لسآنجلس گمشده شكارچي
است هوا آلايندههاي براي خطري تهران در آتشسوزي
بشناسيم را ايران
درجه صفر مدار
نگاه يك در تهران سينماهاي برنامه
:تهران شهرداري در مسئول يك
است نشده تعطيل ريحانه و سبز خانههاي
خبر دنياي دور

لسآنجلس گمشده شكارچي
زاغري نازنين:ترجمه
و رعب چنان آن لسآنجلس همچون باعظمتي و بزرگ شهر ساكنان ميان در پيدرپي قتلهاي وقوع
از بيش دختران و زنان نيست ، اعتمادي هيچچيز و هيچكس به ديگر كه است كرده ايجاد وحشتي
در تنها منازل از خروج كه طوري به دارند قرار شوم و شيطاني اعمال اين تيررس در مردان
ساعات در شوهرش همراهي بدون كه ميبيني را زني كمتر و ميگيرد صورت خصوصي به ساعات
دست شنيدن بدون بسيار گويي ميشود تلقي عادي امري نفس قتل.شود خارج منزل از شب پاياني
به گذاشته ، بالين بر سر نميتوانند و نميآيد چشمانشان به خواب موارد اين از يكي كم
.روند خواب
جدي را موضوع كسي شد پيدا شهر اطراف تپههاي دامنه در زن سه جسد كه زماني بار اولين
محلي كارآگاهان از چند تني.بود تراژدي يك شروع نقطه واقعه اين اينكه از غافل نگرفت
هفته يك.كردند رها ناتمام را آن هم نهايت در و كردند پيگيري كوتاهي مدت براي را ماجرا
جوان دختر و زن پنج به تعدادشان بار اين كه قربانيان گروه دومين شكرگزاري روز از پيش
به جديت از بويي و رنگ _ نداشت بيش سال ديگري 14 و سال تنها 12 آنها از يكي _ ميرسيد
به وحشت و ترس شدت از همگي آنها.انداخت ساكنين از بسياري اندام بر لرزه و داد ماجرا
شب و نكنند صحبت غريبه مردان با ميكردند سفارش دختران و كودكان به بودند ، افتاده تكاپو
منازلشان از بيرون پاسباني براي را بزرگي سگهاي آنها از برخي بازگردند ، منزل به زود
با منزل از شدن خارج هنگام به و ميديدند شخصي دفاع آموزشهاي ديگر گروهي و ميبستند
يك نميتواند قاتل بود معتقد پليس نيروي اينكه وجود با.ميكردند حمل اسلحه و چاقو خود
.بودند داده او به را "بيابان كركس" لقب مطبوعات و روزنامهها باشد نفر
با يقينا قاتل بود معتقد داشت عهده به را پرونده اين مسئوليت كه "گروكن باب" گروهبان
دختر جسد شناسايي در وي.ميشناسد دستش كف مانند را آن و داشته كامل آشنايي منطقه اين
و زانوان مچ ، روي بر را بندهايي رگ آثار بود شده پيدا گروه دومين قربانيان جزو كه جواني
انجام تحقيقات با.نميشد ديده بدنش بر دارو تزريق از اثري هيچ اما نمود مشاهده وي گردن
زيرا است متفاوت كردهاند پيدا را او كه محلي با حادثه وقوع محل كه گرديد مكشوف شده
نفر دو يا يك جرم ارتكاب از پس بايد و نميشود ديده زمين روي بر جسد شدن كشيده از اثري
.باشند كرده رها چمنها ميان كرده ، منتقل منطقه اين به را او
از ديگري سمت در قتل مورد دو كه دادند خبر پليس نيروي به روز همان بعدازظهر دقيقا
ساعت چند تنها گذشت وجود با كه جوان دختر دو هم بار اين.است شده گزارش ملعون تپه همان
آورده وجود به را تهوعآوري منظره زده ، خيمه اجسادشان بر حشرات و سوسكها مرگشان از
به متعلق اجساد.آنها شدن پيدا و حادثه وقوع محل نبودن يكي داستان همان دوباره و بودند
از بازگشت راه در پيش هفته يك كه بود ساله 14"جانسون سونيا" و ساله ، 12"سپدا كتي"
راننده سوال به دادن پاسخ براي اتوبوس از شدن پياده از پس آنها.شدند مفقود مدرسه
