جنسيتي صهيونيسم
نشده اعلام ضربالاجل تعويق
است نشده روشن تكليف هنوز
مصاحبه
جنسيتي صهيونيسم
اسرائيلي بازداشتگاههاي از گزارشي
سربازاني ميگفتند كندند را موهايم كنند خفهام ميخواستند زدند مرا:عرقوب ابو خديجه
زنان به تجاوز از بازپرسان..نبود صرف تهديد يك اين و كنند تجاوز تو به كه ميآورند را
نداشتند پروايي هيچ باردار
روزبهروز اشغالگري ، ضد بر مبارزه و مقاومت در مردان پاي به پا فلسطيني زنان جنبش تجربه
در فلسطيني زنان نام و تعداد از موثق منابعي فقدان رغم به.ميشود پربارتر و غنيتر
فلسطين اشغال ابتداي از كه است آن از حاكي اوليه اطلاعات صهيونيستي ، رژيم زندانهاي
دختران ، جمله از.شدهاند زنداني و اسير فلسطيني زن هزار ده حدود تاكنون اسرائيل توسط
:نظير آوردند سر به زندانها در را خود عمر طولاني دوران كه مادراني حتي و پيرزنان زنان ،
تعداد بيشترين.سايرين و حمدان سميح ذياب ، ربيح قرعوش ، زهر السلايم ، ماجده
نظر از 68_ سالهاي 69 و بود اول انتفاضه در يعني 1968_ سالهاي 1976 بين دستگيريها
.بود سالها خشنترين از فلسطيني زن زندانيان بر رواني و روحي فشارهاي و شكنجه و سختي
و سالهاي 1992 ، 1996 و زدند سراسري اعتصاب يك به دست آنها روز مدت 18 به سال 1984 در
فلسطيني زنان پيدرپي اعتراضهاي و اعتصاب شاهد روز و 10 ترتيب 15 ، 18 به هركدام 1998
.بود صهيونيستي رژيم زندان از
مادراني.نميآيد توصيف و شرح در اسرائيلي زندانبانان توسط فلسيطيني زنان شكنجههاي
كرات به.كردند بزرگ ميلهها پشت در و آورده دنيا به زندان در را خود كودكان كه بودند
يك قاتل براي كه حالي همان در و ساختند محروم رايج ملاقاتهاي و غذا و آب از را آنها
/فلسطيني 5 ساله شانزده دختر غزال اسماء براي كردند تعيين اجباري كار ماه فلسطيني 6 كودك
افسران شكنجه ابزارهاي معمولترين از يكي جنسي تجاوز به تهديد.بريدند زندان سال 6
رحاب" ،"عبيس صفاد" ،"الكرد فاطم" ،"شحاده حمد رائده".بود (شاباك) اسرائيل امنيتي
.گرفتند قرار جنسي شكنجههاي مورد شدت به كه هستند دختراني و زنان جمله از "العيساوي
تا كردند احضار را بدكاره زنان حتي و كرده جنسي شكنجههاي را آنها تحقيق ، ماموران بارها
.نمايند اعمال آنان مورد در را جنسي شكنجههاي
روحي فشارهاي
آن روي كه كوچكي ميز وسط در و شده آينهكاري آن دورتادور كه اتاقي در شكنجه از
احضار را زنداني والدين كه ميشد استفاده زماني گرفتن ، اعتراف براي است هفتتيري
را او كه ميگويد زنان از يكي.بگيرند اعتراف زنداني از قتل به تهديد با تا ميكردند
طور به كه آبي قطرات و سرما تاريكي ، انداختند انفرادي سلولهاي در روز براي 15
روزها فلسطيني زن صدها.نميدانستم را روز و شب تنهايي آن در من و ميكرد چكه آزاردهنده
انواع از ديگر يكي.بگشايند اعتراف به لب شايد تا شدند نگهداري ترتيب اين به ماهها و
سلولها اين به مامور بهعنوان كه بود زناني يا دختران از استفاده رواني و روحي فشارهاي
داخل در زنداني تنبيه و درگيري به منجر (طه عبل) چون موارد بعضي در و ميشدند فرستاده
آويزان زنداني سر روي را بدبو كيسهاي بازپرسان گاه.ميشد ماموران همان توسط و سلول
را زنداني.ميكرد مشكل او براي را تنفس و ميپوشاند را او صورت كه گونهاي به ميكردند
غذا و خواب از و ميداشتند نگه حركت بدون اينچنين ساعتها پشت ، از بسته دستهاي با
(الربغوثي لهام).شود بازپرسان از اطاعت و اعتراف به مجبور شايد تا ميكردند محروم
