جمعه يادداشت
حكم طالقاني :شد اعلام ارشاد حسينيه در
نداشت جيب تكفيردر
نظارت و قداست
اخبار كاغذ
نداريم ايران با اختلافي هيچ :پاكستان كشور وزير
گنجي صادق شهيد پرونده متهم يك
شد كشته پاكستان پليس با درگيري در
به متعرضان :انتظامي نيروي فرمانده
اجتماعي حقوق از بايد شهروندان حقوق
شوند محروم
:انتظامي نيروي ارشاد و اجتماعي معاون
امن نا را كشور كه ميكنند هزينه افرادي
دهند جلوه
دراطلاعيه :ملي امنيت كميسيون عضو
دارد وجود جدي ترديد دادگستري
رسانهها با هفته يك
در"سبالنبي" اتهام :آقاجري وكيل
نشد ذكر العموم مدعي ادعانامه
عراق تجزيه پيامدهاي
گفتمان1 به مشروطه از گذار
3- خزر ژئوپلتيك
جمعه يادداشت
نيست دسترس از دور "مدينهالنبي"
خوشنويس حسين
"حقمطلق" را خود ميگيرند قرار قدرت حوزه در كه افراد برخي همواره انساني جوامع در
چرا ;ميكند تحميل جوامع بر را فراواني مصائب انديشهاي چنين ترديد بدون و ميپندارند
چهبسا و شده مواجه تهمتها انواع با قدرت از مرجع گروههاي سازنده نقد هرگونه كه
.كند مواجه فراواني مشكلات با نيز را منتقدان
پرونده يك جريان در قضا از كه گذشته روز دو _ يكي طي سياسي برجسته شخصيت دو اظهارات
تمام به پرداختن البته كه بود نكاتي حاوي آمد بهميان آنان نام نيز ملي مهم بسيار
فلاحيان علي والمسلمين حجتالاسلام جناب اول ، شخصيت.نيست ميسر البته سخنان اين فرازهاي
در تصديشان زمان در بودند كرده اعلام كه است رهبري خبرگان عضو و اطلاعات اسبق وزير
.نداشتهاند را "علني" فعاليت "جرات" گروهها و افراد برخي اطلاعات وزارت
قتلهاي ملي پرونده به رسيدگي جريان در كه زمان آن چه البته فلاحيان حجتالاسلام
سوي از "قهرمان محسن" معروف اطلاعيه كه زماني چه و بودند كرده اختيار سكوت زنجيرهاي
در كه بودند سياسي چهرههاي جمله از شد منتشر ايشان جوان فرزند از دفاع در و ايشان دفتر
بدان ايشان كه نكتهاي قضا از و داشتند قرار مطبوعاتي و سياسي ناظران ديد زاويه
و مطبوعاتي فعالان انتقادات محور اخير سالهاي طي كه است مسائلي جمله از پرداختهاند
.است بوده امنيتي و اطلاعاتي دستگاه بر ايشان مديريت اعمال نحوه از سياسي
فعاليت جرات افراد برخي ايشان زمان در كردهاند اعلام صراحت به كه اطلاعات اسبق وزير
بستري كردن فراهم و دارد معنايي چه ايشان نزد "جرات" كه نكردهاند مشخص نداشتهاند علني
صاحبنظران از بسياري.باشد داشته ميتواند تبعاتي چه كند "زيرزميني" را انديشه كه
كه چرا است جامعه نفع به افراد علني فعاليت كه دارند راسخ اعتقاد سياسي و اجتماعي مسائل
طبعا و شده آشنا اجتماعي و سياسي فعالان اعمال و انديشهها با زحمتي هيچ بدون مردم
:ميفرمايد كه را شريفهاي آيه ايشان مسلما.كنند "گزينش" ميتوانند نيز راحتتر
خاطر از "برميگزينند را آن بهترين و ميشنوند را مختلف سخنان كه بندگاني بر باد بشارت"
را ملي منافع و امنيت حتي گاه "زيرزميني انديشههاي" كه نكته اين بر و نبردهاند
.دارند اذعان نيز اندازد خطر به ميتواند
اسلامي انقلاب اسناد مركز رئيس حسينيان روحالله والمسلين حجتالاسلام اما ، دوم شخصيت
رئيس به نامهاي در ايشان.ميباشد نيز فلاحيان جناب همفكران و دوستان از قضا از كه بود
كه كردهاند اعلام و پرداخته رئيسجمهوري اختيارات ، لايحه برابر در موضعگيري به مجلس
.كرد نخواهد دوا را دردي هيچ اختيارات توسعه
را مسئوليتي شرطي هيچ بدون و (سال 64) خاص زماني در كه گفتهاند خاطرهاي ذكر با ايشان
توان اگر من هستند شرايط سازنده خود توانا مردان" كه نوشتهاند و پذيرفتهاند استاني در
با شم با آن فاقد ذاتا اگر و كرد خواهم مهار را بحران باشم داشته را بحران با مقابله
آيا كه پرسيدهاند نامه از ديگري فراز در ايشان ".بود نخواهم مقابله به قادر شرايطي هر
بوده واقف اساسي قانون در خود اختيارات و وظايف حدود بر كانديداتوري هنگام رئيسجمهور
اما است صحيح كاملا "توان" داشتن بر مبني ايشان نوشته اول قسمت بيترديد خير؟ يا است
حتي امروز و بنيصدر و گورباچف چون افرادي با نيامده خاتمي كه شرايطي در شد يادآور بايد
كه بحرانهايي.شتافت بحرانها مقابله به ميتوان چگونه ميشود ، و شده مقايسه رضاخان با
ندارد و نداشت منتخب رئيسجمهور دادن نشان ناكارآمد جز هدفي و شده تكرار يكبار روز هر 9
و نبود پيشگو خاتمي ترديد بدون شد متذكر بايد ايشان نوشته بعدي فراز درباره اما
قرار خويش نامه محور و ملاك را اساسي قانون كه حسينيان آقايباشد هم نميتوانست
قانون مكرر در مكرر نقض با اساسي قانون پاسدار وقتي كه ميكنند تاييد مسلما دادهاند
است ، "مجبور" كه چرا است اخطار دادن از ناگزير ميشود مواجه آن از عجيب تفسيرهاي و اساسي
كه اين يا كند فراموش بكند؟ بايد چه اساسي قانون پاسدار شد بيتوجهي اخطارها به گر اما
نياورد؟ خودش روي به اصلا
شدهاند مبدل شده فراموش اصولي به امروز "رايگان آموزش" همچون اساسي قانون اصول برخي
قدرت صاحبان برخي سوي از شهروند يك حريم و حرمت و قانوني حقوق اگر كه شد متذكر بايد اما
چرا ندارد حالش به سودي چندان فرزندش رايگان تحصيل شهروند ، آن براي شود ، انگاشته هيچ به
.نميآيد حساب به محاسبهاي هيچ در كه شد خواهد مهرهاي به تبديل حالتي چنين در كه
منيتها ، از گذشتن:نيست سخت چندان "النبي مدينه" به رسيدن و "اساسي قانون اصول اجراي"
مردم و خود با بودن صادق همه از مهمتر و بازي قواعد رعايت همه ، حقوق به احترام
.كند ترسيم را روشن آيندهاي ميتواند
حكم طالقاني :شد اعلام ارشاد حسينيه در
نداشت جيب تكفيردر
آيتالله درگذشت سالگرد وسومين بيست بزرگداشت مراسم:تاجيك عبدالرضا سياسي ، گروه
.شد برگزار تهران ارشاد حسينيه در گذشته روز طالقاني
سخناني در (طالقاني سياسي كارنامه درباره) رنج اسطوره كتاب مولف اسفندياري مراسم اين در
را متضادي ويژگيهاي طالقاني آيتالله اينكه به اشاره با تسامح و طالقاني عنوان تحت
صنفي تعصب هرگز اما مينهاد ارج را روحانيت طالقاني اينكه با:گفت بود كرده جمع باهم
.نداشت
و دانشجويان جوانان ، با ميكرد ، اختلاط روحانيون با راحتي به طالقاني:افزود وي
.بود آنان آميزگار باشد جوانان آموزگار آنكه از پيش و ميكرد اختلاط روشنفكران
حقيقت ايشان:گفت نداشت جيب در تكفيرنامه هيچگاه طالقاني اينكه بر تاكيد با اسفندياري
.نميدانست ديگر گروه و خود اختيار در درست را
منش ، طالقاني ، " عنوان تحت سخناني در پژوهشگر و نويسنده رحماني تقي مراسم اين ادامه در
كردن معقول شعارش ديني روشنفكري:گفت طالقاني صراحت و جسارت به اشاره با "راهبرد بينش ،
.است بوده ديني باورهاي
فراوان جراتي بايد كند تفسير مدرن عقل پارادايم با را قرآن بتواند كه كسي:افزود وي
.باشد داشته رهايي پتانسيل كه كند متن موضوع به تبديل را قرآن تفسير اين از و باشد داشته
برخوردي چنين قرآن با نتوانستيم طالقاني از بعد كه بپذيريم بايد:كرد اضافه رحماني
.باشيم داشته
اين نتوانست نادرست اعمالي واسطه به انقلاب از بعد ديني روشنفكري:گفت ادامه در وي
