شده موميايي كاكتوس
دوربين پشت نگاه
سينما نقد
شده موميايي كاكتوس
كاكتوس سريال كارگردان هنرمند محمدرضا با گفتوگو
گفتوگو دربارهاش كه سريالي همين حتي و) آخرش فيلم دو هر كه كارگرداني ميكنيد فكر
است؟ كرده نصب دفترش ديوار به پوسترهايي چه ميگيرند ، قرار كمدي ژانر در (كردهايم
يك القاي براي ميكنم فكر خب ، و چينيها محله و تاكسي راننده مثل تلخي فيلمهاي پوستر
لازم نكته اين ذكر پذيرفت ، را مصاحبهام پيشنهاد بزرگواري ، با كه كسي از مناسب تصوير
كه ميگفت هنرمند.نبود هم سادگيها اين به مصاحبه اين قرار گرفتن سر البته و.باشد
و گرفت تماس من با سينما ، هفتهنامه با گفتوگو از پس اما ندارد ، مصاحبه به علاقهاي
فكر كه من براي اين و كند رد را دعوتم نميتواند اخلاقي لحاظ به تازه شرايط در كه گفت
از هفته چند گذشت عليرغم دارد ، بيشتري بررسي و بحث براي جا كاكتوساش ، سريال ميكنم
.بود مغتنم حسابي سريال اين قسمت آخرين پخش
دست برايبه شايد بازگردد خودجامعه به بايد و است آمده بيرون جامعه دل كاكتوساز
داديم دست رااز امتيازات از خيلي تازگيما اين آوردن
روند در محسوسي تغيير متوجه گذشته ، سال ده تلويزيوني و سينمايي آثار به نگاهي با&
سينمايي توليدات دسته در كودك و كمدي ژانر چنانچه ميشويم ، رسانه دو اين آثار توليد
سالهاي در اما ميپرداخت ، جديتر آثار عرضه به تلويزيون ، زمان همان و ميگرفت قرار
چيست؟ مسئله اين از شما تحليل است شده عكس بر روند اين اخير
سياستهاي و وقت مديران تصميم حاصل و است انفعالي وضعيت يك نتيجه روند ، اين من نظر به
شده ، تعيين قبل از سياستهاي محصول مقطعي رويكردهاي اين كه نميكنم گمان.آنهاست غالب
.است عكسالعمل يك بيشتر.باشد پيشبيني قابل و شده برنامهريزي
طنز محصولات توليد سمت به را برنامهها ساخت تلويزيون مديران گذشته ، سال ده طي يعني&
.است گرفته قرار توجه مورد جدي آثار ساخت سينما عرصه در و دادهاند سوق
طي را خودشان طبيعي مسير خيلي اينرويكردها ميكنم فكر من.ميرسد نظر به طور اين
مديران از بعضي خواست هست كه چيزي آن نيست ، ميخواهند مردم كه چيزي آن يعني نميكنند ،
.است
وجود به مديران فردي تصميمات ميكنم تصور اين وجود با است ، كلي خيلي شما سوال البته
.باشم بيتوجه نيز سينما بحراني وضعيت به نميتوانيم اينكه ضمن.است جريانها اين آورنده
عرضه محل كه جايي رفتهاند ، دست از تقريبا سينما سالنهاي.نيست عادي كه وضعيتي
توليد چرخه رفته رفته و ندارد وجود سينما صنعت زنجيره از مهمي حلقه است سينمايي محصولات
كثيف و ريخته بههم آشفته ، سينمايي محصولات نمايش ويترين متاسفانه.است كرده مختل را
ژانر به منحصر را معضل اين من.است گذاشته منفي و مخرب تاثير سينما كليت بر اين و است
.نميدانم كمدي
سينما كليت براي واقع در افتاده ، اتفاق كمدي سينماي براي ميكنيد فكر شما كه سرنوشتي
ناخوشايند سرنوشت همين دچار هم ما جشنوارهاي اصطلاح به و هنري سينماي حتي است داده رخ
احوال و اوضاعدارند قرار جديدي وضعيت مقابل در مسئولان تلويزيون ، در اما است ، شده
جذابتر برنامههاي توليد به را مديران توجه كه است گونهاي به جامعه نيازهاي و اجتماعي
