بميرم ميخواهم
جهان خرافاتي مردمان
نرويد سفر
خانواده پزشكي
بميرم ميخواهم
چيزي آن هدف و است ديني و اخلاقي اصول خلاف بر "اتانازي" كه باورند اين بر مذهبيون
روش اين با ميكند ياد پزشك هر كه قسمي بر بنا پزشكي جامعه و انسان يك كشتن جز نيست
است مخالف
و جهان در بيماري اين شيوع با كه برد نام را ايدزي بيماران ميتوان روش اين حاميان از
دارند شيوه اين به مردن براي زيادي تمايل دارد دنبال به كه دردناكي مرگ
ابطحي سالومه
چشمانش زير گذشته روزهاي بيخوابي.ميزد قدم بيمارستان راهروهاي در پريشان و مضطرب مرد
او به ترحم با و ميشناختند را او پرستارها همه ديگر.بود كرده ايجاد كبودي حلقههاي
تخت روي كه بود ماهها زندگياش فرد عزيزترين بود ، غوغا مرد درون.ميكردند نگاه
بسته رخت همسرش چشمان از زندگي برق كه بود ماهها.ميشد تكيدهتر و تكيده بيمارستان
بارها اوبودند كرده جواب را او سرشناس پزشكان تمامي.ميزد پرسه اطرافش در مرگ و بود
اما يابد رهايي جانكاه درد اين از تا ميخواست لحظه هر بود شده مرگ خواستار عاجزانه
پزشكش از بارها ؟...يا فردا ، امروز ، .رسد فرا روزي مرگش لحظه تا كند تحمل بايد
.بود مطرود دين و قانون ديد از كار اين اما دهد پايان دردناكش زندگي به تا بود خواسته
صحيحتر آيا نيست؟ ماندنش زنده به اميدي هيچ كه وقتي كند تحمل را رنج اين بايد كي تا
اين سپرد؟ سرنوشت دست به را كار اين يا و كرد راحت جانكاه درد اين از را او كه است اين
.است كرده خود به معطوف را پزشكان و بيماران از بسياري ذهن پرسش
و داشته يوناني ريشه كلمه اين.است "اتانازي" حاضر دهه موضوعات بحثانگيزترين از يكي
به بخشيدن خاتمه":كرد تعريف گونه اين را آن بتوان شايد.است "خوب مرگ" معناي به لغت در
علم پيشرفتهاي اينكه وجود با."ميبرد رنج لاعلاجي و دردناك بيماري از كه فردي زندگي
ترجيح كه هستند بيماراني هنوز ولي ساخته مهيا بيماران بيشتر بقاي براي را شرايط پزشكي
ادامه براي كه پزشكي پيشرفته تجهيزات از استفاده و بيماري از بردن رنج جاي به ميدهند
.نمايند انتخاب را مرگ ميكنند ، كمك آنان به حيات
مرگ گونه اين جوامع اين در.ميگردد باز باستان يونان و روم به اتانازي تاريخچه
اختلاف مطلب اين ميلاد از پس اول قرن در.ميشد انجام بيماران مورد در و شده پذيرفته
همين نيز امروزه كه گفت بتوان شايد.برانگيخت روم سناي مجلس اعضاي ميان را زيادي نظر
باورهاي افزايش با و سوم قرن دردارد وجود روش اين مخالفان و طرفداران ميان در بحث
ديني باورهاي براساسشد بيشتر مرگ روش اين با مخالفت براي جامعه تمايل مسيحيت ، ديني
وابسته بلكه نيست آن كيفيت به زندگي ارزش و ميرود شمار به مقدس امر يك زندگي مسيحيان
مردم زندگي بر كليسا و دين زياد نفوذ دليل به وسطا قرون سالهاي طياست آن تقدس به
.ميشدند شمرده گناهان بزرگترين جزو و ميرفتند شمار به نادر اموري اتانازي و خودكشي
كه اصلاحاتي حتي.ندارد توبه و پشيماني براي فرصتي هيچ گناهكار فرد آن انجام از پس زيرا
هيچ شد ، كاتوليك كليساي قدرت رفتن بين از باعث نهايت در و گرفت انجام سالها اين از پس
بود اجتماعي بزرگ تحولات و رنسانس زمان در تنها نگذاشت عمل اين مخالفين بر تاثيري گونه
در.شد برخوردار نسبي مقبوليت از مردم ميان در و يافت تازه جاني "آسان مرگ" ايده كه
