سامورايي روش نفربه دوازده مرموز قتل
درجه صفر مدار
شد كاسته تهران هواي آلودگي از
بشناسيم را ايران
شد پيدا مغز در حافظه انبار
شدند بيخانه خياباني كودكان
نگاه يك در تهران سينماهاي برنامه
شدند انتخاب مطبوعات منصفه هيات جديد اعضاي
خبر دنياي دور

سامورايي روش نفربه دوازده مرموز قتل
قتل 12 راز گذشته هفته آمريكا متحده ايالات پليس شبانهروزي جستوجوهاي از پس سرانجام
چگونگي توانست شهر اين پليس و شد فاش اسكوكي شهر در "كاپير آزوما" شركت بيگناه كارمند
توشيرو" كرد اعلام آمريكا پليس.كند كشف را مزبور شركت كارمندان از نفر مرموز 12 قتل
در سال به 10 قريب كه "كاپير آزوما" شركت باسابقه كارمندان از يكي ساله ، ي 34"تانكومورا
و بيسروصدا را خود همكاران از نفر كوتاهي 12 مدت طي بوده ، كار به مشغول شركت اين
مشكلات و كار فشار از ناشي رواني اختلالات ميدهد نشان شواهد.است رسانده قتل به پنهاني
اهميت حايز و رسيده ثبت به او پيشينه در آنچه.است واداشته امري چنين به را او اداري
قتل براي و بوده زبردستي سامورايي نوجواني دوران در و است ژاپنيالاصل وي اينكه است
.است ميكرده استفاده سامورايي شمشيرهاي از نيز خود همكاران
به تانكومورا همكاران و دوستان از كه بازجويي در":ميگويد شركت مديرعامل "الس دايانا"
ديگران با آنكه از بيش اخيرا و بود شده مزمن افسردگي دچار او كه شدم متوجه آمد عمل
كاركنان همه كه شد شروع آنجا از ماجرا ".بود فكر در و ميكرد پيشه سكوت باشد دمخور
رئيس منشيگري سمت از تانكومورا جابهجايي منظور به مديره هيات جلسه در ساعت 9 راس شركت
عصبانيت شدت از تانكومورا زدن برهم چشم يك در كه يافتند حضور سازمان از ديگري بخش به كل
كارش اتاق به كرده ، ترك را سالن سپس و شد خم اندكي شركت رئيس مقابل در برخاست ، جا از
حاضرين ديگر و او لحظه چند گذشت از پس داشت حضور جلسه در كه "الس دايانا" گفته به.رفت
تانكومورا كار محل از تيغ مانند برندهاي وسيله كردن تيز به شبيه صداهايي مجلس در
افتاده اتفاق لحظه همان در و همانجا دقيقا قتل مورد اولين كه شد مشخص بعد اما.شنيدند
.است
"جيمز" ،"اريك" همراه به من جلسه اتمام از پس":ميگويد پليس مامور به "مارزانو تيموتي"
غذا ، شدن آماده از پس.برويم شركت رستوران به ناهار صرف براي گرفتيم تصميم "فرانك" و
زماني.بزنم گاز را آن از لقمهاي تا آوردم پايين را سرم لحظه يك برداشتم ، را ساندويچم
.ديدم غذايش بشقاب داخل شده بريده را "فرانك" سر ناباوري كمال در بردم بالا را سرم كه
به بود شده تقسيم مساوي نيمه دو به بدنش تمام مهارت با انداختم ، "اريك" به نگاهي
و برگردم نداشتم جرات ترس از.بود مانده باقي نخورده دست هنوز موهايش حالت كه گونهاي
كه دقيق.نبود سرجايش او اما كردم نگاه صندلياش به زيرچشمي ببينم ، را "جيمز" عكسالعمل
از اثري هيچ اما ميچكد خون قطرات سقف قسمت همان از دقيقا "جيمز" صندلي بالاي ديدم شدم