تنها تلويزيون ، توليدي برنامههاي از بسياري البته.است متمايل كمدي و طنز جمله از و
.نيست طنز اما دارد را طنز عنوان
از درصد چند داشتهايد ، فعاليت طنز حيطه در كه كارگرداناني از يكي عنوان به&
ميدهيد؟ قرار ژانر اين در را تلويزيون برنامههاي
ديگر از طنز برنامه يك تشخيص.نكنم قضاوت همكارانم مورد در صراحت با بدهيد اجازه
.نيست سختي كار عنوان اين با برنامههايي
آقايان مثل سينما مطرح كارگردانهاي با همكاري به مايل تلويزيون اخير ، سال يك در&
اين در.دارد را سياست اين ادامه قصد ظاهرا و است شده شما خود و حاتميكيا ، تبريزي ،
چيست؟ شما ارزيابي مورد
در نميتوانم بنابراين (خنده).نيستم لاريجاني دكتر !هستم هنرمند محمدرضا من !ببخشيد
چنداني ارتباط صداوسيما سازمان با من.بدهم نظر تلويزيون كلان و خرد سياستهاي مورد
پيرامون و خودم مورد در فقط پس.نيستم مطلع هم سازماني درون سياستهاي از و ندارم
.بدهم جواب بتوانم اگر ميكنم سعي ساختهام كه برنامهاي
افتاد؟ اتفاق چگونه كاكتوس ، مجموعه اول سري ساخت براي تلويزيون با همكاري&
هم تلويزيون البته و بود ما خود پيشنهاد گفتهام ، هم قبلي مصاحبههاي در كه طور همان
اول سري توليد بنابراين شود ، پخش هفتگي صورت به برنامه بود قرار.كرد استقبال و پذيرفت
يك با - بالاخره تا گشت متوقف توليد و كرديم پيدا مشكل پخش با اما شد ، آغاز مجموعه
و شد شروع مجموعه پخش شد ، انجام قسمتها اين روي كه تعديلاتي و جرح با - زماني تاخير
.كرد دعوت ما از مجموعه اين سوم و دوم سري ساخت و مجدد همكاري براي تلويزيون
چون بوديد؟ آشنا روبهروست آن با تلويزيون در برنامه ساخت كه محدوديتهايي با شما&
.است متصور آن براي تعديل و جرح احتمال و دارد مشكل كاكتوس نگاه با قطعا تلويزيون
كار تلويزيون با چون نداشتم ، محدوديتها اين از دقيقي اطلاع من كه كنيد تعجب شايد
است بديهي و داشتند مجموعه اين ساخت به تمايل آنها.نداشتم را لازم تجربه و بودم نكرده
هيچ بدون و بودند خوانده را كاكتوس اول قسمت متن 5 اينكه ضمن چرا؟ نميپرسيديم ما كه
در كه فيلمسازي يك عنوان به من كه پيداست ناگفته البته.بودند داده را ساختش اجازه حذفي
بايد تلويزيون مثل عمومي رسانه يك در كه محدوديتهايي ميكند زندگي جامعه همين بطن
.نميآمد پيش جدي مشكل نتيجه در ميگرفتم ، نظر در شود رعايت
اين دليل.نشد داده نشان چنداني عكسالعمل و 2 كاكتوس 1 مجموعه به نسبت ميشود احساس&
ميبينيد؟ چه در را سكوت
و شوند علاقهمند و شده آشنا آن با مردم تا ميسوزد سريال يك اول قسمت تا 8 معمولا 7
ديگر ، رسانههاي به برنامه تا نيست ، باقي چنداني فرصت ششم و بيست قسمت تا اينجا از
خودم من.بود كاكتوس بودن قسمتي همين 26 شايد دلايلش از يكي.شود كشيده مطبوعات مثلا
.ميكنم قانع تحليل اين با را
و سنگيني علت به اول سري طنز شايد كرد ، جذب خود به را بيشتري مخاطبان مجموعه ، دوم سري&
به نگاهي با دوم سري در مشكل اين رفع براي نبود ، فهم قابل بسياري براي آن ، عجيب فضاي
انديشيديد؟ تمهيداتي اول ، سري در تجربياتتان
