روز يك عملياتدر هفتصد
عراق براي ديگر روزي
دانست مي مرديكهزياد مرگ اسرار
جايزه سياسيترين صلح 2002 نوبل

روز يك عملياتدر هفتصد
افغانستان ازجنگ جزئياتي
سادات رضا
ايجاد به را آمريكا ارتش تروريسم با يكساله جنگ كننده نگران شكستهاي و پيشرفت
ايالات.است واداشته دهه 60 در ويتنام جنگ از ارتشپس مشي خط در تحولات عميقترين
انسجام فاقد شورشيان ارتش همكاري با و زرهپوش واحدهاي و جنگي تانك يك حتي بدون متحده
در پيروزي مدعي تا كشد زير به افغانستان قدرت اريكه از را طالبان توانست افغانستان
كماندوهاي جنگ اين در پنتاگون سلاحهاي مهمترينباشد يكم و بيست قرن عمده جنگ اولين
هدايت هوشمند بمب هزاران همچنين و شدند كارزار ميدان وارد اسب پشت بر كه ويژه نيروهاي
.بودند ماهواره توسط شونده
مصدومين اطلاعاتي ، كننده نگران گزارشات واسطه به افغانستان شوقپيروزيدر اما
و خشم به را خود جاي اسامهبنلادن سرنوشت مورد در اطمينان عدم و نظامي و غيرنظامي
كاركردهاي از بسياري تا داشت آن بر را متحده ايالات ارتش ناكاميهاي اين.داد دلمشغولي
به نحوه از ارتش فعاليت اركان همه بازبيني اين.دهد قرار بازبيني مورد را خود بنيادين
دربر را نامريي و سايهوار دشمنان با نبرد براي آنان آموزش تا ويژه نيروهاي گرفتن خدمت
اما بودند تكوين حال در سپتامبر يازدهم حوادث از پيش حتي تغييرات اين از برخي.ميگيرد
و جديد تسليحات توليد دفاعي ، هزينههاي تجديد تروريسم با جنگ كه ندارد وجود شكي
و نظامي پرسنل بين نزديكتر روابط و غيرمتعارف كارزارهاي در نبرد براي موثر تاكتيكهاي
.داشت خواهد دنبال به را آمريكا اطلاعاتي سازمانهاي و متحده ايالات ارتش يونيفورمپوش
هر داد خواهد عراق عليه آمريكا جنگي طرحهاي به جديدي شكل قطع طور به جديد ديدگاههاي
گسترده زميني نيروي كارگيري به و عراق شديد بمبارانهاي مستلزم حسين صدام سرنگوني چند
دو و نفري پانصدهزار نيرويي به نيازي بار اين متحده ايالات كه ميگويند كارشناساناست
شده گرفته كار به سال 1991 در كويت از عراق ارتش راندن بيرون براي كه هواپيمايي هزار
.ندارد
واشنگتن هاپكينز جان دانشگاه در بينالمللي پيشرفته تحقيقات دانشكده استاد كوهن اليوت
گذاشت نمايش معرض به را آمريكا نظامي توان نامعمول دامنه تروريسم با جنگ دارد اعتقاد
هم را جاسوسي اطلاعات جمعآوري چگونگي جمله از آمريكا جدي مشكلات از برخي جنگ همين اما
.بگريزند شدند موفق القاعده نيروهاي اعظم بخش كه ميرسد نظر به":ميگويد او.ساخت عيان
اطلاعات بررسي مصروف را خود توان شدهتمامي مواجه متناقض نتايج اين با اكنون كه ارتش
آنچه از خلاصهاي ".است كرده آتي نبردهاي براي مهم درسهايي گرفتن براي جنگ عرصههاي
بر تكيه براي محدوديتهايي هستند ، كارآمد هوشمند بمبهاي:است شرح بدين آموختهاند آنان
براي را خود ملوانان و سربازان نحوهآموزش بايد ارتش دارد ، وجود ائتلاف نيروهاي توان
.دهد تغيير جنگ اين با رويارويي
ارشد فرماندهان گذشته سپتامبر در طالبان به تهاجم براي برنامهريزي آخر هفتههاي طي
نداشت افغانستان نزديكي در پايگاهي هيچ آمريكا.شدند روبهرو بزرگ مشكل يك با پنتاگون
.كرد مستقر پاكستان سواحل نزديكي در را هاوك كيتي هواپيمابر ناو دريايي نيروي بنابراين
