
.دارند نياز تمرين و حمايت به آنها اما بجنگند ، قادرند حاضر حال در نفر هزاران
بگيرند؟ را وي جاي حاضرند جديد صدام تعداد چه صدام؟ كشتن چيست؟ شما هدف
*
منتشر و شده روشن او جنگي جنايات بايد زيرا.شود محاكمه و شده دستگير وي ميدهم ترجيح من
كه هستند ديگري كوچك گروه.گردند محاكمه بايد وي طرفداران از هم ديگر نفر دوازده البته.شوند
.بود نخواهد كار در دستهجمعي بازداشتهاي البته.گيرد قرار بررسي مورد بايد نيز آنها عملكرد
افغانستان در كه آنچه نظير جديد كرزاي حامد يك آيا گردد؟ حسين صدام جانشين است قرار كسي چه
*
ميشود؟ صدام جانشين بود ،
عراق در اما.گرديد انتخاب بن كنفرانس در آنكه تا.بود ناشناخته تقريبا شخصيتي كرزاي حامد
دولت يك داريم نياز آن به عراق در ما كه آنچه.نيست درستي كار كرزاي شيوه به فردي انتخاب
فدرالي ساختارهاي داراي كشور بايدكند بدل دموكراتيك جامعهاي به را كشور كه است ائتلافي
.گيرند قرار توجه مورد آن ، در مردم گروههاي تمامي و گردد
كه نميكنيد فكر آيا.داشتهاند توجه صدام يعني محوري شخصيت يك به نسبت سالها عراق مردم
*
باشند؟ داشته محور فرد سيستم يك مجددا ميخواهند آنها
فارس خليج منطقه در آمريكا پايگاههاي
تمركز ديكتاتور فرانكوي ژنرال محور حول طولاني سالهاي اسپانيا داريد؟ نظري چنين شما واقعا
علت.شد طي و گرديد آغاز دموكراسي به گذار روند مشكل بدون و سرعت به آن از پس اما.بود يافته
ساير تجربيات از توانست اسپانيا اين بر علاوه.ميخواستند را چيزي چنين مردم كه بود آن
.ببرد سود دموكراسي زمينه در كشورها
ندارد ديكتاتور يك به تمايلي كسي نيز عراق در.ميخواهند را چيزي چنين هم ، عراق مردم اكثريت
چنين براي اما.باشند ترس بدون زندگي و تصميمگيريها در مشاركت حق داراي ميخواهند مردم و
.داريم نياز آلمان و اروپاييها جمله از ديگران كمك به ما كاري
نيست؟ چنين.آورد دست به را اروپاييها نظامي حمايت ميتوان سختي به احتمالا اما
*
شروع براي كمك:داريم نياز اروپاييها جانب از هم ديگري كمكهاي به ما اما.ميدانيم را اين
دولتي ، قانونمداري دموكراتيك ، موسسات ايجاد به كمك ديگر عبارت به ;دموكراسي ايجاد و دوباره
در بعث حزب.دارد را ديكتاتوري دو بر غلبه تجربه آلمان.مالي سيستم و اقتصاد آموزشي ، سيستم
.است آلمان در نازي حزب الگوي مطابق عراق
داريد؟ آلمان دولت با تماسهايي آيا *
آلمان خارجه وزارت در ملاقاتي وعده بار اولين براي ژوئيه اواخر عراق ملي كنگره رهبران
زيادي كارهاي ميخواهند اروپاييها ميكنم احساس.است بزرگ اميدواري و گام يك اين.دارند
.دهند انجام ما مردم براي
با و بدهد را تسليحاتي بازرسان ورود اجازه يكباره به صدام است ممكن ميكنيد فكر آيا
*
شود؟ عراق به حمله مانع سازشكاريهايي
.ميماند باقي گرگ همان اما بخورد علف است ممكن گرگهستيم آشنا سناريو اين با ما همه
گيرد؟ صورت متعددي تروريستي حملات نميكنيد فكر عراق به حمله صورت در
*
نظامي اقدامات و دارد وجود حال هر در تروريسم.نيست نظامي حملات و فعاليتها نتيجه تروريسم
حاجي به كه سوءقصدي وجود با.بيندازيد افغانستان به نگاهي.كند متوقف را آن ميتواند حتي
.ميشد تصور كه بود چيزي آن از كمتر بسيار گرفته صورت حملات گرفت ، صورت عبدالقدير
داشتهاند؟ تماسهايي صدام و القاعده ميكنيد فكر
*
و مالي كمكهاي.ساختهاند مطمئن موضوع اين از را ما شدهاند جدا صدام حكومت از كه كساني
اردوگاه يك ،*سلمانپاك در.است گرديده ارائه صدام جانب از القاعده مبارزان به آموزشياي
.است گرفته صورت هم هواپيما ربودن تمرينهاي گرفته ، قرار بغداد جنوب كيلومتري در 30 كه آموزشي
در گرفته قرار استفاده مورد هواپيماهاي وجود ماهوارهها و دارد وجود هم هنوز اردوگاه اين
.دادهاند نشان را تمرينها
است؟ شده گرفته سپتامبر يازده حوادث از لازم درسهاي تمامي ميكنيد فكر آيا
*
زيادي تحقيقات هم عربستان مورد در.هستند نامشخص هنوز القاعده مالي منابع.نه زيادي حدود تا
واقعه هواپيماهاي ربودن دستاندركاران و خلبانان از توجهي قابل تعداد.است نگرفته صورت
صورت كشور اين مورد در بيشتري تحقيقات بايد لذا.داشتهاند عربستاني اصليت سپتامبر يازده
قرار مالي حمايت مورد اروپا در اصولگرايان مراكز از شبكهاي عربستان خاك داخل از.ميگرفت
و تروريسم آن دنبال به و ميآورد فراهم را افراطيگري رشد زمينه چيزي چنين.ميگيرد
دولتهاي.هستند فقير معمولا اروپا در اسلامگرا جوامع.ميشوند ظاهر تروريستي فعاليتهاي
روحانيون ايننمايند فعاليت آنها در روشنگر روحانيوني تا كنند حمايت آنها از بايد اروپايي
اسلام ، از گشادهرو و جديد چهرهاي و كنند تبليغ را مسالمتآميز همزيستي و همگرايي ميتوانند
.دهند ارائه
به ميكنيد سعي داريد؟ خود آينده براي شخصا برنامههايي چه عراق در حكومت تغيير از پس
*
برسيد؟ وزارت يا و جمهوري رياست سمت
.ميرسد انجام به صدام سقوط با من وظيفه
حملهاي نقشه دفتركارش ميز روي هنوز كه است گفته بوش شود؟ آغاز زماني چه است قرار حمله
*
هست؟ نقشهاي چنين ديگران ميز روي آيا.ندارد وجود
سوالات زيرااست گمان و حدس اينها تمامي اما ;آينده سال اوايل يا جاري سال آخر ميشود گفته
سرباز هزار دهها البته.ميگيرد صورت حمله آن از بعد و برسند خود پاسخهاي به بايد زيادي
حال در مدام آنها تعداد اخيرا ما اطلاعات بنابر و شدهاند مستقر كويت در حالا از آمريكايي
.ميباشد افزايش
:پينوشت
پاك سلمان اردوگاه به بود ، داده انجام اشپيگل با كه مصاحبهاي طي نيز الخزرجي نزار ژنرال *
از پس چه و عراق ارتش فرماندهي ستاد بر وي رياست زمان در چه داشت تاكيد او.بود كرده اشاره
.است بوده مشكوك و سري فعاليتهاي انجام محل اردوگاه اين آن
فتاحزاده عباس:مترجم اشپيگل ، :منبع
سياسي ديدگاه
دموكراتيك رژيمهاي و آمريكا
دهشيار حسين دكتر
اهداف به دادن عينيت و خارجي سياست صحنه در مطلوب الگوهاي پيادهسازي و روشها تعيين
شكل انزوا در بينالملل نظام كماهميت كشورهاي حتي مطرح كشورهاي با رابطه در تصميمگيرندگان
طبيعت.مييابد قوام و شكل جهاني حاكم فضاي و بينالمللي تعاملات ماهيت بطن در بلكه نميگيرد
از قبل تا غرب مدار از خارج كشورهاي مورد در آمريكا خارجي سياست رابطه در اهداف شكلگيري
دوران در بعدها كه پاتريك كرك جين خانم هفتاد دهه در.بود عيان و مشهود كمونيسم اضمحلال
مقالهاي در رسيد ، ملل سازمان در آمريكا نمايندگي هيات رياست به ريگان رونالد جمهوري رياست
با تضادي لاتين آمريكاي در ديكتاتوري رژيمهاي از آمريكا حمايت كه كرد اعلام بحثبرانگيز
بطن از غيرغربي كشورهاي در دموكراسي به رسيدن مسير كه چرا ندارد دموكراتيك چارچوبهاي
نهادهاي و ضروري زيربناهاي فقدان جهت به كشورها اين.است راستي دست ديكتاتوري حكومتهاي
اين بستر در تا كنند تجربه را ديكتاتوري بايد دموكراسي تداوم و گرفتن شكل براي بنيادي
از ميشود انجام رژيم نظارت با كه تدريجي فرايند اين.بگيرند شكل دموكراسي الزامات ديكتاتوري
گروههاي نميگذارند ، راستي دست رژيمهاي كه چرا ميكند تضمين را دموكراسي به رسيدن سو ، يك
از و كنند نابود را دموكراسي و نمايند قبضه را قدرت و كرده سوءاستفاده فرايند اين از چپگرا
.ميشود ديكتاتوري رژيمهاي رفتن بين از به منجر نهايت در فرايند اين بودن تدريجي ديگر ، سوي
از دفاع براي سرد جنگ دوران در آمريكا توجيه ديكتاتوري حاكميت بطن از دموكراسي زايش تز