واكنش موثر و زنده ارزيابي امكان وجود هفتگي دنبالهدار مجموعههاي ساخت محاسن از يكي
موثر حضور توجهي قابل شكل به مجموعه ساخت در مردم واقع در.است مجموعه به نسبت مردم
اصلاح فرصت نظرات ، و واكنشها اين دريافت با ميتوانيد شما مجموعه ساخت طول در.دارند
دليل اين به رستوران لوكيشن انتخاب دوم ، سري در مثال ، عنوان به.باشيد داشته را اشكالات
و كنيم ماجراها وارد را جديدي آدمهاي كه باشيم داشته را امكان اين تا گرفت صورت
جلب را بيشتري مخاطبان عموميتر فضايي با و شويم دور خصوصي كاملا فضاي اين از بتوانيم
.بود مردم نظرات از ما دريافت نتيجه تغيير اين كه.كنيم
در.بود خواهيم روبهرو خاصي مخاطب با نهايتا كه ميكرديم فكر حال هر به چون البته
تغيير در فقط نه و بيايد وجود به كار ديگر لايههاي در هم جذابيتهايي كرديم سعي ضمن
خواهد آدمها اين بين ديالوگهاي مفهوم متوجه بسته فضاي همين در مخاطب اين چون لوكيشن ،
.شد
كه بودند ديالوگها اين و بوديد گذاشته ديالوگها روي را تلاشتان تمام قطعا شما ، &
ميرويد؟ پيش راديويي نمايش يك سمت به كه نكرديد فكر آيا ميبردند ، پيش را داستان بايد
نميدهيم؟ دست از را چيزي بشنويم ، هم را ديالوگها فقط اگر كه چنانچه
آن با را پرحرف نمايش هر و است ديگري چيز راديويي نمايش تعريف نيست ، طور اين خير
شنيدهايد راديويي نمايش شكل به هم را شكسپير آثار اكثر احتمالا شما.نميكنند مقايسه
داديم ، انجام درام ضد كاري آگاهانه ما كاكتوس اول سري در نبودهاند صحنه نمايش ديگر كه
سعي دوم ، سري در كرد ، تضعيف را تماشاچي از عمدهاي بخش با ارتباط پل قوي احتمال به كه
اينكه مگر بشنويد ، فقط را كاكتوس نميتوانستيد شما بنابراين.بپردازيم هم درام به كرديم
.كنيد راديويياش
آيا گرفت؟ صورت مبنايي چه بر بازيگرها انتخاب بود ، كار اين مهم عناصر از بازيگري&
براساس را ديالوگها و بوديد گرفته نظر در نقشها اجراي براي پيشاپيش را بازيگراني
گرفت؟ صورت فيلمنامه براساس بازيگران انتخاب يا نوشتيد آنها تواناييهاي
بنابراين بدهند ، ارائه را حراف نمايش نوع يك بسته ، فضاي يك در بايد آدمها كاكتوس ، در
را ابراهيمزاده آقاي متن ، نگارش حين در.باشند برخوردار هم قوي بيان توانايي از بايد
به ميشناختم ، آنها در كه توانمنديهايي براساس بازيگرها بقيه مورد در اما داشتم مدنظر
كار چون بروم متوسط بازيگران سراغ كاري ، چنين براي كه نكردم را ريسك اين.رفتم سراغشان
.ميشد روبهرو شكست با قطعا
بود؟ دشوارتر برايتان كار مرحله كدام&
و سيال باشند ، نداشته محكمي شكل شخصيتها و واژهها كه مينوشتم طوري را متن بايد من
است جريان فلان قطعي نماد كاكتوس ، سرهنگ بگوييد نميتوانيد شما مثلا.باشند بعدي چند
همه بايد بود ، همين كار سختي شايد.ميكند گردش و ميدهد موضع تغيير مرتبا او چون
است ، كرده برقرار ارتباط آن با و ميكند دنبال را سريال كه كسي تا ميبودند شناور اينها
جريان و طيف يك تريبون به تبديل نبايد مجموعه و دريابد را آنها خودش ، تعاريف با بتواند
.ميشد خاص
دارد ، وجود نمايندهاي طيفي هر از چون است شده اعمال كار در شما جامعهنگري البته&