عرشه از زوزهكشان كه شده انباشته جنگياي جتهاي با معمولا كه ناو اين عرشه فراز از
و كرد هليبرد را ويژه نيروهاي ارتشكماندوهاي كه بود ميآيند ، فرود يا برميخيزند آن
.فرستاد افغانستان در كارزار صحنه به
هواپيمابر ناو يك با داريم قصد ما كه ميگفتيد من به پيش يكسال اگر":ميگويد كوهن
عقلانيت در دهيم قرار هدف كيلومتري هزار فاصله در را محصور سرزميني كماندو از مملو
ناگاه به نامتعارف ايدههاي سپتامبر يازدهم حوادث سايه در اما "ميكردم شك گوينده
را كماندويي كشتي يك ساخت پيشنهاد داشت اعلام جولاي ماه در دريايي نيروي.شدند متعارف
سنگين ترابري كشتيهاي يا هواپيمابر ناوهاي در تغييراتي ايجاد با كه دارد بررسي دست در
.گذاشت خواهد حيات عرصه به پا
به پيش سال ، چهل بي52 بمبافكنهاي توان ارتقاي حال در ارتش كه است حالي در اين
دشمن اهداف بمباران براي ماهوارهاي شونده هدايت هوشمند بمبهاي حمل ويژه بمبافكنهاي
.است كيلومتري ارتفاع 10 از
گونه اين دفاع وزارت مقامات ساير و پنتاگون نظامي ارشد سياستگذاران از استاوريديس
جنگي هواپيماهاي و زمين روي به آمريكايي كماندوي چند از تلفيقي كه كردهاند استنتاج
را دشمن نيروهاي به تهاجم براي موجود فرمولهاي شونده هدايت هوشمند بمبهاي به مجهز
.است كرده متحول
راهكاري ايجاد به موفق متحده ايالات آيا.است شده مهمتر سوال يك طرح موجب مباحثات اين
ساير در متدها اين از استفاده امكان دارند اعتقاد برخي است؟ شده جنگ براي كمهزينهتر
در شده گرفته كار به تكنيكهاي ميدارند اذعان كه هستند هم ديگراني.دارد وجود نيز جاها
وجود كشورها ساير در آنها بهكارگيري امكان كه بودند منحصربهفردي روشهاي مركزي آسياي
.ندارد
در آمريكا كه است واقعيت اين درك ميرسد نظر به قطعي و شده اثبات مقطع اين تا آنچه
خليجفارس جنگ ضمن در.است يافته دست جديدي ديدگاه به خود آتش قدرت سازماندهي و هدايت
امروز كه حالي در بود امكانپذير هواپيمابر ناو يك طريق از روز يك طي هدف به 162 حمله
.دهد قرار تهاجم مورد را هدف هفتصد روزانه ميتواند هواپيمابر ناو همان
كه افغانستان در بييك يا بي 52 يك.آورد دست به را مشابهي توفيقات نيز هوايي نيروي
جنگنده از كامل اسكادران يك كه بود اهدافي نابودي به قادر داشت همراه به هوشمند بمبهاي
را تخريبش توان خليجفارس جنگ در ميشود بالغ به 18 تعدادشان كه F بمبافكنهاي 16
.داشتند
ويژه عملياتهاي هدايت براي پنتاگون ويژه دفتر رياست جاري سال ژوئيه تا كه اندروز باب
:است راه در جنگي روشهاي در انقلابي كه است باور اين بر داشت برعهده را محدود منازعات و
از تن هزار سه نيمروز يك در ميتواست ليزري سلاحهاي به مجهز آمريكايي كماندوي يك"
كه ميپردازد نبردهايي توصيف به اندروز ".كند محو كارزار عرصه از را طالبان نيروهاي
در پيوسته وقوع به طالبان شبهنظاميان با ويژه نيروهاي از محدودي تعداد بين گذشته پاييز
آمريكايي نيروهاي برابر دهها جنگ ميدان طالباني اردوگاه در حاضر افراد تعداد كه حالي
كابل شمال در بگرام فرودگاه نزديكي در جنگها اين از يكي در ميكند تاكيد او.است بوده
.بود طالبان از بزرگ بسيار گروهي كوبيدن درهم به قادر آمريكايي نيروي يك
جاي كوزوو بمباران 1999 تا پاناما به تهاجم 1989 بين طيفي در كه اخير جنگهاي در
