شاه پيمانكار تنهاترين
فيلسوفان گرفتن كشتي
فرهنگي گردش
فرهنگي نشريات
شاه پيمانكار تنهاترين
يوسفي مجيد
زيبا انتشارات توسط كه طوفانيان حسن ارتشبد خاطرات كتاب بر است شرحي ميآيد پي در آنچه
دانشگاه در ايران شفاهي تاريخ مجموعه كتابهاي از يكي ترجمه كتاب اين.است شده منتشر
.است هاروارد
سلطنت دوران در كه بود شاه به پهلوي نظام مهرههاي نزديكترين از يكي طوفانيان ارتشبد
نمود ايفا تسليحاتي بزرگ معاملات در مهمي نقش پهلوي
شنيدهام:فرمودند من به امام كه است اين بدهم تذكر است لازم كه ديگري مسئله.."
به زودتر هرچه ميباشد او پيش در كشور مالي اسرار چون گرفتهاند ، را طوفانيان ارتشبد
من.بگمار آنجا از حفاظت به پاسدار چند و كن نگهداري امني جاي در را او و برو قصر زندان
ارتشبد ورود كه كردم ملاحظه را قصر زندان ورودي دفتر.رفتم قصر زندان به عجله با
را امام فرموده قصر زندان مسئول با من.بودند كرده ثبت دفتر آن در زندان به را طوفانيان
پاسدار و 5 است زنداني امني جاي در طوفانيان.باشد راحت خيالت:گفت او.گذاشتم ميان در
.رفتم بند داخل به و نشدم قانع من بود امام فرموده چون.گماردهام حفاظت محل در نيز
".نديدم طوفانيان از اثري اما كردم ، وارسي دقيقا را مختلف قسمتهاي
قصر زندان از نفوذي نيروهاي از يكي توسط انقلاب نخست ماههاي بحبوحه در طوفانيان حسن
اسرارآميزترين از يكي وسيله بدين و رساند غرب به را خود اختفا ماهها از پس و گريخت
.رفت فرو خاموشي و ابهام در اخير سال طول 200 در ايران اقتصادي _ نظامي پيمانكارهاي
در كه وافري استعداد و نبوغ با و گذاشت ارتش به پا رضاشاه حكومت سالهاي در طوفانيان
ورد زماني او.رساند افسري دانشكده استادي مقام تا را خود داشت نظامي فنون يادگيري
نظامي تسليحاتي خريد حوزه در شاه به فرد محرمترين و نزديكترين عنوان به كه شد زبانها
ناوشكن چهار و كهنه ناوشكن يك كردم طرح اداره رئيس عنوان به كه خريدي اولين".شد معرفي
صحبت انگلستان فروش رئيس براون ريموند سر با انگلستان در رفتم وقتيبود انگلستان از نو
من بودم؟ گفته چه من آنجا.بود رسيده شاه عرض به و شده ركورد آنجا من حرفهاي كردم
سر داشتند دعوا آنجا اينها و گيلانشاه خريدن كهنه هواپيما تا چهار كه ميدانستم
او به من ميخواهم ، حقالحساب چقدر من ببيند ميخواسته بودم ، گفته او به من.حقالحساب
اين كه نميدانستم اما من.ندهيد احدي به ديناري پايين ، بياوريد را قيمتتان گفتم
من بنابراين.داشت ناظر من سر پشت شاه اين.شاه پهلوي ميرود ميشود ركورد من حرفهاي
زميني نيروي يا ميآمد هوايي نيروي از كه گزارشها اين نميدانستم چون.نميدانستم هم
".باشد كار سراين اين ميخواهم من ميگفت شاه شاه ، پهلوي ميبردند حساب به چي هر يا
خود شغلي ارتقاي از نشاني را خود لياقت و شايستگي كتاب اين در تلويحا او اگرچه
معاملات در او نقش علت به طوفانيان حسن ارتشبد":است معتقد فردوست حسين اما ميداند
از سلاح خريد منحصربهفرد مامور سال از 10 بيش او.بود يافته جهاني شهرت ايران اسلحه
من.بود جنگ دانشگاه در ديدم را طوفانيان من كه بار نخستين.بود جهان مختلف كشورهاي
هوايي واحد تاكتيك اصول و بود هوايي نيروهاي از دعوتي استاد او و بودم دانشگاه دانشجوي
در اوميكرد تدريس را جهان هواپيماهاي تعدادي و ايران جنگي هواپيماهاي امكانات نيز و
ضمن و بود خوب خيلي سطح در هوايي نيروي از معلوماتش و بود هوايي نيروهاي سرهنگ زمان آن
