مرگبار تصميم
مذهبي جنگهاي سمت به راديكاليسم انحراف
تاريخي حافظه تخريب
ايراني ديپلماسي
9 دهه دو بازيگران
خبر حاشيه

مرگبار تصميم
است گرفته اوج منافقين سركرده عملكرد به اپوزيسيون فعالان اعتراض
دلمشغولي اخير هفتههاي در كشور ، از خارج در ايران (ضدانقلاب) اپوزيسيون شاخص چهرههاي
به يا و ميپردازند ايران حاكميت مواضع نقد به اغلب كه آنهاكردهاند پيدا تازهاي
رهبري كادر نقشه افشاي روزها اين طي مشغولند ، خود مواضع تقويت جهت در استراتژي ارائه
.دادهاند قرار كار دستور در را ايران به نظامي حمله براي (منافقين) خلق مجاهدين سازمان
يك تدارك در سازمان اين رهبري ميدهند ، خبر منافقين تشكيلات درون خبري منابع كه طور آن
.است سال 1367 در (مرصاد) "جاويدان فروغ" به موسوم عمليات سياق و سبك به نظامي عمليات
پذيرش از پس بلافاصله منافقين تشكيلات سران هدايت تحت كه بود عملياتي جاويدان فروغ
آن در منافقين عملياتي نيروهاي.گرفت صورت تابستان 67 در اسلامي جمهوري سوي از آتشبس
از ايران شهري مناطق بمباران سايه زير داشتند تصميم كشور ، غربي مرزهاي از نفوذ با سال
پيش ماهها از گويا كه طرح اينبرسانند تهران به را خود نظامي حمله يك با عراق ، سوي
ايران ، سوي از قطعنامه ناگهاني پذيرش با بود ، شده تدوين و تهيه منافقين مركزي كادر توسط
.داد دست از را خود عملياتي كاربرد
به توجه بدون قبلي ، طرح بر پافشاري با "رجوي مسعود" يعني منافقين سركرده حال ، اين با
به وي تشكيلات براي را سنگين شكستي كه داد سامان را كور تهاجمي تازه شرايط الزامات
.داشت دنبال
كشور از خارج اپوزيسيون سطح در گستردهاي انتقادهاي با رجوي تصميم اين زمان ، همان
از تن چند او.بود افراد اين جمله از (فراري ضدانقلاب) "باقرزاده حسين"شد مواجه
اين جريان در را بود ، منافقين تشكيلات اعضاي از كه برادرش جمله از و خود نزديك بستگان
به شد ، پا بر لندن در مناسبت اين به كه يادبودي مجلس در باقرزاده.داد دست از عمليات
اعتقاد اوپرداخت ميناميد ، منافقين تشكيلات سران "مرگ ايدئولوژي" آنچه از شديد انتقاد
آوردگاهي به را خود نيروهاي از بسياري خود ، بقاي براي حاضرند تشكيلات سران كه داشت
او اطرافيان و رجوي واكنش انتقادهايي چنين.نيست خبري نيستي و مرگ جز آن در كه بفرستند
از انگليس و آمريكا به اپوزيسيون منتقد نيروهاي كردن منتسب با آنان.داشت دنبال به را
.فشردند پاي خود جنونآميز راهبرد بر ديگر ، ازسوي اسلامي جمهوري رهبران و سو يك
تشكيلات اين سران عملي اعتقاد ميرسد گوش به منافقين اردوگاه از روزها اين كه خبرهايي
و ستاد عضو معاون "طيبي مسعود" اينباره در.ميدهد نشان را خود پيش سال راهبرد 14 به
براي رجوي شده ابلاغ تصميمات از دقيقي اطلاعات اخيرا منافقين تشكيلات مركزي شوراي عضو
وي ، گفته به.است كرده ارائه اينترنتي سايتهاي روي بر را "جاويدان2 فروغ" عمليات
همگي كه سازمان بلندپايه مسئولين از مركب نشستي در [منافقين] ايران خلق مجاهدين سازمان"
(سال تا 30 از 20 بيش تشكيلاتي سابقه مفهوم به) MO رده با ستاد عضو معاونين شامل
در فطر عيد با همزمان ماه 1380 آذر تاريخ 24 در بودند ، نفر بر 500 بالغ و ميشدند
[منافقين] سازمان رجوي نشستهاي ويژه "باقرزاده" قرارگاه در مناسبت همين به كه مراسمي
".داد "سياه شق" عنوان با طرحي از خبر بار اولين براي شد ، برگزار
تصميم رجوي است ، شده ابلاغ "آزاديبخش ارتش فرماندهي" به موسوم ستاد به كه طرح اين در
.بزند ايران خاك داخل به نظامي تهاجم يك به دست عراق ، به آمريكا حمله صورت در گرفته
دست به منافقين براي تاكنون سال 67 از كه ميداند "طلايي فرصتي" را كنوني شرايط رجوي
داشته دنبال به منافقين تشكيلات درون را صريحي واكنشهاي تصميم اين اتخاذاست نيامده