".كردند پيدا رستوران سقف داخل از را او بدن تكههاي بعدها.نبود جيمز
روبهروي دقيقا اتاقش كه بود افتاده شركت فروش مدير ،"يانگ ايرن" نام به قرعه بار اين
شده جدا يكديگر از كائوچو تيغههاي توسط شركت اتاقهاي.داشت قرار تانكومورا اتاقك
كه بود كارش مشغول نشسته رايانهاش مانيتور پشت جا همه از بيخبر بيچاره ، "يانگ".بودند
صفحه از گذشتن از پس و كرد عبور اتاقش كائوچويي ديوار از تانكومورا شمشير ضربه ناگهان
فروش مدير دستيار ،"اگن براد دونالد" به نوبت بار اين.نشست او قلب در نهايتا مانيتور
همين به كار اما.كرد جدا بدنش از را سرش زدن هم بر چشم يك در تانكومورا كه بود رسيده
كاملا فنون اجراي با و زبردست ساموراييهاي خاص مهارت با ديوانهوار او و نشد ختم جا
با كه بود شركت مدير ،"والن مگ" بعدي قرباني.بود بسته نيز ديگران قتل به كمر حرفهاي
ساموراييها "پروانهاي" روش از استفاده با تانكومورا.شد تكه تكه بدنش شمشير ضربه 18
از پسآورد بيرون او بيني از برده ، فرو شركت داخلي مدير ،"دالاس ايان" مغز در را شمشير
و سرپرست ،"هالر لئونارد" به سري بار اين تا رفت بالا طبقه به تانكومورا ،"دالاس" كشتن
لئونارد بدن بر سامورايي شمشير ضربه ورود 8 به ساده زدن سر اين اما بزند شركت كل ناظر
با برخورد بدون اول ضربه كرد عمل حرفهاي و فني بسيار لئونارد كشتن براي او.شد ختم
در و كند فرياد نتواند ديگر تا كرد اصابت صوتياش تارهاي به لئونارد فقرات ستون و شاهرگ
خودي به ضربات اين اگرچهكرد وارد او عصبي سيستم به ضربهاي تانكومورا سپس.بميرد سكوت
پاي از را "هالر" ثانيه از 10 كمتر در جراحاتي چنين از ناشي درد اما نبودند كشنده خود
.درآورد
از يكي شده ، تخليه كلي به آنها از نفر دو جسد.شدند كشف بعدها باقيمانده قرباني چهار
و فايلها ميان در شده ، تقسيم قسمت چهار به هم چهارم جسد و بود شده خفه طناب با آنها
طور به مقتولين اين همه كه است ذكر شايان.بود شده كشيده ميخ به شركت پروندههاي
.نداشتهاند نيز را خود از دفاع فرصت حتي كه گونهاي به رسيدهاند قتل به ناگهاني
آزوما" شركت از سال 1998 دسامبر او.نميگذرد آمريكا در تانكومورا اقامت از زيادي مدت
در جنايي باند يك در كه وي.شد منتقل آمريكا "اسكوكي" در آن ديگر شعبه به ژاپن "كاپير
وي همكاران.شد تبعيد "اسكوكي" به ناچار به مكرر بازداشتهاي از پس ميكرد فعاليت ژاپن
دليل همين به و نميكرد صحبت بلند ديگران وبا داشت كه آرامي رفتار و منش او كه معتقدند
و بود گلهمند همهاش ميگشود سخن به لب كه زماني اما نميشد ، احساس حضورش معمولا
مدام بايد چرا يا است ، مشكلي كار چاي فنجان يك ريختن چقدر كه ميكرد ، شكايت
ديوار چرا نميكند ، كار خوب كپي دستگاه چرا كنم ، اطاعت را رئيس آقاي خردهفرمايشهاي
ختم اينجا به كارش نميكردم هم را تصورش هيچوقت من اما.ديگر چراي هزار و است ، رنگي اين
