عراق مردم كاخهاي
طوفاني درياي در آرام جزيره
كوبا موشكي بحران
صفر نقطه به بازگشت
عراق مردم كاخهاي
و نيستند صدام رسمي اقامتگاههاي عراق جمهوري رياست نهاد تملك تحت ساختمانهاي همه
دارند وسعت مربع كيلومتر چندين بر بالغ كه هستند وسيع مجموعههايي برخي
و ساختند را مصر اهرام فرعونها":چيست براي حديث و حرف همه اين نميداند قاقيس بسام
مشكل پس نكرد سرزنش اهرام اين ساخت ضمن در نفر هزاران مرگ دليل به را آنها هيچكس
ميكرد خدمت بغداد در اردن سفير عنوان به نود دهه اوايل در كه او "چيست؟ صدام كاخهاي
از تعدادي داخل به اين از پيش كه او اما ميكند حمايت صدامحسين تفكر طرز از آشكارا
اقامتگاهها اين كه نميكند گمان است يافته راه عراق پايتخت اطراف در صدام اقامتگاههاي
كه بداند ميخواهد او.باشند رم عظيم كاخهاي يا و ورساي كاخ از باشكوهتر و مجللتر
.ميگويند سخن كاخها اين مورد در همه چرا
اينجا گفت ميتوان آساني به":ميگويد او به شمردهشمرده و خونسردي با نيوزويك خبرنگار
ادعا متحد ملل سازمان مقامات و آمريكاييها":ميدهد ادامه و "است مطرح صلح و جنگ مسئله
تسليحات كردن مخفي براي جمهوري رياست اقامتي مجموعههاي از است ممكن صدامحسين دارند
".كند استفاده جمعي كشتار
اقامتگاههاي عراق جمهوري رياست نهاد تملك تحت ساختمانهاي همه اينكه است مشهود آنچه
كيلومتر چندين بر بالغ وسعتي داراي كه هستند وسيع مجموعههايي برخي و نيستند صدام رسمي
ساختمان نود از بيش به تعدادشان اوقات برخي كه دارند ساختمانهايي خود در و بوده مربع
يك زانادوي اقامتي مجموعه در مصنوعي درياچههاي و آبشارها ميان در ميشود گفته.ميرسد
.دارد وجود صدام مخالفان كردن شكنجه براي بازداشتگاهي و تفريحي قايقهاي توليد كارخانه
و لندن اساس همين بر.كرد پنهان وسيع مجموعههاي اين در ميتوان را چيزي هر تقريبا
حق درآن كه قعطنامهاي:هستند صدام اقامتي مجموعههاي بررسي مجوز صدور خواهان واشنگتن
.شود تضمين صدام كاخهاي از ديدار جمله از زماني هر و نقطهاي هر بازرسي براي بازرسان
بوش دولت _ است يافته ادامه ملل سازمان در مباحثات كه است دليلي اين و _ آن از فراتر
در او امر تحت افراد و صدام كارشكنيهاي صورت در عراق به تهاجم حق از برخورداري خواهان
بازرسي درخواستهاي با مخالفت و كارشكنيها دروغها ، ميخواهند آنها.بازرسيهاست انجام
آغاز و عراق از خروجشان از قبل و اواخر 1998 تا از 1991 تسليحاتي بازرسان كه
.نشود تكرار ميشدند ، مواجه آن با انگليس و آمريكا بمبارانهاي
نيمبند گزارشات با بار اين ما":ميدهد هشدار آمريكا خارجه امور وزير پاول كالين
آن در عراق ترك از قبل كه نقطهاي به بازگرداندنمان براي آنان تلاش و عراقي مقامات
به مرسوم عراق تسليحاتي بازرسان جديد تيم رئيس بليكس هانس ".نميشويم راضي بوديم
مشخص كه هنگامي اما كند عزيمت عراق به تا است آماده تيمش داشت اعلام گذشته هفته UNMOVIC
بازرسي قوانين عنوان به را جديدي دستورالعملهاي و راهنما خطوط دارد عزم واشنگتن شد
