گسيخته عنان ساختوساز اسير تهران گستره
ناپذير تجديد سرمايه خجالتي پانداهاي
چين اقتصاد

گسيخته عنان ساختوساز اسير تهران گستره
ميكنيم؟ چه شهر درختان و باغها با
اهميت ما براي هم آن نگهداري و باشيم داشته كمي مقدار ارزش با و كمياب كالاي يك از اگر
تلاش نهايت بايد كه ميگويد مورد اين در متوسطي عقل هر كنيم؟ چه بايد باشد ، داشته حياتي
اما ، بداريم امان در آسيب از را آن امكان حد تا و دهيم خرج به كالا آن حفظ در را خود
باز و سبز فضاي مورد در كلي بهطور و درختان مورد در بديهي ، و ساده منطق اين كه آن شگفت
از بسياري كه گستري دامن بيقانونيهاي و سودجوييها فهميها ، كج غبار در تهران ، شهر
.است شده گم كرده ، آلوده گوناگون جايگاههاي در را شهروندان
;باشد داشته ترديد است ممكن كسي كمتر باز ، فضاي و درخت بودن "ارزش با و كمياب" مورد در
مانند) مناطق بعضي در و است كمتر بسيار استاندارد حداقلهاي از تهران سبز فضاي وسعت
تا و هستند كوچك و كاشت تازه غالبا درختان است ، قبول قابل حد در وسعت اين كه (منطقه 5
اكسيژن بازدهي با و تناور درخت يك حد به تا شوند مراقبت و آبياري بايد سال سالهاي
;است شهر اين بودن كمآب در هم تهران درختان بودن پرارزش بر دليل يك حداقل.برسند مناسب
تا (ما پاش و پرريخت و آبياري روشهاي با هم آن).است شده صرف بها گران آب مقدار چه
ساختماني توسعه طرح يك در حال اين در و..شود بدل ساله مثلا 50 درختي به كوچك نهالي
يا خيابانسازي ، برنامه بهمان در يا..و پادگاني دانشگاهي ، بيمارستاني ، محوطه فلان در
هنگام به كلان بسازبفروشيهاي از تاسي به شهر كوچكتران آن ضمن كه ساده بسازبفروشي يك در
(مردم روح و جسم بيزبان خدمتگزاران) درختان اين نميآورند رحم هيچچيز به كردن ، خراب
.ميخشكند آهك و گچ زهراب و بولدوزر و تيشه زخم به يا ميشوند ، ريشهكن
بلكه آرامشبخش ، چشمانداز ايجاد نيز و شهر تهويه به كمك دليل به تنها نه باز فضاهاي
بر زمينلرزه شبح.دارد فوقالعاده اهميتي تهران براي ديگر ، حياتي دليل يك به همچنين
دكتر اواخر ، همين در.آيد فرود آن بلاي است ممكن لحظه هر و است گردش در شهر اين فراز
جنوب و شمال گسلهاي شدن فعال صورت در كه كرد اعلام ايران هلالاحمر جمعيت رئيس نوربالا
.دهد رخ (كشته هزار صدها از بيش با) بشر تاريخ فاجعه بزرگترين است ممكن تهران ،
مردمي انبوه بزرگ ، لرزش نخستين از پس.شد خواهد حادث زود يا دير تهران ، بزرگ زمينلرزه
چه در زندگي ، موقت گذراندن و لرزهها پس از ماندن امان در براي بردهاند در به جان كه
دهها دهشتناك ، شرايط آن در را نفر ميليونها ميتوان آيا شوند؟ مستقر بايد فضايي
كرد؟ مستقر اطراف بيابانهاي در و كرد دور پيكر و بيدر شهر اين ميان از كيلومتر
براي بيبديلي كمك (ديگر اضطراري وضعيت هر و) شرايط آن در شهري باز فضاهاي و بوستانها
دانش پيشرفت با كه كرد فرض ميتوان ضمنا.بود خواهد اسكان و امداد چادرگاههاي برقراري