.ببرد پيش را پروژه
نپذيرفتهاند درستي به رسمي مراجع از خيلي را طالقاني آيتالله تفسير هنوز:گفت رحماني
.پذيرفتهاند را قرآن تفسير ارسطويي عقل پارادايم با كه درحالي
را ديني باورهاي كه ندارد اين جز راهي بماند ديني روشنفكر ميخواهد كسي اگر:افزود وي
.كند معقول
وزارت يا و كردهاند تبديل سياسي منازعات خانه به را شورا كه كساني از باانتقاد رحماني
كنار در مدلي طالقاني ديد در شورا:گفت نميپذيرد را شورا براي بيشتر اختيارات كه كشور
اسلام در دين اينكه بيان با وي.كند حركت واقعي دموكراسي سوي به بتواند كه است پارلمان
.بود طالقاني توصيه دولت از دين نهاد تفكيك:گفت است بوده سياسي همواره
زندگي در تقصير و غلو بيماري" عنوان تحت سخناني در مراسم اين سخنران ديگر قابل احمد
ديني فكر اصلاح:افزود وي.است ديني فكر اصلاح ايران جامعه درد درمان تنها:گفت "بشر
سعي عدهاي ميشود ، داده بشر دست به كه ارزشمندي چيز هر كه منطق اين قبول با جز را
كنند ، عطا خود ميل اندازه به ديگران به و بگيرند خود انحصار در را ارزش آن ميكنند
.كرد جدا نبايد
براي انحرافي هر امروز:گفت برگردد اصلياش جايگاه به بايد دين اينكه بر تاكيد با وي
انجام را ديني اصلاح كه آنهايي است ، خودمان برعهده اولش مسئوليت بيايد پيش جوانان
.ندادهاند
نظارت و قداست
در مجلس اين عضو روحاني از 70 بيش گردهمايي با ساله هر كه رهبري خبرگان مجلس نشستهاي
طبق كه رو آن از است پايتخت سياسي نشستهاي كمخبرسازترين از ميشود برگزار تهران
عمومي انتشار براي راهي عموما آنچه و است غيرعلني مجلس اين مذاكرات فعلي ، آييننامه
.است كلي بيانيه يك مييابد
خبرگان مجلس نظارتي عملكرد درباره بيشتري اظهارنظرهاي گذشته ، سالهاي به نسبت امسال
در ديدگاه دو وجود نشانگر اظهارنظرها اين ماحصل.يافت بازنمود رسانهها طريق از رهبري
معظم مقام رهبري ، جايگاه ويژه قداست دليل به كه باورند اين بر عدهاي.است مجلس اين
دليل به كه معتقدند نيز ديگر عدهاي و كند نظارت خود نظر زير نهادهاي بر شخصا رهبري
وظيفه رهبري ، نهادهاي بر نظارت در اساسي قانون صراحت و رهبري شخص با رهبري نهاد تفاوت
ميان اين در كه چند هر.بپردازد رهبري نهادهاي عملكرد بازخواني به كه است خبرگان مجلس
الله اينكهآيت جمله از ميشود شنيده هم نظارت اينگونه نبودن عملي بر مبني اظهاراتي
توقع نميتوان" كه است باور اين بر رهبري خبرگان مجلس اعضاي از يكي يزدي مصباح محمدتقي
نه خبرگان.نيست عملي مسئله اين.شود بازرسي ميشود ، انجام كه نهادي هر در كاري هر داشت
ميكنيم اطلاع كسب كه حدي تا.را آن امكانات و بودجه نه دارد ، را مسئله اين اجرايي قدرت
".نشدهاند منحرف شرع و اساسي قانون مسير از كه ميشود معلوم نهادها كليات از
اصولي گنجاندن از اساسي قانون تدوينكنندگان هدف حقوقي ، و سياسي تحليلگران اعتقاد به
صحت حفظ به كمك سهگانه قواي و رهبري نهادهاي جمله از حكومتي نهادهاي بر نظارت بر مبتني
محققين و مدرسين مجمع عضو تبريزي موسوي سيدحسين الله آيت. است بوده نهادها اين سلامت و
و مكتب آن پيامهاي وسيله به مكتبي هر قداست"كه است اعتقاد اين بر قم علميه حوزه
و انسانها قداست ميشود ، حفظ و ميآيد وجود به انسانها سالم فطرت با آن مطابقت ميزان
فطرت با مطابق نهادها و انسانها كردار و گفتار وقتي.ميگيرد شكل اينگونه نيز نهادها
خود به خود مردم.ندارد وجود آن قداست حفظ براي تبليغ به نياز صورت اين در باشد انساني
".ميشوند جذب و جلب نهادها يا اشخاص اين سوي به
.شوند جلب او به مردم كه شد باعث امام كردار و گفتار ،(ره)امام زمان در":ميگويد وي
".ميماند كه است آنها عمل تنها و ميروند و ميآيند اشخاص.است طور همين هم الان
و رهبري احترام و قداست حفظ نظام ، بقاي براي" كه است معتقد نيز حقوقدان رهامي محسن دكتر
و اعمال بر نظارت با منافاتي حرمت حفظ اين اما است ضروري امري حكومت اساسي اركان ساير
حرمت كه كرد تصور چنين نبايدندارد آنها امر تحت نهادهاي و ارگانها و مسئولان رفتار
".باشند بررسي و نقد و نظارت از دور به آنها امر تحت نهادهاي كه ميشود حفظ زماني
كه والياني و ايشان امر تحت قضات از مردم اميرالمومنين ، زمان در":ميافزايد وي
و ميشد رسيدگي هم شكايتشان به و ميكردند هم شكايت ميشدند ، منصوب ايشان توسط مستقيما
كه كنيم تلقي چنين اينكه بنابراين.ميشدند تعويض واليان از برخي شكايت اين اثر بر حتي
گيرند قرار نظارت يا تفحص و تحقيق مورد رهبري نظر تحت ديگر نهادهاي يا سيما و صدا اگر
".نيست درست اين ميشود ، تضعيف رهبري نوعي به
اخبار كاغذ
بياييم كنار هم با بايد :رهبري خبرگان مجلس عضو
طي مطبوعاتي و سياسي فعالان محكوميت و محاكمه سو يك از كه شرايطي در _ سياسي گروه
كه اسلامي انقلاب مجاهدين سازمان ديگر ، سوي از و يافته فزاينده شتاب اخير روزهاي
دارند ، برعهده سياسي و اجرايي مسئوليتهايي مقننه و مجريه قوه دو در آن ارشد چهرههاي
مجلس سخنگوي نجفآبادي دري قربانعلي حجتالاسلام است ، شده معرفي "غيرشرعي" سازماني
".كنند عمل وفاق و همكاري همفكري ، با تا خواست داخلي جناحهاي تمامي" از رهبري خبرگان
جناحهاي":كرد تصريح "همشهري" روزنامه با اختصاصي گفتوگويي در اداري عدالت ديوان رئيس
.بود نخواهد توفيق قرين خيلي يكديگر حذف كه چرا برآيند يكديگر حذف درصدد نبايد داخلي
دري".مخرب رقابت نه باشيم داشته سازنده و سالم رقابت و بياييم كنار هم با بايد
قدرت تقسيم و همكاري هم با بايد قوم سران":افزود خارجي تهديدات به اشاره با نجفآبادي
ممكن آمريكاييها.داشت نخواهند توفيق آمريكاييها كنيم عمل مكانيزم اين با اگر و كنند
.بشكنند را بزرگ ملت اين ابهت نميتوانند اما كنند ايجاد مزاحمت ما براي مقداري يك است
و افراط:شد يادآور "اعتدال" خصوص در رئيسجمهوري بحث به اشاره با اطلاعات سابق وزير
و كنند حركت تعادل سمت به بايد جناحها همه و ميباشد مصلحت به نه و است منطقي نه تفريط
".نمايند برقرار عادلانه و منطقي تفاهم
انقلاب مجاهدين بودن غيرشرعي اطلاعيه صدور" كه پرسش اين به پاسخ در نجفآبادي دري
شروع [انقلاب مجاهدين] اينها ابتدا در":كرد تاكيد"است وي اظهارات عكس جهت در دقيقا
آقاجري آقاي كردند؟ شروع چرا اصلا.كردند لطفي كم [انقلاب مجاهدين] طرف اين و كردند
ميكنند؟ حمايت و ميدهند اطلاعيه چرا داريم يا نداريم قبول ما بگويند گفته ، چيزي رفته
[بودن] شرعي عدم يا و شرعي تشخيص ثانيا كذايي؟ پيراهن ميكنند ، پيراهن را اين چرا اصلا
.بگذاريم آنها جاي به را خودمان نبايد ما.است ديني مراجع با
است ممكن ديگر سازمان هر يا انقلاب مجاهدين سازمان":افزود اداري عدالت ديوان رئيس
مذهبي بار بخواهد اگر اما كنند فعاليت سياسي مسايل با رابطه در و باشد سياسي سازماني
جامعه] آنها.بگيرد تاييد ذيربط مراجع از بايد بكشد دوش به مذهبي بار و باشد داشته
از.نه اين بگيرند ، دست مذهبي پرچم بخواهند [انقلاب مجاهدين] اينها اگر گفتند [مدرسين