"داوطلبانه اتانازي" جنبش سال 1937 در.كرد پيدا بيشتري شيوع روش اين بيستم قرن اوايل
افرادي آن موجب به كه شد ارائه مجلس به لايحهاي و معرفي "نبرسكا" قانونگذاري مجلس به
يا و فرزند كه خانوادههايي يا و بودند كشنده يا و لاعلاج بيماريهاي به مبتلا كه
لايحه.كنند "آسان مرگ" درخواست ميتوانستند داشتند ، را بيماريها اين به مبتلا والدين
ديگر در مشابه قانوني رساندن تصويب به براي آن طرفداران تلاش و نبود موفق "نبرسكا"
وجود دليل به.افتاد اتفاق آلمان در مشابهي تجربه زمان همان در.ننشست ثمر به كشورها
در اتانازي ميكرد ، ترويج را جمع از فرد تبعيت و نژادپرستي كه نازيها سوسياليسم فلسفه
لحاظ از نازيها نظر به كه كساني مورد در روش اين.كرد پيدا بسياري طرفداران آلمان
پايان تا.ميشد اعمال يهوديها ، و كوليها روسها ، لهستانيها ، مانند:بودند پست نژادي
كار اين.كردند اجرا نفر ميليون از 6 بيش مورد در را "اتانازي" نازيها دوم جهاني جنگ
قانوني براي تلاشها و گذاشت آمريكا مردم عمومي افكار بر ناچيزي بسيار تاثير آلمانيها
به آمريكا در همچنان اتانازي حاضر قرن در آنكه وجود با.ماند بينتيجه اتانازي كردن
.ميكنيم مشاهده آمريكا جامعه در را آن از زيادي موارد است ، مانده باقي غيرقانوني صورت
يا و نميشود كشيده دادگاه به مسئله اين موارد تمامي در تقريبا كه است اينجا جالب
خفه جرم به "بليرز هارولد" دكتر سال 1935 در مثال براي.ميشوند تبرئه آساني به متهمان
بيماري از او دختر كه بود سيسال حدود.شد احضار دادگاه به كلروفورم با دخترش كردن
شايد و بود كرده نگهداري او از "بليرز" دكتر مدت اين تمام در و ميبرد رنج مغزي مننژيت
خاطر به كه بود پزشكي اولين او.كرد صادر را او بيگناهي راي دادگاه نيز ، دليل همين به
و طرفداران "اتانازي" شد گفته اين از پيش كه گونه همان.شد محاكمه اتانازي انجام
شيوع با كه برد نام را ايدزي بيماران ميتوان روش اين حاميان از.دارد بسياري مخالفان
شيوه اين به مردن براي زيادي تمايل دارد ، دنبال به كه دردناكي مرگ و جهان در بيماري اين
كار اين سرسخت مخالفان از پزشكي جامعه و كاتوليك كليساي مذهبي جامعه ديگر سوي از.دارند
آن هدف و است ديني و اخلاقي اصول خلاف بر "اتانازي" كه باورند اين بر مذهبيون.هستند
ادامه به كمك بر مبني پزشك هر كه قسمي بنابر پزشكي جامعه و انسان يك كشتن جز نيست چيزي
اين وجود با.است مخالف روش اين با ميكند ، ياد كشنده داروهاي تجويز عدم و بيماران حيات
انجام بيمارانشان برروي را عمل اين كه ديد را بسياري پزشكان ميتوان اتانازي تاريخ در
پزشك داوطلبانه روش درغيرداوطلبانه و داوطلبانه:دارد وجود اتانازي نوع دو.دادهاند
حياتي داروهاي پزشك موارد بعضي در.ميدهد انجام را كار اين بيمار درخواست بنابه معالج
مونوكسيد منبع اتصال مانند) ميدهد بيمار به كشندهاي داروهاي يا و كرده قطع را بيمار
فراهم وي براي را رنجي بدون و آسان مرگ صورت اين به و (بيماران تنفسي دستگاه به كربن
اجراي خواستار داوطلبانه صورت به هايد توماس جولاي 1993 اول تاريخ در مثلاميكند
.ميكرد مختل را عضلات كار تدريج به كه بود عصبي بيماري يك دچار او.بود شده اتانازي
كنترل عدم اثر بر بيمار نهايت در و كرده پيشرفت سريع بسيار دارد نام ALS كه بيماري اين
دكتر از دردناك مرگ اين از رهايي براي او.ميشود خفه خود دهان آب با حلق ، عضلات