چين در بار يك اتفاق اين)كرد پيشبيني وقوع ، از پيش دقيقه چند را زمينلرزه بتوان بشري ،
ميتوان آنجاها به مردم سريع فرار و باز فضاهاي وجود با فقط صورت اين در ;(است داده رخ
ده يا پنج با ميتوان تهران گستره از درصد چند در حاضر حال در.رساند حداقل به را تلفات
رسيد؟ نباشد ساختماني ريختن فرو خطر آن در كه باز فضاي يك به دويدن ، دقيقه
بود شده تصويب درختان قطع از جلوگيري براي قانوني كه پيش سال سي حدود در دارم ياد به
در حتي (مصوب 11/5/1352 درخت ، بيرويه قطع از جلوگيري و سبز فضاي گسترش و حفظ قانون)
محدوديتهاي از اهالي است ، پايتخت از دور كيلومتر حدود 400 كه اينجانب ، پدري روستاي
حاكم مردم بر درخت بريدن از ترس و خويشتنداري نوعي و ميگفتند قانون اين توسط شده ايجاد
خاطر به قديم ، غيرمثمر درختان بيشتر هم روستا آن باغهاي كوچه در امروزه) بود شده
رشد علت به كه حال.(شدهاند بريده بيمطالعه ، راهسازي نتيجه در يا چوب از استفاده
آب راحتي به كشور مركز در است ، شده كمتر بسيار تناور درختان سرانه ديگر ، عوامل و جمعيت
كمتر پردرخت قديمي خانههاي از تهران ، محلههاي در.ميخشكانند يا ميبرند درخت خوردن
نبود و پيدرپي سازهاي و ساخت اثر بر هم خيابان و كوچه درختان هيچ ، كه است مانده نشاني
در و بيمبالات بناسازان آسيب از يا ميشوند ، بريده متخلفان ، براي موثر مجازات و نظارت
.ميروند تحليل ساختمانها سنگين سايه در يا بتون ، و آسفالت فشار
شهر زعماي بيتوجهي سبز ، حريمهاي و درختان حفظ در عادي مردم سهلانگاري دليل يك قطعا
:سعدي قول به.است امر اين به
سيبي كند ملك رعيت زباغ اگر
بيخ از درخت او غلامان برآورند
كشورند ، افراد فرهيختهترين از لابد كه كشور ، دانشگاه قديميترين متوليان كه جايي در
در ساختمان كردن بنا و دانشگاه سبز فضاي بردن ميان از در را خود اتاقهاي كمبود چاره
آرام و گسترده محيطي بايد دانشگاه صحن كه ميدانيم و) ميبينند آن محوطه كنار و گوشه
خشك درختچه و درخت صدها (خميني امام بيمارستان) قديمي بيمارستان يك در يا ;(باشد
ساله درختان 4030 از بيشماري تعداد يا ;مينشيند عظيم ساختماني آنها جاي به و ميشوند
ساختمانهاي تا برميآورد سر محوطه آن اطراف در بتني ديواري و ميشود قطع فرودگاه نزديك
زمان در و پيش سال چند كه) شهر داخل پادگانهاي در يا شود؟ بنا آنجا در "هوايي صنايع"
(بود شهر از خارج به آنها انتقال از صحبت تهران ، پرتلاش شهردار كرباسچي ، مسئوليت
شميران باغچههاي افراد ، و دستگاه قدرتمندترين از بعضي و ;ميشود بنا مسكوني مجتمعهاي
آن از ميتوان چگونه ديگر...ميكنند خشك تجاري مجتمع و برج كردن برپا براي را طرشت و
توقع تناقضات ، در گرفتار و عصبي و فقير شهروند آن يا شهر مايه كم بسازبفروش
!داشت؟ سبزانديشي
;نيست (ما زندگي يعني ما ، زندگي محيط يعني) محيطزيست از مظلومتر چيز هيچ شهر ، اين در
و مراتع نابودي نظارهگر فقط دهه ، دو به نزديك مدتي در كه زيست محيط حفاظت سازمان
فعالتر كمي كه است سالي چهار سه فقط و بود خود حفاظت تحت چهارگانه مناطق حتي و جنگلها