...دانشجو و بازاري روشنفكر ، نظامي ، عامي ، آدمهايي
از تنها نكردم ، كم آن از يا اضافه آن به را چيزي من است ، جامعه واقعيت ميگوييد ، آنچه
.كردهام نمونهبرداري دارد وجود جامعه در آنچه
كاكتوس در حالا و داشت وجود موميايي 3 و عوضي مرد مثل شما قبلي كارهاي در كه نكتهاي&
تابوشكني نوعي واقع در.است "ميان كتل" مثل شخصيتي ديالوگنويسي ميخورد ، چشم به هم
رفتيد؟ سمت اين به آگاهانه آيا است ، افتاده اتفاق
شوخيهاي را شوخيها اين درصد نود شايد و است شوخي از پر ما خود اجتماعي روابط
جامعه اخلاقي مسائل شوخطبعي ، عين در كه ميكردم كاري بايد من.برميگيرد در غيراخلاقي
ميزان مهمترين هستيم ، اخلاقي اصول پايبند خانوادهام و من كه آنجا از.كنم رعايت هم را
قبل كه بودند كساني اولين آنها بود ، خانوادهام نظر شوخيها ، اين حد ارزيابي براي سنجش
من حال عين درنداشتند مشكلي آن شوخيهاي با و ميديدند را مجموعه VHS نسخه يك پخش ، از
نيست ، هم آزاردهنده و ماست جامعه واقعيت از بخشي اين نداشتم ، درآوردن ادا و شيطنت قصد
كجا تا اينكه است ، مشكل اندازهاش فهميدن اما نيفتد هم ابتذال به و باشد مفرح ميتواند
بسياري منفي واكنش كه است بديهي ميافتاديم ، ابتذال ورطه به اگر.رفت پيش ميتوان
نوشتهام ، بيپروا زيادي ميكردم احساس كه جايي ميشد ، باعث حدشناسي همين.برميانگيخت
.ميكردم اصلاح را آن حتما
گرفت؟ شكل بداههسازي براساس كار ، از بخشي هيچ آيا&
.نبود بداهه مطلقا !نه
مجموعه اگر نميكنيد فكر ميشد ، انجام هفتگي صورت به مجموعه ، دوم سري توليد كه گفتيد&
ميگرفت؟ قرار بالاتري سطح در كيفي نظر از ميشد ، پخش آماده كامل شكل به
منحصر ويژگي يك برنامه توليد شكل اين گفتم قبلا كه همانطور حال عين در اماصددرصد
واكنشهاي و روز مسائل با ارتباط امكان جهت به است ، برنامه تازگي آن و دارد فرد به
دست به براي بازگردد ، جامعه خود به بايد و است ، آمده بيرون جامعه دل از كاكتوس.مخاطبين
.كار كيفيت روي حساسيت همين نظير.داديم دست از را امتيازات از خيلي ما تازگي ، اين آوردن
.برگزيدم را دومي من ميكرديم ، انتخاب را يكي كار تازگي و كيفيت بين بايد
ديدند؟ ميديدند ، بايد كه كساني را كاكتوس آيا&
.كرد پيدا قانعكنندهاي شكل به را خودش تماشاچي مرور به هم مجموعه اين قطعا !بله
آن در كه جامعهاي ميكند ، بيان را ما اجتماع دردهاي از بخشي تلخش ، پايان آن با كاكتوس&
توانسته مجموعه اين ميكنيد فكر نميفهمند ، را همديگر حرف هيچيك اما ميزنند حرف همه
سازد؟ آگاه ميدهد ، رخ اطرافشان در آنچه از را عدهاي است
هم را اين باز كه باشد كاكتوسي آنقدر جامعه اينكه مگر است همين برنامهاي چنين هدف
ارائه اصلاح قصد به شيريني شكل به ضعف نقاط كه است اين طنز كاربرد اساسا.نكند درك
كاكتوس است قرار.باشد بيهدف نميتواند برنامهاي چنين.است سازندگي هدف.شوند
را خودم كار بايد من اما.بياطلاعم آن تاثير ميزان از.باشد ضعفها اين نشاندهنده
به خود كنيد ، مطرح را آنها وقتي شما.دارد وجود مسائل طرح در راهحلها از بسياري.بكنم
.مييابيد دست راهحل به خود
