نوشتن معذب وجدان
منتقد + خواننده + نويسنده
تجربه هر انتهاي
كودتاي 1299 ديگر بار
چيست فلسفهمدرن
فرهنگي گردش
فرهنگي نشريات

نوشتن معذب وجدان
كوثري عبدالله با گفتوگو از گزارشي
يزدانيخرم مهدي
همه با رمان اين است محكم روايتي صاحب و دقيق رماني بزرگش حجم وجود با زمان آخر جنگ
است فشرده بسيار دارد كه حجمي
رهنمون او شاعرانه زبان به شدن نزديكتر به را كوثري فوئنتس كلمات عاطفي بار شناخت
است كرده
پس او.است شده متولد همدان در ش.سال 1325 در اخير دهه دو مطرح مترجم كوثري عبدالله
سپس و گذرانده را اقتصاد رشته كارشناسي دوره ملي دانشگاه در متوسطه ، تحصيلات اتمام از
كار گاه هيچ اما بود اقتصاد من رشته اينكه وجود با".ميگردد مشغول ويراستاري شغل به
كوثري ".بودم ويراستار سال حدود 12 كتابخانهها در كار سال دو يكي از بعد نكردم اداري
لندن به سال يك مدت به سربازي دوره از بعد كوثري.ميكند آغاز سال 1352 از را ترجمه كار
بخش ايران ، به بازگشت از بعد":ميگويد او.ميكند آغاز را انگليسي زبان فراگيري و رفته
ترجمه كتابي اينكه از قبل منبود ترجمه تمرين زبان ، آموختن راستاي در من فعاليت عمده
نام به كتابم اولين ترجمه حين در كه طوري به كردم سياسي كتابهاي ترجمه به شروع كنم
را ادبيات ترجمه كوثري ".بودم آموخته خوبي به را سياسي زبان من آسيا در كيسينجر دكترين
ادبيات حوزه در او كتاب اوليناست كرده آغاز فارسي ادبيات از خود دانستههاي برپايه
برشت آثار ترجمه كه دهه 50 در.است ژاندارك محاكمه نام به برشت از نمايشنامهاي ترجمه
از را اثري نيز كوثري بود ، گرفته اوج نويسنده اين به ايران روشنفكري جامعه گرايش علت به
چاپ تجديد مخاطب استقبالميشود چاپ و ترجمه سال 54 در كتاب.ميكند ترجمه و انتخاب او
.دارد همراه به را كتاب
آن.كردم شروع را كتاب اين ترجمه برشتدوستي موج خاطر به دقيقا من":ميگويد كوثري
تاليف كه بود اين دوره آن بزرگ مشكل.بود آميخته سياست با ادبيات از عمدهاي بخش زمان
تا ميكردند ترجمه را آثاري قلم اهل از بسياري بنابراين ميشد چاپ ترجمه از كمتر بسيار
و دوره آن جوانهاي كه بود كسي همان دقيقا برشت و كنند بيان آن قالب در را خود حرفهاي
ظالمانه محاكمه مفهوم نوعي به كه كتاب اين چاپ زمان ".بودند آن تشنه كتابخوان جامعه
دليل اينميشود همزمان گلسرخي خسرو محاكمه با اتفاقي طور به ميكند بيان را ژاندارك
مداخله با كه برميآيد اثر اجراي درصدد خسروي ركنالدين حتي ميشود كتاب دوم چاپ باعث
آنتوان" است ، فرانسوي نويسنده نيزان پل از اثري كوثري بعدي كتاب.نميپذيرد انجام ساواك
.شناختم سارتر طريق از را نيزان من":ميگويد كوثري.ميشود منتشر سال 56 در كه "بلوايه
گرفت انجام سارتر موقعيتهاي كتاب براساس كه شخصيت اين درباره سيدحسيني رضا سخنراني
به نسبت بهتري نويسنده را او سارتر كه بود سارتر صميمي دوست نيزان.شد من كنجكاوي باعث
ماركسيستي مسائل و مباني بيانگر كمونيسم به علاقهاش علت به او آثار اغلب.ميدانست خود
جنگ ، در سالگي سن 35 در هنگامش زود مرگ يكي ميشود خلاصه چيز دو در آدم اين جذابيتاست
اين ".نازي آلمان و شوروي بين دوستي پيمان خاطر به كمونيست حزب اعتراضآميز ترك دوم
سيد رضا كه طوري به است موفق نيز كتاب ترجمه.دارد خاصي نزديكي سال 56 فضاي با كتاب
رمانهاي ترجمه براي موفقي تجربه كتاب.ميكند ستايش را كوثري و پسنديده را ترجمه حسيني
با كه كتابياست "آئورا" فوئنتس كارلوس مشهور رمان كوثري بعدي كتاببود كوثري بعدي
صورت سال 68 در اول چاپ.كرد بهتزده را ايراني مخاطب زبانش خاص هواي و حال و ريتم
.داد انجام تندر نشر مدير بنيصدر رضا بلكه من نه را آئورا كشف":ميگويد كوثري.ميگيرد
كتابهاي ليست به نگاهي با كه است بنيصدر آقاي همين ما ناشران پرافتخارترين از يكي
پوست و كاتدرال در گفتوگو آئورا ، حال ، هر به.فهميد را مسئله اين ميتوان او نشر
آئورا شبه يك من (سال 63) كرد را كتابها اين ترجمه پيشنهاد و داد من به او را انداختن
دهه ادبيات در محسوسي موج آئورا "كردم شروع را كتاب ترجمه بعد روز صبح از و خواندم را
كرده ايجاد فرزانه بهمن و تنهايي سال صد كتاب اين از قبل كه جرياني.ميكند ايجاد ما 60
همين در.ميآيد حساب به جنوبي آمريكاي منطقه مهم اثر دومين آئورا صورت اين به و بودند
چاپ از كتاب چاپ بر حاكم جو علت به اما ميكند آغاز را انداختن پوست ترجمه كوثري زمان
رماني ميشود ، منتشر پرويي نويسنده يك از جلدي دو رماني سال 1372 در.ميشود منصرف آن
به كاتدرال در گفتوگو:ميآيد نظر به فرد به منحصر داستاني نگاه و تكنيك لحاظ از كه
و يافته را خود جايگاه نامناسب پخش وجود با ماه چند از بعد كتاب.يوسا بارگاس ماريو قلم
.ميگردد جمعآوري بازار از سريع دلايلي به
اين ترجمه بيشتر ، فراغت خاطر به و مشهد در اقامت از بعد من":كه ميدهد توضيح كوثري
بردم ، بنيصدر آقاي پيش را كتاب ماه هشت از بعد كردم ، آغاز را تكاندهنده شاهكار
كتاب.بستم قرارداد مشهدي ناشر يك با بنابراين بود كرده تعطيل را نشر كار او متاسفانه
و خوانده را كتاب كساني ميگذشت آن پخش از كه ماه از 6 بعد اماشد چاپ مشكلي هيچ بدون
هزار پنج قيمت با من خود كهنهفروشيها در را كتاب اين !كردند جمع را آن باقيمانده
را ناشر چند اشتياق ايران ، در يوسادوستي موج علت به كاتدرال در گفتوگو ".خريدم تومان
باقي مردد آن چاپ تجديد درباره كوثري كه شده باعث اول چاپ وضعيت اما.است برانگيخته
.است ادبيات به مدرن و جديد نگاهي فوئنتس نوشته "ديگران با خودم" كتاب.بماند
.است نوشته انگليسي زبان به فوئنتس كه..و ادبيات تاريخ و نوشتن پيرامون نوشتههايي
در من را كتاب اين":ميشود منتشر دهه 70 اوايل در قطره نشر توسط كوثري ترجمه كتاب اين
مانند ادبي مسائل درباره او مباحث.خواندم جا همان و خريده داشتم فرنگ به كه سفري
نفيسي آذر خانم مثلا بود مناسب نيز نقد اهل برخورد.بود جالب..و ديدرو دنكيشوت ،
نقد درباره ميشد كه بود چيزي بهترين اين كه گفت من به كتاب خواندن از بعد مطرح منتقد
هفتاد دهه مياني سالهاي طي.ميشود چاپ تجديد نزديك آيندهاي در كتاب اين ".كرد مطرح
آراگون ، پوشكين ، :مانند آثاري.ميكند منتشر را قلم نسل مجموعه از كتاب ترجمه 11 كوثري
اواخر در "پير گرينگوي".است مترجم آثار اهم مدت اين در كه..و خمينس فوئنتس ، ديدرو ،
را جنگ دغدغه كه كروز آرتميو مرگ و آئورا با متفاوت رماني ميشود ، چاپ و ترجمه دهه 70
اين.رسيد من دست به فوئنتس خود امضاي با كتاب اين":ميگويد كوثري.ميكشد يدك خود با
اين ضمن در.است شكسته را ابزار زبان و شعر زبان بين مرز فوئنتس آثار اكثر مانند كتاب
بنابراين است جنوبي آمريكاي داخلي جنگهاي يعني فوئنتس علايق مهمترين از يكي حاوي كتاب
به كوثري علاقه "شد كتاب اين ترجمه و چاپ باعث ديگر مسئله چند همراه به جنبه دو اين
نويسنده ماركز".است كرده هدايت نفر دو اين آثار ترجمه سوي به را او فوئنتس و يوسا
اين آثار همه تا ندارم هم تعهدي و دارم بيشتري علاقه دو اين جهان به من اما.است بزرگي
زمان آخر جنگ رمان دو ترجمه ".ميكنم ترجمه بدانم ارزشمند را كدام هر.كنم ترجمه را دو
اين كه ميشود باعث و كرده آشناتر يوسا جهان با را كوثري كشت را مالرو پالمنيو كسي چه و
ايران در كوثري ترجمه با نوبل جايزه دوره دو نامزد.شود گرفته جديتر ايران در نويسنده
و است محاق در هنوز..پالمنيو كسي چه رمان.ميگردد پراهميت نويسنده يك به تبديل
يك از استفاده خاطر به كتاب اين.است خشونت روانكاو يوسا":ميگويد كوثري دارد چاپ مشكل
