همشهري با گفتوگو در بزرگ تهران فرمانده طلايي سردار
ندارد را افراد خصوصي حوزه به ورود حق پليس
: شد عنوان همشهري با گفتوگو در
منتقدان به همدان دادگستري پاسخ
جمعه يادداشت
نداريم استراتژي
ديگران نگاه
شد آغاز يزدي ابراهيم و اولادي عسگر مكاتبات
پراعتراض هفته يك
كنند نظر تجديد ميتوانند خودشان قضايي مراجع
حاشيه در
پوزش و تصحيح
همشهري با گفتوگو در بزرگ تهران فرمانده طلايي سردار
ندارد را افراد خصوصي حوزه به ورود حق پليس
به معتقد من":گفت همشهري با اختصاصي گفتوگوي در بزرگ تهران انتظامي نيروي فرمانده
خصوصي حريم به تعرض حق پليسي هيچ":افزود طلايي سردار".نيستم جامعه در جنسي بحران وجود
شرعي مسائل كه چرا دارند نسبتي چه كند سوال پسري يا دختر از نميتواند و ندارد را افراد
كه ما خبرنگار سوال به پاسخ در انتظامي عاليرتبه مقام اين ".نميشود مربوط نيرو اين به
است كرده وضع را خاصي قانون كافيشاپها نور براي انتظامي نيروي آيا بود پرسيده او از
تعيين براي دورههايي انتظامي نيروي اما تاييد نه و ميكنم تكذيب نه را موضوع اين":گفت
سردار ".ميكند برگزار خودش نيروهاي براي صندليها فاصله و كافيشاپها براي كافي نور
فوتبال ، مسابقات از پس شاديهاي درباره همشهري ورزشي خبرنگار با گفتوگو در همچنين طلايي
در زنان حضور مورد در من:كرد اعلام استاديومها در زنان حضور و ورزشگاهها امنيت
همچنين.بيايند ورزشگاهها به ما زنان كه نيست صلاح اما نيستم گيرنده تصميم ورزشگاهها
مثبت پاسخ هستند ورزشگاهها به رفتن خواهان كه شود سوال زنان از اگر":افزود وي
".نميگيرند
روزنامه در بهزودي را بزرگ تهران انتظامي نيروي فرمانده طلايي سردار با گفتوگو مشروح
.خواند خواهيد همشهري
: شد عنوان همشهري با گفتوگو در
منتقدان به همدان دادگستري پاسخ
ميتوان بازهم نكند اعتراض آقاجري كه صورتي در:همدان دادگستري رئيس
كرد تجديدنظر صادره حكم در
آقاجري سيدهاشم وكيل با گفتوگو
است نشده وارد آقاجري پرونده قاضي و همدان دادگستري به فشاري هيچ
نظام ارشد مديران موضعگيري و "آقاجري هاشم" براي اعدام جنجالبرانگيز حكم صدور پي در
"احمدي ذكرالله" حكم ، اين صدور خارجي و داخلي بازتابهاي همچنين صادره ، حكم به اعتراض در
اين به پاسخ در و جمعه همشهري با كوتاه گفتوگويي در همدان استان دادگستري كل رئيس
قاضي و همدان دادگستري به ديگر فردي مجازاتهاي و اعدام حكم صدور خصوص در آيا كه پرسش
دادگستري به فشاري هيچ:داشت اظهار جمعه همشهري خبرنگار به است شده وارد فشاري پرونده
هيچ با صحبتي هيچ هم ما و است نشده وارد حكم صدور براي پرونده اين قاضي و همدان
.بكنيم كه نداريم روزنامهاي
.ميكند عمل خودش تشخيص براساس و است مستقل قاضي:كرد خاطرنشان همدان دادگستري كل رئيس
به اعتراض با ميتواند بعدي مراحل در و است شده صادر اول مرحله در حكم اين ديگر سوي از
.كرد نقض را آن اوليه حكم
كه قايلند را حق اين آقاجري براي حكم به معترضان كه است چگونه:افزود احمدي ذكرالله
مقدس مسند در كه قاضي يك براي ولي بگويد مقدسات و اسلام به ميآيد دهانش از ناسزا هرچه
.مياندازند راه به بلوا گونه اين و نيستند قايل را حكم صدور حق است نشسته قضاوت
نظر تجديد دادگاه در بعدي مراحل در حكم نقض امكان بر تاكيد با همدان دادگستري كل رئيس
صدور در خودش تشخيص و راي استقلال براساس و است مستقل ما قاضي:گفت كشور عالي ديوان و
را خود اعتراض و بروند قانوني مسير از دارند اعتراضي اگر هم آقايان و است كرده عمل حكم
كشور عالي ديوان در يا و تجديدنظر دادگاه در بعدي مراحل در لزوم صورت در تا كنند مطرح
.شود شكسته اوليه و بدوي حكم
سوي از حكم به اعتراض عدم صورت در كه سوال اين به پاسخ در پايان در احمدي ذكرالله
نگيرد صورت هم اعتراضي كه صورتي در:گفت خير؟ يا دارد وجود حكم نقض امكان آيا آقاجري
.كرد تجديدنظر صادره حكم در ميتوان كه دارد وجود مواردي هم باز
جمعه يادداشت
آزادي قبح و حسن
كرمي مهران
ترسيم غايت عنوان به را آن و شده ارائه "آزادي" مفهوم از كه تعريفهايي همه كنار در
در روشي و افراد كنش در سنجهاي بهمثابه را آزادي كه دارد وجود نيز تعريفي ميكند ،
.ميكند توصيف سياسي و اجتماعي زندگي
ميدهد قرار (كردن فكر درست روش) منطق چون مفاهيمي كنار در را آن آزادي از تعريف ، اين
همچون ديگري مفاهيم با جنبه اين از آزادي.غايي تا دارند بودن وسيله جنبه بيشتر كه
جامعه يك در كه بشري افراد همه براي را كردن اشتباه و آزمون حق و دارد ملازمت دموكراسي
تفكر دستاوردهاي از اگرچه آزادي به نگاه نوع اين.ميشناسد رسميت به ميكنند ، زندگي
مختلف صورتهاي به زمين ايران بزرگان و پيشينيان تفكر در ميتوان ولي است غربي مدرن
سخن مرد تا":ميگويد كه است سعدي اجل شيخ قول همه از معروفتر يافت آن نمونههاييبراي
قرار ديگران قضاوت مظان در كسي رفتار تا است طبيعي."باشد نهفته هنرش و عيب باشد ، نگفته
