جهان داروي كثيفترين
مردم نگاه
عشق روزگاري روزي
جهان داروي كثيفترين
پنهاني داوود
دستيابي.جهاناند داروي كثيفترين وجوي جست در دنيا مكاره بازار در قرمز طلاي جويندگان
بازگرداندن جهت در تلاشي صرفا كه طبقاتي پايگاه تغيير وسيله نه آنها براي ثروت اين به
رويدادهاي كه ميكند آشكار چهره آنجا تلاش اين عمق.است زندگي ادامه براي بيشتر نفس چند
.ميدهند معاملاتي بازار در آلودگي تزريق عبارتي به يا و تقلب از خبر كننده نگران
حركت مسير در داستان شخصيتهاي كه چرا ميگيرد ، خود به غمانگيزي عمق داستان كه اينجاست
وضعيتي چنين در.ميپردازند خود جان كردن قرباني با تنها را كوچك اشتباه هر تاوان خويش
اين "خون" به جهان داروي كثيفترين عنوان اطلاق جز راهي بدبين تحليلگران براي
.نميماند باقي بدن نياز حياتيترين
كشورها از بسياري بهداشتي مسئولان اخير سالهاي طي دنيا سراسر در ايدز بيماري همهگيري
پرداخته ، خود برنامههاي مرور به ديگر بار يك تا انداخت صرافت اين به را جهان سراسر در
تخمينهاي طبق كه گرفت قوت آنجا تلاش اين.دهند قرار بررسي مورد را آنها سلامت ميزان
انتقال از ناشي دنيا تمام در HIV آلودگيهاي از درصد تا 5 بين 3 جهاني بهداشت سازمان
فرآوردههاي نيز اين از پيش تا كه است حالي در اين.بود آلوده خوني فرآوردههاي و خون
بيش بسياري عده جان مالاريا و شاگاس سيفليس ،Cو B هپاتيت چون ويروسهايي به آلوده خوني
گذشته ، در موجود اطلاعات بر بنا.بود گرفته جهان سراسر در را تعداد اين از
غربالگري بر عمده طور به بود ، شده اتخاذ "خون سلامت" ارتقاي جهت در كه استراتژيهايي
اما.بود استوار خون انتقال راه از سرايت قابل آلودگيهاي با ارتباط در اهدايي خونهاي
ميرسد نظر به ضروري اگرچه سيستماتيك غربالگري كه رسيد اثبات به نكته اين زمان گذشت با
بر و زمان مرور بهنيست كافي خون موجودي سلامت از اطمينان حصول براي تنهايي به اما
به مربوط ملي برنامه يك فقدان عامل سه كه شد مشخص جهان سراسر از آمده دست به مدارك اساس
انتقال از ضروري غير باليني استفاده نيز و سالم خون كنندگان اهدا كافي تعداد نبود خون ،
در مسايل اين همه.گذارند تاثير اندازه يك به خون انتقال توسط آلودگي انتقال نظر از خون
جديد استراتژي يك طراحي با تا داشت آن بر را جهاني بهداشت سازمان گردانندگان هم كنار
بر را خود برنامه استراتژي اين طراحان.بجويند چارهاي راه آمده ، وجود به مشكلات براي
موجودي بتواند كه هماهنگ خون انتقال سرويس يك تاسيس:كردند استوار چهارجانبه رهيافت يك
نمايد ، تامين نيازمند بيماران تمام براي موقع به و كافي ميزان به را سالم خون از
نميكنند دريافت يادداشتي هيچ خون اهداي مقابل در كه داوطلباني از فقط جمعآوريخون
غربالگري ،(ميشد انجام اهداكننده انتخاب مطمئن و موثق روشهاي از استفاده با روش اين)
،HIV جمله از خون انتقال طريق از سرايت قابل آلودگيهاي نظر از اهدايي خونهاي تمام
سازگاري آزمايشهاي همراه به خوني گروه تعيين ديگر ، عفوني عوامل و سيفليس هپاتيت ، ويروس
