هايدگر بنيادين پرسش
هايدگر درباره انتشارش دست در كتاب انگيزه به احمدي بابك از نوشتهاي
;اشاره
در (مركز نشر) آن ناشر ازسوي كه است هايدگر باره در احمدي بابك كتاب زيرمقدمه نوشته
را خواندني و پرحجم و مفصل سهگانهاي نوشتن احمدي.است گرفته قرار همشهري اختيار
و هايدگر" عنوانهاي به سهگانهها اين از جلد دو كه رسانده پايان به هايدگر درباره
كتابها اين.ميشوند عرضه نشر بازار به زودي به "هستي تاريخ و هايدگر" و "بنيادين پرسش
گاه و فحصها و بحث تمامي عليرغم وي انديشه و هايدگر كه هستند اهميت حائز جهت آن از
ميتوانند آثار اين و دارند قرار ابهام از پردهاي در هنوز بيمطالعه ، هواداريهاي
راهي چراغ را بحثبرانگيز فيلسوف اين افكار و آراء شناخت به علاقهمندان برخي حداقل
.باشند
داشت ، مهمي نقش او فكر دشواريهاي شناساندن در كه نويسندهاي و هايدگر دوست اتوپوگلر ،
او فكر شناسايي در ديگر بيابيم ، را هايدگر دنياي به "ورود راه" ما هرگاه كه داد نشان
شود ، گرفته جدي اگر هايدگر درباره نگارش.ماند نخواهد باقي رويمان پيش مهمي چندان كار
بود خواهد فلسفي وظايف دشوارترين جمله از
شدند منتشر تا 1913 سالهاي 1910 فاصله در و نيستند مهم چندان كه مقاله چند از اگر
رساله يكي شد ، آغاز متن دو انتشار با هايدگر فكري كار نخست دوره كه گفت ميتوان بگذريم ،
سال به لايپزيگ در كه منطق به تحصلي -انتقادي درآمد يك:باوري روانشناسي در حكم نظريه
در اسكاتوس دونس نظريه دانشگاهياش پاياننامه ديگري و ،(آ11291 م) شد منتشر 1914
رشتههاي در تدريس با هايدگر دانشگاهي كار.شد چاپ در 1915 كه معنا و مقولهها مورد
با و شد شروع در 1915 فرايبورگ دانشگاه فلسفه دانشكده در فلسفه ، و كاتوليك يزدانشناسي
تاريخ نوآورانه بررسي و زمان بودگي ، واقع هرمنوتيك پديدارشناسي ، درباره مهمي درسهاي
سال 1927 در.رفت پيش بعد ، سالهاي در ماربورگ ، و فرايبورگ دانشگاه دو فلسفه ، در
دهه آغاز در.شد منتشر زمان و هستي يا Sein und Zeit عنوان با او فلسفي اثر مشهورترين
هستي به انديشيدن در تازه راهي فكرياش ، كار مباني از شماري در بازنگري با هايدگر 1930
دستاوردهايي به شده ، مشهور "دگرگوني دوران" به كه مرحلهاي طي از پس كه گرفت ، پيش در را
كار دوره نخستين در هايدگر فلسفي آراء جمعبندي حكم در كه متني مهمترين.شد منجر جديد
چنان زمان و هستياست حاضر كتاب اصلي موضوع كه است زمان و هستي ميرود شمار به او فكري
محسوب هايدگر اصلي طرح از نخست مجلد بخش سه از بخش دو فقط ماست اختيار در امروز كه
همين امانشد منتشر و كامل هرگز كه باشد ، داشته پي در هم دومي مجلد بود قرار و ميشود
يكي عنوان به است ، صفحه پنجاه و چهارصد حدود آلماني استانده چاپ در كه شده منتشر بخش دو
انديشه مخالفان از يكي حتي كه طوري به شده ، دانسته بيستم سده فلسفي آثار مهمترين از
پس آلماني ، فلسفه در عطف نقطه ژرفترين" كتاب اين كه نوشته هابرماس يورگن يعني هايدگر
.است "هگل از