قضاوت بنابراين.شود رفتار آن بودن اشتباه يا درست متوجه ميتواند سختي به نگيرد ،
دو ولي مينماياند را رفتارياش نادرستي يا درستي كنشگر ، يك به كه است موهبتي هم ديگران
معايب شدن آشكار و ديگران قضاوت ترس از كه آن يكي محرومند ، داوري اين از همواره گروه
در تا ميدهد ترجيح و ميانگارد هيچ به را كردن عمل و ميبندد فرو دم گفتن از خويش
گفته درباره را ديگران داوري و راي پذيرش كه آن ديگري و شود فراموش و بماند خويش انزواي
خويشتن هلاك به راي خطا از خود دانستن مصون و خودكامگي با و برنميتابد خود عملكرد و
.ميدهد
با و آزاد نسبتا فضايي در كه ميدهد آبان 81نشان و ماه 78 تير حوادث بين مقايسهاي
سيستم بر اضافي بار كردن تحميل و گذشته اشتباهات تكرار از ميتوان چگونه منطقي برخورد
.كرد پرهيز
از ناشي التهابات و سلام روزنامه توقيف از برآشفته دانشجويي ، جنبش تيرماه 78 در 18
حملات جز پاسخي كه زد گستردهاي اعتراض به دست مطبوعات قانون اصلاح و زنجيرهاي قتلهاي
.نگرفت دانشگاه و دانش حريم گرفتن ناديده و امنيتي غيرماموران و ماموران طرف از شبانه
فضاي و سرخوردگي از دانشجويي جنبش هنوز سال سه از بيش گذشت از پس كه بود آن نتيجه
.است نياورده دست به را بالندگياش و اميد نيروي و نيامده در به كامل دوران آن ياسآور
سرمايهها و مغزها فرار از اعم داد برخوردها نوع اين بابت از اسلامي جمهوري كه هزينهاي
.است نشده محاسبه هنوز نيز..و
حكم اين اصل به كه انتقادهايي از گذشته كه داد حكمي همدان استان دادگستري نيز پيش هفته
به را دانشگاهي محافل و دانشجويان ديگر بار داخلياش و بينالمللي پيامدهاي و است وارد
برخورد و دانشجويان با سركوبگرانه و خشن برخورد از انتظامي نيروي پرهيز.واداشت جنبش
جاي به داشت ، اعتصابكنندگان با بزرگ تهران انتظامي ناحيه فرمانده بهخصوص كه نيكويي
كه داد نشان و آورد ارمغان به نيرو اين براي را گل شاخههاي تحريككننده ، و تند شعارهاي
انتظامي نيروي سرباز يك براي و است دوچندان نيكي هم نيكي پاداش است ، هوي هاي ، جواب اگر
را او تن و جان مردم مال و جان و امنيت تامين طاقتفرساي كار خستگي كه نظامي يا
نيز اندازه همان به.گل شاخهاي و نباشيد خسته يا تشكر يك از بهتر ارمغاني چه ميفرسايد
شده ، صرف دانشاندوزياش پاي به زيادي هزينههاي و ميشود محسوب ملي سرمايه كه دانشجويي
عمل مسئولانهتر ميگيرد ياد نيست باتوم و خشونت عقيدهاش ابراز بهاي ميبيند ، كه وقتي
با ايرانيها كه ديد خواهيم آنگاه شود تجربه نيز بالاتر سطوح در رفتار اين اگر.كند
.گيرند پند ديگران و خود گذشته اشتباهات از ميتوانند و ندارند تفاوتي دنيا مردم بقيه
.نكنند تكرار را اشتباهات آنكه مهمتر
اشتباهات كه شود نگريسته همگاني حقي و خطا و آزمون براي روشي مثابه به آزادي به اگر
كوي حوادث چون اشتباهاتي تكرار شاهد ديگر شايد صورت آن در ميكند ، گوشزد را انساني
.نباشيم ناصواب يا صواب انديشه يك بيان براي اعدام حكم و سال 78 در دانشگاه
نداريم استراتژي
ايران سياست و عراق به آمريكا احتمالي حمله
خيرابي ناهيد:گفتوگو
ثابت تاريخ را اينميانجامد شيدايياش به و آغاز "ديكتاتور" خودشيفتگي از ديكتاتوري
در شيدا ، ديكتاتور.آنيم شاهد رنج ، در خاورميانه خصوص به جهان ، در هنوز عينه به و كرده
مردمان محور را خود تنها نه كه ميرسد جايي به و ميبيند را خود چهره فقط جهان آينه
خود و عالم محور بلكه ميبيند ، گرفته ، قرار آن حكومت مسند در حالا حادثه بد از كه كشوري
پاي سرمست تاريخ ، طولاني در زماني كوتاه و سرميپيچد هستي منطق از ميبيند ، عالم
خود كند ، خيانت طبيعت به كه را آن آن ، عيني ديالكتيك و طبيعت آنكه از غافل.ميكوبد
زمان تنها كودتاها ، و خارجي مداخلات ديگر سوي از و انقلابات و خيزشها و ميكند مجازات
آمده گرفتار خود دام در خود كه است باخته عقل و شيدا صدام اينك و ميكند تسريع را واقعه
را پدر بوش جورج كار راس ، در ديگر شيدايي با و امپرياليستياش اهداف با نيز آمريكا.است
فوري خطر رفع و سپتامبر بهانه 11 به ماند ، كاره نيمه در 1991 خاورميانه دوم بحران در كه
اصطلاح به حمله در و ميكوبد جنگ طبل بر كرده ، دنبال خود ، منافع و منطقه از جدي و
و عراق ملت اول درجه در ميان اين درميفشارد پاي عراق ، ديده رنج كشور به بازدارنده
در دموكراسي يك جايگزيني اميد و ديكتاتوري يك حذف فايده تمام با منطقه ، ملتهاي ساير
ترس و مسئله اين انجام چگونگي نگران خاورميانه ، ديگر مناطق به دموكراسي اين تسري و عراق
امور متخصص باوند ، هرميداس داوود دكتر با گفتوگويي خصوص اين در.بيشترند دردي تحمل از
.ميخوانيد كه داشتهايم سياسي تحليلگر و بينالملل
عليرغم او و است عراق تهديد مورد كوتاهمدت در آمريكا كه است كرده اعلام بوش جورج &
جنگي آمريكا ، كنگره تاييد بدون حتي و متحد ملل سازمان و امنيت شوراي تاييد عدم يا تاييد
