دستهاند پنج تهران رانندگانمتخلف
عراقي پناهجويان كنترل براي بحران ستاد تشكيل
بود ايراني يك سپتامبر ن11 قهرما
درجه صفر مدار
چارلز پرنس پدرانه تنبيه
كوچك نگاه يك تهراندر سينماهاي برنامه
خبر دنياي دور
دستهاند پنج تهران متخلف رانندگان
زاغري نازنين
با شهروندان خود را تهران شهر ترافيكي نابسامانيهاي از توجهي قابل بخش شايد
تهران شهر بزرگ كه درست اين.ميآورند وجود به قانون به توجه عدم و نادرست رانندگيهاي
رعايت با واقعا اما دارد كسر بزرگراه كيلومتر از 500 بيش شهرسازي مهندسي و فني لحاظ به
ترافيكي رفتار.داشت اكنون از بهتر وضعي ميتوان ديگران حقوق به احترام و قانون
به مردم براي ميتواند كه مشكلاتي تمام از جداي ترافيك اوج ساعات در ويژه به شهروندان
زيادي بسيار راههاي البته.است نيز وي دورني شخصيت و راننده روحيات بيانگر آورد وجود
روشها اين از يكي اما دارد وجود آنها افكار به بردن پي و افراد شخصيت شناسايي براي
پشت كه افرادي رفتار به توجه با ميتوان اوقات گاهي.باشد افراد رانندگي رفتار ميتواند
و شهرها در رفتوآمد.برد پي آنها افكار به و دريافت را آنها شخصيت نشستهاند فرمان
طبق.است آن رانندگان تفكر شيوه نشانگر آن در ترافيك ميزان و كشور يك خيابانهاي
و بافرهنگتر مراتب به پاكستان در "كراچي" شهر ترافيك دهه 60 در آمده عمل به بررسيهاي
را مطلب اين عكس كاملا نتايج اخير دهه در كه حالي در است بوده "لاهور" شهر از متمدنتر
.ميدهد نشان
ميشود متبلور مدنيت كه جايي.جمعي هويت در فردگرايي و خودمحوري شدن حل يعني تمدن
رو اين از.ميدهد دست از را خود بوي و رنگ نداشته ، مفهومي ديگر خودمحوري و فردگرايي
از غير به.است تمدنگرايي نفي مفهوم به بزرگ شهرهاي در ترافيك آشفتگي و بينظمي
مربوطه قوانين تمام رعايت با و هستند شهروندان خدمت در توان تمام با كه شريفي رانندگان
عدم و بياحتياطي با كه رانندگاني از دسته آن هستند ميشمارند ، محترم را ديگران حق
.ميشوند ديگران جان رفتن دست از باعث حتي مردم حقوق رعايت
پولدار آدمهاي اول گروه:ميشوند تقسيم گروه پنج به بزرگ شهرهاي در مشكلساز رانندگان
چنانچه و معافند قانوني مجازاتهاي از كافي پول و ثروت داشتن دليل به كه هستند متمولي و
همين فرزندان دوم گروه.ميآيد كمكشان به داراييهايشان و پول يقين به دربمانند جايي
آورده خيابانها به را پدرانشان يا خود اتومبيلهاي كه هستند پولدار و متمول انسانهاي
هيچ از و ميگذارند كورس خود پالكيهاي هم با سرسامآور سرعت و افسارگسيختگي با و
.است گرم پدرانشان ثروت و اعتبار چون استواري كوه به پشتشان زيرا نميهراسند حادثهاي
به علم با خود رئيس به اعتماد سايه در كه هستند پولدار انسانهاي اين رانندگان سوم
با پس بود خواهند امان در گزندي هر از نكردهاند تخطي خود وظايف از كه زمان آن تا اينكه
طبقه رانندگان چهارم گروه.ميرانند ديگران حقوق رعايت بدون گاها و تمامتر هرچه سرعت
تقريبا كه ميشوند پريشان و عصباني آنقدر روزمره مشكلات علت به بعضا كه هستند متوسط
رانندگان آخر ، گروه به ميرسيم نهايت در و آنهاست بياحتياطي حاصل ترافيك ، معضل از نيمي
قوانين از اما دارند رانندگي در بالايي مهارتهاي كه همانهايي نديده ، تعليم حرفهاي
.بويينبردهاند
يكدست با داده ، لم خودش ي"پاژرو" فرمان پشت خاصي ژست با كه بگيريد نظر در را رانندهاي