تئوريسينهاي.بود چپي دست ديكتاتوري رژيمهاي با مخالفت و راستي دست ديكتاتوري رژيمهاي
دموكراسي بذر خود حيات روند در نهايتا راستي ، دست ديكتاتوري كه بودند باور اين بر آمريكايي
رژيمها اين كه چند هر و است دموكراسي از دفاع مفهوم به آنها از حمايت پس ميگستراند ، را
ساختارهاي و دموكراسي به رسيدن براي كه است هزينهاي اين اما هستند بيعدالتي بر مبتني
چپگرا ديكتاتورهاي كه بود اين بر اينان اعتقاد.پرداخت بايد كشورها اين در مناسب فرهنگي
نتيجه در و ميسازند غيرممكن را آن و ميپوشانند را دموكراسي به دستيابي روزنههاي تمامي
دگرگوني جهت به امروزه.است دموكراسي به رسيدن راه تنها ديكتاتوريها اين با خصمانه مقابله
اين بر كشور اين در سياسي قطب دو هر از آمريكايي تئوريسينهاي بينالمللي نظام ماهيت در
كه چرا دهد ترجيح ديكتاتوري گرايشهاي بر را دموكراتيك روندهاي بايد آمريكا كه هستند اعتقاد
.ميشود تامين بهتر آمريكا منافع ترتيب ، اين به
چپ دستيابي از ترس جهت به راستي دست ديكتاتوري رژيمهاي از حمايت گذشته دهههاي در اگر
فرايند از دفاع كه دارد وجود اجماع اين امروزه بود ، منافع تامين مفهوم به قدرت به ماركسيست
سلطهگرايانه نيازهاي و استثمارگرايانه منافع تامين راه كمهزينهترين كردن ، دموكراتيزه
به بستگي سو يك از غيرغربي كشورهاي در دموكراتيك روند از حمايت ضعف و شدت البته.است آمريكا
چرا اينكه.دارد آمريكا حكومت رابطه به بستگي ديگر سويي از و حكومت و مردم رابطه ماهيت
به جهتدهنده الزامات كه نيست جهت اين به ميداند مطلوب را دموكراسي توسعه آمريكا امروزه
بهعنوان ماركسيست چپ كه است واقعيت اين از برخاسته بلكه گشتهاند انساني آمريكا خارجي سياست
فرايند تشديد كه ندارند اين از هراسي ديگر آمريكا رهبران.است رفته بين از گزينه يك
به كه سازد چپ نصيب را فرصت اين است ممكن خواهانه آزادي حركات از حمايت و كردن دموكراتيزه
سياستمداران نظر مطلوب دموكراتيك ، توسعه تز از حمايت كه است شده سبب همين برسد ، قدرت
آمريكاست رهبران مطلوبتر دموكراتيك رژيمهاي برپايي و دموكراسي رونق.بگيرد قرار آمريكايي
در اينكه دوم ميكند ، مواجه آمريكا اهداف تحقق براي كمتر هزينههاي رابا آنان اولا كه چرا
تضميني سوم و دارد دنبال به را سياسي قدرت حفظ تداوم نتيجه در و راي آنان براي آمريكا داخل
رژيمهاي با رابطه در سويي از.جهاني صحنه در آمريكا تفوق و سلطه بلندمدت تداوم به است
رژيم عملكرد در را نهايي تاثير مردم اينكه جهت به آمريكا كه است آشكار كاملا دموكراتيك
منابع استثمار به نتواند آمريكا ميشود سبب همين و كند توجه آنان خواست به كاملا بايد دارند
نيست اين مهم اما.است آمريكا بهرهوري كاهش مفهوم به همين و بپردازد آنان رهبران انقياد و
و سرمايهداري تفوق جهت به كه است اين دارد اهميت آنچه بلكه ميآيد وجود به بهره كاهش كه
مقايسه مقام در دموكراتيك رژيمهاي با تعامل از كمتري بهره آمريكا ليبراليسم ، مفاهيم مشروعيت
ديكتاتوري رژيمهاي.بود خواهد طولاني بهرهوري اين زيرا برد ، خواهد ديكتاتوري رژيمهاي با
به و بود خواهد كوتاه آن مدت اما كنند تامين را آمريكا منافع وسيعتر گونهاي به است ممكن
سقوط دموكراتيك رژيمهاي.بود خواهد فراوان آمريكا براي آنان سقوط هزينه رژيم ، شكنندگي جهت
و كند تقبل نيست مجبور را هزينهاي آمريكا و كرد نخواهند تجربه خشونتبار گونهاي به را
رژيمهاي.ميسازد ممكن طولانيتري مدت براي اما كمتر ميزان به هرچند را بهرهبرداري
و قواعد سري يك اساس بر كنند ، حركت بايد مردم خواست به توجه با اينكه جهت به دموكراتيك
كه راهكاري ميسازد ، پيشبيني قابل را آنان سياست روشي چنين و ميكنند اقدام مشخص چارچوبهاي
رابطه در را خود سياستهاي كمهزينهتر ، و عقلانيتر كه ميسازد قادر را آمريكايي دولتمردان
از خارج كشورهاي در دموكراتيك رژيمهاي و دموكراسي اشاعه از آمريكا حمايت.دهند شكل آنان با
اين و ميكند فراهم مشروع گونهاي به و بلندمدت در را آمريكا منافع چون است ، الزامي غرب جهان
در.داشت خواهند غلبه آمريكايي ساختارهاي و معيارها مفاهيم ، ارزشها ، اينكه به است تضميني
بلكه نيست بهرهبرداري ميزان آمريكا براي زيان و سود معيار ايدئولوژيك ، نزاع از فارغ جهان
به تضميني غيردموكراتيك رژيم يك با مخالفت و دموكراسي اشاعه ميرسد بهنظر و است آن تداوم
.بود خواهد جهاني صحنه در آمريكا تفوق تداوم
اثباتنشده اتهام
رئيسجمهور ديكتاتوري يا آمريكايي دموكراسي
هدايتي امير:ترجمه
بيهيچ او كه است اين حقيقت است آن قضايي عبداللهالمهاجربحث پرونده بخش نگرانكنندهترين
است شده نظاميسپرده زندان هم آن زندان به محكمهپسندي سند و مدرك
كرد استفاده "كثيف بمب" ساخت براي آن از ميتوان كه محفظهاي
_ ميخواند المهاجر عبدالله را خود كه _ پاديلا خوزه نام به آمريكايي شهروند يك پيش چندي
.شد سپرده جنوبي كاروليناي در نظامي زنداني به نامحدودي مدت براي بوش رئيسجمهور فرمان به بنا
اجرايي دستگاه فائقه قدرت نمايش معناي به چيز هر از پيش بوش ، سوي از فرماني چنين يك صدور
.است آمريكايي شهروندان دموكراتيك حقوق به مهلك ضربهاي آوردن وارد حكم در و متحده ايالات
نظامي زندان به حالي در است ، پورتوريكويي خانواده يك زاده و نيويورك متولد كه المهاجر
كوچكترين ارائه بدون و نشناخته رسميت به را وي قضايي اوليه حقوق حتي دولت كه شد انداخته
كرده صادر را وي نامحدود نظامي حبس حكم رئيسجمهور ، فرمان به بنا صرفا و محكمهپسندي دليل
.است
اشكرافت جانشد منتشر متحده ايالات در قضايي معمول عرف برخلاف المهاجر دستگيري خبر حتي
امنيتي مقامات با خود ديدار جريان در و جاري سال ژوئن دهم در متحده ايالات دادگستري وزير
يك و برداشته مهم گامي تروريسم با مبارزه راستاي در كشورش كه كرد اعلام مسكو در روسيه
سازد ، منفجر متحده ايالات در را آن اتمي بمب يك ساخت از پس داشته قصد كه را مشهور تروريست
در المهاجر.نيست استوار منطقياي اساس و پايه هيچ بر اشكرافت گفتههاياست كرده دستگير
به آسيا جنوب و خاورميانه اروپا ، به طولانيمدت سفر يك از كه حالي در و پيش هفته پنج حدود
مدرك هيچ امنيتي دستگاههاي و است شده دستگير شيكاگو در اوهاره فرودگاه در بازميگشت آمريكا
ازدواج وجود با حتي آنها.نياوردهاند دست به هستهاي بمب با وي ارتباط خصوص در معتبري
دال مدركي نتوانستهاند اسلام دين به وي آوردن روي و پيش سال چند در مصري دختر يك با المهاجر
از حاكي كه مدركي به برسد چه بياورند ، دست به بنلادن و القاعده گروه از او طرفداري بر
ادعاهاي است ، شده وارد المهاجر به تاكنون كه اتهاماتي تمامي.باشد گروه اين با وي همكاري
رسانههاي و شده ابراز بوش كابينه اعضاي ديگر و اشكرافت سوي از كه است نشدهاي اثبات
.كردهاند بوق در را آن دليلي و مدرك بيهيچ آمريكايي
با داشته قصد وي كه شده مدعي مهاجر ، عليه جوسازي پيشقراول بهعنوان آمريكا دادگستري وزير
جان و كند برپا بزرگ انفجاري بوده راديواكتيو مقداري حاوي كه متعارفي منفجره مواد از استفاده
اظهارنظر يك طي سنا خارجه امور كميسيون كه است حالي در اينبگيرد را مردم از بسياري
مردم از زيادي تعداد كشتن به قادر وجه هيچ به بمبي چنين يك كه است كرده عنوان كارشناسانه
اشكرافت ديگر سوي از.باشد داشته همراه به درازمدتي و جدي آلودگي ميتواند كه هرچند نيست ،
پاكستان به مدتي راديواكتيو ، و منفجره مواد با كار دوره ديدن براي المهاجر كه است شده مدعي