را اهدافي چه اقدام اين از آمريكا شما نظر به.كرد خواهد آغاز عراق با را بازدارنده
ميكند؟ دنبال
كه دارد انتظار و است گرفته را آمريكا كنگره موافقت بوش جورج ميدانيد كه همانطور
به بازرسي لحاظ از اوليه مقاصد آن اگر نهايتا كه كند صادر را قطعنامهاي امنيت شوراي
كه است آن بر آمريكا دولتباشد باز نظامي اقدامات براي دستش نشود ، منتهي مطلوب نتايج
كرده اجرا را برنامه اين مخفيانه و است كشتارجمعي سلاحهاي به دستيابي جهت در عراق رژيم
قبلا كه است دولتهايي آن جزو عراق كه لحاظ اين از است معتقد و دارد اجرا دست در يا و
كشتارجمعي سلاح به دستيابي صورت در و است غيرمسئول بود ، كرده ياد ياغي عنوان به آنها از
منافع براي جدي تهديدي را اين و است قوي بسيار ديگران عليه سلاحها اين از او امكان
.خود از دفاع عنوان به PRE - EMTIVE ATAC و PREVENTIVE از استفاده بر كرده تلقي آمريكا
درهر كه است تفسيري اين.بازدارنده يا و جلوگيريكننده حمله يا پيشگيرانه حمله يعني
ظاهر اين.كشور آن رويه و سوابق به توجه با ميشود ، مستفاد كشور يك نيت و قصد از حال
بر آمريكا كه است اين شده ، مطرح عراق به حمله در آمريكا اهداف از كه دوم نكتهاست امر
آمريكا كه صورتي در و كند پيدا دست نشده ، كشف هنوز آن از قسمتهايي كه عراق غني منابع
به وابستگياش طرف يك از دهد ، قرار خود نفوذ طيف در را منطقه انرژي منابع شود موفق
يعني خاورميانه منطقه انرژي استراتژيك كانون بر اينكه دوم ميشود ، كمتر سعودي عربستان
اقدام حركت اين كه معتقدند همه از فراتر و ميكند پيدا تسلط آن ، تمامي بر تقريبا
بعضي سياسي نظام در نظر تجديد خصوص به خاورميانه ، ساختار كه تغييراتي براي است اوليهاي
و حسين صدام رژيم بركناري اولي طريق به و عربي كشورهاي ويژه به منطقه ، كشورهاي از
در منطقه كشورهاي بر را خود ويژه پيامدهاي و بازتاب طبعا امر اين و جديد حكومت استقرار
.داشت خواهد پي
چه غيره و سعودي عربستان و بحرين قطر ، كويت ، مثل غربي جوامع از برخي ساختار تغيير &
دارد؟ پي در آمريكا براي منافعي
خاندان كويت در مثلا مختلف خاندانهاي به پديدهها اين بودن متكي و ملي هويت نداشتن
اين بلندمدت در و ميشود واحدها و پديدهها اين بودن ناپايدار موجب آخر ، الي و آلصبا
اين در ميبايد كه است آن بر آمريكا نتيجه در.است كننده نگران آمريكا براي ناپايداري
داشته مشاركت جامعه عمومي اداره در كشورها اين مردم نوعي به و بشود تجديدنظر واحدها
.باشند داشته پايدار و منطقي بنيان يك سياسي و اجتماعي ساختار جهت به واحدها اين و باشند
متوجه بيشتر تغيير خواست اين البته و.روز دنياي منطق مطابق منطقي بنيان يك يعني
.است سعودي عربستان
سابق سفير و روزنامهنگار سياستمدار ، "رولو اريك" جمله از تحليلگران از برخي گفته به &
عراق ، و ايران كشور دو كردن خنثي از غير عراق به حمله از آمريكا انگيزه تركيه ، در فرانسه
جايگزين دولت به اردن پادشاهي تبديل مثلا جمله از خاورميانه ، نقشه تغيير همچنين
چيست؟ مورد اين در شما نظر.است آخر الي و فلسطيني
يك برقراري و عراق رژيم تغيير شده اعلام اهداف از يكي عراق ، به آمريكا حمله مسئله در
به.عراق جامعه سياسي و اجتماعي و فرهنگي مقتضاي با است دموكراتيك جانشين رژيم نوع
كه عراق جامعه امور اداره در كردها و شيعيان منجمله و اقوام ساير مشاركت با ديگر عبارت
و تبعات شود ، انجام عراق در تغيير وقتي منطقا.بودند محروم حدودي تا حال به تا
كه بودند آن بر همواره آمريكاييها ايران ، مورد در.داشت خواهد پي در را خود پيامدهاي
ساقط جهت در آنها كه بودند كرده اشاره قبلا و هستند درون از ايران در تغييرات خواهان
چند در يعني سال دو يكي از بعد.هستند آن تعديل خواهان ولي نيستند ، ايران حكومت كردن
انجام يعني.خارج از تا بوده ايران درون از تغييراتي روي تاكيدشان بيشتر اخير سال
جديدي فضاي دليل به عراق از بعد نميكنم فكر من و سياسي ساختار تغيير براي نظامي عمليات
ولي.بشود ايران عليه نظامي اقدامات وارد كه باشد آن پي در آمريكا ميشود ، ايجاد كه
و بشود حاصل تغييرات اين درون از كه است آن بر تاكيدشان كردم ، اشاره كه همانطور
در تغيير و تعديل جريان از را خودشان حمايتهاي مختلف اشكال به و خارج از آمريكاييها
خاورميانه مسئله كه آغازي از ببينيد.اردن مسئله مورد در اما و گرفت خواهند پي ايران
كشور دو يا و قسمت دو به فلسطين ملل سازمان اهتمام به كه شد ، مطرح فلسطين مسئله يعني
خاورميانه بحران رسيد ، تصويب به بيتالمقدس كردن بينالمللي و تقسيم اسرائيلي و فلسطيني
.است داشته ادامه امروز به تا بعد به سال 1948 از يعني تاريخ آن از
سرزمين از جزيي اردن كه آنجايي از ميكردند ، مطرح را نكته اين همواره اسرائيليها
اردن وراي ما كشور نام به و شده جدا فلسطين از انگلستان دولت اهتمام به و بوده فلسطين