استفاده طريق از غيرضروري خونهاي انتقال موارد در كاهش نهايت در و خون ، فرآوري و
ساده روشهاي ديگر و وريدي داخل جايگزين مايعات از استفاده جمله از خون از مناسب باليني
را رهيافتي چنين اساسي بخش كلمه يك در باشد ، ممكن كه جايي هر در خون انتقال جايگزين
عنوان تحت هماهنگ مجموعه يك در نظر مورد برنامههاي بعدها.ميداد تشكيل كيفيت كنترل
سرويس دسته اين اعتقاد بهگرفت قرار صاحبنظران بررسي و بحث مورد ملي خون انتقال سرويس
پافشاري نكته اين بر آنها.بود كافي ميزان به سالم خون تامين پيششرط هماهنگ خون انتقال
برنامه همراه به خطمشي يك راستاي در بايد كشوري هر در خون انتقال سرويس كه ميكردند
اين موجود ، اطلاعات براساس.بگيرد شكل قانوني چارچوب يك در نهايت در و ملي خون انتقال
روشهاي و موازين توسعه جمله از ملي كيفيت با سيستم يك حفظ و تدوين مسئول بايد سرويس
بعدها.ميشد ارزيابي و كنترل همراه به اطلاعات مديريت كاركنان ، آموزش استاندارد ، عمل
مجمع هشتمين و بيست قطعنامه 72/28 طي سال 1975 ، در مدون برنامه يك عنوان به سرويس اين
خدمات ارتقاي بر موضوع اين بررسي با نظر مورد مجمع.گرفت قرار بررسي مورد جهاني بهداشت
آن در.كرد تاكيد خود اعضاي وجه دريافت بدون داوطلبانه اهداي اساس بر ملي خون انتقال
درصد تنها 35 خون انتقال سرويسهاي پراكندگي نيز و ملي هماهنگي يك فقدان دليل به سالها
يك و قانونگذاري همراه به خون زمينه در ملي سياستگذاري يك داراي عضو كشور از 192
از بسياري شرايط همين تاثير تحت.بودند مربوطه ملي برنامههاي بر نظارت براي خاص سازمان
.برآمدند خود كشور در خون انتقال سيستم ساماندهي براي تلاش در كشورها بهداشتي مسئولان
.شد تاسيس ايران در نيز "خون انتقال سازمان" شرايط همين تاثير تحت پيش سال 28
ايراني خون انتقال
توسعه كشور هر براي سالها اين از نيمي.گرانقيمت تجربه يك يعني ساله عمر 28 يك
به فعاليتي هر انجام زمينه در را خود نوين ، تكنولوژيهاي مدد به تا است كافي يافتهاي
چنين گذاشتن سر پشت وجود با ما آيا برساند ، مطلوب نيمه حتيالامكان يا مطلوب موقعيتي
پاسخ به رسيدن براي رسيدهايم ، كشور در خون انتقال سيستم در ارزنده موقعيتي به سالهايي
منفي پاسخ شنيدن براي اما.هستيم بيشتري بررسيهاي و تحقيقات نيازمند زمينه اين در مثبت
توسعه كشوري هنوز ما":بريزد هم به را برنامهها همه ميتواند كلي حكم يك تنها
پرسش از پر عملكرد ميكند تاييد را كلياي حكم چنين متاسفانه آنچه ".نيافتهايم
از.سازد رها پيرامون پرسشهاي زيربار از را خود نتوانسته هم هنوز كه است سازماني
كشور پلاسماي صنعت تعطيلي خونآلودهتا انتقال عليه بر دادگاه در هموفيليها پرونده
يك بردن سوال زير توانايي تنهايي به يك هر كه هستند كنندهاي نگران عناوين همه و همه
خون به هم هنوز ما كشور در كه روست اين از شايد.دارند را طويل و عريض و گسترده سازمان
لازم امنيت راستي به فرآوردهها اين آيا.ميشود نگريسته شك ديده با آن فرآوردههاي و
دارند؟ را
.مينگرد شك ديده با خود مورد اين در خون انتقال سازمان رئيس پورفتحالله علياكبر دكتر