مقوله ، امر اين آيا" كه پرسش اين با مواجهه در وي".كنند استفاده نبايد مورد اين
يك.است جدا هم از بحثها.هستند هم مسلمان خير ، ":گفت "نيست مسلماني مجوز كردن صادر
يك ميخواهم زماني اما ندارد مشكلي هستم ، هم مسلمان كنم ، سياسي كار ميخواهم من زماني
نه ، ميگويد [مدرسين جامعه].دهم جلوه اسلامي _ سياسي _ مذهبي نهاد را سياسي نهاد
كه بود اين حقش":افزود رهبري خبرگان عضو".كنار بگذاريد را اسلامي اما باشيد سياسي
".كردند لطفي كم ولي هستم رفيق عزيزان اين همه با من كردند لطفي كمكنند اصلاح آنها
آمريكا اخير تهديدات ويژه به و خارجي تهديدات با مقابله راهكار ادامه ، در نجفآبادي دري
با ما اگر كه نكنند خيال برادران برخي":ميكند تاكيد و كرده عنوان "ملي وفاق" را
اسلامي جمهوري با آمريكا برخوردهاي.خير بود ، خواهد ما حامي آمريكا كرديم مجامله آمريكا
به لازمبردارند خصومت و لجاجت اين از دست بايد و است خصمانه و لجاجتآميز برخوردهاي
عدالت ديوان رئيس نجفآبادي دري حجتالاسلام با "همشهري" اختصاصي گفتوگوي است ، ذكر
.شد خواهد درج زودي به اطلاعات سابق وزير و رهبري خبرگان مجلس عضو اداري ،
ايران با اختلافي هيچ:پاكستان كشور وزير
نداريم
كشور دو و ندارد وجود پاكستان و ايران ميان اختلافي هيچ:كرد اعلام پاكستان كشور وزير
.هستند علاقه مورد زمينههاي همه در روابط توسعه خواهان
تلويزيون با گفتوگو در ديروز "حيدر معينالدين" بازنشسته سپهبد ايرنا ، گزارش به
زيادي اشتراكات داراي مسلمان و همسايه كشور دو عنوان به پاكستان و ايران:گفت پاكستان
اخير سفر در ايران دولت:گفت حيدر.كنند مستحكمتر روز به روز را خود روابط بايد و هستند
به پاكستان طريق از را طالبان و القاعده مظنونان ازورود جلوگيري موضوع تهران ، به ما
ورود از جلوگيري براي را خود تلاش همه كرديم تاكيد پاسخ در ما كه كرد مطرح خود خاك
داده توضيح ايراني مقامات به:افزود وي.ميگيريم كار به ايران خاك به افراد غيرقانوني
و دارد وجود طولاني مشترك مرز افغانستان و ايران همچنين و پاكستان و ايران ميان كه شد
ايران وارد غيرقانوني صورت به افراد برخي هم باز است ممكن شده ، انديشيده تدابير رغم به
القاعده افراد با مبارزه مورد در اسلامآباد سياست:كرد تصريح پاكستان كشور وزيرشوند
اين در پاكستان عليه منفي تبليغات از بايد ايران رسانههاي بنابراين و است روشن كاملا
.كنند خودداري زمينه
در گنجي صادق شهيد پرونده متهم يك
شد كشته پاكستان پليس با درگيري
در لاهور ، شهر در ايران فرهنگ خانه فقيد رئيس گنجي صادق شهيد پرونده متهمان از يكي
.شد كشته پاكستان امنيتي نيروهاي و پليس با درگيري
"ذكيالله" كه متهم اين:داد گزارش ديروز اسلامآباد چاپ "خبرين" زبان اردو روزنامه
.شد كشته پاكستان غرب شمال در قبايلي مناطق از يكي در پليس عمليات جريان در داشت نام
صادق.بود كرده تعيين جايزه (دلار هزار حدود 33) روپيه ميليون دو وي دستگيري براي پليس
.رسيد شهادت به مسلح تروريستهاي توسط پاكستان لاهور شهر در سال 1369 ماه آذر در گنجي
به متعرضان :انتظامي نيروي فرمانده
اجتماعي حقوق از بايد شهروندان حقوق
شوند محروم
نگاه حتي و سياسي گزينشي ، نگاه امنيت برقراري در اگر:گفت انتظامي نيروي فرمانده
محمدباقر ايرنا ، گزارش به.كرد نخواهد پيدا تحقق امنيت باشيم ، داشته ايدئولوژيكي
روساي و تهران استان مقاومت نيروي فرماندهان مشترك همايش نخستين در ديروز قاليباف ،
و است جامعه هر نياز اساسيترين امنيت:افزود بزرگ تهران انتظامي فرماندهي كلانتريهاي
اولين:گفت وي.كنيم برقرار كشور در را پايدار امنيت بتوانيم همدلي و همكاري با بايد
.است امنيت داشتن شهروند هر حق اولين همچنين و است جامعه در امنيت ايجاد حاكميت هر وظيفه
را امنيت موضوع اين كه نميشود امكانپذير مردم حضور با جز امنيت ايجاد:افزود وي
يك بيشتر را امنيت قاليباف.ميشود سنگينتر انتظامي نيروي وظايف و ميكند پيچيدهتر
را انتظامي نيروي موضوع همين:داشت اظهار و سختافزاري تا كرد تلقي نرمافزاري موضوع
.بپردازد جامعه در نظم حفظ و امنيت موضوع به محوري جامعه رويكرد با ميكند مصمم
بايد ميدهيم ، انجام كه برنامهاي و طرح هر در ما:داشت اظهار انتظامي نيروي فرمانده
.دهيم ترجيح برخورد بر را كنترلي و انتظامي پيشگيري
و كنيم كنترل ميافتد اتفاق آن در جرم كه را بسترهايي و موقعيتها آن بايد ما:گفت وي
.ميكند پيدا گسترش روزبهروز و شد خواهد مجرم توليد مرتب نشود ، جمعآوري بسترها اين اگر
اجتماعي حقوق از بايد شود ، متعرض شهروندي و اجتماعي حقوق به كس هر:داشت اظهار وي
.ميشود دستگير كه باشد داشته اطمينان بايد شد ، مرتكب را جرمي اگر مجرمي هر و شود محروم
:انتظامي نيروي ارشاد و اجتماعي معاون
ناامن را كشور كه ميكنند هزينه افرادي
دهند جلوه
در نهاد و ارگان از 45 بيش:گفت گرگان در كشور انتظامي نيروي ارشاد و اجتماعي معاون
.دارند دخالت كشور امنيت توليد
فرماندهان تخصصي كاربردي همايش در "نوريان احمد" پاسدار سردار ايرنا ، گزارش به
انتظامي نيروي در اخير تحولات به اشاره با گلستان استان كلانتريهاي روساي و پاسگاهها
دانشگاه كوي جريان از پس كه ذهنيتي شد موجب اخير سالهاي در نيرو اين مثبت عملكرد:گفت
افراد از برخي سنگاندازي به وي.برود بين از آمد وجود به انتظامي نيروي به نسبت تهران
انتظامي نيروي گفتند خيليها زمان آن در:شد يادآور و كرد اشاره پليسي گشتهاي قضيه در
سياسي چالشهاي به را نيرو اين خواستند طريق اين از و ميكند برخورد جوانان با دارد
و اراذل دستگيري از را خود رضايت كوتاهي فاصله در مردم خوشبختانه وي گفته بهبكشند
.داشتند اعلام پليس توسط نواميس مزاحمان و اوباش
دهند جلوه امن را خودشان ناامن وضعيت ميكنند هزينه دنيا همه در:شد يادآور همچنين وي
و دهند جلوه ناامن را كشور امن وضعيت تا ميكنند هزينه افرادي كشورمان در كه حالي در
و ضعفها نقطه تا ميكنند تلاش كساني:گفت نوريان.ماست روي پيش مشكل بزرگترين اين
صدمه خود بدنه بر كشور درون از اينها گفت بايد و كنند بزرگنمايي را جامعه سياهيهاي
برخي در دارند عهده به را جمعي رسانههاي مسئوليت كه كساني وي ادعاي به.ميكنند وارد
.نميكنند رعايت را احتياط جانب اوقات
دراطلاعيه :ملي امنيت كميسيون عضو
دارد وجود جدي ترديد دادگستري
دادگستري اطلاعيه با رابطه در بايد مجريه و قضاييه قوه رابط بهعنوان دادگستري وزير
محمد.دارد وجود جدي ترديد نيز اطلاعيه اصل در كه چرا بگيرد قرار پاسخگويي مورد
اظهارات مورد در اسلامي شوراي مجلس ملي امنيت و خارجي سياست كميسيون عضو كيانوشراد
رابطه درباره اظهارنظر ممنوعيت درباره ملي امنيت عالي شوراي اينكه بر مبني خاتمي اخير
رئيس عنوان به خاتمي گفتههاي كه گفت جمعه همشهري به است نداشته مصوبهاي آمريكا با
دادگستري وزير و است مسئول مقام يك گفته موثقترين زمينه اين در ملي امنيت شوراي
.بگيرد قرار پاسخگويي مورد بايد مجريه و قضاييه قوه رابط بهعنوان
اين اگر و است محرمانه ملي امنيت عالي شوراي مصوبات كه گفت ششم مجلس در اهواز نماينده
