شد تشريح مجلس نمايندگان حامل خودروي سقوط علت
ورود نحوه بررسي براي وزير دو و مجلس نشست
آلوده گوشتهاي
نظرسنجي از اطلاعاتي سرويس هيچ :نعيميپور
نميكند استفاده جاسوسي براي
:كشور بهزيستي سازمان رئيس
است واقعي غير خياباني كودك ميليون يك آمار
كشت را خود قاضي همسر تنكابن دادگستري قاضي
كشت را خود فرزند كه پدري براي تعزيري حبس سال 10
(3) قضا ماه رمضان
درباره ديدگاه سه بررسي
كودكان در خنده و شادي احساس
چاقي و رواني فشار
است؟ افزايش قابل هوشي بهره آيا
شد تشريح مجلس نمايندگان حامل خودروي سقوط علت
فرمانده معاونانش ، و ترابري و راه وزير انتظامي ، نيروي فرمانده:اجتماعي گروه
ورييس عمران كميسيون رييسه هيات اعضاي احمر ، هلال مسئولان كشور ، راه پليس
تا شدند حاضر مجلس رئيسه هيات اعضاي درجمع روزچهارشنبه مجلس اداري سازمان
.دهند توضيح دره ، به نمايندگان حامل خودروي سقوط علت درباره
خودروي با اندكي فاصله به ديگر خودرويي با كه نمايندگاني جلسه اين در
.داشتند حضور نيز ميكردند حركت سانحهديده
ايرنا پارلماني خبرنگار اينبارهبه در مجلس رئيسه هيات عضو تابش ، محمدرضا
را "جوي بد شرايط" و "انساني" عامل دو جلسه ، اين شركتكنندهدر مسئولان:گفت
.كردند اعلام دره به نمايندگان حامل خودروي سقوط علت
از بالاتر سرعت مسئولان ، اين گفته به:افزود مجلس ، در اردكان مردم نماينده
كنار باموانع برخورد اصلي ، مسير از خودرو انحراف جاده ، لغزندهبودن و كيلومتر 40
.شد موجب را دره به سقوط و آنها تخريب جاده ،
خودروي سر پشت كه بعدي خودروي:كرد نشان خاطر مجلس رييسه هيات عضو
سرنشين كه نمايندگاني و رسيد حادثه بهمحل بلافاصله بود ، حركت در سانحهديده
اضافه وي.رساندند نمايندگان سقوط محل به را خود جاده ، پايين از بودند ، آن
زهي هاشم مسعود و نوري عليرضا مرحوم كه دريافتند پيكرها معاينه از بعد آنها:كرد
.سپردهاند جان دم در ملكي ، حميد و
به سانحه محل از را محسني انوشيروان نيز محلي افراد از نفر دو:گفت تابش
.دادند انتقال چالوس بيمارستان
را آن معاينه امكان خودرو ، كامل انهدام دليل به راه پليس:كرد تصريح وي ،
را خودرو اين در فني نقص وجود مربوطه مسئولان ولي نداشت ، فني لحاظ به
.ميدانستند غيرمحتمل
تجهيزات تقويت درباره جلسه اين در:داشت اظهار اردكان ، مردم نماينده
شدن ومشخص امدادي نيروهاي سازماندهي راه ، پليس نيازهاي تامين امدادرساني ،
.شد بحث كشور سطح در امر اين براي خاصي متولي
گزارش به توجه با جلسه ، شركتكنندگاندر:كرد خاطرنشان مجلس رييسه هيات عضو
ناشي انساني خطاي از جادهاي تصادفات درصد اينكه70 بر مبني ترابري و راه وزير
مربوطه مقررات و ضوابط ورعايت حوزه اين در عمومي آموزش تقويت برضرورت ميشود ،
.كردند تاكيد مردم طرف از
بيشتر دقت و نظارت لزوم و نارساييها رفع برضرورت نيز مجلس رييس:گفت تابش
.كرد تاكيد مسئوليتها انجام بر
كميسيون توسط "جادهها تصادفات" معضل با مقابله راهكارهاي شد قرار:افزود وي
.شود پيگيري مجلس اداري سازمان توسط مجلس نقليه به مربوط موارد نيز و مجلس عمران
ورود نحوه بررسي براي وزير دو و مجلس نشست
آلوده گوشتهاي
روز در آلوده گوشتهاي مساله بررسي از مجلس كشاورزي كميسيون مخبر:اجتماعي گروه
كشور ، وزارت امنيتي معاون گمرك ، كل رئيس بازرگاني ، كشاورزي ، جهاد وزراي حضور با و يكشنبه
خبر مجلس اول رئيس نايب و پرونده ويژه قاضي دادگستري ، نمايندهي اطلاعات ، وزارت معاون
.داد
و كم بررسي براي جلسه اين:افزود ايسنا با گفتگو در شهر مشكين نماينده آقايي خليل
نيز آن نتيجه و شده برگزار كشور به آلوده گوشتهاي ورود به مربوط مشكلات و مسايل كيف
.شد خواهد اعلام روز همان
است ، شده برگزار خصوص اين در كه قبل جلسات نتايج زمينه در ايسنا پرسش به پاسخ در وي
كميسيون از نماينده و 5 است شده برگزار مساله اين بررسي براي جلسه يك قبلا:شد يادآور
را خود سئوال تهران نمايندگان از يكي و كشاورزي ، جهاد وزير از را خود سئوالات كشاورزي
و بحث مورد كشاورزي كميسيون دام امور كميته در مطرح بحثهاي و پرسيدند ، گمرك مسئولان از