".ميرسيد نظر به خجالتي آدمي جمعا او چون شود
.شد محكوم اعدام به و دستگير پليس نيروي توسط تلفن خطوط روي از فرار زمان تانكومورا
از يكي كه "كوكو سپ" سنتي روش به دهند اجازه او به كه است اين دادگاه از وي تقاضاي تنها
.شود اعدام خود سلول در ساموراييهاست خودكشي مراسم
درجه صفر مدار
ماند مرگ و آتش ميان يكي
و دهد روي نكند كه بود لرزيده دلش سالها.افتاد اتفاق.ميكند پر را خانه زن جيغ صداي
به و ميكرد گريه ميزد ناله.كند ساكت نميتوانست هيچكس را زن.بود افتاده اتفاق حالا
.شدهاند يتيم كه ميانديشيد بچههايش
برهم چشم به.پريدند جا از ماموران زد ، زنگ تلفن وقتي.بود داده رخ روز آن صبح حادثه
محل به هنوز.بود شهر جنوب خيابانهاي از يكي حادثه محل.شدند ماشينها سوار زدني
آخر كه تنگي كوچه سوي به جوان و پير جمعيت ، و آمد استقبالشان به دود كه بودند نرسيده
.ديدند هم را آتش شعلههاي شدند كه نزديكتر.دود و بود دود.ميدويدند بود خيابان
.ميسوخت آتش در خانهاي
تنگ كوچههاي پس كوچه در.شاپور خيابان نزديك جايي.تهران قديمي محله در كهنه خانهاي
آتش خانهها همان از يكي حالا.معروفند آشتيكنان كوچههاي به كه كوچههايي.قديمي
.كند كند را آتشنشاني ماشينهاي حركت تا ميزند موج آدم و آتش و دود.بود گرفته
را فاجعه ميشدند نزديكتر كوچه به هرچه ماموران.نميشد قطع ماشينها آژير بوق
.ميديدند عميقتر
".افتادهاند گير بچهها و زن خانه در".رسيد ماموران به بو از زودتر رهگذران حرفهاي
".شدهاند جزغاله نه كه مرده":ديگري آن و ".مردهاند حالا تا همهشان":ميگفت يكي
.خيابان در شدند ولو شلنگها.ميخورد صورتها به آتش مهيب و گرما هرم ديگر حالا
.شدند آتش وارد تجهيزات و كامل لباس با ماموران
آن در ميشد مگر اما.افزودند سرعتشان به.ميآمد بچه و زن جيغ صداي ميگفتند راست
.افتادند آتش جان به آب و شلنگ كف ، دياكسيدكربن ، كپسول با.كرد پيشروي تنگ كوچههاي
.نداشتند شدن خاموش خيال سوزان و داغ شعلههاي اما
هرچه.ميسوزاند و ميسوخت كه آتشي.آتش مهار جز نميكردند فكر چيز هيچ به ماموران
.ميشد گم آتش هوهوي صداي و ضجه ميان آژير بوق و جمعيت و هياهو صداي ميرفتند جلوتر
.بودند افتاده گير آتش ميان كه ميآمد بچهها گريه صداي.ميسوخت آتش در خانه
و رسيدند هم ديگران.ميكرد فرياد كه مادري و ميديد را بچه فقط رفت كه جلوتر مرد
خانه اينبود دود جا همه.بودند ريخته فرو ديوارهاشدند سپرده آنها به آتش اسيران
را آنهايي ماموران.داشتهاند خانه بيشتري كودكان خانه اين در ميگفتند.بود شده سياه
.نشد مهار اما.كرد محاصره را آتش آب.بودند برده پناه گوشهاي به كه ميكردند جستوجو
از ديگران.دهد نجات را كسي شايد ميرفت جلو دود و درآتش.نميكرد فكر چيز هيچ به مرد
.ميرفتند و ميزدند تنه.ميگذشتند كنارش
اما.بود جهنم اينجا انگار.بود كرده مختل را ديد آب ، بخار و دودبود شده تار ماسكش
