است چيز مهمترين عشق
تا 2003 از 1940 هنر
سال از 30 پس جادويي اتوبوس حركت
پوزش و تصحيح
7_ بيمرز طراحان
است چيز مهمترين عشق
كيشلوفسكي آثار آهنگساز "پرايزنر" با گفتوگو
از يكي عنوان به را او آنچه.شد متولد لهستان در سال 1955 در "پرايزنر زبيگينوف"
براي كه است خوبي بسيار موسيقيهاي ميشناساند ، جهان در فيلم آهنگسازان برجستهترين
"پيسويچ" و "كيشلوفسكي" با همكاري مشغول كه مدتي تمام در او.است نوشته فيلمها
آثاري.بود خشنود وضعيت اين از همواره آن ، از پس حتي و بود ("كيشلوفسكي" فيلمنامهنويس)
قرمز ، :رنگ سه و ورونيكا دوگانه زندگي ،Dekalog) ساخت "كيشلوفسكي" فيلمهاي براي وي كه
زندگي" فيلمهاي موسيقي CD كه طوري به شد ، مواجه بينالمللي استقبالي با (آبي سفيد ،
.داشتهاند فروش جهان سراسر در كپي ميليون از 2 بيش "رنگ سه" و "ورونيكا دوگانه
"كيشلوفسكي كريستف" خود دوست به را آن "پرايزنر" كه است آلبومي ،"دوستم براي ركوئيم"
فيلم آكادمي اعضاي از يكي اواست داشته آلبوم اين از خوبي بسيار اجراهاي و كرده تقديم
.است فرانسه
آبي فيلم از نمايي
ايراني نغمه:ترجمه
نحوه از.است نبوده بيتاثير شما موفقيتهاي در "كيشلوفسكي" با شما همكاري مطمئنا *
.بگوييد آشناييتان
با فراوانش جمعيت خاطر به كه است كوچكي كشور لهستان.برميگردد سال 1982 به ما آشنايي
آن در.شدم آشنا "كيشلوفسكي" با ترتيب همين به هم ، من ميكنيد ، برخورد بسياري آدمهاي
.بود كار مشغول استوديو همان در درست هم او و بودم فيلمي براي موسيقي ساخت درگير زمان
از و است فيلمش اولين ساخت مشغول:گفت او.زديم گپ و رفتيم رستوراني به كار ، پايان در
.زد پرتوپلا و نامربوط حرفهاي ساعت يك مدت بهبنويسم برايش خوبي موسيقي تا خواست من
خوب موسيقي كه نخواست من از وقت هيچ ديگر او ولي نوشتم موسيقي برايش ملاقات ، آن از بعد
(ميخندد).بنويسم
.دهيد توضيح "Van den Budenmeyer" آن آهنگساز شخصيت و "ورونيكا دوگانه زندگي" مورد در *
...ساختهايد مستعار نام اين با را آثارتان برخي شما
آهنگهاي از تا داشت قصد كيشلوفسكي.ميپرسند من از خيليها كه است سوالي اين خب ،
نتيجه در.ميشد تمام گران و پرهزينه خيلي امتيازش ولي كند ، استفاده فيلم اين در "مالر"
فكر خيلي شخصيت ، اين نام براي.بسازم "مالر" سبك در جديدي آهنگهاي تا خواست من از
هر علاقه به توجه با.باشد آهنگساز يك مناسب كه بوديم متفاوتي اسم دنبال به كرديم ،
از اسم اين انگار...كرديم انتخاب را "Van den Budenmeyer" نام ،"هلند" به دويمان
حتي و است آمده هم موسيقي دايرالمعارف در حتي او نام كه است جالب ،...آمده هلند
بدي موسيقي امروز اگر.بكشانند دادگاه به موسيقي دزدي اتهام به را وي خواستهاند بعضي
!!اوست مسئولش مينويسم ،
چيست؟ امر اين علت دارند ، وجود لهستان كشور در فراواني موفق آهنگسازان *
اين ميخواهند چگونه _ نميشود سانسور كه است چيزي تنها موسيقي كمونيستي ، رژيمهاي در
.زد مردم با ميتوان زيادي مختلف حرفهاي موسيقي وسيله به و _ دهند؟ انجام را كار
است علت همين به و است مردم با ارتباط برقراري براي خوبي بسيار روش كه است اين منظورم
برترين از نفر لااقل 30 كه مطمئنم.داريم خوبي بسيار آهنگسازان لهستان در ما كه
.هستند لهستان در دنيا آهنگساران
شما هاليوودي فيلم اولين كردهايد ، كار هم آمريكا در اروپايي ، فيلمهاي بر علاوه شما *
سوي از كار اين براي شما انتخاب نظرم ، بهبود (1993) "The Secret Garden "
نداده انجام هاليوودي كارهاي زمان ، آن تا شما چون بود ، ريسك يك فيلم ، دستاندركاران
...بوديد
فيلمي نبود ، كودكانه فيلمي فيلم ، اين داد ، رخ اتفاقي كاملا كار ، اين براي من از دعوت
انتظاراتي ميبايست و بودم فيلم آهنگساز من و ببرد لذت ديدنش از ميتوانست كس هر كه بود