رعايت و خوب آزمايشات انجام با چند هر":بگويد كه ندارد اين جز چارهاي بنابراين
صددرصد گفت نميتوان اما ميرود بالا خوني فرآوردههاي امنيت ميزان جهاني استانداردهاي
كشور در پلاسما صنعت تعطيلي با رابطه در سوالي به پاسخ در وي ".است تامين آنها امنيت
كشور خون پالايشگاه و پلاسما صنعت مجدد راهاندازي براي خون انتقال سازمان":ميگويد
ويروسزدايي ، روش دو تكنولوژي ، انتقال پالايشگاه ، ظرفيت افزايش زمينه در را قراردادهايي
تعطيلي مسئول مقام اين ".است كرده انعقاد خون ليتر هر ازاي به محصولات بازدهي افزايش
تعطيلي اين كه است معتقد و ميداند خون انتقال سازمان عليه جوسازي نتيجه را پلاسما صنعت
مسئله اين كه است رسانده سال در دلار ميليون به 30 دلار ميليون 5- از 6 را خوني واردات
سازمان منتقدان ".ميدهد افزايش را خون انتقال بيماريهاي جغرافيايي تغيير امكان
روابط مسئول "قويدل احمد".ميگيرند ديگري موضع ديدگاه اين به اعتراض در خون انتقال
بهداشت وزارت":ميگويد "فتحالله پور" گفتههاي به اعتراض در هموفيلي كانون عمومي
".داد را خون انتقال سازمان خوني فرآوردههاي پالايشگاه تعطيلي دستور
اين توليدي فرآوردههاي نبودن سالم موجود اطلاعات اساس بر":ميدهد ادامه قويدل
مثال عنوان به":ميافزايد وي ".بود گرفته قرار سوال مورد آن تعطيلي از قبل پالايشگاه
كه است آمده زمينه اين در صراحت با قانوني پزشكي وقت گزارش در موجود ، اسناد اساس بر
وي ".كند ويروسزدايي را وي.سي.اچ حاوي خون نميتوانسته خون انتقال در موجود وسايل
استانداردهاي اساس بر":ميگويد خون انتقال سازمان مسئولان به خود انتقادات ادامه در
سيار واحدهاي كه حالي در.شود جمعآوري اتفاقي و هجومي صورت به خون نبايد بينالمللي
اينكه بيان با خود گفتههاي از ديگري بخش در وي ".دارد روشي چنين خون انتقال سازمان
بينالمللي استانداردهاي اساس بر خون جمعآوري براي ديگر مراكز يا ادارهها در استقرار
كه است پيوسته و مستمر سالم ، خون اهداي استانداردها اين اساس بر":ميگويد نيست صحيح
در سازماني هيچ اينكه بيان با هموفيلي كانون عمومي روابط مسئول ".دارد قرار توجه مورد
يك خوني فرآوردههاي و خون":ميگويد ندارد ، نظارت خون انتقال سازمان فعاليت به كشور
اين ميگويد كه خون انتقال سازمان اساسنامه اساس بر است ، آن نوع كثيفترين و دارو
كند ، توليد درمان و بهداشت وزارت تعريف با را خوني فرآوردههاي و خون تا است موظف سازمان
انتقال سازمان مسئولان ".باشد داشته نظارت سازمان اين فعاليت به بهداشت وزارت ميبايد
منطقهاي پايگاه مديركل.ميكنند رد را آن و خوانده بياساس را انتقادات اين خون ،
سالمترين از يكي ايران خوني فرآوردههاي":ميگويد مورد اين در تهران استان خون انتقال
و اخلاقي سلامت به توجه با":ميافزايد شمس ".ميرود شمار به دنيا خون فرآوردههاي
با مقايسه در ما كشور خوني فرآوردههاي و خون خون ، اهداكنندگان ويژه به جامعه فرهنگي
هم هنوز گفتهها اين تمام با ".ميرود شمار به خونها سالمترين از كشورها ديگر