كه داد ادامه راد كيانوش.ميشود مطرح رسمي شكل به و شورا دبيرخانه توسط نباشد چنين
نيست پذيرش قابل ديگري فرد حرف نداشتهايم مصوبهاي چنين كه ميگويد شورا رئيس وقتي
را جايگاه اين قانونا و است تهران استان دادگستري كل رئيس حد در فرد اين اينكه خصوصا
.بزند حرفي چنين كه ندارد
قوه زمين در توپ خاتمي صحبتهاي به توجه با اينك كه گفت همچنين مجلس نماينده اين
راد كيانوش.است نداده پاسخ خاتمي به تاكنون چرا كه كند اعلام و دهد پاسخ كه است قضاييه
كل رئيس گفتههاي با تضاد در كه قضاييه قوه معاون سخنان و خاتمي صحبتهاي به اشاره با
عمومي اذهان تشويش و اكاذيب نشر صحبتها اينگونه آيا":گفت است تهران استان دادگستري
اين كه گفت مجلس ملي امنيت كميسيون عضو ".ميكنند پخش را بزرگي اين به شايعه كه نيست
نهادهاي اسلامي جمهوري در كه ميكند القا را مسئله اين كشور بيرون فضاي در برخوردها
در و دادهاند رواج كشور در را چندگانگي مختلف تصميمهاي و اظهارنظر نوعي با غيرمسئول
.ميگويد چيزي يك كسي هر ايران حاكميت
تاكنون ما كه گفت كرد خواهد چه مجلس زمينه اين در كه سوال اين به پاسخ در راد كيانوش
رابط بهعنوان دادگستري وزير ولي شود بررسي شكلي چه به بايد مشكل اين كه نكردهايم فكر
وظيفه اين سپس راد كيانوش.بگيرد قرار سوال مورد بايد است پاسخگو كه مجريه و قضاييه قوه
نسبت اساسي قانون منظر از ميتواند خاتمي كه گفت و دانست رئيسجمهور اختيار حيطه در را
دادگستري نشده ، تلقي جرم مسئولان طرف از كه امري كه چرا دهد نشان واكنش مسئله اين به
مشخص قانون توسط موضوع اين بلكه بداند جرم را آن كه نيست شاني در و نميتواند تهران
آن كه است نهاد آن اختيار در شود بررسي بايد ملي امنيت عالي شوراي در اگر لذا و ميشود
دادگستري اطلاعيه اصل پايان در مجلس نماينده اين.نه يا بداند جرم شرايط اين در را
است جدي ترديد مورد كه اطلاعيهاي:گفت و دانست جدي ترديد مورد را تهران استان
.باشد افراد با برخورد و عمل مبناي نميتواند
رسانهها با هفته يك
قدرتمندان توهم و نخبگان به طعنه
كه دادهاند اختصاص لوايحي و مطالب به را خود مطالب عمدهترين راست جناح نامه هفته
.كرد مطرح دولت هفته مناسبت به خود مطبوعاتي نشست در رئيسجمهوري
انقلاب نامحرمان صافكن جاده استصوابي نظارت مخالفان" درشت عنوان با پرتو نامه هفته
نامه هفته و "انتصابي و انتخابي نهادهاي عليه هجوم" اول تيتر با حريم نامه هفته ،"هستند
به نسبت "است اساسي قانون خلاف كشور وزارت به استصوابي نظارت تفويض" بزرگ عنوان با شما
تهران ، شهر شوراي" عنوان با نيز يالثارات نامه هفته.دادهاند نشان واكنش خاتمي سخنان
.است برخاسته رئيسجمهوري سخنان با مقابله به "اصلاحطلبان تمامنماي آينه
قانون رئيسجمهور ، واقعا است نوشته هفتهنامه اين اصلي يادداشت در حريم مسئول مدير
انجام به دارد دست در را آن اختيارات تمام و رياست كه مجريه قوه حوزه در را اساسي
دادگاه تشكيل خصوص در قضاييه قوه به اساسي قانون تذكر از غير به موردي هيچ و رسانده
ديگري چيز حقيقتا يا و است نمانده باقي منصفه هيات حضور با سياسي جرايم به رسيدگي براي
باشد؟ ميتواند
در اسلامي شوراي مجلس رئيس كروبي مهدي كه است جسته تمسك سخناني همان به پرتو نامه هفته
و سيا سازمان رئيس "تنت جورج" اينكه يادآوري با نامه هفته اين.گفت پاسخ آن به هفته طول
اين به دارند ، عقيدهاي چه استصوابي نظارت درباره بريتانيا خارجه وزير "استراو جك"
دشمنان كه ميدهند انجام را كاري همان دقيقا استصوابي نظارت مخالفان كه ميرسد نتيجه
.ميخواهند نظام
مجلس ، به شده ارائه پيشنويس است نوشته عسگراولادي حبيبالله قول از شما نامه هفته
تفويض كشور وزارت به و سلب نگهبان شوراي از را آن بلكه نكرده ، حذف را استصوابي نظارت
در او گفته به.است اساسي قانون خلاف كار اين موتلفه ، جمعيت كل دبير گفته به كه كرده
نظر بهدولت يا كشور وزارت نه ميكند ، نظارت انتخابات بر نگهبان شوراي اساسي ، قانون
جناح يك مستمر حاكميت براي را راه كشور وزارت به استصوابي نظارت واگذاري عسگراولادي ،
.شد خواهد ديكتاتوري آن نتيجه كه ميكند باز
.است پرداخته خاتمي سخنان به خود هفته يادداشت در نيز حزبالله انصار ارگان يالثارات
تغيير بحث اخير هفتههاي در دولت شاهكار بزرگترين" اينكه به اشاره با نامه هفته اين
رياست آقاي":است نوشته طعنهآميزي زبان به ،"است استصوابي نظارت حذف و انتخابات قانون
كه هستند نكته اين متوجه قطعا دارند ، را اساسي قانون اجراي عدم دغدغه كه جمهوري محترم
رياست و اسلامي شوراي و خبرگان مجالس انتخابات بر نظارت اساسي قانون اصل 99 مطابق
."است نگهبان شوراي عهده بر جمهوري
با گفتوگويي خود جمعه روز شماره در كشور ، رسمي خبرگزاري ارگان ايران روزنامه
.است رئيسجمهوري اختيارات آن موضوع كه دارد كرماني حجتي حجتالاسلام
اين اعتقاد به.است مخالف "اختيارات افزايش" لفظ با كه ميكند تصريح گفتوگو اين در وي
نظارت و اجرا ضمانت ابهامات بايد بلكه يابد افزايش نبايد اختيارات اول ، خبرگان مجلس عضو
.شود زدوده رئيسجمهور كنوني اختيارات از اجرا حسن بر
قانون اجراي در متعددي تخلفات اخير سال پنج در كه ميدارد اظهار همچنين كرماني حجتي
نيز خاتمي آقاي و گرفته صورت قضاييه قوه جمله از كشور رسمي قواي و نهادها توسط اساسي
در صريح موضعگيري انتظار رئيسجمهوري از نيز جامعه فضاي ;دادهاند رسمي تذكر بار چندين
سياسي مشكلات و مواضع با درگيري لحاظ به رئيسجمهور اما داشت ، را اساسي قانون نقض قبال
راهكار سياسي ، راهكار گرفتن پيش در جاي بنابراينبه.نكرد برآورده را جامعه انتظارات
مسئوليت ايفاي به سياسي تشنجات وقوع بدون حقوقي ، پشتوانه با بلكه تا گرفت پيش در حقوقي
.بپردازد خويش
كه ديده اهميت با را خاتمي سخنان از بخش آن خود ، اصلي گزارش در جوان اميد نامه هفته
ما مشكلات از يكي":گفت بود ، پرسيده جامعه دلسردي از كه خبرنگاري پاسخ در رئيسجمهوري
نويسنده ".واقعنگريها با تا ميكنند زندگي توهمات با بيشتر ما نخبگان كه است اين هم
ماشاالله سال 78 ، اسلامي شوراي مجلس انتخابات در كه است آورده ياد به جوان اميد
در چون كند ترك را عرصه بود كرده توصيه رفسنجاني هاشمي به روزنامهنگار ، شمسالواعظين
دوستانتان و شماها":بود گفته پاسخ در مصلحت تشخيص مجمع رئيس اما.نميبيند اقبال جامعه
خاتمي اندازه و حد در مردي شايسته نخبگان ، به طعنه نويسنده ، نظر به ".هستيد توهم دچار
.داشتهاند قرار توهم معرض در نخبگان از بيش قدرتمداران همواره چون نيست
در"سبالنبي" اتهام :آقاجري وكيل
نشد ذكر العموم ادعانامهمدعي
.شد برگزار بسته درهاي پشت و غيرعلني صورت به آقاجري ، محاكمه جلسه سومين
در و جلسه اين در:كرد تصريح ايسنا ، با گفتوگو در آقاجري مدافع وكيل نيكبخت ، صالح
آن صفحه كه 10 صفحه در 32 را ، خود ادعانامه مدعيالعموم ، نماينده قبلي ، جلسات ادامه