.گرفت قرار بررسي
اين به معتقدم:شد يادآور مسايل ، اين با برخورد نحوه زمينه در پرسشي به پاسخ در وي
بايد كه حالي در است ، شده توجه موضوع برگهاي و شاخ به برعكس و نشده توجه ريشهاي بحث
آلوده گوشتهاي اين ورود از امر مسئولان همه وقتي.ميشد برخورد ريشهاي موضوعات اين با
كنكاش يا مشكل كس هر ولي مطلعاند همه كه است آن مفهوم به ميكنند ، بياطلاعي اظهار
.مياندازد ديگري گردن به را موضوع
نظرسنجي از اطلاعاتي سرويس هيچ :نعيميپور
نميكند استفاده جاسوسي براي
اطلاعات وزارت ضدجاسوسي بخش:ميگويد ششم مجلس رئيسه هيات عضو:اجتماعي گروه
حضور نظرسنجيها در كه را عواملي (بيگانگان با ارتباط) ارتباطات و سوابق ميتواند
.دهد نظر عمل اين از جاسوسي تلقي مورد در تخصصي بهصورت و كند بررسي داشتهاند ،
مورد در ايسنا با گفتوگو در اسلامي شوراي مجلس مشاركت فراكسيون رئيس نعيميپور محمد
هم - مشخص كاملا تعريفي جاسوسي:گفت افكارسنجي مراكز به جاسوسي اتهام و جاسوسي تعريف
با ارتباط در كه ميشود اطلاق عملياتي يا اعمال به معمولا و دارد - اجرايي هم و حقوقي
اختيار در آگاهانه و كرده جمعآوري اطلاعات افرادي بيگانگان ، اطلاعاتي سرويسهاي
.دهند قرار بيگانه كشور اطلاعاتي مسئولان
خير؟ يا ميشود ، محسوب جاسوسي نظرسنجي ، كلي بهطور آيا اينكه مورد در نعيميپور
نظرسنجيها از هدف.شود واقع قبول مورد نميتواند بههيچوجه موضوع اين:داشت اظهار
از بتوانند كه است اين شود ، انجام كه دستگاهي و ارگان هر يا حقوقي يا حقيقي شخص هر توسط
بتوانند اطلاعات آن براساس ;شوند مطلع شده تعريف جامعه يك نظرات برآيند و نقطهنظرات
جامعهشناسي ، در جدي گرايشات از يكي هم دليل همين به و دهند انجام را خود كارهاي
.است علوم ساير و ارتباطات
اساسا و است واقعي تحليل يك استفاده براي دقيق علمي كار يك نظرسنجي:افزود وي
.شود انجام جاسوسي مثلا غيره ، كارهاي براي نميتواند
تصريح و دانست اطلاعات وزارت ضدجاسوسي بخش ما كشور در را زمينه اين در مسئول مقام وي
و سوابق و كند مشخص آنرا علمي كار ببيند ، را نظرسنجيها اين ميتواند بخش ، اين:كرد
سپس و كند بررسي كامل بهطور را دادهاند انجام كار زمينه اين در كه را عواملي ارتباطات
بهنحوي بيگانگان با ميتوانستهاند افراد اين اساسا آيا كه كند اعلام تخصصي بهصورت
خير؟ يا باشد داشته جاسوسي مفهوم كه باشند داشته ارتباط
استفاده از را خودمان درواقع برخوردها ، و اقدامات اينگونه با:داد ادامه نعيميپور
حضور زمينه اين در كه متخصصي پرسشگران و اساتيد هم.ميكنيم بيبهره و محروم علم يك از
در و كرد خواهند نگراني احساس ميگيرند ، قرار سئوال مورد كه پرسششوندههايي هم و دارند
ميدهند انحرافي جوابهاي يا و ميكنند امتناع گفتن پاسخ از كامل بهطور پاسخگوييها ،
و مضر واقعا كشور منافع و علمي جامعه حكومت ، براي روند اين و بود نخواهد لازم پاسخ كه
.است مخل
نامانوس روشهاي از و شود توجه و دقت ظرايف ، اين به كرد اميدواري ابراز پايان در وي
.شود جلوگيري كشور ، سيستم در غيرروان و
:كشور بهزيستي سازمان رئيس
است واقعي غير خياباني كودك ميليون يك آمار
در سبز خانه كارشناسان سوي از منتشره آمار كشور ، بهزيستي سازمان رئيس:اجتماعي گروه
غيرواقعي را مركز اين توسط خياباني كودك هزار سالانه 5 و كودك ماهانه 300 ساماندهي مورد
نيم ترمينالها ، در كه كودكي هر سبز خانه مسئولان:گفت ايسنا به راهچمني ، .خواند
كودكان آمار جزو را باشند داده قرار فرمهايشان تكميل براي پرسش يا مصاحبه مورد ساعت
.ميآورند شمار به شده ساماندهي خياباني
ساماندهي 5 مورد در خود ادعاهاي اثبات براي سبز خانه كارشناسان راهچمني ، اعتقاد به
اقامت ماه يك از بعد كه كودكي هزار آمار 5 حداقل بايد گذشته ، سال در خياباني كودك هزار
يك وجود دانستن غيرواقعي با همچنين وي.دهند ارائه را شدهاند ترخيص مركز اين در
بهزيستي سازمان گذشته سال در:افزود كشور در فراري كودك هزار و 300 خياباني كودك ميليون
هزار حداكثر 10 مركز ، طريق 41 از جاري سال در و ساماندهي را كودك هزار مركز ، 8 با 25