آخر جنگ "!بگيرد چاپ اجازه نبايد متاسفانه شخصيتها ، از برخي توصيف در بيپروا زبان
نفرين فضاي به را خواننده كه است پرحادثه و كابوسوار رماني مدرن ، صلح و جنگ يا زمان
كوثري.است درخشان بسيار آن روايي تكنيك كه عجيب رماني ميبرد ، برزيل بيابانهاي شده
يك خواندن حال در ميكنيد فكر گاهي شما دارد رمان اين كه نوآوريهايي تمام با":ميگويد
سعي من كه ميگويد يوسا خود.ميگذرد نوزده قرن در داستان چون چرا؟ هستيد كلاسيك اثر
تولستوي بزرگ ميراث زبان اين و بخورد نوزدهم قرن روايت درد به كه بيابم زباني كردهام
".دهد قرار تاثير تحت را خواننده توانست كه بود حجيمي اثر رمان اين ميكنم فكر مناست
همه با رمان اين.است محكم روايتي صاحب و دقيق رماني بزرگش حجم وجود با زمان آخر جنگ
به بالايي حجم رمان كار ، وسيع دامنه علت به كوثري قول به.است فشرده بسيار دارد كه حجمي
تجديد مراحل اكنون هم و شد منتشر آگاه نشر توسط سال 1377 در رمان اين.است گرفته خود
.ميآيد بازار به پاييز در دوم چاپميگذارد سر پشت را چاپ
آمريكاي رمان درباره و ميكند اشاره دارد وجود...كسي چه چاپ براي كه مشكلي به كوثري
آثار از بسياري چاپ بنابراين است خورده گره اروتيسم با منطقه اين فرهنگ":ميگويد لاتين
تا بلكه نميكنم حذف را چيز هيچ من خود:بگويم صريح.است همراه مشكل با ايران در اينان
در اتفاقي انداختن پوست ".ميكنم تعديل را قرمز خط به مربوط مسائل ميتوانم كه جايي
جاندار و زنده را رمان چنان كوثري فوقالعاده فارسي زبان.است جنوبي آمريكاي ادبيات
:ميگويد او.ميشود محسوب ترجمه نمونههاي درخشانترين از يكي عنوان به كه است ساخته
تحقق عرصه بلكه نيست وسيله داستان و شعر در زبان چون است زبان ترجمه در مهم عنصر"
مورد سرعت به و ميشود منتشر آگاه نشر وسيله به و سال 80 در انداختن پوست "است ادبيات
زبان به شدن نزديكتر به را كوثري فوئنتس كلمات عاطفي بار شناخت.ميگيرد قرار استقبال
مورد از 8 غير به كتاب.است چاپ تجديد حال در نيز رمان اين.است كرده رهنمون او شاعرانه
شيليايي نويسنده دورفمان آريل.است نشده خاص مميزي دچار واژهها تك مورد در هم آن تعديل
نويسنده اين خاص دنياي "اعتماد" ترجمه بوديم شناخته شدگان ناپديد رمان با اين از پيش را
برايم انگليسي دوستي را كتاب اين".است آن ناشر آگاه نشر كه رماني كرد ، نمايان بيشتر را
اين عاشق من است تاثيرگذار واقعا شده تبديل اثر تكنيك به كه رمان زيباي تعليق و فرستاد
هم بر تصوراتش ناگهان به كه ببري جايي به را خواننده صفحه در 200 ميتواني تو كه شدم
منتشر سال 80 در كه است كوثري بعدي كتاب لاتين آمريكاي كوتاه داستانهاي مجموعه "!بريزد
و سبك بيانگر يك هر كه ناآشنا عموما نويسندگاني از متفاوت و مختلف داستانهايي.شد
كتاب اين از قبل":ميگويد كوثري.هستند جنوبي آمريكاي ادبيات و خود نوشتن از دورهاي
از كه را مجموعه اين دليل دو به من اما بود شده منتشر جنوبي آمريكاي داستان مجموعه چند
:دوم و اچوريا آقاي جالب و جامع مقدمه اول دانستم بهتر بودند فرستاده برايم خارج
قسمت يك مجموعه اين.نديدم ديگران در كه گزينشهايي بود ، كتاب اين در كه گزينشهايي
يوسا از شده منتشر اثر آخرين آند در مرگ ".كنم منتشر را آن اميدوارم كه دارد هم ديگر
لاتين آمريكاي آشوبزده جهان تضادهاي و سنتها تقابل از كه مخوف رماني.است ايران در
است يوسا فكري حركت اثر مهم نكته":ميگويد كوثري.است چاپ 81 سال و آگاه ناشر ميگويد ،
دوستانه پرسشهاي بعضي ايران در مسئله اين.است شده متمايل راست به و شده دور چپ از كه
مسائل از جداي كتاب اين در يوسا "كردهاي؟ ترجمه را كتاب اين چرا كه كرده من نصيب را
خشونت مسئله.ميكشد تصوير به است آن گرفتار لاتين آمريكاي كه را هولناكي ورطه ساختاري
نشان يوسا":ميگويد كوثري.است رمان اين در يوسا اصلي دغدغه افتاده عقب جامعه يك در
سنت اين مقابل در و هستند مدرنيسم مدعي كه درخشان راه چريكهاي و است خشن سنت ميدهد
من.شدهاند شناخته چپ گروهي عنوان به چريكها اين.هستند بيمنطق و خشن هم دارند قرار
يكي كه ميدانم نوزده قرن شخصيتهاي انسانترين ، از يكي خواندهام كه حدي در را ماركس
در ماركسيسم اسم به كه چيزي آيا ولي.ميكرده بيان را انساني آرمانهاي والاترين از
چپ ظاهرا گروههاي اين بايد آيا شود؟ تاييد بايد يافت شيوع جهان نقاط از بسياري
بدون كه نميكند ريسكي چنين يوسا مثل آدمي ميكنم فكر من.كرد تاييد را جنوبي آمريكاي
خوانده پرو در چيز هر از قبل كار اين چون بسازد مبارز گروه اين براي چهرهاي چنين تحقيق
خود بر "چپ" نام كه چيزي هر تطهير دوره ديگر كه اين بر اعتقاد با كوثري ".ميشود
و واقعبين نويسندهاي را يوسا شود بررسي بايد گرايش اين مدعيان عملكرد و گذشته مينهد
آخرين سوربز.ميكشد تصوير به درستي به را جنوبي آمريكاي كه ميانگارد انكار غيرقابل
است يوسا بارگاس ماريو اثر كتاب.ميبرد سر به بازبيني آخرين مرحله در كه است كوثري اثر
سورقوچ كوثري نظر بنابر رمان نخست نام.شد خواهد منتشر علمي نشر توسط پاييز اواخر تا كه
منظور گفت من به يوسا" ميگويد كوثري.شد داده تغيير سوربز به يوسا با مكاتبه طي كه بود
لاتين آمريكايي در اصولااست نرينهخو مرد نماد دومنيكن زبان در چون است بز همان من
از لاتين آمريكاي روشنفكر و نويسنده وجداننوشتهاند زياد ديكتاتورها درباره
زندگي اول بخش است بخش سه در كتاب اين.است جالب كتاب اين بداعت.است معذب ديكتاتورها
روز همين در را او است قرار كه هستند كساني دوم بخشاست شبانهروز يك در ديكتاتور
به تروخيو ديكتاتور ترور از سال چهل گذشت از بعد كه است زني داستان سوم بخش و بكشند
را ديكتاتور روانكاوي و تروخيو دوران گذشته ، آدم اين خلال از ما.است برگشته دومنيكن
".دارد كشش جذاب پليسي رمان يك اندازه به رمان..و تروريستها تحليل.ميبينيم
و يافته را خود راه كه مترجمي.است مهم مترجمي لاتين آمريكاي آثار تخصصي ترجمه با كوثري
توسط كه است سوررئاليسم سرگذشت او ديگر كتاب.است شده دور پراكندهكاري و كتابسازي از
.ميآيد بازار به آينده روز چند در ني نشر
منتقد + خواننده + نويسنده
4- شعرسازي مانيفست
تبار صفايي حامد
و همه قصهها شعرها ، نقدها ، .بوده مدرن شاعران حيطه در هميشه براهني كه است اين واقعيت
و ميداند زمانه درك به موفق را نيما مس ، در طلا در كه براهني.است مدرن اشكال در همه
را معاصر تاريخ نبض شاعر است معتقد كه او ;ميكند زمانه فهم عدم به متهم را ديگر شاعران
چهار و رسالت چهار خود عصر شاعر براي كه او ;ميتپد زمان روح با قلبش و دارد دست در
مسئوليت چهار هر و رسالت چهار هر دغدغه تنها نه نيما كه است معتقد و ميشمارد مسئوليت
و سمبلها كه او ;ميرساند انجام به را آنها و داشته كامل وقوفي آنها بر بلكه داشته را
دست در را معاصر تاريخ نبض شاعر كه ميداند اين با مترادف را معاصر شعر در استعارات
سال 67 تا حتي براهني ميكرد ، فكر مدرن بستر در تماما ميتپد ، زمان روح با قلبش و دارد
جهت از پروانه به خطاب از قبل شعرهاي آخرين و - ميكند چاپ را "پنجره كنار بيا" كه
درون از چيزي تا كه آموختهام ديگر":ميگويد كتاب اول كوتاه يادداشت در - است زماني
ابلاغ من به من درون از بزرگتر دروني شايد نگويم شعر است نكرده پرتاب شعر سوي به مرا
زبان بر كلمه اگر حتي شعرم سراسر من ابلاغ لحظه آن در حتما ;نه هم شايد ميكند شعر
... است ، آن ذاتي نيست ، شعري بيان خدمت در وزن:ميگويد بعد سطر چند در و ".نياورم
آماده است ، موسيقايي تغزلي شعر همان كه اصلي غذاي براي را آنها آنكه براي بلكه..
