مدرسه در شادي
اجتماعي تامين بيمه اي رايانه غير دفترچههاي
است اعتبار فاقد دي ابتداي از
شد حريق طعمه همدان در فرش بزرگ انبار
تصادف عوامل از تبليغاتي تابلوهاي نصب
بزرگراههاست در
علت خانواده و جامعه فضاي نبودن شاد
است نوجوانان فرار
شد توقيف "ايران گلستان" روزنامه
جرائم لايحه تدوين دستور قضائيه قوه رئيس
داد را اينترنتي
را جهرمي افتخار و كشاورز :فروغي جداري
كرد خواهم معرفي وكيل عنوان به
مدرسه در شادي
تربيتي برنامههاي دانشآموزانبه علاقهمندي در شادي نقش
كه است مساله اين از حاكي ارتباطات ، روانشناسي و رفتاري علوم در مختلف پژوهشهاي:مقدمه
جامعه در بويژه مربيان شخصيت اجتماعي پذيرش در والايي نقش گشادهرويي و شادي
برجستهترين جمله اسلاماز بزرگ پيامبر زندگي تاريخ به درمراجعه.دارد دانشآموزان
بوده (ص)اكرم پيامبر نيكوي خلق و گشادهرويي است بوده امت جذب و جلب موجب كه ايشان خصال
دور از مردم همانا نبود پيامبر حسن خلق اگر كه است گرديده اشاره قرآن در كه آنجا تا است
از ظريف مجموعهاي شامل تربيتي كار نقش.ميگذاشتند تنها را او و ميشدند پراكنده ايشان
به توجه با و ميباشند تاثيرپذير هم و تاثيرگذار هم ميباشدكه برنامهها و قواعد
همكاري جلب منظور به اعتمادسازي و حسنه رابطه ايجاد رمز اينكه
.ميگردد چندان دو اهميت اين ميباشد ، مربي انبساطخاطر و شاد روحيه همانا آموز دانش
به سرعت به و است چنين نيز بودن ناشاد و مسري امر شادي كه نمودهاند ثابت علمي تحقيقات
انتظار بروزرفتارهايمورد در منفي يا مثبت عامل عنوان به و ميشود منتقل ما مخاطبين
به نسبت دافعه و جاذبه زمينهساز آن عدم و بودن شاد آن دنبال به و دارد تعيينكننده نقش
.بود خواهد مربي مشخص و تربيتي برنامه
تربيت به وابسته آدمي هنر و گويد ، عيب مي پرورش و آموزش فيلسوفبزرگ " راسل برتراند"
تربيت آدمياناز عيبهاي او ديدگاه از ميداند نو جهان كليد تربيترا رو اين واز است
!كند رهبري هنر سوي به را آنان بايد كه است تربيت هم و برخاسته بد
در نيز اين ماو چگونگي به وابسته ميكنيم زندگاني آن در كه جهاني چگونگي ديگر سخن به
بنياديترينپرسش و نخستين تربيت كار در بدينسان كه ميكند اشاره او.است تربيت گرو
كنند؟ زندگاني جامعهاي چگونه در و باشند داشته منشي چه ما فرزندان ميخواهيم كه است اين
شود فرمگفته اريش زبان به اگر كه ميكند تكيه هدفهايي بر پرسش پاسخاين در راسل
بنياد را ، شايستگي ويژگيو چهار كم دست راسليافتن.است انسانگرايانه اخلاق بنياد بر
.يافته پرورش هوش و حساسيت دليري ، يا جرات ، سرزندگي و شادابي:ميشمارد خوب منش يك
كهتندرستي ، آنجا.رواني تا دارد فيزيولوژيك جنبه بيشتر شادابي ميگويد شادابي درباره
كهنسالي در و ميگردد كاستي زمان ، گذشت با چگونگي اين ولي هست نيز شادابي باشد كامل
.ميگردد ناپديد
برميانگيزد ، گوناگون چيزهاي به را انسان شوق كه است آن در بويژه شادابي اهميت
انسان شوق كه است آن در بويژه شادابي اهميت باز و ميگستراند محيط با را او بستگيهاي
كه است اين يكي چگونگي اين نتيجههاي ازميدارد نگه صفاتبد از بعضي گرايشبه از را
.ميبرد ميان از را حسد