ديگران و ميكند باز ديگر اتومبيلهاي ميان از را خود راه تمام سرعت با ميكند ، رانندگي
و كماهميتتر نقليه وسائط كه اينجاست.ميدهند راه او به تصادف خطر از دوري براي نيز
جز به قانوني هيچ از معتقدند رانندگان از دسته پنج اين.كنند دقت بيشتر بايد كمقيمتتر
خودشان خاص هم متوسط طبقه رانندگي و رفتار نوع اما.كرد پيروي نميتوان خودبيني قانون
نظر تحت بدانند كه ميكنند رعايت را رانندگي و راهنمايي قوانين صورتي در فقط آنها.است
حضور اگر.ميگذرند آن كنار از بيتفاوت و كرده قانونشكني صورت اين غير در هستند ،
را آن چرا و بيچون و شده قانون تسليم كنند ، حس راهنمايي چراغ نزديكي در را پليس مامور
.ميزند را خودش ساز و دارد را خودش قانون هركسي صورت اين غير در ميپذيرند ،
عراقي پناهجويان كنترل براي بحران ستاد تشكيل
افغاني مهاجران بازگشت سهميه افزايش خواستار كشور وزارت مهاجران و اتباع امور كل مدير
.شد ايران از
عالي كميسارياي از اهواز ، در خبرنگاران با گفتوگو در حسيني احمد ايرنا ، گزارش به
از را ايران ساكن افغاني مهاجران بازگشت سهميه تا خواست پناهندگان امور در ملل سازمان
از تن هزار تاكنون 255:گفت وي.دهد افزايش امسال در نفر هزار به 600 نفر هزار 400
دارد را امكان اين ايران و است توجهي قابل رقم كه شدهاند خارج كشور از افغاني مهاجران
از احتساب اين با:گفت وي.برگرداند كشورشان به را افغاني مهاجران از نفر هزار تا 600
مهاجر افغاني نفر هزار و 45 ميليون دو اينك هم ايران ساكن افغاني هزار و 300 ميليون 2
را افغاني مهاجران كليه آينده سال سه ظرف دارد اصرار دولت كه ماندهاند باقي ايران در
.بازگرداند كشورشان به
ضرر به هم و ايراني جامعه ضرر به هم كشور در پناهندهاي هر طولاني اقامت:افزود حسيني
كه شده شناسايي كشور در غيرمجاز افغان هزار تاكنون 200:گفت وي.است پناهندگان خود
كشور در اكنون هم:افزود وي.شدهاند طرد كشور از و دستگير آنان از نفر هزار حدود 18
تاسيس رو ، اين از ندارد ، وجود مهاجرت به مربوط امور سرپرستي براي واحد نهاد يك ما
وزارت سوي از مهاجرين ، امور اداره برنامهريزي و سياستگذاري هدف با مهاجرت ملي سازمان
و مديريت سازمان به ارائه آماده و رسيده اتمام به آن كارشناسي مراحل كه شده طراحي كشور
پيشبيني عراق به آمريكا احتمالي حمله صورت در:گفت حسيني.است كشور برنامهريزي
هم ملل سازمان عالي كميسارياي كه شوند گسيل ايران سمت به عراقي مهاجر هزار ميشود 500
و اتباع امور كل مديراست كرده آمادگي اعلام آنان از نفر هزار اسكان 150 براي اكنون
بيفتد اتفاقي عراق در نيستيم مايل وجه هيچ به ما:شد يادآور كشور وزارت خارجي مهاجران
داده جاي كشور استان پنج مرزي مناطق در تنها عراقي مهاجران حمله اين وقوع صورت در اما
ايران شهرهاي وارد وجه هيچ به عراقي مهاجر هيچ ميگويم صريحا:گفت وي.شد خواهند
اين در اينك هم:افزود حسيني.شد خواهند داده اسكان مرزي نوار در تنها و شد نخواهد
.است عراق با هممرز استانهاي در ستاد پنج داراي كه شده تشكيل كشور در بحران ستاد رابطه
در عراقي هزار اسكان 350 و "عراق به آمريكا حمله" سال 1990 در ايران تجربه:گفت وي
سمت اين به عراقي آوارگان مهاجرت بابت از نگراني كشورمان تا ميشود موجب عراق مرزي نوار