غيرداوطلبانه حالت در.داد خاتمه خود زندگي به "آسان مرگ" شيوه به و خواست كمك كوركيان
به و شده قطع (اكسيژن مانند) حياتبخش داروهاي و دستگاهها بيمارستان صلاحديد بنابه
اجازه با پزشكان باشد شده مغزي مرگ فردي كه شرايطي در البته) ميدهند خاتمه فرد زندگي
كه دكترهايي جنجاليترين و جديدترين از يكي.(هستند كار اين انجام به مجاز وي خانواده
مورد از 40 بيش تاكنون كه است "كوركيان جك" دكتر ميكنند پياده را اتانازي روش
ولي شد خوانده دادگاه به اول نوع قتل جرم به او سال 1995 در.است داده انجام اتانازي
در آنكه وجود با.است داده انجام ديگر اتانازي مورد آن 40 از پس و نشده شناخته متهم
تصميم نميتوانند دولتها هنوز ولي ميميرند اتانازي روش به كه هستند مردماني دنيا
آلمان ، انگلستان ، مانند كشورها از بسياري در.كنند اتخاذ مرگ روش اين با رابطه در مشخصي
اخلاقي و ديني اصول ولي دارند وجود روش اين از حمايتكننده فعال گروههاي هلند و آمريكا
درباره تصميمگيري شايد.ميدارد باز شيوه اين پذيرفتن از را مردم از بيشماري عده
.باشد خداوند شايسته تنها انسان يك زندگي پايان يا و ادامه
جهان خرافاتي مردمان
ايدز ويروس شيوع و خرافات
.شنيدهايد آفريقا مردم خرافات درباره حال به تا حتما
خرافات پايبند بسيار آفريقاييها !است جدي بسيار حتي و عجيب بسيار آفريقاييها خرافات
.دارد جاي آنان زندگي مراحل كليه در و هستند
از برخي در كه چرا علم ميگوييم است ، جادو و طلسم علم داريم ، نيز ايران در ما كه علمي
!شده اثبات و است علمي واقعا موارد
را ذهنشان از استفاده يا و وردها از استفاده و دعا نوشتن توانايي كه كساني آفريقا در
در تصميمگيرنده كه جادوگري.دارد جادوگر يك قبيله هر كه حدي آن به بسيارند دارند ،
تمام دواي ;اوست دست در درها تمام كليد ;ميشود باز او دست به مشكلات تمام و است قبيله
!...و دردها
آن به.دارد فيلسوف و دانشمند يا و پزشك يك به نسبت بالاتري ارزش آفريقا در جادوگر يك
بپيچد ، نسخهاي نيز قبيله جادوگر و دهد نسخه پزشك بيماري فلان درمان براي اگر كه حد
...و ايران هند ، چين ، همچون كهن تمدن با كشورهايي در.ميپذيرند را جادوگر نسخه مردم
در مردم هم پيش چندي تا كه ايران در ما مثل.هست و بوده رايج درماني گياه و گياه هميشه
اكنون هم اما پزشكان سراغ به بعد و ميرفتند حكيمها قبلتر يا و عطارها سراغ به ابتدا
نكته...ميرويم گياهي داروهاي سراغ به نيابد دردي براي درماني پزشكي اگر شده ، برعكس
...است ايدز بيماري آفريقا در بحث قابل
عباس "ABC Africa" فيلم باشيد ، هم سينما اهل شما اگر و است خطرناكي بيماري ايدز
شيوع آمار حال هر به.آفريقاست در ويروس اين شيوع درباره كه ديدهايد حتما را كيارستمي
را دنيا تمام كه طوري به است بالا بسيار جنوبي آفريقاي خصوص به آفريقا در ويروس اين
.است كرده نگران
...جنوبي آفريقاي جادوگران از بشنويد اما و
بايد بيماري اين رفع براي آقايان كه كردهاند قانع گونه اين را مردم آنها از عدهاي
!...يا و تا تا 10 حالا 5 بگيرند؟ جوان همسر
ازدواج بار چندين ميتوانند مردها كه است مرسوم عربستان مثل رسم اين نيز آفريقا در
.شد خواهد بهتر چقدر و داده رخ حال به تا فاجعهاي چه كه كنيد تصور شما پس.كنند
پيش را بهتري راههاي و كنند مخالفت مورد اين با تا كردهاند را خود تلاش تمام پزشكان