وارد براي رقيب كه بود محلهايي پيشبيني به قادر توجه درخور دقتي با پنتاگون ميگيرند
ارتشها كه گونه آن چريكها اما ميكرد انتخاب آمريكايي نيروهاي به ضربه آوردن
گرفتند ياد آنان افغانستان در لااقل.نميكنند عمل ميشوند ، جابهجا و كرده برنامهريزي
هستند آنان هدفگيري براي تجسس حال در آمريكايي بمبافكن هواپيماي و كماندوها كه هنگامي
متحده ايالات ارتش نيروهاي جمعي ويندز فرد سرهنگ اعتقاد به.كنند مخفي را خود چطور
قادر كوتاه زماني در آمريكايي نيروهاي كه است اين آتي جنگي تاكتيكهاي تحول مهمترين
.كنند اقدام آن بمباران سپس و هدف شناسايي به نسبت بود خواهند
طي اما دهد كاهش دقيقه ده تا را دو اين زماني فاصله توانست پنتاگون افغانستان ، در
در.ميرود هرز دقيقه چند آن شناسايي از پس حمله دستور دريافت براي مراتبي سلسله مراحل
مارس ماه در آناكوندا نظامي عمليات ضمن تورهبوره آمريكايي نيروهاي نظامي عمليات سلسله
و بگريزند منطقه از توانستند آمريكاييآنان نيروهاي اهمال دليل به القاعده جنگجويان
است زمينه اين در موجود نقائص نشانگر افغانستان در غيرنظامي نقطه چند اشتباهي بمباران
اينكه ساختن عيان براي.شد ختم افغان غيرنظامي شهروند چهل مرگ به مورد يك در تنها كه
جنگ مورد در موجود آمار به نگاهي است كافي شدهاند متحول حد چه تا هوايي جنگافزارهاي
آنكه از قبل شدند بمباران كه اهدافي درصد صحرا 80 طوفان عمليات در.بياندازيم فارس خليج
اهداف اغلبشان و بودند شده انتخاب درآيند پرواز به خود پايگاه از بمبافكنها جنگنده
توسط اهداف درصد يعني 80 بود حاكم شرايط اين عكس درست افغانستان در آنكه حال بودند ثابت
به و شده تعيين زمين روي بر مستقر نيروهاي و گشتزني حال در هواپيماهاي ماهوارهها ،
.ميشدند بمباران كوتاهي فاصله
آمريكا":است روشن كاملا آمد دست به افغانستان در كه نتايجي از يكي ميگويد اندروز
كارشناسان ".شود استفاده نويني شكل به آنان از بايد و است بيشتري كماندوهاي نيازمند
برجسته را دهه 90 از مانده جاي به آزاردهنده راهكارهاي افغانستان كه ميگويند اطلاعاتي
جاهايي خصوصا گيتي مختلف نقاط در را خود ماموران تعداد گرفت تصميم CIA كه هنگامي كرد
استخدام به نسبت CIA سپتامبر يازدهم از پس.دهد كاهش شدند ، تبديل چريكها مامن به كه
سابق افسران كه كرده اقدام ميانه آسياي كشورهاي به اعزام براي جديد اطلاعاتي عامل دهها
.بودند آنان جمله از پاكستان و افغانستان مردم گويش به آشنا ارتش
نيروهاي عمليات واحد:است داشته دنبال به هم را ديگري تحول اطلاعاتي نيروهاي كمبود
فارسي ، عربي ، چون خاورميانه در رايج زبانهاي به است قرار كه را خود كماندوهاي ويژه
همه سپتامبر يازدهم حوادث سايه در.است داده افزايش كنند پيدا آشنايي دري و پشتو
حال در ارتش خصوصا بودهاند خود آموزش و استخدام نحوه بازبيني حال در نظامي واحدهاي
مارس ماه در آناكوندا عمليات ضمن در.است كوهستاني جنگهاي براي آموزش روشهاي بازبيني
با دريا سطح متري هزار سه ارتفاع در هوابرد واحد 101 و كوهستاني نيروهاي دهم واحد
يك سان به سرباز يك كيلويي كولهپشتي 40 ارتفاعي چنين در.جنگيدند طالبان نيروهاي
ارتش و است دشوار بسيار طولاني دوره يك براي آن حمل كه بود خواهد كيلويي كولهپشتي 60