كودكان افزايش خصوص در مطبوعات و رسانهها جنجالهاي لذا ;كرد خواهد ساماندهي را نفر
.است كشور ، شايعهپراكني سطح در خياباني
كشت را خود قاضي همسر تنكابن دادگستري قاضي
اقدامي در جمعه روز تنكابن شهرستان دادگستري هفتم شعبه تحقيق قاضي:اجتماعي گروه
ضربات با بود ، شهرستان اين دادگستري تحقيق قاضي نيز وي كه را خود همسر جنونآميز
با بلافاصله قتل ، ارتكاب از پس رمضانيفر شعبان ايرنا گزارش به.رساند قتل به تبرزين
مقدماتي ، بازجويي در وي.كرد معرفي انتظامي نيروي به را خود تنكابن كلانتري 11 به مراجعه
قتل اين وقوع.كرد ذكر خانوادگي اختلافات را جورابراهيميان حليمه خود همسر قتل انگيزه
.است شده تنكابن مردم حيرت سبب
كشت را خود فرزند كه پدري براي تعزيري حبس سال 10
حبس سال تحمل 10 به بود ، رسانده قتل به را خود ساله فرزند 5/1 كه پدري:گروهاجتماعي
.شد محكوم تعزيري
هادي:گفت ايسنا با گفتوگو در مشهد قضايي حوزه 2 شعبه 43 رئيس صدرزاده ، قاضي
تعزيري حبس سال به 10 بود شده (فرزاد) خود ساله كودك 5/1 عمد قتل به متهم كه وطندوست
.شد محكوم
و ماده 47 رعايت و و 612 و 220 ماده 206 ج بند و مواد 204 استناد به متهم:افزود وي
ايام احتساب با تعزيري حبس سال تحمل 10 به اسلامي مجازات قانون ماده 18 ذيل تبصره
.است شده محكوم بزه عمومي جنبه حيث از ديگران و مرتكب تجري بيم لحاظ به قبلي بازداشت
به خود شكايت از زندگياش بقاي علت به مقتول ، مادر همتي اكرم:كرد اظهار صدرزاده قاضي
.شد تبرئه ديه پرداخت از متهم نتيجه در كرد ، نظر صرف خصوصي شاكي عنوان
(3) قضا ماه رمضان
زم محمدعلي
"غرب اهل" و قضاانديش "قرب اهل".ميدهند قضا به تن "قلب اهل" و قدر به تن "عقل اهل"
.پيشند در قدر
تعالي خداي ويژه قضا اما است وابسته او محاسبات و انسان تلاش و عقلانيت به قدر مقدار
قدر به عالم انسان ، .ندارد را آن به راهيابي امكان انسان عقل و علم كوشش ، اراده ، و است
.دهد تغيير را.. و آن كميت و كيفيت عمر ، مقدار ميتواند عقلي امكان با قضاست به جاهل و
.شود آگاه الهي قضاي در خود عمر قطعي ميزان به نميتواند اما
:ميشوند تقسيم دسته سه به قدر و قضا عرصه در الهي بندگان
.ميدهند محض قدر به تن و ميكنند جستجو خود عقلانيت عرصه در را زندگي و رشد كه كساني -1
.ميكنند همراه الهي قضاي با را قدر و عقل كه كساني -2
به را خود جزء به پايبندي جاي به و ميدانند الهي قضاي از جزوي را قدر همه كه كساني -3
(1).ميكنند متصل - قضا - كل
صورت اين غير در شويم ، الهي قضاي تسليم خود اختيار با و زود كه است اين به ما ارزش
راه كه برسند قضا مقام به ميتوانند كساني و بود خواهد قضاييشدن قدريون ، محتوم سرنوشت
هستند كساني اينانباشند كرده طي خود بر تسلط و تمركز و خودسازي با را خداپيشگي سلوك و
(2).ميرسند "ثقه" مقام به كه
جستجو الهي قضاي و قدر بين فاصله در بايد را غيرديني حاكميت و ديني حاكميت تفاوت و مرز
و بهرهمندي حداكثر و است "محض عقلانيت" بكارگيري جستجوي در "غيرديني حاكميت".كرد
مقدار و اقتدار ديني حاكميت و ميكند جستجو جمعي عقلانيت از بهرهگيري در را خود ارتقاء
رهايي عقلانيت محدود ظرفيت از حاكميتي چنين.ميكند جستجو الهي قضاي دايره در را خود
تحمل گنجايش.ميكند متصف تعالي خداي بيحد و كبير و كريم و عظيم وصف به را خود و يافته
و بيصبري و عصبيت و بالاست فتنهها و سختيها برابر در جامعهاي و حكومت چنين
فاعل" حكومتي چنين دستگاههاي و حاكمان.برميبندد رخت جامعهاي چنين از ناشكيبايي
جامعهاي چنين حركت.يافتهاند گريز بودن "بالاضطرار مفعول" از و محضند "بالاختيار
رمضان ميماند ، غريب و ناپيدا جامعهاي چنين در سلبي كار و است ايجابي فعل سوي به سراسر
قضاي حقيقت از جزوي را جمعي و فردي عقلانيت و خود بايد.است الهي قضاي به دستيابي ظرف
بهرهمند الهي قضاي مقام به ورود براي ماه اين مكرمتهاي و مرحمتها از و بدانيم الهي
انقلاب امور بر خود حاكميت دوره در "غربگرا" ديني و "سنتگرا" ديني جريان دو.شويم
.كشاندند الهي قضاگريزي به را مردم و حكومت سويي به يك هر و طريق يك در دو هر اسلامي