دوره فقط كه _ بيسواد تقريبا مرد يك است نكرده اشارهاي نكته اين به او اما است ، كرده سفر
مدت ظرف ميتواند چگونه ندارد ، آشنايي هم پاكستان مردم زبان با و _ است كرده سپري را ابتدايي
ميتوان المهاجر پرونده خصوص در كه ديگري مبهم نكته.بگيرد ياد را هستهاي بمب عملكرد كوتاهي
المهاجر كه زماني از آمريكا دولت اشكرافت اظهارات بنابر.اوست دستگيري شيوه كرد ، اشاره آن به
نظر زير را وي بود ، افتاده زندان به كشور اين در پاكستان مهاجرت قوانين نكردن رعايت دليل به
امنيتي سرويسهاي مامورين تا ميدهد را او آزادسازي ترتيب بوش دولت ظاهرا.است داشته
مامورين اينكه تا ميكند پيدا ادامه پيگيري اين.باشند داشته نظر تحت را وي راحتتر بتوانند
در مطرح اصلي پرسش حالميكنند دستگير را او كرك در اوهاره فرودگاه به وي ورود از پس FBI
قادر كه آنها.دادهاند خرج به عجله اينقدر او دستگيري در مامورين چرا كه است اين ميان اين
تا ندادند ادامه هم آمريكا خاك در را شيوه اين چرا كنند تعقيب قاره به قاره را المهاجر بودند
كنند؟ دستگير را او رابطين و ياران ديگر لازم ، مدارك گردآوري بر علاوه
اشكرافت
هوادار يك صرفا بلكه تروريستها اصلي رهبران از يكي نه المهاجر عبدالله كه ميرسد نظر به
دستگيري سناريوي بوش سياسي وجهه و اعتبار حفظ براي آمريكايي مقامات و اصولگراست اسلام ساده
وقوع از پيش CIA و FBI هشدارهاي به كه جهت اين از خصوصا آمريكا دولت.دادهاند ترتيب را وي
داشت سعي مسكو در اشكرافت و بود فشار تحت شدت به است ، نداده اهميت سپتامبر يازدهم حملات
بخش نگرانكنندهترين اما.دهد ارائه كشورش جاسوسي سرويس دو ميان همكاري از جدي نمايشي
سند و مدرك بيهيچ او كه است اين حقيقت.است آن قضايي بحث عبداللهالمهاجر ، پرونده
و نشده جنايتي هيچ مرتكب المهاجر.است شده سپرده نظامي زندان هم آن زندان ، به محكمهپسندي
به اقدام بوده ، سپتامبر يازدهم حوادث شاهدين از يكي او كه توجيه اين با صرفا دولت
آمريكا ، در مسلمان مهاجرين از تن صد حدود آن به توسل با كه توجيهي.است نموده دستگيرياش
به براي را پنهاني تلاشهايي مانهاتان در فدرال قاضي يك كه ميرسد نظر به.شدهاند دستگير
عليه يا كه داده قرار فشار تحت را دولت او.است داده صورت مهاجر پرونده انداختن جريان
شد باعث كه بود فشارها دست همين شايد.نمايد آزاد را او اينكه يا و كند دعوي اقامه المهاجر
اينكه اعلام با و كند استفاده ويژهاش اختيارات از آمريكا قواي كل فرمانده بهعنوان بوش
را او "است متحده ايالات ملي امنيت و آمريكا ملت براي جدي تهديدي و دشمن جنگجوي المهاجر"
در دريايي پايگاه يك راهي حكومتي هواپيماي يك بر سوار وكيلش ، از بيخبر حتي و پنهاني بهطور
دونا خانم به حتي پايگاه اين به المهاجر ورود زمان ازكند جنوبي كاروليناي در چارلستون
.است نشده داده ملاقات اجازه هم وي وكيل نيومان
ديوان مصوبات از يكي به نظامي زندان در المهاجر حضور توجيه در آمريكا دادگستري وزارت مقامات
داشت حق دولت مصوبه اين اساس بر.ميكنند استناد دوم جهاني جنگ زمان در آمريكا عالي
به خرابكار يا سرباز بهعنوان و داشتند ايتاليايي و آلماني اصليتي كه را آمريكايي ثروتمندان
اينجاست در نكته اما.دهد قرار نظامي حفاظت تحت و كند دستگير باشند كرده خدمت محور نيروهاي
قرار تاييد مورد كنگره سوي از ژاپن و آلمان به متحده ايالات جنگ اعلان دليل به مصوبه اين كه
مورد را تروريسم عليه آمريكا دولت جنگ اعلان مرجعي هيچ حاضر حال در كه حالي در.بود گرفته
در بايد دستگيرشدگان كه بود آمده مصوبه همان در اينكه بر مضافا.است نداده قرار رسمي تاييد
نشده دعوا اقامه المهاجر عليه دادگاهي هيچ در تاكنون كه حالي در شوند محاكمه نظامي دادگاه
تصميم.بماند باقي زندان در تروريسم عليه جنگ پايان زمان تا بايد او كرده اعلام دولت و است
ميان در را اعتراضات از موجي نامحدود زماني مدت براي المهاجر كردن زنداني و دولت خودسرانه
است بابت اين از آنها نگراني عمدهترين.است كرده پا به آمريكا بشر حقوق از دفاع سازمانهاي
حتي.كند استفاده آمريكايي شهروندان از هريك عليه خود قدرت از بخواهد نيز آينده در دولت كه
بود ، كرده حمايت بوش دولت اقدامات از همواره سپتامبر يازدهم وقايع از پس كه "واشنگتنپست"
انتقادي تحليلي مقاله يك طي و كند مقاومت عمومي افكار خواست مقابل در نتوانست ديگر بار اين
زندگي اصول اساسيترين ناقض اصل در عبداللهالمهاجر پرونده مورد در دولت عملكرد":نوشت
پيش در رويهاي چنين پس اين از باشد قرار اگر.است قانون بر مبتني حكومت يك در شهروندان
- نباشد جنگ درگير كشور كه صورتي در حتي _ خواست كه وقت هر ميتواند دولت پس شود ، گرفته
دادگاه در خود ادعاي اثبات به نيازي بيآنكه و داده لقب دشمن سربازان را آمريكايي شهروندان
قبيل اين كردن محروم.بسپارد نظامي زندانبانان دست به هميشه براي را آنها باشد ، داشته
به را خود حقانيت بتواند زنداني تا شد خواهد آن از مانع نيز وكيل يك داشتن حق از زندانيان
به افراد اساسي حقوق و كرد نخواهد امنيت احساس شهروندي هيچ شرايطي چنين در.برساند اثبات
".شد خواهد گذاشته پا زير راحتي
جهان سوسياليستهاي سايت:منبع
ابرقدرت يك فرقه ، يك
ويدايلت تامورا
جماليان شهرام:ترجمه
صورت جاري ميلادي سال اواخر است قرار كه چين رهبري كادر در عمده تغييرات زمان شدن نزديك با
.است شده متوسل چريكي تاكتيكهاي به خود بقاي براي گونگ فالون شده اعلام غيرقانوني جنبش گيرد ،
آن از كه را جنبش اين كرد سعي تبليغاتي و امنيتي اهرمهاي از استفاده با چين سال 1999 از
فرستادن و فرقه اين رهبران انداختن زندان به.شكند درهم ميبرد نام "شيطاني فرقه" بهعنوان
اين اعضاي باقيمانده كه است شده باعث بازآموزي و تاديبي مراكز به آن پيروان از زيادي عده
.آورند رو مخفي و زيرزميني فعاليتهاي به گروه
ترتيب پكن در را اعتراضآميزي تظاهرات بيگاه و گاه كه بودند چيني پيروان اين گذشته در
در مقاومت كار فرقه اين خارجي اعضاي دولت ، سوي از آنان سركوب گرفتن شدت با اما ميدادند ،
كشور از آنان از زيادي عده اخراج آن نتيجه كه گرفتهاند برعهده را امنيتي نيروهاي فشار برابر
بزرگي تظاهرات به دست واشنگتن در ديگر روز چند دارند قصد گونگ فالون طرفدار هزاران.است بوده
ديگر ، سويي از.كنند محكوم را فرقه اين عليه كمونيست حزب سركوبگرانه سياستهاي آن طي و بزنند
دامنه بلكه داشت ، برنخواهند خود مبارزات از دست تنها نه ميبرند سر به چين داخل كه پيرواني
.داد خواهند گسترش را خود فعاليتهاي
اعضاي تاكنون سال 1999 از كه كنند قانع را غربي دولتهاي و عادي مردم دارند قصد افراد اين
اعضاي از نفر هزار حدود 10 سال آن در.گرفتهاند قرار قانوني پيگرد تحت ناحق به فرقه اين
خود فرقه شدن شناخته رسميت به خواهان و درآورده خود محاصره به را پكن رهبري مجتمع گونگ فالون
اين پيروان دستگيري و سركوبي به كه داشت آن بر را چين رهبران اعتراضآميز تجمع همين.شدند
كه گروههايي فعاليت و عمومي اعتراضات تحمل هيچگاه كشور اين كمونيست رهبران.بپردازند فرقه
.نداشتهاند را كنند علم قد آنان مقابل در است ممكن
كم تعداد همان اما ماندهاند باقي كشور در گونگ فالون پيروان از اندكي عده حاضر حال در
.ميدهند نشان سرسختي خود از آن راه در و وفادارند بسيار خود عقيده به كه هستند كساني