اردن در بايد است ، فلسطين مردم خواست كه فلسطيني دولت كه بودند معتقد شد ، نامگذاري
.ميدهند تشكيل فلسطينيها را اردن جمعيت از نيمي از بيش اينكه بر مضافا.شود تشكيل
منطقه از كلي به اسرائيل ميخواستند اعراب كه بود زماني در اسرائيل موضعگيري اين
دولت يك غزه نوار و اردن غرب اشغالي مناطق در نبودند حاضر هم اسرائيليها.بشود ريشهكن
كه اسرائيل و مصر بين اول ، ديويد كمپ قرارداد انعقاد از بعد ولي.بشود تشكيل فلسطيني
بعد و بود غزه نوار و اردن غرب در فلسطيني اشغالي سرزمينهاي از اسرائيل خروج به ناظر
از بنابراين.شود اتخاذ جديدي تصميمات آن آينده سياسي ساختار درباره ميبايد سال از 5
نظر فلسطيني دولت يك ايجاد با اردن غرب قسمت در كه شدند آن بر اسرائيليها تاريخ ، آن
توافقهاي همه از فراتر و مادريد كنفرانس برقراري از بعد مقصود اين و باشند داشته موافق
تشكيل با حتي امروز تا و رابين زمان در.شد پذيرفته اسرائيليها سوي از رسما اسلو ،
و بود مانده مبهم نكاتي فلسطين دولت آينده درباره منتها.كردند موافقت خودگردان دولت
آوارگان بازگشت مسئله آنها از يكي.بود شده بحران استمرار سبب به هم ابهامات همان
تاسيس اشغالي منطقه اين در كه شهركهايي بردن بين از يا و كردن برطرف دوم بود ، فلسطيني
و جديد فلسطيني دولت دقيق مرزهاي بالاخره و بيتالمقدس وضعيت شدن روشن سوم بود ، شده
در بود اين بر نگرش يك و بود مانده باقي ابهام صورت به كه بود نكاتي از امنيتي ، مسائل
شبيه نزديك همكاري نوع يك شود ، تشكيل فلسطيني دولت يك غزه نوار و اردن غرب در كه صورتي
بنابراين.شود برقرار اردن و فلسطين احتمالي دولت اين و اسرائيل بين ما كنفدراسيون ،
مشكل جوابگوي نميكنم فكر من بشود ، تشكيل اردن در فلسطيني دولت يك صرفا اينكه مسئله
قلمرو جزو غزه ، نوار و اردن غرب فلسطيني جمعيت كليه كه است اين بر دال يعني.باشد
بدون و است مغاير ملل سازمان امنيت شوراي قطعنامههاي با اين كه بگيرد قرار اسرائيل
و اردن غرب قسمت اينكه مگر.رفت نخواهند واقعيت اين بار زير فلسطين مردمان و سكنه ترديد
حاكميت تحت دوباره شد ، جدا اردن از جنگ 1967 در و بود اردن اداره تحت قبلا كه غزه نوار
.هست مسئله اين انجام امكان خب كه شود تشكيل فلسطيني اردن دولت يك يعنيبشود اعاده اردن
اداره تحت بخش ، اين كرد ، اشغال را غزه نوار و اردن غرب قسمت اسرائيل ، وقتي در 1967 چون
سازمان به كرد واگذار را آن و كرد حاكميت سلب خودش از اردن دولت بعدها.بود اردن دولت
اردن حاكميت تحت مجددا غزه نوار و اردن غرب كه است اين منظور اگر.فلسطين آزاديبخش
باشد ، چه عنوان نيست مهم يا فلسطيني دولت بشود شود ، عوض است ممكن عنوانش كه بگيرد ، قرار
دولت كه نميرسد نظر به اين از خارج ولي.است ممكن اين خب كه باشد فلسطين باشد ، اردن
آزادي اصل با يعني.بشود تشكيل غزه نوار و اردن غرب قسمت بدون فعلي اردن در فلسطيني
.است مغاير و مخالف ملل سازمان امنيت شوراي قعطنامههاي تمامي و مردم سرنوشت تعيين
نكاتي.عمومي مجمع و امنيت شوراي بعدي قطعنامههاي و قطعنامه 337 و قطعنامه 242 منجمله
با بشود ، تشكيل فلسطيني دولت كه است قرار اگر ميكنم ، ختم اينجا به كردم عرض كه را
باشد ، داشته را اداره صلاحيت اردن دولت يعني.بشود منضم يعني غزه ، نوار و اردن غرب الحاق
اردن اسمش نيست مهم.شود داده تغييري داخلي ساختار در است ممكن حالا.است عملي طرح اين
.بود خواهد شد گفته كه مناطقي اين آن ، سرزمين ولي.فلسطين يا باشد
شرق در كردستان نام به كشوري ايجاد و كشور اين تجزيه و عراق به آمريكا حمله صورت در &
ميكنيد؟ ارزيابي چگونه را مسئله عراق
دولتهاي انقلاب از قبل حتي هم قبل از خب عراق ، شمال در كردنشين كشور يك تشكيل مورد در
از.نداشتند منطقه در كرد مستقل دولت يك به راجع موافقي نظر عراق خود يا و ايران تركيه ،
يك اگر كه ميكردند فكر آنها كه بود اين از ناشي نگراني اين و عراق ، شمال مورد در جمله
حدودي تا و ايران تركيه ، در كردنشين جمعيتهاي اينكه ملاحظه با بشود ، تشكيل مستقل دولت
كردستان به بشوند ملحق باشند مايل و برآيند استقلال كسب طلب در هم آنها هستند ، سوريه
.بودند مخالف كرد دولت يك تشكيل با منطقه دولتهاي بنابراين.عراق مستقل
هم؟ آمريكا &
با هم سوريه ظاهرا و تركيه انقلاب ، از بعد ايران.حدودي تا تاريخ آن در هم آمريكا و
مورد كشورها ارضي تماميت حفظ مسئله تاريخ آن از خب.بودند مخالف كرد ، دولت يك تشكيل
از بسياري در حتي و بود وقت بزرگ قدرتهاي خود جمله از و بينالمللي جامعه توجه
حركتهاي زمينهساز كه باشد نكتهاي اينكه احتمال از بينالمللي چندجانبه قراردادهاي
مادهاي قراردادها ، حقوق كنوانسيون در.ميشد پرهيز باشد ، بوده جداييطلبانه و قومي
در ماده ، اين موجب به كه دارد وجود احوال و اوضاع بنيادي تغيير يا RIBUS اصل به ناظر