كه نميدانم...دهد پاسخ راحتي به سوالات كليه به ميتوانست ميكرد تدريس خوب اينكه
به كه ميزنم حدس ولي.شد انتخاب سلاح تهيه مامور عنوان به محمدرضا توسط چگونه طوفانيان
از ايران ، در آمريكايي نظامي مستشاران با زياد آشنايي و آمريكا در نظامي دوره طي علت
".ميداد ترتيب را ايران اسلحه گزاف خريدهاي پس آن از و شد معرفي محمدرضا به آنها طريق
سلطنت دوران در كه بود شاه به پهلوي نظام مهرههاي نزديكترين از يكي طوفانيان ارتشبد
پهلوي نظام حكومت پاياني دهه در او.نمود ايفا تسليحاتي بزرگ معاملات در مهمي نقش پهلوي
در را او ميشد برده نام ايران از دنيا مطبوعات در وقتي كه داشت قرار نفري ده ليست در
در او كه تاثيري و نقش بعدها.ميدادند قرار دنيا ژنرالهاي ثروتمندترين از يكي رديف
قرار سوليوان ويليام و هايزر رابرت ليست در كه شد باعث گذاشت غرب جهان با ايران روابط
از پيش نظامي سران از چند تني و او كه بخواهند شاه از آنان كه شد سبب همين و گيرد
و آمريكا سفير سوليوان ويليام كه كرد فاش محمدرضا بعد".شوند خارج ايران از ديگران
ارتشبد طوفانيان ، ارتشبد نظير افسران از بعضي به خواستهاند او از هايزر رابرت ژنرال
كشور از خروج اجازه ديگر نفر ده و باشيان مين ارتشبد جم ، ارتشبد اويسي ، ارتشبد ازهاري ،
"!نباشند كشور از فرار به قادر تا كند جمعآوري را بقيه پاسپورت و بدهد
ديانت و مذهب با آميخته است گفته خود كه چنان آن طوفانيان حسن نوجواني و كودكي دوران
تحصيلات از بسيار چالشهاي از پس و گرفت قرار دوگانهاي مسير در جواني دوران در و بود
كلنگ اولين كه مهر 1313"ميدهد تغيير نظام سوي به را راهش پزشكي ، رشته در آكادميك
عاشق من هوايي؟ چرا حالا.شدم هوايي وظيفه افسر من زدند را دانشگاه سالن ساختمان
يك بودم ابتدايي سوم كلاس.بودم ابتدايي مدرسه من كه وقتي گفتم شما به.بودم هواپيما
ميرفت ، و ميآمد كه يونكس هواپيماهاي.نيشابوري موحد محمد شيخ نام به بود روحاني
را هواپيماها اين ميرفتم دو به من.مينشستند تپه دوشان ميرفتند ميآمدند آلمانها
پايين و بالا مدرسه حياط تو ديدم كه را هواپيما اين من شد ، چطور نفهميدم.ميكردم تماشا
بالا نپر ميبيني كه را بالون خر ، پدر" گفت ، من به آخوند اين اتاق ، تو برگشتم.ميپريدم
جاپن ، ميگفت را ژاپن "..جاپنيها.بكش خجالت و پايين بينداز را سرت پايين ، و
وقتي تا ميپوشانند آهو پوست با نينداختند ، شيشه را اتاقشان پنجره جاپنيها" ميگفت ،
آمدم طب مدرسه از كه هم وقتيبود من كله تو اين و.صنعت دنبال برو ساختند ، شيشه خودشان
با نخجوان تيمسار نخجوان ، مرحوم هست يادم افسري دانشكده تو.افسري دانشكده رفتم صاف
داوطلبين چون كه داده دستور شاهنشاه اعليحضرت" گفتند ، .بزرگ سالن تو آمدند يزدانپناه
روزي آن ولي بودم گرفته علمي ديپلم من ميدانيد؟ "هستند بهتري تحصيلكرده بچههاي وظيفه
ميآمدند نداشت سواد هيچ نظامي دبيرستان متوسطه كلاس 5 با افسري دانشكده رفتم من كه
براي امسال گفته رضاشاه":گفتند.بودند قائل ارزش خيلي ما براي بنابراين افسري دانشكده
از هم خيلي.بيايم حاضرم گفتم شدم بلند كه بودم نفري اولين من ".بگيرند وظيفه هم هوايي
بودم ديده را پياده احتياط افسري دانشكده من اينكه وجود با بنابراينكردند تمجيد من
.شديم معرفي رضاشاه به رفتيم وقت آننپوشيدم ديگر پياده لباس پوشيدم ، هوايي افسري لباس
... "