.پوشيد چشم عراق به سفر براي آمادگي اعلام تكرار از كنند استوار عراق تسليحاتي
سال اوايل در.هستند جاري مباحثات بطن در عراق جمهوري رياست نهاد به وابسته مجموعه هشت
ويژه مراحلي طي با امنيت شوراي پشتيباني و حمايت با ملل سازمان كل دبير كوفيعنان 1998
نقاط در عراق جمهوري رياست نهاد به مربوط اداري مجموعههاي و كاخها از بازرسي براي
از ديدار براي بازرسان تيم تصميم اعلام بر مشتمل روند اين.كرد موافقت كشور اين مختلف
لحاظ بهبود بازرسي زمان تعيين و ديپلماتها كانال از عراق جمهوري رياست مجموعههاي
جابهجا و سري مدارك و اسناد و پروندهها كردن پنهان براي كافي فرصت روند اين تئوري
كه است چيزي همان اين و ميداد عراق به را بيولوژيك تسليحات متحرك لابراتوارهاي كردن
.هستند توقفش خواهان انگليسيها و آمريكاييها
تسليحاتي بازرسان حضور ماهها رغم به كه ميشود طرح حالي در انگليس و آمريكا ادعاهاي
كشور اين سال 1998 در عراق با جنگ وقوع احتمال سايه در بازرسي تيم آنكه از پس عراق در
صدام اقامتي مجموعههاي در نظامي تاسيسات وجود مورد در مدركي و دليل هيچ گفتند ترك را
.بودند نكرده پيدا
دليل به شهرتاش و اعتبار كه) ملل سازمان تسليحاتي بازرسان سابق عضو ريتر ، اسكات
مداركي و اسناد ديدن تدارك براي عراقي _ آمريكايي تاجر يك از دلار هزار چهارصد دريافت
اهداف كه ميكنند ادعا (ديد بسياري آسيب ميبرد ، سوال زير را عراق در آمريكا خطمشي كه
.داشت وجود تسليحاتي بازرسي تيمهاي اعزام پس در گستردهتري
و صدام اقامتي اماكن مورد در اطلاعات جمعآوري حال در تسليحاتي بازرسان از تعدادي
به انگليس و آمريكا هوايي حملات هنگام به صدام كه بودند پناهگاههايي و او كاري دفاتر
را عراق جمعي كشتار تسليحات ميتوانستند تنها نه آنها طريق اين از.ميبرد پناه آنها
نيوزويك با گفتوگو در ريتر.ميآمد فراهم هم او خود دادن قرار هدف امكان كه كنند نابود
كه داشت حضور M6I عملياتي افسر يك ملل سازمان تسليحاتي بازرسان بين در" است كرده ادعا
بوديم تلاش در ما":ميگويد همچنين او ".بود عراق ارشد مقامات گرفتن خدمت به وظيفهاش
افسراني تيم مجموعه در همچنينكنيم استفاده هدف اين تحقق براي تيم بازرسي توان از تا
و صدام پناهگاههاي مورد در اطلاعاتي تحليلهاي انجام وظيفهشان كه داشتند حضور سيا از
".بود عراقي ارشد مقامات همه اقامت محل تعيين
و آمريكا كه هنگامي اما شد مواجه شكست با عراقي ارشد مقامات گرفتن خدمت به پروژه
ادعاي به دادند ترتيب عراق عليه را گستردهاي تنبيهي حملات دسامبر 1998 در انگلستان
با بودند كار به مشغول آن در عراقي ارشد مقامات كه اداراتي و اقامتگاهها تمامي" ريتر
".گرفت قرار هدف بالا دقتي
تسليحاتي بازرسيهاي برقراري با عراق ديكتاتور حاكميت به دادن پايان براي دسيسهاي اگر
:شد خواهد پيگيري او تحقير منظور به بازرسيها اين نباشد كار در او اقامتگاههاي از
اركان اين همه محور را خود حسين صدام كه عراق ملي امنيت و ارضي تماميت وحدت ، به هجمهاي