كه هستند مجاز قرارداد ، طرف كشورهاي احوال ، و اوضاع بنياني و فاحش تغيير پرتو
قراردادهاي مگربكنند تلقي شده فسخ آن اجراي امكان عدم دليل به را قبلي قراردادهاي
اسليت كلين نام به شده پيشبيني اصلي دولتها ، كنوانسيونجانشيني در همچنين.را مرزي
تازه كشورهاي به كه معني بدين.مطهر ولادت ديگر عبارت به يا و پاك لوحه يا CLEAN SLATE
كه آنجايي از بود ، نشده داده امكان اين آفريقا قاره در خصوص به يافته ، استقلال
بومي مردم مصالح جهت در است ممكن بودند ، كرده منعقد استعماري قدرتهاي كه قراردادهايي
مگر.بدهند قرار تجديدنظر مورد را قبلي قراردادهاي هستند مجاز آنها لذا باشد ، نبوده
كشورها ارضي تماميت كه است اين بر تاكيد تمام.بودند استثنا كه مرزي و ارضي قراردادهاي
مسئله آن و بوديم شاهد ما را مورد يك تنهابشود حفظ شكلي هر به دارد ، امكان كه آنجا تا
تقريبا ارتباط يك هم آن كه بود بنگلادش يعني غربي ، پاكستان از شرقي پاكستان جدايي
بر مضافا و داشت قرار شرقي پاكستان و غربي پاكستان بين هند قاره شبه يعني.بود تحميلي
جدايي سبب ناجور ارتباط اين خب.بود غربي پاكستان همدست مملكت كنترل و اختيارات اينكه
جدايي يوگسلاوي ، تجزيه سابق ، شوروي فروپاشي از بعد ولي.بود مورد تنها اينشد بنگلادش
قداست اين عراق جنوب و شمال در امن مناطق ايجاد و اريتره استقلال اسلواكي ، از چك جمهوري
از را آن بعضي كه قومي حركتهاي و قومگرايي مسئله و خورد هم بر تقريبا سياسي و حقوقي
جديد مسئله عنوان به موضوع اين كه شده سبب ميدانند ، هم شدن جهاني جامعه آثار و نتايج
كردستان مسئله كه شد زمينهساز خودبهخود شرايط اين و تغييرات اين بنابراين ، .بشود مطرح
خود مانند كشورها از برخي كه برآنند بسياري اينكه مضافا.بشود مطرح ديگري شكل به عراق
استفاده سياسي ابزار عنوان به قومگرايي مسئله اين از كه هستند درصدد اسرائيل و آمريكا
از بعد كه آن خودگرداني خصوص به عراق كردستان مسئله شرايطي ، چنين پرتو در حالا.كنند
يعني اول گام خودگرداني و ميشود ديده ديگري نحو به آمده وجود به خليجفارس دوم بحران
واحد پارلمان يك ابتدا عراق كردهاي كه ميدانيد حاضر حال دراستقلال براي است زمينهاي
دموكرات حزب بين اداري منطقه يك به تقسيم داخلي برخوردهاي دليل به ولي دادند تشكيل
از ولي.شدند طالباني جلال و بارزاني مسعود رهبري به كردستان ، ميهني اتحاديه و كردستان
صدور از آنها و عراق كردنشينان به شده داده تخصيص عراق نفتي درآمد درصد اقتصادي 13 نظر
و ميكنند استفاده دلار ميليونها روز هر در ديگر ، جاهاي و تركيه به قاچاق صورت به نفت
موجود وضع از كردها خود اولا بنابراين.است شده درآمدي منابع كردستان در كالا قاچاق
محروم امكانات اين از شايد شود ، حاصل تغييراتي اگر كه هستند نگران و نيستند ناراضي زياد
منطقه استراتژيك برنامه در عراق ، كردستان تجزيه احتمال به توجه با حال هر در ولي.شوند
استراتژي تركيه مثل كشورها از برخي بشود ، عملي است ممكن اسرائيل حمايت با و آمريكا ،
تجزيه مخالف ميكنند اعلام اينكه ضمن طرف يك از يعني.گرفتهاند پيش در را دوگانهاي
احتمال گرفتن نظر در با حال عين در ولي هستند ، كرد مستقل دولت يك تشكيل مخالف و عراق
يعني COMDOMINUIM نظام نوعي كه است اين بر تركيه استراتژي بشود ، عملي برنامه اين اينكه
اداره در مشاركت اين پديدههاي از يكي تركيه و بشود برقرار عراق شمال در مشترك اداره
.بشود عهدهدار را عراق شمال
اينكه بر مبني كردند ، مطرح كركوك و موصل روي را ادعايي تركها مقصود اين تحقق براي حال
بتوانند كاندمينيوم نظام آن به رسيدن براي تا باشد ، تركمنها به متعلق بايد مناطق اين
جا آن در اكراد كه آن به توجه با سوريه ، دولت برخيها نظر به.كنند فراهم را زمينه
يك تشكيل با داشت ، عراق با سوريه قبلا كه برخوردهايي به توجه با و هستند محدود بسيار
در ولي.باشد داشته مساعد نظر شايد كند ، استفاده تركيه عليه آن از بتواند كه كرد دولت
كرده اعلام بارها ايران آنكه ضمن.ندارد آلترناتيو و دوگانه استراتژي يك ايران مورد اين
دولتي ، چنين برقراري احتمال قبال در ولي.نيست موافق كردستان مستقل دولت يك تشكيل با كه
كردم اشاره كه طور همان تركيه كه حالي در ندارد ، پيش در را شدهاي تنظيم خطمشي هيچ
منافع نحو چه به واقعهاي چنين احتمال صورت در كه كرده برقرار قبل از را خطمشي چنين
موضع من نظر به كرد ، تاكيد ايران مورد در بايد باز كه ديگر نكته يككند تامين را خودش
متفاوت حدودي تا ميكنم تاكيد باز حدودي تا بايد اكراد مسئله با برخورد مورد در ايران
اسم عنوان به حتي را كردها نبود حاضر "اوزال" زمان تا حتي تركيه.باشد عراق و تركيه از
آن بر اوزال زمان بار اولين براي.ميكرد تلقي كوهستاني تركهاي را آنها بلكه.بشناسد
و كردن خودبيگانه از و عربيسم پان سياست هم عراقيها.بپذيرند را كردها واقعيت كه شدند