ميتوان او ، گفته به كه ميدهد خبر سازمان اين درون "تشكيلاتي بحران" بروز از طيبي.است
.كرد مقايسه سال 1354 انشعاب با را آن
استحاله از خلق مجاهدين سازمان رهبري كادر از طيفي كه داد رخ زماني انشعاب 54 ،
و اسلامي طيف دو به سازمان آن ، نتيجه در كه دادند خبر تشكيلات اين درون ايدئولوژيك
تشكيلات ماه 1360 خرداد حوادث از پس كه رجوي طيفشد تقسيمبندي ماركسيسم به متمايل
تاثير تحت كه بود سازمان اكثريت جريان بازمانده داد ، انتقال كشور از خارج به را خود
براي منافقين تشكيلات سران كه ايدئولوژيكي توجيهات.داشت قرار استالينيستي آموزههاي
اين هواداران و اعضا از بسياري اخير دهه دو طي تا شده باعث ميدهند ، ارائه خود رفتارهاي
.شوند جدا آن از گروه
فدا جز نتيجهاي اغلب منافقين ، رهبري كادر و رجوي انديشه در "تشكيلات بقاي" اصل محوريت
منافقين تشكيلات وابستگان از ديگر بسياري آنكه ضمن.است نداشته آن اعضاي از بسياري شدن
و شدهاند مواجه مختلفي اتهامات با سازمان رهبري تصميمات و عملكرد از انتقاد دليل به
بخش نيز ، اخير جريان در.هستند محبوس منافقين ، تشكيلات انفرادي سلولهاي در كه سالهاست
كه برميگردد نكته اين به منافقين رهبري كادر از اپوزيسيون نيروهاي انتقادات از عمدهاي
ميان از جز حاصلي كه زده نظامي ماجراجويي يك به دست خود ، بقاي براي او اطرافيان و رجوي
.داشت نخواهد هستند ، عملياتي سطح در كه تشكيلات اين اعضاي از بسياري رفتن
داد نشان بيشتر را خود زماني است ، شده منافقين تشكيلات درون دوگانگي باعث كه موضوع اين
وي محافظين از شماري رجوي ، مسعود شخص سازمان ، رهبران كه شدند خبر با تشكيلات اعضاي كه
كشورهاي از يكي راهي دارند آن قصد و شد نخواهند نظامي عمليات وارد رجوي مريم همراه به
پناهندگي درخواست دارد امكان اروپا ، اتحاديه چارچوبهاي از خارج كه شوند اسكانديناوي
.بپذيرد را آنان
سربازي سن به اكنون كه منافقين تشكيلات اعضاي فرزندان بسياري كه است حالي در اين
دوران كه جوانان اين.داشت خواهند شركت "جاويدان 2 فروغ" به موسوم عمليات در رسيدهاند ،
در ماندن به تمايلي اغلب گذراندهاند ، منافقين تشكيلات تربيت چارچوب در را خود كودكي
نگاه را آنان تشكيلات رهبري كادر حال ، اين با.ندارند منافقين به وابسته پادگانهاي
.دهد قرار استفاده مورد نظامي عمليات در تا داشته
پادگانهاي در وي فرزند دو و سابق همسر كه اپوزيسيون نيروهاي از "حائري شمس هادي"
در اودارد اعتراض رجوي اقدام اين به كه است كساني جمله از ميبرند ، سر به منافقين
را فرزندانم من كه است سال مدت 10":مينويسد رجوي به خطاب اينترنتي اطلاعيهاي
كرده توصيه رجوي به وي ".هستيد و بوديد يكديگر با ما ديدار مانع شما شخص و نديدهام
دادگاه به پايتان كودكان ، با تجارت جرم و جنگي جنايتكار عنوان به اينكه از قبل" كه است
و حال اين با ".گردند باز درس كلاسهاي سر به تا كنيد آزاد را كودكان..شود كشيده
جزم نظامي عمليات انجام براي منافقين رهبري كادر عزم گويا مخالفتها ، اين همه وجود با
كشور هيچ و نيست ، امني جاي ديگر عراق كه دارند اعتقاد او نزديك مشاوران و رجوي.است
آنكه جز نميماند راهي منافقين و او براي رو ، اين از.بود نخواهد آنان پذيراي هم ديگري
دستگاههاي كه است حالي در اين.كنند حركت مرگ سوي به نظامي عمليات يك چارچوب در
دقيق شكلي به خود ، برونمرزي واحد طريق از اخير دهه دو طي ايران امنيتي و اطلاعاتي
.دارند نظر مد را منافقين تسلط تحت پايگاههاي تحركات
توان فاقد منافقين تشكيلات گرچه كه معتقدند ايران امنيتي و دفاعي حوزه تحليلگران
امكان كه است ضدامنيتي توجه قابل توان داراي اما است ، كشور منافع تهديد براي لازم نظامي
.كنند استفاده وجه ، اين از اخير تحركات در دارد