نبودم موفق كمدي زمينه در وقت هيچ البته.ميساختم برآورده داشت ، من از كارگردان كه را
چون علاقهمندم ، جدي موسيقي به خودم.طور همين نيز كودكان موسيقي مورد در احتمالا و
لويي" مثلبودهاند جدي افرادي نيز داشتهام همكاري آنها با كه كساني و هستم جدي فردي
."كيشلوفسكي كريستف" يا "مال
.هستيد كمكار بسيار هاليوود در حالا اما *
هيچ و نميآيد خوشم هاليوود زرقوبرق از.ندارم محيط اين در كار به تمايلي هيچ چون
اين و هستم موسيقي در خلاقيت عاشق منكند ترغيب رفتن براي مرا كه ندارد وجود چيزي
ميكنند سعي كه هستند افراد از كمي عده.ندارد جايي ابدا آمريكا ، در كه است مسئلهاي
هاليوود در آهنگسازان مشكلات مورد در فراواني مثالهايكنند ريسك جديد آثار خلق براي
"پدرخوانده" فيلم براي "نينورتا" موسيقي عاشق ،"كاپولا فورد فرانسيس" مثلا ، .دارد وجود
آنچه با هاليوود سيستم.بگذارد فيلم روي روزتري باب موسيقي كه خواست استوديو ولي بود
با را خودتان بايد كرديد ، كار به شروع آنجا در اگر.نيست سازگار ميگذرد ، من ذهن در
من و نماييد اجرا خواست ، او كه را آنچه هر و دهيد وفق كاملا كارگردان سبكوسياق
سبك فيلمش موسيقي كه بخواهد كارگرداني اگر كنم ، قبول را مسئلهاي چنين نميتوانم
انتخاب آمريكايي آهنگساز مطمئنا بيايد ، خوش آمريكاييها مذاق به و باشد داشته آمريكايي
هاليوود دربپذيرد ميدانم ، مناسب من كه را آنچه بايد برگزيد ، مرا اگر ولي ميكند ،
نظرم به.ميزند را آخر و اول حرف كه است پول اين و دارد بستگي فيلم بودجه به چيز همه
.بگيرند دستمزد دلار ميليون كار ، 25 هفته براي 2 هنرپيشهها كه است وقيحانه خيلي اين
همگي من ، علاقه مورد آهنگسازان و دارد بيشتري شانس خلاقيت ، بروز براي هنرمند اروپا ، در
و "موريكونه انيو" ،"رتا نينو" مثل ، افرادي كارند ، به مشغول اروپا در كه هستند افرادي
".لگراند ميشل"
.كنيد صحبت بوديد ، آن برنامهريزي مشغول "كيشلوفسكي" با كه كنسرتي مورد در *
.راك موسيقي و اپرا مذهبي ، تئاترهاي بين چيزي.كنيم اجرا خاصي كنسرت كه داشتيم تصميم ما
مكانهاي ساير در آن از بعد و باشد آتن "اكروپليس" در آن اجراي اولين تا داشتيم قصد
را آن متن "پيسويچ كريستف" بود ، قرار.كنيم اجرا را آن مختلف كشورهاي در و جهان تاريخي
كه آنجا از.باشد اثر كارگردان "كيشلوفسكي" و كنم كار را آن موسيقي من بنوسيد ،
به نزديك كاري ميخواستيم بود ، ما پسند مورد "فلويد پينك" و "كويين" كاري سبكوسياق
ديگري داستان زندگي اما بود ، "زندگي" درباره كنسرت ، اين داستان.دهيم انجام آنها شيوه
شكل "دوستم براي ركوئيم" كه بود صورت اين بهدرگذشت مارس 1996 در 13 كيشلوفسكي و نوشت
كه متمادي سالهاي احترام به.دهم انجام او براي فوقالعادهاي كار داشتم دوست.گرفت
اگر.كنم خداحافظي او از قطعه اين وسيله به ميخواستم.كنم خلق برايش اثري بوديم ، هم با
پايتخت) "ورشو" در آن شروع اما باشد ، "اكروپليس" در برنامه اين اجراي اولين بود قرار چه
.كرد هيجانانگيزتر را چيز همه و بود بزرگي موفقيت (لهستان
كلامي موسيقي ،"زندگي" آن دوم قسمت و "ركوئيم" اول قسمت است ، قسمت دو شامل كنسرت اين *
.كنيد صحبت قسمتها اين مورد در بيشتر كمي برميگيرد ، در را زندگي مفهوم كه است
.كردم پيدا خاصي سبك.شد شروع "كيشلوفسكي" با همكاري زمان از موسيقي ، در من موفقيت همه
به نه و بود كلاسيك موسيقي نه واحد ، آن در چون داشت ، قرار تيغ لبه روي كه موسيقي نوعي
بين چيزي داد ، رخ هم "ركوئيم" مورد در اتفاق اين."فيلم موسيقي" كلمه ، واقعي معناي
را خود تصوير ميتواند كس هر كه است گونهاي به قطعه اين.كلاسيك موسيقي و فيلم موسيقي
بسيار فقدانشان از كه دادهايم دست از را عزيزاني زندگي در ما از كدام هر.ببيند آن در
خود كنار در را رفتهمان دست از عزيزان كنيم سعي قطعه ، اين با ميخواستم ناراحتيم ،