نگهداري به قادر ايران بينالمللي مجامع كمك بدون كه داشت اذعان بايد اما باشد ، نداشته
.نيست مدت دراز در عراقي آوارگان
بود ايراني يك سپتامبر ن11 قهرما
به كشور اين جمعي رسانههاي آمريكا ، در سپتامبر يازده حملات سالگرد با همزمان
به خودگذشتگي از و ايثار با روز اين در كه پرداختند زناني و مردان تلاشهاي بزرگداشت
.پرداختند خود همنوعان جان نجات
مشغول كه حالي در وي تصوير كه است هاشمي شهرام نام به ايراني جوان يك افراد اين از يكي
روز صبح در شهرام.است رسيده چاپ به نيوزويك نشريه جلد پشت در است حادثه قربانيان نجات
نيويورك جهاني تجارت مركز نزديكي در استريت وال در نيويورك بانك عازم سپتامبر يانزده
فروپاشي از پس و يافته حضور حادثه محل در بلافاصله انفجار صداي شنيدن با وي.بود
نجات به اقدام آتشنشاني مامورين ويژه لباس پوشيدن با جهاني تجارت مركز ساختمانهاي
سرانجام زياد غبار و حرارت دود ، .كرد آوار زير از زخميها آوردن بيرون و بازماندگان
و نيوزويك با مصاحبه در شهرام.كرد بيمارستان روانه را او و انداخت پاي از را شهرام
جان از و فداكاري ايثار ، او به كشورش ساله هزار سه فرهنگ:گفت آمريكايي نشريات ساير
.است آموخته گذشتگي
روزهاي و شبها چه آن در كه انداخت مقدس دفاع سال هشت ياد به را وي ماجرا اين گفت وي
.است بوده عراقيها شيميايي حملات نگران يا و ميبرده سر به زيرزمين در كه بسياري
ديگران به توجه بدون برخي چگونه سپتامبر يازده روز در كه كرد شگفتي ابراز هاشمي شهرام
آنكه با آتشنشاني مامورين نظير ديگر برخي و بودند خود نجات و فرار فكر به فقط
نجات را سايرين بتوانند تا شده آتش و دود وارد قهرمانانه شد خواهند كشته ميدانستند
اما دهد نجات را خود تا انديشيد خود با لحظهاي اول برج سقوط از پس نيز شهرام.دهند
كمك براي را او بودند شده غرق خون و دود و خاك در وحشتزده كه زخمي مردان و زنان ديدن
قهرمان چهرههاي از يكي به شهرام سپتامبر ، يازده ماجراي از پس.كشاند حادثه صحنه به
و داده ترتيب وي با متعددي مصاحبههاي آمريكا گوناگون نشريات.شد تبديل حادثه اين
مدت اين در.كردند دعوت خود افتخاري ميهمان عنوان به را او ايراني مختلف سازمانهاي
عليه سوءتفاهمها برخي رفع و آمريكا و ايران روابط ارتقاي براي خود شهرت از شهرام
بوش جورج به متعددي نامههاي تاكنون وي.است جسته بهره مسلمانان يا و ايرانيان
واشنگتن نادرست سياستهاي از و نوشته كشور اين كنگره نمايندگان و آمريكا رئيسجمهور
برخي سوي از سپتامبر يازده حملات سالگرد در شهرام.است كرده انتقاد تهران عليه
.است گرفته قرار ستايش و مصاحبه مورد آمريكا رسانههاي ساير و تلويزيوني شبكههاي
درجه صفر مدار
ايستادن براي زماني
هاشمي اكبر
برنميداري چشم لحظه يك كردهاي پيدا را راه اينكه از خوشحالي و ميروي تمام سرعت با
و ساعتها ميرويبرسي و بروي و بروي ميخواهي.ميدهد نشانت را راه كه ماشيني از
اما ميخواهي.نميرسيم چرا شدهاي ، خسته سالها و ماهها و هفتهها و شبها روزها ،
.هرگز خودت ، از نميپرسي ، را سوال اين هيچگاه
به برميداري جاده از چشم لحظهاي براي داري ، ايمان خودت به و راهنما و راه به كه چرا
كه هربار و آب از دريايي و است برهوت بيابان ميكند كار چشم تا ميكني نگاه اطرافت
خودت به.ميشود دور تو از دريا شدهاي نزديك دريا به ميكني احساس جلو ، ميروي