شبه يك ميخواهند و ميدانند حاكم مردم ايمان و فعل بر را خود اراده "سنتي دينگرايان"
ديني اعمال و حقيقت كه هستند آن پي در "ديندار غربگرايان" و كنند بهشتي زور به را همه
ما نرفته راه.كنند جستجو جمعي عقلانيت بستر در را اجتماعي حاكميت و بنمايانند فردي را
و باشيم الهي قضاي مقام جستجوي در جمعي عقلانيت از بهرهمندي كمال در بايد كه است آن
ما سود حداكثر قدر مقام.نميخواهد خير جز تاريخي دورههاي همه در بندگانش براي خداوند
و خود فكري محاسبه با انسان كه است شطرنجي صفحه نظير مقام اين.مينماياند و محاسبه را
انداختن در كه منچاست بازي نظير "قضا" و ميكند جابجا را مهرهها حريف ، فكري مراقبه
.مينشيند عددي چه روي كه داد تشخيص نميتوان بالا به تاس
اما.كرد طراحي الهي قضاي حسب بر را اسلامي انقلاب جامعيت و جهت خميني امام سترگ انديشه
كه خميني امام انديشه از ما.چرخيد عقلانيت و قدر پاشنه بر اسلامي جمهوري كوشش و راه
گرفتيم فاصله آن ، نتيجهيابي در نه و ميكرد جستجو تكليف انجام ماموريت در را خود كمال
نتيجه به او كه شد اين بزرگوار امام آن با ما فرق دانستيم ، مومنكردن مامور را خود و
.واماندهايم تكليف خم اندر در ما و رسيد
:ها نوشت پي
تو قضاي به من خداي قضائك ، علي رضا الهي - قتلگاه گودال در:السلام عليه اباعبدالله -1
.دادم رضايت
.باشي مومن تا كن اعتماد خدا به مومنا ، تكن بالله ثق:(ع) الصادق قال-2
درباره ديدگاه سه بررسي
كودكان در خنده و شادي احساس
فكر چطور آنها كه است اين نشاندهنده است خندهدار و جالب كودكان براي كه مواردي
ابتداي از كه شادي احساس.هست نيز آنها نگرانيهاي شامل كه ميكنند احساس چطور و ميكنند
ميتوانند و دارند مهمي نقش آن پرورش در نيز والدين كه است خصلتي ميآيد ، بوجود طفوليت
كه ميدهند وتوضيح ميكنند تعريف را احساس اين محققان مقاله ، اين در.دهند پرورش را آن
.دهند پرورش فرزندشان شخصيت در و نموده تقويت را آن ميتوانند چطور والدين
سالگي دو تا تولد زمان از
هرزوگ.ام.جيمز ديدگاه
كودك ميآيد؟ بوجود زماني چه از و دارد؟ مفهومي نوزادانچه در شادي احساس ميكنيد فكر
بفهمد را ساده شوخيهاي ميتواند ميگيرد ، ياد را زبان كم كم كه زماني ماهگي ، از 18 پس
سه احساساز اين حال ، هر در.كند شوخي هم خودش ميتواند ميشود ، بزرگتر كه همچنان و
.ميآيد بوجود ماهگي چهار يا
پدر كه هنگامي.ميدهند نشان خنده و گريه اخم ، صورت به را خود احساس نوزاد سن ، اين در
در ولي.ميفهمد گويي ميخندد ، هم كودك دربياورد ، عجيبي شكلهاي و خندهدار صداي و بخندد
.نيست چنين اين واقع
خندهدار رفتار دليل به او واكنش و نميكند درك خنديدنرا دليل ماهه ، چهار يا سه كودك
همراه به ميداندو سهيم را خودش پدر ، شادي ديدن با كه اوست احساس علت به بلكه نيست ،
.ميخندد او
مثل خصوصياتي همانند احساس اين زيرا.دارد زيادي اهميت كودك براي والدين از تقليد
ويژگيها اين والدين ، رفتار دادن قرار الگو با كودك كه است... و پشتكار محبت ، مهرباني ،
و دارند شوخطبعينيز كودكان بذلهگو ، والدين اكثر سبب ، همين به.ميآموزد را خصلتها و
.برميانگيزد آنها در طفوليت اوان رااز احساس اين بزرگترها ، شادي و لبخند
كودك شادي احساس برانگيختن
حيوانات صداي پدرش وقتي كه بهطوري ميرود ، بالا كودك درك قوه بعد ، به ماهگي سن 15 از
اكنونكودك.ميكند عمل او با متفاوت گونهاي به پدر كه ميفهمد ميكند ، تقليد را
رشد كودكان شنوايي قوه وقتي ماهگي ، سن 18 در.ميبرد لذت آن از و ميفهمد را مزاح مفهوم
بگيرد دستش با كفشهايشرا مادر اگر مثلا ميفهمند ، بهتر را عملكردي هر مفهوم ميكند ،
در 20 كودك ولي"ميرود خريد به مادر" كه است معني اين به او براي دهد حركت را آن و
.ميخندد دليل همين به و درمييابد را كنش از نابجا استفاده ماهگي
ساله كودك 2 است ممكن مثلا.كنند شوخي هم خودشان ميتوانند كودكان سالگي ، دو پايان در
سركار به من (خداحافظ) بايباي ماما ، ":بگويد كودكانه زبان برداردبا را مادر كيف
و كند پنهان ديگري جاي در را آن و بردارد را بزرگترش اسباببازيبرادر يا و".ميروم
.ميخندد هم خودش ديگري گونه به عمل اين انجام از