قبيله جادوگر چه هر و ندارند خوبي ميانه علم با آفريقا مردم اما دهند ، قرار مردم روي
دنيا سراسر روزنامههاي در حتي كه يافته گسترش اينقدر مسئله اين.است درست همان بگويد ،
اين كه شدهاند متقاعد نيز قبيله جادوگران از بخشي و پرداختهاند آن به آمريكا خصوص به
.شده جادوگرها بين نفاق باعث امر اين و است حلها راه اين از حساستر بسيار مشكل
فقط باشد پزشكان به اگر اما شده حل مشكل اين موارد برخي در كه ميگويند موافق جادوگران
اگر اما بوديم آن باعث ما ميگويند كند فوت بيماري اگر و ميبينند را بنبست و مرگ
!نه شدند درمان
.هستند ويروس اين ناقل آفريقا مردم از درصد حدود 30 كه رسيده جايي به كار حال هر به
آنها واقع در و است درصد حدود 5/20 آفريقاييها خود آمار كه است حالي در اين
كه بيماري اين ازكرد جلوگيري و رفت پيش علم با بايد هم كمي كه بپذيرند نميخواهند
.آفريقاست جادوگران مخصوص سياه جادوي.شنيدهايد سياه جادوي درباره حال به تا بگذريم
و ميخوانند دعا ميشوند ، جمع آتش دور فردي ، آزار يا تنبيه براي آنها مثال طور به
دردي باشد ، كه دنيا جاي هر در فرد آن بعد و ميزنند سوزن فرد آن از نيابت به را عروسكي
در بدنش از قسمتي به نيز فرد آن باشد ، داده قرار عروسك درون را سوزن اگر و ميكند حس را
خودشان خودخواهيهاي براي آدمها كه است وحشتناك واقعا...ميآيد سوزني آن پوست زير
.ميزنند ناراحتكنندهاي و عجيب كارهاي به دست
زمينه در بيشتر را هنر اين و هستند هنرمند بسيار آفريقا مردم پليديها ، اين كنار در
و سياهپوستان ماسكهاي مثال ، طور به.ميكنند استفاده خود خرافي و مذهبي مراسم
...ديدهايد را آفريقاييها
نگه بودند ، عزيز برايشان كه را مردگانشان گذشته ، زمانهاي در خرافي ، مردم اين
كه چراميكردند جايگزين را ديگري تلفيقي ماده آنها ، صورت گوشت جاي به و ميداشتند
در كه شبيهكاري.ميكردند جاودانه را آنها گونه اين و است روح مكان سر بودند معتقد
مبدا آنها حركت اين اما ميكردند موميايي را آنها و ميدادند انجام اجساد روي به مصر
استفاده خرافيشان و مذهبي مراسم در آنها كه ماسكهايي و شد ماسك و مجسمه پيدايش
باورتان شايد اما است بدي و خوبي سمبل گاهي و خاص افراد از است سمبلي واقع در ميكنند ،
.دارد بستگي موضوع اين به زندگيشان تمام و هستند خرافي مردم اين چقدر كه نشود
;ميپردازيم جزئيات به و پرداخته آفريقا مردم خرافات از برخي ريشه به آينده هفته در
بفرستيد ما براي داريد ، اطلاعات آفريقا مردم خرافات درباره اگر هم شما
Sh-vatanparast@yahoo.com
نرويد سفر
ايمني توصيه يك
بيرون فضا آن از ميدهي ترجيح نيستي تو ميطلبد مبارز آوردگاه نيست خبري بليت از گويا
انتظار به ترمينال كنار خيابان در ميماني ميآيي و آيي
گذاشتهاند ، تاكيد قيد نكته اين بر كه آنها.گفتهاند را اين خيليها.است خوب مسافرت
تنوعات با سفر اينكه.ميافزايد آدمها تجربه بر سفر اينكه.آوردهاند هم زيادي دلايل
چنين در كشيدن نفس.ميشويم آشنا تازهاي دنياهاي با سفر در اينكه.است همراه خود خاص
.ميگوييم اتفاقات اين از شما با.است همراه خود خاص اتفاقات با فضايي
&&&
مسير به مسير پيش دفعه.است غلغله جنوب ترمينال.نيست اتوبوس سفر ، بروي گرفتهاي تصميم
شلوغ ترمينال هم حالا..بروجرد به اراك از.اراك به قم از قم ، به تهران از.رفتهاي