.است سربازان همراه تجهيزات از كاستن براي موجود راهكارهاي يافتن حال در
نيروي مقامات اظهارات براساس و است خود آموزشي روشهاي بررسي حال در هم دريايي نيروي
سواحل نزديكي در كه متحده ايالات ارتش دريايي نيروي شناور هر نزديك آيندهاي در دريايي
را ديده آموزش و زبده ملوان تا 40 باشند 20 فعال آن در چريك ميرود احتمال كه كشورهايي
به قادر روز و شب در كه هستيم دريايي جنگجويان آموزش درصدد ما":داشت خواهد همراه به
حوادث وقوع براي را خود بايد ما":ميگويد استاويديس ".باشند عمليات انجام
".كنيم آماده ميرسند راه از كه غيرمترقبهاي
عراق براي ديگر روزي
رضايينصير غلامرضا
تحت شرقي اروپاي در كمونيسم استيلاي دوران در است ، هولوكاست بازماندگان از كرتژ ايمره
خود نصيب را ادبيات نوبل جايزه نيز امسال ;است بوده آزاد مردي سال 1989 از و بوده تعقيب
نميدهند؟ تشخيص درست وقت هيچ ادبي منتقدان ميگويد كسي چه.است ساخته
آينهاي هنر ، جاودانگي بر ارجگذاري ضمن پياپي ، سال دومين براي سوئد ادبي داوران هيات
نوبل جايزه اعطاي علت داوران.دادند قرار ما زمانه سياسي مبارزات و ارزشها برابر در
وحشيانه جبر برابر در را فرد ظريف تجربه كه كردند عنوان مطالبي نوشتن را كرتژ به ادبيات
.ميكشد تصوير به تاريخ
خود به را آمريكا كشور پايتختنشينان ذهن ديگري زمان هر از بيش "وحشيانه جبر" امروز
ميرساند قتل به را شهروندان و مينشيند كمين در تيراندازي گوشهاي دراست داشته مشغول
داده وعده زماني كه است عرب كشوري حاكم با جنگ مورد در بحث مشغول كنگره ديگر سوي از و
يهوديان نابودي براي را هيتلر تصميم كه جملهاي ;كرد خواهد يكسان خاك با را اسرائيل بود
.ميكند متبادر ذهن به باشند ، كه كجا هر در
ميگيرد رماني نوشتن به تصميم هرگاه است معتقد كه كسي براي _ كرتژ آثار و زندگي
برهه _ است غيرممكن يكديگر از آثارش و زندگي كردن جدا ميافتد ، آشويتس ياد به بياختيار
ديكتاتوري يا و تيراندازي مورد يك با برخورد براي جاري تلاشهاي از را وسيعتري تاريخي
.برميگيرد در عراق در
تاريكترين ميتوان چگونه كه ميكند يادآوري ما به كرتژ به نوبل جايزه اعطاي اما
.برد بين از را آنها كلي به نتوان اگر ;واداشت عقبنشيني به را بشر روح درون نيروهاي
.باشد اضطراب همچنين و اميد الهامبخش ميتواند "ديگر روزي"
"ديگر روزي" سابق ورشوي پيمان عضو كشورهاي بقيه و كرتژ زادگاه مجارستان ، براي امروز
تحمل را كمونيسم ظالمانه حاكميت و فاشيسم كشتار سال دهها كه ملتهايي.است شده آغاز
كه طور آن.نهادهاند بنا را آزاد بازار اقتصادهاي و واقعي دموكراسيهاي اكنون كردند ،
جنگهاي به آنها ميكردند ، پيشبيني را سرد جنگ از پس دوران ژئواستراتژيستها از بسياري
.نشدهاند متوسل سياهجامه ديكتاتورهاي به يا نغلتيدهاند در قومي
كه طور همان درست داشت ، وجود پنهان نژادپرستي نوعي گذشته ژئواستراتژيستهاي استدلال در
از رگههايي خليجفارس و عراق در "ديگر روزي" مورد در كه استدلالهايي در امروز
.ميشود مشاهده نژادپرستي
يا ليتوانيها مجارها ، مورد در زمان آن آمريكايي بلندپايه مقامات كه طور همان درست
با اقتدارگرايانه حاكميت قرنها سريع جايگزيني به قادر كه ميكردند قضاوت چنين روسها