آن ، وسيله به كه است راههايي از يكي و دارد كودك رشد در مهمي بسيار نقش شادي ، احساس
بزرگسالان و كودكان براي ميشود ، همچنينتفريحجالبي استدلالششكوفا و خلاقيت قدرت
.است نيز
سالگي پنج تا سالگي دو از
فلتر چارلز ديدگاه
بيشتر پيشدبستاني ، كودكان ولي بزرگسالانميخندند بيايد ، پيش جالبي اتفاق كه هنگامي
براي عادي غير موارد ميكنند ، تقليد را ديگران خنده اغلب و ميخندند بيسبب اوقات ،
كه چيزي هر باشدو زده عينك ماهي آن در كه كارتوني مانند.است خندهدار بسيار آنها
لذت بيمعني كلمات از كودكان 54ساله.است نظرآنهاجالب از باشد معمول برخلاف
نيستند ، وزن هم جملات معمولا كه است قواعدي داراي زبان كه اين به توجه با.ميبرند
.است خندهدار آنها براي ميشوند برده كار به شعر و موزون بهصورت وقتي دليل همين به
جالب دبستاني پيش كودكان براي معمول ، عرف و معيار برخلاف كاري دادن انجام كه آنجايي از
به كه ميدانند ساله كودكان 54.ميبرند لذت نيز ناپسند شوخي از حتي سن اين در پس است ،
هم خودشان اگر حتي حال ، اين بااست قبول غيرقابل بزرگترها براي كلمات برخي آوردن زبان
چشمپوشي.كنند تحريك والدينرا تا ميبرند كار به عمد به ولي ندانند ، را كلمه آن معني
آن والدينبه اگر چونكنند فراموش را رفتارناپسند اين آنها كه ميشود باعث والدين
.داشت جذابيتينخواهد هم آنها براي ندهند ، اهميتي رفتار
باعث كه مواردي
نميشود كودكان شادي و خنده
ترس موجب بلكه نميشوند ، كودكان شادي باعث تنها نه باشند ، غيرعادي حد از بيش كه مواردي
.نميبرند لذت سيرك از پيشدبستاني دليلكودكان همين به.ميشوند نيز آنها
است ، شده نقاشي حد از بيش كه چهرهاي و نارنجي كلاهگيس با دلقك مشاهده با كودك مثلا
همچنين و نميفهمد را واقعي و نمايشي حركات تفاوت هنوز او چون.ميافتد وحشت به
.است قيافهداده تغيير كه است شخصي بلكه.نيست هيولا دلقك ، آن كه نميداند
والدين رفتار كه هنگامي.است كم خيلي ترس و خنده بين واسط حد پيشدبستاني ، كودكان براي
پيرمردي همانند پدر اگر مثلا دريابيد ، وضوح به را مساله اين ميتوانيد باشد ، غيرعادي
نگران او دهد ، ادامه را بازي اين اگر ولي ميخندد سالهاش يا 3 برودفرزند 2 راه
سالگي سن 5 از نه؟ يا ميكند وانمود پدر كه نميداند هنوز چون.ميكند وگريه ميشود
.نكند درك را والدين نيت و رفتار كودك كه ميآيد پيش كمتر بعد ، به
ميشود نگرانيها برابر در كودك آرامش تسكينو باعث خنده
مثلا.جذابيتيندارد بزرگترها نظر از است ، خندهدار كودكان نظر از كه مواردي بيشتر
قلب ته از كودك بزند ، ديگري سر به ماهيتابه با تلويزيوني كارتون ازشخصيتهاي يكي اگر
ميدهد نمايش خندهدار صورت به را خشونت چون است ، جالب برايش كارتونها نوع اين.ميخندد
.ميسازد زايل را شدن زخمي و مرگ از ترس خنده ، همچنين و
كاهش آسيبهايجسمي مورد در را وحشتشان و ترس معلولان كردن مسخره با همچنين كودكان
قابل و طبيعي خنديدنشان دليل چه اگر.ميكنند آرام طريق اين از را خودشان و ميدهند
به را آنها بايد بلكه باشند فرزندشانآرام رفتار برابر در نبايد والدين ولي است ، قبول
.كنند منع عمل اين از شدت
.تشويقنمايند شوخطبعي و بذلهگويي مورد را كودكان خلاقيت و استعداد بايد مادر و پدر
كامل را لطيفه جزييات اگر حتي) ميكنند تعريف خندهداري داستان يا و لطيفه كه وقتي
.بگيرند خود به تعجبي قيافه و كنند تحسين را آنها (كنند فراموش را آن از قسمتي و نگويند
حال ، هر درشوند همراه آنها با و ببرند لذت توجهشان جلب براي آنها شيطنتهاي و حقهها از
آنها شوخطبعي ، احساس خوشبختانه كه شود مواجه مشكلاتي با است ممكن زندگي طول در كودك
.ميكند ياري مشكلات اين با رويارويي در را
سالگي يازده تا سالگي شش از
تيسون فيليس ديدگاه
به و ميشوند متمايل درس و دوستان به چيز هر از بيش مدرسه ، شروع ابتداي از كودكان
.هستند علاقهمند اسامي با بازي و فكري بازي مثل جديدي سرگرميهاي
شوند بزرگتر كه زماني تا اما.ميبرند لذت لطيفه و شنيدنطنز از پيشدبستاني كودكان
ساله كودك 7 كه مثال ، هنگامي عنوان به.ندارند كامل طور به را لطيفهاي بيان توانايي