فضا آن از ميدهي ترجيح.نيستي تو ميطلبد ، مبارز آوردگاه.نيست خبري بليت از گويا.است
كن ول خطي رانندههايانتظار به ترمينال كنار خيابان در ميماني.ميآيي و آيي بيرون
.نيستند
.ميكشند نعره هي "..نفر يه بروجرد ، "، "..نفر سه اراك ، "، "..نفر دو قم ، " -
...نعره
ميري؟ قم داداش -
.همين نميرم ، تاكسي با آقا ، -
.جنوب ترمينال در تهران ، در ماندهاي.ميشود بلند رانندهها گوشخراش فرياد دوباره و
تلخ خاطره هزار با مانده پيشاني بر عرق شره با گرما زير.جنوب شلوغ و آلوده ترمينال در
همه.ميرود گيج سرت نه ، .هم بار اين كه شوي مجبور نكند كه دلهره اين و پيش سفر از
تو دلخوشي تنها وضعيت اين در...و كف بوفه ، .كيپ تا كيپمسافرند از پر اتوبوسها
تكرار بلند صداي با تو مقصد مينيبوس بر سوار جوانكي دهان از كه ميآيد وجود به زماني
.باشي نشنيده اشتباه احيانا تا ميسپاري گوش.ميشود
كجان؟ خرمآباديهاش...خرمآباد -
.ميبيني ميكني ، نگاه ببيني ، بايد (نميكنم باور) نميكني باور.زننده گول و كشدار
.ميبيني كجاست؟ ميكني ، نگاه (ندارم) نداري اعتماد هم خود چشمان به كه خستهاي آنقدر
.ميشود تكرار ذهنات در سوال اين (بروم؟).است خودش.ندارد وجود نه ، .ميكني دقت دوباره
سوار جز چيز هيچ به كه خستهاي آنقدر.مينيبوس سمت.ميروي و بروي كه بايد (بروم؟)
كوچك صندليهاي بر بيوقفه نشستن ساعت است80 طولاني مسير.نميكني فكر مينيبوس در شدن
و ماندن بين مرز در.شيرينتر رسيدن همه اين با.است دهنده آزار مينيبوس كننده خسته و
انتخاب).كني انتخاب را مينيبوس سمت به رفتن تا ميآيد سراغت به تصوير هزار رفتن
بم و زير كه راننده شاگرد صداي.نشستهاند عدهاي.(ميروم) سويش به ميروي و (ميكنم
درون آدمهاي همهمه و گذاشته كه بلندي موسيقي ميان در است بلند بلند و ندارد خاصي
آن تنها.ميرسد گوشات به ناهنجار نواهاي و صداها از ملغمهاي.ميشود گم مينيبوس
جماعت به نگاهي.كني ولو صندليها از يكي روي بر را خود كه مانده برايت هوشياري اندازه
گويا كه مسافراني وسايل و گوني از مينيبوس كف.مياندازي...و شاگرد راننده ، مسافر ،
رفتن راه (مينيبوس كف گذاشتهاند چرا را وسايل).است شده پر شهرستانياند كارگر اكثرا
.ميكشند سيگار نفر چند.بنشيني صندليها از يكي بر تا ميكني باز راه شده طوري هرنيست
شبيه.چيز همه از ملغمهاي (بودهاي دنبالش مدتها كه است سوژه همان اين) (!شود چه)
روبهرويت آمده كه مادر تصويرشوي پياده ميخواهي.ناراحتي.ديگرمان چيزهاي خيلي
.نميتواني يعنينميشود اما.بيايي ديگر روز ميروي كه ميگذرد ذهنات از.نميگذارد
گداري گاهاست مشكي و پرپشت سبيلي با سبزه ، بلندقد ، مردي راننده.مينشيني پس
برايش را عرقگير نقش احيانا تا گردنش انداخته هم پارچهايميكند نگاه و برميگردد
را خرمآباد مقصد مسافران خود بلند از بلندتر صداي با راننده شاگرد كه همچنان.كند بازي
ندارد توقف و ايستادن حق چون هم راننده ميكند ، دعوت گرانبها وسيله آن در شدن سوار به
بار سه دوبار ، بار ، يك.ميشود سوار مسافر يك چرخيدن هر درميزند چرخ ترمينال گرداگرد
راننده ، شاگرد نعرههاي..گوشخراش موسيقي همراهي بار هر و بار چند و چندين...و
(!است بسيار سفر لطف كرد ، ميشود چه)همشهري كارگرهاي بلند صداي و سيگار دود
ميريم؟ كي پس راننده آقاي -