دست دريا به بالاخره كه ميداني شوي نااميد و خسته نبايد بارها و بارها ميدهي اميدواري
درختهاي را دورتادورش كه ديوار بدون سرسبز و زيبا شهر به.رسيد خواهي و يافت خواهي
روي را پايت ميكني ، احساس زبانت زير.چشيد خواهي را گيلاس طعم و پوشاندهاند گيلاس
جلوتر افتادهاي راه سرش پشت كه ماشين از مانده كم كه آنقدر ميكني ، سنگينتر گاز پدال
خسته صبر و صبرسالها و ماهها و هفتهها و شبها و روزها و ساعتها ميروي.بزني
پاهايت اميدي ، چه به اما داري ، نداري ، را راه ادامه ناي ديگرپاهايت ندارد رمقي شدهاي
زيادتر هرلحظه روبهرو ماشين با ات فاصله ميآيد پايين كمكم سرعت عقربه.ميشود سست
اما بايستي ميخواهي بشماري نميتواني ديگر تا ، سه تا دو و ميگيرد سبقت يكي ميشود ،
و ترمز روي بگذاري را پايت داري دوست هستند حركت حال در زيادي ماشينهاي هنوز سرت پشت
ميروي رفت بايد.است طرفه يك جاده اما برگردي و كني ته و سر و بگرداني را فرمان يا
كه دريايي و است برهوت بيابان هنوز سالها و ماهها و هفتهها شبها ، و روزها و ساعتها
ميتواني ، نميتواني ، ديگر ميكني احساس.شدهاي خسته كني لمسش نميتواني گاه هيچ
جاده گوشههاي به آرام آرام و ميزني را راهنما چراغ گرفتهاي را تصميمت.نميخواهي
ميچرخاني را سوئيچ برميداري ، پدال روي از را پايت ميايستي ، كناري و ميشوي نزديك
چشمهايت ميكشي ، دراز و ميخواباني را صندلي.ميكشي را دستي ترمز.ميشود خاموش موتور
:ميگويد نميدهي جوابي ايستادي؟ چرا:ميپرسد تاريكي تاريكي تاريكي ميگذاري هم روي را
،...زدهاي جا شدهاي ، خسته:ميپرسد نميدهي جوابي هم باز بريدهاي نكند.هستم تو با
ميكني نگاه تنها ، تنهايي ميكني باز را چشمهايت سمتش ، به كني پرتاب را دستت ميخواهي
ميتابد صورتت به ماشين سقف از كه كمسويي لامپ نور زير تو و رفتهاند ماشينها شده شب
كردهاي ، كز خودت در و تنها.ماندهاي است بلعيده خود در را دريا كه برهوت بيابان اين در
اينكه از داري دلهره و ميترسي و نميلرزي ميلرزي ، سرما از جنين ، يك مثل شدهاي خم
گرفتهاي را تصميمت اما بيابان در تكدرخت يك مثل ماندهاي تنها تو و رفتهاند همه
رفتن و نپرسيدن به هميشه چون ميترسي اما بپرسي خودت از وهمانگيز سكوت اين در ميخواهي
براي نه زدن ، حرف براي نه خنده براي نه ميكني باز را لبانت حالا كردهاي عادت رسيدن و
گرم تنت ميپرسي و ميپرسي و بپرسي ميخواهي خودت از و خودت خود خود براي بار اين.كسي
مينشيني صاف و ميكشي را صندلي پشتي ميشوي راست ميشود
.آخيش _
كشيده ، ته ماشين هواي ميكني احساس ميپرسي ، هم باز و نميشوي سير اما ميشوي راحت
احساس هم باز ميكشي پايين را شيشهها داري كم نفس هنوز ميكشي پايين را شيشهها
يك روبهرويت و تاريك جا همه ميروي بيرون ماشين از و ميكني باز را در ميكني نفستنگي
نفس و بايستي تپه روي بروي ميخواهي ميروي است سنگين سينهات هنوز.ايستاده بزرگ تپه
نفسزنان ، نفسميرسي و ميروي سختي به شدهاي خسته ميزند ، تندتر قلبت عميق ، بكشي ،
را چشمهايت نميشود باورت ميگيري ، بكشي ، عميقي نفس و بگيري بالا را سرت ميخواهي
انگار ميشود ، اما نميشود باورت ميكني نگاه را روبهرويت ناباورانه بيداري ، ميمالي ،
را سرت ميبيني ، ستاره ميكند كار چشم تا زمين روي افتادهاند آسمان ستارههاي تمام
نگاه زيرپايت زمين به دوباره و ميبيني را شب سياه چادر فقط آسمان ، به ميكني بلند