در موجود سيستم به حتي كه ميشود پخش تلويزيون از حالي در كاكتوس ، انتقادي مجموعه&
اتفاق رويهاي تغيير هم تلويزيون در حتي اين ، وجود با اما ميكند ، انتقاد هم تلويزيون
كاركردي چنين اساسا شما آيا.باشد چنين نيز جامعه بخشهاي ساير در شايد يا و نميافتد
متصوريد؟ كاكتوس سريال براي درازمدت در را
كار بايد تلويزيون كه همانطور.كنم فعاليت خودم مسئوليت حوزه در بايد من !ببينيد
برنامه يك كه داريد توقع شما انگار اما.را خودتان كار هم شما و بدهد انجام را خودش
و اصلاح اين مسلما.شود اجتماعي زيرساختهاي سريع تغييرات باعث كاكتوس مثل تلويزيوني
را نتيجهاي چنين اگر.درازمدت در و بطئي بسيار اما افتاد خواهد اتفاق جامعه در تغيير
جامعه ضعف نقاط اصلاح هدفش و است هدفمند كاكتوس سريال.نميكردم كار اصلا نبودم ، متصور
تاثير بايد كه قدرتي عاملان بر مجموعه اين تاثير ميزان از علمي آمار هيچ ما ولي است
دست نميتوان باشد بيتاثير سريال اين ساخت است ممكن كه تفكر اين با و نداريم بگيرند ،
به من وظيفه مقطع اين در.نميپسندم را منفعل وضعيت من نكرد ، كاري و گذاشت دست روي
.دهم انجام ميتوانم كه نحوي به را خود كار كه است اين طنز ، ساز برنامه يك عنوان
يافتيد؟ دست خواستههايتان به اندازه چه تا كاكتوس توليد روند در&
و قانعكننده برايم كه آنقدر.رسيدم ميخواستم آنچه از بالايي درصد به ميكنم تصور
.است بوده خوب
هم مصاحبه اين از قبل تا اگر بگويم ميتوانم زديد ، شما كه حرفهايي آن همه دليل به
و عمومي اقبال از مصاحبهكننده رسمي ، گفتوگوي از قبل).راضيام ديگر حالا نبودم ، راضي
.(است داده خبر مجموعه موفقيت
ديگر گويا كه بوديد كرده اشاره مصاحبههايتان ، از يكي در موميايي 3 فيلم از بعد&
هم باز آيا ميبينيد ، كاكتوس از كه بازتابي با حالا نداريد ، طنز كارهاي ساخت به تمايلي
كنيد؟ كار فضا اين در تا داريد علاقه
و من با تلويزيون رابطه به اجتماعي ، شرايط به خودم ، روحيه به.دارد بستگي شرايط به
فعاليت حيطه اين در هم باز باشد ، مساعد چنانچه شرايط مجموعه.تلويزيون با من رابطه
.كرد خواهم
است؟ جدي برايتان كاكتوس 3 ساخت&
تلويزيون.كرد نخواهم شروع نشود روشن برايم قضيه ابعاد همه كه وقتي تا اما !بله
دومي كاكتوس كه نميخواهم من ولي داد خواهم انجام را كار اين قطع بهطور من كه ميداند
به من زمان هر.نبود كاكتوس 1 مثل كاكتوس 2 كه همانطور باشد متفاوتي كار بايد.بسازم
به توجه با _ شد جزئيات وارد نميتوان كليت به رسيدن از پيش چون _ برسم كليتها اين
.زد خواهم كليد تلويزيون ، در كار براي مناسب شرايط وجود
خواهيم را كمدي از گستردهتري شكل يا هستيم مواجه كلامي كمدي يك با هم بار اين آيا&
ديد؟
نگويم ، مورد اين در چيزي فعلا بدهيد اجازه ولي داريم تغييراتي كلي بهطور دفعه ، اين
قطعا.شد خواهد اضافه سريال به شخصيت تعدادي احتمالا.هستند همان شخصيتها مسلما اما
طنز حتما برنامه البته و داشت خواهيم مختلفي آيتمهاي و شد نخواهيم محدود لوكيشن يك در
.است
است؟ چگونه آينده به شما نگاه سريال ، آخر قسمت تلخ پايان به توجه با&
نگه زنده همواره را اميدم حس كه است اين من وظايف از يكي دارم ، آينده به روشني نگاه من