برخوردار نيز "استخبارات" به موسوم عراق اطلاعاتي دستگاه همكاري از مسير ، اين در آنان
گروهك است گرفته تصميم مرگبار تصميمي با ديگر يكبار رجوي مسعود ترتيب بدين وهستند
.دهد قرار ديگر خودكشي يك معرض در را منافقين
رضوي حسين
مذهبي جنگهاي سمت به راديكاليسم انحراف
معظمي علي
مهار با تا است تلاش در آمريكا":است گفته فرهنگي رايزنان جمع در يونسي علي حجتالاسلام
و مذهبي جنگهاي سوي به را پتانسيل اين اسرائيل ، ضد بر مذهبي راديكالهاي متراكم انرژي
خطر او براي اسلامي انقلاب كه است رسيده نتيجه اين به آمريكا...كند هدايت داخلي
ايجاد با تا هستند درصدد دشمنان...است اسرائيل ضرر به سني و شيعه وحدت و است بزرگي
تعامل نقش بر همچنين او ".كنند مخدوش را ما ملي وحدت مذاهب ، و اقوام ميان اختلاف
فرهنگي ذخاير از صحيح استفاده در ديني عالمان و سياستمداران فرهيختگان ، روشنفكران ،
.است كرده تاكيد
اين در آنقدر پيش در و رفته حوادث در او تقصير كردن پيدا و خارجي دشمن از صحبت اگرچه
كاسته هشدارهايي چنين به توجه از شنيدن ، بسيار همين اثر بر ديگر كه است بوده رايج كشور
گونه از را آن نبايد و گرفت جدي بسيار بايد را اطلاعات وزير گفتههاي اما است ، شده
.ميشوند گفته داخلي دستاندركاران از تقصير رفع براي كه شمرد سخناني
بروز زمينههاي و مينمايد ، تامل قابل و منطقي ايشان گفتار در موجود نشانههاي زيرا
تنشهاي بروز تاريخي سابقه به نگاهي با.نميرسد نظر به دور متاسفانه نيز مذكور تنشهاي
ديرپاترين و دلخراشترين از تنشها اين كه دريافت ميتوان ايران در قومي و مذهبي
است قرنها تنشها اين بروز زمينه كه ببينيم ميتوانيم همچنين.بودهاند داخلي نزاعهاي
خارجي دشمنان سوءاستفاده و توجه مورد كه بوده اخير قرن چند در تنها و بودهاند موجود كه
.گرفتهاند قرار هم
كه شمرد سخناني گونه از را آن نبايد و گرفت جدي بسيار رابايد اطلاعات وزير گفتههاي
ميشوند گفته داخلي دستاندركاران از رفعتقصير براي
هويت از اساسي اجزايي قوميت و زبان و مذهب كه است اين هم موضوعها اين حساسيت علت
هم نانشان و جان از آنها براي اوقات از بسياري آدميان هويت و ميدهند تشكيل را افراد
بيمعنا ميشود ، متاثر خود مذهب به بياحترامي احساس دليل به كسي كه هنگامي.است مهمتر
به را تو و ميداند حق بر را خود كرده بياحترامي تو به كه كسي بگوييم او به كه است
فضايي در باشد ، ممكن هم اگر مذاهب حقانيت سر بر بحث زيرا.باشي خاموش كه بايد پس ناحق ،
قدرت منابع از خود كاربست و برخورداري فرادستي ، با بحث سوي دو از يكي كه است امكانپذير
تفرقهافكنانه مسائل بروز از جلوگيري بنابراين.برنيانگيزد را ستمديدگي احساس ديگري در
حقانيت از تلقيشان و ايشان مذهبي عقايد براساس نبايد مسئله اين از حاكمان مراقبت و
كه ميدهند دشمناني دست به را بهانه بيشتر خود صورت اين در كه چرا شود ، تنظيم مذاهب
.كنند توطئه ميخواهند
حكايت اطلاعات وزير سوي از فعلي موقعيت در بحث اين طرح كه ميآيد نظر به ترتيب همين به
ابعاد از كه اطلاعي با كشور بلندپايه مقامهاي از برخي دستكم كه ميكند اين از
اين ملي تاثيرهاي به را نخبگان و مسئولان همه توجه دارند اقدامات از بعضي آزاردهنده
.ميكنند جلب كارها
ضرر به سني و شيعه وحدت" كه رسيده نتيجه اين به آمريكا اينكه به اطلاعات وزير اشاره
خطر در _ است موجود كه سطحي هر در _ را وحدت همين او كه دارد آن از حكايت "است اسرائيل
كه دارند وحدت اين حفظ در بيشتري سهم كساني طبعا شرايطي چنين در.ميبيند دشمن توطئه
و رسمي رسانههاي عهده بر اين.هستند اكثريت در هم و دارند امكانات از هم بيشتري سهم
را احساس اين آنها در كشور در تسنن اهل مذهبي اقليت از دلجويي با كه است كشور فراگير
داشته محترم خود مذهب شيعه همميهنان و اسلامي جمهوري حاكميت سوي از كه كنند ايجاد