را زنداني رواني و روحي نظر از ولي نداشت جسم بر ظاهري آثار هيچ شكنجه نوع اين ميگويد
و ديسك و رماتيسم چون امراضي به بودن طولاني صورت در گرچه.ميگذاشت فشار تحت شديدا
كيسه در را سرم كه ديدم را قوي دست دو" ميگويد شحاده حمد رائده.ميشد منجر نيز غيره
ميآمد بند داشت نفسم كه حالي در و بست محكم پشت از را دستهايم سپس كرد بدبويي و بزرگ
".نخورم تكان جايم از و بايستم ديوار كنار ميشد خواسته من از فرياد با
شكنجه براي بازپرسان تفريحي وسايل جمله از كوبنده و خشن موسيقيهاي و شكنجه صداي
ديگر اتاقهاي با كه ميگذاشتند تنها اتاقي در را زنداني كار اين براي.بود زندانيان
جگرخراش صداي مختلف باندهاي از و ميكردند روشن را صوت ضبط دستگاه سپس.داشت ارتباط
يك به زنداني سپس.ميشد پخش ميخواستند ، كمك فرياد با و شده شكنجه كه فلسطينيهايي
وسيله اين به تا بود چوب تكههاي و پاره لباسهاي و خون از پر كه ميشد برده ديگر اتاق
.كنند تسليم به وادار را او
طول در و نداشتند ترديد لحظهاي زندانيان وحشيانه شتم و ضرب در صهيونيستي بازپرسان
القدس و الخليل در (عرقوب ابو خديجه).ميكردند استفاده جرح و ضرب از كرات به بازپرسي
اشغالگران كه حالي در.شد كنده بازپرسان دست به سرش موهاي تمام كه خورد كتك آنقدر
ژنو (1949) بشر حقوق ميثاق و ميكنند معرفي ليبرال و انسانگرا را خود صهيونيستي
قطعنامه اين بند 31است داده غيرنظامي شهروندان حال رعايت به اختصاص را بندهايي
اطلاعات گرفتن براي خصوص به زندانيان بر جسمي و روحي فشار هيچگونه نيست جايز ميگويد
كندند را موهايم كنند ، خفهام ميخواستند زدند ، مرا":ميگويد خديجهشود وارد آنها از
وحشيانه نبود صرف تهديد يك اين و كنند تجاوز تو به كه ميآورند را سربازاني ميگفتند
.نداشتند پروايي هيچ باردار زنان به تجاوز از حتي بازپرسان "..و كندند را لباسهايم
جاي به آنها و ميشد سپري حاملگياش ماه دومين كه بود آنهايي از يكي (طه عبل)..
او از دهشتناك لحظات آن در تا ميكوشيدند او شديد خونريزي درمان براي پزشك احضار
.بگيرند اعتراف
و شكنجه و مرگ بوي ديوارش و در از همچنان كه است اماكني از يكي (مسكوبي سلاخخانه)
حجم از بارز نمونه يك "شخشير مريم" شهادت.ميرسد مشام به صهيونيستي دژخيمان ترور
يورش او به سربازان از گروهي.گرفت قرار آن معرض در فلسطيني زن يك كه است مصيبتهايي
از پس و بستند صندلي به را پاهايش و انداختند زمين بر را او كندند را لباسهايش آوردند ،
سر از شكنجهها آمد هوش به دوباره وقتي شد ، بيهوش تا زدند را او آنقدر مختلف شكنجههاي
.شد گرفته
بازداشتها روند
نابلس ، در" كردند داير فلسطيني رزمندگان بازداشت براي مركز سه سال 1967 در اشغالگران
.ميشد برخورد خشن بسيار مراكز اين در فلسطيني زنان با غزه در و (مسكوبي زندان) قدس در
فاطم بودند آورده آنجا به را فلسطيني زنان تازه كه 1967_ سالهاي 1980 در خصوص به
همكاري با آنها وجود اين با.شدند شكنجه سايرين از بيش طه عبل و هلسه ترزا و البرناوي
جمله از (نابلس قدس ، غزه ، ) مركز سه اين.دادند نشان را خود مقاومت قدرت يكپارچگي و
رعايت آن در هم انساني و بهداشتي شرايط كمترين كه بود سركوبگرانهاي واقعا مراكز
از البرناوي فاطمبود مراكز اين خصوصيات بارزترين از زنداني به توهين و تحقير.نميشد
و قدس اهل او.شد شكنجه سخت مراكز اين از يكي در كه بود فلسطيني اسير زنان جمله
زنداني و دستگير سال 1967 اواخر و ميكرد كار قلقيلي بيمارستان در پرستار يك بهعنوان