كاخ داشتن 14 دليل به صدام از نود دهه اوايل در آمريكايي مقامات كه هنگامي.ميداند
كردند انتقاد ميبرند ، رنج دارو كمبود و گرسنگي از كشور اين مردم كه زماني در درست مجلل
تعداد كه بغداد در كاخ چهارده تنها نه":كرد اصلاح را آنان اظهارات بيشرمي با او
اينها اما":داد ادامه و "دارد وجود عراق در مجلل اقامتگاههاي از ديگري بيشمار
".هستند مردم كاخهاي بلكه نيستند صدام كاخهاي
در اردن به گريختن از پيش تا و سال ده مدت به كه است حسين صدام سابق محافظان از يوسف
ديده كه شكوهي و جلال توصيف در او.است بوده خدمت حال در صدام اقامتگاه در 20 سال 1999
مجموعهاي او "برخوردارند آن از كاخها اين باشد موجود جهان در هرچه":ميگويد است
صدام.ميكند معرفي كاخها اين محافظان عنوان به را امنيتي نيروي هزار بر 5 بالغ
ارتش پياده سابق سرهنگ كه ميآزمايد مصرف از قبل و وعده هر را او غذاي كه دارد پيشمرگي
هر دارد كردن شنا به زيادي علاقه صدام كه آنجا از و دارد نام عبدالماهود و بوده عراق
در كه حيواناتي مختلف گونههاي و ماهي نگاهداري براي حوضچههايي.دارد استخر چندين كاخ
.ميشوند نگاهداري كاخها اين
در را سردخانهداري اتاقهاي ميكند ادعا يوسف است؟ ديده چيزي هم اين از بيش او آيا
در كامل طبقه يك بزرگي به آنان از برخي كه است ديده صلاحالدين كاخهاي زيرزمينهاي
بود كرده مشاهده را سردخانهداري كانتينرهاي دفعات به او.بودهاند كاخها اين زيرزمين
مواد متحرك انبار كانتينرها اين اينكهبودهاند انتقال حال در كاخها مجموعه در كه
ميشود ، نگاهداري غذايي مواد ساير و گوشت آنها در صرفا يا بودهاند بيولوژيك و شيميايي
.نميداند هيچكس كه است چيزي
ترديدي ميشود نگاهداري تسليحات آنها در اگر اما "است ممكن چيز همه":ميگويد يوسف
چشم به كانتينرها اين از اثري ديگر كاخها اين به بازرسان مراجعه با ندارد وجود
باشد زده تكيه عراق قدرت اريكه بر او كه مادامي و بود چنين صدام عهد در شرايط.نميخورد
.بود خواهد چنين
اكتبر 14_ نيوزويك
طوفاني درياي در آرام جزيره
آيسمونت ماريا
جماليان شهرام:ترجمه
اختيار تحت تاكنون سال 1962 در بلژيك از كشور اين استقلال زمان از بوروندي دولت
زدهاند دست متعددي عامهاي قتل به سرزمين اين در آنها و داشته قرار توتسيها
راحتي به بنشينيد ، تانگانياكا درياچه سواحل مجلل رستورانهاي از يكي بالكن در اگر
.بشنويد را - بوروندي پايتخت - بوجومبورا بر مشرف تپههاي در آتش تبادل صداي ميتوانيد
به مختصري نگاه وي باشيد ، نشسته كشور اين ثروتمندان از يكي يا و خارجي يك كنار در اگر
شانههايش مياندازد ، است كرده ايجاد را هراسناكي منظره شب تاريكي در كه آتش شعلههاي
.نكن تعجب":ميگويد كند نزديك دهانش به را قهوه فنجان آنكه از قبل و ميبرد بالا را
".ميافتد اتفاق شب هر چيزها اين
عادي امري به پايتخت اطراف تپههاي در مسلسل و خمپاره صداي داخلي ، جنگ سال از 9 پس
بخشي جنگزده كشور اين در آدمرباييها و جادهها در كمين شبانه ، حملات.است شده مبدل