به خود جزوات فرستادن به همچنان گونگ فالون اعضاي چين ، بر حاكم فضاي بودن ناامن وجود با
ميدان در فعاليتهايي چنين اجراي.ميدهند ادامه عمومي گردهماييهاي برپايي و مردم
نظر در كار اين براي را ديگري اماكن فرقه اين پيروان اما ميرسد نظر به غيرممكن تيانآنمن
.گرفتهاند
از نفر از 1600 بيش تاكنون سركوبگري ، آغاز زمان از كردهاند اعلام گونگ فالون رهبران
دست از را خود جان زندانها در امنيتي ماموران خشونت و بدرفتاري علت به فرقه اين پيروان
بازداشتشدگان از قليلي بسيار عده تنها ميكند ادعا چين دولت كه است حالي در اين.دادهاند
مرگ عامل را گونگ فالون دولت ، اين.است بوده طبيعي مرگ و خودكشي هم آن علت كه كردهاند فوت
را خود مرگ دارو مصرف از ممانعت دليل به يا و كشتهاند را خود يا كه ميداند كساني
.پذيرفتهاند
فالون پيروان كردن متلاشي براي چين دولت كه است ابزاري جمله از بازآموزي و تاديبي مراكز
طرز در ويژه روشهاي و برنامهها اجراي با تا ميشود سعي مراكز اين در.ميگيرد كار به گونگ
باور اين بر چين ضدفرقهاي انجمن برجسته اعضاي از يكي.شود ايجاد تغييراتي دستگيرشدگان فكر
گونگ فالون پيروان روان و فكر در عميقي تحولات ميتواند روزه ده بازآموزي دورههاي كه است
.دهد نجات ميخواند ، شيطاني تفكرات وي كه آنچه از را آنها و كند ايجاد
و ميدهند نشان زيادي جسارت و سماجت خود از مذكور فرقه طرفداران هنوز اقدامات ، اين وجود با
.دادهاند قرار هدف را ميشود محسوب كمونيست حزب ابزار قدرتمندترين كه دولتي رسانههاي حتي
اين پيروان ميلادي جاري سال طي كه كرد اعلام پيش چندي آمريكا در گونگ فالون اطلاعاتي مركز
را خود برنامههاي و كرده نفوذ چين تلويزيوني شبكههاي امواج به توانستهاند بار چند فرقه
در.نيست لازم پيچيدهاي فناوري كاري چنين به زدن دست براي دارند عقيده متخصصان.كنند پخش
در را خود شده تبعيد رهبر از اشعاري توانستند فرقه اين طرفداران امسال ، ماه فروردين اوايل
،"چين بيابانهاي شنهاي شدن خفه" از آن در كه بگنجانند گونگژو روزنامه اقتصادي صفحات از يكي
.بود شده صحبت "رستگاري نويد" و "نيستي و مرگ گسترش"
بهت دچار را كشور اين رهبران چين تلويزيوني شبكههاي از گونگ فالون از طرفداري به شعار پخش
از يكي شبكهها از برخي كه گرفت صورت زماني متهورانه اقدامات اين از يكي.كرد شگفتي و
مراسم كه گرفت صورت عمل اين هنگامي دوم بار.ميكردند پخش را فوتبال جامجهاني ديدارهاي
لازمه كه باورند اين بر متخصصان.ميشد پخش شبكهها اين از چين به هنگكنگ بازگشت سالگرد
آن طريق از بتوان كه است دلاري ميليون چند زميني ايستگاه يك داشتن اختيار در كاري چنين
چنين فاقد گونگ فالون كه دارند عقيده تحليلگران.فرستاد نظر مورد ماهواره به را سيگنالها
.است ثروتي
چين كمونيست حزب كنگره شانزدهمين تشكيل از قبل است مصمم گونگ فالون كه داد نشان اخير وقايع
جنگ گرفت ، خواهند كناره خود مقام از حزب رهبران آن طي كه جاري سال اكتبر يا سپتامبر در
فرقه اين رهبران كه دارند عقيده تحليلگران.اندازد راه به پكن حاكمان عليه را بزرگي تبليغاتي
چگونگي سر بر حزب اعضاي در را شكافهايي كشور ، سياسي رهبران بر فشار اعمال با دارند قصد
.آورند وجود به فرقه اين با برخورد
تغيير فرقه اين قبال در را خود سياستهاي بايد چين كه باورند اين بر غربي تحليلگران از برخي
اين پكن اگر دارند عقيده آناندهد رشد و شكوفايي اجازه گونگ فالون نظير جنبشهايي به و دهد
.است اندك بسيار آنان شورش احتمال دردسر ، ايجاد امكان وجود با ندهد ، قرار فشار تحت را گروهها
فرقه اين كردن رها كه ميكنند احساس و ندارند قبول را فكري طرز چنين چيني مقامات حال اين با
وجود به است ، معتقد تكحزبي سيستم به تنها كه كشور اين نظام براي را عظيمي مشكلات خود حال به
.آورد خواهد
رويتر:منبع
روشنفكر نگاه
گفتم ميخواستم آنچه هر
محفوظ نجيب
نجمالدين فاروق:ترجمه
،(شد مصر سلطنت سقوط به منجر انقلاب 1952) ميگذرد "جولاي" انقلاب از سال پنجاه:پرسيدم او از
چيست؟ مورد اين در شما نظر
در بارها ما كه گفتم و كردم نگاه موضوع به مثبت جنبه از "الاهرام" با مصاحبه در:گفت او و
در اما بپردازيم ، جنبهها اين به باز كه ندارد موردي ديگر و كرديم صحبت منفي جنبههاي خصوص
مناسبت يك بابت از مثلا.ميكند وظيفه انجام دارد كه كردم صحبت كسي مثل مثبت جنبههاي خصوص
.بگويد تسليت نفر يك مرگ مناسبت به يا و بگويد تبريك خوب
است؟ مانده "جولاي" انقلاب از چيزي چه شما نظر به
*
،(اسوان سد) "العالي" سد بزرگ پروژه ساخت رايگان ، عمومي آموزش تحقق مانند زياد ، بسيار موارد
.شد برچيده كلا مصر كهن رعيتي و ارباب نظام حال هر به...و مصر در طبقاتي ساختار دگرگوني
ميبيني؟ چگونه حاضر حال در را مصر انقلاب دوران رهبران
*
جنگ در را پيروزي "سادات" كه چرا.نيز "سادات" و كرد مصر ملت به بزرگي خدمتهاي "عبدالناصر"
اشغال سرزمين توانست صلح قرارداد انعقاد با سال 1979 در آن از پس و آورد ارمغان به اكتبر 72
.نيست فراموشكردني اصلا اينبازگرداند همميهنانش به را سينا صحراي شده
عبدالناصر جمال
كني؟ بيان ميخواستي كه را آنچه انقلاب سايه در توانستي آيا خوب ،
*
"رجاالنقاش" و "قيطاني جمال" كه همانطور گفتم ، ميخواستم كه را آنچه تمام ادبيات صحنه در
.نوشتند را كتابهايشان (اخباراليوم نشريه خبرنگاران و مصاحبهكنندگان)
دارد؟ تعلق گذشته به ديگر انقلاب كه ميدهد دست ما به احساس اين چرا
*
.بود بلند سريال يك از بخشي انقلاب كه بگوييم باشد بهتر شايدموارد همه در نه
داري؟ بيشتري همدلي احساس انقلاب ساله پنجاه عمر اين از دوره كدام با
*
شكست) "اكتبر ششم" رعيتي ، و ارباب نظام نابودي جمهوري ، روز اعلام دارد ، وجود متعددي مقاطع
را نفس به اعتماد روحيه مصريها ما براي خصوص به و اعراب كل براي كه (جنگ 1972 در اسرائيل
.دهد نجات متعددي دشواريهاي و "بلواها" از را مصر توانست كه صلح تحقق همينطور و بازگرداند
وجود كشور اين در انقلاب از قبل كه را ليبراليسم روند انقلاب كه موافقي نظر اين با آيا
*
ساخت؟ متوقف داشت
شكستهايي و بود روبهرو هم بحرانهايي با اما بود رشد به رو روند يك ليبراليسم حتما ، بله ،
گذاشت رو پيش را جديدي راه آمد كه انقلاب اما كرد ، جبران را آنها ميشد شايد كه شد متحمل هم
.كرد منتفي را گذشته راه و
ميافتاد؟ اتفاقي چه صورت آن در خوب نميگرفت ، صورت انقلاب اصلا كه كنيم فرض
*
عدالت مثلاآهسته كاملا بهطور اما ميكرد پيدا تحقق صورت هر به انقلاب جوهره من نظر به
در شكست 67.داد روي مصر تاريخ در كه جنگي دو بدون شايد و رايگان آموزش و سياسي و اجتماعي
.اكتبر 1972 ششم پيروزمندانه نبرد و روزه شش جنگ
نبود؟ ما شكست اصلي مسبب واقعي دموكراسي فقدان آيا
*
يك اشتباهات بدون "جولاي" انقلاب حال هر به.گرفت را اشتباهات از برخي جلوي ميشد شايد
.است استثنايي رويداد
در گوناگوني تفسيرهاي ناقدان..ننوشتي چيزي هيچ انقلاب پيروزي از پس سال پنج مدت تا
*
چيست؟ توقف اين واقعي علت خودت نظر به...داشتند ساله پنج توقف اين خصوص
عجين تغيير اين با كه داشتم نياز من و بود تغيير حال در جهان همه و جامعه كل ميگويي؟ چه
شد؟ روشن [:ميدهد ادامه سپس و ميكند مكث كمي محفوظ نجيب].شوم
دوره اين در را آثارت زيباترين تو و بود شديدي دگرگوني حال در جهان هم هفتاد دهه در اما
*
فوق الحب" ،(ميپردازد وعظ به شيطان كه آنگاه) "يعظ الشيطان" كتابهاي مثل دادي ارائه