را آنها كمتوجهي با اينكه نه.بود نخواهد و نيست طعن مورد مذهبشان و عقيده و ميشوند
از بعد ناكرده خداي كه تنشهايي زمينهبريزند "دشمن آسياب به آب" و سازند آزرده
.شود طرف بر مسئولان صدر سعه و تدبير با بايد شود ، دشمنان دستآويز است ممكن سالها
شرايط دليل به كه هنگامي حتي و دارد ، سابقه اسلامي جمهوري در كه است چيزي تدبير اين
شاهد است ، بوده بالا بسيار تنشهايي چنين بروز امكان منطقهاي درگيريهاي و جنگي
مذهبي تنش زمينه تا ميشد محدود عاليرتبه مسئولان سوي از كتاب نشر ظاهرا كه بودهايم
به ميشدهاند محدود كتاب نشر در كه چيزهايي اگر بود خواهد تاسف جاي حال.نشود فراهم
مسالمت جو كردن فراهم مسئله نيست حقانيت و حقيقت سر بر بحث ;يابند راه ملي رسانههاي
را اساسي قانون ظرفيتهاي خصوصا و قانوني ظرفيتهاي مسلما اسلامي جمهوري مسئولان.است
اين از استفاده با مسلما و دارند مدنظر كشور رسمي مذاهب به مذهبي آزاديهاي دادن براي
اندازه به دولتي هيچ شايد.دهند كاهش را تنشها ميتوانند كه است قانوني ظرفيتهاي
نشان اسلامي جمهوري مسئولان البته و باشد نگرفته سخت شيعيان بر سعودي عربستان دولت
چشم خود مذهبان هم با ديگران رفتار مقايسه به ايران اتباع به انديشيدن در كه دادهاند
شيعيان هم عربستان همان در حتي كه ميدانيم حال اين با ;ميبينند را ملي مصالح و ندارند
دليل به سني و شيعه وحدت از حفاظت مسئله كه حالا است بجا.دارند مسجد مدينالنبي در
بحق خواستههاي برخي اجراي در است گرفته قرار مسئولان توجه مورد بيشتر دشمن توطئههاي
خود اسلامي فرايض انجام براي هم آنها تا دهند خرج به بيشتري سرعت مذهب سني همميهنان
.نشوند حواله بيگانه سفارت به جمعه نماز خواندن براي ايراني اتباع و باشند راحتتر
.داشتهايم سراغ اسلامي جمهوري مسئولان مديريت در را آن نظير كه است تدابيري اينها
تاريخي حافظه تخريب
1 پورزند ماجراي و طبري قضيه
صديقي نادر
آنها دامنگير پورزند سيامك اعترافات پي در كه گروهها و افراد از برخي اضطراب و نگراني"
اول نيمه در كه است مشابهي ماجراي يادآور رسواكننده ، اعترافات اين به آنان وواكنش شده
.بود افتاده اتفاق دهه 60
عضو و ماركسيسم تئوريسنهاي برجستهترين از يكي _ طبري احسان وقتي روزها ، آن در
شواهد و اسناد ارائه با و گشود ماركسيسم نقد به زبان _ سابق شوروي علوم آكادمي پرآوازه
سرويسهاي گفت ، سخن اسلامي انقلاب عليه غرب و شرق مشترك توطئه طرح از انكار غيرقابل
خود پنجم ستون و شده روبهرو شديدي شوك با مستند اعتراف اين پي در كه بيگانه اطلاعاتي
اسلامي جمهوري كه كردند اعلام شتابزده عكسالعمل يك در ميديدند ، فروپاشي خطر در را
افراد به وقتي كه دارد اختيار در پيچيده و ناشناخته فرمول با ويژهاي آمپولهاي ايران
كه را آنچه باشند ، داشته اختياري خود از بيآنكه زندانيان ميكند ، تزريق شده بازداشت
!...و ميآورند زبان بر كردهاند ، ديكته آنها به ايراني مسئولان
;بود پرسيده آنان به خطاب و زده پوزخندي مضحك ، داستان اين شنيدن از پس طبري احسان مرحوم
اندازه و حد در را ايران اسلامي جمهوري علمي سطح خود ، تبليغات در كه شما نگاه از
آثار و پيچيده فرمول آن با آمپولها اين ساخت ميكنيد ، ارزيابي "پارينهسنگي دوران"
شما ادعاي مورد آمپول كه فرض بر" بود گفته ادامه در و !است؟ توجيه قابل چگونه معجزهآسا
ارائه كه اسنادي و استدلالها درباره !باشد شده تزريق نيز من به و داشته خارجي وجود
آمدهاند؟ پديد آمپول تزريق با نيز اسناد و استدلالها اين آيا ميگوييد؟ چه كردهام
جمهوري مسئولان آيا شماست ، خود به متعلق من اشاره مورد مدارك و اسناد اينكه ، نه مگر
1!؟.كردهاند تزريق آمپولها همين از نيز شما همه به اسلاميايران

اعترافات" با طبري احسان مرحوم نقادي شده مدعي كيهان نويسنده كه طور همان راستي به آيا