دينش كه است معتقد داشته عهده به كه نقشي شاه محمدرضا پاياني دهه دوه در طوفانيان حسن
نموده عمل ايران ملت نفع به احسن نحو به داشته كه اختياراتي از و كرده ايفا خوبي به را
كتمان كه نه خود خاطرات بازآوري در جم محمود حتي را داشته كه ماموريتي و نقش اين است ،
و ميگرفت تصميم ارتش خريدهاي مورد در شاه" كه ميكند تاكيد موكدا حتي كه نميكند
وجه هيچ به نيز مورد اين در حتي اگرچه ; ميكرد اجرا را او دستورهاي مستقيما طوفانيان
و ميدادند سفارش [نظامي] تجهيزات برخي روز هر" چنانكه نبود ، كار در هماهنگي يا منطق
هيچ (طوفانيان طريق از حتي) ارتش ستاد واقع در ".بكن آن با كاري ميگفتند سپس
هم طوفانيان سو ، ديگر ازاست ميشده خريده منظور چه براي چيزي چه كه نميدانستند
:ميكند تاييد را امور جزئيات همه در شاه دخالت خصوص در جم اشاره مورد نكته مستقلا
افسران ، مرخصي حتي و بخوانيم ، كل فرمانده را شاه بوديم كرده عادت ما چيز ، هر از گذشته"
يك به افسران رو اين ازميشد گزارش [وي به] بايد كارها همه كلي طور به و ملاقاتها
فروپاشي من نظر به كرد ، ترك ا كشور سيستم اين رئيس وقتي و بودند ، كرده عادت خاص سيستم
در كه است پژوهشهايي جمله از ايران شفاهي تاريخ كتابهاي طرح ".بود قطعي تقريبا آن
كرده سپري را ايران اسلامي انقلاب چون عمري و رسيده انجام به ايران معاصر تاريخ حوزه
مهمترين از يكي و درآمده تحرير رشته به كتاب هفتاد از بيش مجموعه اين در.است
رضايت توانسته كتاب اين اگرچه.است گرفته جاي آن در ايران معاصر تاريخ سرفصلهاي
نيز ملاحظهاي قابل نقايص از اما كند جلب قبولي قابل اندازههاي در را ايراني خوانندگان
ناشر به دقيق تصحيح و ويراستاري بدون كتاب كه است اين آن مشكلات جمله ازاست برخوردار
.است رسيده آن مخاطبان دست به و شده سپرده
تاريخ حوزه در كه است پژوهشهايي نادرترين از يكي ايران شفاهي تاريخ كتابهاي سري
به ميتوان جمله از نيست ، نقص و خطا از خالي نيز تكنيك حيث از اما ميگيرد انجام معاصر
آن خاطرهگويي به كه مصاحبههايي نمود اشاره مصاحبه اصول به مصاحبهكنندگان رويكرد
و ثابت مصاحبهكنندگان از كه صدقي ضياء.عمقي و تحقيقي مصاحبههاي تا شده تاكيد بيشتر
در كه بود آمريكا مقيم ايراني پژوهشگران جمله از ميشود محسوب تاريخي مجموعه اين آگاه
كه بود كار در تعمدي گويي اما است داشته اشراف و سيطره ايران اجتماعي تحولات تاريخ حوزه
ايران معاصر تاريخ مبهم و كور گرههاي و نساخته مصاحبه درگير را خود مواقع از بسياري در
در را افراد فردي نقش مصاحبهها از بسياري در لاجوردي حبيب و صدقي ضياء.نگشايد را
فسادهاي گردونه از را خود تتبعات و مصاحبه و ميشوند ، منكر حوادث و تاريخي رويدادهاي
جهت آن از طوفانيان خاطرات كتاب جهت همين به.ميدارند نگه دور به افراد اخلاقي و مالي
.نيست انتقاد از خالي بازگشايد را ستمشاهي دوران كور نكتههاي ميتوانست كه
در كه مجيدي عبدالمجيد چون نه كه بود پهلوي نظام سران از يكي طوفانيان ارتشبد آنكه چه
مقصر و دانست مقصر را خود برنامهها از پارهاي در ولي بود كارهايي منشاء پهلوي دوران
دليلي نشده مرتكب خلافي عمل چون كه داشت اعتقاد كه بود هويدا عباس امير چون نه و بود هم
بر روزها آخرين تا كه بود مهرهاي طوفانيان بلكه نيست ، خود براي فراري و اختفا براي
.بود كرده نظامي ديكتاتوري يك مهياي را خود حتي و ميورزيد تاكيد شاهنشاهي استبداد
فيلسوفان گرفتن كشتي
المصارع مصارع