تنها ،"احساس".بدهم نشان نحو بهترين به را او به نسبت خودم احساسات داشتم دوست.ببينيم
:ميگويد نامهاش از قسمتي در "مقدس پيتر" كه طور همانداريم ما كه است چيزي
ولي باشيد داشته را زندگي بهترين و فراوان پول است ممكن شما ".است عشق چيز ، مهمترين"
بابت از ولي نيستم راحتي فرد احساساتم ، بيان در چه ، اگر.هستيد تهي نداريد ، عشق وقتي
از زيادي اوقاتكنم صحبت خصوص اين در نميخواهم اين از بيشتر نميكشم ، خجالتي عشق اين
اين مهمترين و بخشيدند زندگيام به زيادي چيزهاي كه كردهام سپري كساني با را عمرم
.بود "كيشلوفسكي" افراد
گستردهاي بازتاب موسيقي و دارد عالي اجرايي است ، "زندگي" نامش كه برنامه دوم قسمت *
رخ ميان اين در كه است اتفاقاتي و حوادث تمام شامل و مرگ تا تولد از.زندگي از است
.شهود و كشف و نااميدي ياس ، جنگ ، صلح ، تنفر ، عشق ، ميدهد ،
بوديم ، كرده توافق آن مورد در "كيشلوفسكي" با قبلا كه نبود چيزي آن دقيقا "زندگي"
از را آنچه كردم سعي من و بنويسد قسمت اين براي خاصي متن تا داشت قصد "كيشلوفسكي"
.كنم پياده دريافتهام ، او تفكرات
در غالبا شما البته.دارد قوي فوقالعاده و عالي "سوليست" دو برنامه ، از قسمت اين *
.ميكنيد استفاده ها"سوليست" از كارهايتان
بر آنها تاثير.مهمند بسيار افراد ، اين موسيقاييام ، سبك دراست طور همين كاملا
شوروحال آفرينندگيشان ، قدرت و ها"سوليست" وجود با چون نتهاست ، از فراتر موسيقي ،
.ميآيد وجود به بيشتري نزديكي و صميميت و رفته بالا اركستر
چون تاثيرگذارند ، بسيار نظر به كه است سكوت طولاني لحظات و مكثها شامل ،"زندگي" قسمت *
شما.ماند خواهند باقي فضا آن در هميشه براي نتها اين كنند حس تماشاگران ميشود ، باعث
.مشهوريد موسيقي ابزارهاي از يكي عنوان به سكوت از استفاده به
شود استفاده آن از كجا كه دانست بايد اما.است سكوت موسيقي ، در ابزار زيباترين نظرم به
بهره بسيار خودش ، نوع بهترين در روش ، اين از.باشد داشته را خود مطلوب تاثير تا
با مقايسه در كار اين ميكنم ، تشبيه گچي ديوار روي كردن نقاشي به را آن منگرفتهام
.ميبخشد اثر به قويتري روح بوم ، روي نقاشي
و روحاني دعايي آن ، آخر قسمت در ولي ميشود حس اثر اين در فراواني درد و رنج اينكه با *
.ميگردد زندگي به نسبت بيغلوغشي اميدواري باعث كه دارد وجود آسماني
زندگي براي انگيزهاي آن بدون چون بود ، اميدوار بايد.كرد زندگي نميتوان اميد بدون
شده زندگي ادامه باعث كه بوده اميد زندگي ، دردناك و بد موقعيتهاي در.نميماند باقي
با اينكه كنم ، مطرح را درخواست يك اميدواري ، بر علاوه خواستم ،"دعا" قسمت اين در است ،
.برسانم پايان به را آن هم عزت و شايستگي با و كنم زندگي عزت
چيست؟ مرگ مورد در ديدگاهتان *
".ميميرد هم عزت با كند ، زندگي عزت با كه كسي":ميگويد دارد ، عالي جملهاي "سنكا"
.نميترسم مرگ از ولي هست من با هميشه كه است مسئلهايميكنم فكر خيلي مرگ ، مورد در
به پيش از بيش زمان ، آن ازبود "كيشلوفسكي" آنها از يكي كه كردند فوت نزديكانم از خيلي
خودم با اكثراجالباند دو هر ولي همديگرند متضاد مطمئنا.زندگي و مرگ.ميانديشم مرگ
بين نظر اين از تفاوتي هيچ و ميميرند انسانها همه.ماست وجود از جزيي مرگ":ميگويم
شايستگي با كه كنم زندگي چگونه اينكه ، است ، باقي برايم مهم سوال يك فقط.نيست مردم
"بميرم؟
ديديد؟ چگونه را كنسرتتان با مردم برخورد *
[نفر هزار 3 آمدند نفر دو يكي از بيش اما داشتم ، تماشاچي نفر يا 3 اگر 2 ميشدم خوشحال
خوشحال خيلي گرفت قرار بيننده همه اين توجه مورد من ، موسيقي و كار اينكه از طبيعتا و
.شدم
در خودتان احساس ميكنند ، پيگيري را آثارتان و ميشناسند را شما زيادي جوانان *
چيست؟ نيستند ، ميانسالان فقط آثارتان علاقهمندان كه اينباره
.نداشتم را انتظارش اصلا كه است چيزي صورت ، هر در.دارد اهميت برايم خيلي قضيه اين
