كنوني چالشهاي و شوراها
-محمدي علي محمد دكتر با گو و گفت هنددر و ايران در شوراها كاركرد تطبيقي رسي بر
(پاياني بخش) سياسي مطالعات كارشناس
زوال سمت به ملت اين تمدن ندهد را مدرني و نوين عنصر هيچ ورود اجازه ملت يك سنت اگر
اصل و است مساعد تحول و نوگرايي زمينه خوشبختانه شيعه مذهب بخصوص و اسلام در.رفت خواهد
ها زمينه از بسياري در.مي‌كند مهيا را نوگرايي مكان و زمان با احكام انطباق با اجتهاد
و فقه اين و است كرده صادر ومكان زمان شرايط با متناسب را سنت‌ها تغيير اجازه شيعه فقه
متحول را سنت‌ها كه است تغيير ضرورت اصل اين واقع در.مي‌شود پوياتر دائما اجتهاد
هرم يا كاست سيستم.است بوده نامنعطف بسيار روزگاري هم هند مذهبي و سنتي شرايط.مي‌كند
"نجس‌ها" طبقه از فردي سايه مثلااگر كه است بوده نامنعطف و خشك آنچنان اجتماعي طبقات
به رسد چه مي‌كرد واجبالقتل را او مي‌افتاد روحانيون يا برهمنان طبقه از فردي روي بر
مذهبي عرصه در.كنند مشترك كار جامعه يك در و شده ادغام همديگر با بخواهند آنها اينكه
حساب به نابخشودني گناه آن كشتن كه است بوده هندوها براي مقدسي حيوان مثلاگاو هم
عنوان افرادبه هويت شهرنشيني ، اولا و شهري نوين زندگي و مدرنيسم آغاز با اما.مي‌آمد
كسي چه و است نجس كسي چه كه داد تشخيص نمي‌شد كلانشهرها در و باخته رنگ مقدس يا نجس
به مدرن و ماشيني زندگي نوع حتي.مي‌شدند ادغام همديگر ضرورتابا افراد و; برهمن
را فردي زندگي و برائت توان هم همديگر كاست از آگاهي صورت در افراد كه بود گونه‌اي
با و بخورند غذا هم با رستوران‌ها در كند كار هم با كارخانه‌ها در بودند مجبور.نداشتند
سوار كه قطار يا اتوبوس مثل عمومي نقليه وسائط همين در.كنند مسافرت نقليه‌مشترك وسائط
ايجاب شهري و ماشيني مدرن زندگيبود شده درست گاو پوست از صندلي‌ها چرم مي‌شدند ،
كه جديد مشترك هويت و درآمده خود كاست و قومي مذهبي ، قالبسنت‌هاي از افراد كه مي‌كرد
البته.بپذيرند را برداشته گام مدرنيسم و توسعه راه در آزادكه مستقل ، هندي همان
و فراگير آنچنان مدرنيسم و نوگرايي جريان اما مي‌گرفت صورت هم مقاومت‌هايي
اين كه زمان مرور اثر در و تدريجي ولي برگرفت در را همه تقريبا كه بود اجتنابناپذير
.است توسعه ماهيت و اصول از امر
طرف از.دارد را خود نخبگان و نمايندگان و است طبيعي امر يك مدرنيسم و توسعه موضوع
اجازه اگر من نظر به.دارد را خود نمايندگان هم آن كه است طبيعي هم سنت ، مقاومت مقابل
طبيعي پروسه‌اي باشد ، داشته را خودش مقاومت هم سنت و بپيمايد را خود راه توسعه كه بدهيم
است اينجا در كار اشكال.است مشخص پروسه اين تكليف تاريخ ، ناموس براساس كه داشت خواهيم
هم به را طبيعي پروسه اين نظم مي‌خواهند سنتي طيف در چه و مدرن طيف در چه بعضي‌ها كه
چنين در كه بگيرند را آن سرعت جلوي يا و بخشند سرعت اصلاحات و توسعه به يا تا بزنند
است اصلاح‌طلبان و نوگرايان به من توصيه.مي‌كند پيدا رشد جامعه در خشونت و تعارض حالتي
تحقق انتظار و داشته باور توسعه بودن زمان مرور به و تدريجي شكل به آنان حداقل كه