و جنوب به شمال كردهاي از قسمتي انتقال يعني جابهجايي ، براي تلاش و كردها مكرر سركوبي
به ايران ولي.گرفتند پيش در را آنها هويت تغيير و استحاله جهت در اعراب كردن منتقل
تا اكراد با رابطه در بايد موضعاش من ، نظر به تاريخي ، و زباني و نژادي اشتراك دليل
آلماني تمام ;كرد اعلام مصوبهاي موجب به غربي آلمان مثال ، عنوان به.باشد متفاوت حدودي
از.ميشوند تلقي آلماني شهروندان عنوان به دنيا نقطه هر در زبانها آلماني و نژادها
ايران.بودند شده اخراج شرقي اروپاي از كه آلماني ميليون و 13 ولگا آلمانهاي جمله
خصوص به.كند تنظيم عراق و تركيه از متفاوت كردها مسئله با را رابطهاش و مواضع ميبايد
كرد مستقل دولت يك ايجاد احتمال جمله از.است پيش در منطقه در كه تغييراتي به توجه با
.است گردان خود حاضر حال در كه
ديگر و هستند هم اقليت در كه سنيها حكومت و عراق جنوب در شيعيان وجود با شما نظر به &
است؟ عراق رژيم تغيير موافق ايران اسلامي جمهوري آيا ملاحظات ،
شده ، كنترل صدام حكومت كه است باور اين بر ظاهرا حاضر حال در ايران اسلامي جمهوري
ولي.شد خواهد حاكم عراق بر دموكراتيك رژيم عنوان به بعدا كه است رژيمي از بهتر
كرد خواهد حمله آمريكا كه پذيرفتهايم را نظر اين آيا كه است اين است ، مطرح كه نكتهاي
است؟ عراق بعثي رژيم تغيير آمريكا بلاترديد و اوليه اهداف از يكي آمريكا حمله دنبال به و
فكر ما اگر.است جديد حكومتي نظام در شيعيان مسئله ميشود ، مطرح كه نكتهاي بنابراين
كه است اين لازمهاش است ، دموكراتيك حكومت يك برقراري شد ، مطرح كه الگوهايي از يكي كنيم
عمده مشاركت آن آينده حكومتي ساختار در ميدهند ، تشكيل را عراق مردم اكثريت كه شيعيان
برخي سوي از عراق ، آينده نظام در شيعيان براي مسلط جايگاه البته.باشند داشته را
حتي و.ديگر سوي از تركيه سو ، يك از سعودي عربستاناست بوده مخالفت مورد منطقه كشورهاي
صدام حكومت شدن ساقط صورت در ميشد تصور كه آنجا از فارس ، خليج دوم بحران در مسئله همين
كنند ، احراز را مسلطي نقش و برسند قدرت به شيعيان جانشين ، نظام يك امر نقد به توجه با
به بايد ولي.بود عراق بعثي دولت نكردن سرنگون و بغداد اشغال كردن متوقف دلايل از يكي
از بيش آرماني ، جهت و ارزش لحاظ از تعصبات ، لحاظ از عراق ، شيعيان كه كرد توجه نكته اين
يك كه كنيم تصور اگر حتي باورم اين بر من بنابراين و.هستند عرب باشند ، شيعه اينكه
ايران ، با عسل ماه و حسنه روابط مدتي كوتاه از بعد شود ، مسلط عراق به شيعي كاملا حكومت
شيعيان مسئله بنابراين.بود خواهد ايران ميكند ، پيدا برخورد و تعارض كه كشوري اولين با
منطقه ، كشورهاي برخي سوي از اينكه ملاحظه با عراق ، آينده نظام در آنها مشاركت چگونگي و
مخالفتهايي حتي و دارد وجود دغدغههايي و نگرانيها سعودي ، عربستان و تركيه جمله از
دادن شركت چگونگي يعني است مسئله همين هست ، آمريكا براي كه معضلاتي از يكي ميشود ،
نوع يك ايجاد طلب در كه باشيم باور اين بر اگر ولي.عراق آينده نظام در شيعه اكثريت
تشكيل اكثريت كه را شيعيان جايگاه باشند ، عراق در دموكراتيك فدراسيون يا دموكراتيك نظام
.گرفت ناديده نميتوان ميدهند ،
داشته تفاهم ايران با ميتوانند كوتاه مدت يك تنها بيايند ، شيعيان اگر گفتيد شما &
دليل؟ چه به بپرسم است ممكن.بود خواهند تعارض دچار بعد و باشند
.برميگرديم داشتند ، ارزشي همبستگي كه كشورهايي سابقه بهاست دليل چندين به اين
اينها همه كه كامبوج و ويتنام ويتنام ، و چين بين اختلاف چين ، و سابق شوروي اختلاف
.بودند كمونيستي كشورهاي
ديگران نگاه
سياسي زنداني كهنه مرگ
سال او 32.داشت سال مرگ 81 هنگام ايران ، سياسي زندانيان قديميترين از صفرخان ،
تهران مهر ايران بيمارستان در شب يكشنبه او.شد آزاد سال 57 در و بود شاه دوره زنداني
شنيده دربارهاش هميشه.ديدم قبل مدتي را صفرخان.درگذشت ريه سرطان به ابتلا اثر در
كه زمانها همان.بودم شنيده زياد دربارهاش سال 57 در مخصوصا.بودمش نديده اما بودم
يلي جسماني لحاظ به.بود بلندبالايي مرد.بود شده باز باورنكردني بهطور زندان درهاي
اي كردم فكر شدم خارج خانهاش از وقتي كه بود پرت مرحله از آنقدر.نداشت دانشي اما بود ،
فكر خودم با.بود شكسته بود بزرگ من ذهن در كه او تصوير.بودم نديده را او هرگز كاش
ماندلا نلسون ماست؟ مقاومت نماد عامي شخص اين چرا است؟ كشيده زندان سال چرا 32 كردم
به زندان در اگر كردم فكر ما؟ مقاومت نماد صفرخان و بود جنوبي آفريقاي مردم مقاومت نماد
اما درميآمد ، كار از دانشوري مرد بايد سال دو و سي عرض در بود ، شده مشغول خود آموزش
*وره دلارو ژنرال ياد به مرا او ديدار اين وجود با.است داده هدر را زندان سالهاي تمام
.بود ساده.ميكرد نرم پنجه و دست سرطان با بار اين كه ژنرالي منتهي.ميانداخت
نميكرد ، راستش و خم ضربتي هيچ كه فولادي.فولاد مانند بود سخت اما.ساده بياندازه