يا بشر حقوق به اهميتي آنها كه ميگويند اعراب مورد در نيز امروز ;نيستند دموكراسي
را قدرت كه نيستند "جفرسون" شبيه رهبراني داراي اينكه يا نميدهند ، دموكراتيك آزاديهاي
گفتن از هدف.ندارند دموكراتيك ژنهاي اعراب كه ميكنند ادعا حتي برخي ;بگيرند دست در
كوچك حسين صدام سرنگوني از پس را عرب كشورهاي ديگر و عراق مشكلات كه نيست اين مطالب اين
يا مشروع صدام از پس آينده مورد در صحبت اكنون كه كنيم القا چنين اينكه يا بشماريم ،
مسلما شود ، داده نشان مطلوب كمال امروز شرقي اروپاي كه نيست اين هدف ضمن در.نيست ضروري
.نيست چنين اصلا زد ، خواهند فرياد بلند صداي با خود منطقه اين مردم كه طور همان
بدهد ، درس ما به ميتواند كه طور همان تاريخ:اينهاست از وسيعتر و فراتر مطلب
سانتايانا ، جورج كه طور همان گذشته ، گرفتن ناديده.بيندازد خطا به را ما ميتواند
اتفاق هم شبيه همواره وقايع كنيم تصور اينكه اما.است احمقانه كاري گفته ، مشهور فيلسوف
اروپاي در كمونيسم سقوط از پس اوضاع كه است چيزي اين.است ديگر حماقتي افتاد خواهند
.ميآموزد ما به طالبان سقوط از پس افغانستان اوضاع و ;روسيه و شرقي
پست واشنگتن: منبع
دانست مي مرديكهزياد مرگ اسرار
ابونضال دوستان از يكي روايت به
و اخيرا كرد ، برقرار ابونضال گروه برجسته اعضاي از يكي با كه ارتباطي پي در "المجل"
زندگي و مرگ اسرار از بخشي و داده ترتيب او با را گفتوگويي توانست ابونضال مرگ از پس
يكي "عوض خالد" با را هفتهنامه اين گفتوگوي از خلاصهاي دوم قسمت.سازد برملا را او
:ميخوانيد ابونضال رهبري به "انقلابي شوراي فتح ، " كادر اعضاي از
* * *
ميزد؟ فلسطيني گروههاي از افرادي تصفيه به دست چرا و ميخواند كتابهايي چه *
.ميخواند بيشتر را قرامطه به مربوط كتابهاي و بود علاقهمند بسيار اسلامي فرهنگ به
را خود سوداگري عقلانيت شايد.كند تاسيس دولتي بحرين ، در قرامطه مثل بتواند داشت آرزو
را "حجرالاسود"سال بيست مدت براي آنها چون.باشد گرفته بحرين قرامطه همان از ابونضال
سعي ابونضال.برنگرداندند را سنگ آن نداد آنها به پولي عباسي خليفه تا و دزديدند مكه از
كه بود مسايلي مهمترين از برايش مالي مسايل و كند تقسيم را چيز همه سازمانش در ميكرد
فلسطيني يك بر آنها خون واقع در كه فلسطيني افراد كشتن مورد در اما.ميشد تامين بايد
ابونضال شخصي خصلت به يكي:داشت وجه دو ابونضال براي مسئله اين گفت بايد است ، حرام
و افراطي تفكر به ديگري.بود خشن بسيار باطن در و خونسرد و آرام ظاهر در كه برميگشت
مورد دو همين فلسطينيها ترور خصوص به او ، ترورهاي انگيزه همين براي.برميگشت او تند
كه بود اين بهانهاش گرفت "السرطاوي عصام" ترور به تصميم سال 1983 وقتي مثال براي.بود
عصام چونداشت وجود هم شخصي مسايل قضيه اين پشت در ولياست گرفته تماس اسرائيليها با
هم ابونضال واقع در.بود كرده توهين ابونضال به جمع در حتي و داشت شديدي اختلاف او با
با او تماس خاطر به هم و ميزد كار اين به دست شخصي انتقامجويي و كينه روي از
ارتباط بيشتر خضر ، نعيم يا حمامي سعيد و قلق عزالدين چون افرادي ترور در.اسرائيليها
ملاك بيشتر شخصي انتقامجويي السرطاوي ، عصام مورد در اما.داشت اهميت اسرائيل با آنها
