تاريخ از ري خروج
ميكنم زندگي من
جهان مردمان آيين
خانواده پزشكي
دانشآموزان سنگين كيفهاي
اندازيد تاخير به را پيري
تاريخ از ري خروج
بينالنهرين به چين آن طريق از كه بوده ابريشم جاده مسير در مهم مراكز از گذشته در ري
به رو و بازيابد را خود پيشين جايگاه نتوانست ديگر مغولري حمله از بعد است شده متصل
نهاد افول
كه است سالي چند.است بازگشته تهران شهر از تاريخي نقطه اين به دوباره نگاههاي
بار هر و ميرود كنار آهسته ، و نرم ويژه ، توجه يك در ري شهر شده پنهان تاريخي لايههاي
.ميكشد شهروندان و رهگذران رخ به را گذشته از تازهاي نماي
و پيرامون روستاهاي از مجموعهاي فعلي تهران و ميشده محسوب مركز گذشته در كه ري شهر
.گرفت خود به تاريخ از رنگي و افتاد خود پيشين رونق از آهسته آهسته بوده ، شهر شمالي
شهرسازي ، اصل از جديدي دورنماي آن ، شده هويدا لايههاي در كنكاش و شهر اين اصل به بازگشت
ديگر بار يك نباشد بد شايد.ميدهد نشان ما به شهر مديريت و آمد و رفت با بازار
.بيندازيم دوباره نگاه تاريخي تكه اين به و روبرگردانيم
ري شهر
بينالنهرين به چين آن طريق از كه بوده ابريشم جاده مسير در مهم مراكز از گذشته در ري
آن از كه است بوده معروف بزرگ و پررونق بازارهاي داشتن دليل به شهر اين.است شده متصل
از بعد.كرد اشاره بازار ، چهار و بليسان روده ، بابالجبل ، بازارهاي به ميتوان ميان
آن امروز ، .نهاد افول به رو و بازيابد را خود پيشين جايگاه نتوانست ديگر ري مغول ، حمله
.دارد باستاني شهر اين شكوه و عظمت از نشان است ، مانده باقي ري از كه اندكي مقدار
دليل به كه است قاجاريه و صفوي دوران آثار از ري بازار فعلي مجموعه حاضر حال در
آن صفوي بخش بازشناسي است ، شده وارد آن بر زمان طول در كه تصرفاتي و دخل و تخريبها
.است مهمي نكات داراي خود است گرفته شكل چگونه ري بازار اينكه شناخت حتي اما.است ناممكن
زوار ، بار و خوار تهيه مشكل دليل به عبدالعظيم حضرت آستانه وقت متولي ق._ه سال 950 در
را دكان باب ساختن 24 دستور شاه آن به پاسخ در كه ميكند طهماسب شاه تقديم را درخواستي
به آن ادامه كه است ري فعلي بازار شكلگيري شروع دكانها اين احداث.ميدهد حرم سمت به
سوي چهار از اول مرحله.ميگيرد انجام نوبت چند در و شاه ناصرالدين زمان در شمال ، سمت
دوم مرحله.است بزرگ چهارسوي ابتداي تا و شمال سمت به داشته ، قرار حمام از بعد كه كوچك
مرحله و ميشود دوقلو كاروانسرا راسته و بزرگ چهارسوي شامل كه است اميركبير دستور به آن
.است بوده شمال سمت به بازار ادامه سوم ،
بازار به كه اصلي راسته يك شامل ميشناسيم ري شهر بازار عنوان به امروزه كه مجموعه اين
ادامه (ع)عبدالعظيم حضرت ورودي تا و بوده جنوبي شمالي ، آن جهت و است معروف حضرتي
به غرب سمت از دارد ، تلاقي بزرگ چهارسوي در حضرتي راسته با كه ديگري راسته و مييابد
.ميرسد كوچك ميدان به شرق از و است موسوم دوقلو كاروانسرا راسته