يا هويمتال چون بپسندند ، جوانان كه نبود سبكي و داشت پيچيدهاي بسيار موسيقي "ركوئيم"
عكسالعملهاي.كرد شگفتزده مرا اثر اين از آنها استقبال احوال ، اين با ولي نبود ، راك
را علتش هم خودم.ندارم استقبال اين براي توضيحي هيچ.ديدم آنها سوي از زيادي مثبت
به دارم دوست خودم كه ميسازم را موسيقي":ميگويم هميشه موسيقيام ، مورد در.نميدانم
".دهم گوش آن
برايم ارتباط اين و كنند برقرار ارتباط من تفكرات و احساسات با توانستهاند آنها شايد
.خوشحالم بسيار استقلال و اتفاق اين از واقعا.است خوشايند خيلي
هستيد؟ كاري چه مشغول الان سوال ، آخرين عنوان به*
برايم خالي وقت كه دارم دادن انجام براي كار قدري به بدهم ، اطمينان شما به ميتوانم
را "ركوئيم" بتوانم روزي اينكه.آرزو يك و دارم نوشتن براي زيادي طرحهاي.است نمانده
.كرد خوشحال بسيار مرا امر ، اين انجام كنم ، اجرا دنيا سراسر در
تا 2003 از 1940 هنر
صمدزادگان بهرنگ
مهرماه سهشنبه 19 روز است ، مفهومي هنر نمايشگاه دور دومين همان كه جديد ، هنر نمايشگاه
.كرد كار به آغاز تهران معاصر هنرهاي موزه در هنرمند از 70 اثر با 56
سوي از هم آن دست اين از نمايشگاههايي برگزاري در پيگيري و جديت كه شد منكر نميتوان
ميگيرند ، بر در را مردمي بينندگان از بيشتري كثرت و عموميت كه دولتي هنري ارگانهاي
هنر كردن نهادينه و عمومي آموزش به اميد كورسوي كه ايران هنر جامعه براي است نيكي فال
حمايتشان از رسانهها غلط آموزشهاي واسطه به هميشه هنرمندان همان كه - مردم بين نوين
بدون گذشته ، سال نمايشگاه به نگاهي با.ميكند پرنورتر اندكي را - بودهاند بيبهره
كه درمييابيم بازديدكنندگان ، بالاي مقياس به نظر با تنها و آثار كيفيت گرفتن درنظر
غيرحرفهاي ببيننده به هنري جديد قالبهاي معرفي به تنها نه برنامههايي چنين
كرده تحريك قالبها اين با ارتباط برقراري و درك براي را او كنجكاوي حس بلكه ميپردازند
روزبهروز حال عين در و نموده پذيرفتني جامعه دل در را جديد هنري آثار زمان مرور به و
فضايي و شرايط چنين اين يقينا.مينمايد خريداري را بيشتري تماشاگران پيگيري و حمايت
و كشور هنري ارگان مهمترين حمايت با شكل ، بدين هنري توليدات نمايش و ساخت آن در كه
طي و آساني به شده ، ممكن غيرحرفهاي و حرفهاي تماشاگران از بيسابقهاي جمعيت استقبال
و آموزش جهت در بهره بهترين فرصتها اين از تا است بهتر لذا.نشده مهيا اندكي زمان
مهم اين به رسيدن براي.شود برده عمومي شكل به چه و حرفهاي چه مملكت هنر سطح ارتقاي
وسيع فضاي اختصاص جديد ، هنري مقولات بر كننده برگزار هيات عملي و علمي اشراف چون عواملي
و تجاري چه) تبليغاتي نظر اعمال و دخالت بدون خصوصي و دولتي حاميان حمايت جذب مطلوب ، و
همه از و هنرمندان به كافي اجرايي امكانات دادن قرار اختيار در براي (ايدئولوژيك چه
شرط آثار انتخاب براي شخصي نظرات حتي و سلايق ، غرضورزيها ، تمامي گذاشتن كنار مهمتر
در اما نداشته وجود هنري قالب يك عنوان به هيچگاه چند هر "جديد هنر".ميباشند لازم
ايشان گريزاندن و هنرمندان كاري حيطه كردن بازتر براي است مناسبي راهحل عنوان ، يك مقام
وارد آثار بر كانسپچوالآرت تعاريف و مفهومي هنر نام تحت گذشته سال كه انتقادهايي از
دانش و بيغرضي با اگر مينهد هنرمندان پاي پيش كه بازي محدوده ما عنوان همين اما.آمد
پاسكاري اهل هيات اين اهالي از نفر دو يك حتي اگر و نباشد همراه انتخاب هيات كافي
اينجا به كار باشند بازي پارتي اصطلاح به و منفعت اربابان و دوستان زيربغل هندوانهبراي
متاسفانه گذشته ، سال نسبت به محسوس و خارقالعاده جهشي با امسال نمايشگاه كه ميرسد
تظاهرهاي و تقليدها با و غربي هفتاد و شصت دهه شلوغبازيهاي و كپيهسازيها از خالي
گسترده ريز قارچهاي هنوز ورود بدو در كه ميرسد اينجا بهنيست مينيماليستي بيمحتواي