قرائت دادگاه جلسه در بود آقاجري سخنرانيهاي ساير مورد در مطالبي آن صفحه و 5 مقدمه
.شد قرائت بود ، نشده سبالنبي اتهام ذكر كه وارده اتهام مورد در 6 و كرد
خودداري دادگاه بودن غيرعلني علت و اتهامي موارد توضيحات بيان از آقاجري مدافع وكيل
استادان از نفر تا 5 حضور 3 تقاضاي سوم بار براي اينجانب هم جلسه اين در افزود ، و كرد
باز متاسفانه كه نمودم فن اهل و مطلع عنوان با دادگاه جلسه در را تاريخ و حقوق دانشكده
.كرد مخالفت درخواست اين با دادگاه هم
نوع يك واقع در دادگاه جلسه در افراد اين حضور كه بود اين من درخواست علت:افزود وي
هم دادگاه در نظر اظهار هرگونه بدون كه است كشور علمي جامعه براي خاطر اطمينان ايجاد
احيانا يا و موكلم اينجانب ، به بود خلافي مورد اگر هم و باشند همكارشان محاكمه ناظر
.دهند تذكر دادگاه
نحوه خصوص ودر كرد اعلام صبح آينده ، 9 هفته يكشنبه را دادگاه بعدي جلسه زمان نيكبخت ،
به لحاظ هيچ از مشكلي و شد برگزار آرام دادگاه امروز جلسه:گفت امروز ، دادگاه برگزاري
و سخنراني در آقاجري مطالب از بعضي تفسير باب در دادگاه با ما ظاهرا ولي نيامد وجود
سخنراني متن و ما توضيحات به دادگاه اميدواريم كه داريم ، اختلافنظر بودن ، اهانت مصداق
.نمايند مبذول لازم توجه
عراق تجزيه پيامدهاي
شايان عليرضا
به ما براي تاكنون استقلال از بعد كه را مزاحمتهايي و است قدرت فاقد شده تجزيه عراق
ميشود ضعيفتر درواقع يعني شد خواهد منتفي آورده وجود
آماده پنتاگون و سفيد كاخ مسئولان و ميگذرد سپتامبر حوادث 11 از يكسال كه شرايطي در
تحليل و گمانهزنيها ميشوند عراق به حمله يعني تروريسم با مبارزه دوم مرحله انجام
است آن اصلي بازيگران از يكي ايران كه آينده در خاورميانه منطقه سياسي آرايش و شرايط
همسايگي و ايران و عراق بين تنش طولاني سابقه به توجه با.است گرفته بالا پيش از بيش
و ايران به عراق هوايي حمله سالگرد دومين و بيست آستانه در "جمعه همشهري" با كشور اين
انجام بينالمللي مسايل كارشناس باوند هرميداس داوود با گفتوگويي ساله ، جنگ 8 آغاز
با افتراق و اشتراك نقاط و چالشها و عراق احتمالي تجزيه پيامدهاي از آن در كه است داده
.است آمده ميان به سخن عراق شيعيان مجلس
امواج است ممكن آيا است ايران نفع به عراق تجزيه اينكه درباره شما نظر به توجه با &
باشد؟ داشته اثر ايران بر عراق تجزيه
نگران غربي كشورهاي هم و روسها هم اينكه نخست.گرفت صورت دليل چند به روسيه تجزيه
مورد در اروپا اتحاد آغاز ، در حتي.بودند جوامع اين در اسلامي بنيادگرايي مسئله نفوذ
يكي كرد ، تاكيد نكته دو بر آنها با آيندهاش روابط در يافته استقلال تازه كشورهاي
شد مواجه اسلامي بنيادگرايي مسئله با كه هنگامي اما.بشر حقوق ديگري و دموكراتيزيشن
سابق شوروي حكومتي ساختار بقاياي شد حاضر حتي و نكند پيگيري را نكته دو اين داد ترجيح
وارد تاجيكستان در خواست داشت ، زمان آن در كه مشكلاتي تمام با روسيه ، از و بماند پابرجا
اشتراك سوابق زمينه از ميكرد اقتضا تاريخ آن در خارجيها منافع بنابراين.شود قضيه
نظام يك اينكه دوم نكته.شود جلوگيري ايران بنيادگرايي لواي در فرهنگي و تاريخي
.نشد مستقر باشند ، گيرنده تصميم يافته استقلال تازه كشورهاي مردم كه واقعي دموكراتيك
قزاقستان ، قرقيزستان ، :مانند دارد ادامه ويژه كنترل با حكومتيها ساختار همان يعني
ايران رقباي و تركيه منطقه شرايط مجموعه بنابراين.ازبكستان خصوص به و آذربايجان جمهوري
تنها نه خودش تاريخي - فرهنگي امكانات از ايران كه دادند هم دست به دست همه فرامنطقه و
قابل كه نكتهاي و كنند بدل ايران مقابل در مخالف جريان يك به را آن بلكه نكند استفاده
در دارد احتمال نيز كردستان مورد در.بود اسلامي بنيادگرايي مسئله بود بهرهبرداري
ايران با تجزيه از بعد عراق جنوب شيعيان ميكنم فكر.آيد پيش وضعيتي چنين كوتاهمدت
درست در را قدرت و يابند تسلط عراق حكومت بر شيعيان اگر حتي داشت نخواهد حسنهاي روابط
.بگيرند
چرا؟&
عرب باشند شيعه آنكه از پيش و بيش عراق شيعيان كه داده نشان قبلي برخوردهاي و تجربه
اگر حتي.ميدهند بها شيعهايسم ارزشهاي از بيشتر خود عربيسم ارزشهاي به يعني.هستند
كرد خواهد سعي ايران با ماهعسلش كوتاهي مدت از بعد شود ، برقرار عراق در شيعه حكومت يك
.باشد داشته چالشگرانه حالت نوعي كه نمايد اتخاذ مواضعي
.نيستند ايران شيعي حكومت دنبالرو كه بدهند نشان اينكه براي احتمالا و &
حتي.است شده ثابت تجربه به اين و باشند ايران از دور كرد خواهند سعي خودشان بقاي براي
از ملهم ريشههاي همواره كه كرديم مشاهده سوسياليسم - انترناسيوناليسم نظامهاي در
ويتنام و كامبوج چين ، با ويتنام روسيه ، با چين مانند.است يافته اولويت تاريخي ريشههاي
بنابراين.بودهاند مشتركي وضع داراي ويتنام و كامبوج مثل بعضيها كه وجود اين با
داشته ايران با كوتاهي خيلي حال عين در و نزديك رابطه شده جدا شيعي پديده از انتظار
.كرد خواهد بروز شيعهايسم از بيشتر خيلي عربيسم علايق و احساسات مسئله زيرا.باشد
.داشت خواهند ايران با تنگاتنگي رابطه شيعيان كه داشت انتظار نبايد لذا
ميكنيد؟ دفاع عراق تجزيه از چرا تفاصيل اين با&
نظرات تابع حدودي تا يا و تنگاتنگ روابط داراي حكومت يك كه نيست اينگونه تجزيه مسئله
و است قدرت فاقد شده تجزيه عراق شود ، تجزيه كه هنگامي اما.آيد وجود به همسايه
يعني.شد خواهد منتفي آورده وجود به ما براي تاكنون استقلال از بعد كه را مزاحمتهايي
.ميشود ضعيفتر درواقع
ايران داخل به شيعه و كردنشين بخشهاي توسط را واگرايي امواج ميتواند عراق تجزيه آيا &
هستند؟ آن انجام حال در آذربايجانيها كه كاري مانند بدهد؟ سرايت
عراق در كه الگويي.دارد و داشته وجود همواره تاكنون انقلاب از قبل از نگراني اين
عدم بر هميشه لذا.باشد داشته تاثيراتي نيز همسايه كشورهاي در است ممكن ميشود پياده
احتمالا كه منفي آثار.آن قبل سالهاي چه و انقلاب از بعد چه است شده تاكيد عراق تجزيه
- سياسي نگراني يك صورت به مسئله اين و نميكند اقتضا اينگونه بود خواهد همسايگان متوجه
عراق در حاكم و معمول سنتي جريان و موجود تركيب با عراق داخلي وضع اما.است مطرح رواني
لذا.كرد خواهد تاكيد ميليتاريستي حكومت و نظام يك به خود بقاي براي ميكند اقتضا
داشت خواهد توسعهطلبي و چالشگري داعيه همواره باشد داشته ميليتاريستي سرشت كه حكومتي
از بعضي در ميكنيم مشاهده سوريه و عراق در چنانچه.پانعربيسم شعار چارچوب در خصوص به
چنين براي اين بالقوه.ميكنند تلقي عربي سرزمين عنوان به را ايران از قسمتي متون و كتب
كمتري نگرانيهاي ترديد بدون ايران براي باشد خصوصيتي چنين فاقد نظامي اگر.هست نظامي
بين موضعگيري در مدتي از بعد كردها مانند پديدهها اين از برخي حتي و داشت خواهد
تعاملاتشان در كه رسيد خواهند نتيجه اين به - اوليه گذشتمراحل از بعد - همسايگان
.بود خواهد فايده مفيد بيشتر ايران
در عراق كه نقشي و توسعهطلبي با آن ارتباط و عراق ژئوپليتيك به صحبتهايتان در &