حرم ورودي و شرق سمت و نو بازار آن غرب در و حرم ورودي سمت به حضرتي راسته انتهاي در
.دارند قرار است تاريخي ارزشمند آثار از كه برهان مدرسه و مسجد
حمام ، از و است شده تخريب اخير ساليان در ري شهر بازار از مهمي بخشهاي اينكه با
ري شهر اقتصادي نبض عنوان به بازار ولي نيست باقي اثري ديگر آن سلجوقي مدرسه و آبانبار
روز هر و ميدهد ادامه خود حيات به همچنان حضرتعبدالعظيم حرم به دسترسي معبر مهمترين و
كسبه.ميكنند عبور آن چشمههاي و زيرطاق از (ع)عبدالعظيم حضرت زوار از زيادي تعداد
تسبيح كه هستند مشغول است زوار نياز با ارتباط در كه مشاغلي به اغلب ري شهر بازار
.بودهاند زائرين و تهران مردم توجه مورد گذشته از و جملهاند آن از كبابيها و فروشيها
از جزئي را آن ميتوان كه صورتي به است تنگاتنگ بسيار حرم مجموعه با بازار اين ارتباط
نظر از اينكه با ري شهر بازار.آورد شمار به عبدالعظيم حضرت آستانه انفكاك غير تاريخ
و است آمده بالا متر يك حدود آن كف و كرده تغيير بسيار دور چندان نه گذشته به نسبت ظاهر
كه لوازمي و مغازهها تابلوهاي و شده فلزي كشويي درهاي به تبديل آن لنگه چند چوبي درهاي
به ورود با اما دادهاند ، تغيير بسيار را بازار چهره است شده آويزان ديوار و در از
حضور.ميگذاريم قدم گذشته به انگار و ميكنيم احساس را ديگري هواي و حال بازار
از سراسيمه و درميآيند پرواز به بازار فضاي در سوتكشان كه تخمگذاري فصل در چلچلهها
هستند ري بازار ساله هر ميهمان كه چلچلهها اين است ، ديدني بسيار ميگذرند سرمان بالاي
بازار جوجهها ، پرواز فراگيري از بعد و ميسازند طاقها روي بر گل با را خود لانههاي
.ميكنند ترك بعد سال تا را
بالاي روزنههاي از كه نوري.بگذاري پشتسر يك به يك را طاقها بايد حرم به رسيدن براي
زير از عبور از بعد و ميرسد نظر به طلايي ستونهايي همچون ميتابد درون به طاقها
نوراني امواج ميان در آن باشكوه سردر كه ميرسيم عبدالعظيم حضرت جلوخان به طاق آخرين
.ميشود آغاز حرم و درميآيد درخشش به... سفيد ، زرد ، فيروزهاي ، رنگهاي
ري بازار مرمت
را اقداماتي سال 1375 از ري بازار كسبه درخواست پي در تهران استان فرهنگي ميراث سازمان
پر حضرتي بازار دارد ، ادامه اكنون تا كه است كرده شروع بازار اين ساماندهي و مرمت جهت
برنامه اولويت در وارده آسيبهاي شدت دليل به و است بازار اين راسته آمدترين و رفت
صورت به آهن با و شده تخريب راسته اين چشمههاي طاق از بخشهايي گرفت قرار تعميراتي
پايهها ، تصرف و دخل و مصالح فرسودگي علت به نيز باقيمانده طاقهاي.بود شده پوشش مسطح
با را تعميرات كار ميگيرد صورت راسته اين در كه زيادي آمد و رفت بود ، فروريزي حال در
كسبه و رهگذران جان امنيت منظور به را خاصي تمهيدات مرمتي عمليات و ميساخت مواجه مشكل
شد ، آغاز سال همان تابستان از مرمتي كارگاه شده انجام پيشبينيهاي با كه ميطلبيد
و بخشي استحكام اوليه ، شكل به آن بازسازي و مسطح سقفهاي برچيدن شامل شده انجام اقدامات