(.كند اعتراض و برخيزد شد ، پيدا كسي بالاخره).مسافرهاست از يكي
صورت شده كدر تصوير به آينه در حتي.نمياندازد كسي به نگاهي.نميدهد پاسخي راننده
هنوز":ميگويد درآمده صدا به شاگردش بالاخره مكث لحظه چند از بعد.نمينگرد هم مسافران
حال آن در.كنيم تمكين "اوستا" از بايد همه يعني كه لهجهاي با "...خاليه صندلي يه
حق.است عصباني.مينشيند مسافر.است كرده اعتراض كه مينگرم مسافري آمده كش صورت به
هم فرزندي و زني حتمااست مانده دور خانه از هم ماهي چند قاعدتا.است كارگر.دارد
يه هنوز".گذشته ساعت يك از مينيبوس زدن دور زمان مدت.ميكشند را انتظارش كه دارد
.ميشود بلند هم باز است بيشتر ديگران از جسارتاش كه معترض آقاي آن ".داريم خالي صندلي
.ميشيم پياده نميريم ، ما اصلا آقا -
.ميكند توقف بوده كسي دهان از جمله همين گفتن منتظر انگار كه راننده و
...كه لهجه همان با
.ميايستد و ميكشد كنار جانب به حق و گستاخ.پايين بياين نميرم ، اصلا آقا ، برين -
و راننده.ميگويد چيزي كس هر آمدن بيرون هنگام (.بخوانيد كشدار لطفا را جملات اين)
.نميآورند كم !عزيزش شاگرد
.كنين شكايت برين -
هم من.ميشود تكرار كه ناسزاست و فحش زيرلب.ميكنند آمدن پايين به شروع مسافران
هم عصباني نيست ، چيزي اينكه تازه.كردهام پيدا جسارت كمي آخر.ميكنم تكرار را همانها
.ميآيم پايين.نميزنم لگد ماشين به بنابراين بدهم ، نشان را فرهنگام بايد اماهستم
آفتاب كه ميمانيم آنقدر.نيست ماشين هنوز.است گرم هوا هنوز.هست آفتاب كمي هنوز
همانطور.كارگرند همه.ميشود زياد خرمآباد مشتريهاي تعداد كه ميمانيم آنقدر.ميرود
از اتوبوسي شدهايم ، و شدهام نااميد رفتن به نسبت كمكم كه حالي در.بودم زده حدس كه
بليت جاي به و ميكنند كار واحد خط تو كه اتوبوسها همين از).است دلربايي مشغول دور
(.ميگيرند پول
همين با قاعدتا اتوبوس و خرمآباديم مسافر همه آخر.ميشود حالمان به خوش جورايي يك
(...خدا به را تو راننده آقاي).ميشود تكميل مسافرها
خرمآباد -
سراسيمگي در جمع خوشحالي.ميدهد مثبت پاسخ بيمعطلي هم راننده شاگرد.ميپرسد يكي
و دقيق روش يك).ميشوند سوار و ميكنند لگد را همديگر.است مشخص شدن سوار براي آنها
كف كه شده سوار مسافر آنقدرميشوم سوار.ميكنم را كار همين هم من (ايراني مطمئن
.ميپرسد را بليت قيمت برگشته مسافران از يكي شديم سوار كه همين.ميشود پر هم اتوبوس
تومان سههزار -
از يكي اينكه مثل ؟!نه اما.كرد قبول بايد.كرد ميشود چه ولي.ميكنيم تعجب همه
.دهد انجام كاري ميخواهد مسافرها
كه نفري همان.ميكند نگاه مسافرها بقيه به و برگشته (ميكند كار چه ببينم كنيد صبر)
راننده كه جوري.ميكند صحبت سر پشت نفر اولين با لري لهجه با.است نشسته راننده سر پشت
.نشوند متوجه شاگردش و
!است غارت تومن ، دو -
با (ميكنيم قبول هم ما باشد).نيست كه غارت.كنيد پرداخت تومان دوهزار نفري همه يعني
.شود اطاعت به مجبور راننده تا باشد ، يكي حرفمان است قرارميدهيم پاسخاش سر علامت
در از غبغب در بادي با.ميشود روشن راننده جمال به چشممان لحظه چند.ديگر نشستهام آخر
.ميشود وارد اتوبوس
...راننده آقاي سلامتي -
نگاهي جمع ، به بياعتنا راننده.ميكند پر را فضا همه صلوات صداي.است جلويي نفر همان
.مينشيند جايش سر انداخته اتوبوس داخل به
"چنده؟ كرايهاش راننده ، آقاي" -
.است جلويي آقاي همان
.داداش تومان ، هزار سه -