زنده اميد به انسان.زندهام اميد اين با اصلا و كنم القا مردم همه به را اين و دارم
.اميدواري:است همين معنياش سريال ، آخر قسمت تلفن زنگ حال ، عين در.است
دوربين پشت نگاه
هستيم ادبيات دنبال به هم سينما در
سانتوس فرناندز آنخل
ايزدپناه پارميس:ترجمه
اكران نخستين با كه است ايتاليايي كارگردان يك به اهدايي جايزه كن ، جشنواره طلاي نخل
دستان در را فستيوال طلاي نخل و شد برخوردار تماشاگران ميان در ويژهاي محبوبيت از فيلم
.پيچيد گوشها در "پسر اتاق" فيلم زمزمه و داد قرار مورتي ناني
فيلم نمايش نخستين از عمومي توفيق و استقبال و فرانسوي منتقدين يكرنگي و نظر اتفاق
فيلمنامه.پيوست حقيقت به مراسم اجراي شب در پيشگويي اين و ميداد گواهي را اتفاقي چنين
جوايز "پيانيست" فيلمنامه با كه كسي (placio dela criossetti) "دلاكريستي پلاچيو"
و انگيزه.است داشته فراوان تاثير اثر اين پيشبرد در داده ، اختصاص خود به را بسياري
بهكارگيري "پسر اتاق" فيلم درباره تماشاگران و منتقدين نظر اتفاق و همصدايي اصلي دليل
را فيلم داستان كه است لطيف انديشههاي و احساسات از دريايي و احساسي نكتههاي صحيح
نخواهد تماشاگر اشكهاي باران جلودار چيزي ديگر فيلم از بخشهايي در و است كرده احاطه
كه است شده انجام شاعرانه و لطيف قدري به صحنهها كشيدن تصوير به و توصيف كه چرابود
.باشند فيلم روزمره و غمزده داستان براي خوبي تسليدهنده ميتوانند اشكها تنها
قصهنويسي كيفيت چندان از اول قسمت شده ، تقسيم روايت بخش دو به كه درام اين داستان در
را آن دوم بخش كه شده طرحريزي صحيح و كاربردي چنان ولي نيست برخوردار خاصي و بالا
.ميسازد موفق بسيار
كه است جديد دهه سينماي مفيد و تاثيرگذار ملودرامهاي بهترين از يكي "پسر اتاق"
سرايت و انتقال اين باشد ، اروپا سينماي گيشهاي فيلمهاي پرمخاطبترين از يكي ميتواند
آثار ، دسته اين كه چرا باشد ، نيز فيلم تجاري هدف براي نشانهاي ميتواند خود احساسات
و لطيف فرهنگهاي و عواطف و احساسات آنها بلكه نميگيرند ، بر در را خاصي سني محدوده
تماشاگري نوع هر ديد افق به كه روست اين از و ميگيرند نشانه را شفاف و صيقلي روحهاي
تاثير تحت را روشنفكر چه و عام چه كودك ، چه سالخورده ، چه مخاطبين قشرهاي همه و شده وارد
...و زيبا روايت و بيان صراحت شفافيت يعني اثر اين مهم ويژگي دو.ميدهد قرار
زيركي با كه تفسيري نكات همچنينهستند فيلم موفقيت متضمن خود مورانته لائورا آهنگسازي
.ميگذارد تماشاگر بر پايدار و قطعي تاثيراتي كه شدهاند گنجانيده صحنهها در دقت و
روايت آسان فهم راحت ، تماشاي ميسازد ، بدل تاثيرگذار اثري به را فيلم كه ديگري نكته
.است غمآلوده و دردآور موضوعي روان و دلپذير بسيار
و لطيف احساسات همان با زنانه چشم دريچه از نگاه و مادرانه قصهاي از مرد يك روايت
آن به زيبا و ظريف بسيار مورتي ناني كه است انديشه و تامل قابل نكاتي از شاعرانه
.است پرداخته
"پسر اتاق" فيلم درباره را موفقيتي چنين دشوار و سخت چنين رقابتي در هيچكس شايد