_ رمله زندان.يافتند انتقال آنجا به زنان (الرمله) زندان بازسازي با سال 1997 در.شد
تشديد با اما ميشد كوچكي بخش شامل تنها و داشت قرار اصلي زندان نزديكي در _ زنان بخش
بزرگتري بخش دستگيرشدگان تعداد افزايش صهيونيست جنايتكاران با فلسطيني درگيريهاي
بودند شده بازداشت كه زناني اكثر زمان آن در.شد داده اختصاص زن زندانيان به و تاسيس
زندان در مجبورند ابد تا كه كردند تعيين مالي احكامي بعضي براي حتي و شدند محاكمه
.بمانند
كردن مشخص بدون و خودبهخود صورت به ابتدا زندان ، داخل در فلسطيني زنان مبارزات
و نداشت وجود آنها بين كافي سازماني و سياسي آگاهي دوره آن در.بود اصول و اولويتها
هركدام و نداشت وجود خاصي سازمانهاي و گروهها.بود ضعيف سطوح تمام در آنها ارتباطات
كه نبود خاصي كميته هشتاد دهه اوايل تا.ميكردند عمل خود شخصي گرايشهاي اساس بر
هفتاد دهه اوايل از زنان زندانهاي همه اين با.بگيرد برعهده را بازداشتشدگان نمايندگي
حاكم اداره از خود ابتدايي حقوق گرفتن و خود سياسي هويت حفظ براي زندانيان مبارزات شاهد
و توليدي بخشهاي در اجباري كار به را زندانيان مقابل ، در زندان مسئولان.بود زندان بر
دستي به بود برگرفته سلاح اشغالگران ضد بر كه را دستي تا بود اين هدف.گماشتند آشپزي
خود انقلابي روح از را فلسطيني رزمندگان و باشد اسرائيل اقتصاد سازنده كه كنند تبديل
دهه اوايل و هفتاد دهه اواخر در.نمايند تبديل كارآمد ابزارهايي به صرفا را آنها و تهي
در.برداشتند سازماني و سياسي آگاهي كسب راه در را بلندي گامهاي زن زندانيان هشتاد
از.ميكردند فعاليت منظمي تشكيلاتي چارچوبهاي در كه شد پيدا تشكلهايي زندان داخل
خود به عملي و متشكل بويي و رنگ شتابزدگي و جنجال از دور به زندانيان مبارزات رو ، همين
.شد بهتر وضع رفتهرفته و شدند گفتوگو وارد زندانها مديريت با خاصي كميتههايگرفت
اعتصاب به دست زندانبانان براي غذا پختن به اعتراض خاطر به زندانيان تاريخ 28/4/1970 در
طول به ماه نه اعتصاب اين.كردند جدا زندانبانان غذاي از را خود غذاي و زدند سراسري
هواخوري ، كردن ممنوع جمله از فشارها اقسام و انواع مقابل در زندان مديريت و انجاميد
گازهاي از ماموران زنداني ، زنان اعتصاب شكستن براي حتي.برد كار به را غيره و ملاقات
محيط در آتشسوزي و زيادي تعداد شدن بيمار باعث كه كردند استفاده اشكآور گازهاي و سمي
زندانيان درخواست با شد مجبور زندان مديريت سرانجام مقاومت ، ماه نه از پس.شد زندان
زن چهره مقاومت اين.بازگرداند پيشين عادي حالت به را اوضاع دوباره و كند موافقت
و زندان شرايط سختترين در ميتوانند حد چه تا كه ساخت آشكار و داد نشان را فلسطيني
.كنند حفظ را خود انقلابي هويت بازداشت
دست زنداني زنان تاريخ 12/11/1984 در.نيست و نبوده آن نوع آخرين و اولين درگيري ، اين
.زدند سرباز شده تعيين توليدي مراكز در اجباري كار به رفتن از و زدند ديگري اعتصاب به
كار _ اسرائيليها نه _ زندانيان خود براي و زندان محيط در حاضرند فقط ميگفتند آنها
جدا مجرمان و عادي زندانيان از كامل طول به را آنها تا ميخواستند آن بر علاوه.كنند
در.رسيدند خواستههايشان به آنها و شد پيروز زندانيان استوار اراده نهايت در و سازند
ديگري اعتصاب طي آنها در 13/9/1993.داد رخ اعتصاباتي نيز و 18/6/1995 27/9/1992
بدون و شود اعمال آنان مورد در اسلو توافقنامه در شده قيد شرايط كه شدند آن خواستار
استقرار توافقنامه امضاي پي در سال 1997 ابتداي درگردند آزاد شرطي و قيد هيچگونه