محفوظ نجيب آثار ، اين تمامي در كه (قلهنشينان) "القمه اهل" و (پيري سالهاي عشق) "هضبالهرم
در هم اجباري ساله پنج توقف آن در آيابود همگام كاملا دوره آن در دگرگوني حال در جهان با
بود؟ كار
بود ملاحظه قابل توقف اين مدت ، اين در و داشتم مستمر فعاليت نوشتن ، در من آن از پيش بله ،
را آن انقلاب كه دوراني ميشدم ، محسوب گذشته نظام و دوران از جزيي من كه نكنيد فراموش اما
خودم "شوك" شدن وارد از پس كه بود طبيعي.شدند عوض يكباره گذشته سردمداران تمام.كرد منسوخ
.داشتم نياز زمان به من.كنم كار جديد متصديان و جديد نظام با ميبايست.كنم بازسازي را
دارد ادامه
31_ ناآرام غول
متحدان دانستن محرم
غربشناسي پژوهشي بنياد رادمن پيتر
ميتواند آمريكا متحدين به امنيتي كاركردهاي از بخشي واگذاري امنيتي ، بعد در همچنين
در اروپا اتحاديه جديد تجربه.كند ترغيب بزرگتر نقشي ايفاي به را آنان و باشد نتيجهبخش
معضلات از وسيعتري طيف فصل و حل به تا ساخت خواهد قادر را اروپا عاقبت دفاعي ، مشي خط زمينه
توانمندي گسترش به ترغيب و تشويق را اروپا زمينه اين در بايد آمريكا بپردازد ، مناقشات و
.كند خود نظامي
اقدامات در آمريكا.دارد بسياري مخالفان واشنگتن در آمريكا متحدين با مشاوره ضرورت
و دهد قرار خود آتي اقدامات جريان در را خود متحدين اقدامي هر از پيش بايد خود بينالمللي
از پس سال 1998 در مثال بهعنوان.نباشد متحديناش سوي از خود تصميمات تاييد خواهان صرفا
اين با گفتوگو به متحده ايالات كرد ، شليك ژاپن هوايي قلمرو فراز بر را موشكي شمالي كره آنكه
و داشت اعلام گفتوگوها نتايج از را خود رضايت آمريكا گفتوگوها ، اتمام از پس ;پرداخت كشور
.گيرد سر از را شمالي كره هستهاي راكتورهاي بازسازي براي مالي كمكهاي اعطاي گرفت تصميم
مالي منابع درصد از 80 بيش كه حقيقت اين و ژاپن امنيت بر گفتوگوها اين تاثيرات عليرغم ژاپن
مايكل.نداشت حضور گفتوگوها در ميشود تامين كشور اين سوي از شمالي كره به اعطايي كمكهاي
".بودند خشمگين شديدا ژاپنيها":گفت زمينه اين در بعدها گرين
.[آوريد ياد به را نيكسون شوكهاي] شدهاند قاعده اين نقض به متهم آمريكا دولتهاي از بسياري
احتراز ديدگاههايمان گذاشتن مشاركت به از ما كه ميشود موجب ديپلماتيك حساسيتهاي گاهي
آنچنان آمريكا دولتي بوروكراسي و كنگره در موضوعات بررسي روند مواقع ساير در.ورزيم
باقي آمريكا دوستان و متحدين با گفتوگو براي فرصتي كه است خستهكننده و دردآور دستوپاگير ،
در آمريكا با همفكر و توانمند كشورهاي ساير مشاركت خواهان واقعا ما اگر اما نميماند ،
.بگيريم جدي را قاعده اين بايد هستيم نوين عهد مسئوليتهاي
وسيعتر موارد.است قاعده اين ساختن عملي براي مناسب گزينههاي از يكي موشكي ، ملي دفاع طرح
بر را بار اين تنهايي به نباشد مايل متحده ايالات چنانكه بشردوستانه ، مداخلات چون نيز ديگري
و حل براي بينالمللي سيستمي از پشتيباني و ايجاد با آمريكا كه است مواردي جمله از كشد ، دوش
.بپوشاند آن به عمل جامه قاعده اين به تمسك با ميتواند مشكلات اينگونه فصل
ساماندهي براي متحد ملل سازمان توان افزايش و تسهيل براي مناسبتر راهكاري ايجاد
مغلوب كشورهاي مشكلات با مواجهه در سازمان اين توان گسترش و صلح از حفاظت ماموريتهاي
همكاريهاي در بزرگ سهمي همچنين آمريكاييان.باشد آمريكا منافع و علايق راستاي در ميتواند
مخدر مواد قاچاق چون مواردي در ويژه به) قانون از متابعت عمومي ، بهداشت زمينه در بينالمللي
آمريكايي پديدهاي بينالمللي ، قوانين گذشته سده طي.دارند زيست محيط از حفاظت و (فساد و
به دستيابي براي ميتوان شد پرداخته بدان سوم فصل در كه مشخصي محدودههاي ضمن در و است بوده
امنيتي ، محدوده در حتي.كرد تلاش شد خواهد لحاظ آن ضمن در نيز آمريكا منافع كه مشتركي اهداف
واقعياي و سودمند معيارهاي و تمهيدات دريا ، در آزادي از محافظت تسليحاتي ، تكثير ساختن محدود
متحده ايالات بيشتر پشتيباني و ميدهد قرار خود تحتالشعاع را متحده ايالات نقش كه دارد وجود
.ميطلبد را
آمريكا مالي ديون زمينه در متحد ملل سازمان با موجود اختلافات كه است رسيده آن زمان اكنون
اصلاحات رسيدن انجام به صورت در دلار ميليون پرداخت 926 با كنگره.بگذاريم سر پشت نيز را
اين مورد در سياسي بنبست.است كرده موافقت آمريكا سهم محاسبه نحوه جمله از طرفين توافق مورد
و ديون پرداخت از جلوگيري شرايطي ، هر تحت.است يافتن پايان آستانه در واشنگتن در موضوع
بر در نتيجهاي آمريكا نظر مورد اصلاحات شدن عملي براي فشاري اهرم بهعنوان آمريكا بدهيهاي
.داشت نخواهد
است متحد ملل سازمان تقويت خواستار دارد دست در را قدرت كه حاكميتي از صرفنظر آمريكا ، دولت
پرداخت عدم برهه اين در.است سازمان اين مختلف نشستهاي و مجامع بر تاثيرگذاري خواهان و
عاملي و مانع به شود بدل اهداف اين پيشبرد براي عاملي به آنكه از بيش آمريكا بدهيهاي
.است شده بدل بازدارنده
كه كساني از بسياري كه گونه آن.آمريكاست رفتاري ارتقاي براي توصيههايي شد گفته هرآنچه
اين.ميكنند تعريف را آن ميكنند انتقاد آمريكا گرايي تكقطبي و سلطهگرايي از اكنون
جدياي امنيتي مسايل با ما زمان همين در.ميگذارم صحه آن بر نيز من كه هستند توصيههايي
براي سرنوشتساز و بزرگ خطايي آمريكا عمل آزادي ساختن رها آن ، با مقابله در كه هستيم روبهرو
.بود خواهد ما
داشته آگاهي خود ، آسيبپذير نقاط از بايد نيز ما دارند آگاهي ما عظيم قدرت از ديگران اگر
آنگونه آمريكا نظامي قدرت شد ، پرداخته آن به كه نامتقارن امنيتي چالشهاي دوران در.باشيم
از رساتر صدايي با و بيشتر كه كساني همان واقع در.نيست شكستناپذير ميبرند گمان بسياري كه
.هستند ما ضعف نقاط جستوجوي در بيشتري اشتياق با ميكنند ناخرسندي ابراز آمريكا هژموني
.دارند تلاشها اين در دستي ما متحدين و دوستان خصوصا
كماكان كه كشورهايي بينالمللي ، جنايي دادگاه و زميني مينهاي معاهده تجربه مقابل در
با مشتركي دغدغههاي هستند ، بينالمللي امنيت اتكاي نقطه بهعنوان آمريكا نظامي قدرت نيازمند
.دارند آمريكا
دارد ادامه قصابي
:الجزاير
هرچه.ميشود آزاد انتخابات برگزاري از مانع و است جريان در نيمهمخفي نظامي ديكتاتوري يك
ميگردد آشكارتر نظامي دخالت ميگيرد ، شدت قدرت براي سياستمداران تلاشهاي
شهر _ لاربا شهر در بازاري در جاري ماه اواسط كه بمبي الجزيره ، خود خشن استانداردهاي با حتي
انزجار و خشونتآميز كشاند ، مرگ كام به را نفر جان 38 و شد منفجر _ الجزيره نزديكي در كوچكي
.بود برانگيز
با واقع در و شد داده نسبت مسلح مسلمانان به مشابه حملات از ديگر بسياري مانند حمله اين
يكديگر كه است دهه يك كشور اين مردم گرچه.شد همراه فرانسه از الجزاير استقلال سالگرد چهلمين
آزادي براي تلاش كه باشد نداشته اتفاقنظر نكته اين بر كه نيست الجزايري هيچ ميدرند ، را
.است غرورانگيز
كشور اين مردم تقلاهاي و تلاشها شدت از الجزاير در بوتفليقه رسيدن قدرت به از بعد امروز
را جهان رسانههاي تحليلهاي و خبرها مهم عنوان بحرانش و كشور اين ديگر و است شده كاسته
گذشته سالاست فصل و حل حال در بحران ديگر كه نيست آن معني به شدت كاهش اما.نميدهد تشكيل
_ لاربا در حادثه از پيش روز چند.است داده كشته الجزاير 800 [گذشته ماه هفت در يعني] ميلادي
و گرفت قرار اتوماتيك سلاح يك گلولههاي هدف الجزيره حومه در اتوبوس يك _ داد كشته كه 38