از ميدهند شكل را كشور قومي اكثريت كه ها"هوتو".ميدهد تشكيل را مردم روزانه زندگي از
بخش غيرنظاميان ميان اين در و بودهاند نبرد حال در "توتسي" ارتش با تاكنون سال 1993
.ميدهند تشكيل را قربانيان از عمدهاي
ميكنند زندگي بوجومبورا شهر مركز در سنگي خانههاي در كه مردمي از كوچك دسته آن براي
اتباع از يكي.نيست مشكلي چندان كار ميگيرد صورت شهر حومه در كه كشتاري كردن فراموش
:گفت رويتر با مصاحبهاي طي ميكند كار بينالمللي سازمانهاي از يكي براي كه خارجي
اينجا ميكنند فكر راديوها به كردن گوش و روزنامهها خواندن با فرانسه در من خانواده"
بفهمند آنها اگر اما.ميآيند فرود جا همه گلولهها و بمبها ميكنند تصور است ، جهنم
".آمد خواهند هم آنها است ، راحت چقدر اينجا من زندگي
جنگ دارند ، خانه سبز تپههاي ميان در و پايتخت از خارج در كه كساني آن براي اما
آنان.ميكنند سپري باز فضاي در را شب منازل اين ساكنان از بسياري.است هولناك واقعيتي
و غارت خطر از تا ميبرند پناه مزارع به دولتي سربازان يا مسلح شورشيان حمله ترس از
فراموش ما":ميگويد مورد اين در ساله كشاورز 43 "اوولين"باشند امان در تجاوز
ميكنيم شكر را خدا باشد برقرار آرامش كه روز هر.دارد معنايي چه عادي زندگي كردهايم
هر مااست فرار موقع زمان آن و ميشود گرفته سر از گلولهها شليك صداي بعد روز اما
".ميبريم پناه امني نقطه به و ميكنيم رها را مزرعه و خانه گاوها ، مثل داريم كه چيزي
گروه دو اصلي پايگاههاي مكان اين و دارد قرار كيبيرا جنگل نزديكي در اوولين خانه
تا ميكند حمله جنگل اين به بيگاه و گاه بوروندي ارتش.ميدهد تشكيل را كشور اين شورشي
و قلع را (FDD) دموكراسي از دفاع نيروهاي يا (FNL) ملي آزاديبخش نيروهاي بتواند شايد
متحمل را آسيب بيشترين كه هستند غيرمسلح غيرنظاميان اين ميان اين در اما كند ، قمع
خواهند حمايت ما از كه ميكنند ادعا گروهها اين از كدام هر":ميگويد اوولين.ميشوند
".ميدهيم كشته كه هستيم ما اين ميشود آغاز درگيري كه هنگاميندارد حقيقت اين اما كرد
و رواندا در سال 1994 در ميانهرو هوتوي و توتسي هزار عام 800 قتل آنكه وجود با
بوروندي جنگ شد ، داده پوشش غربي رسانههاي سوي از گستردهاي صورت به آن از پس رويدادهاي
شكاف از (بوروندي و رواندا) كشور دو هر.است نگرفته قرار رسانهها اين توجه مورد چندان
بوروندي دولت رواندا ، برخلاف اما.توتسي اقليت و هوتو اكثريت:برخوردارند يكساني قومي
داشته قرار توتسيها اختيار تحت تاكنون سال 1962 در بلژيك از كشور اين استقلال زمان از
.زدهاند دست متعددي عامهاي قتل به سرزمين اين در آنها و
با كردهاند سعي سياستمداران از برخي كردند ، ترك را سرزمين اين بلژيكيها كه زماني از
ارتش سال 1972 ، در.بپردازند خود موقعيت تحكيم به قوم دو اين اختلافات به زدن دامن
نفر هزار حداقل 100 قمع و قلع اين جريان در.پرداخت هوتوها شورش شديد سركوب به بوروندي
سال 1988 ، درشدند عام قتل ميدادند ، تشكيل هوتو تحصيلكردگان را آنها اكثريت كه