كه است دروني عميق چيز آن معناي به شعر در موسيقايي تركيب به تمايل":ميگويد يا.كند
همه ".دهد ارائه كامل و مستقل پديده يك عنوان به را كل تا ميكند پنهان چشم از را اجزا
كرده سپري مدرنيسم در را خود تفكرات و خود عمر اعظم بخش او كه دارد اين از حكايت اينها
مدرن منطقي چارچوب در نيز آنها ميكند بحث پستمدرنيسم مباني از كه هنگامي نتيجتا
قالب يك "نيستم نيمايي شاعر ديگر من چرا" مقاله در نقد شكل و قالب ميشود دستهبندي
لحاظ به اينكه آن و برسد تكواحدي نتيجهگيري به ميخواهد براهني نهايتا و است مدرن
تكمحور منطق كه است اين بر بحث.ندارد نيمايي شعر به ربطي من شعر كه كند ثابت تئوريك
گستردهتر منطق به نياز بلكه گردد پستمدرن شعر مانيفست اساس و پايه نميتواند حاضر
.بگنجد آنها در مباني اين كه ميشود احساس
كتابهاي و مس در طلا تا گرفته مقالاتش از براهني نقد دوران سراسر در كه ديگري مشكل
معيارهايي بلكه نميكند نقد را شعر براهني كه است اين ميكند چاپ كه نقدهايي يا و ديگر
نميشود آغاز آن درون و شعر از براهني نقد حقيقت در ميدهد تطبيق شعر با ميداند كه را
نقد شعر بر و بالا از بلكه نميخورد چشم به نيز خروج حتي ندارد اثر در ورود و حضور
فضاي از بايد مكالمه براي و است مكالمه يك نقد كه ميكند فراموش براهني گويي مينويسد
نگاهي با است اسطورهاي روشي او روش.شد چندگانه يا دو فضايي وارد و رفت بيرون تكنفره
.ميكند ابدي عذاب به محكوم يا و ميدهد پاداش كه جزا روز قاضي يك همچون بالا از عمودي
يعني است آن مدعي كه چه آن از را او ميدهد تشكيل را او روش كه مطلق دوگانهنگري اين
استوار نوشتارش ساختار در را كلاسيك حتي و مدرن مباني و مياندازد دور به مدرنيسم پست
.ميكند
و شعر تطبيق پارادوكس ميكند جلوه او نقد ساختار در كه ديگري پارادوكسهاي جمله از
ميگذارد - است سردرگم هم او خود گويي كه - پارادوكس اين بر را نقدش اساس او.است تئوري
ميآورد وجود به كتاب ساختار در را تضادي چنان آن دنبال به مقاله و اشعار مجموعه بعد و
گاهي و ميكند تطبيق اجرا به توضيحات گاهي است اين تضاد آن خلاصه":ميگويد ابتدا در او
در بحران اين نيست لااباليگري و دورويي و صميميت عدم از ناشي بحران اين.نميكند تطبيق
حتي كارشان ، اجراي كه بزرگاند آدمهايي.است ادبي آفرينش ذات در ;است ادبي توضيح ذات
و باز بستر يك در ظاهرا اينجا تا ".ببرد سوال زير را اجرا آن از آنها خود تئوريك توضيح
باقي شكل همين به مقاله در جملات اين اجراي اما.ميگيريم قرار نقد براي باز فضاي يك
ضرورت و" شد گفته كه است همان مقصود بلكه نميخورد چشم به بحران حل حتي قصد و نميماند
براهني "ندارد نيمايي شعر به ربطي شعر اين چرا كه شود گفته جا اين در همه اين داشت
نيما معيارهاي تنها نه كه است اين اثبات پي در مقاله سراسر در اوليهاش ادعاهاي برخلاف
دچار شعرشان از آنها تئوريك تبيين اساس و نبودهاند درستي معيارهاي شاملو معيارهاي و
است وقت همان فقط و كردهاند تخطي معيارها از گهگاه نيز آنها خود بلكه بوده تناقض و نقص
بوده استوار تناقض و نقص آن مبناي بر كه آنچه تمام نتيجتا سرودهاند خوبي شعرهاي كه
نيمايي شاعر بايد چرا من بنابراين حالا و نيستند خوبي شعرهاي و است اضافي و زائد چيزهاي
اين اثبات پي در كه هرمنوتيكي حتي و منطقي و فكري مباني از گذشته اما باشم شاملويي يا
مباني او كه حالا ميآيد پيش اينجا دوم پارادوكس دارند جريان مدرن بستر در كاملا قضيه
ساختاري و او پيشين حرفهاي به اگر كند؟ تطبيق او شعر با بايد ميكند بيان را خود شعر
و كنيم دقت او نقد ساختار به اگر اما.بله بگوييم بايد كنيم مراجعه مدرن از فراتر حداقل
و شاملو او كه طور همان ميتوانيم هم ما آيا نميكرد مطابقت كه كرديم پيدا اشعاري اگر
در را تئوريهايشان و اشعار تطبيق عدم دوم و مبانيشان اول و ميكشد محاكمه به را نيما
شاعرش آرا با مطابقت شعرها چون بگوييم و كنيم چنين هم ما ميگنجاند دو آن شعر كيفرخواست
بگوييم اگر محكومند؟ دو هر شاعر و شعر پس نيست معتبر هم چندان شاعر آرا چون و نداشته
مطابقت مبانياش با ميكند ادعا خود كه طور همان او شعرهاي و ندارد امكان چيزي چنين
سر يك آيا ;ميداند شعرياش مباني با كامل توازن در را خوبش شعرهاي خود اتفاقا و دارند
در كلمات كه اين آيا نرفتيم؟ دور مدرنيسم پست از و نيافتادهايم مدرنيسم دام در
باز گذشته به سال صدها بلكه دهها را ما شوند گذاشته شده تعيين پيش از چارچوبهاي
ببرد؟ سوال زير را ادبي توضيح ذات بايد حتي اجرا خود اينكه نه مگر نميگرداند؟
تجربه هر انتهاي
ريلكه آثار و زندگي به نگاهي
عابدي محمدحسين
او رمان تنها كه مينويسد را "بريگه لائوريس مالده دفترهاي" شعر ، به تازه رويكرد از پس
مقيم دانماركي مهاجم يك زبان از كه است اتوبيوگرافي نيمه يك كتاب اين.ميآيد شمار به
كه اين با.دارد ريلكه خود زندگي با بسياري شباهت كتاب اين وقايع.ميشود روايت پاريس
معتقدند صاحبنظران از بسياري اما اوست از جدا كاملا شخصيتي مالده كه ميگويد خود ريلكه
طرفي از.است كرده مرور را خود زندگي مالده ، خاطرات از عظيمي بخش در حداقل ريلكه كه
كتاب خواندن با.آورد شمار به رمان نميتوان را كتاب اين كه معتقدند منتقدين از عدهاي
نظر بهيافت اثر اين در ميتوان كمتر را كلاسيك رمانهاي مولفههاي كه درمييابيم نيز
به بسيار كه مينهد بنيان را رمان از جديدي نوع پايههاي اثر ، اين در ريلكه ميرسد
"دويينو قلعه" نام به محلي در تا 1912 سال 1910 از ريلكه.است شبيه فرانسوي "نو رمان"
دو آنجا در.ميشود مقيم دارد ، قرار ايتاليا در اكنون هم كه"تريسته" شهر نزديكي در
ريلكه اول ، جهاني جنگ دوره بيشتر در.مينويسد را دويينو17 سوگسرودههاي" از اول بخش
را دويينو سوگسرودههاي ريلكه ، آنجا در.رفت سوئيس به در 1919 و گزيد اقامت مونيخ در
دوگانه اينرسيد چاپ به سال 1923 در كه نوشت را ارفئوس18 براي سونتهايي" و كرد تكميل
شخصيت مرگ ، به سوگسرودهها.ميآيد شمار به ريلكه دستاوردهاي بزرگترين از يكي عنوان به
.ميكنند معرفي زندگي از ديگري ترجمان عنوان به را آن و ميبخشند
.ميگيرند قرار ستايش مورد مرگ و زندگي نيز سونتها بيشتر در
.كند توصيف كامل وضوح با را سكوت و اشيا ميكند سعي ريلكهاست ابژه شعر ريلكه ، شعر
در زندگي نيز هنري كار پيامد و است كردن خطر نوعي حقيقت در هنري كار كه است معتقد ريلكه