حزنانگيز و دردآور مسئلهاي تعبير و تفسير در عاطفي ساده ارتباطات اما.نميداد احتمال
روحي ، رنجي تشريح و توصيف در قصهپردازي نكات حرفهاي بهكارگيري و روان بازيهاي با
سياه اندوهي بيان براي تار و تيره نماهايي كشيدن تصوير به در و دردناك و عذابآور
.است شده ظاهر موفق بسيار كار اين در و كند تقسيم تراژيك راس سه بر را اثرش است توانسته
و پيچيده فيلمهايي بر روان و ساده بيان با فيلمهايي طرفداران تعداد امروزه كه هرچند
به "ميروم خانه به" همانند ژانر اين نمونه فيلمهاي ميان از اما يافته فزوني فلسفي
اثر "قندهار سفر" و قيوت ژاك كارگرداني به "دانش سوي به" اليويرا ، د مانوئل كارگرداني
ديگر گويا كه داد نشان و كرد ثابت پيش از بيش را خود برتريهاي اثر اين مخملباف ، محسن
ندارند تخيلي _ فضايي _ حادثهاي فيلمهاي تماشاي به علاقهاي چندان دوره اين تماشاگران
كه دست اين از فيلمهايي و هستند ، آن احساسي و عاطفي نكات دنبال به فيلمها تماشاي با و
آنها و ميگذارد فراوان تاثير نسل اين سرگشته بينندگان بر است عاطفه و احساس از سرشار
در بايد را شاعرانه احساسات و لطيف ادبيات فقدان زمان اين كه گويا.ميسازد دگرگون را
.كرد جستوجو چنيني اين فيلمهايي معدود
پائيس ال:منبع
سينما نقد
پاورچين طنز مجموعه به نگاهي
پنداري بيهمذات آدمهايي
آشفته رضا
و بازيگر مقام در "پاورچين" تلويزيوني طنز مجموعه با شبكه 5 در روزها اين مديري مهران
.دارد حضور كارگردان
كمديني را او برخي ميان اين در و ميشناسند ، طنزپرداز چهره يك عنوان به را مديري همه
حق اين بايد مجموع درندارند كارهايش ديدن از دلخوشي چندان ديگر برخي و ميدانند قوي
.باشد داشته مثبت يا و منفي موضعگيري هنرمندان هنري كاركرد به نسبت كه داد بيننده به را
ميسازند ، را خود برنامههاي مردم اكثريت براي تلويزيوني طنزپردازان ديگر و مديري البته
صورت در _ ساختاري و معنايي جنبههاي ديگر بر آثارشان سرگرمكنندگي جنبه جهت بدين
.ميچربد اصلهايي ، چنين رعايت
شدهاي تثبيت جايگاه سالها از پس دارد ، كه خاصي زيركي و تيزهوشي تمام با مديري مهران
ساخته سالها اين در وي كه آثاري تمامي به اجمالي نگاهي اگر.است كرده پيدا تلويزيون در
افتاده سطحينگرانهاي تكرار ورطه در حالا كه مييابيم در ;بيندازيم است ، كرده پخش و
حتما.بيايد بيرون نوآوري و بيخلاقيت ورطه اين از نميتواند وجه هيچ به انگاري و.است
متفاوت دريچهاي از بتوانند مديري همانند افرادي تا است فكري استراحت و بازنگري به نياز
.بدهند نشان موفق تلويزيوني طنز در
در ريتم نوع اين.ميشود ذهني كسالت و كند ريتم ايجاد باعث بيرويه تكرار كه است بديهي
.است تند ريتم با توام هيجان و سرگرمي زيرا نمينمايد ، موفق اصلا سرگرمي ايجاد زمينه
موقعيت نوع به بستگي كمدي و طنز قالب در سرگرمي اين و است ، همراه حركت و تنوع با سرگرمي
از يك هر اگر كه ميشود ايجاد كلام و حركت تلفيق مبناي بر نيز موقعيت اين البتهدارد
خالي دراماتيك كنش و چالش از هم موقعيت نگيرند ، قرار استفاده مورد معمول حد در آنها
حركتهاي اگر و است ، كلام و چهره ميميكهاي به متكي بيشتر بازي در مديري مهران.ميشود