دست از را خود جان ديگر نفر هزار آن 5 جريان در كه كردند قيام دولت عليه هوتو كشاورزان
.دادند
از برگزيده جمهور رئيس اولين "ندادايد ملشيور" ارتش كه شد آغاز هنگامي داخلي 1933 جنگ
جنگ چريكي گروههاي تشكيل با هوتوها جنايت اين از پس.رساند قتل به را مردم راي طريق
جاري سال تا آن تلفات ميزان نشده تاييد آمارهاي براساس كه كردند آغاز را دولت عليه
تلفات واقعي تعداد دارند عقيده خارجي ناظران از برخي.است رسيده تن هزار به 200 ميلادي
در بشر حقوق حامي گروههاي از يكي _ "ايتكا ليگ" اعضاي از يكي.است رقم اين از بيش
شمردن.ندارند واقعيات با ربطي شده منتشر ارقام اين":ميگويد رابطه اين در _ بوروندي
چه ميميرند ، نفر از 100 بيش درگيري يك در كه هنگامي.است مشكل بسيار كشتهشدگان تعداد
خبر قتلعامها همه درباره كسي چه كند؟ شمارش را جنگل در پراكنده اجساد ميتواند كسي
".ميگيرد صورت كامل ناشناسي در مرگها اكثر دارد؟
به دادن پايان منظور به جنوبي آفريقاي سابق جمهور رئيس ماندلا نلسون گذشته سال
دولتي تشكيل آن حاصل كه كرد پيشنهاد درگير طرفين به را صلحي طرح بوروندي در خونريزيها
شورشي اصلي گروه دو از يك هيچ اما.بود سال آن نوامبر در توتسيها و هوتوها مشاركت با
خمپارهاي حملات و آدمرباييها كمينها ، و نرساندند امضا به را بسي آتش موافقتنامه هيچ
پيدا اختلاف دولت عليه خود نبرد در شورشيان.دارد ادامه همچنان پايتخت اطراف در
شورشي گروههاي بين نيز و يكديگر با شورشي گروههاي بين گوناگون گفتوگوهاي و كردهاند
ارتكاب به دولت هم و شورشيان هم.است نرسيده نتيجهاي هيچ به تاكنون دولت با
اثر دراست بوده غيرنظاميان متوجه اصلي آسيب تاكنون و شدهاند متهم متعدد قتلعامهاي
به و داده دست از را خود كاشانه و خانه نفر هزاران تاكنون قتلعامها و نبردها اين
.گريختهاند كنگو دموكراتيك جمهوري و تانزانيا نظير كشورهايي
استان در "ايتابا" كوچك شهر در غيرنظامي 173(شهريور اواسط) جاري سال سپتامبر اوايل در
كردهاند متهم را ارتش بشر حقوق حامي گروههاي.دادند دست از را خود جان "جيتگا" مركزي
چشم به زن و كودك زيادي عده كشتهها ميان در.است زده كشتار اين به دست عامدانه كه
كه كشوري در اما دهد ، انجام زمنيه اين در را تحقيقاتي تا است داده قول دولت و ميخورند
آن عاملان معرفي و قضيه اين پيگيري نميشود ، محسوب جدي چندان امري غيرنظاميان كشتار
.ميرسد نظر به بعيد بسيار
نظر به عادي آنقدر سلاحها غرش.دارد ادامه همچنان پراكنده نبردهاي پايتخت اطراف در
از يكي.نميكند ايجاد بوجومبورا ساكنان روزمره زندگي در خللي كوچكترين كه ميرسد
در كه ميكنم شكر را خدا هميشه":ميگويد موجود نسبي امنيت به توجه با شهر اين اهالي
شهر داخل به جنگ روزي اگر كه است باقي من ذهن در سوال اين اما.شدهام زاده بوجومبورا
"داشت؟ خواهد اصرار آن دامه به همچنان دولت آيا شود ، كشيده
رويتر:منبع
كوبا موشكي بحران
پاياني بخش _ خروشچف پسر با گفتوگو
طولاني قاسم