به صفرخان اما ميبيند ، خود به تغييراتي سال عرض 32 در هم فولاد لابد.نميداد تغييرش
"شيشوان" در پيش سال شصت كه بود سادهاي روستايي همانبود نكرده تغييري هيچ نظرم
را بيماري طولاني دوره يك.بود برخاسته جا از زحمت به صفرخان ديدمش ، كه روز آن.ميزيست
سال همه اين از پس پرسيدم صفرخان از.بود نگذاشته باقي برايش رمقي سرطان و بود كرده طي
جماهير اتحاد و داشت وجود دموكراتي حزب هم امروز اگر كه بگوييد من به تجربه و زندان
راهي همان به هم باز ميدادند ، دوباره عمر هم شما به و بود نپاشيده هم از شوروي
گرانبهايش تجربههاي انبان از كه داشتم توقع و نميشناختم را او رفتهايد؟ كه ميرفتيد
را راه يك روز هر كه (شود) نميشد !ديگه بريم بايد را راه همين":گفت.برگيرم توشهاي
.آمد تحمل غيرقابل و هولانگيز نظرم در او جمود اما بود جالب من براي قدمش ثبات ".بريم
جاهاي در نرسيد ، نتيجه به ايران در فرقه كار اگر است ، معلوم كه فرقه كار نتيجه گفتم
كه بقيه و گرجستان آذربايجان ، ازبكستان ، تاجيكستان ، .رسيد نتيجه به فرقه امثال كار ديگر
و ميدانيم را شوروي اقمار كشورهاي سرنوشت ما اينكه به توجه بااست معلوم روزشان و حال
از يكي مانند هم ما آذربايجان بود رسيده نتيجه به كارش دموكرات فرقه اگر كه ميدانيم
نداشت توقع.ميكرد ما نصيب افتخاري شوروي به شدن وصل كه نميرسد نظر به ميشد ، آنها
!ديگه گذشته كه حالا خب:گفت رفت ، طفره.باشد اين رفته ديدارش به كه كسي تفكر طرز
.شد "فرقهچي" خودش قول به يا پيوست فرقه به آن از پس بود ، توده حزب عضو نخست صفرخان
سنگ آن در كه جايي از را او بود نتوانسته هيچيك زندان ، نه و فرقه نه توده ، حزب نه اما
مهندس.داشت مبارزاتياش كار ابتداي در كه داشت را فكري طرز همانبدهد تكان بود ، شده
جور را سوال من گفت و گرفت را سخن دنبال بود ، خورده جا خان جواب از گويا كه هم گرمان
آيا.نشديم آذربايجان و تاجيكستان شبيه ما و خورد شكست دموكرات فرقه.ميكنم مطرح ديگري
پارتيزان يك من گفت بوديد؟ راضي بيشتر بود ، شده موفق فرقه اگر يا هستيد راضي بيشتر الان
لحاظ به نه من براي !صفرخان گفتم.نبودم كه وزيران و سران از كه نبودم كارهاي.بودم
كردن زندگي فرصت بار يك از بيش آدمي بهدارد وجود سوالي فلسفي لحاظ به بلكه سياسي
عمرش از نحو بهترين به كه كند صرف بايد راهي چه در را زندگي بار يك آن.نميدهند
كسان.البته زندان در يعني.كردهايد صرف مبارزه در را عمري شما.باشد كرده استفاده
خودشان زندگي و نياوردند روي مبارزه كار به كه بودهاند شما سالان و همسن از ديگري
را شما راه بعدي نسلهاي كه ميكنيد توصيه باتجربه پير يك بهعنوان شما حالا.راكردند
پرسيدم !بگيرند (پيش در) را ما راه بايد:گفت بكنند؟ را خودشان زندگي يا بگيرند پيش در
به كسي اگر حالا گفتم بكنند؟ نبايد مبارزه آخر:گفت بگيرند؟ پيش در را شما راه بايد چرا
!كه ندارد چرا:گفت چرا؟ گفتم !بكنند بايد:گفت ميشود؟ چطور باشد ، نداشته اعتقاد مبارزه
آنكه.ميكند تغيير گروه دو هر براي كه كرد تغيير مملكت اگر.ندارد چرا چطور گفتم
تا:گفت.ميشود منتفع روزگار دگرگوني و تغييرات از شما اندازه به هم نرفته زندان
با من گفتم.آورد وجود به تغيير مملكت در بايد.نميكند تغيير مملكت كه نكنيد مبارزه
توصيه بعدي نسلهاي به چرا نيستيد ، راضي كارتان نتيجه از كه شما اما موافقم شما حرف اين
مشهور پرسيدم صفرخان از !نه:گفت نيست؟ متناقض اينبروند را شما راه همان كه ميكنيد
.داريد خان لقب خودتان ولي.خانخاني عليه كردهايد ، مبارزه فئوداليسم عليه شما كه است
كجا از را خان لقب اين.مالكان از نه بودهايد زندانيان از شما ميدانيم كه حالي در
.خان ميگويند او به باشد سرشناس كه يكي عشاير در ولي.نميدانم هم خودم گفت آوردهايد؟
دور هم عدهاي يك.داشتيم اسلحه خوب !خان ميگفتند طرف اين به بيست شهريور از هم من به
!خان گفتند ما به بودند ما بر و
:پينوشت
نازيها برابر در بيتقصير متهمي و عامي شخصي آن در كه دسيكا ويتوريو از فيلمي عنوان *
.ميايستد اعدام جوخه برابر در و سرميدهد ايتاليا زندهباد فرياد ميكند ، سپر سينه
سي.بي.بي
شد آغاز يزدي ابراهيم و اولادي عسگر مكاتبات
.داد پاسخ يزدي ابراهيم نامه به اسلامي موتلفه جمعيت دبيركل عسگراولادي حبيبالله
حقوقي عنوان با نه و يزدي ابراهيم شخص به را پاسخ اين كه است كرده تاكيد عسگراولادي
مسئوليت با ارتباطي و است وي شخص پاسخ اين همچنين و مينويسد ايران آزادي نهضت كل دبير
.ندارد آن دبيركلي و اسلامي موتلفه جمعيت در عسگراولادي
يزدي ، ابراهيم دكتر مشاركت و موتلفه حزب كل دبيران نامهنگاري پي در و پيش سههفته
را خود آمادگي و نوشت حزب دو كل دبيران به سرگشاده نامهاي ايران آزادي نهضت كل دبير
انتقادي نظرات آزادي نهضت كه شد آن خواستار و كرد اعلام نامهنگاري فرايند به ورود براي
.سازد مطرح جناح دو هر عملكرد و فكري و سياسي مواضع پيرامون را خود