را جانبي فشارهاي تحمل و شده ، تراشيده آگاهي عدم دليل به جاها اكثر در كه پايهها تقويت
كردن خالي طاقها ، پوسيده آجرهاي تعويض و دوده و رنگ از آجرها سطوح پاكيزهسازي نداشت ،
در دوقلو كاروانسرا راسته شده تخريب چشمههاي و طاق بازسازي مجدد ، بندكشي و آجرها بند
بر پيش ساليان كاهگل از شده انباشته خاك تخليه كوچك ، ميدان سمت به بازار اين شرق و غرب
جنوبي شرقي ، غربي ، وروديهاي بازسازي و آن فرش آجر و جديد پوشش اجراي و بامها پشت روي
ميشود ، شامل را است ساخت دست در اكنون هم كه شمال سمت در اصلي ورودي بازسازي همچنين و
فضاي ساماندهي و بازار اطراف خارجي نماي بدنهسازي نو ، بازار چشمههاي طاق بازسازي
.است تهران استان فرهنگي ميراث آتي برنامههاي از ميدان اين بدنههاي مرمت و كوچك ميدان
ري افسانه
وجود متفاوتي افسانههاي باستاني ، شهرهاي ديگر مانند ري ، باستاني شهر پيدايش درباره
نو از را آن منوچهر كه ميشود داده نسبت (ابوالبشر) بنيآدم شيث به گاه آن بناي.دارد
.است سپرده كيومرث پسر هوشنگ به گاه و ساخته
نبشته سنگ در و پاره 18 يسنا 19 ، اول ، نيگرد ونديداد ، در (RAGA) صورت به ري واژه
.آمدهاست بيستون
ري نام نيز و است شده ياد ري از بند 6 باب 17 ، پادشاهان ، دوم كتاب عتيق ، عهد كتاب در
.ماندهاست برجاي باستاني سنگنبشتههاي و لاتين يوناني آثار در
اسلام سپاهيان آمدن با مردم و شده گذاشته شهر اين بر بعد به ساسانيان دوره از ري نام
برپايه.بود بنياميه فرمانداران پناهگاه ري اسلامي دوره درگرويدند اسلام دين به
يا 850/ ق زلزله 236 چون چند ، زلزلههايي اثر بر ري شهر آنكه با تاريخي ، مدارك و اسناد
.ماند پايدار همچنان كرد ، وارد فراوان آسيبهاي آن بر نيز تركان يورش و شد ويران م 851
مردم ، عام قتل بر علاوه و گرفت قرار مغولان وحشيانه حمله مورد ق._ه سال 617 در ري
سال 786 در ديگر بار و گذاشت آباداني روبه بعد اندكي ريشد يكسان خاك با نيز آن بناهاي
به آباداني روي بعد به روز آن از و شد بدل ويرانهاي به تيمور سپاهيان وسيله به ق._ه
.نديد خود
در تا ميشود برداشته باستاني شهر اين روي از تاريخ خاكي لايههاي ساليان ، گذشت با اما
.شود نوشته رونق ديگر بار يك شهر اين تاريخ
ميكنم زندگي من
روژان ايليا
صدايي ميكني احساس.برخيزند خواب از ديگر نيست قرار كه آدمهايي مثل خوابيدهاي
چشماني با و ميروي پذيرايي سمت به شتاب با و برميخيزي جا از ناگهان و صدا.ميآيد
خاموش را بيستويكم قرن ساعت ميگردي ، تلويزيون كنترل دنبال به كورمال كورمال ، نيمهباز
.شده آب انگار اما ميگردي جورابت ديگر لنگه دنبال به تو و سنگينند پلكهايت هنوز ميكني ،
.دويدنند حال در سرعت به عقربهها هم باز ميكني ، نگاه ديواري ساعت به
را صورتت و دست سرعت به و ميپوشي را لباسهايت و ميكني پا هم را جوراب ديگر لنگه
فشار را آسانسور دكمه بار چند.بيرون ميزني خانه از نان تكهاي خوردن بدون و ميشويي