.خورد خواهد رقم نفعش به ديگري جور قضايا مطمئنا كند كارش چاشني را ضدمنطق
يكنواختي باعث مديري ميميكهاي بيرويه تكرار همچنين و يكسو از بيتحركي همين شايد
را آثارش ديدن حوصله ديگر تا ميگذارد تاثير مخاطب ذهن بر بدجوري كه است شده بازيش نحوه
.بدهد دست از
پيامهاي بلكه نيست برخوردار ديگرگونهاي جلاي و تازگي از هم متن لحاظ به پاورچين
ناگفته.ميشود ارتباط در رخوت باعث جذاب و پرهياهو چندان نه ساختار و باسمهاي اخلاقي
از مخاطبين تدريج به اما بود موفق مخاطب جذب در مجموعه ابتدايي قسمت چار سه كه نماند
را تو يادم" بازي به پرداختن مثلا.شد ذكر بالا در هم دلايلش كه شدهاند منصرف كار ديدن
لحاظ به حتي.نميكند باز مردم مشكلات از گرهاي هيچ "خالهزنكي حسادتهاي" يا "فراموش
ايجاد را ارتباط زمينه كه ندارد پرتنشي و پرهيجان ساختار مجموعه اين هم سرگرمكنندگي
تاكنون قسمتي هيچ كه است رفته پيش اخلاقي موضوعات پيرامون هم قسمتها بقيه.كند
با را او و بزدايد ، مخاطب رخسار از را آمده وجود به دلخوري نوآوري ارائه با نتوانسته
به هم مهتاب و (مديري) فرهاد كه نماند ناگفته.گرداند قصه هم مجموعه جلوي به رو روند
ضمن در و بشود ، مخاطب با همذاتپنداري باعث كه ندارند چنته در چيزي شخصيتپردازي لحاظ
دست با تا كرد دوري كار از سالي يك مديري.شود جريانات كردن دنبال و ارتباط باعث قضيه
فيلمنامه كه قاسمخاني پيمان مانند نويسندهاي از بار اين و.برگردد تلويزيون به پر
تا است خواسته دارد ، نوشتاريش پرونده در را پرونده در"كتاني كفشهاي با دختري"
هميشگياش دلخواه مسير به بتواند اينگونه شايد تا باشد عهدهدار را نويسندگانش سرپرستي
آرشيتكت يك عنوان به نميتواند فرهاد و ميشود ، برچيده پايه از چيز همه اما.گردد باز
سعي ظاهر به البته.سازد فراهم جذاب و خاص طنزي براي را مناسبي جولانگاه ساختمان
كنند ايجاد سكانس تنوع (كار محل و بيرون فرهاد ، منزل) مكان چند تفكيك با كه كردهاند
ريتم حدي تا كه است شده هم از ماجراها فرع و اصل افتادن دور باعث حدي تا قضيه اين اما
عامدانه بيتحركي به توجه با هم هذيانگوي و حراف پيرمرد سه.ميغلتاند كندي به هم را
روند به ضربهاي هيچ آنان حذف با و ندارند ، موثري نقش پاورچين ساختاري تحولات در خود
در چندان هم (فرهاد همكاران) شركت كاركنان همچنين.نميشود ايجاد طنز و داستان پيشبرنده
نظر به زايد و حاشيه در حدي تا نيز آنان بلكه ندارند ، موثري فيزيكي حضور ماجراها پيشبرد
اي.ميشوند مختلف سكانسهاي فيمابين عميق ارتباط شدن متلاشي باعث مجموع در و ميرسند ،
(محدود مكاني و زماني مقطع در) مشخص محور يك حول داستانها ;پراكندگي همه اين جاي به كاش
.نشود كلافگي دچار ماجراها كردن دنبال در بيسردرگمي نيز مخاطب تا ميشد طراحي
بين از براي اساسي فكري اگر و است ، گرفته قرار خود تواناييهاي حضيض در بار اين مديري
از و رفت خواهد بين از هم شدهاش تثبيت جايگاه همان تدريج به نكند پيدا شرايط اين رفتن
چه تا كه دارد بستگي مديري همت به البته.آمد خواهد بيرون موفق ظاهرا طنزپردازان گردونه
.دارد مبذول را لازم اقدامات زمينه اين در حد
|