حساسيت.پيبرد دنيا كشورهاي از كدام هيچ در خوني فرآوردههاي بودن سالم به نميتوان
نقاط نميتوان حال اين با.ميدهد افزايش هم را آن آلودگي ميزان حياتي داروي اين بالاي
توجه كنار در هموفيليها پرونده به نگاهي نيم.كرد مخفي استدلال اين پناه در را خود ضعف
پلاسما صنعت تعطيلي با همراه دارد ، وجود كشور در ايدز گسترش با رابطه در كه شايعاتي به
سوال زير طويلي و عريض سازمان هر عملكرد آساني به تا هستند مناسبي بهانههاي همه و همه
.رود
پرونده آن
امروز به تا كه شد عظيمي پرونده جرقه اولين سال 64 در هموفيلي كارمند يك دادخواهي
نتيجه در كارمند آن.ميگيرد را بسياري عده دامان و ميكشد زبانه استوارند ، آن شعلههاي
كس هيچ زمان آن تا.بود شده مبتلا ايدز به كشور از وارداتي خوني فرآوردههاي از استفاده
بختبرگشته بيمار آن.خير يا شدهاند آلوده بيماري اين به نيز ديگري كسان آيا نميدانست
دچار نيز هپاتيت بيماري به داخلي پالايشگاه يك خوني فرآورده از استفاده نتيجه در بعدها
تلاش بيمار آن.شد بهداشت وزارت وقت مسئولان از شكايت به مجبور وي كه بود اينجا.شد
در كم دست غرامت اين با ميخواهم من":بود ساخته متمركز موضوع اين روي بر را خود اوليه
به احساس اين كه طوري به است غيرمنطقي برخوردها اما دهم انجام موقتي درمان كشور از خارج
بدهند انجام هم غيرمسئولانهاي و غيرقانوني عمل هر اگر كشور مسئولان كه ميدهد دست آدم
سال در بيمار آن ادعاي آمده دست به اطلاعات ".نميگيرند قرار محاكمه و بازخواست مورد
غيردولتي نهاد يك گردانندگان عنوان به هموفيلي كانون مسئولان.ميكند تاييد را نظر مورد
نكات به خود بررسيهاي در بوده ، موضوع اين پيگير اخير سالهاي در ديگران از جديتر كه
قرار مطبوعات اختيار در را خود اطلاعات آنها.يافتهاند دست زمينه اين در جالبي
كشور مشابه خوني فرآوردههاي آلودگي نظر از فرانسه موقعيت نظر مورد سال در":دادهاند
گرفت صورت حالي در دولت جاري ضوابط از خارج سياه معامله اين.بود گاوي جنون با انگليس
فرانسه مردم به كه نكردند فراموش را فرانسه بهداشت وزير پيام اين هرگز ايدزي بيماران كه
آلوده ايدز ويروس به شدند مصرف كشور اين داخل در كه خوني فرآوردههاي داد ، اطمينان
در وقت مسئولان توجيهات.است بوده صادراتي محمولههاي به مربوط آلودگي بلكه نبودند ،
ايدز 100 به آلوده هموفيلي بيمار مجموع 300 از تا شد باعث كشور در ايدز شدن تابو كنار
.نرفت سوال زير كننده نگران واقعه اين خاطر به كسي جايگاه.بدهند دست از را خود جان نفر
...اينكه تا
ديگر بار يك
.شد گشوده سال 76 در ديگر بار يك بگيرد خود به فراموشي غبار تا ميرفت كه پروندهاي
انجام براي ما سال اين در":است چنين سال اين اتفاقات از هموفيلي كانون مسئولان روايت
نتايج.فرستاديم خون سازمان آزمايشگاه به را بيمارانمان از تعدادي C هپاتيت تست
از استفاده به مجبور كه آنان از بيمار ، 78تن از 80 تقريبابود شگفتآور آزمايشات
واقعه اين تاثير تحت ".بودند شده C هپاتيت بيماري به مبتلا بودند خوني فرآوردههاي