ابونضال براي ولي كرد ترور هم را پرز شيمون ميشد راحتي به عمليات همان در چون.بود عمل
ترحم سازمانش داخل در حتي كس هيچ به ابونضال.داشت قرار اهميت دوم درجه در او ترور
يقين با بايد را شك" كه ميكرد عمل قاعده همان طبق ميشد مظنون كسي به وقتي.نميكرد
اين اعضاي از تن دهها پوشش اين تحت !بود طرف كشتن همان او براي يقين اين و "كرد برطرف
.شدند تصفيه سازمان
كردند؟ توطئه او ضد بر عراقيها آيا بگوييد ، ابونضال كار پايان از است بهتر*
آنجا در را سال دو تقريبا و رفت مصر به بعد.بود ليبي در تا 1997 از 1986 ابونضال
.كردند استقبال گرمي به او از كشور اين مقامات و رفت عراق به سال 1999 در سپس.بود مخفي
او اتهام.بود مراقبت تحت و داشت اجباري اقامت ماه يك براي شود ترور اينكه از پيش وي
را آنها ديدارهايش طي ميترسد عراقي دولت و دارد عراق از استراتژيك اطلاعاتي كه بود اين
او چنگ از تا شد گرفته ابونضال تصفيه به تصميم اينكه تا.دهد قرار ديگران اختيار در
شخصي پاسداران و عراق اطلاعات ماموران بين ساعته چند درگيري يك طي مسئله اين.شوند خلاص
.صورتگرفت ابونضال
باشد؟ داشته ميتوانست اطلاعاتي چه ابونضال مگر*
نميتوانستند ميكردند ، ديدار او با كه افرادي طبعا و داشت غيرعادي شخصيتي ابونضال
او.باشد داشته تماس او با كه بود شده مامور فردي صدامحسين شخص طرف از حتي.باشند عادي
ساير يا افسر اين با تماس طريق از ابونضال.بود التكريتي موفق نام به عراقي سرگرد يك
خصوص به عراق تسليحات توسعه برنامه به مربوط محرمانه اطلاعاتي بود توانسته عراقي افسران
.دستآورد به كويتي مفقودين و او اسرار به مربوط اطلاعاتي نيز و كشتارجمعي سلاحهاي
ميكرد؟ گردآوري را اطلاعات اين ابونضال چرا *
و اطلاعات اول احتياط براي بايد شدي كشوري هر وارد وقتي كه بود ابونضال كار قانون اين
اطلاعاتي نميخواست رو اين از.باشد بحرانساز كه آوري دست به كشور آن از را مهمي اسرار
حمايت براي و بود او عادت اين بلكه.بفروشد آن و اين به بود آورده دست به عراق در كه را
اينكه يا و كرده تضمين را خود سلامتي بتواند تا ميكرد را كار اين جانش حفظ و خود شخصي
.بفروشند معاملهاي در را او بياطلاعي يا شود خيانت او به كه شود آن مانع
اطلاعاتيدارد؟ چنان ابونضال كه فهميدند چگونه عراقيها *
.ميرفتند او ديدار به ديگر جاهاي يا و لبنان يا اردن از سازمان اعضاي از هياتهايي
اين به عراقيها.داشت ارتباط هم ديگري غيرفلسطيني يا فلسطيني افراد با آن از غير
وي.كردند دستگير ابونضال اقامت مقر از خارج را فردي جولاي ماه در و شده مشكوك ديدارها
كنترل تحت ابونضال فورا همين براي.دارد اطلاعاتي چنان ابونضال كه بود داده لو
.شد اعمال او مورد در اجباري اقامت و قرارگرفت
شد؟ عراق وارد ايران طريق از ابونضال كه است درست اين آيا *
.كنند دخيل كار اين در را ايرانيها ميكنند سعي عراقيها.است ناصحيح قصه يك اين
آنها اما باشد داشته روابطي ايرانيها با كرد سعي ابونضال البته كه است اين واقعيت
از بلكه ايران ، راه از نه ابونضالكردند رد را مسئله اين ريشهاي طوري به و نپذيرفتند
آن با پيش از و داشتند كاملي اطلاعات باره اين در عراقيها و شد عراق وارد اردن راه
.بودند كرده توافق