بيشتر مورد اين در لطفاكرديد اشاره كرده تقويت بسيار را آن امواج و داشته پانعربيسم
.دهيد توضيح
زمره در تقسيمبندي نظر از و گرفته قرار نامطلوبي وضع يك در ژئوپليتيك نظر از عراق
اين به.است گرفته قرار نامساعدي وضعيت در جغرافيايي لحاظ از كه گرفته قرار كشورهايي
جزو را خودش طرف يك از عراقميگويند خشكي در محاط يا ساحل بدون عبارتي به كشورها گونه
(...و فلسطين اردن ، لبنان ، سوريه ، ) آنها كه وجودي با و ميداند خصيب هلال كشورهاي
رهبري داعيه حال عين در ولي ندارند قبول گروه محوري و كانوني كشور يك عنوان به را عراق
سعيد نوري زمان در كه بزرگ سوريه طرح مثال عنوان به.ميپروراند سر در را كشورها اين
نيز فارس خليج حاشيه عربي كشورهاي مورد در عراق ديگر طرف ازبود جهت همين در شده مطرح
فارس خليج ساحلي محوري كشور يك عنوان به را عراق نيز آنها كه صورتي در دارد ادعايي چنين
و بپذيرند منطقه در رژينال تجمع اين محور عنوان به را عراق نيستند حاضر و نميكنند تلقي
براي مسقط در كه اجلاسي انقلاب از قبل حتي.نيستند موافق عراق رهبري ادعاي اين با
بود ، شده تشكيل سال 1975 در عراق و ايران روابط بهبودي از بعد منطقه كشورهاي همكاري
كنند اتخاذ موضع يك ايران مقابل در مشتركا عربي كشورهاي كه بود اين عراق پيشنهاد دقيقا
كشورهاي را نقشي چنين كه صورتي در گيرد قرار عرب گروه اين تصميمگيري كانون در عراق و
كنفرانس نافرجامي دلايل از يكي بنابرايننبودند قايل عراق براي عربستان جمله از ديگر
موضع يك عراق رهبري به بايد عربي كشورهاي نخست بود معتقد كه عراق ادعاي خاطر به مسقط
كل رهبري ادعاي عراق طرفي از.شوند گفتوگو وارد ايران با سپس نمايند اتخاذ مشتركي
كرديم مشاهده ديويد كمپ قرارداد از پس مصر اخراج از بعد خصوص به دارد نيز را عرب جامعه
و رابطه سپس و شد اخراج همانجا در مصر و شد تشكيل بغداد در كنفرانسي عراق اهتمام به كه
به اماشود مصر جانشين عربي كشورهاي ميان در نمود سعي و كرد برقرار سوريه با اتحادي
تعدد جمله از آمده وجود به انقلاب از بعد ايران در كه بحرانهايي با شد متوجه آن موازات
برخورد براي را مناسبي فرصت غيره و داخل در آمده وجود به برخوردهاي تصميمگيري ، مراكز
پيروزي اين قبال در كه است امكانپذير برايش هزينه حداقل با مدت كوتاه در پيروزي و نظامي
خود اتحاد مصنوعي صورت به دليل همين به.بپوشاند عمل جامه خود رهبري ادعاي به ميتوانست
صدام نظر مورد نتيجه به نتوانست نهايتا كه شد جنگ وارد ايران با و زد برهم سوريه با را
.شود منتهي
معتقد گرفته قرار ما همسايگي در كه است دشمني بزرگترين عراق كه مسئله اين به شما آيا&
هستيد؟
سابقه از ملهم حدودي تا كه است مشي خط اما ندارد وجود دشمني اين براي منطقي مباني
داشتهايم بعثي حكومت از قبل حتي عراق با كه مشكلي.است مسئله رواني جنبه و تاريخي
بيت شاه هميشه رود اروند مسئله خصوص به است بوده عراق و ايران بين مرزي اختلاف مسئله
و ايران كه شده تصريح آن پنج ماده در عهدنامه 1937 در.است بوده مورد اين در مناقشه
اين نيز عهدنامه 1975 در.كنند اجاره استفادهو اروندرود از ميتوانند مشتركا عراق
نظر در تالوگ خط حاكميتي دربعد منتها شده پيشبيني مشترك بهرهبرداري و اداره و اشتراك
و ايران بين آنچناني اختلاف مباني ميبينيم برويم فراتر نكته اين از اگر است شده گرفته
با را مسائل بايد باشند داشته همكاري و همزيستي بخواهند همسايگان اگر.نيست موجود عراق
رواني جنبههاي و تاريخي الهامات با روابط اگر صورت اين غير دركنند ارزيابي منطقي ديد
داعيه است ممكن خصوص به.است بوده ايران براي مزاحم همسايه يك عراق همواره باشد ،
يك داعيهها اين همه مجموع در يابد تسري نيز ايران سرزمين از قسمتي به عراق پانعربيسم
اين همه از عراق اگر اما.است آورده وجود به ايران براي را كننده نگران و مزاحم همسايه
همجواري حسن با هم جوار در ميتوانند كشور دو بردارد دست ندارد ، تاريخي مباني كه ادعاها
منطقي ارزيابيهاي از خارج روابطشان و نبوده چنين تاكنون متاسفانهدهند حيات ادامه
را گذشته دشمنيهاي توانستند كشورها از بسياري زمان مقتضيات با كه درحالي.است بوده
گرفتند پيش در را همكاري و سازگاري راه جهاني امروز تحولات پرتو در و بگذارند كنار
با باشد غيرمنطقي سياست اين كه هنگامي وتا نداشته منطقي خارجي سياست عراق بنابراين
.است همراه همسايگان براي دردسر و مزاحمت ايجاد
اين.ميباشد موجود فرهنگي تبادلات و مراودات عراق ، و ايران مراودات در مشهود نكته &
و ايران براي حد چه تا و كند كمك عراق و ايران همگرايي در ميتواند اندازه چه تا موضوع
بود؟ خواهد مثمرثمر عراق
مقدسه اماكن مسئله ايراني شيعيان براي شاهعباس ، و عثمانيها زمان در مثال ، عنوان به
نيز گهگاه و بودهاند روبهرو فراواني مشكلات با زائران همواره اما بود مهم عراق در
همچنين و خسارات اين از اينكه براي عباس شاه لذا.ميشدند نيز تلفات و صدمات دچار
طريق اين از تا كرد سعي و ساخت توس در را (ع)رضا امام بارگاه كند ، جلوگيري مالي ضررهاي
زائران توسط عثماني به پول انتقال از هم طريق اين از و كند ايجاد شيعيان براي كانوني
روابط كيفيت به مسائل اين.بكاهد موجود دردسرهاي و مشكلات از هم و كند جلوگيري ايراني
صورت اين غير در و است شده حل زائران مسئله باشد حسنه چارچوب در روابط اگر برميگردد ،
ارتباطات منهاي فرهنگي لحاظ از بنابراينميباشد ديگر مشكلات از جزيي نيز مسئله اين
خاص فرهنگي ويژگي ايران زيرا ندارد وجود محسوسي اشتراكات فرهنگي مسائل ساير در مذهبي ،
اين امادارند اذعان موضوع اين به ديگر كشورهاي هم و عربي كشورهاي هم كه دارد را خودش
.باشيم داشته غيردوستانه روابط خود همسايگان با ما تا نميشود دليلي مسائل
مثبتي زمينههاي اين باشيم مشترك فرهنگي عناصر از برخي و تعاملات و روابط نظر از اگر
از عضوي عنوان به را ايران هيچگاه عربي كشورهاي كلي طور به اماشد خواهد موجب را
از مصر اخراج براي بغداد در "امتناع" گروه كه زماني.نكردهاند تلقي خود خانواده
.باشد داشته حضور ناظر عنوان به ايران نبودند حاضر حتي كشورها اين شد ، تشكيل اتحاديه
پيش در با اسرائيل فلسطين ، اخير بحران در اكنون كه است حدي تا ايران پذيرش عدم اين
بسيج آنكه قبال در عرب اتحاديه اضطراري اجلاس تشكيل و جنين در سركوبگرانه اقدامات گرفتن
به خصوص ، اين در قطعنامهاي تصويب از بعد ميكرد ، اقتضا را مسلمان كشورهاي كمكهاي
زمان يك در و شد صادر نيز ايراني گانه سه جزاير با ارتباط در ديگري قطعنامه آن موازات
كه ممكن شرايط بدترين در.شده معرفي اشغالگر كشوري عنوان به نيز ايران اسرائيل ، كنار در
و شده متحمل را بسياري مبارزات بار كه ايران خصوصا مسلمان كشورهاي همكاري به احتياج
سوي از حمايتها اين از متاثر اتهام مظان در حتي و خريده جان به را آن جانبي منفي آثار
خود از خويشتنداري نشدند حاضر عربي كشورهاي شرايطي چنين در حتي گرفته ، قرار قدرتها
و بپذيرند خود خانواده كانون عنوان به را ايران نيستند مايل عربي جوامع.بدهند نشان