خون پالايشگاه كهنه بحث پيگيري به مجبور ديگر بار يك ايران هموفيلي كانون مسئولان
كه پالايشگاهي در آيا":ميداد تشكيل سوال اين را كانون نامهنگاريهاي محور.ميشوند
احمد" نه؟ يا ميشده انجام ويروسزدايي عمل ميكرده ، توليد كنستانتره خوني فرآوردههاي
نقايص يكسري ايران خون پالايشگاه":ميگويد مورد اين در كانون عمومي روابط مدير "قويدل
مينمود زيانبار بسيار جامعه سلامت تامين و ايمني لحاظ از كه داشت كاستيهايي و
ويروسزدايي سيستم نداشتن مجموعه اين نقص مهمترين.كرد واكنش به وادار را ما بنابراين
در كه او بيشتر توضيحات.نميشود ختم اينجا به قويدل دلايل ".بود خوني فرآوردههاي از
دستگاههاي چگونه؟ اما.بود مجهز مركز اين":است اينگونه ميگيرد ، قرار مطبوعات اختيار
اين متهمان مثال عنوان به.نداشتند را آن از استفاده تكنولوژي ولي بود موجود همگي مختلف
را خونها نميخواهيم ما نكنيد فكر شما":بودند گفته شاكيان به خطاب دادگاه در پرونده
و ميگذاريم "آون" درون را محصولات اين وقتي كه آنجاست ما مشكل نه ، .كنيم ويروسزدايي
هم كنار در مسايل اين ".ميشود دود فرآوردهها اين ميدهيم ، حرارت درجه صد چند آن به
بيماران.ميكند فراهم بهداشتي سازمانهاي وقت مسئولان از شكايت براي را مناسب بهانه
اين نتيجه.ميكنند تحصن وصال خيابان در خون انتقال كانون مقابل در ايران هموفيلي كانون
و.ميشود تعطيل خون پالايشگاه.ميشود منجر خون انتقال سازمان رئيس بركناري به تحصن
بررسي مورد پيش از جديتر را ايران در جهان داروي كثيفترين پرونده مهمترين دادگاه ،
جريان در بهداشت وزارت داروي بر نظارت وقت كل مدير شيباني دكتر بعدها.ميدهد قرار
آنهاپاسخ چيست؟ مركز اين مورد در نظرشما:پرسيديم متخصصان از ما:ميگويد چنين دادگاه
ما و كنيم تعطيل را آن كه است اين كار بهترين ندارد ويروسزدايي پروسه مركز اين:دادند
ميدانستيد كه شما":ميپرسد شيباني دكتر از قاضي كه هنگامي ".كرديم تعطيل را آن هم
:گفت "نكرديد؟ صادر را آن تعطيلي دستور ابتدا از چرا ندارد ، ويروسزدايي بخش مركز اين
عوض قاضي سه تاكنون كه پرونده ".بگيرم دستور بالا از سوال اين به پاسخ براي بايد من"
شاكيان اين از نفر گذشته ، 16 سال طول 4 در.دارد خود پيشاني بر را بيمار شكايت 600 كرده
متهمان.است نرسيده خود انتهاي به ماجرا هم هنوز كه است حالي در اينكردهاند فوت
رئيس خيرآبادي دكتر خون ، انتقال سازمان سابق رئيس لنگرودي فرهادي محمد دكتر را پرونده
و بهداشت وزارت داروي بر نظارت سابق كل مدير دكترشيباني ايران ، خون پژوهش شركت سابق
كنوني رئيس الله فتح پور دكتر.ميدهد تشكيل بخش دارو شركت سابق عامل مدير آذرنوش دكتر
سوال مورد پرونده اين مورد در كه هنگامي خود خبري جلسه تازهترين در خون انتقال سازمان
ميبايست نخست درجه در شد مطرح هموفيلي بيماران پرونده وقتي:ميگويد چنين ميگيرد قرار
خارج در دارويي توليدات و صنعت تكنولوژي اگر زيرا ميرفتيم وارداتي داروهاي سراغ به
داستاني آن شخصيتهاي نميكرديم وارد داروها توسط خارج از را ايدز ديگر بود كشور