و زدند سرباز شوند آزاد آنها از بخشي اينكه پذيرفتن از زنداني زنان الخليل ، در مجدد
از پس اينكه تا.شويم آزاد نميخواهيم هم ما يا شوند آزاد همه بايد يا دادند شعار
را زن زندانيان تمام شدند ناگزير اشغالگر نيروهاي الخليل ، در كشمكش و مقاومت ماه چهارده
.كنند آزاد شهر اين در
الرايه:منبع
نشده اعلام ضربالاجل تعويق
زنده عراق بگذاريد":است شده نوشته بينالمللي صلح گروههاي از مانده بهجا پلاكارد در
قرار موشك اصابت مورد پيش سال دوازده كه دارد قرار بغداد مركز در اميريه پناهگاه "بماند
گرفت
دبيركل كوفيعنان نطق ايراد از پس و گذشته پنجشنبه روز آمريكا جمهور رئيس بوش جورج
ديدگاههاي تشريح به تا گرفت قرار متحد ملل سازمان عمومي مجمع برابر در متحد ملل سازمان
تند نطق اين در او.بپردازد جهان و خاورميانه تحولات ساير و عراق قبال در كشورش و خود
به را جهاني چالشهاي و افكنده مخاطره به را جهان امنيت خاورميانه درگيريهاي كرد تاكيد
آمريكا جمهور رئيسندارند قبول را اخلاقي واصول قانون كه دانست منتسب رژيمهايي عملكرد
عنوان به ملل سازمان قطعنامههاي انگاشتن ناديده در عراق سابقه به اشاره با ادامه در
عراق در بشر حقوق وضعيت مورد در بينالملل عضو گذشته سال گزارش بينالمللي ، جامعه اراده
دولت عوامل سوي از عراقي شهروندان شكنجه و اعدام حبس ، بازداشت ، آن در كه شد يادآور را
.بود گرفته قرار نكوهش مورد كشور اين
عراق براي او داشتند گمان كه سياسي امور صاحبنظران از بسياري انتظار برخلاف بوش
بينالمللي بازرسان بازگشت شرطي و قيد بيهيچ خواست بغداد از كرد خواهد تعيين ضربالاجل
را خود دوربرد موشكهاي علاوه به جمعي كشتار تسليحات تمامي و بپذيرد را عراق به تسليحات
.كند اجتناب بينالمللي حقوق و قوانين نقض روند تداوم از و كند نابود علني طور به
امكان از اثري هيچ بوش بيانات در نظامي تهاجم به عراق تهديد و ارعاب ماهها رغم به
بوش نطق انتشار از پس و جمعه روز.نميخورد چشم به عراق به آمريكا قريبالوقوع تهاجم
"ناميد آمريكا يك شماره دشمن را صدام بوش ، " عنوان تحت مقالهاي در تايمز نيويورك روزنامه
يك شماره دشمن عنوان به لادن ، اسامهبن جايگزين را حسين صدام بوش اينكه يادآوري با
از احتراز رغم به را كلينتون و پدر بوش كه شده توصيف پليدي فرد صدام است ، كرده آمريكا
.است داده فريب فارس ، خليج جنگ 1991 بس آتش معاهده مفاد به دادن تن
خود امنيت از دفاع براي آمريكا كرد تاكيد جهان كشور نود و يكصد نمايندگان برابر در بوش
يازدهم حوادث عامل تروريستهاي با صدام دولت ارتباط از سخني بيآنكه او.ميكند اقدام
اطلاعاتي دستگاههاي پياپي ادعاهاي نكرد تلاش حتي آورد ميان به سخني گذشته سال سپتامبر
توليد براي عراق برنامههاي تداوم زمينه در جديد شواهد و ادله وجود بر مبني آمريكا
.كند مطرح متحد ملل سازمان عضو كشورهاي نمايندگان جمع در را كشتارجمعي سلاحهاي
شوراي كرد اعلام مصاحبهاي طي فرانسه جمهوري رئيس شيراك ژاك گذشته هفته آنكه از پس
بازگشت براي هفتهاي سه ضربالاجلي عراق سر بر جاري مناقشه به دادن پايان براي امنيت
در آمريكا عراق متابعت عدم صورت در كه كند صادر عراق ، به تسليحاتي بازرسان شرط و بيقيد
عراق به تهاجم براي بينالمللي حمايت از امنيت شوراي اعضاي نظر اتفاق و درخواست صورت
بين شكاف افزايش از جلوگيري براي دادند ترجيح آمريكايي مقامات شد ، خواهد برخوردار
و تند گويش از موقتا و كنند استقبال شيراك پيشنهاد از عراق سر بر آتلانتيك دوسوي متحدان