مورد در امر اين البته.است بوده آنها تاييد مورد ايران در ناملايمات و مشكلات هميشه
اقتضا ايران منافع لذا.دارد مصداق نيز پاكستان و تركيه جمله از ايران همسايگان ديگر
كند حركت منافعاش و مصالح مطلوبيت جهت در خود امكانات و جايگاه موقعيت ، از كه ميكند
تنگاتنگ ارتباط هيچ بنابراينباشد داشته نيز همسايگان با حسنهاي روابط اينكه ضمن
.نميكنيم مشاهده عراق و ايران بين فرهنگي
توضيح نيز را آن مضار شد؟ خواهد ايران نصيب اقتصادي دستاوردهاي چه عراق به حمله با &
دهيد؟
از.هستيم نفت صادرات و توليد در محصولي تك كشور دو ، هر ما عراق با موجود تعاملات در
هم مشابه چون نيز زمينهها ساير در.داريم قرار صادركننده كشورهاي زمره در نيز برق نظر
نياز نه مثال عنوان بهاست كم ارتباطاتمان ميزان لذا.نيستيم هم مكمل پس هستيم
عراق عمده توليدات زيرا ميكنيم استفاده عراق توليدات از نه و داريم عراق به ترانزيتي
كشورهاي بينداريم صادرات و توليد زمينهها اين در نيز ما كه است خرما و نفت جمله از
آنچنان ارتباط اين عراق و ما بين اما دارد و داشته وجود بازرگاني ارتباطات هميشه همسايه
برجا بسزايي تاثير و گيرد صورت آن در تحولي يابد ، تغيير عراق نظام و حكومت اگر كه نيست
.گذارد
است؟ جدي حد چه تا اعلا مجلس از ايران حمايت و همسويي شما نظر به &
كه است مدتي موجود شرايط در اما بوده ايران حمايت پرتو در اعلا مجلس كه است درست
مركز دارد سعي و داده تشخيص ديگران و آمريكا نظرات با نزديكي گروه در را خود موجوديت
كردم ، اشاره صحبتهايم در كه گونه همان.كند منتقل ايران از خارج به را خود فعاليت
ايراني خاستگاه يا و كردند پيدا گرايش ايران سوي به نامساعدي شرايط در عراق شيعيان
در و است شيعهايسمشان از بيشتر عربيسمشان اعتقادات و تعصبات من اعتقاد به ولي داشتند
اين كه بود خواهد بهتر عراق بعث رژيم تغيير با شان آينده كه دادهاند تشخيص موجود شرايط
عراق آينده ساختار در نگرانيهايشان منتها.ميباشد ميسر و عملي آمريكاييها توسط امر
آينده نظام در شيعيان كه هستند اين خواهان قويا سعودي عربستان چون كشورها از برخي.است
.است مسئله اين خواهان نيز تركيه حتي.نباشند برخوردار مطلوبي جايگاه از
حكومت اگركنند ملحوظ نيز را آنها نظرات مجبورند آمريكاييها توصيفات اين با
موازنه ميكند اقتضا دارند نسبي اكثريت شيعيان اينكه به توجه با شود برقرار دموكراتيكي
كه است اين اعلا مجلس و شيعيان نگراني اماباشد داشته وجود گروهها همه بين منصفانهاي
نگرش "اپروچ" نظر از و نشود پيشبيني برايشان لازمه جايگاه دموكراتيك نظام در مبادا
از بيشتر حتي و گروهها همه مانند عراق شيعيان حاضر حال در اما ميكنند مطرح را خاصي
.دادهاند نشان گرايش آمريكا شده تنظيم استراتژي جهت در كردها
گفتمان1 به مشروطه از گذار
صديقي نادر
اين ميخواهد و است ايراني تمدن حوزه در كه زماني تا را سياسي نظام نوع بدترين من" - 1
حتي و دارد قرار ايراني غير تمدن حوزه در كه سياسي نظام بهترين به كند حفظ را حوزه
(پهلوان چنگيز) ".ميدهم ترجيح كند ، برقرار عدالت جهان در ميخواهد
كه ميبينم اين در را فخرالدين صلاح من:داد پاسخ متانت و اعتدال همان با نظامي" - 2
"آذربايجان" تنها.كند بيرون كله از هميشه براي را جنوبي و شمالي آذربايجان جدايي حرف
به حالا "آذربايجان" اين.است مرده ;است هيچ ديگري ، آن بدون دو اين !زياد و بيكم ;باشد
ما مليت و تاريخ كه است اين مهم ما براي.نيست مهم شود اداره ميخواهد كه كسي هر دست
شما با نيز من است ، مسير اين در مبارزه اگر !بدهيم دست از نبايد را آن.بماند محفوظ
1.داشت برخواهم شمشير و گذاشت خواهم زمين بر قلمهستم
&&&
تقدمي و اولويت شدهاند ، بيان متفاوت كاملا پسزمينه در اينكه رغم به پيشگفته متن دو
هويت از گرايانه ناب دركي اساس بر نخست متن.هستند قائل "هويت" مسئله براي چرا و بيچون
هويتهاي همه ادغام و انحلال خواهان و آورده روي مطلق مركزيتگرايي به "تمدني حوزه"
هويت در خود انحلال به تن كه "ديگر" هويت نوع هر لحاظ اين به.است "مركز" در غيرمركزي
مستعد كه ميشود شناخته "آسيبپذير" نقطهاي همچون نميدهد "مركز" يكپارچه و واحد
:است "بيگانه" سرمايهگذاري
سياستهاي از تاثيرپذير كمابيش بودند نيرويي حاضر ، شمسي قرن آغاز در ايران عشاير"
نظر هر از كه مركزي دولت يك ايجاد برابر در كه..ابتدايي داشتند ساختاري و بيگانه
2.ميورزيدند مقاومت ميداشت اهميت ايران حفظ براي
هويت" تحتالشعاع رضاخاني حكومت بودن كودتايي و خارج به مركز وابستگي تحليل اين در
حاكميت وابستگي اعتبار به نه "خودي" و "بيگانه" ترتيب اين به و ميگيرد قرار آن "آريايي
واگذاري براي پيرامون آمادگي ميزان اعتبار به بلكه آن ، از استقلال يا و خارج به مركزي
"هويت" از گرايانه ناب قرائت نوع اين.ميشوند تعيين مركزي حاكميت به خويش "ديگربودگي"
"هويت" نوع محاق به را حكومت نوع و داشته مطلقه مركزيتگرايي با تمامي و تام تلائم
همين دوم متن.ميبرد "خالص" و "ناب" هويت همان حفظ براي آمادگيشان و حاكمان
_ ناسيونال سفارش اساس بر كه نويسنده.ميدهد نشان روشنتر نحوي به را هويتگرايي
و تزاري روسيه به ارس رود شمالي نواحي "الحاق" نوشته را رمانش محلي استالينيستهاي
هويت" حفظ ولي هستند بيگانه چه اگر اشغالگران زيرا ميداند "مترقي" امري را كمونيستي
لطمهاي تنها نه وابستگي و اشغال اين رهگذر از و سپردهاند "خودي" حاكم يك به را "خودي
دوران از بيشتر مراتب به اشغالگر قواي سوبسيدهاي و رانتها بلكه نميخورد "هويت" به
همان يا "ديگري" با فرهنگي تفاوتهاي برجستهسازي به و ميكند كمك آن حفظ به قبلي
خلسهاي در افراد و داشته تخديري نقشي لحاظ اين به "هويت".ميبرد راه ديرينه همسايگان
حاكم قدرت نوع و قدرت امر حقيقت به نسبت را شهروندان نهايتا و برده فرو "هويتي"
.ميسازد بيتفاوت
نمايش به را "حقيقت" بر "هويت" اولويت از متضاد نمونه دو پيشگفته متن دو لحاظ اين به
نام به "هويتي" تحتالشعاع نخست متن در دموكراسي يا و عدالت نام به حقيقتيميگذارد
قرائت مطابق] "آذربايجان" نام به هويتي نيز دوم متن در و گرفته قرار "ايران تمدني حوزه"
جغرافيايي قطعه آن حكومت نوع و ماهيت بر چرا و بيچون اولويتي [واژه اين از استاليني
رابطه نوع و خارج با استقلالي يا و استعماري رابطه نوع مورد دو هر در.مييابد
هويتي پيوند و اتصال نوع تحتالشعاع خويش ، مردم با حاكميت غيردموكراتيك يا و دموكراتيك
ديكتاتوري يكسان منطق اساس بر متن دو هر دليل اين به و.ميگيرد قرار "تاريخ" با
يا و "ايران تمدني حوزه هويت" حفظ در آنان هويتي نقش محاق به را استاليني و رضاخاني
بازي به مربوط قواعد عريانتر كاملا نحوي به لحاظ اين به دوم متن.ميبرند "آذربايجان"
گفته سخن چنان نظامي از استاليني ، پارادايم سيطره زير:ميگذارد نمايش به را هويت
كه است "حزبي رفيق" يك اين بلكه توحيدسرا و پارسيگو شاعر يك نه گويي كه ميشود