سراسري كنگره بيستمين مناسبت به خود محرمانه سخنراني در سال 1956 در شما پدر چرا پس *
كرد؟ افشا را استالين جنايات شوروي كمونيست حزب
شده محصور خاردار سيم با كه بسازيم بهشتي نميتوانيم ما كه بود رسيده نتيجه اين به او
.است
كند؟ تبرئه را خود كارها اين با نميخواست او آيا *
مخفي پليس رئيس بريجا ، لاورنتيج اگر كه ميدانستند ، استالين نزديك همكاران تمام البته
بر با پدرم حال هر به.ميكرد سربهنيست را آنها بيشتر ميشد ، استالين جانشين شوروي
انتخاب اصلي انگيزه البته.شد جنايتي چنين انجام مانع استالين جانشيني پست گرفتن عهده
.كند پاك جنايت و خون از را كمونيسم ايده كه بود اين استالين جانشين عنوان به پدرم
.شد آشكار شوروي اجباري كار اردوگاههاي وحشتناك ابعاد زمان گذشت با اما *
خانههايشان به اردوگاهها اين در زندانيان از نفر ميليونها زود يا دير ;است درست
اين و ميشدند جويا را محكوميتشان دليل آنها خانواده اعضاي پدرم قول به و بازميگشتند
.ميشد نظام رفتن سوال زير موجب مسئله
يك افتادن راه به از زندانيان شدن آزاد از جلوگيري با كه بود آن دنبال به شما پدر پس *
كند؟ جلوگيري گسترده اعتراض
كه وقتي.ميشدند آزاد زندانيان بعد و ميشد افشا استالين جنايات بايد اول است ، درست
گذشته وقايع از كسي ديگر و بود شده سپرده فراموشي دست به قومي پاكسازي شدم ، بزرگ من
.نميزد حرفي
آمد؟ آلمان به شما پدر بار اولين براي زماني چه *
آلمان به اوكراين كمونيست حزب رئيس عنوان به پدرم دوم ، جهاني جنگ پايان از پس بلافاصله
ژنرالي پوشش در زمان آن در او البته.كند تضمين جنگي غنائم از را حزب اين سهم تا رفت ،
.بود كرده سركشي شوروي اتحاد اشغال تحت مناطق به فقط و رفته آلمان به پترنكو نام به
استالين توسط شرقي آلمان چپاول كه گفت ما به و زد حرف سفر اين درباره بارها او بعدها
.بود اشتباه
.بود آلمانيها طرفدار شما پدر انگار كه ميزنيد حرف طوري *
غيرنازيها و نازيها بين هم فرقي ما نظر از و بوديم متنفر آلمانيها از ما همه نه ،
.بودند كرده حمله ما كشور به آلماني سرباز ميليونها حال هر به ;نبود
اين در.بود كرده مطرح آلمان اتحاد خصوص در پيشنهادهايي شما پدر پنجاه دهه در گويا *
ميگوييد؟ چه باره
.نداشت آلمان اتحاد با مخالفتي هيچ او ميشد ، ورشو پيمان عضو متحد آلمان اگر
به كرد ، موافقت اتريش از شوروي اتحاد نيروهاي خروج با شما پدر سال 1955 در حال هر به *
تصور قابل هم آلمان براي راهحلي چنين آيا.شود تبديل بيطرف كشور يك به اتريش آنكه شرط
بود؟
هم ناتو در متحد آلمان عضويت و.بماند باقي بيطرف متحد آلمان كه نداشت وجود امكان اين
.بوديم بدبين بسيار غربيها به زمان آن در ما كه چرا نبود ، قبول قابل
.است بوده پدرتان ابتكارهاي از برلين ديوار ساخت كه كردهايد ، ادعا شما پيش سال چند *
است ، آمده دست به آرشيوها از كه تازهاي اطلاعات اساس بر نميكنم ، ادعايي چنين اكنون من
.است بوده زياد بسيار ديوار اين احداث در سوسياليستي اتحاد حزب نقش