و داخل ميرويميشود باز در بالا ، 4 ، 5 ، 6 ، 7 ميآيد و ميافتد راه بالاخره تا ميدهي
بسته آرام و ميكني التماس ندارد شدن بسته قصد انگار اما ميزني ، را همكف طبقه دكمه
در ميكني التماس هم باز.ميشود سوار خوابآلودي مرد پنجم ، طبقه.ميافتد راه.ميشود
همراه كه ميگويد محصلي خردسال دختر را اين.شد دير مامان - سوم طبقه.ميشود بسته
بدو جان مامان رضا - ميزند صدا و ميايستد در ميانه در زن.ميشود آسانسور وارد مادرش
رضا آقا بالاخره ميكني نگاه را ساعت گذاشتي ، كجا و توپم مامان ميزند فرياد رضا و پسرم
بكشي ، بيرون را خودت آن از سرعت به ميشوي موفق و ميافتد راه آسانسور.ميشود پيدايش
بالا.ميدارد نگه اتوبوس ميكني ، بلند دست ميدوي ، گذشته ، ايستگاه از اتوبوس ميدوي ،
نميكند ، قبول راننده ميدهي پول نمييابي ، ميگردي ، بليت دنبال به جيبهايت توي ميروي ،
پايينتر ايستگاه و ميدهي را بليت.است بيدار ته آن نفر يك اتوبوس داخل ميافتي ، دوره
قرمز چراغ.نميكنند سوار مستقيم - ميرساني چهارراه سوي آن به را خودت ميشوي ، پياده
ايستاده ، افسر بالاتر كمي مستقيمميشود سبز چراغ ميكني ، نگاه ساعت به ميشود
ميشوي ، مينيبوس سوار ميايستي ، جلوتر متر دويست صدمتر ، ميدوي.نميايستند ماشينها
سمت به ميدوي ميرسي ، ميدان به التماسكنان بالاخره ، ميدارد نگه بار يك صدقدم هر
ندارد ، خرد پول ميايستي ، فروشي بليت باجه جلو ميكني تا دو يكي را پلهها مترو ، ايستگاه
ميروي ، پايين پلهها از دواندوان ميآيد ، نفر يك ميكند نگاهت داري عجله ميگويي
بسته در مانده ، سانت ده هم شايد و سانت نيممتر ، 20 در ، سمت به ميدوي ميبيني ، را مترو
دقيقه ده تا مينشيني قرمز صندليهاي از يكي روي.ميماني تو و ميرود مترو و ميشود
ميكني ، نگاه براقت و تميز كفشهاي به مياندازي پايين را سرت ميكني ، نگاه ساعت به بعد
ميكني ، بلند را سرت ميشنوي را قطار صداي وقتيميگذرند روبرويت از يكي يكي آدمها
خط از لطفا:ميگويد بار چند متانت با بلندگو توي نفر يك.است جمعيت از پر ايستگاه
سرها و شده خم پايين به هيكلها همه اما.شماست سلامتي ضامن قرمز خط بگيريد ، فاصله قرمز
- ميزند فرياد بلندگو توي مرد آن نميشنود را صدا كسي گويا و چرخيدهاند تونل طرف به
كيپ كوپه داخل ميشوند ، باز درها.نميشنوي مگر بگير فاصله قرمز خط از هستم تو با آقا
ديوار و نريزند بيرون قطار از تا گرفتهاند محكم را همديگر مردم ايستاده جمعيت كيپ تا
.دارد قرار روبرويت آدمها از گوشتي
خوبي بويميشود زيادتر لحظه به لحظه فشار.ميبيني سرودست ميكني نگاه كه طرف هر به
به كه بدنهايي از را حرارت وقتي نكرده ، معطر خوشبو عطري به را خودش كسي انگار.نميآيد
هيچي !بگويي؟ ميخواهي چه - بزني فرياد ميخواهي ميكني احساس چسبيدهاند ، بيفشار تو
صدايي بكشي نفس نميتواني ديگر !آوردي وقتگير آقا اي - است؟ چند ساعت بدانم ميخواستم
عدهاي هم باز بعد ايستگاه.خرداد پانزده بعد ايستگاه:ميگويد آرامش با كه ميشنوي را