طوسي نصيرالدين خواجه:نوشته
ميري سيدمحسن:ترجمه
حكمت انتشارات:ناشر
شيريان سادات مريم
سياسي دلايل از ناشي آنكه از بيش زبان ، عرب جهان در فلسفي تفكر آتش نهادن خاموشي به رو
در تدريسش و نگارش كه كتابي ;است كتاب يك نگارش معلول باشد ، فرهنگي و اجتماعي و
ضربه هجري هفتم تا پنجم سده در اسلام جهان فلسفي و كلامي علوم مدرسههاي بزرگترين
غزالي محمد ابوحامد كه ضربهاي.آورد وارد مشايي فلسفه كاخ بنيانهاي بر مهلكي
استوار قلعه مبادي و مباني بر تهافتالفلاسفه كتاب نگارش با خراساني مسلك متكلماشعري
از بسياري در را فلسفه ريشههاي كه بود كاري و مهلك چنان آورد وارد سينوي تفكر
"مقاصدالفلاسفه" كتاب اين نگارش از پيش كه اوخشكاند اسلامي تمدن به متعلق سرزمينهاي
چوبين پاي داشت ، ادعا كه بود متكلمي بود ، نگاشته فيلسوفان نظريات توضيح شرح ، در را
پيروان كه ميكرد اذعان و نيست راهي اديان متعالي حقيقت درگاه به را فلسفي استدلالهاي
و ضلال با هست نسبتي هر كه نيست ، رستگاري و حقيقت با نسبتي تنها نه را فلسفي تفكر
علم":كه بود آورده "فيالضلال المنقذ" كتاب از فرازي در كه نبود بيهودهاست گمراهي
و نماند باقي ترديدي هيچ كه ميشود آشكار گونهاي به معلوم آن در كه است علمي يقين ،
و شك نميتواند قلب كه است درجهاي يقين ، علمنباشد آن همراه وهمي و اشتباه امكان
و نيست وثوق مورد علم نشود ، نائل يقين اين به كه دانشي هر و كند فرض يا بپذيرد را خطايي
اين در آنچه تمامي اسلامي فلسفه مورخان از بسياري بهزعم ".كرد نميتوان اطمينان آن بر
در غزالي كه رسالهاي همان نگارش براي بوده مقدماتي تمهيد تنها است آمده غزالي كتاب دو
رفته سينا عبدالله ابن حسين ابوعلي شيخالرئيس اسلام جهان مشايي فيلسوف بزرگ جنگ به آن
".تهافتالفلاسفه" غريب عنوان با كتابي ;است
و انهدام زوال ، به را آن گاهي.است تشكيك به معول لغتشناسي علماي نزد تهافت معناي
معناي واجد به را واژه اين امروزين ، ترجمههاي برخي چه گر) كردهاند ترجمه نابودي
او كتاب نام كه است اين برميآيد غزالي دوران لغتشناسي از آنچه (دانستهاند نيز انسجام
است اين مذكور كتاب در غزالي اصلي هدف.كرد ترجمه "فلاسفه تناقضگوييهاي" با بايد را
تعالي واجب علم عالم ، زماني قدم نظير مشايي ، فلاسفه نزد محوري موضوع بيست بررسي با كه
ابنسينا چون فيلسوفاني كه كند اثبات فلسفي استدلال طريق از جسماني ، معاد و جزييات به
فلسفه از غزالي انتقاد شمشير تيز لبه.شدهاند تناقض دچار موضوعات اين بسط و شرح در
اتفاقات همه غزالي نظر به.است اشعري تفكر در "عليت نفي" نظريه به او اعتماد مشايي ،
اراده اين چون و است كرده تثبيت را آن خداوند اراده كه هستند نظمي از ناشي طبيعي
ديگر لحظهاي در وجود عالم كه نيست بعيد هيچ پس شود ، سلب ميتواند لحظهاي هر خداوندي ،
"علي ضرورت" نفي با غزالي كه است دليل همين به بيابد قبل از متفاوت و دگرگون سراسر نظمي
به كه آتش ، طبيعت اقتضاي به نه را ، آتش مجاورت در هيزم سوختن فيلسوفان ، اعتقاد مورد
.ميكند مربوط امر اين در خداوندي وابسته با يا مستقيم تاثير
عليه فقهي بعضا و كلامي موضعگيريهاي از عظيمي موج تهافتالفلاسفه كتاب نگارش
ابيبكر ابن عبدالكريم ابوالقاسم محمدبن ابوالفتح بعد سال چندين.شد باعث را فيلسوفان
و معرفي در "النحل و الملل" گرانسنگ كتاب صاحب كه (ق._ه متولد 547) شهرستاني احمد