.ميكنيم تهي قالب كه ميراند زبان بر را تومان سههزار كشيده آنچنان هيبت پر صدايي با
!بله -
سه (بوده تومان دوهزار قرار نرود يادمان).ميشود جيب به دست.است جلويي نفر همان
تومان هزار سه همه ما و (قرار و قول زير زده).ميشود خارج بينوا مرد جيب از اسكناس
.ميرود و ميافتد ، راه وبيفتد راه اتوبوس تا.قراري نه قولي ، نه.ميدهيم
ساعت خرمآباد80 سمت به باد چون.نميايستد پليسي پاسگاه هيچ در وخرمآباد سمت به
خرمآباد در حالا من (رفتيم كه برو احتياط ، بيخيال قانون ، بيخيال) ميشود ساعت راه 5
به شمامن مادر داده صدقه هم خنديده ، هم كردهام تعريف برايش را اينها.مادرم پيش هستم
.نرويد سفر
خانواده پزشكي
بپردازيد را خود خواب بدهي
تقريبا كه دارند نياز خواب ساعت يك به بيداري ساعت دو هر ازاء به بزرگسالان معمولا
نيز برخي و بيشتر خواب به افراد از برخي البته.است شبانهروز يك در خواب ساعت معادل 8
.ميكند كفايت خواب ساعت نيز 10 نوجوانان و كودكان براي.دارند نياز كمتري خواب به
فرآيند طي ما مغز ميشويم مواجه كمخوابي با و ميخوابيم معمول حد از كمتر كه زماني
كه ميخواهد ما از نوعي به و ميكند محاسبه را رفته دست از خواب ساعات دقت به پيچيدهاي
را ما روزمره كارهاي خواب كمبود كه آنجايي از و ;كنيم جبران را رفته دست از ساعات اين
بدهي همانند درست كرد ، پرداخت را خواب كسر اين بايد بنابراين ميدهد قرار تحتالشعاع
و خوابآلودگي صورت به بعد روز در كمتر خواب ساعت يك حتي.شود پرداخت بايد كه مالي
مغز توسط كه خواب كمبود محاسبه مفهوم بهتر درك براي نيست بد.ميشود نمايان زياد خستگي
مجبور بسيار كاري مشغله خاطر به فردي كنيد تصور:كنيد توجه زير مثال به ميگيرد صورت
حد از كمتر ساعت روز 2 هر واقع در يعني بخوابد ساعت ساعت ، 6 جاي 8 به تمام روز پنج است
را خواب كمبود ساعت دو اين بايد فرد اين خواب كمبود محاسبه براي حال.كند استراحت معمول
ساعت با 10 فرد اين يعني ;ميشود ساعت با 10 برابر آنها حاصل كه كنيم ضرب روز پنج در
هم باز بخوابد ظهر تا هم روز يك فرد اين اگر حتي اوصاف اين با.است مواجه خواب كمبود
آنكه مگر كند پر را شبانه خواب ساعت جاي 8 نميتواند و نميشود جبران كمبود ساعت اين 10
توجه قابل نكته اما.بخوابد بعدازظهر ساعت 5 تا خواب كمبود جبران و تعادل برقراري براي
براي نميتوانند بدن بيولوژيكي ساعت فعال مكانيسم خاطر به افراد اغلب كه است اين ديگر
.بخوابند طولاني زماني مدت
سلامتي و خواب رابطه
اين به خواب كمبود دقيق محاسبه آيا كه است اين ميشود مطرح اوقات اكثر كه پرسشهايي
جبران هنوز و داشته ادامه امروز به تا ميتواند گذشته دوران خواب كمبود كه است معني
را خواب كمبود هفته دو تا قادريم فقط ما كه آنجايي از گفت بايد پاسخ در باشد؟ نشده
برخورد چگونه خود كمخوابي مشكل با مدت طولاني در بدن اينكه از بنابراين كنيم محاسبه
مثال بهعنوان.دارد وجود بسياري احتمالات زمينه اين در.نداريم دقيقي اطلاع ميكند ،
كوتاه استراحت با فرضا يا و خواب ساعت با 18 شما خواب كمبود و خستگي تمام است ممكن
خواب كمبود محاسبه روند در هم شايد يا.باشد شده جبران داشتيد ، بيماري هنگام به كه مدتي
خوابها كمبود اين هم شايدباشد داده رخ اختلالاتي ميشود ، قبل سالها به مربوط كه شما
.بدهند نشان شما سلامت روي بر را خود تاثير درازمدت در