را دو آن هيچكس ديگر و ميشوند كاميون سوار بود ايستاده خيابان كنار كه كاميوني
گذاشت پليس نيروي اختيار در داشت حضور آنجا كه عابرين از يكي را اطلاعات اين.نميبيند
به داستان اما.است داشته حضور كاميون در نيز ديگري مرد راننده از غير به كه داد خبر و
قطعه شادابي و جواني اوج در ساله دختري 20 "وكلر كريستينا" جسد بعد روز نشد ، ختم اينجا
بيشتري فرصت اگر كه جدي بسيار و شايسته دختري ميكرد ، كامل را مرموز پازل اين از ديگري
ديدن از كه گروكن گروهبان.ميكشيد را انتظارش روشني آينده بيشك داشت كردن زندگي براي
به و افتاد نوجوانش دختر ياد به بياختيار بود آمده درد به قلبش كريستينا معصوم چهره
.كرد خواهد پيدا را دخترشان قاتلين يا قاتل شده كه طور هر داد قول او والدين
شد ، اضافه قربانيان ليست به ديگري قرباني شكرگزاري عيد به مانده روز يك نوامبر ، 23
دو به غريب و ميشد ديده بدنش بر جراحت آثار كه جوان زن يك جسد قبل ، دفعات مانند درست
ديگري زن نيز او از پسبودند كرده پنهان بوتهها ميان در را بيجانش جسد كه بود هفته
و ميشد ديده بدنش مختلف جاهاي در سوختگي آثار مقتولين ساير برخلاف كه بود رسيده قتل به
پس جوان دختر اين پدر.بود كرده جذب خود به را مورچهها كه سفيدرنگي چسبناك ماده همچنين
ما حادثه وقوع از قبل شب":داشت اظهار و گرفت تماس پليس نيروي با دخترش مرگ از اطلاع از
از كه صبح.برگردد ميهماني از شب نيمه از پيش بود قرار او بوديم ، لورا منتظر ديروقت تا
طرف آن باز درهاي با كه ديدم را اتومبيلش اما نبود رختخوابش در لورا شدم بيدار خواب
پس كه ديده گذشته نيمهشب را لورا كه داد گواهي همسايهها از يكي.بود شده پارك خيابان
را ماشينش بود اتومبيل راننده كه مردي.است شده ديگري ماشين سوار اتومبيلش پارك از
گروكن گروهبان.شود سوار كرد متقاعد را لورا دوم نفر و داشت نگه او اتومبيل كنار دقيقا
مردي گرفتند ، تماس وي با قاتلين كه شد متوجه لورا ، همسايه ،"كارمن" خانم از بازجويي در
لورا ببرد بويي قضيه اين از پليس اگر بود كرده تهديد را او كه غليظ بريتانيايي لهجه با
يك تنها ديدم كه چيزي ميكردم گمان من":گفت پليس مامورين به كارمن خانم.كشت خواهند را
هم آدمربايان ماشين.باشد بوده لورا جوان دختر كه نبودم مطمئن حتي و بود ساده درگيري
اتومبيل درون به را لورا كه مردي.داشت رنگي سفيد سقف كه بود غولپيكري و بزرگ اتومبيل
حدودا 50 چاقي و كوتاه قد مرد هم راننده جوش ، و لك از پر صورتي با بود قد بلند كشيد
هيچ كار اين با شما ميگفت كه شنيدم را لورا صداي هم نهايت در.ميرسيد نظر به ساله
تا نكردم تعريف هم شوهرم براي را ماجرا حتي كه بودم ترسيده آنقدر.نميآيد گيرتان چيزي
ببينم را دو آن اگر كنم فكر اما.شدم منتقل بيمارستان به و نداد امانم آسم حمله كه وقتي
".كنم كمكتان آنها شناسايي در بتوانم
مشاهده پنجره پشت از را وقايع اين تمامي نميتواند شاهد كه است معتقد گروكن گروهبان
جايي كارمن خانم شك بدون دو ، آن چهرههاي از دقيق چنين اين توصيفي با هم آن باشد كرده
.است بوده ماجرا شاهد آنجا از شده ، پنهان منزلش جلوي حياط بوتههاي پشت
هيچكس.درآوردهاند خود سلطه تحت را شهر تمامي قاتلين لورا قتل فاجعه از پس اكنون
بيخبر جا همه از نگونبخت كدامين انتظار در بار اين مرگ و كجاست بعدي طعمه نميداند