.سودمند و است خوب شادابي زيانآور ، و است بد حسد كه اندازه همان به رو اين از
ميكند معني زور هرگونه ترك را آن حقيقي اتوريته تعريف و بودن معنوي بر تاكيد در ياسپرس
شاد فعاليت نتيجه وبويژه فعاليت نتيجه تحول كه آنجا از بگوييم ميتوانيم:ميگويد و
فعاليت بازدارنده زيرا است ، تحول بازدارنده اجبار و خشونت عامل معناي در اتوريته است
كه است شوقي نيروي به آن تاثير و تحول اتوريتهلازمه معني اين استدر شاد و آزاد
آموزگار و استاد اعتبار و اهميت قدرت ، ميكندكه روشن خوبي به نكته اين.برميانگيزد
آنان آزادي كردن محدود و است معنوي تاثير در فقط بلكه نيست شاگردان آزادي گرفتن باز در
تاثيري و قدرت ميانرفتن از يعني نشانهناتواني بلكه نيست توانايي نشانه تنها نه
(1).است معنوي
پرسش وفطريمورد روحي و رواني نظر از شادي به نسبت انسان نظر و شادي به راجع تحقيقي در
چيست؟ روانشناختي ديدگاه از شادي تعريف.است قرارگرفته
.هستيم آن به رسيدن انتظار مادر همه كه ميكنيم شروع بهشت از را لذت و شادي تعريف
فرد اگر كه است اين شنيدهايم و خوانده مذهبي روايات و قرآن آيات احاديث ، از آنچه
و متعدد لذت عناصر كه جايي.ميرسيم جاودانگي به خداوندي بهشت در باشيم درستكاري
آنقدر ميوهها.شد نخواهي بنوشيسيراب چه هر كه است لذتبخش چنان آن آب.جاويداناند
كه چنان بهشت در زندگي ابعاد ساير.شد نخواهي سير بخوري چه هر كه هستند خوشمزه و شيرين
درستي به خداوند وعده.اكتسابلذتاند در انسان آرزوي منتهاي ميدانيم را آنها همگان
و ميخواهد شاد را زندگي كه است موجودي نوعا انسان.است منطبق انساني اصيل احساسات بر
.شادند عميقا دارند خدشهناپذيريكه و اصيل امنيت احساس دليل به مومنين بويژه ميبيند
مسير بهترين بر را زندگي خداوند كه دارند وعقيده دانند مي گذرا وقايعرا تمام آنها
تنها نهاست وظيفه يك و مسلم اصل يك اعتقادي ديدگاه از شادماني پس.ميسازد منطبق ممكن
شاد خودرا خانواده بايد شما و كنم شاد را شما بايد من بلكه باشيم خودمانشاد بايد
اساس و مبنا بر زندگي علميچارچوب ديدگاه از.كنيم شاد را بچهها بايد همگان.كنيد
لحاظ ازاست دروني شادي از متعادلي احساس سلامتي تعريف كه آنجا تا استواراست شادي
به ميل غريزه يكي و زندگي به ميل غريزه يكي:دارد وجود غريزه دو ما نهاد در روانشناختي
.مرگ
يك در اگر.ميگويند "Thanatos" و "eros" ترتيب دوپديدهبه اين به فرنگي زبان به
برعكس ، اگر و است يافته تحقق سلامتي باشد مرگ به ميل از افزونتر زندگي به ميل موازنه
.است آمده پديد افسردگي و بيماري باشد زياد مرگ به ميل
تداوم و زندگي رفتاريكه و اعمال تمام در زندگي به ميل دارد؟ معنايي چه زندگي به ميل
.ترقي براي تلاش و ماندن زنده به تمايل احساس مثل است متجلي ميسازند ممكن و ميسر را آن
لذت دوستان ، ديدار از بردن لذت ;پسنديده و معروف و معقول موضوعات از بردن لذت احساس
پيش چندي كه چوبي تكه از سرخ گل بوته يك روئيدن از بردن لذت كسي ، به كردن كمك از بردن
... از و عشق از ازدواج ، از بردن لذت نوزاد ، يك تولد از بردن لذت بوديم ، زده قلمه آن از
.دارند قرار زندگي به دايرهتمايل در معقولاند حق به كه لذتها تمام