گستردهاي مطالعات سلامتي و خواب رابطه بررسي منظور به سال 1959 در آمريكا سرطان انجمن
مختلفشان عادتهاي مورد در آمريكايي نفر ميليون يك از بيش با راه اين در و كرد آغاز را
روي بر دقيق بررسي سال از 6 پسدخانيات مصرف و خواب تغذيه ، ورزش ، جمله از كرد مصاحبه
.دارد نزديكي بسيار ارتباط مير و مرگ ميزان با كم خواب كه گرديد مشخص افراد اين
مقايسه در ميخوابند ساعت از 7 كمتر شب هر كه افرادي دريافتند اوليه مراحل طي پژوهشگران
از پسدارند بيشتري عمر طول ميخوابند ، شب در ساعت ميانگين 7 بهطور كه كساني با
به توجه با كلي بهطور":كردند بيان چنين را خود كار ماحصل محققان بيشتر بررسيهاي
تقريبا شبانهروز در كه كساني گفت ميتوان است متفاوت يكديگر با افراد خواب نياز اينكه
اين از كه ديگري توجه جالب و شگفتآور نتيجه ".دارند بيشتري عمر طول ميخوابند ساعت 8
عمر طول ميخوابند بيشتر يا و ساعت كه 10 بزرگسالي افراد كه بود اين آمد دست به بررسي
هنگام به كه است اين امر علت.است بيشتر آنها مرگ احتمال سايرين به نسبت و دارند كمتري
عمل اين شايد و ميشود ايجاد ما تنفس در نامنظمي و موقتي وقفههاي ثانيه مدت 10 به خواب
ميخوابند ساعت از 10 بيش كه افرادي مورد در حال.شود تكرار بار صدها خواب طول در
احتمال تا ميشود موجب امر همين و است زيادتر بسيار تنفسي وقفههاي اين تعداد مسلما
آنها سلامتي براي را زيادي خطرات و مشكلات و شده بيشتر آنها در تنفس برگشتناپذيري
زندگي روند و سلامت روي بر بسزايي تاثير ميتواند خواب كمبود آنكه ديگر نكته.كند ايجاد
عملكرد و شناختي مهارتهاي تضعيف باعث خواب كمبود كه داده نشان مطالعات.باشد داشته ما
قرار كمخوابي تاثير تحت كه است انسان خوي و خلق اين همه از بيش اما.ميشود ما فيزيكي
كمتر آنها در سرزندگي و شادابي احساس ميخوابند معمول حد از كمتر كه افرادي.ميگيرد
هر.هستند خستهتر ذهني لحاظ از و آسيبپذيرتر فيزيكي لحاظ از و مضطربند بيشتر و است
.ميشود بيشتر و بيشتر ما در شادابي و سرزندگي شادماني ، احساس باشد كمتر خواب كمبود چقدر
منظم خواب برنامه ايجاد
خود تيم همراه به روس تام سال 1988 در.نداريم خوابآلودگي از درستي تعبير معمولا ما
از عدهاي روي بر را تحقيقاتش ديترويت در بيمارستانهنريفورد خواب اختلالات مركز در
آنها خوابآلودگي.كرد آغاز ميكردند ، خوابآلودگي احساس روز طول در معمولا كه افراد
زمان كه ساعت مدت 8 به آنها همگي آغاز در.ديگر عوامل نه بود ، خواب كمبود از حاكي
و خستگي حس ديگر شدند بيدار آنكه از پس.خوابيدند ميشود ، محسوب مناسبي و ايدهآل
قرار آزمايش مورد آنها هوشياري ميزان كه زماني اما.بودند سرحال و نداشتند خوابآلودگي
هم ديگر درصد 25;است بوده ظاهري هوشياريشان آنها از درصد از 80 بيش كه شد مشخص گرفت
كمبود و داشتند احتياج خواب به هم باز خوابيدهاند ، كافي اندازه به ميكردند تصور كه
بين از تنها.باشد مسئلهساز اطرافيانشان براي هم و آنها خود براي هم بود ممكن خوابشان
با تنها كه است اين فوق آزمايشات از حاصل نتيجه.بودند هوشيار كاملا نفرشان دو نفر ، ده
حد تا بايد بلكه كنيد جبران كاملا را خواب كمبود نميتوانيد كامل و كافي خواب شب يك
.كند پيدا افزايش خوابتان كمبود نگذاريد هيچگاه و بخوابيد كافي اندازه به روز هر امكان
|