كتابي غزالي ، سلفش از پيروي در بود ، "تاجالدين" به ملقب و اسلامي مختلف فرقههاي بررسي
هم عنوان انتخاب در حتي كه بود حدي به غزالي از او تبعيت "مصارعالفلاسفه" نام با نوشت
عمده.بنشاند رسالهاش تارك بر غزالي كتاب عنوان مشابه عنواني كه نكرد دريغ نكته اين از
متفكران فلسفي و منطقي گفتارهاي تلخيص كتاب اين نگارش از پيش شهرستاني فلسفي اشتغالات
به را او اشعريگرانه ديدگاه.بود فلسفي پراكنده نظرات به ارائه و ابنسينا چون
نام به كتابي بود شده باعث هم دليل همين به بود واداشته منطقي ضرورت هر عليه موضعگيري
و بگيرد كشتي آن در فلاسفه با كتاب عنوان معناي شهادت به و بنگارد مصارعالفلاسفه
قوم اين بزرگان كتابهاي در من كه است آورده كتابش مقدمه در اوبمالد خاك به را پشتشان
و منطق راه به چندان ميگويند امت اين زعماي آنچه كه فهميدهام و كردهام تحقيق و تتبع
كه بزرگترينشان ، با كردن نرم پنجه و دست با گرفتهام تصميم دليل همين به و نيست صواب
در و است متناقض و بياهميت پايه چه تا آنان گفتههاي كه دهم نشان است ، ابنسينا همان
.جستهام بهره استدلال و منطق يعني فيلسوفان همان ابزار از هم راه اين
واجب علم و توحيد وجود ، اقسام حصر چون موضوعاتي مورد در دارد قصد كه ميگويد شهرستاني
گواه به گويا اما.كند اظهارنظر ديگر مسائل برخي و شكوك مبادي ، حصر عالم ، حدوث تعالي ،
به از "طاقتفرسا حوادث عروض و زمان سهميگن فتنههاي" ظهور دليل به آورده كتابش در آنچه
قواي بود كتاب اين نگارش حال در شهرستاني وقتي).است بازمانده كار اين رساندن اتمام
غزالي ، كتاب مانند هم ، كتاب اين (خورد غز تركان نيرومند سپاه از سختي شكست سنجر سلطان
نهال ميشد اگر كه نشد ختم جا همين به كار اما.كرد پيدا بسياري طرفداران و حاميان
كه چنان آن گاه ، هيچ و درميآمد پاي از متكلمان تبر ضربههاي زير اسلامي ، فلسفه نوپاي
.نميگشت بارور شد ، بعدها
به اعتماد با و شوند فلسفي و منطقي تفكر پشتيبانان ايرانيان بود اين بر تاريخ تقدير
شيرازي صدرالدين و سهروردي شهابالدين چون بزرگاني همت به و ابنسينا مقدار پر ميراث
متفاوت بسيار متفكر يك نقش ميانه اين در كنند فتح را متعاليه و اشراقي ناب حكمت قلههاي
جلب مصروف را خود كوشش و هم تمامتر ، چه هر فداكاري با كه فيلسوفي.است ديگران نقش از
جديد فلسفي دستگاه يك آوردن پديد به او.كرد فلسفي انديشههاي به متفكران دوباره اعتماد
هميشه تا كه رفت سينوي انديشههاي به بياعتنايان و دشمنان جنگ به چنان اما نيازيد دست
محمدبن محمدبن ابوجعفر ;درخشيد خواهد سرزمين اين فيلسوفان ارجمند صحيفه بر نامش تاريخ
از كه پدرش نزد را حديث و فقه و اصول كه او.طوسي نصيرالدين خواجه به مشهور طوسي حسن
احاطه در كه شد تبديل فيلسوفي و منجم رياضيدان ، به بود آموخته بود اماميه شيعه محدثان
در اوشد دوران سرآمد خود همعصران ميان در معرفت اقيانوس بيشمار جوانب به جانبه همه
شرحي فلسفه در و آورد پديد را نجومي رصدخانه و علمي كتابخانه بزرگترين مراغه شهرستان
بهترين را آن لاهيجي عبدالرزاق او ، از پس سده چهار كه نوشت ابنسينا اشارات كتاب بر
.آورد شمار به ابنسينا مكتب در رساله
كتاب اين در تا است كوشيده او.شهرستاني كتاب به است پاسخي نصير خواجه "مصارعالمصارع"
نظريات موشكافانه و دقيق تحليل و نقد به مصارعالفلاسفه ، كتاب بند بند بررسي با
نبوده موفق ابنسينا با گرفتن كشتي در تنها نه شهرستاني كه دهد نشان و بپردازد شهرستاني