پرتاب با":ميگويد پاسخ در سپس و "كني؟ سريعتر را زمان حركت ميتواني چطور":ميپرسد
با بازي و وقت تنظيم استدلال ، مهارت در تواناييش واقعاو در ".پنجره از ساعت كردن
.نداشت را توانايي اين پيش ، سال دو تا ميدهدكه نشان را كلمات
در تواناييهايش ميزان و شدن زخمي از ترس مثل كودك نگرانيهاي شوخطبعيبا احساس
گفتار و رفتار يا و بخورد زمين به شخصي كه هنگامي مثال ، عنوان به.است ارتباط
ساير با را خودش موارد اين در چون.ميخندد او.كند عصباني را همكلاسيهايشمعلم
.ميكند استفاده خودش كردن آرام براي وسيلهاي بهعنوان خنده از و ميكند مقايسه كودكان
بزرگترها دنياي به ورود از آنها كه است اين ميشود كودكان خنده باعث ديگريكه دليل
كودك 8 مثلاميدهند كاهش را نگرانيخود خنده با موارد اين در و هستند مشوش و نگران
بزرگترها همانند كه اين از چون.نكند كنترل را خود خنده مذهبي مراسم در است ممكن ساله
.ميكند رها بندها و قيد اين از را خودش خنديدن ، با و است مقيد و نگران ميكند ، عمل
پسران طبعي شوخ دختران ، طبعي شوخ
بهتر را شادي دارند ، احساس عقايدشان بيان براي كلمات كاربرد در زيادي مهارت كه كودكاني
رفتار ، طريق از فقط ميگويند ، سخن كمتر كه آنهايي كه حالي در كنند ابراز ميتوانند
:داد عموميت ميتوان را نظريهاي كودكان بهجنسيت توجه با.ميدهند نشان را احساساتشان
اذيت موارد برخي در يا و درآوردن كردن ، ادا مسخره صورت به را شوخطبعي احساس دخترها
نمايشي كارهاي با پسرها اما.ميدهند نشان افتاده پا پيش لطيفههاي كردن تعريف و كردن
بازي دلقك حتي و خوردن زمين به يا دوستان ، با مشت ضربههاي كردن بدل ردو يا و خندهدار
نگرانياشرا ميتواند لطيفهگويي با دبستاني كودك.ميدهند نشان را شوخطبعيخود
.كند صحبت ماهرانه و بپوشاند
را خودشان ميتوانند لطيفهگويي با پسرها كه است شده داده نشان تربيتينيز نظر از
نشانهاي بلكه نگرانيهاست رفتن بين از باعث تنها نه شوخطبعي احساس البته.كنند مطرح
.ميكند اطمينان لطيفهاحساس تعريف با ساله كودك 10 يكاست كودك نفس به اعتماد رشد از
.ميدهد خود به را لطيفه گفتن شهامت اطرافيان ، نخنديدن احتمال وجود با اين
كسب را خندهدار و جالب داستانهاي و بذلهگويي مهارت سالگي سن 1110 در پسرها و دخترها
رشد ، روند اين دركنند تقليد ديگران از را لطيفهگويي هستند قادر خوبي به و ميكنند
.ميگيرند ياد نيز را مسئوليت احساس و رقابت آنها
پرنت ، مارس1996:منبع
شهرك ذاكر مينا:ترجمه
چاقي و رواني فشار
روز طي در.ميزند داد شما سر رئيستان.ميرسيد كار محل به دير.ماندهايد ترافيك در
.ميكنيد دعوا مشتريان با
تاثيرات اماميشود مصرف انرژيتان و ميكند ناراحت را شما روزانه رواني فشارهاي چنين
قرار قلبي حمله معرض در را شما رواني فشار ;نميشود محدود مورد چند اين به آن منفي
.ميشود شكم شدن بزرگ باعث و ميدهد
هستند ، رواني فشار تحت كه افرادي رودين جودي دكتر و اسكرايو ربوف مرلي دكتر گزارش بنابر
حد از بيش كورتيزول كه زيرا هستند ، روبهرو شكم ناحيه در چربي تجمع و موضعي چاقي با
.ميشود تشريح آدرنالين غدد از معمول
فشار تشديد هنگام اسكرايو ربوف دكتر عقيده به ميشود ، ترشح كورتيزول فردي هر بدن در
اندوختههاي كورتيزول.ميشود ترشح متعارف حد از بيش كورتيزول افراد برخي از رواني ،
.ميشود آماده رواني فشار به پاسخدهي براي فورا و ميآورد بدن جلوي قسمت به را چربي
داشتند بدن مختلف نقاط در موضعي چربي و وزن اضافه كه خانمي وضعيت 42 روانشناسان اين
حل سخنراني ، ايراد نظير فشارزا فعاليت شش ساعت يك طي بودند موظف آنان.كردند رابررسي
سپس.شدند روبهرو منفي واكنش با پايان در.دهند انجام را رياضي پيچيده مسائل و جدول
.كردند اندازهگيري آنان بزاق در را كورتيزول ميزان پژوهشگران
زير موارد و بود ديگران از بيش مراتب به كورتيزول ترشح داشتند ، بزرگي شكم كه زناني در
:ميخورد چشم به
دست از را خود كنترل آساني به و بود كم رواني فشار با سازگاريشان و منفي واكنششان (1
.ميدادند
بزرگي شكم كه كساني.ميشدند عصباني كارشان از منفي ارزيابي دربرابر زنان كليه (2