تجربه هر انتهاي به را خود ميخواهد او.برود پيش ميتواند تا دارد دوست ريلكه است خطر
تحت شدت به خود اوليه اشعار در ريلكهرفت نميتوان جلوتر آن از ديگر كه جايي برساند
بر چه هر اما ميكند خود شعر وارد نيز را عرفاني عناصر او.است مذهبي تعاليم تاثير
بايد نه ، چه و باشد مذهبي چه هنرمند كه ميرسد اعتقاد اين به ميشود افزوده تجربههايش
ستاره ، مثل كلماتي ريلكه اشعار در.بدهد شهادت ميبيند كه دنيايي درباره و باشد سخنگو
.كرد كار بايدكار.كار واژه همه از بيش و ميشود تكرار خيلي رز و آينه دلقك ،
بنويسد ، مجسمه يك درباره مونوگرافي يك كه ميخواهد ساله شاعر 27 اين از رودن وقتي
از پس و كند كار روز هر كه ميكند مجبور را خود خانوادگي ، زندگي دغدغههاي از رها ريلكه
محبوس اتاقي در را خودش دوباره و ميزد قدم پاريس خيابانهاي در سبكبال كار انجام
همواره او.كند موثرتر كار ، عنصر با را خود شعر اوليه ابزارهاي و شعر عناصر تا ميكرد
در حتي كارش خاطر به كه بزرگ نقاش "سزان" مانند.كند كار وقف را خودش كه بود اين عاشق
نيز ، ديگران با رابطه حتي او براي.بود چنين نيز ريلكه نشد ، حاضر مادرش خاكسپاري مراسم
.ميشد محسوب كار از جدايي و حواسپرتي نوعي
انسان خورده شكست خودآگاهي نقش بر او توجه ميسازد ، برجسته مضمون در را ريلكه شعر آنچه
در را بشر ناتواني واقعيت و رمانتيك ايدهآلهاي ميان تفاوت او.است مدرن زندگي در
و ارزشها دائمي تغيير خاطر به خلا و ناپايداري.ميكند بيان ايدهآلها آن به دستيابي
.است ريلكه اشعار از بسياري مضمون سنتها
وسيلهاي هم ريلكه شعر در زبان.دارد دوگانه استفادهاي ريلكه ، شعر در نيز زبان عنصر
.نقص ابراز براي است وسيلهاي هم و تكامل ، و تحسين ستايش ، براي است
در نيز سنتي وجه يك همواره او اما ميشناسند مدرن شاعري عنوان به را ريلكه چه اگر
نظر بهكرد مقايسه خودش دوره مدرنيستهاي با ميتوان كمتر را ريلكه.دارد خود اشعار
از و دانست سمبليستها آخرين از را او ميتوان.است ايستاده مرز روي بر ريلكه ميآيد
آورد شمار به نوزدهم قرن ادبي حلقه عضو آخرين عنوان به را او ميتوان.مدرنيستها اولين
.بيستم قرن پيشگامان اولين از يا و
و مالارمه سودازدگي به بيشتر ريلكه پيكاسو ، يا و جويس مثل مدرنيستهايي برخلاف
را خود زمان اضطراب و تشويش ريلكه خصوصيات ، اين كنار در.دارد تعلق سزان از سايههايي
در باشد داشته بايد شاعر يك كه را خصوصياتي همه او.است كرده درك ديگري كس هر از بيش
بسيار و است خوانده بسيار است ، حساس ميگذارد ، تاثير ميپذيرد ، تاثيراست كرده جمع خود
.تنهاست اينها همه با و است كرده تجربه
او درباره رودن كه است علت همين به شايد.است كرده درك را هراس و تنهايي ذات ريلكه
19.تنهايي بابانوئل ;ميكنند متبركش اشيا آنكه ريلكه ، ":است گفته
:پينوشت
Duino Elegies.17
Die Sonette an Orpheus.18
نشر:تهران -.غبرائي مهدي.بريگه لائوريس مالده دفترهاي.ماريا راينر ريلكه ، .19
.ص 10.دشتستان ، 1379
كودتاي 1299 ديگر بار
يوسفي مجيد
جمله از.ايران معاصر تاريخ بر است گذرايي شرح "رضاخان برآمدن و قاجار دوران ايران"
تحليل كتاب اين در كدي.در 1299 رضاخان نام به قزاقي افسر ظهور و مشروطه قاجاريه ، مقاطع
سرگذشت از نظر صرف كه ميدهد ارائه معاصر تاريخ حوادث و مقاطع از بخشي بر ويژهاي
ساله حساس 200 و مهم مقاطع از يكي.ميافزايد كتاب تحليلي جنبههاي بر وقايع ، تاريخي
تاريخي روايت دهها در و است گذشته روسي ديپلمات يك بر در 1208 كه است حادثهاي اخير
را گريبايدوف رسيدن قتل به روايت همين در كدي نيكي.است ديگر روايتي هركدام اما آمده
اين كه است معتقد و برميشمارد ، جنسيت و دين حوزه در ايران ملت مبارزات در عطفي نقطه
برخورد نخستين همچنين و بود ، ايرانيان دين از گرفته الهام و ضدبيگانه حركت نخستين واقعه
تاثيرات":مييابد تسري ديپلماتيك و سياسي نزاع به جنسيت موضوع آن در كه ميداند نويني
روسيه كه لطفي.بود مملوستر و فوريتر آن اقتصادي پيامدهاي از معاهدات و جنگها سياسي
شناخت ، سلطنت وارث را ميرزا عباس تركمنچاي معاهده در كه بود اين كرد مركزي قدرت حق در
بشناسند رسميت به را او وارثان به حكومت انتقال حق شدند حاضر دو هر انگلستان و روسيه و
داشت امكان و كرد ، فراهم زمينه ايلاتي و منطقهاي شورشهاي براي روسيه ، از شكست اما
گريبايدوف ، رياست به روسيه از هياتي.كند روسها متوجه را عمومي نارضايتي اين جهت حكومت
به ايران طرف از جنگي خسارت پرداخت تا رفت ايران به (1208) در 1829 ديپلمات ، و نويسنده
شرح متفاوت بسيار ايرانيان و غربيان گزارشهاي در داد رخ كه آنچه.كند مطالبه را روسيه
اهل مسيحي زنان كه گزارش اين به واكنش در افرادش ، و گريبايدوف ظاهرا.است شده داده
شبانه دادهاند ، جا ايرانيان حرمسراي در و كرده اسلام پذيرش به وادار زور به را قفقاز
دو كه شدند مدعي آنها.ساختند خارج جا آن از را زنان و شدند حرمسراها اين وارد زور به
اجبار به را زنان اين كه شد شايع.شوند خارج ايران از بودند مايل گرجي زنان اين از تن
رهايي براي تهران علماي از يكي.برگردانند روي اسلام از كه كردهاند وادارشان و برده
وقتي و آمد در حركت به روسي هيات اقامتگاه طرف به جمعيتكرد صادر فتوا مسلمان زنان اين
همراهانش و گريبايدوف و بردند حمله ايرانيان زدند ، تير با را بچهاي پسر روس قزاقهاي
بود ، ايرانيان دين از گرفته الهام و ضدبيگانه حركت نخستين رويداد اين.رساندند قتل به را
قدرت.ميكرد ايفا را مهمي نقش جنسيت موضوع آن در كه بود نويني برخورد نخستين همچنين و
.داد نشان را خود گريبايدوف رخداد در هم و جهاد اعلام در هم علما سياسي
او پيشينيان از را رضاخان كه است وجوهي بارزترين از يكي رضاخان دوران در مدرنسازي
بحث از يكي تا 1320 مقطع 1284 تاريخ كه است شده اين به منجر عامل همين و ميسازد متمايز
تاريخ ، از مقطع دو اين مقايسه و بررسي در كدي.شود تلقي معاصر تاريخ دوران برانگيزترين
نطفه كه است اين بر او اعتقاد و داده قرار توجه مورد را رضاخان ، برآمدن و مشروطه
قاجاريه دوران در و پيش سال دهها از بلكه رضاشاه دوران در نه مدرنيته و ترقيخواهي
سپهسالار ميرزاحسينخان اميركبير ، چون كساني حتي و كرده درك را آن لزوم مردم و شده بسته
براي لازم شرايط":برداشتهاند اساسي گامهاي راه آن در ناصرالملك و امينالدوله و
به تمركز كشور در و كرد ايجاد مقتدر ارتشي رضاخان كه آمد فراهم هنگامي تنها جدي اصلاحات