واقعيت با انطباق لحاظ به واحدي قوت قضيه دو هر و است "مشابهي" ماجراي "پورزند سيامك
من اساسي دغدغه و پورزند بر نه و است طبري بر من تكيه سوال اين به پاسخ در دارند؟ امر
و جوان نسل به رسمي امكانات و قدرت بر تكيه با كه است گذشته تاريخ از وارونه آموزش
آن از پس تنشهاي و عظيم رخداد آن شاهد و نديده را انقلاب كه نسليميشود القا نوخاسته
است مواجه سوال اين با و مينگرد گذشته به امروز رخدادهاي منظر از طبيعي طور به نبوده ،
و بوده رواني ناشيانه بازيهاي و امروز بحرانسازي مثل گذشته ماجراهاي آن همه نكند كه
است؟ نبوده كار در حقيقتي هيچ
تاثير و كرد اشاره بحرانسازان رواني عمليات سلسله به ميتوان روشنتر ديگر عبارت به
تلافي براي و رقيب طرد براي وقتي:كرد بررسي تاريخ از وارونه آموزش در را جعلي تز اين
اصلاحات جنبش كذايي عنوان اين پس در و شده ابداع "جديد نفاق" نام به تزي باختبلافاصله
خطري هيچ ميشود ، داده جلوه همانند "قديم نفاق" با اصلاحي حركات و خرداد دوم و
تاريخي حافظه ميگردد تخريب و تهديد اول درجه در كه آنچه نميكند ، تهديد را اصلاحگران
آن و اندوهبار رخدادهاي آن شاهد نزديك از كه نسلي است اين اصلي خطر.است جديد نسل
كه طور همان واقع به نكند بگويند خود با نبوده خيانتها و ناجوانمرديها آن و ترورها
اصلاحات ، نظير خردادي دوم انديشههاي همه هستند ، آن القاي درصدد امروزي بحرانسازان
نفاق" همان به ريشهاش و نبوده "جديد" هم چندان غيره ، و تمدني گفتوگوي مدني ، جامعه
بودند؟ اصلاحگر و نبوده تروريست واقع به _ قديميها آن نكند !برميگردد؟ "قديم
تز مبدعين رواني شگردهاي تسليم كساني كه نيست اين وجه هيچ به اصلي خطر لحاظ اين به
مورد اين در نگراني جاي هيچ اخيرشان سالهاي عملكرد و آنها ناشيگري) بشوند "جديد نفاق"
كه توابعي.برميگردد عمليات اين ناخواسته توابع به اصلي نگراني بلكه (نميگذارد باقي
كند خطور نميتوانسته هم مخيلهشان به و نميكردند را آن فكر هرگز بحرانسازان بسا چه
هفتاد دهه هويتيهاي وقتي مثال عنوان به.است كارشان فرعي محصولات جزو آن رغم به ولي
فاشيسم از ديگري اشكال توليد باز كار در بدانند بيآنكه ميتاختند خود مخالفين به شمسي
و بازماندگان و شاه رژيم امر بدو در ظاهرا آنها.بودند خود كار عكسالعمل همچون
اين واقع در ولي بودند داده قرار خود حملات آماج را كشور خارج در رژيم آن ايدئولوگهاي
به اول يعني.ميدادند انجام خود اضداد به عوضي عنوان و نام يك اعطاي طريق از را كار
"مطلق آزادي" و "ليبراليسم" طرفدار شاه رژيم كنند ثابت تا ميكوشيدند فراوان تصنع و تكلف
حمله او بازماندگان شاه به حمله عنوان تحت سپس و داشت تكيه فكر اهل از لشكري بر و بود
همه گويي كه آنچنان ميدادند ، سازمان را قلم و بيان آزادي و مطبوعات و روزنامهها به
.است شاهنشاهي رژيم دستاوردهاي جزو مطبوعاتي و فكري توليدات اين
نفاق پديده" با "قديم نفاق پديده" بين شبيهسازي طريق از را كار همين مذكور هويتيهاي
قبيل از عوضي عناوين و القاب سلسله يك ميكوشند ابتدا آنها ميدهند ، انجام !"جديد
"جديد نفاق پديده" با را آن سپس و كرده عطا "نفاق پديده" به اصلاحگري و دموكراسيخواهي
تمام "جديد نفاق" ضرر به آنكه از بيش شگردهايي چنين اينكه از [؟] "غافل"گردانند مشابه
و تحريفات اين با مبارزه براي.انجاميد خواهد "قديم نفاق پديده" همان سود به نهايتا شود
.ناميد خودشان نام به را پديدهها ميبايست تاريخي واقعيات خشن دستكاري
:پينوشت
مرداد 81 چهارشنبه 9 ;كيهان روزنامه _1
ايراني ديپلماسي
ايراني ديپلماتهاي همايش
صحيفه سعيد
آمده تهران به كرده ، ترك را خود ماموريت محل ايراني ارشد ديپلماتهاي اغلب گذشته هفته
.باشند داشته حضور كشور از خارج در ايران نمايندگيهاي روساي همايش در تا بودند