گوش داده ، چشم ما به خداوند كه اين ازشاديم شكرگزاريملذا هستيم سالم كه اين از ما
كنيد نگاه الهي مختلف ديدگاههاي از اگر.شادماني يعني واقعي شكرگزاري و شكرگزاريم داده
.است شكرگزاري يك شادي
او نعمتهاي.كردهايم پشت خداوند واقعابه ما ميخوريم غصه و داريم چيز همه ما وقتي
خدادادي نعمتهاي همه اين با.هستيم بندهناشكري ما حقيقتا گرفتهايمو ناديده را
.متشكريم و ممنون بگوييم خداوند به بخنديمو بايد يا كنيم گريه بايد آيا داريم ما كه
عادي كاري چه زدن لبخند و تشكر جز او برابر در است كرده كاري شما براي كسي اگر فرضا
در.نباشد سالم اينكه مگر بدهد؟ كسيدشنام محبتي مقابل در كه ديدهايد وقت هيچ است؟
درباره من احساس.است شاد روحيه و خوش روي با تشكر ، محبتآميز كار هر پاسخ غيراينصورت
رفتن راه ما ، حيات.ميدهند تازه و جديد هديه ما به لحظه هر حق حضرت كه است اين خداوند
به قدر اين يعني نميفهميم ما اما.است خداوندي هديههاي ما تنفس و ما كردن نگاه ما ،
.ماميشود حال شامل كه است خداوندي كادوي ميگذرد كه لحظه هر كه نرسيدهايم عقل كمال
بنابراين.است لبخند با هميشه نيز تشكر و كنيم تشكر خداوند لحظهاز هر بايد ما پس
.بزند لبخند دائما خداوند خاطر به بايد انسان
و نميخورد غم طوفاني هيچ از ميداند ، خود كشتيبان را نوح چون مذهبي فرد اصولايك
خاطر حميت بلكه.ندارد اضطراب دلهرهو لذا.است گرفته فرا را او وجود شادي اصيلترين
چهره بر نه و دل در نه و دارد توفيق كارهايش تمام در زياد تمركز قدرت دليل به و دارد
.ندارد غم از اثري
شاديبخش عادي اعمال از اجتماعي يا خانوادگي آموزشهاي از برخي براساس كه هستند كساني
.ميكنند گناه احساس نيز
.كند مي جلوگيري شادي به ميل و لذت كسب از چگونه احساسگناه راستي به
منشا.شود خطايي كار مرتكب فرد كه شرط بدان است ، كاملاطبيعي احساس يك گناه احساس
شش خاتمه در استكه ذهني سازمان يك اخلاقي وجدان.است "اخلاقي وجدان" احساس اين اصلي
را خانواده ارزشهاي فرد كه است اخلاقيچنين وجدان شدن ساخته طرز.ميشود ساخته سالگي
شامل زيباييها و زشتيها كه ميفهمد فرد زمان اين در.ميكند درونفكني خودش وجود در
كه ميدهد ياد خود فرزند به خانواده.دارند معنايي چه خوبي و بدي و هستند مواردي چه
ميشود كارخطايي مرتكب فرديوقتي چنين.بپرهيزد بديها از و عملكند خوبيها به بايد
در انسان طبيعي فرد معمولايك.گناهميگويند احساس آن به كه داشت خواهد بدي احساس
آن متعاقب كه بكند خطايي عمل آنكه به رسد چه نيست ، ناپسندي يا خطا كار به ارتكاب انديشه
به خطاكرد خواهد گناه احساس شدت به كرد خطا زماني اگر اما.باشد داشته گناه احساس
.ميشود گفته مذهب و خانواده فرهنگ ، جامعه ، و عرف و خلافپسند موضوعات تمام
تحت باشد بيشتر هم طبيعي اندازه از اما نباشد حاد بيماري اندازه به اگر گناه احساس
عامل سختگيريها اين.است آمده پديد آنها تنبيهات و جامعه والدين ، سختگيريهاي تاثير
فرآيند در افراطي گناه احساس از دسته اين.است وسيع و محكم اخلاقي وجدان يك آمدن پديد
از كه ميشويم روبهرو مردمي با گناه احساس در افراط برابر در.است شدني اصلاح روانكاوي
شخصيتهاي و بزهكاران مردم از دسته اين.ندارند گناه احساس زشتي فعل هيچ ارتكاببه