كه ميشنوي ميشوي ، له كه حالي در كاملا و ميشود بيشتر و بيشتر فشار و ميشوند سوار
پياده براي و ميشوي خوشحال ، دولت دروازه بعد ايستگاه:ميگويد آرامش همان با صدا همان
روزنه ميان از اوخ و آخ صداي و ميريزند هم روي همه ميايستد قطار ناگهان آماده ، شدن
خاموش تهويه دستگاه شد خراب قطار:ميگويد نفر يك ميبيني را تاريكي فقط گوشتي ، ديوار
شدي ، خفه كه بزني فرياد ميخواهي گذاشتهاند قبرت روي را لحد سنگ ميكني احساسميشود
.ميخندند همه ميدهد ، بعدي ايستگاه به رسيدن از خبر صدا همان و ميشود روشن چراغها
وقتي ميگيري ، جان و ميرسد تو به هوا كمي و ميخورد تكان بدنها ميخندند وقتي زياد ،
بسته بلافاصله و باز درها ميبيني را دنيا تصوير زيباترين انگار ميرسي ، ايستگاه به
جوان نفر دو زده ، قاط:ميگويد مسافران از يكي.ميكند پيدا ادامه ماجرا اين و ميشوند
.ميكنند فرار سرعت به مردم و ميگيرند را درها
خاكيات كفشهاي و شده چروك لباسهاي به وقتي اما شدهاي متولد دوباره ميكني احساس
.ميدوي و ميكني نگاه را ساعت بنشيني ، ميخواهي ميرود گيج سرت كني نگاه
را كارتت آرامي به تاخير ، ساعت يك ميروي ، ساعت كارت سمت به است باز رئيس اتاق در
و بود كي - ميزند فرياد اتاقش از رئيس آقاي منشي ساعت ، كارت بوق از پس بلافاصله ميزني
به تا بار هزارمين براي سياه ليست توي ميرود نامت بودم ، من - ميگويي و ميروي جلو تو
.برسد رئيس آقاي استحضار
شما ، خدمت دم تازه تازه ميآورد رفتهاي رو و رنگ چايي آبدارچي مينشيني ، ميزت پشت
.ميگذارد ميز روي نامه و گزارش بغل يك نفر يك نگذاشتهاي ، ميز روي را چاي استكان هنوز
نگاه را ساعت و ميكني بلند را سرت وقتي پايين مياندازي را سرت و ميگيري دست به قلم
را كارتت و ميروي ساعتزني كارت سمت به آرامي به و برميداري را كيفت سرعت به ميكني
مترو به را خودت بودم ، من - ميگويي و برميگردي بود كي - ميزند فرياد نفر يك.ميزني
را كارتت و ميرسي دومت كار محل به تاخير با و ميايستي اتوبوس در نيمساعتي ميرساني ،
خانه نزديك به شده تاريك هوا.مينويسي و مينويسي و مينشيني ميزت پشت باز و ميزني
...و شير و ماست خريد هم بعد و فروشي ميوه بعد و نان صف توي ميروي ميرسي كه
.ميكني باز را خانه در و ميايستد آسانسور
بازيگر.است روشن تلويزيون.ميكنند سنگيني پلكهايت ميگذاري ، دهان به كه را لقمهها
آويزان وزنه صورتت از انگار اما ميخندي هم تو.ميخندند همه و ميكشد را خودش تلويزيون
.ميبرد خوابت نشده جمع سفره هنوز ميكني نگاه را ساعت.بجنبند نميتوانند و كردهاند
ميآيد صدايي.بود كي:ميگويد نفر يك - نداري بليت شدهاي ، مترو سوار كه ميبيني خواب
...و ميگردي كنترل دنبال به ميروي پذيرايي به برميخيزي جايت از سرعت به
جهان مردمان آيين
مردم زندگي بر خرافات تاثيرات
وطنپرست شادي
.كرديم صحبت رسوم و آداب از برخي با آن شدن عجين و خرافات تاثيرگذاري از گذشته شماره در