توجه بسياري نكتههاي به و گذشت گوناگون مراحل از فكرياش كار مسير در كه اين با هايدگر
تا نوشتهها نخستين از او.داد قرار را "هستي مساله" خود بحث مركز در همواره اما كرد ،
مساله" و پرسيد هستي درباره و هستي از شيفتگي با بهار 1976 ، در يادداشتهايش واپسين
را پرسيدن اين و كرد معرفي فلسفي سخن در اصلي نكته و "انديشه بنيادين موضوع" را "هستي
پرسشگري همين فلسفه مركزي و اصلي مساله كه كرد اعلام صراحت با و خواند "بنيادين پرسش"
به و گذاشتهاند كنار يا كرده فراموش را آن فيلسوفان بيشتر كه است ، هستي درباره
تا كوشيد او.كماهميتبودهاند و فرعي آن مقابل در كه پرداختهاند ديگر نكتههايي
ديگر پرسش ، اين افق و چشمانداز از و بازگرداند بنيادين پرسشگري اين مسير به را فلسفه
پيشينه آشكار كمبودبكشد پيش را انسانها زندگي و كنش از برآمده معضلهاي و فكري مسائل
بسيار هايدگر بر را كار فلسفي ، سخن قلمرو در جسورانه و تازه پژوهش اين براي فكري محكم
.ميكشاند نوظهور پرسشهايي وادي به و خاص زباني و بيان به را او جمله ، از.ميكرد دشوار
نوآوريهاي به و باشد شده مانوس و آشنا هايدگر انديشههاي و آثار با كه كسي براي اما
به فكرها ، و مسائل تازگي همين باشد ، خوگرفته او ويژه بيان شيوه و واژگاني
. راهگشاست مسيري در نهادن گام معناي
بنياديني و يكه پرسش افق توضيح و كشف در كوشش فلسفي انديشگري درست راه هايدگر نظر از
هايدگر.يافت سروكار مركزي موضوع يك همين با همواره او خود رو اين از و هستي درباره است
اصطلاح از ما منظور.بود بنيادين انديشمندان از نيچه":نوشت نيچه كتاب سوم مجلد آغاز در
بيانديشند ، واحد انديشه يك به بايد كه هستند استثنايياي انسانهاي آن بنيادين انديشمند
را يكه انديشه يك فقط انديشمند هر.است كل يك همچون هستي درباره همواره كه انديشهاي
در هايدگر بالا ، عبارت بيان از پس سال ده حدود يعني سال 1947 ، در (34-ن) "ميانديشد
هم روزي كه انديشهاي.است سپردن يگانه انديشهاي به را خود انديشيدن":سرود چنين شعري
(شز4)."درخشيد خواهد آسمان بام بر ستارهاي چون
راه سرآغاز متوجه هايدگر ، يكه انديشه تاويل راه آغاز در "بنيادين پرسش و هايدگر" كتاب
ميگفت خود كار درباره و ميدانست پايانناپذير امري را انديشيدن هايدگر.اوست خود فكري
كه اين مهمتر.رسيد نخواهد راه اين پايان به هرگز كه ميداند و "است راه در" فقط كه
.است پيشرفته بيشمار راههاي از معلوم ، بل و مشخص راه يك از نه انديشهاش در ميگفت
به (تز302301) "ندارم فلسفهاي هيچ من":نوشت زمان مفهوم تاريخ در بار يك حتي او
.بود فيلسوف يك او (كرد تعبير فروتني به را آن نبايد رو هيچ به كه) گفتهاش اين رغم
ميدهد انجام كسي كه كاري چون هم بل دارد ، كسي كه چيزي عنوان به نه را فلسفه زيرا
از مجموعهاي مالكيت نه و بود نظريه به دسترسي نه او براي فكري كار و فلسفه.ميشناخت
افق يافتن و بود پرسشگري كنش به پرشور سرسپردگي و دلبستگي بل يقيني ، دانستههاي و اصول
.نداشت را دقيق و منسجم فلسفي نظام يك ارائه يا ساختن ادعاي هايدگر.بنيادين پرسش حدود و