.ميكنند بيان ديگري شكل به را موضوع اين درد ميان در غمانگيز
مردم نگاه
مهربانتر كمي فقط
طباطبايي فائزه
نه ".ببنديد را درها بكشيد ، را پردهها تيرهتر ، را شيشهها كنيد ، بلندتر را ديوارها"
در ما كوچك دختران كه است محلي اينجا نيست ، ندامتگاه يا بازداشتگاه اينجا نكنيد اشتباه
مطرح مدرسه در لباس تغيير طرح متعاقب كه است موضوعي مدارس استتار.كرد خواهند تحصيل آن
را مقنعههايشان درس كلاس در بتوانند ابتدايي مدارس در دختران كه صورت اين به است ، شده
كه يابد تغيير طوري يا باشد شده طراحي طوري مدرسه اينكه به مشروط و منوط اما دربياورند ،
وضع بهبود جهت در است گامي طرح اين چند هر.نباشد ديدن قابل كلاسها داخل وجه هيچ به
روانپزشكان و تربيتي علوم متخصصين كارشناسي كار متعاقب حتما و دبستاني دختران و موجود
نظر به ضروري و لازم طرح پيرامون نكته چند ذكر ليكن است ، گرفته صورت روانشناسان و
:ميرسد
فرد بودن مكلف بر شرع تكليف وجوب و است شده اعلام قمري سال دختران 9 شرعي بلوغ سن (1
قانوني وجاهت فاقد دبستان دوم و اول كلاس دختران براي خصوصا سختگيري همه اين لذا است ،
.ميرسد نظر به شرعي و
به نسبت را كودكان تمام حق كه شدهاند متعهد عضو كشورهاي كنوانسيون اين ماده 27 در (2
به اجتماعي اخلاقي ، روحي ، ذهني ، جسمي ، توسعه براي زندگي مناسب استاندارد از برخورداري
و بازي آرامش ، تفريح ، براي را كودك حق كه شدهاند متعهد نيز ماده 31 در.بشناسند رسميت
.بشناسند رسميت به هنري و فرهنگي حيات در آزادانه شركت و خود سن مناسب خلاق فعاليتهاي
محيطي نوع خود ، پوشش نوع با ايراني ، كوچك دختران آيا كه ميشود مطرح سوال اين اينجا در
به رسيدن راه در موجود ، ورزشي _ تفريحي امكانات بود ، خواهند مشغول تحصيل به آن در كه
در آزادانه شركت و خود سن مناسب خلاق فعاليت آرامش ، تفريح ، زندگي ، مناسب استانداردهاي
برميدارند؟ گام هنري _ فرهنگي حيات
در آنچه و ميگيرد شكل كودكي سنين در افراد شخصيتي ساختار كردهايم فراموش ما (3
دختران آنچه از آيااست كودكي دوران واكنشهاي و كنشها حاصل مواجهيم آن با بزرگسالي
با منطبق جواناني كودكي دوران سختگيريهاي آيا هستيم؟ راضي هستند ما امروز جوان
و ميكنند فكر طور هر هستند ، هرچه جوانان اين داد؟ تحويل ما ، شده تعريف پيش از الگوهاي
دوران شده تعريف سياست يك تحت و خاص آموزشي محيط نوع يك در همه ميپوشند لباس طور هر
خصوصا مدرسه در كه هستند ديدگاهي و نگاه نوع همان حاصل و گذراندهاند را خود كودكي
دوم و اول سال دختران پوشش نوع از ما توجيه.است شده تزريق آنها به دبستان دوران
دوران طول در.ميدهيم توضيح آنها براي چگونه را آن حدود و تكليف سن چيست ، دبستاني
كه است مهربان آنقدر خداوند و است صفا و مهرباني دين اسلام نگفت آنها به هيچكس مدرسه
اكراهي و اجبار دين در نگفت كسي.شوند فلاكت و بدبختي اشتباه ، دچار بندگانش نميخواهد
حرمت حفظ براي پوشش و حجاب نگفت كسي هرگز است ، آن بودن اختياري بر دين زيبايي كه نيست ،