لايههاي از بسياري در و كرد ايفا بسزايي نقش اروپا مردم عقايد روي خرافات اينكه از
.كرد رسوخ آنها زندگي
زمان در.است آمده وجود به وسطي قرون دوران از امروزي خرافات معتقدند بسياري هنوز
در عقايد اين از برخياست داشته بسزايي نقش خرافات شكلگيري در رسوم و آداب اين رنسانس
.آورد دوام ايتاليا
زمان آن ايتالياييهاي اذهان در يكباره به دست اين از خرافي عقايد سيزدهم قرن اوايل در
اين و ميكرد سفر خود ستارهشناس با هميشه "سوم فردريك" امپراتور كه طوري به.گرفت جاي
.ميكردند برنامهريزي را وي تصميمگيريهاي و مهم امور همه ستارهشناسان
اين با.ميشد تدريس كاذبش و خرافي نوع از ستارهشناسي رشته شانزدهم تا چهارده قرن از
بياساس را خواب تعبير و گرفتن فال جادو ، كه است كسي او.است استثنا يك "دوم پيوس" وجود
وسيله به اعمالشان كه نميدادند اجازه زمان آن اسقفهاي از بسياري ديگر سوي از.خواند
بلكه شدند سهيم خرافات اين در ايمان با مردم تنها نه قرون آن در.شود پيشبيني ستارگان
رشد آهسته آهسته خرافات اين.ميزدند بالا آستين عموم به آن تبليغ و معرفي براي عملا
نوعي بود ، كرده پيدا اشاعه وسيعي طور به كه علم اين ادبيات كنار در.كرد پيدا گسترش و
ردههاي تا و آمد وجود به نيز (حرفهاي و غيرعلمي و تفنني ستارهشناسي) سطحيگرايي از
عنوان به ستارهها از كه بودند كساني ستارهشناسها كلاس پايينترين.رفت پيش بالا
.ميكردند استفاده جادويي هنرهاي براي پنهانكاري
.ميشد محسوب زمان آن در زندگي بدبختي نمادهاي از يكي ستارهشناسي مسايل ، اين از جداي
كور علاقه كه حالي در ميدادند انجام را اعمالي چه مبتكر و عاليرتبه مهم ، شخصيتهاي
بين اين در !بود كرده فلج را آنها بصيرت و اراده قوه آينده ، پيشگويي و دانستن براي آنها
طور به ميدادند انجام حتما آنها ميگفتند آنها براي ظالمانهاي پيشگويي ستارگان ، اگر
خانوادهاش همراه به را خود عموي تكاندهنده ، سياست عمل يك طي افراد همين از يكي مثال ،
!(ميلادي 1385) انداخت زندان به
از جوي زلزله ، و سيل طاعون ، جنگ ، پيشگوييهاي واسطه به وسطي ، قرون پاياني سالهاي در
ميلادي سال 1494 بدبختيهاي.شد حكمفرما ايتاليا مخصوصا و اروپا تمامي در وحشت و رعب
بيگانگان روي به هميشه براي ايتاليا دروازههاي سال آن در !گرفت نام هم بدبختي سال كه
فكر طرز اين.دارد زمان آن بدبختي پيشگوييهاي از بسيار در ريشه شك بدون كه شد باز
.كرد پيدا اشاعه داشتند را آن پذيرش آمادگي كه ديگري نواحي به خود نافذ و عميق باثبات
همه پديده اين شود ، بررسي پديده اين تولد با افراد زندگي روحي و بيروني ابعاد تمامي اگر
كه معنا اين به.ميدهد قرار تحتالشعاع نيز را گروه آن تاريخي محصولات و زندگي ابعاد
نيز مسايل اين خود ميكند ، تغيير ستارگان مجموعه كه هنگامي ملتها ، و مذاهب مورد در
عقايد همين با ارتباط در دارد ، را خود خاص روز دين هر كه ايده اينميكند تغيير
در را زحل و ژوپيتر شدن مصادف ميشود ، گفته.شد ايتالياييها فرهنگ وارد ستارهشناسي