پايه براين فلسفياي نظام اما دهد ، قرار خويش بحث مركز در را هستي مساله تا كوشيد او
موفق خود ، ادعاهاي از جدا نيز هگل چون بزرگي فيلسوفان كه بود باور اين بر او.نكرد بنا
.بودند نشده فلسفي نظام يك ساختن به
تاويلي و شرح هر همچون زمان ، و هستي و آثار نخستين در هايدگر انديشههاي از من شرح
هايدگر.باشد اصل ، با مطابق كامل بهطور و دقيق تصويري ارائه و صرف بازنمايي نميتواند
هرمنوتيك زمينه در (او انديشههاي از متاثر و) او از پس كه متفكران از بسياري با همراه
به كامل عينيت ادعاي با نميتواند توضيحي و توصيف هيچ كه داد آموزش ما به نوشتند ، متون
.داشت نخواهد گريزي تقدير اين از و بود خواهد تاويلي فهمي راهگشاي همواره و بيايد ميدان
ميگيرند ، شكل رخدادها و انديشهها متنها ، از كه تاويلهايي كه بود باور اين بر او
نيز و باشند بيان مجازهاي و سخن زبان ، كننده تعيين منش و قاعدهها از رها نميتوانند
كه) پديدآورندگانشان ارزشي داوريهاي و انگاشتها پيش مفهومها ، پيش بند از نميتوانند
كتابي هيچبگريزند (آنهاست تاريخي دوران ارزشي و دانايي افق از لحظهاي بيانگر خود
مولف تاويلهاي و پيشداوريها انديشهها ، از رها ديگر كسي كارهاي يا انديشهها درباره
عينيگرا توصيفي يا ديگري ، انديشههاي بر كامل و دقيق درآمدي نميتواند متني ، هيچ.نيست
باز كند ، جلوه كه شكل هر به برگرداني ، هر چون هم توصيفي ، و شرح هر.باشد اصل با خوانا و
و برگردان ترجمه ، .است آمده سامان به سخن نظم در كه تاويلهاست از رشتهاي يا تاويل ، يك
باقي موجود امكانهاي ميان گزينش بر استوار هميشه آنهاندارند گريزي تاويل وسوسه ، شرح
عنصري آن ضمني ، دلالتهاي افق دروني عناصر ميان از نميتوان موارد اكثر در و ميمانند
ساده شرح در رسالهاي نگارش براي.خواند "درست عنصر" را آن بتوان يقين به كه برگزيد را
به راهها اين از هريك گزينش.دارد وجود راه دهها هايدگر ، كوتاه نسبت به آثار از هريك
در خواننده كه بگويم آغاز همين از.ميگردد باز ناشناخته ، و شناخته رانههاي از انبوهي
كه باورم براين.يافت نخواهد باز ميانديشيد ، "راستي به" كه چنان را هايدگر كتاب اين
نميتوانست هم هايدگر مارتين خود حتي.ندارد را كتابي چنان نگارش توانايي مولفي هيچ
برداشتهايش فرضي ، مقدمه آن نگارش زمان در زيرا.بنويسد خويش ي"انديشهها بر مقدمهاي"
سازوكار نميتوانست هرگز او كه بگذريم.ميداشت تفاوت او پيشين انديشههاي با
هركس.ميگيرد شكل آن با و آن در انديشه كه كند كشف را باطنياي و پنهانگرايانه
.بس و كند ارائه خويش گذشته انديشههاي از تاويلي يا روايتي فقط ميتواند
كه شد روبهرو ناشري پيشنهاد با وقتي بار يك دانماركي نامدار زبانشناس يلمسلو لويي
ساده براي من كتاب":گفت اعتراض به بنامد ، "ساده زبان به فرانسوي زبان دستور" را كتابش
كه كتابهايي.دارم باور معنايي ظريف تفاوت اين به من."است كردن روشن براي نيست ، كردن
كتابهايي اما نيستند ، ارزش با چندان ميشوند ، نوشته فلسفي پيچيده مسائل كردن ساده براي