خصوص در بيشتر توضيح براي جايي ;كرده احاطه را منطقه كه خاص شرايط مولفههاي و ويژگيها
.نميگذارد باقي امسال ، همايش اهميت
مسئولان با همچنين آنان شد ، برگزار غيرعلني بهطور ديپلماتها همايش جلسات اكثر
حساسيت و علاقه با ديگران از بيش عصر روزنامه يك اما.كردند ديدار نيز كشور بلندپايه
به سفيران اعتراض از مطلبي روزنامه اين.ميكرد دنبال را همايش اين اخبار ويژه
نوشته به بنا كه همايش جلسات از يكي از گزارشي در و داد خبر آمريكا برابر در تسليمطلبي
با مذاكره بحث:بود آورده ;ميشد جلوگيري شدت به آن در خبرنگاران حضور از روزنامه اين
جلسه اين در:بود نوشته ادامه در روزنامه اين.شد تحميل جلسه به دستور بهعنوان آمريكا
از دور به بايد آمريكا قبال در بازدارندگي كه كرد تاكيد ظريف محمدجواد آنكه از پس
رفتار نبايد هماكنون ميكنم عرض آقايان به:افزود امينزاده باشد ، سياسي هيجانات
آمريكاي از متفاوت بسيار امروز آمريكاي زيراداشت آمريكا با ماجراجويانه و تهاجمي
را موضعگيري و اقدام هر و كرده ماهوي تفاوت آمريكا سياستمداران و مقامات و است ديروز
در خبرنگاري كه جلسهاي از خود گزارش ادامه در عصر روزنامه اين.ميدهند پاسخ تهاجم با
از:بود افزوده و داد خبر شده مطرح امينزاده سخنان به كه انتقادهايي از نداشت ، حضور آن
وزارت اقيانوسيه و آسيا معاون او ميشود ياد سايه در وزير بهعنوان [امينزاده] وي
اختيارات و وظايف حيطه در اساسا آمريكا با تعامل نحوه موضوع جهت اين از و است خارجه
وزارت فعلي اوضاع از خارجه وزير خرازي كمال نارضايتي دلايل از يكي..نيست امينزاده
آن از پيش روز يك روزنامه اين.است معاون جناب تمامنشدني و بيقاعده مداخلات خارجه ،
چاپ به اول صفحه در را همايش جلسات از يكي در امينزاده محسن و خرازي كمال از عكسي نيز
وزارت معاونت مدتها امينزاده..يا وزير سايه زير:بود نوشته آن كنار در و رسانده
او به نزديك بسيار افراد از و داشته عهده به را خاتمي سيدمحمد مديريت دوره در ارشاد
مديريتي هرم وارد خرداد دوم تحولات از پس كه است كساني معدود جمله از او.ميشود محسوب
دوم از پس كه تحولاتي در كه آناني نيستند كم ترتيب اين به.است شده خارجه امور وزارت
قائل امينزاده براي توجهي قابل نقش داد ، رخ خارجه امور وزارت نگرش و رويكرد در خرداد
يك كه داشته وجود اصلاحطلبان به منتسب ديپلماسي دستگاه روي پيش سوال اين همواره.باشند
عميق چرخشي با ميتواند چگونه خاص ، گرايشهاي و ايدهآلها با اداري طويل و عريض ساختار
در بسياري كه روست همين از شايد گيرد؟ قرار خارجي سياست جديد رويكرد خدمت ناگهاندر
ابتكارات تا ميبينند موثر را رئيسجمهور شخص عمل و نگاه نوع بيشتر خارجي سياست توفيقات
.را ديپلماتها
.دوگانهاند نگاه نوعي دچار مينشينند قضاوت به را آن عملكرد كه آنان و خارجه وزارت
از نميتواند كشور مديريتي و اداري سيستم از بخشي بهعنوان خارجه امور وزارت سو يك از
آن بر حاكم وضعيت لذا و باشد بري مديريتي و اداري كلان بدنه در موجود اشكالات و نقايص
هر درداشت آن از فراتر انتظاري نميتوان و است دولتي و اداري سيستم وضعيت از تابعي
و عرض كه مجموعه اين در گرفتند جاي خارجه وزارت در خرداد دوم از پس كه اصلاحطلباني حال
را همفكر ديپلماتهاي شمار تنها نه هنوز _ است يافته بايد ، آنچه از بيش مراتب به طولي
اين در نيز فراواني توانمند و ورزيده بوروكراتهاي نميتوانند دستكم كه مييابند ، اندك
.بيابند مجموعه
داشتن را انگلستان ديوانسالاري ويژگي خاطراتش كتاب طليعه در تاچر مارگارت قبل سالها
ياري از ميتواند كمال حد در نخستوزيري هر كه بود خوانده زبدهاي و نخبه بوروكراتهاي
.شود بهرهمند آنها راهنمايي و
ديگر متخصصان.نيست سياسيون و سياست عالم به محدود تنها ايراني ديپلماتهاي نقد