.بكاهند عراق عليه تهاجمي
تهديد حتي و ضربالاجل تعيين از ملل سازمان عمومي نشست در ديد بهتر بوش آنكه رغم به
هيل كپيتول جلبنظر براي جدي طور به مباحثات آمريكا داخل در ليكن كند پرهيز عراق مستقيم
كه آريزونا ايالت از جمهوريخواه كين مك جان سناتور.ميشود دنبال عراق به نظامي حمله از
جمهوريخواه حزب كانديداتوري احراز براي جمهوري 2000 رياست انتخابات در بوش سرسخت رقيب
.بود نخواهد دشوار خيلي نظامي عمليات اين كه دارم يقين تقريبا من":گفت جمعه روز بود ،
پي در را آمريكاييان زندگي و سرمايه افتادن مخاطره به است ممكن عراق به حمله چند هر
".است ضعيفتر بسيار صدام 1991 با قياس در امروز صدام اما باشد داشته
از بود گرفته قرار خبرنگاران برابر در سنا جمهوريخواهان رهبر لات ، ترنت همراه به كه او
تاكيد و داد خبر عراق عليه اقدام براي بوش تصميم از جمهوريخواهان اكثر و خود قاطع حمايت
در اما گرفت خواهند كار به را خود مساعي تمام جمهوريخواهان كردن متقاعد براي آنان كرد
سه به پرداختن به منوط را عراق عليه نظامي اقدام كنگره پيشرو چهره دشل ، تام اثنا همين
حمله براي نظامي توان و نيروها تمركز تاثير بوش ، نطق به بينالمللي واكنش بررسي گزينه
او جايگزين كسي چه صدام سرنگوني از پس كه نكته اين و افغانستان آينده شرايط بر عراق به
.دانست شد ، خواهد
در بوش نطق مورد در مهم نكات از يكي واشنگتنپست جمعه روز مقاله نويسنده اعتقاد به
در تهاجمي لحني گرفتن پيش در جاي به بوش كه بود اين متحد ملل سازمان عمومي مجمع برابر
برابر در دولتش و خود عملكرد از كرد تلاش دولتش خارجي سياست خطمشي منتقدان برابر
و بينالمللي نهادهاي انگاشتن ناديده به را او كه انتقاداتيكند دفاع جهاني انتقادات
.ميكنند متهم دارند ، كشورها بينالمللي رفتار به دادن نظم در كه نقشي
از پس و تايمز نيويورك مقاله انتشار اين با همزمان كه اخباري توجهترين جالب از يكي
نمايندگان بين در آمريكا جمهور رئيس اظهارات شد ، درج آمريكايي رسانههاي در بوش نطق
خواهان كنگره در دموكرات حزب نمايندگان برخي اينكه از سخنان اين در او.بود رسانهاي
:كرد ناخرسندي و تاسف ابراز شدهاند عراق عليه زور اعمال مورد در تصميمگيري براي فرصت
است بهتر بگويد نمايندگان مجلس يا سنا در آمريكا ملت برگزيده يك كه نيست متصور من براي"
".كنيم اقدام خود نهايي تصميم اتخاذ بر نسبت تا بمانيم متحد ملل سازمان تصميم منتظر
در او گذشته هفته پنجشنبه روز نطق با كامل تضاد در آمريكا جمهوري رئيس اظهارات اين
عراق ، عليه نظامي اقدام براي آمريكا عزم بر گذاشتن صحه از كه بود عمومي مجمع برابر
در ترديد ابراز ضمن اوبود كرده خودداري بود ، خواهد جانبه يك لزوم صورت در كه اقدامي
_ دهد تن بينالمللي بازرسان شرط و بيقيد بازگشت براي جهاني جامعه خواست به عراق اينكه
فوري تصويب خواهان آمريكا كرد تاكيد _ يافت عينيت عزيز طارق اظهارات با كه پيشبينياي
.شد خواهد پيگيري فوري اقدامي با كه است باره اين در قطعنامهاي
است نشده روشن تكليف هنوز
*آلبرايت مادلين
عبادتي عليرضا:ترجمه
متحد ملل سازمان در بوش سخنان نقد
12) ملل سازمان در عراق مورد در وي محكم بيانيه در جمهور رئيس استدلال مركزي هسته
بينالمللي اقدام يك بر موكد پافشاري بوش.است تكذيب غيرقابل و انكارناپذير (سپتامبر
و تعهدات برابر در عراق كامل تمكين يا:نباشد خارج حال دو از بايد نتيجهاش كه داشت