كه ميرسي گلي تصوير و خاردار سيم ناهمگون تركيب به نكرده هضم را بيرون فضاي در شده
آن مفهوم كشف جهت كردن تلف وقت براي فرصتي اصلا "گمشده ديار" كناريش اثر هياهوي البته
كردن رنگ با بوده قرار ظاهرا مقدم كفشچيان اصغر گمشده ديار.نميگذارد برايتان
بويز يا كلاين هم شايد جورج يا گيلبرت دور از كه حيراني و گيج هنوزشود پيدا بيابانها
از !مركزي حسين نامش و سفيد لباسش بار اين فقط است ايستاده ديوار كنار كه ميبيني را
اثر به كه چرا ميكشيد ، راحتي نفس (!)باشيد داشته جنبه اگر بگذريد كه جاندار طبيعت اين
را قجر مردمان بنگريد ، آنها در را خود بخواهيد اگر كه آينهاي.ميرسيد جلالي بهمن
بعد.كرد استخراج آن از عميقي و پرمحتوا مفهوم ميتوان كه است اثري اولين اين.ميبينيد
بزرگ دو آنسوتر.دهد نمايش ميخواسته را رفتنش راه اسكيزوفرينايي يك آينه ، با باز آن از
از را خود نباتي آب دستپختهاي آخرين بنكدار مرجان و افرند شبنم ايران هنر سرآشپزان
صرف به حضار كردن ميهمان با را خود مجلسي پرفورمانس هم افتتاحيه روز و آويختهاند سقف
بازيهاي ادامه در كه ، هم حقيقتشناس و پسيخاني.رساندند انجام به شيريني و قهوه
ميخواهيد كه داخل به گذاشتهاند ، نمايش به كلاه ابر يك بار اين گذشتهشان ، سال كودكانه
بطريهاي نه ميكشد ، خود سوي به را چشمتان ايراني آرتيستهاي مينيمال اثر بازگرديد
سيخ و نميآورند پديد بيننده براي ديگري چيز بزرگ سوالي علامت جز كه فتوحي و پورقوچاني
كارهاي از يكي ظاهرا آينه تكههاي با هم نفر يك.درهباغي خارهاي و
سالن مدخل در.بود كرده كپي فضاحتباري وضع به را فرمانفرمايان منيره پيش سال 40_ 50
كردن گم رد براي فلزي پرندههايي و مرغ و دستگردي حميد مستعار نام با هولر كن ادوار اول
برگ گالري فروش روح همان ملكوتي رامين.گذاشته نمايش به منطقالطير نام با را فولكس يك
.دارند نام مناجات كه ساخته بافتني نخهاي از را رنگي خطوط از مجموعهاي
رستورانهاي داخل تزئينات با را كامراني بهنام اشراق شيخ نباشد ، حواستان اگر پايينتر ،
كه ميبينيد را كتابچي رسيدههاي راه از عوض در ميگذريد ، آن از و ميگيريد اشتباه مدرن
متاسفانه ليكن ميدهد ، را ناممكنها شدن امكانپذير نويد او حرفهاي و فوقالعاده اجراي
در.كند عمل موفق مفهومي بيان در است ، كاري سخاوت و همت اين شايسته كه آنطور نتوانسته
هنر در چيزي كه روزي از اما.كنيد عبور جهان شرف و اميد گذرگاه از بايد راهروها پيچاپيچ
آن نبخشد خدا.مياندازيمش مزه از كه ميكنيم افراط آن در آنقدر ديگر شود مد ما مملكت
آسايشي دستش از را سقف و ديوار و زمين ديگر.كرد باب را "گرفتن پلات" امر كه را كسي
در همينطور و بهتر اجرايي با ميتوانيد را بهبهاني بهار يكم و بيست قرن موزه.نيست باقي
سقوط يا صعودبيابيد آلماني جوان هنرمند يك اينستاليش آثار ميان در متنوعتر نمونههاي
بياشتباهي اثر از عمودي شكل به البته باسمهاي ، و ضعيفتر نمونهاي شايد كرامتي سيمين
با آنسوتر كمي كه نشاطي.ايستاند نخست سكوي بر قبل دور دو ونيز در را نشاط كه باشد
اثر يك از جامعي و كامل تعريف طوبي.است نمايشگاه اين سبد سر گل الحق طوبي اثرش آخرين
دهد اجازه خود به نگارنده كه نيست حدي در اثر اين خصوص در اظهارنظراست ويكمي بيست قرن
.چرا را ديدنش بارها پيشنهاد ولي
قرار "مرده جنين" مفهومي تهمايه با فياضي وبيتا حسنزاده خسرو از اثري پاياني سالن در
نام هنرمند اين رضايت اندك زمان همينطور و اجرايي كم امكانات واسطه به چند هر كه دارد
دخيل پنجههاي از.است نمايشگاه اين توجه قابل آثار جمله از اما نكرده فراهم را آشنا
از تا كنيد نقش نادعليان يك و صفر پرده بر را خود سايه بايد بگذريد كه درهباغي مرتضي
براي تلاش و افسانهاياش آرت رپور از كندن دل با امسال نادعليان.شويد بيرون گردونه