.ندارد زن آسايش و فضيلت جز هدفي دين ضروري عنوان به حجاب نگفت كسي هرگز.است زن كرامت و
همه مردم نه و حكومت نه نيست ، هيچكس قبول مورد كه شد حاصل نتيجهاي سختگيريها از (4
.باشيم مهربان كودكانمان با بياييد پس ناراضياند ، جوانها پوشيدن لباس وضع از
عشق روزگاري روزي
|
وسطي قرون از بعد عشق
|
.بودند محكوم عمر پايان تا ازدواج به آنها اما *
را طلاق كار مرگ اغلبنبود طولاني زياد زمان آن در زندگي امااست طور همين بله
نابرابر ، و زنگريز جامعه اين در.داشت زن يا شوهر چهار نفر يك كه بود مواردي.ميكرد
داشت منالي و مال زني چنين اين اگر.ميداد قرار استثنايي موقعيتي در را زن بيوگي ،
مادام.ميزد سرباز عمر پايان تا كار اين از اينكه يا.كند ازدواج دوباره ميتوانست
زن يك سر بر دوئلي طي شوهرش آنكه از بعد شد ، شوهرش دلباخته سالگي در 25 كه دوسوينيه1
.بود آزادي مفهوم به بيوگي زمان آن در.نكرد مجدد ازدواج هرگز شد ، كشته ديگر
نقاشي يا ادبيات در صحنههايي اما كرديد ، صحبت دوره اين در جنسي اميال سركوب از شما *
را ، واقعيت نه و ميدهد نشان را تخيل هنر هم جا اين آيا.است روند اين خلاف دوره اين
نبود؟ ممكن آن به دسترسي اما داشت ، ميل انسان كه را آنچه يعني
قبل فرهنگ من نظر به.است جبران و جايگزيني براي تلاش نوعي اين.است همينطور دقيقا
در مونتني و شكسپير كه خيالي و وهم.ماست خيال در كه است چيزي آن.است وهم چيز هر از
.را هيچ ميدهند ، نشان ما به آثارشان
جدا اجتماعي واقعيت از را آن بايد و استيلاست تحت فروخورده ، ميل يك بيان اغلب فرهنگ
مثل عاشقانهاي احساسات دارند ميل عاشقان.ميگذارند تاثير برهم دو اين اما.كرد
و صريح واقعگرايانه ، عصر يك مدرن عصر.باشند داشته شكسپير و راسين2 آثار شخصيتهاي
كه است انسانيت از سرشار زيرا دارم ، رادوست عصر اين من اما بود ، ايدهآليست كمتر
.است كشيده تصوير به ممكن شكل بهترين به [مونتني] "رسالهها" نويسنده
احساسات مورد در ميكوشد ميزند ، را اول حرف سركوب كه دوراني در بزرگ نويسنده اين
جرات كس هيچ كه دورهاي در و بشمرد اهميت با را آن كند ، انديشه مقابل طرف به نسبت انسان
جستوجوي در مونتني البته.بكشد ميان به را آن از صحبت ندارد ، را چيزها اين از زدن حرف
براساس نه كه ميكند مطرح و ستايش را روابطي او ;است زنان و مردان بين متمدنانه روابط
و اخلاقيات با توام و متقابل سليقه و حس براساس بلكه موجود قاعده و نظم و هنجارها
.هستند مدرن شدت به تلاشها اين همه من نظر به باشد ، مناسب متقابل احترام
قرن در ليبرتيناژ3 توسعه شاهد كه است سختگيرانه فضاي اين به نسبت واكنش در شايد *
هستيم؟ هجدهم
اصلاحات مقابل در نخبگان طبقه سوي از آزاديطلبانه واكنش يك شاهد هجدهم قرن آغاز از
اشراف طبقه عوض در دارند ، كامل كنترل تحت را مردم حكومت و كليسا اگر.هستيم سختگيرانه
كاري ديگران خصوصي زندگي به كسي اشراف ميان در ديگراست كرده حفظ را خودش كامل استقلال
.ندارد
امتياز يك بهعنوان داده ، ادامه حياتش به دربار راهروهاي در كه جنسي آزادي دوره اين در