.است نشده متوقف كشتار هم بعد به لاربا حادثه ازباختند جان دم در مسافران از نفر سيزده
.است شده اضافه كشتهشدگان جمع به لاربا حادثه از بعد كشته چهارده حدود
وقعي الجزايري مشتي شدن كشته به دنيا جاي هيچ ديگر كه است يافته رسمي و عادي شكل چنان خشونت
مصيبتها اوج در و نميدهند خرج به هيجان و التهاب خود از ديگر خارجي خبرنگاران.نميگذارد
در مسئول مقامات بر فشاري غربي دولتهاي سوي از ديگر.ميكنند عمل نيمبند و رقيق بسيار
به كه انتخاباتي از سال هشت.نميآيد وارد خشونت بحران حل و دموكراتي اصلاحات براي الجزاير
پيشين دولت.ميگذرد گرفتند ، مردم از را آسايش و امنيت آن از بعد و نيامد خوش حاكمان ذائقه
دادن جلوه دموكراتيك براي كه نيز اكنوننداشت را اسلامگرا احزاب پيروزي ديدن تحمل و تاب
در نيمهمخفي نظامي ديكتاتوري يك كه نيست پوشيده كسي بر درميآيد اجرا به انتخاباتي كشور اين
قدرت براي سياستمداران تلاشهاي هرچه.ميشود آزاد انتخابات يك برگزاري از مانع و است جريان
بوتفليقه عبدالعزيز ميان اخير جريانات در خصوص به.ميگردد آشكارتر نظامي دخالت ميگيرد ، شدت
داد روي اختلافهايي كشور اين ارتش و جاسوسي سرويس مقامهاي از تن چند و الجزاير رئيسجمهور
در موضوع اين و شود فاش نامش است نخواسته كه موثق منبع يك.بود خشونت افزايش نتيجهاش كه
در بوتفليقه ، انتخاب در سال 1999 در الجزاير ارتش كه است گفته است ، درك قابل الجزاير سرزمين
مردم از ممانعت عدم در بوتفليقه سياست از منبع اين.است كرده انتخاب بدتر و بد ميان واقع
ارشد اعضاي ميان بارها.كرد انتقاد تروريسم با ارتش مبارزه از حمايت در الجزاير غيرنظامي
هم استقلال روز.شوند ناآراميها مانع هم اتفاق به تا گرفت صورت مذاكراتي رسانهها و ارتش
و كند پيدا ترفيع كسي چه كه اين.بپوشاند عمل جامه ارتش در شده داده وعده تغييرات به نتوانست
ارتش در قدرت اصلي حلقه در خصوص به شود بازنشست كسي
چه
.است بوده خشونتها گرفتن شدت و بروزاختلافها اصلي عامل هميشه
فرو عميقتري ورطه به كه است الجزاير اين ژنرالها ميان منازعه
در
[Civil disobedience] "مدني نافرماني" به دست كه است سال يك حدود كابيليا در بربر قومميرود
شكل به بارها و ندارند براندازي قصد اما مخالفند مملكت قوانين با كه معني اين بهزدهاند
در.ندارد اختصاص كابيليا به فقط ناآراميهاشدهاند دولت سوي از سركوب پايان خواستار رسمي
همواره الجزاير ، ارتشاست شده توام آب كمبود و اشتغال بحران و فساد با شورش الجزاير سرتاسر
انتخابات 1991 الغاي از بعد نزار خالد.كند دفاع پاريس دادگاه در خود آبروي از تا است كوشيده
سويده.است كرده شكايت حيثيت بردن اتهام به سويده حبيب نام به جوان ناراضي افسر يك از و 1992
:كرد ادعا شده پخش فرانسه تلويزيون از كه تلويزيوني مصاحبه يك در
نوشته ارتش افسر اين كه كتابي نام ".بردهاند مرگ كام به را الجزاير در نفر هزاران ژنرالها"
.است رسيده چاپ به فرانسه در كتاب اين است [كثيف جنگ] "La sale Guerre" فرانسوي زبان به است
افتادند مردم از تن صدها جان به داشتند برتن را شورشيان لباس كه سربازان":آمده كتاب اين در
و وحشي را مسلمان شورشيان كه بود آن براي نقشهها اين تمام زدند ، كشتارجمعي به دست و
حد تا امنيتي نيروهاي توسط مسلمان زندانيان شكنجههاي به كتاب اين در ".دهند جلوه خشونتطلب
.است شده اشاره مرگ
.است بازگشته سال 1991 انتخابات الغاي جريان به صحبتها همه نيز دادگاه اين در هميشه مانند
.دارد الجزاير ناآراميهاي همه در ريشه واقعه اين گويي
كشور اين افتادن فرو مانع الجزاير ارتش كه دادهاند شهادت دادگاه اين در نزار خالد شاهدان
محمد نام به امنيتي ناراضي افسران از ديگر يكي اما.است شده قومي شديد اختلافهاي كام به
آنان دستگيري به اقدام و فراهم افراد خطرناكترين از فهرست يك ما:گفت دادگاه اين در سمرا ،
.نشدند دستگير هيچگاه آنها بود بيفايده اما كرديم ،
دادگاه اين دادستان.ميشود صادر حكم دادگاه اين در (ديگر روز چهار مرداد ، پنجم) ژوئيه 27
در و نشود سويده متوجه جريمهاي هيچ "بيان آزادي" حفظ جهت در است خواسته قبل از فرانسوي
بوتفليقه براي گرمي پيام بوش جورج ".نيست تاريخ نوشتن دادگاه كار":است گفته آن توجيه
با غربيها روابط شدن گرم از نشان كه است فرستاده استقلال روز مناسبت به الجزاير رئيسجمهور
عليه جنگ در آمريكا متحد را الجزاير بوش ، .دارد سپتامبر يازده حادثه از بعد الجزاير دولت
.ميداند تروريسم
اكونوميست:منبع
درپاكستان اساسي قانون كردن دلبخواه سنت
قانون اصلاح اينكه در گفت و ريخت مردم دست به را پاكي آب خود تير جمعه 21 سخنراني در مشرف
است كرده تاييد را آن پاكستان عالي ديوان چون نيست شكي ميشود اجرا اساسي
افزايش منظور به واقع در كه پاكستان در اساسي قانون اصلاحات پيشنهاد از بعد مشرف پرويز
است شده طراحي كشور اين پارلمان حتي و كابينه اعضاي نخستوزير تضعيف و جمهوري رياست اقتدار
.ميكند استقبال انتقادي و پيشنهاد هرگونه از گفت و گرفت دموكراتيك ژستي
.شدهاند متحد رئيسجمهور عليه رسانهها و جامعه نخبگان و روشنفكران كشور ، سياسي احزاب اكثر
از روزبهروز كرد ، تمديد ديگر سال پنج براي را خود حاكميت مشرف كه آوريل ملي همهپرسي از بعد
.شدند ياس دچار ميكردند تلقي بزرگ دولتمردي را او كه كساني و شد كاسته وي محبوبيت
و ميكرد محكوم جمهوري رياست به رسيدن از پيش خود كه كرد استفاده تاكتيكهايي همان از مشرف
در بينظميها.پرداخت مبارزه به تاكتيكها همين از استفاده خاطر به پيشين روسايجمهور با
رياست ادامه از مردم درصد آن 97 در كه انتخابات نتيجه.شد علت بر مزيد نيز انتخابات اجراي
.زد دامن ترديدها بر بودند كرده حمايت مشرف پرويز جمهوري
پرداخته و ساخته طالبان به كردن پشت و افغانستان جنگ در آمريكا با همدستي جريان در مشرف
دستاورد اين از دارد سعي اكنون و پرداخت غربيها ديدگاه در خود جايگاه تقويت به پاكستان ، خود
.كند استفاده پاكستان در حاكميتش دوران كردن طولانيتر و اقتدار افزايش براي اهرمي بهعنوان
سازمان اين رياست.است كرده پيشنهاد را اساسي قانون در تغيير پاكستان 29 ملي بازسازي دفتر
.دارد نظامي سابقه مشرف پرويز اندازه به كه است بازنشسته سرلشكر نقوي تنوير برعهده
ديوان اگراست ملي مجمع انحلال اساسي قانون اصل 58 در پيشنهادي اصلاحات مهمترين از يكي
و كرده استفاده خود اختصاصي اختيارات از رئيسجمهور برساند تصويب به را پيشنهادي چنين عالي
.كرد خواهد بركنار را نخستوزير و تضعيف را كابينه و ملي مجمع عملكرد
اين از كه معنايي تنها است داده اكتبر ماه براي را ملي انتخابات برگزاري وعده مشرف گرچه
روزنامههاي دليل همين بهاست پاكستان در مشرف حاكميت شدن طولانيتر است متصور اصلاحات
آب خود تير جمعه 21 سخنراني در مشرف.كردند توصيف "قدرت تشنه" نظير عباراتي با را او پاكستان
ديوان چون نيست شكي ميشود اجرا اساسي قانون اصلاح اينكه در گفت و ريخت مردم دست به را پاكي
احساسات از و بوده توام تعادل با اصلاحات اين بايد اما.است كرده تاييد را آن پاكستان عالي
.باشد نگرفته نشات
مصاحبه در _ كشور در سياسي سازمان مهمترين _ پاكستان خلق حزب از رباني رضا رابطه همين در
پارلمان يك وظيفه اين ندارد ، را اساسي قانون اصلاح صلاحيت گروهي يا فرد هيچ:گفت MSNBC با