و صدا نظير اضافي عناصر از استفاده رغم به تا توانسته خلاقيت عرصه به نهادن گام
صادق عريض و طويل عكسهاي پاياني ، گردونه در.كند ارائه توجهي جالب اثر كامپيوتر
تيرافكن از:گفت موردش در ميتوان تنها كه اثري.شدهاند نصب ديوار پهنه بر تيرافكن
هنوز ميخورد ، چشم به نمايشگاه اين در كه كاستيهايي و ايرادات تمام با !بود بعيد
همه اينها كه چرا.داد مطلق و اساسي نظر ايران در هنر نوپاي اينگونه خصوص در نميتوان
گواه گذشته سال با امسال نمايشگاه چشمگير تفاوت و دارند قرار خطا و آزمون مرحله در هنوز
كه زماني.كرد موكول آينده سال هشت هفت به بايد را قاطعتر اظهارنظرهاي.است مطلب اين
و مجسمه و نقاشي و طراحي "دوسالانه" از نمايشگاهها برگزاري در نادرست مرزبنديهاي شايد
به تنها معاصر ، هنرهاي موزه محدود نه وسيع فضايي در جديد ، يا مفهومي هنر "سالانه" و عكس
.پذيرد صورت خلاقيت معيار با تنها هم انتخاب و شود بدل "هنر دوسالانه"
آونيو تهران سايت از
سال از 30 پس جادويي اتوبوس حركت
ميشود جهاني چگونه آفريقا موسيقي
ديانتي نوشين:ترجمه
در كه بود گروههايي از پرطرفدارتر بسيار سنگال بائوباب اركستر دهه 1970 سالهاي در
موسيقي سال 1960 در كشور استقلال زمان از.ميكردند اجرا برنامه داكار آنچناني كلوپهاي
.ميشدند شنيده آفريقايي باريك ساحلي سرزمين در كه بودند آواهايي تنها سالسا و كوبايي
كشور به را لاتين موسيقيدانهاي فرانسوي حكومتگران بود ، مستعمره سرزمين اين كه زماني
و كامل موسيقي موسيقي ، گروههاي لرزان و ناهنجار صداهاي استقلال ، از پس و آوردند
ضربهاي نيز بائوباب اركستر.بود استقلال جشنهاي و مهمانيها براي اميدواركنندهاي
و متمايز موسيقي يك و كردند ادغام درهم را غربي آفريقاي گوناگون ريتمهاي و لاتين
.آفريدند پرطرفدار
و آوازهخوان يك توگو ، از استعداد با گيتاريست يك:بودند محلي قهرمانهاي گروه اعضاي
ساكسيفون نوازنده يك و گامبيا از درامنواز يك نيجريه ، از ابوآ نوازنده يك سنتي ، نقال
جذب سنگالي شنوندگان سالهاي 1980 از.بود بلوز و جاز موسيقي تاثير تحت كه مالي اهل
آهنگسازاني وسيله به كه)ميشود ناميده امبالاكس عنوان با كه شدند پركاشن موسيقي
از ستايش و تجليل جايگزين عنادورزي (.است شده شناسانده جهانيان به دور يوسوان مانند
هم با موسيقيشان كلي خط مورد در نيز آنها خود.شد بائوباب اركستر خاموشي روبه ستارگان
راه به آن اعضاي از يك هر و شد پاشيده هم از گروه سال 1987 در بنابراين.نداشتند توافق
.رفتند خود
از سال 1982 به "دريايي دزد انتخاب" آلبومنشد فراموش بائوباب گروه موسيقي خوشبختانه
در آلبوم اين.كرد پيدا راه دنيا تمام به جهان موسيقي شيفتگان و موسيقي تاجران طريق
تهيهكنندگان گذشته ، سال كه وقتي.انداخت راه به كلاسيك موج يك آمريكا و اروپا
ضبط به شروع گروه كردند ، عرضه بازار به و كرده ميكس دوباره را سيدي اين بريتانيايي
آمريكا دور كنسرت تور يك گذشته تابستان همچنين.كردند قديمي آهنگهاي از بعضي دوباره
شدهاند جمع هم دور دوباره كه گروه اين.كرد جذب خود به را نفر هزاران كه كردند برگزار
مورد شدت به كه كرد عرضه را "سبكها همه در استاد" جديد آلبوم سال از 15 پس گذشته ماه
آفريقايي و شرقي مطالعات مدرسه در آفريقايي موسيقي مدرس دوران ، لوسي.گرفت قرار تحسين
چون و آوردهاند وجود به جديدي سبك كوبايي ، موسيقي از برداشت با آنها":ميگويد لندن ،
جذابيت كشورهايشان سنتي موسيقي شدن آميخته درهم هستند ، گوناگون مليتهاي از گروه اعضاي
".است بخشيده آنها موسيقي به خاصي
موفقيت پي در.بسپارند فراموشي به را جذابيت اين راحتي به ميتوانند جهانيان بيشتر
لندن باربيكن مركز در داكار شب سازماندهندگان "دريايي دزد انتخاب" آلبوم انتشار
مه ماه استثنايي كنسرت تا شوند جع دورهم دوباره بائوباب گروه اعضاي كه دادند پيشنهاد