شوروي هستهاي موشكهاي استقرار.انداخت راه به ديگر ماجراي يك شما پدر بعد سال چند *
در هستهاي موشكهاي استقرار از زماني چه شما.برد پيش جنگ آستانه تا را جهان كوبا در
شديد؟ مطلع كوبا
زدن قدم حال در او.بود بازگشته بلغارستان سفر از تازگي به من پدرسال 1962 مه ماه در
كاسترو فيدل سرنگوني دنبال به و دارند را كوبا به حمله قصد آمريكاييها كه گفت من به
استقرار طريق از گفت او.كرد دفاع كوبا از ميتوان چگونه پرسيدم پدرم از من هستند ،
.كشور اين در هستهاي موشكهاي
پذيرفتيد؟ را استدلال اين آيا *
.دارم قبول را آن هم هنوز من
داشت قصد شما پدر كه بود اين مسئله.كنند حمله كوبا به نميخواستند آمريكاييها اما *
برتري به برلين غرب سر بر غربيها با مذاكره در بتواند كوبا در موشكها استقرار طريق از
.يابد دست
متحد را خود كاسترو فيدل.ندارد واقعيت كه حالي در.است ماجرا از غربيها برداشت اين
غربيها كه همانطور كنيم ، رها خود حال به را او نميتوانستيم هم ما و بود كرده معرفي ما
.كنند چشمپوشي برلين غرب از نتوانستند
صفر نقطه به بازگشت
قنواتي زارعي اردشير
عمليات تداوم و شارون آريل سركوبگرانه اعمال واسطه به گاه چند هر خاورميانه بحران
به اسرائيل.مييابد ارتقا بينالمللي گزارشات و اخبار صدر به فلسطيني مقاومت گروههاي
تمكين عدم و دموكراتيك مناسبات نقض خاطر به و بينالملل روابط پارادوكسيكال نقطه عنوان
.ميكند كمتر لحظه هر را صلح به اميد كه مينمايد برخورد مسائل با آنچنان مناسبات اين به
از ناشي كه كشور اين به جهاني معقول شرايط تحميل براي بينالمللي اراده يك وجود فقدان
جامعه اعضا ديگر و فلسطين حامي كشورهاي ضعف و يكطرف از آمريكا شرط و قيد بدون حمايت
مناسبات در مزمن بيماري و رويه يك به فعلي بحران تا شده موجب است ديگر طرف از جهاني
.گيرد قرار شناسايي مورد نامطلوب عادي وضعيت عنوان به نوعي به يا شود تبديل بينالمللي
.نميشود مواجه جهان كنوني شرايط در تاثيرگذاري و خاص واكنش هيچگونه با كه وضعيتي
دخيل سوم نيروي عنوان به آمريكا كه ميگردد مضاعف وقتي ملت يك بر ظلم و نابهنجاري اين
يك حقوق گرفتن ناديده بر علاوه اسرائيل ، از خود معمول حمايتهاي از فراتر مسئله اين در
اين كننده تشديد كه نيست اصلاحگرايانه تنها نه كه مينمايد تحركاتي به مبادرت ملت
.بود خواهد نيز بحراني وضعيت
به اين از پيش و شده تصويب كشور اين كنگره در قبلا كه قانوني امضاي در بوش اقدام
بده يك در اكنون و بود شده گذاشته مسكوت كلينتون جانب از تعقلگرايي حداقلهاي واسطه
شد موجب گرفته قرار وجهالمصالحه عراق مسائل حول سفيد كاخ و كنگره بين سوداگرانه بستان
انتقال خواهان نيز و گيرد قرار شناسايي مورد اسرائيل پايتخت عنوان به بيتالمقدس تا
حل به كمكي تنها نه كنوني شرايط در شك بدون اقدامي چنين.گرديد شهر اين به آمريكا سفارت
فراگيرتر و گستردهتر را منازعات سطح مسلما كه كرد نخواهد خاورميانه بحران مسالمتآميز