كتاب اين در خواجه.است نياموخته نيز را كشتي قواعد غزالي ، استادش برخلاف حتي بلكه است ،
هر از و نهاد نام "الشهرستاني تهافت" بايد واقع در را مصارعالفلاسفه كه ميكند آشكار
عنوان ديدن:است آورده كتابش مقدمه در او.كرد آشكار را او تناقضگوييهاي فرازش
معاني در تامل به اشتياقم نامش شنيدن از و كنم نظر كتاب آن در كه واداشت مرا" شهرستاني
مقدماتي ضعيف ، آرايي سست ، سخناني بر مشتمل را آن مطالعه ، از پس اما.گرفت فزوني آن
مثال در واقعنمايي خلاف و جدال در كردن مبحث خلط با همراه بيفايده ، مباحثي و بياساس
مبحث خلط و برگيرم پرده نماييهايش واقع خلاف از تا شدم آن بر رو اين از.يافتم
شايد ".دهم ياري آرايش در را ابنسينا بخواهم بيآنكه سازم ، جدا هم از را كردنهايش
اين دوي هر كه باشد اين غزالي و شهرستاني كتابهاي تحليل و بررسي در توجه جالب نكته
با مواجهه در قائلند ، عقل براي دينيشان مشرب به بنا كه سخيفي شان عليرغم بزرگان ،
محل خود خودي به ابزار اين از استفاده.ميگيرند بهره ابزار اين از فيلسوفان نظرات
عقلي استدلال از استفاده به تصميم دليلي هر به وقتي كه اينجاست نكته اما نيست اشكال
بايد يا ارسطو قول به گويي.دهيد در تن انتها تا هم آن نتايج و لوازم به بايد ميگيريد
هم صورت آن در كه نورزيد فلسفه بايد يا و ورزيد فلسفه بايد صورت آن در كه ورزيد فلسفه
.ورزيد فلسفه بايد
فرهنگي گردش
اخلاق فلسفه
ادبي محمدجواد
www.catholic-forum.com/luxreritatis/moral.htm
ظهور زماني اخلاقي احكام و اخلاقي مسائل اخلاق ، درباره فلسفي تفكر يا اخلاق فلسفه
به و گذشته در صرف ديني و سنتي قواعد واسطه به هدايت مرحله از متفكر يك كه مييابد
عنوان به و كند انديشهورزي كلي و انتقادي طريق به مرحله آن در كه گذارد قدم مرحلهاي
.باشد داشته استقلال نوعي اخلاقي فاعل
ديدگاه از اخلاق فلسفه مسئله به كه است سايتهايي از يكي (on moral philosophy) سايت
سايت اين اصلي صفحه.است كرده ارائه را مفيدي مطالب و نگريسته آموزشي جنبه با و مسيحيت
:است شده بيان خط يك در پرسش اين پاسخ "چيست؟ اخلاق فلسفه":كه ميشود آغاز سوال اين با
لحاظ به چه و عمومي و كلي لحاظ به چه انسان اعمال با است مرتبط فينفسه اخلاق فلسفه"
و زشت كردارهاي آن برابر در و نيك اعمال تبيين و تعريف اخلاق فلسفه هدف.فردي و اختصاصي
متعدد پاسخهاي به مبسوطتري نحو به البته صفحه اين بعدي سوالات در ".است بد
كليساي در را نقشي چه اخلاق فلسفه اخلاق؟ فلسفه مطالعه چرا:مثل سوالاتي.برميخوريم
يا است مرتبط كلي جنبههاي به خود عملي ساختار در اخلاق فلسفه ميكند؟ بازي روم كاتوليك
نيز اخلاق فلسفه معرفي براي سرمقالهاي صفحه همين در ; غيره و جزيي؟ و اختصاصي جنبههاي
احساسات واسطه به اخلاق فلسفه آيا است؟ شده تشكيل استدلال از اخلاق فلسفه آيا:است آمده
موس دكمه دادن فشار با ميتواند كاربر چيست؟ اخلاق فلسفه محدوديتهاي است؟ تبيين قابل
.كند استفاده پاسخها و مقالات متن از عنوانها اين از هريك روي بر
تقسيمبندي اصلي بخش سه به كه (Topics) مقالات به است مربوط سايت اين اول پيوند زير
در ازدواج ، و نوجواني خشونت راه ، سادهترين برگرفتن:مثل مقالاتي با:شروح _ ميشود1
:جديد موضوعات _ جنسي20 تعاليم ،(Canonization) قديسي مقام به ترزا مادر پذيرفتن باب
_ بارداري30 از جلوگيري جنين ، سقط ديني ، حرفه كليسا ، دگرگوني باب در:مثل مقالاتي با