و ژوپيتر ;(Chaldean) چلدين روز بهرام و (برجيس يا مشتري) ژوپيتر ;اسرائيل دين روز
مسيحيان روز عطارد ، و ژوپيتر ;اسلام پيروان روز ونوس و ژوپيتر روزمصريها ، خورشيد ،
از دكترينهايي به روحاني مسائل به نسبت مردم برداشتهاي همه كردن كمرنگ با.ناميدند
اين مقابل در پاكسرشت ايتالياييها از بسياري اينجا در.شد داده پايان قبيل اين
بزرگداشت براي عظيم يادبود بناهاي وجود با.برخاستند متابعه به خرافات و فريبها
مردم شومآور ستايشهاي وجود با ( "Borso" بورسو تابستاني قصر و پادوا در) ستارهشناسي
مسائل اين با مقابله و اعتراض براي آزاده و متفكر مغزهاي در تمايلي هيچ زمان ، آن خرافي
برداشتهاي اين و بود شده باز باستاني رسوم و آداب وسيله به راه اينجا ، نداشت وجود
و عظيمتر و وسيعتر وسطي قرون.بگويند ميدادچه ياد كه بود آنان عمومي حس و شخصي
اين خوانندگان از را دردي هم ، جزئيات تمام به پرداختن و نوشتههاست اين از مخربتر شايد
.ما همه براي باشد عبرتي درس بشر ، اشتباهات بعضي كردن بازگو شايد اما.نميكند دوا ستون
خانواده پزشكي
نكنيد فراموش را سير خوردن
ابطحي سالومه
حاوي آنها غذايي رژيم.دارند جهان در را پروستات سرطان به ابتلا ميزان كمترين چين مردان
سرطان از بازدارنده عوامل از يكي شايد كه است ، پياز و موسير سير ، از متنابهي مقادير
سبزيجات از سرشار غذايي رژيم سرطان ، ملي موسسه مطالعات آخرين بنابر.باشند پروستات
وعده يك و.ميدهد كاهش نصف به را پروستات سرطان خطر آن ، تيز و تند نوع از عليالخصوص
.است سبزيجات نوع اين از مملو چيني معمول غذاي
مرد با 238 مصاحبهاي مبناي بر شد چاپ سرطان ملي موسسه مجله در پيش هفته كه تحقيق اين
همگي كه مصاحبهشونده مردان از.است شده نوشته سالم مرد و 471 پروستات سرطان به مبتلا
غذايي مواد نوع از 122 ميزان چه تا كه شد پرسيده هستند ، چين كشور در شانگهاي شهر ساكن
.ميكنند استفاده (شده مشخص مصاحبهكنندگان توسط كه)
پياز و موسير و سير مثل سبزيجاتي از گرم از 10 بيش روز در كه كساني دادند نشان نتايج
محققان از يكي.ميشوند پروستات سرطان دچار افراد بقيه از كمتر درصد ميكنند 50 استفاده
كه رسيديم نتيجه اين به و كردهايم امتحان را مختلفي غذاهاي ما":ميگويد موسسه اين
اما هستند پروستات سرطان به ابتلا از جلوگيري در غذايي مواد گروه بهترين تند سبزيجات
".شوند بررسي ديگري تحقيقهاي در دوباره بايد نتايج اين مسلما
خطر تحقيق اين طبق بر.هستند گروه اين در سبزيجات موثرترين موسير و ترهفرنگي پيازچه ،
غذايي رژيم در موسير يا ترهفرنگي پيازچه ، گرم از 3 بيش كه مرداني سرطان به ابتلا
اين كنند مصرف روز در سير مقدار همين اگرمييابد كاهش درصد تا 70 دارند روزانهشان
.مييابد كاهش درصد تا 53 خطر
كه ميشوند دچار پروستات سرطان بيماري به آمريكا كشور در مرد هزار به 190 نزديك سالانه
.است آمريكا در شايع سرطان دومين پوست سرطان از پس