ميشوي سرازير تپه از بشماري نميتواني ستاره از است پر بيانتها و بزرگ دشت ميكني
و افتان است نرم خاك ميشوي بلند و ميافتي را ، ستارهها ببيني نزديك از تا ميروي
ميشود نميشود ، باورت ميايستي ستاره ، اولين به ميشوي نزديكتر و نزديك ميروي خيزان
نور زير خودش ماشين توي تو ، مثل نفر يك ميكني نگاه كه طرف هر به سو آن و سو اين ميدوي
.است رفته فرو خودش در ميتابد ماشين سقف از كه كمسويي لامپ
چارلز پرنس پدرانه تنبيه
مهماني يك در "هري" چارلز پرنس كوچك پسر كه شد اعلام انگلستان رسانههاي در گذشته جمعه
چارلز پرنس دفتر سخنگوي روز آن فرداي.است نوشيده قوي الكلي مشروبات زيادي مقدار خصوصي
مصرف الكلي مشروب كمي بسيار مقدار جوان شاهزاده و شده غلو خبر بيان در كه كرد اعلام
.است نداده انجام غيرقانوني يا خطا كار هيچ و است كرده
تابستان در جوانا ماري و الكل مصرف به ساله 16"هري" اعتراف از پس كه است اينجا جالب
استفاده خطرات نزديك از تا فرستاد بازپروري مركز يك از بازديد براي را او پدرش گذشته ،
.كند مشاهده را الكلي مشروبات و موادمخدر از
قدغن سال زير 18 نوجوانان براي الكلي مشروبات نوشيدن و ممنوع جوانا ماري انگلستان در
.است
.بگذرد چارلز پرنس قصر نگهبانان حفاظتي ديوار از توانست ايتاليايي مرد يك گذشته هفته در
مدت 8 به و گذشته قصر خارجي ديوارهاي از دارد رواني بيماري سابقه كه ساله مرد 33 اين
بسيار فاصله مرد اين كه داشت ابراز امنيتي گارد.است برده سر به جيمز سنت قصر در ساعت
.داشتهاست چارلز پرنس خواب اتاق با كمي
ملكه خواب اتاق وارد مردي.داد روي باكينگهام كاخ در مشابهي مورد نيز سال 1982 در
اطلاع پليس به پنهاني طور به نيز ملكه و بود زده گپ او با دقايقي براي و شده اليزابت
پادشاهي خواستار انگلستان مردم از زيادي عده چهارشنبه ، روز رايگيري نتايج طبقداد
.هستند اليزابت ملكه از پس "ويليام پرنس"
افراد از درصد ، 35BBC نظرسنجي طي.است وليعهد "ويليام" پدر چارلز پرنس حاضر حال در
.هستند چارلز پرنس سلطنت خواستار درصد و 27 ويليام سلطنت موافق سال تا 24 بين 18
"اندروز سنت" دانشگاه در او.است خويش هموطنان از بسياري محبوب "ساله 20 ويليام پرنس
.ميكند تحصيل هنر تاريخ رشته در
كوچك نگاه يك در تهران سينماهاي برنامه
پرده روي اخير هفتههاي در كه فيلمهايي بقيه به سينمايي فيلم يك گذشته چهارشنبه از
فيلم طهماسب ايرج كارگرداني به شيرينيفروش دختر سينمايي فيلم.است شده اضافه بودند
سروش ، حافظ ، ،(1) گلريز توسكا ، كارون ، پيروزي ، ،(2) بهمن سينماهاي در كه است جديدي
.است رفته پرده روي به فرهنگ ،(1)عصرجديد شهرقشنگ ، ،(1) شهرتماشا
سپيده ، استقلال ، آستارا ، آسيا ، سينماهاي در اثيري سينمايي فيلم:فيلمها مابقي اما
.است آمده در نمايش به مركزي
،(1)بهمن بلوار ، ،(1) ايران آفريقا ، آبي ، آسمان سينماهاي در زنان زندان سينمايي فيلم
.است پرده روي بر (3) عصرجديد سعدي ،
فيلم هنوز.است اكران حال در كانون بهاران ، سينماهاي در هم پست ارتفاع سينمايي فيلم
.ببينيد (3) مركزي ،(2) ايران سينماهاي در ميتوانيد را بيخط كاغذ سينمايي
شاهد ، سايه ، ،(1) پارس سينماهاي در و رفته ، پرده روي به پيش هفته از كه نيز كوچك بانوي
.است پرده روي به ونوس و (2) گلريز صحرا ،