به نياز هم سياست ، اين.بغداد در جديد و دموكراتيك دولت يك ايجاد يا بينالمللي تكاليف
جمهور رئيس.دارد بينالمللي حمايت بر هم و متحده ايالات در حزب دو هر حمايت جلب
نيز جهاني حمايت از برود جنگ اين به تنها كه آن جاي به دارد قصد كه داد نشان بادرايت
ضربالاجل يك خود تندروي و متعصب مشاوران تحتتاثير جمهور رئيس اميدوارم ، .شود برخوردار
جنگ به دست زماني بايد ما.نكند تعيين نظامي اقدام يك براي نامعقول زمانبندي جدول و
موضوعي مهمترين مورد اين در حاضر حال در.كند تامين برايمان را منافع بيشترين كه بزنيم
وابسته عناصر و القاعده شبكه ويرانسازي و كني ريشه است مطرح آمريكا ملي منافع براي كه
قابليتهاي از خلاصهاي استراتژيك مطالعات بينالمللي موسسه هفته همين اوايلاست آن به
جمهور رئيس [12سپتامبر ديروز سخنان پيشبيني امكان آن روي از كه كرد منتشر عراق نظامي
ايجاد با بريتانيايي و آمريكايي هواپيماهاي حاضر حال در.بود امكانپذير ملل سازمان در
تشكيل را كشور اين خاك از درصد حدود 40 كه عراق جنوب و شمال در ممنوع پرواز مناطق
يا و سلاح گونه هر ورود دارند برعهده را درياها كنترل كه دريايي نيروي انضمام به ميدهد
به نسبت حسين صدام ارتشاست گرفته قرار كنترل تحت كشور اين به تسليحات ساخت اوليه مواد
معني به همسايگان به دوباره تجاوز كه ميداند او.است ضعيفتر بسيار گذشته دهه يك
كافي جمعي خاطر براي اما است كافي آرامش حفظ براي شواهد اين تمامي.اوست خود نابودي
.نيست
.كند كار ملل سازمان امنيت شوراي با است حاضر كه گفت سخنرانياش در جمهور رئيس
عراق به را خود بازرسان كه بخواهد ملل سازمان از رسما و وضوح به بوش دولت كه اميدوارم
چنين با بوش دولت اگركند موافقت آنها بازگشت با عراق دارم ترديد چه اگر گرداند ، باز
همان.شد خواهد برخوردار محكمتري ديپلماتيك پشتوانه از بعدي اقدامهاي كند ، آغاز حركتي
از بارها عراق گذشته سال ده طي در كرد اشاره آن به خود سخنراني در جمهور رئيس كه طور
بورزد پافشاري خود تمكين عدم در بغداد اگر.است زده سرباز سازمانملل قطعنامههاي اجراي
كافي شواهد صدام عليه زور از استفاده مخالفان ساختن متقاعد براي جمهور رئيس صورت آن در
و امنيت پيشبرد براي ملل سازمان نقش به سو يك از نميتوانيم چون داشت خواهد دست در
.نكنيم آن براي اقدامي و باشيم شاهد را آن مكرر نقض سويي از و كنيم پافشاري قانون
پايتخت در اينكه دليل:نيست حسين صدام از كمتر آن پليدي كه دارد وجود ديگري موارد
آزاديهاي اينكه نيست ، حسين صدام از ناشي تهديد گذاشتهاند كار ضدهوايي متحده ايالات
از بعد.نيست صدام خاطر به ميدهند تشكيل داخلي امنيت وزارت و ميكنند قرباني را مدني
.بود خواهد تروريسم با جنگ بر جمهورياش رياست تمركز گفت رئيسجمهور گذشته سال تراژدي
منافع به القاعده گذشته سال چهار در.است شده تبديل روز موضوع مهمترين به صدام چرا پس
اصلي سران نميدانيم هنوز ما.است كرده حمله (خاورميانه آفريقاو) خارج و داخل در آمريكا
به القاعده اعضاي كه دارد وجود شواهدي.دارند سر در چه و شدهاند مخفي كجا شبكه اين
زندگي آن در طالبان حاميان و طرفداران از تن هزاران كه حالي در.بازگشتهاند افغانستان
كرديم وعده كه كمكهايي از بخشي حتي.است فراگير كشور اين در بيقانوني هنوز و ميكنند
ايجاد.بسازد تروريست از خالي مكاني افغانستان از تا نداديم قرار كرزاي حامد اختيار در
بيوقفه تلاش و سخت كار به آن تحقق كه است كاري تروريسم برابر در موثر جهاني ائتلاف يك