به يا نيامده پديد اخلاقي وجدان سازمان آنها وجود در كه هستند ضداجتماعي و غيراخلاقي
.است رسيده خود شكل ضعيفترين
هر.نيست اصلاح و تصحيح قابل كردن بانصيحت و گفتن سخن با تفريطي يا افراطي گناه احساس
مبدل مدت دراز تلخي به فرد كام در لذت يك موقت شيريني آيد ، پديد احساس اين كه جا
.خواهدشد
طبقه يك مختلف افراد در اندازه اين كه ميبرد لذت خاصي اندازه به خود زندگي در كس هر
برد؟ بالا را لذت احساسي سطح ميتوان چگونه.است متفاوت مساوي امكانات با اجتماعي
جمله آن از يكي درخواستها سطح كاهش.دارد وجود لذت سطح افزايش براي متنوعي روشهاي
جاي به لذا نميرسد ، خود آرزوهاي و اميال به دارد بيشماري خواستهاي در كه كسي.است
.ميخورد غصه بردن لذت
هميشه مردم اين.مهرباناند همه خوباند ، همه كه پندارند اين بر همه خوشدل مردم
را مردم رفتار كه آن.است ارتباط در نيز ما روان سلامت با لذت سطح بنابراين خوشحالاند ،
در و برده بالا را لذت سطح كه ديگري نكته.نميبرد رنج بيسبب ميكند قضاوت درستي به
مذهب دستور به كه كسي.است زندگي نيازهايعادي استكنترل اثرگذار ما روان بودن شاد
ميسازد برآورده را خود نياز وقتي محروميت دوره يك از پس ميكند كنترل را خود نفسانيات
داده بهشت وعده پرهيزگاران براي خداوند الگو اين براساس چنانكه.ميرسد لذت نهايت به
.است
در اما است آمده فارسي فرهنگ در آن نام كه است گذشت لذت سطح افزايش در ديگر مهم موضوع
آن اول:است ممكن واكنش دو است گرفته صورت كه بدي رفتار برابر در!نديدهايم را آن عمل
همين در.ميرسيد واقعي لذت احساس به بگذريد اگر درگذريد ، كه آن دومبدهيد بد جواب كه
از و ببرد بالا را لذت سطح سو يك از ميتواند دانش و آگاهي رفتنسطح بالا آيا رابطه
كند؟ نابود را ابتذال به گرايش ديگر سوي
طبيعي و بهنجار آدميان كه است متكامل احساس يك لذت كه است اين بر واقع ابتذال مورد در
.ندارد ربطي هيچ صحيح لذت ابتذالبا بنابراين.ميبرند صحيحلذت و پسنديده موضوعات از
.كنند مبتذلاستقبال موضوع يك از است ممكن باشند عقل و هوش پايين سطح در كه كساني تنها
را آنها جامعه كه ميبرد لذت موضوعاتي از سالم و طبيعي فرد يك كه گفت ميتوان تحقيق به
.است نيامده واقعي لذت تعريف در ابتذال اسم به چيزي بنابراين است نكرده ممنوع
و شاد خودفردي بايد هم مربي يك كه دريافت ميتوان صريح طور به كارشناسانه سخنان اين از
به را زندگي شاديو اميد احساس بتواند تا (ميشود حاصل شادي از كه سلامتي) باشد سالم
.نمايد هديه نااميدخود و افسرده متربي
اما ميكند تلف را زمان شوخي و بازي شعرخواني ، لطيفهگويي ، كه دارند عقيده عدهاي
كاملي بازده بعدي لحظات در كه ميسازد آماده را مغز رفتاري چنين كه دارند عقيده عدهاي
آماده را مغز غيره و بحث و كار و درسي استراحت لحظات در رفتار اين واقعا.باشد داشته
.ميكند بازده حداكثر داراي و
اكبري جعفر
مشاوره و راهنمايي ارشد كارشناس
:پانوشت
دوم چاپظهوري انتشاراتنقيبزاده ميرعبدالحسين.فلسفه به درآمدي -1
اجتماعي تامين بيمه اي رايانه غير دفترچههاي
است اعتبار فاقد دي ابتداي از
براي ماهه ضربالاجل 3 يك اعلام با اجتماعي تامين سازمان:اجتماعي گروه