و تعرفهاي عمل آزادي صنعت ، همگاني ، آموزش _ مدرن و مهم مباني تمام تقريبا.آورد وجود
در _ بهداشتي خدمات (ش._ه 1304تا1355) تا 1976 بين 1925 قرن نيم در _ بهداشتي خدمات
ميتوان.بود شده درخواست يا آغاز قاجار دوران در آنها بيشتر اما شد ، ساخته ايران
مشكل اما قرارداد ، انتقاد يا سوال مورد شد ، پيگرفته مدرنسازي اين براي كه را روشهايي
و بيسوادي خارجي ، سلطه معرض در را ايرانيان كه آن ، از پيش آهسته گامهاي از بتوان
گسترش شاهد اما نديد ، خود به را چشمگير سازي مدرن قاجار دوران گرچه داد ، قرار بيماري
موجب را سريعتري دگرگونيهاي ميبايست كه بود سياسياي و اقتصادي _ اجتماعي نيروهاي
(156)".ميشدند
و داده نسبت ذاتيرضاخان شخصيت به را كودتاي 1299 كه است مورخاني معدود از كدي نيكي
كتاب در استوارت جان همچون نيز او.ميدهد تقليل توجهي قابل مثابه به را انگلستان نقش
دولت نه كشاند زوال به را رضاشاه قدرت كه آنچه ميشود معتقد "رضاخان روزهاي آخرين"
تخت و بيتاج را او كه بود سي.بي.بي راديو مخبرين لجاجتهاي و او توهمات كه انگلستان
تاريخي تصادف يك تنها را رضاخان حامي انگليسي نيروهاي تركيب كتاب اين در كدي.كرد
واقعيت از بزرگتر را داده انگليس به ايراني جامعه كه نقشي كم دست يا و ميكند قلمداد
خود اما است گفته كدي كه ميگويد را چيزي خلاف سايد آيرون خاطرات چه اگر.ميداند موجود
آيرون":نمايد كتمان گرفت عهده به رضاخان كودتاي در سايد آيرون كه نقشي نتوانسته هم كدي
برگ و ساز و اسلحه است ، داشته نقش كودتا تاييد و تشويق در كه است مدعي خاطراتش در سايد
..".ميپرداختند آنها نيز را حقوقشان و ميكردند تامين انگليسيها را قزوين قزاقهاي
دخالت ماجرا در انگليس محلي نمايندگان برخي كه است نظر اين بر زيرينسكي ميخائيل".
كاملا انگليسيها كه كنند باور كودتا طراحان برخي شده باعث شك بي كه) داشتهاند
بر انگليسيها كه ميدهد نشان است دسترس در اكنون كه اسنادي اما ،(هستند آنها پشتيبان
نظارت ميدادند ، انجام ميبايست رسيدن قدرت به از پس رهبران كه آنچه يا كودتا طراحي
در قزاق بريگاد روسي افسران اخراج به شاه احمد واداشتن با انگليسيها ، .نداشتهاند
سايد ، آيرون ژنرال.كردند هموار كودتاگران براي را راه غيرمستقيم ،(مهر1299) اكتبر 1920
آموزش به كمك ديگر انگليسيهاي و داشت ، نفوذ قزاقها بر كه انگليس سپاهيان فرمانده
در قزاقها آموزش مسئول اسميت هنري دوم سرهنگداشتند عهده بر را ژاندارمري و قزاقها
به را او و گذاشت انگشت رضاخان روي و داشت مشاركت كار دراين هم سايد آيرون.بود قزوين
(137)".داد ارتقا قزاقها فرماندهي مقام
براي خارجي و داخلي موجود شرايط كه است استوار نكته اين بر كدي نيكي يافتههاي از يكي
كه است تاريخ معدود پيچهاي از اين و كند ظهور او تا بوده مساعد رضاخان چون مردي ظهور
ظهور رضاخان تا بوده تصادفي آمده پيش كه آنچه همه قضا از ميدهد ، رخ جامعهاي يا ملت در
اين آنكه جز فشرد پاي آن درستي و صحت بر ميتوان دشواري به كه گفتاري اساس و پايه ;كند
شخصيت صدها ميان در مردي تا شد داده ترتيب گونهاي به تصادفات همه كه بريم گمان گونه
كه ببرد پيش سمتي به را جامعه و كند ظهور مشروطه انقلاب از پس سالهاي توانمند و نامدار
(1299) از 1921 پيش تا ايران در اصلاحات نسبي فقدان در گرچه":بود آن نيازمند انگليس پير
.بود موثر بسيار رابطه اين در نيز ايران ويژه ساختار و موقعيت اما داشتند ، نقش افراد ،
يك كه شد آغاز نوزدهم قرن اوايل در موثر اصلاحات عثماني تركيه در هم و مصر در هم
را ارتش قديمي سركردگان نخست منظور اين براي و پرداخت ارتش اصلاح به مقتدر فرمانرواي
ميبايست كه بود مقتدري مركزي حكومت ايجاد براي لازم شرط پيش ارتش اصلاح.كرد سركوب
قرار مديترانه درياي كنار در دو هر تركيه و مصر اما.كند آغاز را اساسي اصلاحات ديگر
كشورهاي با گستردهتر ، بسيار مقياس در و ايران ، از پيش مدتها از جهت همين به و داشتند
بسيار آنها گذشته ، آن ازبود موثر آنها تغيير در همين و داشتند دادوستد و روابط غربي
نفوذكار و سلطه همين كه حالي دربودند كوچكتر ايلات سلطه و نفوذ دستخوش ايران از كمتر
نيروي جهت از و ساختاري لحاظ از ايران ، .ميكرد دشوار ايران در را ارتش سازي مدرن
نظير قبيلهاي شدت به كشوري و طرف يك از تركيه و مصر ميان در جايي سازي ، مدرن به متمايل
دركي قابل نحو به ايران مدرنسازي و بهينهسازي اگر و داشت ، قرار ديگر طرف از افغانستان
تاخير با دركي قابل نحو به نيز تركيه و مصر با مقايسه در بود ، سريعتر افغانستان از
(157)".بود همراه
خود ادبيات و تاريخ كارشناسي و شد متولد نيويورك بروكلين در (1308) در 1930 كدي نيكي
و ;استانفورد دانشگاه در را ارشد كارشناسي ;(هاروارد دانشگاه) رادكليف كالج در را
به خاورميانه تاريخ رشته در بركلي - كاليفرنيا دانشگاه از سالگي سن 25 در را دكترايش
و آريزونا دانشگاه در تدريس مدتي از پس.است معاصر ايران تاريخ او تخصص.رساند پايان
خود اصلي تخصص زمينه در تدريس كار غرب ، تمدن تاريخ زمينه در كلرمانت در اسكريپز كالج
او.(20001961) كرد آغاز لوسآنجلس دانشگاه در را ايران و خاورميانه تاريخ يعني
در مدعو پژوهشگر نيز مدتي و كند دريافت را گوگنهايم بنياد و راكفلر بنياد بورس توانسته
يك وي.شود پاريس و سوربون دانشگاههاي در مدعو استاد و ويلسون وودرو مطالعاتي مركز
معارف و علوم آكادمي دائمي عضو و شد برگزيده خاورميانه مطالعات انجمن رياست به دوره
كدي نيكي آثار.ميكند زندگي كاليفرنيا سانتامونيكا ، شهر در حاضر حال در و آمريكاست
كه است مقاله صد از بيش و ديگران همكاري با كتاب دوازده و خود ، قلم به كتاب هفت شامل
و مجلات در آكادميك نوشتههاي بر علاوه.است اسلام دنياي و ايران به مربوط آنها اغلب
و گاردين ، تايمز ، لوسآنجلس لوموند ، چون روزنامههايي در مقالاتش برخي تخصصي ، كتب
سال از كه است Contention مجله سردبير و پايهگذار كدي.است رسيده چاپ به هرالدتريبون
.ميپردازد علوم و فرهنگ جامعه ، به مربوط نظري مناظرات و مباحث درج به و شده منتشر 1991
از بخشهايي.دارد تبحر نيز سيما و صدا ضبط و شفاهي تاريخ اسناد تهيه عكاسي ، در او
او از مقاله چند.است يافته راه نمايشگاهها به ايران قشقايي عشاير و يمن از او عكسهاي
صنايع و فرش درباره نيز و پرسپوليس و اصفهان تاريخي آثار از برگرفتهاش عكسهاي همراه