شدند؟ ابونضال ميزبان استدلالي چه با عراقيها*
به دست گاه جهان تمام در و دارد گستردهاي ارتباطات ابونضال كه ميدانستند همه
بتوانند او وسيله به شايد كه بودند باور اين بر عراقيها همين براي.ميزند ترورهايي
از راه اين در و داده ترتيب آمريكايي و اروپايي دولتهاي ضد بر و خود نفع به را عملياتي
بتوانند گيرد ، قرار حمله يا نظامي تهديدهاي معرض در عراق اگر خصوص به.كنند استفاده وي
.استفادهكنند انتقامجويانه واكنش يك عنوان به او از
دارد ادامه
جايزه سياسيترين صلح 2002 نوبل
قنواتي زارعي اردشير
تلاش دهه چند خاطر به را ميلادي سال 2002 صلح جايزه نروژ در نوبل انتخابكننده كميته
و آمريكا اسبق رئيسجمهور كارتر جيمي به اقتصادي توسعه و بشر حقوق دموكراسي ، براي پيگير
بعد كارتر جيميكرد اهدا كشور اين فعلي تحميلي و مداخلهجويانه سياستهاي قاطع منتقد
همين كه نمود دنبال مستقل صلح سفير يك عنوان به را خود فعاليت تمامي جمهوري رياست از
و كرد جهان نقاط ديگر در عديده مداخلات در آمريكا منتقدنقش يك به تبديل را او خصوصيت
جهت در را كشورها ديگر با آمريكا روابط ساختاري بنبستهاي تا كرد تلاش سالها اين طي
در و است كرده كسب نيز را توفيقاتي بعضا و نمايد دگرگون نسبي عادلانه روابط و صلح
بين نزديكي در حداقل وادارد تعقلگرايي به را كشورش سياستمداران نتوانسته كه مقاطعي
.است كرده برقرار نزديكيهايي جوامعي چنين و آمريكا مدني جوامع و مردم
و تنشها كه جهان كنوني شرايط در انتخاب اين با اسلو در نوبل انتخابگر نفره كميته 5
نظامي تقابلات عمدتا و حاد تضاد مرز به آمريكا يكجانبهگرايي واسطه به متقابل تعارضات
راه بر تاكيد خاطر به بوش جورج شخص و آمريكا كنوني رويكرد از نوعي به است ، يافته جهت
نروژي كميته اعضاي از تن چند نيز انتخاب از بعد چنانچه.است نموده انتقاد نظامي حلهاي
به شرايطي در نوبل صلح دلاري ميليون يك جايزه.نمودند اذعان واقعيت اين بر مصرانه نوبل
كانديد بشر حقوق و صلح قهرمانان عنوان به نيز بلر توني و بوش كه ميشود داده كارتر جيمي
.كشيد بطلان خط بلر و بوش صلحخواهي بر كارتر انتخاب با نوبل كميته ولي بودند صلح جايزه
نتايج هميشه آسيا و جنوبي و لاتين آمريكاي اروپا ، پرمناقشه مناطق به كارتر سفرهاي
ميرود شمالي كره به هستهاي مذاكرات براي كه آنگاه چه داشته همراه به را خيرهكنندهاي
.ميگذارد پيش پا آن زخمهاي التيام و ويتنام جنگ فاجعه از مانده باقي مسايل حل براي يا
به كه بود كاسترو با ملاقات بار چندين و كوبا جمهوري به سفر او نمادين حركت پرهياهوترين
حاكمه هيات در كارتر جيمي حركت همين.كرد آغاز را ناهماهنگ سازي نواختن واسطه اين
كوبا دولت تلاش بر صراحت به كوبا در كارتر كه چرا نمود او متوجه را خشم بيشترين آمريكا
بنيادي و كارتر جيمي.نمود تاكيد كوبا پيشرفت و مردم زندگي ارتقاي براي كاسترو فيدل و
سياستهاي مقابل نقطه كرده ايجاد آتلانتا در بشر حقوق و صلح دموكراسي ، براي كه
آمريكا جامعه روشنفكري و دموكرات روح را آن ميشود كه است حاكم ساختار نئوليبرالي
ژوزف دوم جهاني جنگ طي آمريكا رئيسجمهور روزولت تئودور مرگ از بعد.نمود قلمداد
حلقه و كارتر اما بود آمريكا دموكرات آخرين روزولت كه بود گفته شوروي رهبر استالين