طرفداران از يكي كاتكارت جني و انگليسي تهيهكننده گولد نيك.دهند ترتيب را سال 2001
گروه افراد تشويق و آوردن گردهم در مشكلي هيچ است ، گروه مدير هماكنون كه جهان موسيقي
علاقه او.بود گولد روياهاي از مدتها گروه ، دوباره تشكيلنداشتند برنامه اجراي براي
انجاميد ويستا بوئنا باشگاه به راه اين در او جستوجوي و داشت لاتين موسيقي به فراواني
گروه به ويژهاي اعتبار اينكار با گولد.بود داده اختصاص خود به را Germmy جايزه كه
از يكي آتيسو":ميگويد گولد.داشت وجود مشكلي كار دوباره شروع براي اما.بخشيد بائوباب
زندگي كجا او نميدانست هيچكس اما.ديدهام حال به تا من كه است گيتاريستهايي بهترين
توگو كشورش در را آتيسو بارتمي بائوباب گروه اعضاي گسترده ، جستوجوي يك از پس "!ميكند
ميشد سال ده امابود همكاري مشتاق او.بود وكالت كار به مشغول كه حالي در بازيافتند ،
اعلام آتيسو اينكه تا.انجاميد طول به ماه يك اوليه تمرين.بود نگرفته دست به گيتار كه
قدم صحنه روي بر گروه كه وقتي.است بازگشته تكنيكش و افتادهاند كار به انگشتانش كرد
افروتز ، جهاني موسيقي مجله سردبير آندرسون ، يان.برگشت آنها به قديم جادوي گذاشت ،
:ميگويد او.ديد انگلستان ريوينگ در ووماد فستيوال در را بائوباب گروه گذشته تابستان
شده ذوقزده مردم.بود فستيوال همه قسمت بهترين بائوباب گروه برنامه ميگفتند همه"
".بودند
بعد آهنگ به زيبايي به آلبوم آهنگ هر.نشدند "استادها" مجذوب اين از كمتر هم منتقدين
عرضاندام آلات بقيه مقابل در آزادانه موسيقي آلت هر دلنشين ريتمهاي.ميشود جاري
همزمان كه است زيبايي موسيقي.شود غالب كلي نواي بر سولويي هيچ بيآنكه ميكنند ،
حفظ را آفريقايي و لاتين ريتمهاي استثنايي آميختگي اينكه با و است آرامشبخش و نيروبخش
.است برده بهره نيز حرفهاي صداي مهندسي موهبت از است ، نموده
خرسند و راضي آلبوم اين عرضه از بائوباب گروه اعضاي خود اندازه به هيچكس حتم به
دوباره از كه دارند عقيده هستند ساله حدود 50 حاضر حال در آنها بيشتر اينكه با.نيستند
كنار در":ميگويد مراكشي گيتاريست گلون ، بن لطفيميكنند قلب قوت احساس بودن هم كنار
من براي بائوباب":ميگويد گروه مدير كاتكارت ".است فوقالعاده ساختن موسيقي و بودن هم
ديگر يكبار نميكردم فكر هيچگاه.ميشود گذاشته كنار كه بود شدهاي تمام دفتر مانند
يك مانند.داد رخ چگونه اتفاق اين نشديم متوجه درستي به ما از هيچيك.شويم جمع هم دور
.برميداريم گام آن در كه خوشحاليم اما.ميرسد كجا به راه اين نميدانيم ما.بود معجزه
سال كه 32 جادويي اتوبوس اين بفهمند نميتوانند نيز جهان موسيقي مشتاق هزاران بنابراين"
".ميرود كجا به حالا است ، افتاده راه به داكار از پيش
پوزش و تصحيح
رسيد چاپ به ستون اين در گذشته هفته كه جديد هنر نمايشگاه در نشاط شيرين اثر به نگاهي
شد ذكر ديگري نويسنده نام اشتباه به كه بود كرباسي شيلا نوشته
7_ بيمرز طراحان
شيرين كابوسهاي
كريمزاده حسن
Jean-Michel Folon فولون ميشل _ ژان
بلژيك / بروكسل شهر در متولد 1934 فولون ، ميشل - ژان - 1
آكادميهاي در معماري رشته فارغالتحصيل - 2
.بلژيك "كامبر" و فرانسه "پي.ال.يو"
_ آماتور صورت به _ اروپايي مشهور طراحان و نقاشان آثار به گرايش و عشق با سال 1946 از
.گذاشت هنر عرصه به پا
"نوول له" و "اكسپرس له" نشريات به را پراكندهاش طرحهاي خود ، تحصيلي دوره اتمام از پس
قانونشكن و خيالي دنياي به معماري محاسباتي سرزمين از را او امر ، همين و سپرد
خود معماري آكادميك آموختههاي كه بود نكرده فراموش ميشل - ژان اما ;داد سوق كاريكاتور
!كند راه توشه نيز را
اسير انسان واقع ، به كه كشيد تصوير به را راز و رمز پر محيطي كار ابتداي از فولون ، - 3
.ابهام از پر دنيايي سوال ، علامت از پر جهاني ;اوست
به برخي ;آن در كه ميكند زندگي بينظمي و مرج و هرج دوره يك در بشر":است معتقد فولون