پايان به نقد بدون را آن كمتر كنند ، اظهارنظري زمينه اين در اگر اجتماع حوزههاي
كارگردان يك.دارد را خود خاص صبغه ديپلماسي مقوله به آنها نگاه البته و ميبرند
سينماي آنچه تبيين در همشهري روزنامه با گفتوگويي در انقلاب از پس مشهور سينمايي
حاتميكيا.است دانسته سياست با ناميموني وصلت صاحب را آن ;ميشود خوانده جشنوارهاي
بيحركت بازار در كه چرا ميبرند ، سينما اين از را سود بيشترين دولتمردان ، ميگويد
جشنواره در ايران پرچمهاي همين است اهتزاز در ايران از كه پرچمي تنها خارجي ديپلماسي
.گذاشتند سر پشت نيز را مهم ديپلماتيك سفر دو گذشته هفته در ايراني ديپلماتهاي.است
بحرين پادشاه سفر ديگري و افغانستان به خاتمي سيدمحمد اهميت با اما كوتاهمدت سفر نخست
.ايران به
آن دستاوردهاي و نتايج كه است موفقي سفرهاي جمله از كابل به خاتمي سفر معتقدند بسياري
كه دوجانبه نتايج كنار در.ماند مغفول داخلي سياسي منازعات و جنجالها لابهلاي در
با ميتوانست افغانستان به خاتمي سفر شوند منتفع آن از ميتوانند افغانستان و ايران
.كند دنبال نيز را ديگري اهداف منطقهاي تحولات برخي به عنايت
در هم نميگذرد دهه چند از بيش ايران خاك از كشورش رسمي شدن جدا از كه پادشاهي سفر اما
طول در را بحرين و ايران مناسبات بتوان نوعي به شايدميشود ارزيابي مهم خود نوع
مسابقه.دانست خليجفارس حاشيه كشورهاي و ايران بين مناسبات نازلترين گذشته سالهاي
تا عرب كشورهاي كه خاصي تلقي و توجه قابل اجتماعي قدرت با شيعيان جمعيت وجود تاريخي ،
بدون.بود روابط توسعه سر بر مانعي داشتند ايران خارجي اهداف از انقلاب از پس سالها
اتفاق ، به منطقه عرب كشورهاياست بوده طرف دو مذاكرات مهم موضوعات از عراق آينده ترديد
مواضع با مشترك موضعي اين.كردهاند اعلام عراق به آمريكا نظامي حمله با را خود مخالفت
در عمومي افكار رضايت جلب از فراتر هدفي اعراب مخالفت اين نميرسد نظر به اما است ايران
.كرد خواهد روشن خوبي به منطقه آينده تحولات را نكته اين.كند دنبال را داخل ،
9 دهه دو بازيگران
نفر ماجراي 99
قزويني حميد
مسئله به عنايت با امام شد معرفي مجلس به دوره دومين براي موسوي مهندس دولت كه زماني
تقويت به خود قاطع راي با كه كردند توصيه نمايندگان به نظام خارجي و داخلي شرايط و جنگ
توصيه و ميآورد دست به مجلس در را لازم راي دولت البته).ورزند مبادرت دولت پيش از بيش
نمايندگان از نفر شرايطي 99 چنين در (.گرفت صورت دولت اقتدار تقويت هدف با صرفا امام
را قمي آذري شايد.كردند پرهيز اعتماد راي دادن از بودند راست جناح از همگي كه مجلس
امام توصيه اعتماد راي دادن از پرهيز ضمن او كه چرا دانست ماجرا اين سردمداران از بتوان
ارشادي برخي دارد دستور و توصيه نوع فقيه 2 ولي بود معتقد او.كرد ارزيابي ارشادي را
.مولوي برخي و است
در اما.فرداست عهده به تصميمگيري و دارد ارشاد جنبه صرفا است ارشادي كه دسته آن
آذري استدلال اين البته.است تبعيت و تمكين به موظف استثنا بدون فرد مولوي توصيههاي
مذكور طيف.شد مواجه چپ جناح شديد انتقاد با برد فراوان بهره آن از راست جناح كه قمي
وي آنكه با حال هر به.دارد دوگانه رفتاري فقيه ولايت موضوع با راست جناح كه بود معتقد
به را او امام حتي كه نگرفت قرار بازخواست مورد تنها نه داشت انتقادآميزي و تند برخورد
اين مباحث در مهمي نقش اتفاقا و.كردند منصوب اساسي قانون در بازنگري شوراي در عضويت
نامهاي آن باعث من بازنگري شوراي در":ميگويد باره اين در خود.شد عهدهدار شورا
بفرمايند شورا در شده مطرح مباحث پيرامون را نظراتشان شد خواسته امام حضرت از كه بودم
بودن مرجع رهبري مسئله در كه است اين نظرم فرمودند پاسخ در كه گيرد قرار ملاحظه مورد تا