.بود بيشتر آنان در كورتيزول ترشح ميزان ولي ميشدند ، عصباني كمتر سايرين به نسبت داشتند
مانعترشح كه رواني فشار روشكاهش موثرترين تا ميكوشند روانشناسان اين اكنون
.كنند پيدا را ميشود كورتيزول
مودب الهام:مترجم
اينترنت:از برگرفته
است؟ افزايش قابل هوشي بهره آيا
از زيادي اشعار كند ، صحبت خوب بگيرد ، ياد را مسائل زود خيلي كسي اگر روزمره زندگي در
قيافه و شكل نظر از بشر افراد كه همچنان گفت بايد.است باهوش ميگوييم...و باشد حفظ
ويژگيهاي ديگر و استعداد هوش ، مانند رواني خصوصيات نظر از دارند ، تفاوت يكديگر با ظاهري
.دارد وجود آشكاري تفاوتهاي آنان بين نيز شخصيتي و ذهني
موقعيتها با صحيح برخورد و جديد موقعيتهاي درك يادگيري ، توانايي را هوش مردم عامه
و زرنگ و تيزبين زيرك ، دقيق ، مانند صفتهايي باهوشبا شخص روزمره بيان در ميدانند ،
مشخص غيره و ديرآموز كند ، مانند صفتهايي با كمهوش شخص برعكس.ميشود توصيف اينها مانند
.شناخت آن آثار از را هوش ميتوان حقيقت درميگردد
تعيين براي آنان تلاش است ، اما ذهني فعاليت عضو مهمترين مغز كه ميدانند دانشمندان
تشريح با.است نبوده موفق چندان باشد مربوط هوش به مستقيم بهطور كه مغز از ناحيهاي
مختلف بخشهاي نقش توانستهاند ميشود وارد ناحيه هر به كه آسيبهايي و مغز مختلف نواحي
است شده معلوم چنانكه.دهند قرار مطالعه مورد آدمي رفتار و ذهني كاركردهاي در را مغز
بهطور و يادآوري و اطلاعات كردن ذخيره و مسائل تحليل و تجزيه در مخ قشر پشتي قسمتهاي
طبعا و حافظه كاركرد در شود وارد آسيبي ناحيه اين به هرگاهدارد اساسي نقش حافظه كلي
.ميباشد كلامي مهارتهاي به مربوط چپ نيمكره يا و آمد خواهد بهوجود اختلال عملكردهوش
:عبارتنداز ميشود تاكيد آن بر هوش در كه واقعي مفاهيم *
انتزاعي تفكر -
تجربه راه از يادگيري -
بينش راه از مسائل حل -
موقعيتهايجديد با شدن سازگار -
.مطلوب هدف يك به رسيدن براي تواناييها انداختن كار به در تداوم و تمركز -
وجود بادارد مهمي نقش ذهني تواناييهاي و هوش پرورش در رواني و تربيتي و محيطي عامل
افراد براي خوب آموزشي امكانات چنانكه ذهني ، استعدادهاي و هوش نظر از فردي تفاوتهاي
را آموزشي مطالب بتوانند دانشآموزان كه آورد بهوجود را شرايطي ميتوان باشد فراهم
مادرزادي و ارثي ميگويند "سيال هوش" آن به كه هوش از بعدي حقيقت دربياموزند بهخوبي
رابطهها ، كه ميسازد قادر را شخص ،"سيال هوش"است سالم عصبي نظام داشتن مستلزم و است
از ديگري بعد.است فرهنگ از مستقل و غيركلامي معمولا و كند درك را تفاوتها و شباهتها
.ميباشد محيط و فرهنگ از متاثر و است اكتسابي كه است "متبلور هوش" هوش
رشد حداكثر براي وراثت كه است آن تعامل از منظور.ميباشد محيط و وراثت تعامل نتيجه هوش
.رسيد آن به ميتوان محيطي شرايط بهترين در تنها كه مرزي.ميكند تعيين را مرزي هوش و
محيط تاثير باشد ، بالاتر وراثت توسط شده تعيين مرز كه اندازه هر گفت ميتوان بنابراين
محدودي بسيار امكانات وراثت نظر از كه كودكي ديگر عبارت به.بود خواهد بيشتر هوش رشد بر
وراثت نظر از كه كسي برعكس.كند استفاده نميتواند هم محيطي شرايط بهترين از حتي دارد ،
اندازهاي تا گيرد قرار هم نامناسب محيطي شرايط در چنانكه است برخوردار خوبي امكانات از
.دهد پرورش را خود هوش ميتواند
قدرت و ظرفيت عددي ، توانايي كلامي ، توانايي شامل تواناييها از مجموعهاي هوش حقيقت در
.ميباشد فهم و درك قدرت تجسم ، قدرت مساله ، حل توانايي ادراك ، دقت و سرعت حافظه
موقعيتهاي با شدن سازگار براي بهتري توانايي از بالا هوشي بهره با شخصي خلاصه بهطور
به ميتوان پس.ميكند منطبق مختلف شرايط با را خود بهراحتي و است برخوردار جديد
با انطباق براي خويش ذهني تواناييهاي از مختلف و جديد موقعيتهاي در تا كرد كمك كودكان
مهدكودك وارد بار نخستين براي كودكي كه هنگامي مثال براي.كنند استفاده جديد شرايط
.كرد كمك وي به ميتوان جديد شرايط با منطبق رفتارهاي براي محيط ، شناسايي جهت ميشود
اولين براي كودك اينكه.نيست "مكاني موقعيت"فقط "موقعيت" از منظور است ذكر به لازم