دنياي يك ميان هستيم كشمكشي شاهد ما و آيندهاند ، روياي در برخي و چسبيدهاند گذشته
انسان ، بيسرانجامي و سردرگمي ".ميگريزد ما از كه جديد دنياي يك و است شده محو كه كهنه
نهايتا كه هستند اشارات و علائم ايناست محسوس كاملا ميشل - ژان كاريكاتورهاي در
فولون كه علائمي چند ، هر !كنند مجبور بگويم بهتر يا راهنمايي گنگ ، هدفي به را او بايد
صبح هر":ميگويد !ميكند چندان دو را او تعليق نيز ميگذارد آثارش كاراكتر هدايت براي
وقتي ;است سردرگم نبايدها و بايدها ميان در ميرود خيابان به و ميشود بيدار انسان كه
و خطتكشي رديف دو ميان ميكند گذر خياباني از وقتي بايستد ، بايد ميشود ، روشن قرمز چراغ
طول تمام...و برو ، مستقيم نشود ، منحرف چپ به:ميگويند دائما كه است مختلفي علائم
بر خانه به كه شب.است وابسته آنها به زندگياش كه چرا كند ، پيروي دستورها از بايد روز
."!چرا؟ نميداند و است وامانده و خسته ميگردد ،
كه آنجا تا بايد كاريكاتور است معتقد بمانند ، گنگ سوژههايش تا دارد اصرار فولون ،
براي است فرصتي _ بيننده براي - طرح يك تماشاي كه چرا ;باشد مبهم و لابيرنتيك ميتواند
و احجام در غالبا كه هستند مرموزي عناصر فولون ، كرده قوز بارانيپوشهايتعقل و تخيل
بار كه هستند اينها هم و ميلولند ندارند ، پرسپكتيو با هم خوبي ميانه كه فرمهايي
گوناگون حجمهاي با دائما او كه ندارد هم تعجبي.ميكشند دوش به را فولون آثار معنايي
.است بوده معمار باشد ، كاريكاتوريست يك كه آن از قبل چون كند ، نرم پنجه و دست
جوابگوي فرم ، در سادگي حداكثر با ميتوان چگونه كه بوده ذهنم در سوال اين همواره ، - 4
بوده اين بر او تلاش !است خوبي بسيار پاسخ ميشل - ژان بود؟ ايدهها و خواستهها تمامي
فرمهاي شده ، ثابت كه همانطور و كند سادهتر و ساده است مقدور كه آنجا تا را اشكال كه
جلدهاي پوسترها ، كاريكاتورها ، ;نميرسند بنبست به و نشده محدود قالبي هيچ در او ابداعي
از ديگر بسياري و تمبر مجسمهها ، ديواري ، نقاشيهاي و بيلبورد مجله ، و كتاب جلدهاي ،CD
براساس را خود - كاراكتر و - اجرايي روش او چند هر كه هستند حقيقت اين گواه فولون آثار
ملبس فرد همان كه - بلژيكي سوررئاليست هنرمند - ماگريت رنه نقاشيهاي شاخص انسان طراحي
طراح _ برگ استاين سائول كاريكاتورهاي بديع خطوط نيز و است شاپو كلاه و شلوار و كت به
شناخت و فرد به منحصر و بهجا پرداخت اما است ، كشيده تصوير به و كرده اتخاذ _ رومانيايي
.است رسانده موفقيت از حد اين به را او بصري ، اصول از جانبه همه
از كه نميشود دليل اين اما ميدهند ، تشكيل او سفيد و سياه كارهاي را فولون آثار بيشتر
را فولون ميشل رنگي كارهاي تكنيك من.نبرد لذت پاستل و رنگي مركبهاي با كاركردن
زيبايي و رنگ و آب مجذوب را طعمه حشرهخوار ، گلهاي همچون كه ميدانم شيرين وسوسهاي
.نيست زدن صدمه او قصد كه تفاوت اين با !ميكند خود
خود در را بسياري افتخارات كوتاهي ، زمان مدت در كه _ خود هنري كارنامه در فولون - 5
"فورچون" ،"گرافيس" همچون ;آمريكايي و اروپايي معتبر نشريات با افتخاري همكاري - گنجانده
،"اسنم" و "اوليوتي" جمله از ;تجاري مشهور شركتهاي براي هنري مديريت ،"نيويوركر" و
فيلم جمله از ;انيميشن كوتاه فيلم چند ساخت ايتاليا ، در خياباني عظيم بيلبوردهاي طراحي
حفظ از حمايت در مختلف پوسترهاي طراحي ،"بالن" و _ رنه آلن با مشتركش كار - "فرياد"
آثار از متعدد نمايشگاههاي برپايي بينالمللي ، متعدد جوايز دريافت زيست ، محيط
و ميلان فلورانس ، نيويورك ، مشهور گالريهاي و موزهها در مجسمه و نقاشي كاريكاتور ،
.است زده رقم را كتاب چندين تصويرسازي و طراحي و پاريس
حرفه به و ميكند زندگي موناكو شهر در ساده خانهاي در ساله ، فولون 68 حاضر ، حال در
.دارد اشتغال گرافيك
|