هيچيك در جاري سال ماه دي ابتداي از كه كرد اعلام غيررايانهاي درماني دفترچههاي تعويض
پزشكي موسسات و مراكز و پزشكان مطب نيز و سازمان اين اختصاصي مراكز و بيمارستانها از
.داشت نخواهد اعتبار اجتماعي تامين قديمي درماني دفترچههاي قرارداد ، طرف
مديركل برين علي اجتماعي ، تامين سازمان بينالملل امور و عمومي روابط كل اداره گزارش به
ابتداي از:داشت اظهار مطلب ، اين تاكيد ضمن سازمان اين انفرادي حسابهاي و نامنويسي
موجود امكانات كليه بسيج با كشور سراسر در اجتماعي تامين شعب ماه ، مدت 3 براي و مهرماه
رنگ سبز پلاستيكي جلدهاي كه بيمهشدگان به تحويلي قديمي درماني دفترچههاي تعويض آماده
.بود دارند ، خواهد
خدمات ارايه كار در سهولت براي اجتماعي تامين رايانهاي درماني دفترچههاي:افزود وي
تمركز و جمعآوري براي لازم بسترهاي آوردن فراهم و سازمان اين بيمهشدگان به درماني
فرآيند بر مستمر نظارت و كنترل امكان ايجاد و اجتماعي تامين درمان بخش عملكردي اطلاعات
.ميشود سازمان اين قديمي درماني دفترچههاي جايگزين بيمهشدگان ، به درماني خدمات ارايه
تامين به توجه با:گفت همچنين اجتماعي تامين سازمان انفرادي حسابهاي و نامنويسي مديركل
شعب تمام حاضر حال در اجتماعي ، تامين اجرايي واحدهاي در نياز مورد تجهيزات و امكانات
و هستند بيمهشدگان به كامپيوتري درماني دفترچههاي تحويل و صدور به قادر اجتماعي تامين
شعب به مراجعه به ملزم بيمهشدگان كليه ماهه شده 3 زمانبندي برنامه يك در ترتيب اين به
.شدهاند قديمي دفترچههاي جاي به كامپيوتري دفترچههاي جايگزيني براي اجتماعي تامين
تحت افراد از يكي يا و خود كه اجتماعي تامين اصلي بيمهشدگان از يك هر:شد يادآور وي
فرد و خود درماني دفترچه شده تعيين مهلت در بايد است قديمي درماني دفترچه داراي تكفلش
برگ اطلاعات ، شده تكميل فرم همراه به دارند ، قديمي دفترچه كه را تكفلش تحت افراد يا
بيمهشده شناسنامه توضيح داراي صفحات و شناسنامه اول صفحه كپي دفترچه ، تجديد درخواست
دفترچههاي دارندگان از يك هر جديد xعكس 34 قطعه يك و تكفل تحت افراد يا فرد و اصلي
بيمه شناسنامه اصل داشتن همراه و دهد ارايه مربوطه اجتماعي تامين شعبه به قديمي ، درماني
.است ضروري شود ، تعويض آنان دفترچههاي است قرار كه افرادي يا فرد و اصلي شده
مستمريبگيران:افزود پايان در اجتماعي تامين سازمان انفرادي حسابهاي و نامنويسي مديركل
تكميل به نيازي تكفل تحت افراد يا و خود قديمي درماني دفترچههاي تعويض براي سازمان اين
تنها و داشت نخواهند اجتماعي تامين شعب به شناسنامه صفحات تصوير تحويل و اطلاعاتي فرم
تكميل ميشود ارايه آنان به اجتماعي تامين شعبه در كه را دفترچه تجديد درخواست برگ بايد
و شود تعويض آنان دفترچه بايد كه افرادي يا فرد xعكس 34 قطعه يك همراه به و كنند
به دارند ، قديمي درماني دفترچه كه وي تكفل تحت افراد و مستمريبگير درماني دفترچههاي
.دهند تحويل اجتماعي تامين شعبه
شد حريق طعمه همدان در فرش بزرگ انبار
خيابان در واقع همدان آهنفروشان بازار محل در فرش انبار:همشهري خبرنگار -همدان
.سوخت كمسابقه و وسيع آتشسوزي يك در اكباتان