زمان مدت در كه است انقلاب اين.باشند نداشته را كوتاه زمان و فرصت در خود ايده‌آلهاي
انقلاب ويراني‌هاي و عوارضتوسعه و اصلاح نه مي‌كند برآورده را انتظارات حداكثر كوتاه
.نيست تحمل قابل برسد خود اهداف به اصلاحات طريق از مي‌تواند كه ملتي براي هم
مدني نهادهاي تاسيس به اقدام كه است اين بكنند بايد اصلاح و نوگرايي نخبگان كه كاري
مي‌كنند پيدا جديدي روحيات و خلقيات و ديده آموزش نهادها اين درون در مردم.بكنند متعدد
به و كرده هجرت كهنه سنت‌هاي از مردماست پلوراليستي حكومت و مدني جامعه با متناسب كه
اگر نخبگان‌سنتي‌هم.مي‌آورند روي است مدرنيته آموزه‌هاي همان كه جديد سنت‌هاي
كه آن براي و تجديدنظركرده خود افكار در مجبورند باشند ، خود ملت و مردم با بخواهند
.مي‌آورند رو جديد سرزمين و سنت به هم آنها كنند حفظ مهاجر قوم ميان در خودرا جايگاه
والا هست ، هم آن مطلوبترين كه است توسعه امر بودن فراگير و پايين از توسعه همان اين
تكرار زمان طول در تدريج به آنچنان فرآيند اين است بوده موفقيت قرين كمتر بالا از اصلاح
نوين‌چنان نسل‌هاي و بود خواهد بسيار كهن سنت‌هاي با مردم فاصله روزي كه شد خواهد
باور كمتر نوين نسل امروز هند در كه آنچنان.كرد نخواهند باور را خود اجداد از سنت‌هايي
از عده‌اي هم امروز.باشد مقدسي حيوان گاو يا و باشد شده آفريده نجس انساني كه مي‌كند
نهضت قالب در اما مي‌كنند ، اعتراض و برمي‌آشوبند كشور اين در سگ‌ها وحتي گاوها كشتار
مدرنيسم فرآورده‌هاي از و مدرن امري دو هر اين كه زيست محيط حفظ يا و حيوانات از حمايت
به امروز كه است رسالت‌هايي جمله از نهادهاي‌مدني تاسيس و فرهنگ‌سازي بنابراين است ،
كه است نهادها اين جمله از وروستا شهر شوراهاي.مي‌كند سنگيني اصلاح‌طلبي نخبگان دوش
و مدني فرهنگ و مي‌خواند فرا مدني جامعه راستاي در آموزش و ممارست و تمرين به را مردم
.مي‌نوردد در را نامنعطف سنت‌هاي مردم‌سالارانه‌روزي
گذار حال در كشورهاي در گروه‌ها و احزاب جمله از مدني نهادهاي گونه اين از بسياري اما *
چگونه را موضوع اين است ، آن نمونه‌هاي از يكي هند كشور.دارند قرار قدرت‌هايي قيادت تحت
مي‌كنيد؟ تحليل
غربي معرفت يك اينكه.گفت سخن آن كردن بومي نه و معرفت شدن بومي از بتوان شايد اينجا -
و استقرار راههاي چگونه و مي‌پذيرد حركت مسير در را تحولاتي چه مي‌شود شرق وارد وقتي
سياستمدار بشر اگر كه است معرفت ذاتي جوهره و قابليت‌ها از مي‌يابد ، را خود شدن نهادينه
.بود خواهد تثبيت و تحول مكانيسم‌هاي طبيعي‌ترين از نكند دستكاري خود ميل به را آن
مقابلش‌قرار در ديگري هژمونيك و انتقادي معرفت تا كه است گونه‌اي به معرفت ويژگي‌هاي
معرفت.مي‌كند پيدا را ش خود گسترش و نفوذ راه"سنگ و چشمه" قاعده همان سان به نگيرد
.ابطال‌است و فرضيه قانون تابع و است برخوردار علمي معرفت منطق از خودش كليت در هم نظري
قانون چنين تابع روستوهم و كينز ريكاردو ، اسميت ، آدام نظير توسعه اقتصادي نظريه‌هاي
منطقي‌تر معرفت مقابل در و داشته‌اند بيشتري موضوعيت زماني هركدام و بوده‌اند معرفتي
.شده‌اند معتبرتر يا داده دست از را خود اعتبار