پارك (افتاده دور شده حفاظت منطقه فلان نه و) كشور پايتخت در نميتواند حتي شده ،
پارك نميتواند و.ميشود پاره چهار شهر بزرگراهي شبكه با آنجا و كند حفاظت را پرديسان
ماليات و عوارض با كه درختاني پاركها ، اين دوي هر در و كند حفظ را سرخهحصار ملي
قطع شده حساب برنامههايي با كردهاند ، رشد كمياب آب با و شدهاند كاشته مردم پرداختي
.ميشوند كشيده آتش به يا ميشوند
رادعي و مانع هيچ بدون انقلاب ورزشي مجموعه سبز فضاي از مترمربع هزار دهها شهر ، اين در
اين جالب و !گرديد ساختمانسازي آنها جاي به و شد ريشهكن قديمي درخت هزار چند و خراب
مجموعه اين از ديگري گوشه در را خود "مركزي ساختمان" كشور ، ورزش متولي سازمان اخيرا كه
!مينهد بنا سبز فضاي و ورزشگاه يك خرابههاي بر و
علت به آپارتمان و زمين قيمت و شده برابر سه حدود انقلاب از پس آن جمعيت كه شهر اين در
و بساز يا همه كرده ، رشد برابر هزار تا نقاط بعضي در مسكنسازي ، مناسب برنامههاي نبود
حفظ نداشته ، اهميتي كه آنچه البته ميان اين در.آناند تبعات گرفتار يا شدهاند بفروش
خراب در نهفته سود و فروشي تراكم ساز ، و ساخت مقررات مداوم تغييراست بوده سبز فضاي
خصوصي سبز فضاهاي جبرانناپذير ديدن آسيب منجربه آنها ، دوبارهسازي و ساختمانها كردن
.است شده خيابان و كوچه حاشيه درختان و
هر ;ميسوزد تخريب و آلودگي آسيب در ري ، دشتهاي تا توچال قله از جا ، همه شهر ، اين در
باغها ، و كهنسال درختان.داشت پاس را آن بايد كه گرانقدر است نگيني شهر اين براي درخت
!ميكنيم؟ چه شهر درختان با..است شهر فرهنگي ميراث و تاريخي هويت از بخشي
محمدي عباس
ناپذير تجديد سرمايه خجالتي پانداهاي
چين اقتصاد
شود مي برگزار جهانگردان جذب براي پاندا ، جشنواره
بلند كوشش يك اين.زد پاندا جشنواره نام به تازهاي بهابتكار گذشته ، دست هفته چين
به و است غولپيكر پانداهاي كمياب زيستبوم سوي به كشاورزان تهاجم توقف براي پروازانه
.آورند دست به را توريستها دلارهاي تا ميكند كمك چينيها
نيت هم چند هر كه دادند هشدار محيطي زيست كارشناسان فرانسه ، خبرگزاري گزارش به اما
گرانبهاي زيستبوم چند به سرانجام بازديدكنندگان شمار افزايش باشد ، خوب و پاك چينيها
.ميكند وارد آسيب ميباشند ، بيهمتا جهان در كه كمياب موجودات اين
در ولانگ شده محافظت طبيعي زيستبوم در كه "سيچوان در پاندا بينالمللي جشنواره نخستين"
خود كار به توريست جلب براي راهكارهايي ارائه با بود شده برپا استان اين جنوبغربي
.داد پايان
قلاده زيستگاه 60 اين در.ميباشد جهان در غولپيكر پانداهاي پناهگاه بزرگترين مركز اين
اطراف خيزران ني جنگل در پراكنده صورت به ديگري شمار و ميشوند نگهداري اسارت در پاندا
.ميكنند زندگي
تاكنون كه محيطي زيست بينالمللي سازمان يك وحش ، حيات جهاني صندوق نماينده هاركنس ، جيم
:گفت وي.دارد هم خطراتي طرح اين كه داد هشدار است ، كرده مالي حمايت ولانگ زيستبوم از