اجراي و نظم تامينكننده سازمانهاي ،[جاسوسي] اطلاعاتي سرويسهاي بازسازيدارد نياز
حد در هنوز تروريستي فعاليتهاي از ناشي تهديدهاي نابودي براي نظامي آژانسهاي و مقررات
خشكانده تروريسم ريشه تا ماند منتظر نميتوان است آشكار اگرچه.است برنامهريزي و طراحي
امكانات تمام بايد چرا كرد درك نميتوان اما شود رسيدگي حسين صدام حساب به بعد و شود
حالي در كند پيدا تمركز حسين صدام سرنگوني براي مالي منابع و ديپلماتيك جاسوسي ، نظامي ،
با آمريكا تكليف هنوز و است بيگناه افراد كشتن براي نقشه طراحي حال در هنوز القاعده كه
كه حالي در بزنيم دوم عظيم مبارزه يك به دست نميتوانيم ما.است نشده روشن شبكه اين
از حمايت گسترش براي بايد بوش دولت.است مانده باقي نيمهكاره هنوز اولمان عظيم مبارزه
تفحصهاي و استفسارها درخواستها ، به كند ، صرف بيشتري زمان عراق قبال در خارجي سياست
عراق عليه شده طراحي عمليات زمان كند ، تقويت را عراقي معارضين بدهد ، مناسب پاسخ كنگره
مطالعات براساس و دقيق اوليه طرح يا شفاف پيشنويسي دهد ، ارتقا بيشتر زمان صرف با را
بازسازي و جنگ سرمايه تامين نحوه و منابع كند ، ارائه را حسين صدام از پس دوران كارشناسي
اگر.اندازد جريان به را خاورميانه در تنشها كردن آرام براي ديپلماسي و سازد مشخص را
اطلاع بدون كه دهيم هشدار بايد ورزيد مخالفت ملل سازمان بازرسان بازگشت با عراق بار اين
خواهيم ويران است ، ممنوعه سلاحهاي ساخت به مشكوك كه تسهيلاتي و امكانات تمامي قبلي
درآمدهاند ، آب از اشتباه حدسهايمان و ترديدها كه شود ثابت آينده در اگر حتي.ساخت
در.ندادهاند را ملل سازمان به بازرسي اجازه چون است عراقيها آن از روسياهي و ملامت
ايالات دشمن كند كمك عراق هستهاي برنامههاي به كسي هر كنيم تاكيد بايد هشدار همين
سخنراني در عراق مقابل در آمريكا سياست چگونگي و چرا به رئيسجمهور.ميشود محسوب متحده
.پرداخت خواهد نيز آن موقع چه به زود يا دير.كرد اشاره خود
:پينوشت
تا 1997 سال 1993 از و آمريكا خارجه امور وزير تا 2001 از 1997 آلبرايت مادلين *
.بود ملل سازمان در متحده ايالات نماينده
سپتامبر تايمز 13 نيويورك:منبع
.نيست همشهري روزنامه ديدگاه بيانگر مقاله اين
مصاحبه
نميرويم عراق جنگ به
تبعاتي ميتواند عراق به حمله داد هشدار آمريكا به گذشته هفته اواسط مشرف شپرويز
جنگ پيامدهاي با كردن نرم پنجه و دست حال در نيز هماكنون كه اسلام ، جهان در مشكلآفرين
گسترده تسليحاتي فروش تداوم خواهان كه مشرف.باشد داشته پي در است تروريسم با آمريكا
آينده مورد در خود دغدغههاي است هند شبهقاره در قدرت موازنه حفظ براي كشورش به آمريكا
:ميكند توصيف اينگونه را عراق به حمله از پس
را اسلام جهان عراق با جنگ كرد تاكيد دفعات به آمريكا در هفتهاياش يك اقامت طي مشرف
آورد خواهد پديد اسلامي افراطي گروههاي تحرك براي بيشتري فضاي و كرد خواهد التهاب دچار
دچار را است انجام حال در جاها ساير و افغانستان در القاعده امحاي براي كه تلاشهايي و
عليه نظامي اقدام هرگونه در مشاركت از كشورش شدن معاف براي تلاش در او.ميكند نقصان
با تا داد خواهد فرصت پاكستاني افراطي عناصر به عراق با جنگ وقوعكرد تاكيد عراق
.ان مصاحبه.بپردازند پاكستان در آشوبآفريني به پيش از بيش مسئله اين دادن قرار دستاويز
:ميآيد پي در مشرف پرويز با نيوز سي.بي
***
مرزهاي در بيشتر ثبات ايجاد به كه گرفته قرار راهي در افغانستان شما اعتقاد به آيا *
در بيشتر اقداماتي اروپا و آمريكا دارد ضرورت اينكه يا شد خواهد ختم پاكستان با مشترك