ائتلاف.است برده دست كشور اساسي قانون در بار دو تاكنون خود كار اين با مشرف.است منتخب
كنوني موقعيت كه رفته پيش جايي تا است كشور اين عمده احزاب از ملغمهاي كه دموكراسي بازگشت
اشغال به جنگ در پاكستان شرق از اعظمي بخش آن در كه ميكند مقايسه سال 1971 وضعيت با را
.درآمد هندوستان
از خان امام.شدند معترض اساسي قانون اصلاحات به بودند ، كرده حمايت مشرف از كه احزابي حتي
.است پيوسته وي مخالفان خيل به اكنون بود مشرف سينهچاك حامي اين از پيش تا كه "انصاف تحريك"
.كردهاند پشت او به نيز مشرف دوستداران از بسياري تحليلگران عقيده به
از را آن و كرده طرحريزي فساد مهار براي را اصلاحات اين كه ميگويد خود از دفاع در مشرف
تقسيم اصلاحات اين كه ميكند ادعا مشرف.ميداند پايدار دموكراسي به رسيدن پيشزمينههاي
اين پاكستاني تحليلگران از بسياري نظر از اما.است رئيسجمهور و نخستوزير ميان قدرت متعادل
به كه تير سخنراني 21 در كه ويژه به.ميسازد مخدوش كلي به را سرزمين اين قوانين تغييرات
نوع از دموكراسي":گفت و داشت اقرار نكته اين به خود مشرف شد ، پخش رسانهها از زنده صورت
شده ظاهر خود نظامي هيات در هميشه مانند كه وي "دارد عظيم تحول به نياز پاكستان در آن سنتي
شما مقابل اينجا در امروز من والا است نداشته وجود دموكراسي هرگز پاكستان در":داد ادامه بود
".نميگرفتم قرار
همهپرسي از پيش تا كه نيز پاكستان در بالا به متوسط قشر و غربي تحصيلكردگان از بسياري
بدون كودتاي يك در سال 1999 در كه ژنرالي اين به رفراندوم اين از بعد بودند مشرف پشتيبان
از بسياري زيرا.كردهاند پشت ساخت ، خارج وقت نخستوزير نوازشريف چنگ از را حكومت خونريزي
است گرفته صورت تخلف آن در باورند اين بر پاكستان مردم
و بينظيربوتو حضور از ممانعت داشت دنبال به جدي واكنشهاي كه ديگري اصلاحات ميان از
ميبرند سر به تبعيد در اكنون كه _ است آتي انتخابات در پاكستان پيشين نخستوزيران نوازشريف
.است كرده دانشگاهي مدرك داشتن به مشروط را پارلماني انتخابات در شركت مشرف آنكه ضمن _
ياد وفاداري قسم مشاغلشان حفظ به مشروط آن اعضاي كه _ كشور عالي ديوان پنجشنبه روز
از را پاكستان ميليوني جمعيت 144 درصد عمل 98 در كه كردند حمايت شرط اين از _ كردهاند
خدمت به گذشته پارلمان در كه سياستمداراني از نيمي حتي.ميكند محروم انتخابات در نامزدي
آتي انتخابات در شركت حق ديگر كرد بركنار را آنان قدرت به رسيدن محض به مشرف و پرداختهاند
.ندارند را
ارمغان به چه ملت اين براي ساله يازده مضحك دموكراسي اين":گفت خود سخنراني اين در مشرف
دموكراتيك ارزشهاي اضمحلال و مدني نهادهاي فروپاشي و كارايي عدم ضعيف ، مديريت است؟ آورده
دموكراسي يك استقرار كنوني وظيفه بلكه نباشد دموكراسي احياي ما زمان نياز كه است شده باعث
".است پايدار
ايفا انتقالي نقشي تنها دموكراسي طرفدار مرد اين كه بودند آن منتظر سياسي امور كارشناسان
با زمان آن تا و آورد فراهم تعادل و دموكراسي يك براي را فضا شرايط ، آوردن فراهم با و كند
سردبير ستي نجام.دهد قرار كنترل تحت كشور اين در را اوضاع محدود ، اختيارات از بهرهگيري
مشرف روي مردم پيش ماه شش تا حتي است ، گفته واشنگتنپست با مصاحبه در لاهور در تايمز فرايدي
گذشته سياسي سيستمهاي به نسبت خاصي تحول تنها نه كه شد روشن تدريج به اما ميكردند ، حساب
.ميكنند نگاه عاقلانهتر احوال ، و اوضاع به همه امروز بلكه است نگرفته صورت
مشرف ميگذرد كه روز هر.ندارد اعتراضآميز تظاهرات اجازه ديگر دموكراسي بازگشت ائتلاف حتي
خود تند اقدامات دامنه بر دليل همين بهميبيند چشم به را خود حاكميت مشروعيت رفتن دست از
.ميگيرد را اعتراضآميز تجمعهاي جلوي و ميافزايد
11 شارون جنگي جنايات
عهدشكني و بنياسرائيل قوم هم باز
طولاني قاسم:ترجمه
شارون آريل شرايط از تا كرد خاورميانه روانه ديگر بار يك را حبيب فيليپ آمريكا متحده ايالات
از خاورميانه امور در آمريكا دولت ويژه فرستاده.شود مطلع جنگي عمليات به بخشيدن پايان براي
دههزار تمام كنند؟ ترك را بيروت بايد گروههايي چه شما نظر از":پرسيد اسرائيل نخستوزير
"آنها؟ رهبران تنها يا فلسطين آزاديبخش سازمان عضو فلسطيني چريك
اگر.شوند خارج بيروت از بايد آنها همه تروريستها ، تمام":گفت پرسش اين به پاسخ در شارون
".ندارند رفتن جز چارهاي كه بگوييد آنها به..شد خواهند نابود نكنند را كار اين آنها
ميخواهيد ، شما كه چيزي اجراي ميكنم ، فكر من":گفت شارون به آمريكاييها ويژه فرستاده
".است غيرممكن
را اسرائيل هوايي نيروي جنگي هواپيماهاي از فروند دهها شارون آريل گفتوگوها اين از پس
آوارگان اردوگاههاي روي بر بمب تن صدها حملات اين جريان در.داشت گسيل لبنان به حمله براي
ضدزره خوشهاي بمبهاي از استفاده با اسرائيلي هواپيماهاي همچنين.شد ريخته فرو شتيلا و صبرا
.كردند حمله بيروت غربي بخش مسكوني مناطق به
شرايط به كه سازد وادار را لبنان وقت دولت تا گرفت ، كار به را خود تلاش تمام حبيب فيليپ
و وعده هيچ شارون آريل كه ميدانست خوبي به حبيب فيليپ.دهد تن شارون آريل سوي از شده مطرح
جنگجويان تمام كه ميداد قول كتبا عرفات ياسر اگر حتي بنابراين.كرد نخواهد قبول را وعيدي
.نميدادند پايان خود حملات به اسرائيليها هم باز سازد ، خارج لبنان از را فلسطيني
و چريكها پذيرش با را عربي كشورهاي موافقت حبيب فيليپ كه بود رسيده فرا آن زمان اكنون
پذيرفتن به حاضر عربي كشور چند تنها كه بود اينجا مشكل اما.كند جلب فلسطيني آوارگان
كشور اين سقوط و لبنان به اسرائيل حمله هنگام به عربي كشورهاي رهبران همه.بودند فلسطينيها
از دسته آن حتي ندادند ، صورت لبنان از دفاع جهت در عملي اقدام هيچ و بودند نظارهگر تنها
مقابل در ميكردند ، كرنا و بوق در اسرائيل با را خود مخالفت همواره كه اسلامي و غربي كشورهاي
بروز عامل را فلسطيني چريكهاي اعراب ، رهبران.ماندند ساكت لبنان با اسرائيل تجاوز
عربي كشورهاي از معدودي تعداد تنها رو اين از و ميدانستند خود كشورهاي در داخلي ناآراميهاي
قرار اگر كه بود شده آن خواستار اردن پادشاه شاهحسين حتي.بودند فلسطينيها پذيرش به حاضر
به شاهحسين.نشوند مستقر اردن مرزهاي نزديكي در شوند ، منتقل سوريه به فلسطيني چريكهاي است
و مصر.كنند سفر اردن به كه داد اجازه بودند ، اردني گذرنامه داراي كه فلسطينيها از برخي
كه حالي در نپذيرفتند ، را فلسطين آزاديبخش سازمان عضو فلسطيني چريكهاي از هيچيك سوريه
.دادند پناه فلسطينيها از شماري به الجزيره و عراق سودان ، يمن ، تونس ، مانند كشورهايي
نظامي عمليات به دادن پايان و لبنان از خروج با فلسطين آزاديبخش سازمان موافقت از پس حتي
ادامه همچنان اسرائيل سوي از فلسطيني آوارگان اردوگاههاي ويژه به لبنان مختلف مناطق بمباران
شدت به سنگين بمبافكنهاي از استفاده با برجالبراجنه آوارگان اردوگاه مثال بهعنوان.يافت
چريك دوازدههزار از گروه اولين سال 1982 اوت يكم و بيست مورخ يكشنبه روز در.شد بمباران
سازمان رهبر عرفات ياسر.كردند ترك را بيروت كشتي ، از استفاده با لبنان در مستقر فلسطيني
دولت.ميشد خارج بيروت از كه بود ساف عضو آخرين سال 1982 اوت سيام روز در فلسطين آزاديبخش
توافق به عرفات ياسر پذيرش درباره تونس وقت رئيسجمهور بورقيبه حبيب با امريكا متحده ايالات
آزاديبخش سازمان عضو جنگجويان ديگر از تن دههزار.شد تونس راهي عرفات رو اين از.بود رسيده