انبار و مغازه از 30 بيش داراي و است مساحت مترمربع هزار از 3 بيش داراي كاروانسرا اين
آتشسوزي احتمالا:گفت سوخته كاروانسراي مغازهداران از يكيسوختند آتش در همگي كه است
كوچكترين در وي گفته به.است كرده سرايت ديگر مناطق به و شده آغاز پنبه انبار محل از
در همگي كه بود موجود نخ و پنبه پشتي ، فرش ، ريال ميليون از 100 بيش كاروانسرا اين مغازه
به حاضر شركتي هيچ بيمه شركتهاي به مكرر مراجعه با است ذكر به لازم.سوخت آتش شعلههاي
.است نشده آن داخل اجناس و كاروانسراها اين بيمه
تصادف عوامل از تبليغاتي تابلوهاي نصب
بزرگراههاست در
در تبليغاتي تابلوهاي بيرويه نصب:گفت تهران ترافيك سازمان كارشناس:ايرنا
.ميكند تهديد را رانندگان جان كه است تصادفات عوامل از يكي تهران بزرگراههاي
حدود 60 نصب تهران ، استان مركز ايرنا خبرنگار با وگو گفت در ديروز عبدي سيفالله
شركتهاي:افزود وي.خواند غيرقانوني را بزرگراهها در تبليغاتي تابلوهاي درصد
تبليغاتي تابلوهاي دربزرگراهها مجوز دريافت بدون و خودسرانه خصوصي بخش تبليغاتي
.ميكنند نصب
علت خانواده و جامعه فضاي نبودن شاد
است نوجوانان فرار
تا نوجوان 13 ميليون يك از بيش سالانه جهاني ، بهداشت سازمان گزارش براساس:اجتماعي گروه
در رقم اين و هستند پسر درصد و 26 دختر آنها درصد كه 74 ميكنند فرار خانه از ساله 19
.است داشته توجهي قابل افزايش گذشته سال طول 4
زندگي" همايش در كه خانواده مسايل كارشناس و روانشناس دهقان ، عبدالرضا ايسنا گزارش به
حال در:كرد تصريح مسئله اين به نسبت نگراني اعلام ضمن ميگفت ، سخن "خانواده در شاد
شادي و نشاط سطح بودن پايين دليل به كشور در سال زير 20 نفر ميليون به 4 نزديك حاضر
.ميشود خودكشي و خانه از فرار تحصيلي ، افت باعث مسئله اين كه هستند افسرده اجتماعي
است ، زناشويي روابط كردن مستحكم خوشبخت خانوادههاي رمز كه اين به اشاره ضمن دهقان
مثبتي الگوي بوده ، مطلوب يكديگر با آنان ارتباط و رفتاري ويژگيهاي كه والديني:افزود
و صميمانه روابط از فرزندانشان ميشود موجب اين و هستند فرزندانشان رفتار براي
.ببرند لذت خويش اجتماعي و مردمي زندگي از و باشند برخوردار ديگران با پايدارتري
و خانواده در بايد افسردگي بحران با مقابله براي:كرد تصريح اجتماعي مسايل كارشناس اين
دوران به تربيت اصلي و مهم بخش كه چرا ;كرد تقويت را آنها و سرمايهگذاري پرورش و آموزش
والدين به است هشداري اين و ميشود مربوط دبستان به حدودي تا و دبستان از پيش و نوزادي
مهارتهاي آموزش و تربيت امر در و داده قرار مدنظر را دورهها اين اهميت كه مربيان و
افرادي جامعه آينده فرزندان تا گمارند همت پرورش و آموزش اصول از يكي عنوان به اجتماعي
.باشند برخوردار ديگران و خود براي اثربخشي روابط از اجتماعي زندگي در و پركار شاداب ،
شد توقيف "ايران گلستان" روزنامه
قاضي حكم با وقت نامه وهفته شماره چاپ 15 از پس ايران گلستان روزنامه:اجتماعي گروه
.شد توقيف مرتضوي
دريافت دنبال به نشريه اين مديرمسئول نخعي آصف فروزان ديروز صبح ما خبرنگار گزارش به
پاسخگويي براي مهلت روز تقاضاي 10 وي سپس شد اتهام تفهيم و مراجعه شعبه 1410 به احضاريه