.بود كرده عادت فرارها اين به ديگر.ميگريخت هم بار اين و بود گريخته ديگر جهنمهاي از
زمان آن از دخترش عمر از بيشتر كه حالا اما بود لرزيده دلش اندكي كارش اوايل شايد
نوجواني ".كن نگاه را بالا آن":گفت كسي ناگهان.نميكرد فكر هم دلش به ديگر ميگذشت
نگاهها.بود برده پناه بلندي به شعلهها ترس از.بود ايستاده پشتبام روي ساله 13_ 14
.ميزد فرياد پسر.بود ريخته فرو ديوارها.كرد پيدا را پله راه.نكرد معطل مرد.چرخيد
شايد بود كرده فكر.بود ترسيده هم او گرفت بالا آتش وقتي.بود آميخته درهم جيغ و گريه
.گريخت بالا سوي به او و بود گريخته سويي به كس هر.دهد نجات را خودش پشتبام از بتواند
.بود مانده بام روي گرفته بالا آتش اسير او و بودند يافته نجات پايينيها آن حالا اما
.بود ترسيده پسر.آمد كمكش به هم ديگر يكي.كرد آرام را پسر.رساند او به را خود مرد
جواب مرد.ميزد فرياد "است؟ زنده مادرم":ميپرسد.ببيند نميتوانست ديگر را پايين آن
پسر مرد ، .است ريختن فرو حال در ديوارها و سقفهااست سخت برگشت راه ديگر.ميدهد مثبت
ميروند ديگري آن و پسر وقتي.ايستاده بام مدخل در پايينتر كه ميسپارد ديگري به را
نشده مهار هنوز كه آتشي ميان ميشود پرت ميكند ، سقوط مردميريزد فرو مرد پاي زير سقف
.ندارد خاموشي خيال و
نمانده خانه از چيزي ديگر.آتش و آوار زير ميشود دفن مرد.ميريزد فرو نيز سقف بقيه
.است
فكر چيز هيچ به زن ديگر حالا.بود گذاشته هم روز آن.ميگذاشت صدقه برايش روز هر زن
زن.ترسيدند بچههايش.كرد پر را خانه كه بود او شيون صداي فقط رسيد ، كه خبر.نميكرد
شده يتيم حالا كه ميكرد فكر بچههايش به.كند آرام را او نميتوانست كسي.ميكرد گريه
كه نشد بار اين امابرميگشت سالم و زنده اما ميرفت خطر ميان به روز هر مردش.بودند
.بود ناجي يك خود كه كسي.دهد نجات را او كسي
.باد گرامي آتشنشاني روز مهر هفتم روز
شد كاسته تهران هواي آلودگي از
هماهنگي مركز گزارش به.شد تهران هواي آلايندههاي كاهش سبب گذشته روز در باد وزش
در كربن منواكسيد آلاينده غلظت خودروها تردد افزايش دليل به هوا ، آلودگي اطلاعرساني
.داد قرار ناسالم شرايط در را هوا كيفيت شاخص و بوده مجاز حد از فراتر چهارشنبه روز
احتمال و ابر افزايش پنجشنبه ، و چهارشنبه روز ساعات در باد وزش ;ميافزايد گزارش اين
ترتيب اين به و شده آلودگي كاهش موجب ارتفاعات در ويژه به و برق و رعد يا رگبار
.گيرد قرار سالم شرايط در هوا كيفيت شاخص ميشود پيشبيني
بشناسيم را ايران
جنگل جعفرآباد مخروبه آسياب يخچال
رودخانه كنار در شهر ، اسلام شرق در دانگه چهار دهستان در واقع جنگل جعفرآباد روستاي در
ديوار شامل بقايا اين.است مانده بهجا آسياب و يخچال از ناچيزي بقاياي كن مسيل
پاچال و تويزهاي تاقهاي دهنه سه و متر بندي 7 و متر طول 18 به چينهاي سايهانداز