با آذري كه است اين جالب (شماره 2 سفير مجله) ".ندارم حرفي ديگر مسايل در و نيست لازم
فردي و باشد اعلم فقيه بايد رهبر كه بود معتقد نظري لحاظ به و بود مخالف ديدگاه همين
حفظ عمر پايان تا را ديدگاه اين او گردد منصوب اجرايي امور در مقام قائم عنوان به ديگر
كردند رحلت امام كه بود نگذشته اساسي قانون بازنگري شوراي تشكيل از روز چند هنوز.كرد
نيز بار اين و گرفت قرار رهبري خبرگان كار دستور در جديد رهبر و جانشين انتخاب موضوع و
بارها را موضوع اين و كرد ايفا را كنندهاي تعيين نقش بود رهبري خبرگان عضو كه آذري
(ص 133 اول دفتر ملت خبرگان).داد قرار تاكيد مورد
.شد آغاز زمان همين از قمي آذري آيتالله سياسي زندگي از مرحله مهمترين گفت بتوان شايد
در كه سوالاتي و شبهات به پاسخگويي ميدانست فقيه ولايت موضوع در صاحبنظر را خود كه او
.ورزيد مبادرت كار اين به باجديت و كرد ارزيابي خود وظايف از را ميشد مطرح زمينه اين
وكالت نوعي را ولايت و شد مطرح صاحبنظران برخي سوي از وكالت و ولايت بحث كه زماني او
كه ما بنابراين.نيست زدن هم به قابل ولايت اين داده خدا كه ولايتي":گفت كردند قلمداد
بايد اينها ميكنند ، زندگي جايي يك در يا مشتركي قدر يك در كه جمعيتي هر هستيم معتقد
جور همه او كردند ، را كار اين اگر بكنند ، انتخاب باشد ، عزل غيرقابل كه والي يك حتما
اما.كردم عزل را تو من بگويد نميتواند هم كسي بكند كاري همه ميتواند.دارد اختيار
او دست اختيار باشد او ميل مطابق اين كه بخواهد اگر..است عزل قابل باشد وكالت اگر
اجازه تو به من نخير ميگويد كنيم معروفش به امر ميخواهيم ما كه موقع همان باشد ،
من است آزادي ميگويد يا و...نميدهم اجازه تو به من باش خودت فكر به برو تو نميدهم
.ميكند محدود و ميزند بند و قيد را آزادي ولايت اصلا.بكنم را كار اين ميخواهد دلم
من كه ميگويد ميكند محدود را آزادي ولايت ميدهد ، آزادي وكالت.است برعكس وكالت اما
اجازه تو به بكشي ، ترياك كه نميدهم اجازه ديگر تو به بخوري ، شراب نميدهم اجازه تو به
ميگفت و بود گذاشته آزاد را او اين از قبل كه صورتي در بگيري ، رشوه بكني ، دزدي نميدهم
بكنم را خلاف كار فلان ميخواهد دلم بخورم ، شراب ميخواهد دلم.خودم و ميدانم خودم
اجازه بخواهد دلت كه غلطي هر تو نه ميگويد و ميكند محدود را اين "ولي" اما بودم آزاد
(شماره 122 عماد نامه هفته) ".نميدهم اجازه من بدهي ، انجام نداري
خبر حاشيه
مرد كه گروگاني
چاپ را آمريكا سفارت سابق كنسول درگذشت خبر واشنگتنپست مردادماه با 26 مصادف آگوست ، 17
.برد خود تلكس صفحه روي بر را خبر اين ايران ، اسلامي جمهوري خبرگزاري بعد روز كرد ،
در كشور اين سابق گروگان از 66 يكي و ايران در آمريكا سفارت سابق كنسول "كوئين ريچارد"
(اسكلروسيس مولتيپل) اس.بيماري به ابتلا اثر در چهارشنبه روز كوئين مرگ.سپرد جان ايران ،
در آمريكا سفارت كنسولي امور سال چهار مدت به بود ويرجينيا ايالت اهل كه وي.داد رخ
آمريكا سفارت اعضاي از ديگر تن با 65 همراه سال 1979 در كوئين.داشت برعهده را تهران
بيمار را وي ايراني پزشكان آنكه از پس بعد روز كوئين 250.شد گرفته گروگان به تهران در
دچار كه شد معلوم بعدا و داشت سال هنگام 28 آن در او.بازگشت آمريكا به دادند ، تشخيص
.است تدريجي فلج

انگليس در آمريكا سفير مشاور سمت به ژانويه 1980 در گروگانها ساير آزادي از پس كوئين
سال در سرانجام و شد كار به مشغول تورنتو در آمريكا كنسولگري در آن از پس و شد منصوب
فلج بيماري عوارض سبب به پيش ، سال هفت كوئين.شد بازنشسته بيماري تشديد اثر در 1995
است آن اصلي نشانههاي از يكي ماهيچهها افتادن كار از كه "اس.ام" به موسوم تدريجي
.داشت سال مرگ 51 هنگام در آمريكايي سابق گروگان اين.شد خانهنشين و خدمت ترك به مجبور
|