.بود رسيده چاپ به (1352) سال 1974 (ايران چاپ) اينترنشنال كيهان در ايران دستي
رسيدهاند چاپ به ايران در و ترجمه نيز فارسي به كدي كتابهاي ميان از كتاب دو تاكنون
اوست كتاب اولين واقع در كه) تنباكو 921891 نهضت:ايران در شورش و مذهب:از عبارتند كه
در اميركبير انتشارات را آن فارسي ترجمه و رسيد چاپ به آمريكا و اروپا در در 1966 كه
ترجمه و آمريكا در سال 1981 در كه مدرن ايران تاريخ:انقلاب ريشههاي (.كرد منتشر 1976
سيد درباره او كتاب دو كدي ، كارهاي اصيلترين از.شد منتشر ايران در در 1991 آن فارسي
دانشگاهي شده شناخته و برجسته دانشمندان نادر از كدي.است (اسدآبادي) افغاني جمالالدين
در خاورميانه ، سياسي و اجتماعي و عمومي تاريخ زمينه در آثارش خاطر به اشتهار ضمن كه است
ترجمه فارسي به هنوز كه نوشته ارزشمندي و متعدد نوشتههاي نيز مسلمان جوامع زنان زمينه
كرده ويرايش و تدوين تنظيم ، كه جنسيتي مسائل و زنان زمينه در مهم مجموعه سهنشدهاند
تاريخ در زنان ،(1978) (بك لوئيس باهمكاري) مسلمان دنياي در زنان:از عبارتند است
يادداشتي.(1996) جنس و جنسيت اطراف در مناظره و (1992) (بارن بت همكاري با) خاورميانه
مهدي توسط رضاخان برآمدن و قاجار دوران عنوان با كه است كدي كتاب درباره ميخوانيد كه
.است شده منتشر ققنوس انتشارات همت به و ترجمه حقيقتخواه
چيست مدرن فلسفه
شيريان سادات مريم
جديد فلسفه عناصر
برنر.اچ ويليام:نويسنده
سليماني حسين:مترجم
حكمت:ناشر
تقسيم بخش سه به را غرب فلسفه تاريخ فلسفي ، مشهور دايرالمعارفهاي همه تقريبا
فلسفه يا جديد دوره ;مدرسي فلسفه يا ميانه دوره ;كلاسيك فلسفه يا باستان دوره:كردهاند
سردمداران عارف ، وافلوطين استاد ارسطوي بزرگ ، افلاطون سقراط ، حساب اين با.مدرن
جنبانان سلسله واكام آبلار قديس ، آگوستين آكوئيناس ، توماس.هستند كلاسيك فلسفههاي
بودهاند چيزي آن آغازگر هم كانت و لايپنيتز اسپينوزا ، دكارت ، و مدرسياند فلسفههاي
تمايز ، تبيين ملاك مولفههايي چه راستي به اماناميدهاند مدرن فلسفههاي اخلافشان كه
نظر به واضح بسيار امر بادي در و است ممتنع و پرسشسهل اين پاسخ دورانند؟ سه اين ميان
تشخيص ادعاي كه است نشده يافت خودپسندي متفكر هيچ تاكنون كه كرد بايد چه اما.ميرسد
پژوهش "موضوع" تقسيمبندي اين ملاك كنيد فرض.باشد داشته را تمايز اين معيارهاي دقيق
از متفاوت ميپرداختهاند ، بدان ارسطو و افلاطون كه آنچه بايد حساب اين با.باشد فلسفي
بوده گونه اين واقعا آيا اما.بودهاند آن دنبال به ويتگنشتاين و راسل كه باشد چيزي آن
گمان است؟ داشته وجود مطلق تنافري حداقل يا تضاد فيلسوفان ، اين دغدغههاي ميان آيا است؟
يكسره فلسفه ، تاريخ معرفت ، از حوزه اين متخصصان و فن اهل از بسياري زعم به.نميرود
در كاوشي و نگاشتهاند ارسطو و افلاطون فلسفه بر انديشمندان و خردورزان كه است حاشيهاي
كه ميشود يافت فلسفياي موضوع كمتر كه ميكند آشكار خوبي به هم افلاطون آثار مجموعه
اين از اگر اما.باشد نكرده توجهي عطف بدان تاريخ ، سراسر فيلسوف بزرگ اين افلاطون ،
سه اين از كدام هر در كه شويم مدعي ميتوانيم كنيم ، صرفنظر منطقي - فلسفي سختگيريهاي
بوده فلسفي مسائل و موضوعات از خاص دسته چند بر فيلسوفان ، توجه و تمركز خاص ، فلسفي دوره
فيلسوفان از متفاوت كه اندازه آن دوره ، هر فيلسوفان پژوهش روش كلي طور به اينكه يا.است
اين مقدمه كنيد فرض.ندارد تفاوت دورهاي هم فيلسوفان روش با است ، بعد يا قبل دوره
موضوعات از شده كه هم حداقلي صورت به كه كردهايد جزم را عزمتان و خواندهايد را نوشته
نفعي چه كار اين از نهايت در اينكه).شويد آگاه دورهها اين از كدام هر در فلسفي اصلي
هر به كه حال (.بياوريد در سر آن از خودتان است بهتر كه است چيزي ميشود ، شما عايد
(Element برنر اچ ويليام نوشته "جديد فلسفه عناصر" كتاب گرفتهايد ، را تصميمتان دليلي
گويا.بود خواهد سودمند بسيار برايتان Philosophy by William H. Brenner) of modern
پديد كتابي او كه چرا.است بوده هم برنر دغدغههاي از يادداشت اين در شده مطرح مسئله
دوره يعني) فلسفه تاريخ سوم دوران در شده مطرح فلسفي مسائل اهم دارد قصد كه است آورده
اين به علاقهمندان براي صورت دقيقترين البته و بيان سادهترين به را (مدرن فلسفههاي
لاك ، لايپنيتز ، اسپينوزا ، و ميشود آغاز دكارت از او زعم به كه دوراني ;كند بيان موضوع
كتابهايي بيشتر.دارد اساسي ويژگي يك برنر كتاب.ميگيرد بر در را كانت و هيوم بركلي ،
تبيين قصد كه مدعياند و ميپردازند مدرن فلسفه درتاريخ مقدماتي مباحث به كه دست اين از
هر فهم براي يعني.اند"محور روايت" دارند ، غيرمتخصص و عام مخاطبان براي را موضوعات اين
همان و ميكنند اكتفا فلسفي مسائل از خودشان روايت به فلسفي ، موضوعات زودتر و آسانتر چه
اين با فلسفي كتاب ده شما اگر كه است گونه اين.ميكنند ارائه مخاطبان براي را روايت
انسان" كه است اين ميشنويد هابز توماس از كه جملهاي تنها مثال براي بخوانيد ، را ويژگي
اين موسس دكارت ، از جمله ، دو تنها و جمله ، دو بخواهند شما از اگر يا "است انسان گرگ
و "هستم پس ميانديشم" اولي:بگوييد كه بود خواهيد قادر تنها كنيد نقل مدرن ، فلسفههاي
(!؟)...دومي
"محور متن" كه است بوده اين بر برنر تلاش اما.بود خواهد دوم جمله ذكر به قادر كسي كمتر
به ميتوان هم (Forbeginer) مقدماتي كتاب يك در حتي كه است معتقد برنر گويي.باشد
با هم مخاطب كه ميشود باعث امر اين.كرد نقلقول آنها از و كرد استناد فيلسوفان سخنان
او به كه يابد دست جسارتي به هم و شود آشنا نظر مورد فيلسوف فلسفي زبان و نگارش سبك
كه توصيهاي ;كند مراجعه اصلي متون به دانشاش توسعه و معلومات گسترش براي ميدهد اجازه
توصيه آنها مطالعه بر برنر كه كتابهايي.است كرده تاكيد آن بر خود كوتاه مقدمه در برنر
شنودهايي و گفت" ;هيوم "انساني فهم در تحقيق" ;دكارت "تاملات":از عبارتند كرده اكيد
به مستقيم مراجعه مشكلات از خوبي به برنر كه برد نبايد ياد از.هيوم "طبيعي دين درباره
يك مطالعه كه است بوده واقف موضوع بدين كاملا اواست داشته آگاهي مدرن فيلسوفان آثار
كساني براي حتي است ، مدرن روزگار اصلي مانيفست كه كانت ، امانوئل "محض خرد نقد" از صفحه
همين به.است صعبالوصول و دشوار هم بودهاند آشنا كلاسيك فلسفههاي با سال چندين كه