ودانش آنجامعرفت.است بررسي قابل چشم‌انداز همين از هم هند در كاريزماتيك احزاب مساله
بعد سال چهل تا كه معنا بدين.شد بومي زمان پروسه در بلكه نكردند بومي را تحزب به مربوط
مهاتما توسط كه حزبكنگره هند ، مردم فرهنگي و سنتي بومي ، شرايط به توجه با استقلال از
مردم نزد در خاصي منزلت از كرده‌بود هدايت استقلال سوي به را كشور و شده تاسيس گاندي
بود طبيعي و بود هند كشور در كاريزماتيك مشروعيت و قدرت مظهر گاندي خودبود برخوردار
بيشتري مقبوليت از مردم نظر در كردند رهبري را حزب اين بعدها فرزندانش‌كه و او حزب كه
سيستم يك همانند حزب اين هند ، استقلال از بعد سال چهل طي كه به‌طوري.بودند برخوردار
انتخابات و آزادي وجود عدم معناي به اين البته.مي‌رسيد قدرت كشوربه اين در تك‌حزبي
شركت رقابت‌هاي‌انتخاباتي كامل‌در آزادي با هم ديگر احزاب بلكه نبود آزادمنصفانه
.حزبسپردند اين به را دوره اين طول بقيه مدت ، كوتاه مورد دو جزء به مردم ولي مي‌كردند
خواهد متمركز سيستم با گذار حال در كشورهاي بر فرآيند اين در تاثيري چه شدن جهاني *
گذاشت؟
ارتباطات به هم آن ريشه.است بوده بشري تمدن در مهم بسيار موضوعات از شدن جهاني مساله -
حساب به بشري دستاوردهاي آساترين معجزه از ارتباطي تكنولوژي امروزه اينكه.برمي‌گردد
با كه چرا.مي‌كند پيدا منزلت بشر تاريخ در شدن جهاني ارزش هم ميزان همين به مي‌آيد
بررسي به پديده‌ها اين شناخت براي و مي‌شود آشنا جديدي پديده‌هاي با انسان ارتباطات ،
نظر در پديده هر قبح و حسن رابطه همين در كه مي‌پردازد آن مقايسه‌اي مطالعه و تطبيقي
اما است شده شناخته ديرباز از جهاني ارتباط ايجاد براي بشر تلاش.مي‌شود مشخص مشاهده‌گر
جامعه و شده برداشته بلندي گام‌هاي ارتباطات تكنولوژي با كه است بيستم قرن دوم نيمه از
خصايل تبع به هم دهكده اين در است ، كرده كوچك دهكده يك حد تا مك‌لوهان قول به را جهاني
.دارند اطلاع يكديگر شادي‌هاي و غم‌ها مصرف ، زندگي ، نحوه از خود ، همسايه از همه روستايي
و آزادي و دموكراسي و رفاه تكنيك ، صنعت ، چون ارزش‌هايي امروزه كه است اطلاع همين اثر بر
مطالبات اين اطلاع و ارتباط همين اثر در.است كرده پيدا جهاني ارزش توسعه ، مجموع در
حكومتي اگراست كرده تغييرات و اصلاحات ايجاد به مجبور را حكومت‌ها كه است بوده مردمي
مواجه خودش مردم قهر با روزي بالاخره كند مقاومت مردم خواست و تمايلات برابر در هم
مثلا.است بوده شدن جهاني براي هم ديگري روش‌هاي ارتباطات تكنولوژي كنار در.شد خواهد
بازديدهاي المپيك ، بازي‌هاي برگزاري.است جهاني ارتباط و جهاني مساله يك خود توريسم
از بسياري امروزه.است بوده شدن جهاني و جهان‌گرايي عوامل از خود..و جهاني رسمي
غلبه براي تلاش و مي‌آيد حساب به بشر مشترك معضل و جهاني پديده يك ايدز مثل بيماري‌ها
از آن ارزش و است جهاني تلاش يك هم باز گيرد انجام هم جهان از گوشه‌اي هر در آن بر
.مي‌رود فراتر ملي مرزهاي
هم اين ديدن بدون ملي حكومت‌هاي و خورده پيوند هم به بشر سرنوشت امروزه اين بنابر
متقاعد دموكراتيك ضد خصوص به و خاص شيوه‌هاي به را خود ملت نمي‌توانند جهاني خانوادگي