.است شده تخريب آن ديوارههاي و سقف و تاق پوشش و ملحقات و اجزا ساير و است (توچال)
كناره در است شده مخروب بهطويلهو تبديل بيتوجهي ، دليل به زمان مرور به آثار ، اين
ضخامت.دارد وجود ساروج محكم ملات و آجر مصالح با آبي آسياب منبع بقاياي كن مسيل شمالي
متر عمق 5/3 با كه است متر سانتي آن 20/1 بلندي و آن 4/4 دهانه عرض و متر آن 2/1 ديوار
.است شده واقع يخچال آثار جنوب فاصله 7متري به متر قطر 60/6 و
شد پيدا مغز در حافظه انبار
قرار مغز جلوي زيرين بخش در حافظه در اطلاعات انبار محل دريافتهاند توكيو پژوهشگران
.دارد
.نياورد ياد به كرده تجربه كه را چيزي است ممكن كس هر كردهاند اعلام پژوهشگران اين
فعاليت دليل به آگاهي ايندارد وجود حافظهاش در موضوع آن كه ميداند فرد خود اما
.ميبرند نام "متامموري" عنوان به آن از كه است موجود اطلاعات بر مغز نظارت
"متامموري" فعاليت كه مغز از بخش آن كه رسيدهاند نتيجه اين به خود آزمايشهاي در آنها
بحث ، مورد آزمايش در.دارد قرار مخ قدامي تحتاني قسمت در ميگيرد صورت آن در
داده نشان بررسي اين.كردهاند دانشجو از 15 عمومي پرسشهايي طرح به اقدام پژوهشگران
ميآيد ، يادشان پاسخ حتم طور به ميكردند فكر كه دانشجوياني مغز جلوي زيرين بخش كه است
به اقدام بيدرنگ كه كساني مغز از بخش اين كه حالي در است ، بوده فعاليت مشغول شدت به
.است نداشته فعاليتي هيچگونه كردهاند ، منفي پاسخ دادن
شدند بيخانه خياباني كودكان
را غيردولتي تشكلهاي به خياباني كودكان ساماندهي مراكز واگذاري تهران شهرداري تصميم
از پس كرد تصريح ايرنا با گفتوگو در بروجردي اشرف.خواند قانون خلاف و سرانه خود
شد اين بر قرار خياباني ، كودكان امور متولي نهادهاي نمايندگان از مركب كميسيون يك تشكيل
اين در:افزود وي.شود ابلاغ اجتماعي شوراي طريق از كودكان اين مورد در تقسيمات
از بزه كودكان شناسايي براي و بود شده انجام كودكان اين تفكيك براي مطالعاتي كميسيون ،
.شد اتخاذ تهران شهرداري سوي از يكسويه تقسيم اين كه بوديم شده عملياتي فاز وارد كودكان
نگهداري و شناسايي محل سبز ، خانههاي به زم حجتالاسلام امضاي به نامهاي پيش چندي
تسويه سبز خانههاي كاركنان همه با بود شده تاكيد آن در كه شد ارسال خياباني كودكان
در تهران شهرداري دستور اقدام ، اين به واكنش در كشور اجتماعي شوراي دبيرخانه.شود حساب
اين تصويب و اطلاع بدون را غيردولتي تشكلهاي به خياباني كودكان ساماندهي مراكز واگذاري
حيطه در قبيل اين از مراكزي تشكيل ميشود گفته ديگر سوي از.دانست خلاف شورا ،
آنان ساماندهي و خياباني كودكان از مراقبت وظايف ، شرح براساس.نيست شهرداري مسئوليتهاي
ملل سازمان صندوق كمك با اخير سالهاي در كه ميشود تلقي بهزيستي سازمان مسئوليتهاي از
اقداماتي زمينه اين در شده ، پيشبيني منظور اين براي كه بودجهاي و كشور وزارت و متحد