عمومي فهم عهده از حداقل غيرمتخصص ، خواننده كه است داده ارجاع آثاري به بيشتر او دليل
مختلفي موضوعات و مفاهيم به "جديد فلسفه عناصر" كتاب در.برآيد آن در شده ذكر مطالب
ظهور كه بسترهايي و مباني و جديد فلسفههاي درباره مقدماتي ذكر با برنر.ميشود پرداخته
او تاملات مختلف بخشهاي از زيبايي تحليلهاي و ميپردازد دكارت به شدهاند باعث را آن
و دكارت ميان كه ميپردازد خيالياي گفتوگوي متن ذكر به هم ادامه درميكند ارائه
اساس بر گفتوگو اين.است پذيرفته صورت بوهميا اليزابت خانم شاهزاده يعني شاگردش
بحثهاي اسپينوزا به مربوط قسمت در.است شده تدوين خانم شاهزاده و دكارت نامهنگاريهاي
"خلاء برهان" به و ميشود مطرح است اسپينوزا فلسفه بخش مهمترين كه "جوهر" به مربوط
ذكر.ميشود پرداخته او فلسفه در بدن و روح صفت ، حالت ، چون مفاهيمي و اسپينوزا
ماهيت درباره تحليلهايي و لايپنيتز اثر مشهورترين "دولوژي مونا" متن از بخشهايي
شناخت ، و تجربي علم تجربه ، مورد در بركلي نظرات تبيين و لاك جان منظر از ادراك و شناخت
مقدمه در برنر.ميآورد فراهم برنر كتاب در را هيوم ديويد نظرات طرح براي لازم مقدمات
كتابش در و پرداخت خواهد همه از بيشتر اهميتشان ، دليل به كانت ، و هيوم به كه آورده خود
او تاكيد و شناخت از هيوم روايت چرا كه ميدهد نشان خوبي به او.است كرده را كار اين هم
از پس هيوم.كرده پيريزي را كلاسيكش تاريخ از فلسفه بنيادي گسست تجربهگرايي ، بر
نبرد ميدان از سقراط تازيانه ضرب به كه بود كرده باز سوفسطائياني براي را جا قرنها ،
كانت ، امانوئل آراي تبيين و شرح به هم كتاب بخش آخرين.بودند شده رانده بيرون فلسفه
كه شود اين به منجر تنها برنر تلاشهاي تمام اگر.دارد اختصاص كونيگزبرگي ، فيلسوف
كانت "محض عقل نقد" از برگرفته كه باشد ، كتابش بخش آخرين فهم به قادر او كتاب خواننده
.بود خواهد فلسفه حوزه در مقدماتي كتابهاي برترين از يكي كتاباو مطمئنا است ،
فرهنگي گردش
ويتگنشتاين
فرجامي محمود
از يكي بيشك ويتگنشتاين ، لودويگ اتريشي ، رياضيدان و منطقدان زبانشناس ، فيلسوف ،
دو از بيش حياتش زمان در اينكه با او.است بيستم قرن متفكران اثرگذارترين و مهمترين
كليه چاپ بر علاوه و دارد جهاني شهرتي امروزه نرساند چاپ به (كتاب يك و مقاله يك) اثر
بهترين از يكي.است رسيده چاپ به او درباره هم بسياري مقالات و كتابها نوشتههايش ،
كاربران اختيار در ويتگنشتاين درباره را جامعي نسبتا اطلاعات كه اينترنتي پايگاههاي
:است دسترس در آدرس اين با ميدهد قرار
http://home.earthlink.net/bwcarver/ludwig
و عناوين هريك كه كلي ، عنوان چهارده تحت را ويتگنشتاين با مرتبط اطلاعات پايگاه اين
اطلاعات بخش در.ميكند عرضه علاقهمندان به ميشوند ، شامل را ديگري هاي(Link) پيوند
دانشنامه ، از بخشي مقاله ، قالب در ويتگنشتاين معتبر زندگينامه چهارده زندگينامهاي ،
قرار بازديدكنندگان اختيار در سايتها ساير به پيوند يا (منطق و رياضيات مثل) خاص منظر
كسب به مايل كه افرادي و است مختلف موضوعات در كلي عنوان پنج شامل كتابها بخش.ميگيرد
به 21 راجع مفيدي اطلاعات ميتوانند باشند ويتگنشتاين شده چاپ آثار درباره دقيق اطلاعات
اثر خود بر علاوه همچنين.بيابند قسمت اين در را كتابها جلد تصوير با همراه او ، اثر
.دارد وجود هم ويراستار و ناشر به مربوط اطلاعات مشاهده و پيوند امكان
سخنرانيها ، ،(online) خط بر كتابهاي ثانويه ، مراجع يعني بعدي مهم و معتبر بخش در اما
.است موجود عنوان تحت 24 تكميلي اطلاعات با همراه راسل ، با مرتبط چاپي آثار و مقالات
كه است پايگاه اين بعدي مفيد بسيار بخش ويتگنشتاين با مرتبط كتابهاي مورد در اطلاعات
در را فيلسوف اين با مرتبط كتابهاي مورد در كاملي اطلاعات مولف ، خانوادگي نام براساس
قرار علاقهمندان اختيار در (N-T) و (G-M) و (A-F) الفباي حروف حسب بر شده مرتب بخش سه
.ميدهد
به و باشد هم روز به دارد سعي و نميكند ارائه را قديمي اطلاعات و مطالب فقط سايت اين
با همراه آثار اين به ويتگنشتاين درباره شده منتشر تازه كتابهاي قسمت در خاطر همين
توضيح بر علاوه نيز اتريش ويتگنشتاين لودويگ انجمن بخش در.ميپردازد ناشر و مولف معرفي
پنجمين و بيست تا بيستمين از) آن بينالمللي سمپوزيومهاي گزارش انجمن ، اين معرفي و
در راسل برتراند اظهارنظر نظير) توجه خور در اظهارنظر و مقاله ششاست شده ارائه (نشست
.هستند خواندني خود جاي در كه دارد ، قرار ديگر متون بخش در نيز (ويتگنشتاين مورد
صرف فلسفي بودن عبوس و سنگيني از را سايت اين اينكه براي پايگاه ، اين گردانندگان
درباره طنز مقاله چهار حاوي كه طنز نظير.افزودهاند آن به هم را ديگر بخش چند درآورند
عنوانش از گونه همان كه پستي ليست و پيامها تابلو روم ، چت يا.است آثارش و ويتگنشتاين
سه هم دراماتيك كارهاي بخش در.است ويتگنشتاين درباره نظر تبادل و بحث براي پيداست
ويتگنشتاين لودويگ درباره فيلمهايي يا و موسيقي حاوي كه سايتهايي ديگر به مفيد پيوند
.دارد قرار هستند ،
گرفته سايت اين از كه را ويتگنشتاين زندگينامههاي از يكي شده ويراسته ترجمه پايان در
:ميآوريم است شده
مادر و پدر.آمد دنيا به اتريش وين در آوريل 1889 ويتگنشتاين 26 يوهان يوزف لودويگ"
.بود موسيقي از پر هميشه كه شد بزرگ خانهاي در او و بودند موسيقي اهل دو هر لودويگ
و بودند برخوردار بالايي هنري استعداد و هوش از همگي كه داشتند فرزند هشت او والدين
براي سال 1903 در و خواند درس خانه در سالگي چهارده تا او.بود فرزند كوچكترين لودويگ
.شد تحصيل به مشغول بود ، طبيعي علوم و رياضيات مخصوص كه وين در مدرسهاي در سال سه مدت
مهندسي رشته در تا رفت برلين به سال 1906 در او.بخواند مهندسي تا گرفت تصميم سپس
و هوا مهندسي دكتراي در تحصيل براي دوره آن اتمام از پس ويتگنشتاين.كند تحصيل مكانيك
...كرد نام ثبت منچستر مهندسي آزمايشگاه در پژوهشگر عنوان به و رفت انگلستان به فضا
اين براي او و داشت ، رياضي مباني فهم به احتياج او ، تحصيلي پروژههاي از يكي انجام
راسل آثار.كرد مطالعه را راسل (Prin ciples of mathematics) رياضيات اصول" كتاب منظور
به و كرد ترك را منچستر دانشگاه سال 1911 در عاقبت كه آورد هيجان به را او قدر آن
نبود آنهايي از راسل كه آن با.بخواند رياضي منطق راسل محضر در تا رفت كمبريج دانشگاه