ميليون پنج مبلغ به التزام قرار با قاضي و گرفت ، قرار موافقت مورد كه كرد اتهامات به
و صادر را گلستان روزنامه موقت توقيف مرتضويقرار قاضي نهايت در.كرد آزاد را وي تومان
.كرد ابلاغ
دستور در تهران ، عمومي دادگاه شعبه 1410 رييس مرتضوي سعيد ايرنا ، قاضي گزارش به
نخعي ، آصف فروزان اتهام شده صادر ارشاداسلامي و فرهنگ وزير به خطاب كه توقيف
اشاعه و عمومي عفت خلاف تصاوير و مطالب چاپ ايرانرا گلستان روزنامه مسوول مدير
اجاره همچنين واقعو خلاف مطالب و شايعات انتشار و نظام تبليغعليه منكراتو
مرتضوي ، قاضي نامه در.قانونيدانستهاست صلاحيت فاقد افراد به نشريه دادنامتياز
به.شدهاست ياد ايران روزنامهگلستان مسوول مدير شاكي عنوان به مدعيالعموم از
است ، كرده تكذيبواعلام را نشريه دادن ، اجاره ايران گلستان مسئول ، مدير ايسنا گزارش
مجموعه زير بين در صلاحيتي فاقد فرد وچنانچه داشته كامل نظارت روزنامه پرسنل بر اينجانب
.كردم مي برخورد قطعا داشت وجود نشريه
و فرهنگ وزير به ديگري نامه در تهران ، عمومي دادگاه شعبه 1410 رييس همچنين
مسوول مدير "محمدنياجنيد شهرام" اتهام ،"وقت" نامه هفته توقيف ضمن اسلامي ، ارشاد
عفت خلاف مطالب و تصاوير ها ، عكس انتشار و منكرات اشاعه را شده ياد هفتهنامه
فرهنگ اشاعه و طاغوت رژيم فاسد عناصر و زن تصوير از ابزاري عمومي ، استفاده
نيروي اسلامي ، جمهوري انتظامي نيروي از.كردهاست اعلام بندوباري بي و ابتذال
نام نامه ، هفته اين مسوول مدير شاكيان عنوان به مدعيالعموم و بسيج مقاومت
و اساسي قانون و 61 اصل 156 بند 5 استناد به نشريات اين توقيف.شدهاست برده
و13 مواد 12 همچنين و مطبوعات قانون ماده 28 و ماده 6 تبصره 2 و و 11 بند 2 ، 10
قضايي دستورات نامه اين در مرتضوي ، قاضي.گرفتهاست صورت تاميني اقدامات قانون
لازمالاتباع ذيربط ، مبادي براي اسلامي مجازات قانون ماده 576 مطابق را فوق
.دانستهاست
جرائم لايحه تدوين دستور قضائيه قوه رئيس
داد را اينترنتي
خواستار قضائيه قوه معاونين شوراي جلسه در ديروز صبح شاهرودي ، هاشمي:اجتماعي گروه
آن به مربوط لايحه تنظيم و تهيه و اينترنتي جرائم حقوقي بررسي براي ويژهاي كميته تشكيل
.شد
شعب از بعضي تخصصيكردن:افزود قضائيه قوه رئيس ايران دانشجويان خبرگزاري گزارش به
.است ضروري و لازم مجرب ، قضات از بهرهگيري با اينترنتي جرائم به رسيدگي براي دادگاهها
را جهرمي افتخار و كشاورز :فروغي جداري
كرد خواهم معرفي وكيل بهعنوان
ملاقات خود موكل با اوين زندان در امروز زرافشان ، ناصر وكيل فروغي ، جداري:اجتماعي گروه
. كرد
عمومي دادگاه شعبه 1413 منسهشنبهدر:ديدارگفت اين از پس فروغي ايسنا گزارش به
بنده اصلي وكيل زرافشان دكتر چون و شد خواهم حاضر وارده ، اتهامات از دفاع جهت تهران
درخواست جهرمي ، افتخار گودرز دكتر و وكلا كانون رئيس كشاورز بهمن از است ، زنداني فعلا
.باشند داشته حضور دادگاه جلسه در وكيل بهعنوان كه كرد خواهم
در خود موكلان حقوق از دفاع جهت در همواره اينجانب ، :افزود پايان در فروغي جداري
.نميبينم خود محاكمه و دادگاه به احضار جهت موجبي و برميدارم قدم اساسي قانون چارچوب
|