.ميكند لحظهشماري
است هوا آلايندههاي براي خطري تهران در آتشسوزي
تخليه موجب زيستي ، منابع در آتشسوزي:گفت تهران استان زيست محيط حفاظت سازمان كل مدير
گذشته روز "پيراسته محمدحسن"ميشود شهر محيط در هوا آلايندههاي توجهي قابل ميزان
هواي به آلايندهها اين ورود خودپالايي ، جهت از تهران هواي ناتواني به توجه با:افزود
.ميدهد قرار تحتتاثير را شهر ساكنان زيستي حيات تهران
زيانبار اثرات تهران هواي آلودگي:افزود تهران هواي آلايندههاي مورد در پيراسته
آن رفع براي شهري تمهيدات اجراي به مجبور آلودگي اين ازدياد صورت در و دارد بسياري
حد از بيش به تهران هواي آلودگي شهريورماه تا 20 زماني 18 مقطع در:گفت وي.بود خواهيم
و محيطزيست اداره به را آن وضع ، اين استمرار عدم علت به هواشناسي سازمان كه رسيد مجاز
.نكرد اعلام كشور وزارت
بوستان حياتي عرصههاي بهترين از هكتار از 100 بيش عمدي آتشسوزي يك در پيش چندي
به نسبت تاكنون كه شد كشيده آتش به زيتون شهرك اختلاف مورد اراضي در واقع "حصار سرخه"
.است نگرفته صورت اقدامي متخلفان قانوني تعقيب
بشناسيم را ايران
ورامين علاءالدوله برج
اصلي ميدان كنار در جامع مسجد شمال در منفرد بناي يك صورت به علاءالدين آرامگاهي برج
بر تاريخي نظر از.ناميدهاند علاءالدين را برج اين متون از برخي.است واقع ورامين
در ق._ه سال 675 صفر چهارم در بقعه ، صاحب علاءالدوله شده ذكر بنا كتيبه در آنچه مبناي
آخر سالهاي مقارن ق._ه سال 688 آرامگاه اتمام تاريخ و شد فوت مغول ايلخان سلطنت زمان
.ميرسد (ع)سجاد امام به او نسب برميآيد ، انساب كتب از كه چنان.بود ارغونخان سلطنت
درجه صفر مدار
انسان سه پيوند
عسكري الهام:ترجمه
در طولاني بسيار ساعتهاي كه بود شادابي و نيرومند مرد ساله ، آمريكايي ، 24 نلسون كريس
گلهمند يا و خسته طاقتفرسا كار آن از اندكي بيآنكه ميكرد ، كار كفشسازي كارخانه
.بود آزاد هواي در دوچرخهسواري هفته آخر تعطيل روزهاي در دلخواهش تفريح تنها باشد
مراجعه.بود شده عجيبي مفرط خستگي دچار چرا ، بداند بيآنكه كريس و بود پاييز اول روزهاي
روزبهروز.مبتلاست C هپاتيت بيماري به وي كه داد نشان لازم آزمايشات نتايج و پزشك به
در را وي كه افتاد وضعي به ماه از 1 كمتر زماني گذشت از پس.ميشد وخيمتر حالش
.كردند بستري "كنزين ويس" بيمارستان
ظرف 48 اگراست افتاده كار از شما كبد":دادند او به بدي خبرهاي بيمارستان پزشكان
"!مرد خواهيد نشود ، انجام كبد پيوند عمل ساعت
را آخرش نفسهاي نيز -ساله ، 24"سون گابريل كريستين" _ "ووداستاك" در دورتر مايل 300
آن.بود يافته نجات حتمي مرگ از مصنوعي تنفس دستگاه به اتصال توسط پيش روز چند.ميكشد
مدت چه نميدانست او و ميكشيد را جوان كريستين انتظار مرگ هنوز اما گذشت ، بحران
.بياورد دوام ميتواند
به سالگي در 18.بود گذرانده متفاوت بيماريهاي با مبارزه به را خود عمر بيشتر كريستين
رفت ، ميان از ريهاش درون تومور شيميدرماني ، ماهها از پس و شد مبتلا ريه سرطان بيماري
دچار راحتي به كه بود كرده ضعيف را ريههايش قدري به درازمدت درمانهاي جانبي عوارض ولي
نيز پليس اداره در و ميخواند درس افسري دانشكده در كريستين.ميشد مختلف عفونتهاي
درد به ديگر ريههايت":گفت او به پزشكش كه رسيد جايي به كار.بود وقت نيمه كارمند