.كنند
و علم و تجارت و اقتصاد حوزه در شايد.است وارد شدن جهاني به هم جدي نقدهاي ديگر طرف از
باشد مهيا تعارض بدون هم‌گرايي امكان مي‌آورد ارمغان به را مردم بيشتر رفاه كه تكنولوژي
پست فلسفه و دارد وجود جدي سليقه‌هاي اختلاف زيباشناسي و اخلاق و جهان‌بيني حوزه در اما
به زندگي عرصه‌هاي تمام در شدن جهاني همچنين.مي‌شود تغذيه آبشخور اين از هم مدرنيسم
.مي‌دهد قرار تاثير تحت را پلوراليسم تفكر كه است شبيه متمركز سيستم و بنيادگرايي نوعي
عرض كه همان‌طور.است بي‌مورد شدن جهاني برابر در شرقي نگراني‌هاي از بعضي من نظر به
بتواند شدن جهاني شعار محلي و ملي ارزش‌هاي و معنوي حوزه‌هاي در نمي‌رسد نظر به كردم
آن راه سر بر جدي مانع خود ملت‌ها طرف از بلكه دولت‌ها طرف از نه مقاومت اين و شود عملي
و پيشرفت آزادي ، و رفاه مثل بشري دستاوردهاي و انساني مشترك ارزش‌هاي حوزه در اما.است
مقابل در زود يا دير توتاليتر حكومت‌هاي مقاومت و است اجتنابناپذير امر اين دموكراسي
.مي‌شكند درهم آن
مي‌بينيد؟ شوراها روي فرا را چالش‌هايي چه پرسش آخرين عنوان به*
توجه عدم مساله گذار حال در كشورهاي در توسعه راه سر بر جدي موانع از يكي من نظر به -
سال محصول 150 رسيده‌اند بدين‌جا تا غربي‌ها اينكه.است توسعه امر در تعجيل و زمان به
اگر مثلا.كنيم طي زماني مدت كوتاه‌ترين در را دوره اين مي‌خواهيم ما و است جدي چالش
صورت به شهرنشيني روند اينجا در است ، بوده شهرنشيني غرب در توسعه ازفاكتورهاي يكي
كشورهاي جدي معضلات از يكي.است شده تبديل توسعه ضد عنصري به خود و گرفته انجام افراطي
توصيه كه است درست.است شهرنشيني روند همين جمله از توسعه خود بي‌قوارگي توسعه حال در
خود هم امر اين اما بپردازند ، مدني جامعه تقويت به و پرداخته نهادسازي به نخبگان مي‌شود
در ايران در شوراها مشكل هميناست نهادها تاسيس در مراتب سلسله يك به منوط و تدريجي
را حزبي سيستم ما اگر.برمي‌گردد كشور در حزبي سيستم يا و نهاد وجود عدم به اول وهله
يعني.بگيرد شكل حزبي سيستم تبع به و قالب در مي‌بايست هم شوراها بوديم كرده تقويت
و بكنند را كار اين هم شوراها براي مي‌كنند معرفي نماينده مجلس براي چنانكه هم احزاب
در حزب نماينده كه شورا يك مي‌شد چنين اگر باشند ، هم احزاب نمايندگان شوراها نمايندگان
قوي نمايندگي مجلس در كه مي‌گفت حزبي به را خود مشكلات بود ، روستا حتي يا استان منطقه ،
و بوده هماهنگ مجلس و دولت با شوراها اين بنابر بود ، حزب همين محصول هم دولت و داشت
شهرداران كه برسيم مرحله اين به بايد روزي نظرم به.بود كمتر شوراها عمليات اجراي موانع
مردم و باشد پاسخگو حزب و شوراها مقابل در شهردار و شوند انتخاب احزاب و شوراها توسط هم
وجود آساني به امور فتق و رتق امكان فعلي وضعيت در.بگيرند كتاب و حساب احزاب از هم
.نيست معلوم واقعي پاسخگوي واقع در.ندارد
براي سهميه تعيين مشكل هستند ، گريبان به دست آن با هند در شوراها كه مشكلاتي ازجمله
عميقا كه مي‌بينيم را زناني هند كشور شوراهاي در گاهي.است شوراها انتخابات در زنان