".ميكنيد مديريت را آن چگونه كه است اين توريسم روي پيش چالش"
خاطر به ميتواند بسيار شمار در پانداها زيستبومهاي به جهانگردان آوردن":افزود هاركنس
پانداها براي نتيجه در و جنگلها براي بالقوه خطري جنگلي محصولات براي تقاضا افزايش
".باشد
.ميرود محلي دولت جيب به آن پول ميبينندكه درآمدزا طرح يك عنوان به را توريسم چين ، در
محيط سود به هميشه توريسم ، از آمده دست به پول ميگويند زيست محيط حفظ هواداران همچنين
تاثير كاهش براي مشخص رهنمودهاي فاقد محيطزيست ، چين كارشناس يك گفته به.نيست زيست
.است طبيعي مناطق در توريسم
بازديد هكتاري هزار شده 200 حفاظت زيستبوم اين از كه توريستهايي شمار اخير ، سالهاي در
.رسيد هزار به 70 تعداد اين پارسال ، .است يافته افزايش مرتب طور به كردهاند
نژادي اقليتهاي ساير و تبتي آنها بيشتر كه زيستبوم اين در ساكن نفري هزار جمعيت 4
خانهسازي براي درختان چوب و الوار از آنان.وابستهاند جنگل به زندگي براي هستند ،
گرمايش و آشپزي براي پانداهاست عمده غذاي كه خيزران ني از و ميكنند استفاده
.مينمايند بهرهبرداري
براي را درختان كنده از تودههايي كشاورزان از بسياري درختان ، قطع ممنوعيت رغم به
.خانههايشانانباشتهاند جلوي در سوزاندن
كوهها و ارتفاعات به خيزران جمعآوري براي مجبورند هنوز آنان ميگويند ، بومي اهالي
اين چين زيست محيط حفاظت مسئولان نظر از اما.كنند گردآوري نيز دارويي گياهان و بروند
ايالت در اكوسيستم كارشناس مينگ لوآن.است خجالتي پانداهاي زيستبوم در دخالت فعاليتها
منابع به را محل ساكنان وابستگي ميتوانيم كه است توريسم راه از تنها":ميگويد سيچوان
به".بفروشند را دستيشان صنايع و ميتوانندكارها آنان توريسم راه از.دهيم كاهش طبيعي
آن در نسل اندر نسل كه شده حفاظت منطقه اين بومي ساكنان از ميتوان زماني تنها:وي گفته
كنند رعايت "خرسپاندا" نسل بقاي براي را زيستي تعادل به مربوط اصول خواست ، زيستهاند ،
براي حتي كه فقيرند آنهاآنقدر.بياورند روي جنگلي منابع به نباشند ناچار فقر شدت از كه
دهقانان.ميبرند بهره سوخت براي هيزم از ناچار به و ندارند كافي پول هم برقي اجاق خريد
ميگويند ، وناباورانه ميكنند سنگين و سبك ترديد ، با را دولت تازه تصميمات جنگلنشين ،
.نميگيرد نيز را ما دست پولي نميشود ، خرج منطقه در جهانگردي بابت ارزي درآمدهاي وقتي
همكاري ميتوانيم هم ما باشيم ، داشته جانشين تاسوخت كردند كمك ما به آنها وقت هر
.دهيم خرج به صميمانهاي
خانهسازي به منجر كه "ولانگ" شده حفاظت درمنطقه خارجيان از بعضي ماندگاري ديگر سوي از
براي ميگويند ، زيست محيط حفظ دوستداراناست برانگيخته را نگرانيهايي شده ، محل اين در
نوين تجهيزات اما كهن ، معماري و شيوه با محدود خانهسازي براي بايد منطقه اكوسيستم حفظ
خطر به را "ولانگ" شكننده زيستي تعادل خود به خود بتني سازههاي چراكه كرد ، عمل
.پانداهاست زيستبوم به تهاجمي خود واين مياندازند
خارجي منابع
نائيني علوي سعيد: ترجمه
|