;گرفت قرار ويتگنشتاين تاثير تحت شدت به اما گيرد ، قرار دانشجويي تاثير تحت راحتي به كه
مطالعه به بايد كه دارد نبوغي چنان ويتگنشتاين كه بود شده متقاعد بعد سال يك كه آنجا تا
...شود راهنمايي "رياضي فلسفه"
تحت سال1912 در "كمبريج فلسفي انجمن نشريه" كرد ، چاپ مطلب ويتگنشتاين كه جايي اولين
ميكرد ، كار رياضي منطق و رياضيات مباني روي او دوره اين در.بود ،"چيست فلسفه" عنوان
در نظراتش روي آنجا در او.رفت نروژ به و نيافت خود مطبوع را كمبريج وضع مدتي از پس اما
(تراكتاتوس) فلسفي - منطقي رساله او بزرگ اثر اساس اين و ميكرد كار منطق و زبان مورد
در كه سالي چهار طي و بازگشت وين به ارتش به پيوستن براي جنگ شروع با سال 1914 در.بود
ابتدايي مدرسههاي در تا 1926 از 1919 جنگ از پس...نوشت را تراكتاتوس بود ، ارتش خدمت
.پرداخت تدريس به اتريش
و بازگشت كمبريج به بعد سال دو و شد شروع در 1927 وين حلقه فيلسوفان با او بحثهاي
به سال پنج مدت به سال 1930 از.داد پيشنهاد خود دكتراي رساله عنوان به را تراكتاتوس
جهاني جنگ در.شد فلسفه استاد كمبريج دانشگاه در در 1939 و درآمد ترينيتي كالج عضويت
خود استادي كرسي او.برگزيد را باربري شغل هم مدتي و شد لندن در بيمارستاني دربان دوم
.رفت دنيا از انگلستان در آوريل 1951 در 29 ويتگنشتاين لودويگكرد رها در 1947 را
فرهنگي نشريات
قدرت تالارهاي در مدارا دانشكده صحن در طغيان
موجود وضع عليه مبارزه
دريكه فون سابينه:نويسنده
قائد محمد:مترجم
نو طرح:ناشر
تومان قيمت2000
به و 1970 دهههاي 60 در غربي آلمان جوانان ورود بيستم ، قرن مهم تجربههاي از يكي
از برخوردار ثباتي با دموكراسي تصوير دوم جهاني جنگ از پس آلمان از.بود دولت ساختار
شاهد آلمان دهه 1950 ، اوايل از درواقع.ذهنهاست در تضاد از عاري و يكدست فرهنگي
خيزشي عنوان به دانشجويي جنبش بعد ، دهه يك.بود تسليحات موضوع حول سياسي اعتراضهايي
و ريخت هم به را دهه 50 ظاهري هماهنگي سياسي ، سپس و اجتماعي بعد فرهنگي ، ابتدائا
وضع با مخالفت فرهنگ جدي آغازگر دانشجويي جنبش.گذاشت جامعه خطمشي بر پايداري تاثيرهاي
دهه 1960 اواخر.شد تبديل بااهميتي سياسي نيروي به ساليان طي و بود آلمان در موجود
نظام تا برداشتند سلاح و است بس حرف كه رسيدند نتيجه اين به غربي آلمان جوانان از گروهي
با مقابله به را فاشيست شده منزوي نيروهاي وضعي چنان ادامه.كنند سرنگون را مستقر
پنبه بود ، رشته دوم جنگ از بعد ليبرال اروپاي آنچه هر و ميخواند فرا چپ راديكاليسم
ادامه و پليس فشار افزايش:بود روبهرو انتخاب دو با غربي آلمان مستقر نظام.ميشد
دادن تن يا ;دولتي دستگاههاي در استخدام براي گزينش و پروندهسازي و فوقالعاده وضعيت
آنها براي ميدان و گوي از سهمي گرفتن درنظر حكومت ، در دگرگوني خواستار جوانان عضويت به
.كردن حكومت امتيازهاي در مخالفان كردن سهيم با اعتراضها شدت از كاستن به كمك و
همين به.بود نياورده بار به فاجعه جز نتيجهاي و بود شده تجربه دهه 1930 در اول راه
به را حكومت دروازههاي آلماني سياستمداراني.زد عمل ابتكار به دست حاكم نظام دليل
.بودند باليده و آمده دنيا به جنگ از بعد فضاي در كه جواناني.گشودند معترض جوانان
مشرب با تحصيلكردههايي اول دسته:بودند شده دسته دو جنگ از پس آنها پدران
آن در كه جامعهاي براي سوگواري علامت به سياه همواره لباسهايي با اگزيستانسياليستي
كه كارگرهايي هم دوم دسته.آن انكار سكوت ، از قصد و بود حقيقت كتمان زدن حرف از منظور
موتورسيكلتهاي بر سوار و تن به چرمي لباسهاي با بودند شده جوياني عربده به تبديل حالا
است بديهي.ميترساند را او دوم دسته و ميكرد نگران را متوسط طبقه اول دسته.خوفانگيز
اينرو از.كنند روشن را تكليفشان ديگران تا نميمانند منتظر ديگر نسل اين فرزندان كه
را خود حالا اما.ديدند براندازي در تنها را چاره و بردند اسلحه به دست آنها كه بود
بود خواسته آنها از دولتبود انداخته سپر آنان پيشاروي كه ميديدند دولتي با مواجه
.درآورند اجرا به دارند ، نظر در كه را مطلوبي طرحهاي و شوند حكومت وارد
.شدهاند منصب و شغل صاحب آلمان حكومت در دهه 60 معترض دانشجويان آن از بسياري حالا
هم گروه اين با آن مسئوليت كه موجودي وضع آياميگردد مطرح اساسي پرسشي اينجا در اما
اين آيا و ميدادند را وعدهاش بودند دانشجو وقتي كه است زيبايي چشمانداز همان هست
و شوند صحنه وارد ترتيب همين به تا داد خواهند مجال آتي ناراضيان به سابق دانشجويان
آورند؟ دست به را ميدان و گوي از سهمي
فرهنگ و زبان استاديار ديركه ، سابينهفون خانم كه است كتابي "موجود وضع عليه مبارزه"
و ريشه بر است مطالعهاي كتاب اين.است نگاشته را آن آمريكا پيتسبورگ دانشگاه آلماني
بر تاثيرش و ميدهد ارائه سياست از كه بديلي مفهوم موجود ، وضع مخالف فرهنگ ساختار
و فرهنگي سلطه به كتاب اول فصل.تا 1980 دهه 1950 سه در آلمان اجتماعي و سياسي نهادهاي
واقعا فرهنگ نخستين به هم آن دوم فصل و ميپردازد دهه 50 در جوانانه خردهفرهنگهاي
جنبش اينرو از و گرفت ريشه دانشگاه در كه فرهنگي ;دارد اختصاص موجود وضع با مخالف
به فرانكفورت مكتب آثار سوي به دانشجويي جنبش رفتن فصل اين در.ميشود خوانده دانشجويي
سوم فصلميشود بررسي هنر و فرهنگ خودمختاري بورژوايي ايدئولوژي به مكتب اين حمله سبب
تروريسم تبعات و جديد ذهنگرايي و ميشود بررسي دهه 70 نيمه در ادبي نقد بحث ادامه به
باب در هم پنجم و چهارم فصل و.ميدهد قرار بحث محور را سياسي فضاي بر سرخ بريگارد
حزب و بوم زيست جنبش بر هم ششم فصل و است و 80 دهههاي 70 در اجتماعي جديد جنبشهاي
كه دهد پاسخ پرسش اين به ميكوشد نهايي فصل در نويسنده درواقع.است متمركز آلمان سبزهاي
با بورژوايي نظام از بخشي فقط اكنون آيا سابق اصلاحطلبان و اسبق انقلابي دانشجويان
و آزمايش نتايج پذيرفتن عين در توانستهاند يا شدهاند ، پنهانش و آشكار جذابيتهاي
اجرا به بيشتر چه هر را خويش نظرات بكوشند همچنان و بمانند پايبند خويش عقايد به خطاها
.درآورند
سوال.ماست امروز پژوهان و سياستپيشگان اساسي پرسش همان بررسي درواقع كتاب اين سراسر
تضميني چه شوند ، سكاندار اصلاحگرانه ، راديكال تغييرات هواداران روزي اگر كه است اين
از پاسداري و اجتماعي و فردي حقوق رعايت باب در خويش وعدههاي به كه دارد وجود
.الابصار اولي يا فاعتبروا بمانند؟ پايبند مدني آزاديهاي
|