دهند؟ انجام زمينه اين
اما است بهبود به رو افغانستان وضعيت است ، مبهم و تيره كماكان شرايط من نظر به
ورزيده اهتمام افغانستان به ثبات اعاده به بايدنسبت.دانست ثبات مصداق را آن نميتوان
به را دلاري ميليارد يا 5/4 كمكي 4 وعده كه كيوتو معاهده و نشده آغاز بازسازي روند.شود
ثبات آمدن وجود به انتظار در آنها احتمالا كه چرا است درنيامده اجرا به داده افغانستان
ميگويند آنها.است شده شبيه تخممرغ و مرغ قصه به مسئله اين.هستند افغانستان در سياسي
به پولي جريان دارند اعتقاد برخيها و را پول بعدا ميخواهيد را سياسي ثبات اول آيا
مختلف نهادهاي در را خود حاكميت و قدرت شود داده فرصت كرزاي به و شود تزريق افغانستان
به حمايت افغانستان دولت و كرزاي از كامل بهطور پاكستان.دهد بسط افغانستان در قدرت
.است افغانستان آينده اميد كرزاي ما گمان به.ميآورد عمل
عراق به متحده ايالات احتمالي حمله به اسلامي شبهنظامي گروههاي واكنش شما اعتقاد به *
بود؟ خواهد چه
.گذاشت خواهد جاي بر منفي تاثيري عراق به حمله بگويم خلاصه بهطور بايد
.گذاشت خواهد تروريسم با جنگ بر مخرب تاثيري عراق به حمله كه ميرسد نظر به اينگونه *
پاكستان آنكه حال جويد مشاركت آن در پاكستان كه نيست جنگي عراق با جنگ گفتهايد شما
جنگ شما نظر از كه نيست معنا بدان تلويحا اين.است تروريسم با مبارزه ائتلاف از بخشي
است؟ درست.گنجاند تروريسم با جنگ قالب در را آن بتوان كه نيست نبردي عراق ، با
حال در ما كه چرا باشيم داشته نقشي عراق مسئله در نداريم تمايل ما كه گفتهام من بله
جاها ساير مشكلات در را خود نميخواهيم اينكه...داريم مشكل منطقه در كافي حد به حاضر
آيد وجود به بينالمللي نظر اتفاق بايد عراق به حمله براي ميگويند برخي..كنيم دخيل
است مشهود كاملا آنچه اما..ميآورند وارد آمريكا تصميم به ديگري ايرادات سايرين و
و همكاري كه اميدوارم من.است نيافته تحقق افغانستان در تروريسم با جنگ اهداف اينكه
گرفته انجام كشور اين به ثبات و صلح اعاده براي كه تلاشهايي و افغانستان در ما مشاركت
.نشود بلااثر ديگر جايي به بينالملل جامعه توجه تمركز دليل به
و داريد افغانستان انتقالي دولت رئيس كرزاي حامد با خوبي روابط شما كه ميدانيم ما *
و كنيد گفتوگو و ديدار او با ملل سازمان عمومي مجمع نشست برگزاري حاشيه در است قرار
از دستههايي استقرار از افغانستان از واصله جاسوسي اطلاعات از برخي كه است حالي در اين
شده برده نام حيلگيت و چيترلل شهرهاي از مثال بهعنوان و دارد حكايت پاكستان در القاعده
شود برداشته پاكستان سوي از القاعده امحا براي بايد كه بعدياي گامهاي شما نظر به.است
.گرفت خواهد خود به عمل صورت اقدامات اين زمان چه و چيست؟
خواهان كه كردهايم آشكار را نكته اين و دادهايم انجام پاكستان همه در را اقداماتي ما
عناصر شامل اين كه نيستيم پاكستان در اقامتي معتبر اسناد بدون خارجياي هيچ حضور
.ميشود نيز پاكستان در مستقر خارجي عوامل ساير و القاعده
غيرواقعي ميشود ارائه پاكستان در القاعده اعضاي حضور مورد در كه گزارشهايي از بسياري
عناصر برخي ميدهد نشان كه ميكنيم دريافت را اطلاعاتي ما...است شده بزرگنمايي و
اخبار اينگونه وصول با و گرفتهاند پناه پاكستان كنار و گوشه در محدود صورت به القاعده
اوصاف اين با.نمييابيم چيزي هيچ اما ميكنيم اقدام آنان دستگيري براي بلافاصله ما
.است شده بزرگنمايي و كذب اخبار اين از بسياري گفت ميتوان
|