را "سخن" ،"سلاح" معادله و كرده سنگين سبك را "علمي مبارزه" مشي به مربوط تئوريهاي
!ميشمارد "انقلاب" اولويتهاي از تابعي
براي استالين:است سرراست و ساده ارتباط يك آن استاليني پسزمينه و دوم متن بين ارتباط
اقوام از غيرستيز و متمايز هويتهاي سلسله يك ابداع منظور به و هويتسازي پروژه پيشبرد
كرده استخراج جمهوريها تاريخ اعماق از را تاريخي چهرههاي از تعدادي شوروي ، ساكن ملل و
جنگ بروز آستانه در او.مينمايد احضار بلشويكي پرچم خدمت زير به را آنها درواقع و
و دشمن احتمالي تجاوزات مقابل در "بلشويكي - ملي" مقاومت يك دادن سامان براي دوم جهاني
آكادميسينهاي به شوروي ، ستم تحت خلقهاي ملي غرور و محلي ميهنپرستي روحيه تقويت براي
و برگزيده خود "ملي سمبل" عنوان به را تاريخي چهره يك كدام هر تا ميدهد فرمان محلي
و نويسنده سالگرد هشتصدمين تا ميشوند موظف گرجيها.نمايند علم را او مجسمه
تا ميشوند موظف نيز قفقاز ارامنه و كنند برگزار را ستاولي و شوتار خود حماسهسراي
و داده ارائه (ساسوني داويد) "داويد ساسونتسي" خود ملي حماسهسراي از استاليني قرائتي
تا مييابند ماموريت نيز شوروي آذربايجان آذريهاي و بگيرند جشن را او سالگرد هزارمين
.برافرازند گنجه در را او مجسمه و دهند دست به گنجوي نظامي از هويتي قرائتي
3_ خزر ژئوپلتيك
بازيگر پرنفوذترين ايران
طولاني قاسم:مترجم
بزرگ بازي در را برنده برگهاي اقتصادي نظر از خود خاص جغرافيايي شرايط دليل به ايران
سالها از ايران اسلامي جمهوري كه است حالي در اين.دارد اختيار در خزر درياي نفت سر بر
نفتي كنسرسيومهاي ميان ، اين در.است شده تحريم آمريكا متحده ايالات سوي از پيش
.ميبرند آمريكا تحريمهاي از را بهره بيشترين "فرانسه الف" كنسرسيوم مانند غيرآمريكايي
برعليه آزاد بازار اقتصاد ابزارهاي از كه است آن دنبال به نيز ايران حكومت ديگر سوي از
درحالي اينبرخوردارند مسكو حمايت از ايرانيها راه ، اين در.كند استفاده آمريكاييها
منافع كه زمان هر و است انديشانه مصلحت سياست يك براساس ايران از روسيه حمايت كه است
رئيس پوتين ولاديمير كارنامه حال هر به ;ميكنند پشت ايران به روسها كند ، ايجاب مسكو
.است فرصتطلب و عملگرا سياستمداري او كه است آن نشاندهنده روسيه جمهور
.بود صاف حدودي تا استثنائا روز آن است ، گرفته دود و غبارآلود معمولا كه تهران هواي
در.ميشد ديده وضوح به دور از اطراف ساختمانهاي و آمريكا سفارت ساختمان كه طوري به
سفارت ساختمان به ايراني تندروي دانشجويان اسلامي انقلاب پيروزي از پس مدتي و سال 1979
ديپلماتهاي.گرفتند گروگان به را سفارت اعضاي و ديپلماتها و برده يورش آمريكا
در و آمريكا سفارت ورودي در كنار در.بودند ايراني دانشجويان اسارت در روز آمريكايي 444
اما ميخورد چشم به "آمريكا بر مرگ" عبارت تابلو يك روي بر آمريكا دولت رسمي آرم نزديكي
.نيست ساختمان اين در آمريكاييها از خبري ديگر امروزه
موتور.ميخورد چشم به بلند برج يك آمريكا متحده ايالات سابق سفارت ساختمان نزديكي در
ايران نفت ملي شركت مقر كه چرا.ميشود هدايت برج اين از ايران اسلامي جمهوري اقتصاد
نفت ملي شركت طرحهاي و برنامهريزي مدير كساييزاده.دارد قرار ساختمان اين در (NIOC)
سفارت امروز ما":ميگويد آمريكا سفارت ساختمان به اشاره با و تحقيرآميز لحني با ايران
آزار گوش قهقههاي جمله اين گفتن از پس او "ميخوانيم آمريكا جاسوسي لانه را آمريكا
قرار ايران نفت ملي شركت مركزي ساختمان هشتم طبقه در كساييزاده كار دفتر.ميدهد سر
توجه با كساييزاده.ميرسد نظر به كوچك خيلي آمريكا سفارت ساختمان بالا اين از.دارد
چرا.ميشود محسوب ايران در قدرتمند مردي دارد ، عهده بر ايران نفت شركت در كه پستي به
.ميشود محسوب جهان در نفت بزرگ صادركننده سومين روسيه و سعودي عربستان از پس ايران كه
حدود 10 ايران ترتيب بدين.است بشكه ميليارد حدود 93 ايران نفت شده كشف ذخاير ميزان
امروز ايران نفت ملي شركت برنامهريزي مدير.دارد اختيار در را جهان نفت ذخاير درصد
آلماتي از تازگي به كه چرا ;دارد هم دليل كار اين براي او.است بشاش و حال سر بسيار
در و است داشته سازندهاي گفتوگوهاي قزاقستان مقامات با او جا آن دراست بازگشته
باره اين در كساييزاده.است كرده امضا قزاقها با هم سودآوري بسيار قرارداد نهايت
خود نفت كشتي طريق از قزاقها.كردهايم امضا قزاقها با خوبي خيلي قرارداد ما "ميگويد
جنوبي بنادر طريق از نفت ميزان همان به نيز ما و ميكنند منتقل ما شمالي بنادر به را
مناطق در جمعيت تراكم كه جايي آن از".ميفروشيم جهاني بازارهاي در آنها براي خود
ايران براي مناطق اين مردم نياز مورد نفت تامين بنابراين است ، زياد بسيار ايران شمالي
براي ميانه آسياي جمهوريهاي با نفت معاوضه شرايطي چنين در.است پرهزينه بسيار
مناطق از را نفت آنها نيست لازم ديگر كه چرا.است صرفه به مقرون بسيار ايرانيها
جمعيت عمده بخش.كنند منتقل شمالي مناطق به كلان هزينههاي صرف با جنوب در خود نفتخيز
مصرف نفت بشكه ميليون حدود 4/1 روز هر در و هستند ساكن كشور اين شمالي شهرهاي در ايران
در خوب قيمت به را خود نفت ميتوانند ، ميانه آسياي كشورهاي نيز مقابل در.ميكنند
انتقال لوله خطوط احداث زمان تا كه نيست لازم ديگر و برسانند فروش به جهاني بازارهاي
.كنند صبر جهاني بازارهاي به نفت
آمريكايي عليه يا ايران عليه آمريكا تحريمهاي
هزار يكصد روزانه جاري سال پايان از ايرانيها است قرار گرفته صورت توافقهاي براساس
را نفت مقدار همين مقابل در و كرده دريافت خود شمالي شهرهاي و بنادر طريق از نفت بشكه
اكنون هم ايرانيها همين برايدارند عرضه جهاني بازارهاي به خود جنوبي بنادر طريق از
انتقال لوله خط يك است ، قرار همچنينكردهاند احداث "نكا" بندر در را ويژهاي ترمينال
.است شده احداث آن از كيلومتر تاكنون 42 كه شود ساخته تهران مقصد به نفت
.است كرده احداث پايتخت شمال در جديد پالايشگاه دو ايران نفت ملي شركت اين ، بر علاوه
درياي نفت از بشكه هزار پانصد روزانه پالايشگاهها اين آينده سال سه ظرف ميرود انتظار
با را نفت مبادله مقدمات پيش سالها از ايرانيها ميرسد نظر بهكنند پالايش را خزر
هستند ، خرسند معامله اين از زيربط طرفهاي تمام.كردهاند فراهم خود شمالي همسايگان
ايالات دولت هم آن و است ناخشنود وضعيت اين از بزرگ بازي بازيگران از يكي تنها اما
آن شاهد تمامتر چه هر نگراني با واشنگتن در آمريكا دولت مقاماتاست آمريكا متحده
حضور گسترش براي را گستردهاي تلاش سرد جنگ پايان زمان از ايران دولت چگونه كه هستند
ايرانيها كه است آن واقعيتاست كرده آغاز ميانه آسياي منطقه در خود سياسي و اقتصادي
نفوذ حتي.دارند ميانه آسياي كشورهاي با نزديكي بسيار پيوندهاي زباني و فرهنگي نظر از
بر تكيه با ايران دولت حال هر به.دارد امتداد نيز هند چون كشورهايي تا ايران فرهنگي
در بزرگ بازي نقشآفرينان تاثيرگذارترين و بزرگترين از يكي به فرهنگي پيوندهاي اين
.است شده تبديل خزر درياي حوزه
|