شكلهاي به خياباني كودكان ساماندهي مراكز واگذاري معتقدند آگاهان از برخي.است كرده
.شوند بزهكاري عرصه وارد خياباني كودك ماهانه 500 تا شد خواهد باعث دولتي غير
نگاه يك در تهران سينماهاي برنامه
كارگرداني به نرگس و سام.شد اضافه اكران حال در فيلمهاي فهرست به فيلم يك هفته اين
المپيا ، اروپا ، آفريقا ، سينماهاي در ميتوانيد را فيلم اين.رفت پرده روي بر قادري ايرج
و ملت ،(2)عصرجديد شاهد ، سعدي ، سايه ، ،(2)جي ،(1)تهران ،(1)بهمن بلوار ، ،(1)ايران
.ببينيد (2)گلريز
بر شيرين سپيده ، ،(1)مركزي كانون ، آستارا ، آسيا ، سينماهاي در نيز اثيري سينمايي فيلم
.است پرده روي
فيلم و.است آمده در اكران به ناهيد قدس ، صحرا ، ،(1)پارس سينماهاي در كوچك بانوي فيلم
داده اختصاص خود به را سينماها بيشترين طهماسب ايرج كارگرداني به شيرينيفروش دختر كمدي
پيروزي ، مراد ، ماندانا ، ،(1)گلريز كارون ، فرهنگ ، فردوسي ، ،(1)عصرجديد سينماهاي پرده بر و
شهر شاهد ، سروش ، ستاره ، المپيك ، دهكده رودكي ، حافظ ، ،(1)جي جامجم ، توسكا ، پيوند ،
.است (2)بهمن و شهرقشنگ ،(1)تماشا
ارتفاع زنان ، زندان فيلمهاي ميكنند سپري را خود اكران هفتههاي آخرين كه فيلمهايي
.هستند موتور 1000 و عشق و نان پست ،
پيام ،(2)پارس البرز ، آبي ، آسمان سينماهاي در حكمت منيژه كارگرداني به زنان زندان
.است شده گذاشته نمايش به ميلاد و (3)عصرجديد انقلاب ،
.است (3)مركزي بهاران ، سينماهاي پرده در حاتميكيا ابراهيم كارگرداني به پست ارتفاع
پرده بر شباهنگ و (2)مركزي ،(2)ايران سينماي سه در نيز موتور 1000 و عشق و نان فيلم
.است
در را سگكشي يعني او ساخته آخرين ميتوانند بيضايي بهرام فيلمهاي به علاقهمندان
.ببينند (2)كريستال سينما
نياوران فرهنگسراي سينماي پرده بر هنوز نيز تقوايي ناصر ساخته آخرين بيخط كاغذ فيلم و
.است
:است شرح بدين نيز ديگر فرهنگسراهاي برنامه در
نرگس و سام و خاوران فرهنگسراي پست ارتفاع و اشراق فرهنگسراي در شيرينيفروش دختر فيلم
آخرين در است تهران سينماهاي خارجي فيلم كه تبت در سال هفت فيلم و.گلستان فرهنگسراي در
.ميرود پرده روي بر سپيده سينما سانس
به ساقي فيلم سه آينده هفته و است معتبر جاري سال مهر دهم چهارشنبه تا برنامهها اين
ساخته آخرين سفيد خواب و هدايت حسن كارگرداني به روشن سايه اعلامي ، محمدرضا كارگرداني
.رفت خواهد تهران سينماهاي پرده روي به جبلي حميد
شدند انتخاب مطبوعات منصفه هيات جديد اعضاي
.شدند انتخاب (1381- مهر83) ساله دو دوره يك براي مطبوعات منصفه هيات جديد اعضاء
از مركب كه اعضا تمامي حضور با و مطبوعات قانون ماده 36 براساس منصفه هيات جديد اعضاء
وزير و اسلامي تبليغات سازمان رئيس جمعه ، سياستگذاري شوراي رئيس تهران ، دادگستري رياست
.شدند انتخاب تهران شهر شوراي رئيس و اسلامي ارشاد و فرهنگ