كنار شبانهروز ساعت اكسيژن 24 كپسول ".دهيم انجام ريه پيوند عمل بايد.نميخورند
درصد مينمود350 مبدل تازه انساني به را او جراحي عمل اين شايد.بود وصل او به كريستين
طول ساعت نيم از بيش كوتاه پله چند از رفتنش بالا و بود داده دست از را بدنش وزن
.ميكشيد
كليساي اعضاي همراه به ورزشكار ، و زرنگ دختري ساله ، ، 14"هيكرسون مگان" سوتر آن كمي
را خود نتوانست ميخورد ، سر شيب يك از اسكيكنان كه مگانبودند رفته اسكي پيست به محل
وي "مغزي مرگ" و جمجمه شكستگي باعث حادثه اين.افتاد زمين به و رفت عقب عقب كند ، متوقف
بيماران به را او اعضاي كه خواستند مگان والدين از "كنزين ويس" بيمارستان پزشكان.شد
.نميشد راضي مگان مادر "كاني" اما كنند اهدا نيازمند
اگر.كن فكر كمي":ميگفت و بود گرفته دست در را همسرش دست مگان ، پدر ،"هيكرسون جيم"
را جانش ميخواست دلت چقدر چه؟ بود پيوند منتظر و خوابيده بيمارستان همين در جايي مگان
نگاهي دخترش بيجان پيكر به كاني ".هستند تو بچههاي بيماران اين كن فكر بدهي؟ نجات
كودكياش روزهاي بسان گرفته ، آغوش در را او تمام ساعت شش.داد تكان را سرش و انداخت
مخالفت از دست كاني كه بود رسيده آن زمان ديگر.ميخواند لالايي برايش و ميبرد راهش
"قبول":گفت محكم و گرفت بالا را سرش.كرد پاك را اشكهايش.بردارد
"كنزين ويس" بيمارستان از پرستاري.درآمد صدا به گابريلسون منزل تلفن كه بود شب يكشنبه
رفت بيمارستان به بيدرنگ كريستين "!شويد آماده ريه پيوند جراحي عمل براي":گفت خط پشت
.كرد موفقيت و سلامتي آرزوي خانوادهاش براي عمل اتاق به رفتن از قبل و
به ساعت كريس 10 كبد پيوند عمل.شد جراحي عمل آماده نلسون كريس نيز پايينتر طبقه دو
.انجاميد طول
.شدند مرخص بيمارستان از فاصله روز پنج با كريستين و كريس.كشيد طول ساعت كريستين 12 عمل
را يكديگر هرگز مدت آن طول در اما بودند بستري بيمارستان در هفته حدود 6 آنها دوي هر
.نديدند
را كريستين قدري به آنان گرم استقبال.رفت مگان خانواده ديدار به كريستين كه بود بهار
بخشيده تازهاي زندگي او به مگان كبد كه جواني مرد حضور به چندان كه بود كرده هيجانزده
نظر به صميمي چندان كريستين اماميكرد نگاه دقت با را كريستين كريس ، .نكرد توجهي بود ،
خيلي":گفت همسرش به ديد هم با كردن صحبت حال در را دو آن هيكرسون ، جيم وقتي !نميآمد
كريستين و كريس "!مگان وجود از ديگر پيوندي نه؟ ميكردند ، ازدواج هم با اگر ميشد جالب
به ساعت سه از بيش.ميكردند تعريف هم براي را بيماريشان سخت روزهاي و عمل تجربيات
به كريس كريستين ، رفتن از پس.كردند خداحافظي هم با آنها و گذشت روز آنبود گذشته صحبت
خاطر به باشيم ، هم با هميشه نفر دو ما است خوب.ميكردم رها را او نبايد":گفت كاني
"!مگان روح شادي
تلفن او به كريستين بعد روز دو.گذاشت پيغام او براي و زد تلفن كريستين به كريس شب آن
آن انجام.برود بيمارستان به ايمونولوژي آزمايشات انجام براي ميخواهد كه گفت و كرد
سوي به منزلهايشان از هم با دو هر كه شد اين.بود ضروري و واجب هم كريس براي آزمايشات
چقدر.بود راه ساعت حدود 4.ببينند را يكديگر بيمارستان در تا افتادند راه به بيمارستان
اثري ديگر.بود رضايتبخش و مطلوب آنها دوي هر آزمايشات نتايج.ميرسيد نظر به طولاني