،(شيرينيفروش دختر) اشراق فرهنگسراي:است قرار بدين هم فرهنگسراها فيلم برنامههاي
نياوران فرهنگسراي ،(زنان زندان) گلستان فرهنگسراي ،(پست ارتفاع) خاوران فرهنگسراي
.(بيخط كاغذ)
كس هيچ سرزمين (آخر سانس) سپيده سينماي در تبت در سال هفت نيز ، خارجي فيلمهاي بخش در
.است شده گذاشته نمايش به (1) كريستال در
نامهاي با فيلم دو آينده هفته در و است معتبر ماه شهريور چهارشنبه 27 تا فهرست اين
پرده روي به هدايت حسن كارگرداني به روشن سايه و اعلامي محمدرضا كارگرداني به ساقي
.رفت خواهد
خبر دنياي دور
تورنتو &
از كردهاند گم كانادا به سانفرانسيسكو از پرواز در را گربهشان كه كانادايي زوج يك
هواپيمايي شركت از كانادايي زوج اين كردند غرامت دلار ميليون تقاضاي 5 هواپيمايي شركت
آقاي.دادند قرار قانوني پيگرد تحت را آنها و كرده شكايت هواپيما خدمه و 10 مزبور
در ميتوانيد شما شود كشته يا و شده مفقود پروازي در شما حيوان اگر":ميگويد ويسوتسكي
مفقود شما گربه كه نميكند فرقي حالا.كنيد دريافت غرامت بهعنوان دلار پوند 14 هر ازاي
.چمدانتان يا و شود
كمبوجيه &
خاك دل در نهفته مينهاي جستوجوي در ،"تاي مرز" در باستانشناسي گروه يك گذشته هفته
سال تا 2400 به 2200 ناقوسها اين قدمت آنها گفته به كه كردند پيدا برنزي بزرگ ناقوس دو
ابتدا كه خوردند بر سنگيني و سفت جسم به متر عمق 2 به گودالي در حفاري كارگران.ميرسد
شدند روبهرو طلايي ناقوس دو با ناباوري كمال در اما ميرسيد نظر به اسلحه و مهمات جعبه
از بيش به كه برنزي زنگولههاي اين.داشتند شكيل و زيبا بسيار ظاهري قدمتشان ، برخلاف كه
.شدند داده تحويل كمبوجيه بينالمللي موزه به پاكسازي و مرمت براي ميرسد سانتيمتر 60
سنگاپور &
!كرد تبديل بزرگ آكواريومي به را خود پوندي هزار جگوار 11 ماشين "نگ لارنس" بازرگان مرد
گلاس فايبر با را آن پنجرههاي و در آورد ، بيرون را خود اتومبيل موتور و صندليها وي
تعداد و دلار هزار هريك 100 ارزش به گرانقيمت ماهي ساله ، 8 ، 43"نگ" آقاي.كرد مسدود
ميخواستم":ميگويد وي.داد جاي خود عجيب آكواريوم درون را كوچك تزئيني ماهيهاي زيادي
بالا مدل اتومبيلهاي و ماهيها.كنم جلب را بازديدكنندگان توجه دهم انجام متفاوتي كار
دستگاه به مجهز مزبور سبزرنگ آكواريوم "!نكنم؟ تركيبشان چرا پس.دارم دوست خيلي را
!ميشوند تغذيه سقف آفتابگير طريق از آن درون ماهيهاي.هواست پمپهاي و تصفيه
آمريكا &
خشكشويي به مجهز "بلو بيگ" و "امبي.آي" شركت توسط آمريكا در دانشجويي خوابگاههاي
و متصلاند اينترنت به شركت اين خشككنهاي و لباسشويي ماشينهاي شدهاند ، اينترنتي
خوابگاه ، از بيرون يا و كتابخانه در مطالعه اطاقهايشان در استراحت هنگام دانشجويان
مزبور اينترنتي سايت به ورود و اينترنت به اتصال با ميتوانند همراهشان ، تلفنهاي توسط
را خود لباسهاي شستشوي مختلف مراحل قادرند همچنين.كنند حاصل اطلاع خشكشويي وضعيت از
آمريكا دانشگاههاي خوابگاه در 40 هوشمند لباسشويي ماشين هزار حدود 9باشند نظارهگر
خشكشويي هزينه.شد خواهند نصب "ويله سدار" دانشگاه و "اوهايو" ايالت دانشگاه جمله از
ميشود ، گذاشته دانشجويان حساب به كامپيوتر ، به دانشجويي شماره كردن وارد طريق از نيز
نظر مورد مبلغ پرداخت براي شخصا گذشته مانند كه دارند هم را امكان اين آنان هرچند ،
.كنند مراجعه
|