انساني ، عمل درباره اخلاق ، فلسفه باب در خداوند ، وجود باب در:مثل مقالاتي با:فلسفه
مقاله در مثلا.(الهي _ جاوداني _ طبيعي _ انساني) قانونمندي نوع چهار قانون ، گوهر
كردند مطرح غيركاتوليك نگارندگان ترزا مادر مرگ از پس":ميخوانيم ترزا مادر بودن قديسه
قديسوار امروزين زندگي در انسان يك كرد تصور ميتوان آيا.شود اعلام قديسه بايد او كه
كه شده پرداخته آكوئيناس از درسي عنوان تحت مقالهاي به مقالات اين صدر در "...بزيد؟
اين روز هر كه (-Second Aquinas LessonT60he ) ناميد دقيقهاي يك درسي را آن ميتوان
زير درميپردازد آكوئيناس عقايد و تقريرات از يكي به خلاصه طور به و ميشود عوض درس
ميتوانيد شما آيا:مثل موضوعاتي به (s commentصreader) عنوان تحت سايت اين دوم پيوند
آيين در ازدواج الغاي براي دلايلي چه كنيد؟ ياري مرا منطق واسطه به خداوند اثبات در
خداوند وجود بياموزيم؟ را علمي و مقدس آموزههاي ميتوانيم چگونه دارد؟ وجود كاتوليك
است؟ غيراخلاقي مواليد كنترل كه نگوييد لطفا كرد؟ اثبات را آن ميتوان كه است موضوعي
صفحات در عنوانها اين از هركدام روي بر موس دكمه دادن فشار با كاربر.برميخوريم
Catholic) عنوان با سايت اين ديگر پيوند زير در.يافت خواهد دست مبسوط پاسخ به پايينتر
خط روي متون _ آن آموزههاي و كاتوليك فلسفه:است شده پرداخته عمده بخش دو به (Links
و دعا قرائتخانه:مثل موضوعاتي به آن آموزههاي و كاتوليك فلسفه عنوان زير در (on Line)
توماس سنت پيرامون مطالعات مركز آمريكا ، كاتوليكهاي فلسفي انجمن كاتوليكها ، نيايش
فايلهاي:مثل موضوعاتي در ميتوان خط روي متون در همچنين.برميخوريم غيره و آكوئيناس
نور معناي انساني ، حيات درباره كاتوليك ، كليساي ديني دستورات و تعاليم روم ، كاتوليكي
اين از هريك روي بر موس دكمه دادن فشار با كاربر كه پرداخت جستوجو به غيره و حقيقت
قرار او اختيار در را روزي به و كامل اطلاعات كه ميشود متصل ديگري سايت به موضوعات
استاداني معرفي به (sصAbouth the writer) عنوان تحت سايت اين ديگر پيوند زير در.ميدهد
اين از هريك كنار در همچنين.است شده پرداخته دارند علمي همكاري پايگاه اين با كه
سايت اين اطلاعات از استفاده با را E-mail فرستادن امكان كه دارد وجود ستوني پيوندها
اكنون و كرده بهروزتر را خود اطلاعات سال 1998 از فوق سايت.ميكند مهيا كاربر براي
.است كاتوليك مسيحيت منظر از اخلاق فلسفه پيرامون قوي اطلاعاتي منابع از يكي
فرهنگي نشريات
گفتوگو و سياست
گزارش.است شده منتشر اخيرا گفتوگو گزارش "خبري و علمي فرهنگي ، " ماهنامه شماره دومين
تا نميرفت دكهها روي و ميشد منتشر محدود پخش با نشريهاي صورت به مدتها گفتوگو
.است يافته عمومي پخش جديد فرم با اخيرا و كرد تغيير آن شكل و سر مدتي از پس اينكه
"پرونده" يك شماره هر در ميشود منتشر تمدنها گفتوگوي مركز سوي از كه گفتوگو گزارش
.دارد نام "تمدنها گفتوگوي بر سياسي درآمدي" شماره اين پرونده.ميكند بررسي را
در تاملي گفتوگو و سياست":ميشوند آغاز سردبير سخن با پرونده اين به مربوط مقالات
يا دوستي و سياست" نام با است آمده دريدا ژاك از گفتاري آن از پس "سياست مفقوده نظريه
.است كرده ايراد ساسكس دانشگاه در را آن كه "راه در دموكراسي
جفري از درآمدي با است شده برگردانده فارسي به گودرزي منصور وسيله به كه مقاله اين
.ميشود آغاز بنينگتن
پاسخ آن به خود سخنراني در دريدا كه ميگذارد دريدا روي پيش را پرسش چهار بنينگتن