توان و ميتپيد آنها دوي هر دل خداحافظي هنگام.نداشت وجود دردناك بيماريهاي آن از
در كه كريس تابستاني زيباي روز يك در.نكشيد طولي چندان جدايي آن اما نداشتند ، جدايي
حضور كريس ناگهان.گذاشت ملاقات قرار كريستين با بود يافته مناسبي شغل ابريشم كارخانه
را سرش كريس "...كه بگو او به و !بگو !نترس !باش شجاع":ميگفت او به كه كرد حس را مگان
بود ، زده خشكش جايش سر كه كريستين "ميكني؟ ازدواج من با":گفت كريستين به و گرفت بالا
".كرد خواهد شاد را مگان روح پيوند ، اين ميكنم ، فكر.بله":گفت و كرد مكث اندكي
پرواز سبكبال و خوشحال حوالي همان در مگان روح شايدميآمد شادي و هلهله صداي انگار
.ميكرد
نگاه يك در تهران سينماهاي برنامه
در كه است فطر عيد ويژه برنامه سيندرلا و زرد رز نيستم ، كودك من عزيزم آب ، روي خانهاي
.شد خواهند اكران آينده
.ميشوند اكران ماه آبان تا 22 فيلمها اين اما
.ميشود اكران يك مركزي ايران 3 ، استقلال ، آستارا ، آسيا ، سينماهاي در روشن سايه فيلم
سينما در سفيد خواب تماشا ، شهر رودكي ، جم ، جام اروپا ، سينماهاي در لژيون فيلم همچنين
قشنگ ، شهر كانون ، كارون ، قيام ، نياوران ، فرهنگسراي فرهنگ ، يك ، عصرجديد ميلاد ، يك ، گلريز
.ميآيد در نمايش به يك جي سروش ، شاهد ، تماشا 2 ، شهر
شاهد ، جي3 ، جوان ، يك ، تهران پيروزي ، يك ، پارس سينماهاي در را شهر پايين شهر ، بالاي فيلم
.بنشينيد تماشا به ميتوانيد قدس فردوسي ،
گلريز 2 ، سايه ، جي 2 ، تهران 2 ، بهاران ، المپيا ، آفريقا ، سينماهاي در نيز بيهمتا فيلم
.ميشود اكران ملت و مركزي 2 ماندانا ،
سينماهاي در را فيلم اين ميتوانند نيز فروش شيريني دختر فيلم تماشاي به علاقهمندان
.ببينند اشراق و فدك فرهنگسراي در و شاهد ستاره ، المپيك ، دهكده حافظ ، البرز ،
اكران بهاران خاوران ، فرهنگسراي مركزي 3 ، ناهيد ، سينماهاي در هنوز نيز پست ارتفاع فيلم
سينماي در نيز سگكشي فيلم و فرخ و جديد 3 عصر سينماي دو در نيز زنان زندان فيلم.است
.ميآيد در نمايش به يك ، كريستال
مرداد ، در اثيري گلستان ، فرهنگسراي در ساقي جديد 2 ، عصر سينما در كوچك باز پرنده فيلم
.است اكران يك ايران در نرگس و سام ناهيد ، در عشق شور
مسافران سپيده ، در ديگران سحر ، در رنجر شهرزاد ، سينماهاي در بزرگ فرار فيلم همچنين
- ايران 2 سينما در ضمن در.است درآمده نمايش به سپيده ، سينماي در نيز مجدد اكران
.است برگزار رشد جشنواره _ شيراز بهار تقاطع شريعتي
:تهران شهرداري در مسئول يك
است نشده تعطيل ريحانه و سبز خانههاي
كودكان نگهداري ويژه كه ريحانه و سبز خانههاي:كرد اعلام تهران شهرداري اجتماعي معاون
.است نشده تعطيل است خياباني دختر و پسر
است شده واگذار موسسه دو به شهرداري بدنه كردن كوچك منظور به خانه دو اين:گفت محتشمي
:گفت وي.ميكند نظارت آنها عملكرد بر موسسه دو اين با توافق طبق نيز شهرداري و
موسساتي به ريال ميشوند 30هزار نگهداري خانهها اين در كه كودك هر براي تهران شهرداري
بيشتر خياباني كودكان:كرد اضافه محتشمي.ميپردازد ميكنند اداره را خانه دو اين كه
وي.ميآيند تهران به كرمانشاه و بلوچستان و سيستان كردستان ، لرستان ، استانهاي از
را خياباني كودكان نگهداري و جمعآوري وظايف ميتوان توسعه سوم برنامه قالب در:افزود