از يكي.ماندند باقي داشت ، قرار سوريه ارتش كنترل در كه لبنان شمالي و شرقي مناطق در فلسطين
فلسطيني غيرنظاميان امنيت تضمين بيروت از خروج براي فلسطين آزاديبخش سازمان شرايط مهمترين
لبنان در را فلسطيني غيرنظاميان امنيت كه بودند داده تعهد اسرائيليها.بود بيروت ساكن
روند بر فرانسه و ايتاليا آمريكا ، كشورهاي از بينالمللي نيروي يك بود قرار.نكنند خدشهدار
بر علاوه.نمايد تضمين نيز را فلسطينيها امنيت و كرده نظارت بيروت از فلسطيني چريكهاي خروج
سازمان با را دوجانبهاي قراردادهاي كدام هر لبنان و آمريكا متحده ايالات دولتهاي اين
اسرائيليها اين بر علاوه.بودند كرده امضا فلسطينيها امنيت تضمين خصوص در فلسطين آزاديبخش
.نكنند حمله بيروت به كه بودند داده قول هم
تضمينهاي اساس بر آمريكا متحده ايالات":بود آمده چنين مزبور موافقتنامههاي از يكي در
غيرنظاميان امنيت دارند ، آمريكا با نزديكي روابط كه لبناني گروههاي از برخي و اسرائيل دولت
خاورميانه امور در آمريكا دولت ويژه فرستاده حبيب فيليپ ".ميكند تضمين لبنان در را فلسطيني
.بود كرده امضا شخصا را فلسطينيها امنيت تضمين به مربوط قرارداد او كه كرد تاييد بعدها
آريل و بشير از فلسطيني غيرنظاميان از حفاظت براي تضمينهايي من":گفت چنين باره اين در حبيب
".بودم كرده دريافت اسرائيل دفاع وزير شارون
تمام من متبوع دولت":نوشت چنين لبنان وقت نخستوزير به خطاب نامهاي در شخصا حبيب فيليپ
امنيت تضمين خصوص در خود وعدههاي به اسرائيلي طرف تا گرفت ، خواهد كار به را خود تلاش
.كند عمل فلسطينيها
را خود تعهدات اسرائيل كه بود نشده خشك مزبور موافقتنامههاي و قراردادها جوهر هنوز اما
آنها به نميتوان اصولا كه دادند ، نشان ديگر بار يك اسرائيليها ترتيب بدين.كرد نقض آشكارا
.كرد اعتماد وعدههايشان و
جهان سوسياليستهاي سايت:منبع
روزنامهنگار نگاه
خاورميانه صلح آلماني طرح
* كولي كي جان
عبادتي عليرضا:ترجمه
جامعه كه دريافت بوش دولت گرفت ، دوباره شدت اسرائيليها و فلسطينيها ميان خشونت كه زماني از
پيش در خاورميانه قبال در متحده ايالات كه سياستي از عمدهاش ، متحدان از يك هيچ و جهاني
كه شد روشن بحران اين ناظران و آشنايان دوستان ، با رايزني در.نميكنند پشتيباني گرفته ،
ياسر كنارهگيري به شارون آريل و آمريكا رئيسجمهور بوش كه دارند اعتراض موضوع اين به اكثرا
.است اسرائيل براي "امنيت" تامين دارند مدنظر كه اولويتي مهمترين و ميورزند اصرار عرفات
در تحليلگران و ناظران و است مواجه آمريكا در كنگره انتخابات با امسال پاييز فصل در بوش
اتخاذ شارون آريل خواستههاي تامين جهت در بوش سياستهاي كه باورند اين بر خاورميانه و اروپا
اجلاس عضو چهار از عضو سه واقع در.نروند دست از نفوذ صاحب حاميان وسيله اين به تا ميشود
متحده ايالات يعني چهارم عضو سياست و ايده ملل سازمان و روسيه اروپا ، اتحاديه يعني چهارگانه
وزير پاول كالين با مذاكره در ملل سازمان دبيركل كوفيعنان جمله از عضو سه اين.نپذيرفتند را
كه ناظران و تحليلگران.نيست عملي خاورميانه در آمريكا طرح كه كردند تاكيد آمريكا خارجه
موافق عضو سه اين نظر با اسرائيلي منتقدان از حتي ميكنند دنبال را خاورميانه بحران سالهاست
.هستند
كه 23 عرب اتحاديه اعضاي از مهم دولت سه با چهارگانه اجلاس عضو چهار از عضو سه حال عين در
دولت و شارون آريل كه پيششرطي با اردن و مصر سعودي ، عربستان.شدهاند همصدا دارد ، عضو
براي فقط را امنيت و دارند تاكيد عرفات كنارهگيري بر شدهاند قائل انتخابات براي آمريكا
.آوردهاند روي صلح گامبهگام روند به و نيستند موافق فلسطينيها ، نه ميخواهند اسرائيل
خودگردان تشكيلات رئيس عنوان به را عرفات ياسر هنوز ملل سازمان كه است كرده تاكيد عنان كوفي
كه] فلسطينيها كه زماني تا و داد خواهد ادامه وي با همكاري به و ميشناسد رسميت به فلسطين
به روند اين نگيرند ، وي كنارهگيري بر تصميم [رفت خواهند صندوقها پاي به ژانويه 2003 ماه در
رياست اكنون كه دانمارك خارجه وزير و روسيه خارجه وزير ايوانف ايگور.است باقي خود قوت
.كردند اعلام كوفيعنان سخنان با را خود موافقت دارد عهده بر را اروپا اتحاديه
عرفات موضوع ، ":است كرده خلاصه جمله يك در را موضوعها اين همه اردن خارجه وزير معاشر مروان
".است فلسطين سرزمين اشغال اصلي موضوع نيست ،
و فلسطينيها تا باشند داشته مثبت ايدههاي روي بيشتري تمركز بايد متحدانش و آمريكا
و آلمان خارجه وزير فيشر يوشكاكنند رد را آن ملاحظهاي هيچ بدون نباشند قادر اسرائيليها
:است كرده پيشنهاد را انكار غيرقابل و مثبت ايده چند اروپا سخنگوي
فرد اين.نداشت وجود فلسطيني تشكيلات در تاكنون كه جديدي سمت.نخستوزير انتخاب:اول گام
جمله از است ، شده داده آن وعده كه ميشود اصلاحاتي اداره مسئول مرد ، چه و باشد زن چه جديد
نيروهاي ميان در قدرت قطعي جداسازي و فلسطين امنيتي سرويس به دادن سروسامان فساد ، با مبارزه
تصويب به فلسطين تشكيلات جديد پايه قوانين در شده نامبرده مواردمجريه و قضاييه مقننه ، قوه
نمادين و تشريفاتي رهبري كه است مجبور عرفات روند ، اين در.است رسيده عرفات امضاي به و
از فلسطين آرمان به را خود وفاداري كه مردي وسيله اين به تا بگيرد ، عهده بر را تشكيلات
.نشود خاطر رنجيده است داده نشان دهه 1960 سالهاي
تحقق است كرده حمايت آن از آمريكا اكنون و شده داده وعده سالها كه فلسطين دولت:دوم گام
كنفرانس يك در دولت اين است ، لازم اعتبار كسب براي كند آغاز را خود كار علني طور به و بيابد
كه ميشود فراهم شرايطي دولت ، تشكيل از بعدكند كسب را بينالمللي جوامع تاييد بينالمللي
.كنند حلوفصل را خود مناقشه مورد مسائل مهمترين بتوانند اسرائيل و فلسطيني دولت
زماني و شد خواهد پي و رگ و ارگانها بافتها ، صاحب استخوانبندي اين سال 2005 تا:سوم گام
در همسايه دو بين روابط حاكميتها ، حق مرزها ، كرد ، كسب را خود نهايي وضعيت فلسطيني دولت كه
در اردن و سال 1979 در مصر.رسيد خواهد امضا به و شده روشن اسرائيل و فلسطين ميان صلح پيمان
و آوارگان بيتالمقدس ، تكليف تحقق ، صورت در پيماني چنينيافتند دست پيماني چنين به سال 1994
.ساخت خواهد روشن را مرزها
پيشنهاد است طرح اين حاميان مهمترين از يكي كه عرفات بينالمللي همكاريهاي وزير شعث نبيل
سازمان و روسيه اروپا ، اتحاديه متحده ، ايالات از متشكل - چهارتايي گروه:است كرده ارائه خوبي
در متحده ايالات و ناتو توسط كه آنچه مانند شوند ، تبديل پرتحرك "تماس گروه" يك به بايد - ملل
.انجاميد صلح استقرار به سرانجام و پذيرفت صورت بوسني
شش گروه يك به چهارتايي گروه اين چرا اصولا و گيرد قرار حمايت مورد شعث پيشنهاد اين بايد
ديدگاه از سوريه كه اين ديگر نكته.نباشند فلسطين و اسرائيل جديد ، عضو دو و نشود؟ تبديل تايي
جهت در كه گروه اين اعضاي به ميتواند هم كشور اين.است شده گرفته ناديده آمريكاييها
بينالمللي كشمكشهاي و موضوعات سويي از.بپيوندد ميكنند ، تلاش خاورميانه بحران حلوفصل
گردهماييهاي در بايد و نيست حل قابل يكجانبه طور به اسرائيل و اعراب بحران مانند
.شوند حلوفصل بينالمللي
:پينوشت
اواخر از كه است مانيتور ساينس كريستين روزنامه سابق ارشد خبرنگار و نويسنده كولي كي جان
.است داده پوشش مانيتور روزنامه براي را شمالي آفريقاي و خاورميانه بخش دهه 1950
ژوئيه مانيتور 19 ساينس كريستين:منبع
|