دعاگو ، صدر ، الدين شهاب اولادي ، عسگر شبيري ، آقايان و اصلانپور حبيبي ، كروبي ، خانمها
صابر ، عليرضا عالمي ، الله روح اشعري ، علياكبر خامسي ، تقيزاده زاكاني ، كسائيان ، شورجه ،
جديد اعضاي گردگان حميد و قدياني رهگذر ، اكرمي ، كاظم كوشا ، زلمه ، حميد انصاري ، حميد
.ميدهند تشكيل را مطبوعات منصفه هيات
خبر دنياي دور
روماني &
نگه خود آپارتمان در ماه پنج بود مرده طبيعي مرگ به كه را مادرش جسد رومانيايي زن يك
نجاتش فرشته انتظار در بود خواسته من از خود وصيتنامه در مادرم":گفت پليس به وي.داشت
را مادرش جسد جوان زن دليل همين به ".ببرد خود با را او و بيايد آسمانها از تا بمانم
بد بوي از كه همسايگان اعتراض به مامورين.بود نسوزانده را او و پيچيده فرش و حوله در
را آن جسد آوردن بيرون از پس و شده مطلع جريان از بودند كرده شكايت زن منزل در تعفن
.ميبرد رنج روحي بيماري از رومانيايي زن معتقدند آنها.سوزاندند
هندوستان &
و دانشگاه كلاسهاي در ثبتنام براي را خود هندي ساله پيرمرد 88 ،"سينگ جاديش" آقاي
ادبيات" رشته در دارد تصميم بار اين وي.ميسازد آماده آكادميكش مدرك هفدهمين كسب
به را هند "بهريچ" در كالجي مديريت سمت سابقا كه او.بزند محك را توانايياش "انگليسي
وي.است افتاده تحصيل ادامه فكر به و شده بازنشسته سال ، از 28 پس اكنون داشته عهده
پيش خردهكاريهاي برخي انجام يا خوردن غذا مشغول كه ساعاتي از غير به است معتقد
جغرافيا ، تاريخ ، مختلف زمينه در دانش كسب و كتاب مطالعه صرف را عمرش بقيه بوده ، پاافتاده
.است كرده دست اين از ديگري علوم و اقتصاد ، ادبيات جانورشناسي ،
چين &
"بيجينگ" در ميزيسته پيش سال هزار حدود 8 كه را مردي اسكلت تازگي به باستانشناسان
كه سفالين ظرف تكه هفت چون دستسازي اشياء پوسيده جسد اين كنار در.نمودهاند كشف چين
.است شده پيدا سنگي آسياب يك و سراميك بشقاب عدد چند همراه به نديدهاند ، آسيب هم زياد
به.برد پي تاريخ قبل ما انسانهاي زندگي شيوه به ميتوان ترتيب بدين كه معتقدند آنها
خوبي به آنها كه است مطلب اين بيانگر سراميك و سنگ جنس از وسايلي از استفاده مثال طور
.ميجستند بهره خود احتياجات رفع براي آنها از و بوده آشنا مواد اين با
لندن &
همراه به كه شادابياي بر علاوه "گلف" ورزش كه دريافتهاند تازگي به انگليسي پزشكان
مفيد بسيار نيز باشند فرم روي همواره و بوده خود وزن مراقب بايد كه بيماراني براي دارد
بيماران متبحر ، و حرفهاي گلف مربيان همكاري با انگلستان بيماران از حمايت انجمن.است
تخفيف آنها براي هفتهاي هشت دورههاي اين از استفاده صورت در و داده قرار پوشش تحت را
تحرك كم بيماران داشتن وا تكاپو به تحقيقاتي طرح اين هدف.است گرفته نظر در نيز ويژهاي
حاصل كه نتيجهاي قبال در كه بپردازند پوند تنها 36 دوره هر براي موظفند آنهااست
.نيست توجهي قابل رقم اصلا ميشود
|