اجتماعي معاون.داد قرار كشور سراسر شهرداريهاي اختيار در منسجم و مشخص شكل به
منفي تهران شهر براي خياباني كودكان درباره متمركز سياست نبود تبعات:گفت تهران شهرداري
.شد خواهند اجتماعي مختلف ناهنجاريهاي گرفتار كودكان اين و بود خواهد
شدهاند موظف فرمانداران تهران استان اداري شوراي جديد مصوبه در:كرد اضافه محتشمي
وي.كنند ايجاد مجتمعهايي گمشدگان و متكديان خياباني ، كودكان نگهداري و جمعآوري براي
تهران شهرداري و است آن اصلي متوليان عهده بر خياباني كودكان نگهداري و جمعآوري:افزود
.است آنان با همكاري آماده نيز
خبر دنياي دور
اكوادور &
نتيجه اين به كشور اين آشپزهاي از بسياري كرد اعلام اكوادور محلي روزنامههاي از يكي
شايعاتي.ميكند كمك غذا مزه و طعم بهبود به انسان ران استخوان از استفاده كه رسيدهاند
با را خود غذاي رستورانها اين از برخي كه ميرسد گوش به كشور كنار و گوشه در هم
حد چه تا شايعات اين نيست معلوم و ميكنند درست ميدزدند قبرستانها از كه استخوانهايي
به او كه شد مكشوف آمد عمل به رستورانداران اين از يكي با كه مصاحبهاي در.دارد صحت
غذاهايش در انسان ران گوشت از كه است سال چهل به قريب همكارانش از چند تني همراه
تكه يك از ميگويد او !است مسئله همين نيز محبوبيتش و پيشرفت دليل و ميكند استفاده
را آن غذا گرفتن طعم از پس بار هر و كرد استفاده بار چهار يا سه ميتوان ران استخوان
.كرد نگهداري مناسب جاي در و آورد بيرون
كلمبيا &
بيرون سالهاي دختر 15 بدن از را كيلوگرمي سرطاني 12 تومور يك شدند موفق كلمبيا پزشكان
از پس را او ميكنند زندگي "بوگوتا" نزديك روستايي در كه "سندي" مادر و پدربياورند
از پس پزشكان و آوردند بيمارستان به حد از بيش تهوعهاي حالت و گوارش دستگاه در اختلال
وزن كيلوگرم به 12 نزديك كه كشيدند بيرون او معده از را غدهاي ساعته سه عملي انجام
.داشت
سريلانكا &
كودك دو با اكنون دوم فرزند زايمان هنگام به همسرش مرگ از پس كه سريلانكايي مرد بيوه
به خود سينه از ميتواند كه شد متوجه ناباوري كمال در است مانده تنها ماهه و 3 ماهه 18
بود آمده ستوه به ماههاش دختر 18 بيوقفه گريههاي از كه "ويجرانته".دهد شير كودكانش
كرده عادت مادر شير به چنان آن بيچاره كودك اما شد متوسل خشك شير به او كردن سير براي
كودك به خود سينه از ميتواند شد متوجه وي كه بود اينجا.نميپذيرفت را خشك شير كه بود
را منطقه پزشكان "ويجرانته" وجود در الهي موهبت اين.كند سير را او و دهد شير بيتابش
.است واداشته حيرت به
كاليفرنيا &
مراكز از يكي مسئول.كنند رعايت را خودشان خاص مقررات و قوانين بايد هم پاپانوئلها
ميگويد وي !كرد محكوم كافي ريش نداشتن خاطر به را پاپانوئلي تازگي به كاليفرنيا خريد
تام".نميكند جذب را مشتريان مصنوعي ريش و باشند داشته واقعي ريش بايد پاپانوئلها
به بار اين است كرده بازي را پاپانوئل نقش كاليفرنيا در است سال از 16 بيش كه "گالتي
بازارياب عنوان به تجاري شركت يك در روزها من":ميگويد اوشد جريمه كوتاهش ريش دليل
هم طرفي از.نيست مناسب اصلا پستي چنين يك براي بلند ريش داشتن و هستم كار به مشغول
به فروشگاه مسئول طرف از وي "!او ريش در نه باشد آدم قلب در بايد كريسمس هستم معتقد
.شد محكوم جريمه عنوان به دلار مبلغ 200 پرداخت
|