زنده همچنان اما ضعيف بسيار هرچند روح اين كه دادهاند نشان فوق بنياد در او پيرامون
.ميكند نمايندگي آمريكاييها ميان در را جنگ نه جريان كارتر جيمي گفت بتوان شايد و است
در.است شدهاي شناخته چهره ايرانيان ما خصوص به و خاورميانه مردم براي كارتر جيمي
برانگيخت را مسلمان تودههاي خشم و گرديد ديويد كمپ بانيپيمان كه دليل بدان خاورميانه
اسلامي كشورهاي وحدت تضعيف جهت در و مخرب او نقش فلسطين كانوني مسئله حل عدم واسطه به و
اسلامي كشورهاي گروه و فلسطين منافع تامين عدم لحاظ از برداشت اين.گرديد قلمداد
دوران همزماني خاطر به بيشتر ايرانيان ما شناخت.باشد واقعگرايانه برداشتي ميتواند
را كارتر نيز آن از پس حتي و سالها آن در كه بود ايران در انقلاب وقوع با وي زمامداري
.ديدهايم خود رودرروي
و كرد ايفا را مخربي نقش ايران انقلاب با مواجهه در ساختار يك عنوان به آمريكا مطمئنا
چنانچه اما بماند دور به گناه اين از نميتواند آمريكا جمهوري رياست كسوت در نيز كارتر
نبودن خونين كه نمود اذعان نكته اين به بايد كنيم نگاه مسئله به واقعگرايي يك عنوان به
از جدا مردم مقابل در وابسته حكومت تسليم و انقلابات ديگر با مقايسه در ايران انقلاب
آمريكا و ايران مناسبات در حاكم فضاي روحيه به حدودي تا مردم فداكاري و انقلاب حقانيت
بوش جمهور رئيس كه گفت مورد اين در سفيد ، كاخ سخنگوي فلشر ، آرياست بوده مرتبط نيز
به بوشندارد عراق قبال در او سياستهاي به ربطي هيچ كارتر به جايزه اعطاي است معتقد
چنين بردن براي آمريكا اسبق رئيسجمهور يك به ميتواند كه اين از":گفت و زد تلفن كارتر
را ساله كارتر 78 جايزه ، اعطاي كميته ".است خوشحال بسيار بگويد ، تبريك ارزشمندي جايزه
بينالمللي مناقشات براي مسالمتآميز حلهاي راه يافتن جهت در تلاش سال دهها دليل به
اين شايسته اقتصادي و اجتماعي توسعه بهبود جهت در تلاش و بشر حقوق و دموكراسي پيشبرد
.است دانسته جايزه
همان درست دارد ، ارزش (آمريكا دلار ميليون حدود 1/1) سوئد كرون ميليون كه 10 جايزه اين
عليه نظامي نيروي از استفاده كه لايحهاي از را حزب دو هر حمايت كنگره كه شد اعلام روزي
.كرد تصويب ميشمارد ، مجاز را عراق
را جايزه اين":گفت ميبرد سر به هلسينكي در كه كانادا ، خارجه وزير گراهام ، بيل
داشته بينالمللي امور با آمريكا داريم دوست كه كرد تلقي رفتاري از آشكار حمايت ميتوان
دنبال به اعلاميهاش در نوبل صلح جايزه كميته كه است نكاتي از يكي اين ظاهرا "باشد
:بود آمده عراق ، به مستقيم اشاره بدون نوبل صلح جايزه كميته اعلاميه دراست بوده آن طرح
پاي اصل اين بر كارتر است ، بارز آن در قدرت از استفاده به تهديد كه كنوني شرايط در"
همكاري و ميانجيگري طريق از بايد است ممكن كه جا آن تا بينالمللي مناقشات حل كه فشرد
.پذيرد انجام اقتصادي توسعه و بشر حقوق به احترام بينالمللي ، قوانين براساس بينالمللي
خدمت در ميكند عمل منتقد يك قالب در و مستقل كه آنگاه جمهوري رياست از بعد كارتر نقش "
آمريكا جنگطلب رئيسجمهور بوش كه حالي در.است بوده بينالمللي روابط در تنشزدايي
شرارت محور با و نموده پايهگذاري اصل يك عنوان به بينالملل روابط در را نظامي مداخلات
.دادهاست قرار هدف نيز را ما جامعه ايران خواندن
|