هم حسابي و درست سواد آنها از خيلي.هستند ضعيف واقعا كارآمدي و دانش لحاظ به و سنتي
كه است مي‌خواسته حكومت چون اما نمي‌دانند چيزي شهري يا اجرايي مديريت از و ندارند
كه كرده اعطا را سهميه‌هايي آنان به بخشد ارتقا را امور اداره در زنان مشاركت وضعيت
.است شده شوراها تضعيف باعث امر همين
ايران در اصلاحات نرم‌افزار يعني.ندارند جدي مشاركت اصلاحات نيزدر ايران در زنان
سطح تا را خودشان كرده‌اند پيدا مشاركت امكان زنان كه جاهايي در ثانيا.است مردانه
يا عامه نمايندگي را خود قواره هم آنها يعني.داده‌اند تقليل زنان مسائل صرف نمايندگي
به زنان كه است دليل اين به بيشتر شده‌اند برگزيده اگر مي‌كنند فكر شايد.نمي‌دانند ملي
هر در تا مي‌شود باعث اين‌مساله.باشند آنان سخنگوي بايد اين بنابر.داده‌اند راي آنان
بعد دوره در و شود برجسته زنان فعال مشاركت مرتبه اين مثلا توسعه وجوه از يكي انتخابات
ناپايدار توسعه مساله همان اين و مي‌شود ساقط اهميت درجه از سابق وجه آن و ديگر وجهي
دموكراتيك و صنعتي پيشرفته سطوح در البته بكنند را خود جنس نمايندگي زنان كه اين.است
اما دارد ، را خود نماينده طبقه و صنف هر هم و مي‌شود تخصصي امور ، هم كه است عالي بسيار
داده فرصت زنان به اگر.تكامل نه و دارد اعتماد عدم يك از حكايت امر اين ايران در
كنند فكر ملي كلان امور به و درآيند زنانگي پيله از كرده پيدا را جرات اين بايد مي‌شود
.شوند توسعه منشا هم و كنند پيدا توسعه هم تا
اين و است دلار شهر 10 شوراي عضو يك ماهيانه حقوق هند كشور در.است دستمزدها ديگر مساله
جدي مالي مشكلات نمايندگان اين غالبا و نمي‌كند هم را نماينده آمد و رفت كفاف حتي پول
افراد.نيست جدي خيلي بشود هم اگر و نمي‌شود تشكيل جلسات معمولا دليل همين به.دارند
كه آنجايي تا هم ايران در.كنند تامين را خود زندگي هزينه تا مي‌كنند كار ديگر جاهاي در
سوم يا دوم شغل شورا نمايندگي بعضا و هستند چندكاره شوراها اعضاي غالب دارم سراغ من
شهري امور در برنامه‌ريزي و بررسي و مطالعات به اميدي اوضاع اين باميشود محسوب آنها
آنها و شده روشن شهر شوراي اعضاي حقوقي وضعيت بايد حتما نظرم به.نمي‌رود شوراها در
باعث شوراها امور در قانون صراحت عدم و دستمزدها مساله.شوند شوراها در وقت صرف به موظف
. بدهند نشان رغبت آن به نسبت كمتر شهري نخبگان شوراها انتخابات دوره اولين در كه شد
و مديريت شهرنشيني ، توسعه ، به مربوط موضوعات در شهر شوراي اعضاي آموزش امر به بايد
نمايندگان از روستاها و شهرها در مردمي مطالبات سطح.داشت جدي اهتمام بايد ريزي برنامه
مردم اگرنيست شوراها اختيارات و توان با متناسب مطالبات اين و است بالا بسيار شوراها
مرحله در و شد خواهد اشكم و دم و بي‌يال شير به تبديل نهاد اين شوند نااميد شوراها از
كه هم سطحي اين از نمايندگي جهت كيفي نيروهاي مشاركت و برگزيدن براي مردم مشاركت بعدي ،
.بود خواهد نازل‌تر هست
قانون در شوراها به مربوط اصول تصحيح به اقدام ضرورت‌هايي چنين درك با اخيرا هند كشور
.هستند جدي شوراها اهميت ارتقاي در مي‌رسد نظر به و كرده اساسي
|