پياز و موسير سير ، بيشتري بسيار مقدار چيني غذاهاي در آمريكا سنتي غذاهاي با مقايسه در
موثري ميزان به ميتواند روز در سير حبه يك مصرف كه ميدهد نشان تحقيقات.ميرود كار به
هيچ تند سبزيجات از استفاده ميزان كه اينجاست جالب.كند جلوگيري پروستات سرطان از
ايتاليا كشور در.ندارد آنها روزانه دريافتي كالري ميزان و افراد بدن سايز با ارتباطي
كم بسيار پروستات سرطان نيز ميشود استفاده سير و گوجهفرنگي زيادي مقادير غذاها در كه
.است
پروستات سرطان به ابتلا خطر..و كلم گلكلم ، بوراكلي ، مثل سبزيجاتي مصرف كلي بهطور
كار عاقلانهترين پس.ميبرد بالا را ابتلا خطر چرب غذاهاي زياد مصرف و آورده پايين را
.بگنجانيم خود غذايي رژيم در بيشتري سبزي و بدهيم گوش مادرانمان حرف به كه است اين
دانشآموزان سنگين كيفهاي
شديد مشكلات بروز سبب كه را خود مدارس كيفهاي وزن دانشآموزان ميكنند توصيه پزشكان
بشر حقوق كميسيون عضو دهلينو ، از آلمان خبرگزاري گزارش به.دهند كاهش ميشود ، جسماني
براساس.كنند كم را دانشآموزان مدارس كيفهاي بار تا خواست مدارس مسئولان از هند
كيلوگرم حداقل 7 هند "ايندور" شهر دانشآموزان هند ، علوم آكادمي توسط آمده عمل به بررسي
داد نشان بيشتر تحقيقاتميكنند حمل خود مدارس كيفهاي در را بار كيلوگرم حداكثر 25 و
سبب امر اين و ميكنند حمل دقيقه مدت 30 حداقل را بار ميزان اين روز هر دانشآموزان
.است شده دانشآموزان كمر و گردن ناحيه در جسماني مشكلات افزايش
استفاده قابل روز هر براي كه ميكنند حمل را كتابهايي دانشآموزان اكثريت وي گفته به
كيفها وزن كنند ، حمل را خود نياز مورد كتابهاي فقط دانشآموزان كه صورتي در.نيست
.مييابد كاهش 50درصد
اندازيد تاخير به را پيري
پيري فرايند سرعت از غذايي رژيم كه ميدهد نشان موشها آزمايش ميگويند دانشمندان
.ميكاهد
نگاه جوان و سالم را آن قلب از محافظت ضمن كم ، كالري با غذايي رژيم ميرسد نظر به
گروه.است شده انجام آمريكا دانشگاههاي از يكي در كه است پژوهشي نتايج اين.ميدارد
رژيم كه موشهايي:ميگويد است ، كرده هدايت را آن "پرولا توماس" دكتر كه پژوهشگران
قلبي تغييرات دچار موشها ساير از كمتر درصد كردهاند ، 20 دريافت كم كالري با غذايي
كاهش و سلولها عمر افزايش به كالري كاهش ميرسد نظر به همچنين.شدند سن به مربوط
كمك شود ، بدن بافتهاي به لطمه باعث ميتواند كه بدن مصونيت سيستم از بخشهايي فعاليت
.ميكند
عمرتاثير برطول غذايي محدود رژيم كه بود داده نشان گذشته در علمي مطالعات رشته چندين
.ميگذارد
پير انسان يك قلب ميشود باعث كه تغييراتي است مهم بسيار ;ميشود گفته همچنين
براي ما جستوجوي به تازه تحقيقاتكنيم درك شود ، جوان فرد يك قلب از آسيبپذيرتر
كالري با غذايي رژيم در ;ميكند تاييد مطالعه اينميكند كمك قلب كهولت فرايند چگونگي
تغييرات.ميكاهد موش در پيري فرايند سرعت از است شده معلوم است مدتها كه كم بسيار
.مياندازد تاخير به را حيوانات اين در سن به مربوط قلبي
|