تازه پرسشهايي بتوانند شايد كنند ، روشن را بحث مورد پرسشهاي پيچيدگي تا ميكوشند كه
نميتوانند كه ساده زبان به فلسفه كتابهاي برابر در كتابهايي چنين.بكشند پيش نيز را
گمان به.ميمانند وفادار فلسفه روح به بيشتر باشند ، انتقادي و مستقل انديشههاي سازنده
به را پرسشها چگونه كه است اين فلسفه ، و انديشه جريان در بنيادين مسائل از يكي هايدگر
هايدگر فكري كار سرآغاز اهميت":است چنين كتاب اين در من پرسشبكشيم پيش دقيق گونهاي
خور در پاسخي نتوانم شايد.است شده نوشته پرسش اين افق كردن روشن براي كتاب."چيست؟ در
آن از پيش پرسش ، هر طرح در ما هايدگر ، خود قول به اما بدهم ، ساده ظاهر به پرسش اين به
به و باشيم تازه پرسشهاي انبوهي پيدايش انتظار چشم بايد باشيم ، داشته را پاسخي توقع كه
.كنيم ياري آنها طرح امكان
كه دانستهام ميشود ، مربوط هايدگر انديشههاي درباره كتابي نويسنده تلاش به كه آنجا تا
يك نه او كه دليل اين به نخست.كارهاست دشوارترين از يكي "او دنياي به ورود راه" يافتن
شناساندن در كه نويسندهاي و هايدگر دوست اتوپوگلر ، .داشت بسيار دنياهاي بل دنيا ،
را هايدگر دنياي به "ورود راه" ما هرگاه كه داد نشان داشت ، مهمي نقش او فكر دشواريهاي
نگارش.ماند نخواهد باقي رويمان پيش مهمي چندان كار او فكر شناسايي در ديگر بيابيم ،
كار اين در.بود خواهد فلسفي وظايف دشوارترين جمله از شود ، گرفته جدي اگر هايدگر درباره
آن از بزرگ فلسفهاي پيدايش به هايدگر انديشه.دارد قرار ناممكن مرز در "ورودي" يافتن
بيان براي نميشود ، منجر شده ، رسم "بزرگ فيلسوفان" چون عناويني با كتابهايي در كه دست
او آثار كه مينمايد چنين.است نابسنده يكسر متافيزيكي بيان شيوه و مفاهيم انديشه اين
و مفاهيم ويرانگر سان به را خود و ميچرخند اصلي مفاهيم گرداگرد فاصلهاي حفظ با
صورت به او خود انديشههاي سرانجام كه آنجا تا ميكنند ، نمايان فكري عادتهاي ناپذيراي
كه زباني.ميشود جلوهگر واژه ، آشناي معناي به فلسفه نه و ناهنگام و پراكنده اموري
و سنتي هستيشناسي با پيكار در اواست دشوار بسيار كاربرد به آثارش تمامي در هايدگر
به بيشتر كه قالبياي اصطلاحهاي فلسفي ، پرداخته و ساخته زبان از كه ديد ضروري متافيزيك
را نوانديشي و شده تكراري و كهنه ديگر كه بياني شيوه و ميآيند جزمي مفاهيم بيان كار
سوي به را زبان آگاهانه حال ، عين در.كند پرهيز كرده ، متوقف را انتقادي انديشه و ناممكن
و شگفتآور استفاده واژهها ، ريشهشناسي بر تاكيدش.راند پيش شاعرانه خلاقيت
قاعدههاي از موردياش سرپيچي و واژگانياش نوآوري اصطلاحها ، بسياري از نامتعارفاش
دشوار را او نوشتههاي ترجمه و فهم كار همه اين مشهورند ، بسيار نحو و صرف و دستوري
ياد آن از پيشتر كه نكتهاي در چه و زبان خاص كاربرد يعني مورد اين در چه.ميكنند
از عبارتي ياد به ميگردند ، مفاهيم گرد او انديشه و آثار آن در كه فاصلهاي يعني كردم ،
."تنشهاست آشكارگي قلمرو فاصله ، ":ميافتم آدورنو تئودور
دارد ادامه
|