آزادانه اندازه چه تا دوره آن در رفتارها كه داده نشان كازانووا4.ميشود محسوب اشرافي
مورد و آشكار ليبرتيناژ به پنهان ليبرتيناژ نوعي از اندكاندك دوره اين در.است بوده
هذيانگويي اوج ساد5 و ميكند فراهم را پديده اين تئوريسازي ژوآن دونميرسيم مطالبه
هم غيراجتماعي جنبههاي از و است فردي لذت ستايش اساسا ليبرتيناژ.را آن به مربوط موحش
.ميشود مد يك ليبرتيناژ هجدهم ، قرن در.نيست عاري
.ميكند نقض را آن كبير انقلاب كه مدي *
كه ميدهد تعليم جوان نجيبزادگان به كليسا فرانسه ، كبير انقلاب حوش و حول در بله
خيلي جديد نسل رستوراسيون6 زمان در.است شده فاجعه بروز باعث آنها ليبرتن پدران گناهان
كه ميگيرد شكل تناقضي و تضاد يك بنابراين.ميشود ليبرتنتر ضد و سختگيرتر مومنتر ،
فرد همين فداكاري و خصوصي زندگي عرصه در فرد مطلقه قدرت ستايش:ميكند بيان را آن روسو
از البته كليسا و ميشود غالب "ليبرتن" بر ،"شهروند" انقلاب دوران در.جمعي ابعاد در
تا و ميگذارند بزرگ در يك جنسي احساسات روي بر اينكه خلاصه.ميكند حمايت گرايش اين
.نميزند دست كسي را در اين مدتها
:پينوشت
در ويژهاي جايگاه وي نامهنگاري مكتوب آثار كه (1628_ 1696) فرانسوي مشهور اديب _ 1
در در 1651 ماركي همين و كرد ازدواج دوسوينيه ماركي با در 1644 او.دارد فرانسه ادبيات
جايي فرانسه كلاسيك ادبيات در و مينوشت نامه پاريس در دوستانش به او.باخت جان دوئل
م.ميكرد تحسين بسيار را دوسوينيه مادام پروست مارسلاست كرده پا و دست خودش براي
"برنيس" مثل عشقياش آثار كه مولير همراه به فرانسه هفدهم قرن مشهور نمايشنامهنويس _ 2
.ميشوند محسوب كلاسيك تئاتر شاهكارهاي جزو
ميتوانند امروز زبان در كه هستند فرانسه هفدهم قرن انديشهورزان "ليبرتنها" _ 3
چون كساني شامل "فرهيخته و برجسته ليبرتنهاي".بگيرند نام دوره آن شكاكيون بهعنوان
مكشوف حقايق آزادانه آزمايش سرسخت طرفداران كه بودند اورمون سن و دوويو ، تئوفيل گساندي ،
.ميدهند ارائه را ليبرتنها انديشههاي اوج فونتونل و ،Bayle مونتني ، .شدهاند ناميده
قرن در روند اين ادامه اما.است شده محسوب ليبرتن يك عيني تجسم مولير ژوآن دون شخصيت
قدرت اما نيست ، عاري زيباييشناختي جنبههاي از كه ميانجامد "ليبرتيناژ" به هجدهم
م.دارد خود در هم را دوساد ماركي مثل فردي ضداخلاقگرايانه و ناتوراليست فلسفه
همين پانويس به شود رجوع ;(1725_ 1798) ايتاليايي ماجراجوي و نويسنده ،Casanova _ 4
.قبلي شمارههاي در ستون
ساد.بود اشرافي ليبرتنهاي جزو او ;فرانسوي نويسنده(1740_ 1814) دوساد ماركي _ 5
از ادبي لحاظ به اما شد ، تكفير كليسا سوي از كه رفت تند چنان آن آثارش و اخلاقيات در
م.ماند باقي فرانسه هجدهم قرن فلسفي ادبيات درخشان قلههاي
قطعي يد خلع) سالهاي 1814 فاصل حد در فرانسه تاريخ از دورهاي به:Restauration _ 6
تحت پيدرپي جنگهاي از خسته فرانسه دوره اين در.ميگويند تا 1830 (قدرت از ناپلئون
م.زيست دهم شارل و هجدهم لويي اداره
|