چيست؟ مهماننوازي چيست؟ دموكراسي دوستي؟ چرا سياست؟ چرا:ميدهد
تفكر" نام با است لندن دانشگاه سياسي و اقتصادي علوم استاد باركر رادني از بعدي مقاله
را خود بحث باركر.كرده ترجمه پاشنگ مريم را مقاله اين."سياسي عملكرد مثابه به سياسي
.است كرده متمركز سياسي عملكرد مسئله و سياسي انديشه و آرمان مسئله محور بر
هم اكرمي موسي ،"فارابي نزد در مدنيت و نطق" نام با است يونسي مصطفي از بعدي مقاله
كه بعدي جستار.است نوشته "جهاني و ملي عرصههاي در گفتوگو و سياست" نام با مقالهاي
آموزههاي درباره را نكاتي "آن ناخرسنديهاي و مدرنيته" عنوان تحت است دالماير فرد از
برگردانده صادقي فاطمه را مقاله اين.است آورده آلماني هجده قرن متفكر هردر سياسي فلسفي
.تمدنها گفتوگوي و سياسي نظريه" عنوان با دارد كوتاهي گفتار نيز بهشتي سيدعليرضااست
"
مهمترين صلح و ;جهاني صلح و تمدنها گفتوگوي ;بينالمللي مناسبات دموكراتيكسازي
گروه نشست از هم گزارشي آنها بر علاوه.هستند پرونده اين مقالات ديگر ;ماست مشترك احساس
آمده "تمدنها گفتوگوي بر سياسي درآمدي" عنوان با تمدنها گفتوگوي مركز سياسي علوم
آن در كه آمده "سياست كتابنامه" عنوان با بخشي پرونده اين پايان در اين بر علاوه.است
پرونده اين بحث به موضوعشان كه پرداخته خارجي كتاب چند اجمالي معرفي به رجبي روزبه
داده ترتيب ستاري جلال با را گفتوگويي آزادي اسماعيل مجله ، غيرويژه بخش در.است مربوط
آزادي كه دارد وجود امكان اين آيا" كه پرسش اين به پاسخ در ستاري.فرهنگي تكثر درباره
چنين !خير":است گفته "شود؟ گرفته سياسي آزادي جلوي ولي شود ، داده فرهنگي و اجتماعي
نميتوان.است كرباس يك سروته و دارد منسجم بافت يك فرهنگ نيست امكانپذير چيزي
.داشت خوب تلويزيوني و بد انتشاراتي نميتوان.داشت بد مدرسهاي ولي خوب ، دانشگاهي
هركس اينكه و است دموكراسي هم قبولش اساس.دارد همخواني هم با جامعه يك بافت اجزاي
"...كند القا را فكري بتواند كه شرطي به بگويد سخن معقول ميتواند
و پژوهش بخش در ايران مطالعات ارشد محقق يو ، سيونگ دال از مقالهاي انديشه ، بخش در
يا تمدنها برخورد" كه مقاله اين.است آمده جنوبي كره "هانكوك" دانشگاه خارجي تحقيقات
نظريه بررسي به پيداست نامش از كه گونه همان دارد نام "غرب؟ تمدن هژموني درباره نگراني
.است پرداخته خاص ديدگاهي از هانتينگتون تمدنهاي برخورد
احمد قلم به "بيستم قرن تفكر در پوپر تاثير" سمينار از گزارشي همچنين شماره اين در
چاپ به "موقعيت منطق و پوپر" عنوان با هم سمينار آن در پايا دكتر مقاله و آمده مظاهري
.است رسيده
يونگ ، فردريك از سخنرانياي است ، شده چاپ نشريه فلسفه و اديان بخش در كه ديگري مقاله
در كربلا واقعه" عنوان كه مقاله.است هند اترخت دانشگاه اسلامي فرهنگهاي و زبان استاد
ترينيداد جزاير در واقعه اين فرهنگي نقش بررسي به دارد خود بر را "كارائيب دريايي منطقه
.است خواندني است شده نوشته مردمشناسانه ديدگاهي از كه مقاله اين.ميپردازد جامائيكا و
اسلام جهان درسي كتابهاي در مسيحيت چهره درباره گزارشي همچنين نشريه از بخش همين در
.است آمده
;استراو جك اروپا ، در اسلام:برد نام نوشتهها اين از ميتوان شماره اين مقالات ديگر از
كپل ، ژيل لوو ، رمي حضور با است نشستي گزارش كه سپتامبر از 11 پس جهاني جديد نظم
.اباذري يوسف و عاملي سعيدرضا توسلي ، غلامعباس
|