و ليكود حزب تندروي جناح جانب از كنوني شرايط شدن راديكال نفع به و نمود خواهد نيز
و نظم اول وهله در بازياي چنين بازندگان.شد خواهد منجر فلسطين انتحاري تندرو گروههاي
اسرائيلي - فلسطيني مسالمتجوي گزينههاي بعد مرحله در و بينالملل روابط نهادينگي
آمريكا معتقدند كه مينمايد تاييد را صاحبنظران از دسته آن نظر واقعيت اين.بود خواهند
قائل كشور اين براي را توطئهگر نقشي و است موجود بحران منطقي و مسالمتآميز حل مخالف
غيرقابل و پايانناپذير را خاورميانه بحران همچنان بايد برداشتي چنين اساس بر.شدهاند
.پنداشت حل
از نه دارد بينالمللي ماهيتي كه است فرد به منحصر و استثنايي شهري بيتالمقدس اصولا
منطقه در كنوني مدرن شهرهاي قالب در اينكه يا گرفته قرار منازعات كانون در كه جهت آن
تمامي نگاه كه است مدرني ماقبل دنياي كانون هنوز كه علت بدان بلكه دارد خاص وضعيتي
در را خويش تاريخ نوعي به كدام هر يهود و مسيحيت اسلام ، .ميخواند خود سوي به را اديان
گره گزينهاي چنين با را خود گونه آن و ميبينند پرماجرا و تاريخي شهر اين با پيوند
چنين درك عدم و كوتاهبيني از ناشي شرايطي هر تحت نيز آن از عدول تصور حتي كه زدهاند
.بود خواهد وضعيتي
يهوديان نه بگذرند ، خود اول قبله عنوان به مسجدالاقصي از ميتوانند مسلمانان نه مسلما
كليساهاي ميخواهند مسيحيان نه و كنند چشمپوشي يهود ديني اماكن و ندبه ديوار از قادرند
گونهاي به شرايط اين تماميبپندارند رقيب ديني اقتدار حيطه در را خود اورشليمي تاريخي
نميتواند گزينهها اين از يكي نفع به جانبدارانه و يكطرفه راهحلهاي و تصميمات كه است
فعلي بحران و داده ارتقا بالاتري سطوح به را كنوني منازعات بيشك و باشد داشته كارايي
.ميكند تشديد را
امضاي با كه بحران مسالمتآميز حل امكان و جهاني مناسبات منطق با خطرناك بازي همين
تصويب با تا واداشته را عرفات ياسر و فلسطيني مقامات شده شروع بوش سوي از فوق قانون
در.نمايند دوبارهاي تاكيد فلسطين كشور پايتخت عنوان به بيتالمقدس بر متقابلا قانوني
ضمن تا شده تشويق اسرائيل بر حاكم رژيم يافته گسترش نظري لحاظ از منازعه سطح كه شرايطي
بيش شدن زخمي و فلسطيني قتلعام 14 و جنگي هليكوپترهاي و تانكها با خانيونس به حمله
ملت سركوبگري تداوم براي را واشنگتن سبز چراغ و پيام كه دهد نشان جهان به نفر ، از 100
منطقه ، در بحرانآفريني براي آمريكا متحده ايالات با همگام و است گرفته درستي به فلسطين
.ميباشند شده محول نقش ايفاي آماده
عكسالعملهاي به مجبور را فلسطين مقاومت عرصه در فعال نيروهاي شرايطي چنين مطمئنا
و شهادتطلبانه عمليات از جديدي موج شاهد بايد آينده روزهاي طي و نمود خواهد تندتري
اسرائيل افسارگسيختگي اين بر زدن لگام براي جهاني اراده يك غياب در كه بود انتحاري
خواهد باطلي تسلسل دور همان يقينا اين و داشت نخواهند انتحاري اقدامات جز به چارهاي
و صلح براي اميد و چشمانداز و است شده زده واشنگتن در اينبار آن ، آغاز فرمان كه بود
.رساند صفر نقطه به را بحران مسالمتآميز حل
|