و ميكند كشف را آن با كار طرز و ميشود روبهرو نديده قبلا كه اسباببازي نوعي با بار
سريع توانايي چنانچه ميگيريد ، قرار جديد بسيار اتومبيلي پشت بار اولين براي شما خود يا
.برخورداريد خوبي هوش از باشيد داشته را آن با انطباق
يادگيري اين از بتواند و باشد داشته "يادگيري" خويش گذشته تجارب از ميتواند كه فردي
.ميكند استفاده خود هوش از حقيقت در ببرد ، بهره
اطلاعات كافي تمركز با كه شخصي.ميباشد اطلاعات پردازش به مربوط هوش توانايي از قسمتي
استفاده اطلاعات آن از بهموقع و ميكند طبقهبندي را آنها كرده ، ضبط خود ذهن در را
بيشتري اطلاعات گنجايش فرد ذهن هرچقدر.ميكند استفاده خود هوش از حقيقت مينمايد ، در
هوش از كند استفاده آنها از مسائل حل در و بگيرد ياد را جديد مطلب سريعتر باشد ، داشته
گنجايش ميتوان يادگيري مختلف روشهاي از استفاده با زمينه اين در.است برخوردار بالاتري
كه شخصي ميباشد ، كلامي مهارتهاي به مربوط هوش كاركرد از قسمتي.داد افزايش را حافظه
دارد ، تبحر و توانايي جملات ساختن و كلمات بردن بهكار در دارد ، وسيعي لغات خزانه
هوش افزايش جهت.است برخوردار خوبي "كلامي هوش"از ميپردازد انتزاعي تفكر به بهراحتي
بيان را آن و خوانده را داستاني تا كرد تشويق را كودكان بخصوص و افراد ميتوان كلامي
.دهند گزارش عكسها و تصاوير از استفاده با را مهم رويدادهاي يا و نمايند
ديداري ، هماهنگي از كه افرادي.ميباشد عملي مهارتهاي به مربوط هوش كاركرد از ديگر قسمتي
"عملي هوش" مهارتهاي از دارند ، قوي تجسم قدرت برخوردارند ، خوبي حركتي و شنيداري
و دقت از دارد ، خوبي هندسي يا فضايي تجسم قدرت كه شخصي مثال بهطور.ميكنند استفاده
حسي اعضاي يا و دست و چشم با هماهنگ و سريع كاركردن است ، توانايي برخوردار كافي تمركز
در بخصوص عملي هوش افزايش برايميباشد برخوردار خوبي "عملي هوش" از داردو را ديگر
اشكال كشيدن مختلف ، مهرههاي كردن نخ پازلها ، انواع ساخت نظير فعاليتهايي از كودكان
.كرد استفاده ميتوان هندسيبزرگ
قدرت حافظه ، و اطلاعات پردازش) شده ذكر تواناييهاي از يك هر در فردي چنانچه حال
يا و عقبتر محسوسي بهطور خود سالان و همسن به نسبت (..و كلامي هوش عملي ، هوش سازگاري
.شود انجام وي مورد در لازم اقدامات تا گيرد قرار هوش سنجش مورد است لازم باشد ، جلوتر
كه والديني.ميباشد عاطفي نيازهاي ارضاي هوش ، رشد در موثر عوامل از يكي نماند ناگفته
اعضاي بين عاطفي همبستگي اصولا و دارند خود فرزندان با نامناسبي روابط عاطفي نظر از
خانواده فرزندان زمانيكه.ميشوند خود فرزندان هوشي رشد افزايش مانع كمباشد خانواده
دچار نكنند ، وآرامش امنيت احساس و نشوند ارضا عاطفي نظر از پايين سنين در بخصوص
تواناييهاي از استفاده و يادگيري براي كافي تمركز اضطراب است بديهي و شد خواهند اضطراب
.ميدهد كاهش را ذهني
هوشي معتبر آزمونهاي از است لازم بزرگسالي تا دبستان پيش سنين از افراد هوش سنجش براي
از2 سنپيش در كودكان هوشي نمرههاي.جست بهره اجراميشوند متخصص افراد توسط كه
تا4 سنين3 در و نيست برخوردار كافي اعتبار و پيشبيني و ازدقت هيچوجه به سالگي
آزمايش نتيجه روي از نميتوان هنوز اما است ، برخوردار اندكي اعتبار از هوش سالگي ،
يا 6 آغاز 5 از سن بهترين.كرد پيشبيني را آنان بزرگسالي سطح ساله تا4 كودكان3
.مييابد افزايش هوش اعتبار زمان آن از كه ميباشد سالگي
آنكه مهمتر نكته و دارد وجود همبستگي هوش عوامل تمامي بين شد ذكر قبلا كه همانطور
براي لازم آموزشهاي اگر كه معناست بدان اين و است برقرار تعاملي رابطه وراثت و هوش بين
وي هوش افزايش موجب رود كار به دارد ، آمادگي وراثتي نظر از كه شخصي مورد در هوش افزايش
آموزشها اين تاثير باشد برخوردار كمتري هوشي بهره از وراثتي نظر از چنانچه و شد خواهد
بالايي هوش از وراثتي و ژنتيكي نظر از شخصي چنانچه بالعكس و بود خواهد كمتر بسيار
بهقدر نبيند را لازم تعليمات و نگيرد قرار مناسب آموزشي محيط در ولي باشد برخوردار
.داشت نخواهد هوشي رشد افزايش كافي
يحيائي شيرين
روانسنجي ارشد كارشناس
|