اين سياسي دفتر عضو يك كه مضافا.است نداده پاسخي تاكنون يزدي نامه به مشاركت جبهه
يا همكاري ميگويد و نميداند ممكن را كنوني مقطع در آزادي نهضت با گفتوگو جبهه
از گمانهها اولين كه حالي در و حال همين در.است بيمعني آزادي نهضت با گفتوگو
نامه به عسگراولادي حبيبالله ميكرد ، حكايت نامه اين به نيز موتلفه جمعيت بياعتنايي
بر بنا اينجانب ولي ميكنم استقبال شما حركت اين از":است نوشته و داده پاسخ يزدي
شما متبوع سازمان عنوان با (ره)خميني امام نظريات و اساسي قانون به التزام و اعتقاد
".نيست ثابت رسميت و مشروعيت آن براي كه چرا باشم داشته نميتوانم پاسخي
را نامه اين كه امروز":مينويسد يزدي نامه به پاسخ در اسلامي موتلفه دبيرجمعيت
آن ديگر و هستيم روان حتمي سرنوشت سوي به هفتادسالگي سرازيري در ما دوي هر مينويسم
شما و من از است جواني مختص كه احساساتي و هيجانات و سياسي فعاليتهاي تازگي و طراوت
انسداد از مختلف مناسبتهاي به كه است سال بيست از بيش":ميافزايد وي ".است گذشته
اميدواري جاي اما.دهيد نشان بحراني را وضع كوشيدهايد و كردهايد ياد ايران در حاكميت
از عبور يا و نيست نظام از خارج از انسداد ، از رفت برون راه كه داريد قبول شما كه است
".كردهايد پيشنهاد را اسلامي جمهوري نظام درون راهحلهاي و نميباشد اسلامي جمهوري
كساني همچون ميكنند مطرح را حاكميت از خروج ايده كه را كساني سرنوشت عسگراولادي
كشتار به اقدام و كردند پيشه خشونت آهنگ و آوردند بار به را اسفند حادثه 14" كه ميداند
و كوچه و بازار و مسجد و محراب در مردم و جمعه امامان كشتار و شهريور هشتم و تير هفتم
.رسيدند انسداد نهايت به و گريختند بيگانگان دريوزگي به ذليلانه بالاخره تا كردند خيابان
و اساسي قانون به "اعتقاد" بين يزدي ابراهيم دكتر تفكيك اسلامي موتلفه دبيرجمعيت
اسلام به اعتقاد بدون مسلماني ميشود ، مگر":ميگويد و خوانده نادرست را آن به "التزام"
كه امروز":است نوشته نامه پايان در وي ".باشد داشته عملي التزام اسلامي جمهوري نظام به
براي واقعا ميبينم رفته پسراهه بر يا و بريده را همرهان برخي و ميكنم نگاه گذشته به
آزادي نهضت دبيركل به عسگراولادي حبيبالله پاسخ كامل متن ".ميشوم متاسف و متاثر آنها
.است شده چاپ "شما" هفتهنامه ديروز شماره در
كه سوال اين به پاسخ در جمعه همشهري خبرنگار با كوتاه گفتوگويي در يزدي ابراهيم اما
پاسخ طبيعتا:كرد اعلام ميداريد ارسال عسگراولادي شخص به خطاب را نامه هم شما آيا
آزادي نهضت سوي از نامه آن چون داد خواهد ايران آزادي نهضت را عسگراولادي آقاي نامه
.بود شده منتشر
نهضت سوي از اسلامي موتلفه جمعيت دبيركل به پاسخ نخستين محورهاي به اشاره بدون وي
دوستان تصويب از پس و شد خواهد مطرح مركزي شوراي اعضاي ميان شده تنظيم پاسخ:گفت آزادي
.ميشود منتشر ايران آزادي نهضت عنوان با
پراعتراض هفته يك
كوثري عباس:عكسها
مسئله در او دخالت خاتميخواستار محمد به خطاب نامهاي امضاي با مجلس نماينده 156
در موضوع اين تا شدند قضاييه قوه توسط افكارسنجي موسسات گردانندگان محاكمه و بازداشت
نشود رانده حاشيه به آقاجري اعدام حكم به واكنش كشاكش
هفته ، ابتداي در كه چنان گذاشت سر پشت را اعتراض و پرخبر هفتهاي اسلامي شوراي مجلس
انقلاب مجاهدين سازمان عضو آقاجري هاشم براي اعدام حكم صدور به اعتراض در نماينده دو
خبرگزاري به بورقاني.گرفتند پس را خود استعفاي روز همان عصر و دادند استعفا اسلامي
نهاوند نماينده حسيني علي محمدرضا و همدان نماينده لقمانيان حسين كه گفته اسلامي جمهوري
جلسه آغاز در خود كروبي.گرفتند پس را خود استعفاي مجلس ، رئيس كروبي مهدي صلاحديد به
هاشمي آيتالله واكنش كه بود خوانده ننگين را آقاجري براي اعدام حكم يكشنبه روز علني
.داشت پي در را شاهرودي
ملت خانه تريبون از سوءاستفاده كه گفت قوهقضاييه مسئولان جلسه در شاهرودي آيتالله
.ندارد همخواني مجلس وجودي فلسفه با خاص گروه و حزب يك سود به
با آن نمايندگان و نيست حزبي اسلامي جمهوري پارلماني نظام قضاييه ، قوه رئيس گفته به
جهتگيري بنابراين ، ميكنند ، پيدا راه مجلس به حقيقي اشخاص عنوان به مردم مستقيم آراي
.خاص حزب يك منافع حافظ نه باشد مردم منافع حافظ بايد مجلس
اسلامي انقلاب مجاهدين سازمان عضو آقاجري ، هاشم اعدام حكم درباره همچنين شاهرودي هاشمي
ساير مانند پرونده و شده صادر استان دادگستري در كه است بدوي حكم اين":است افزوده
زودتر چه هر كشور عالي ديوان اميدوارم و خواهد طي را خود قضايي سير قضايي ، پروندههاي
".كند رسيدگي آن به
علني صحن در يكشنبه جلسه در حكم اين به اعتراضها شديدترين از يكي در كه كروبي مهدي
هر تا خواست قوهقضاييه رئيس از كرد ياد ننگين حكمي عنوان به آقاجري اعدام حكم از مجلس
.كند حل را مشكل اين زودتر چه
شود آقاجري با قضايي برخورد مانع بود خواسته شاهرودي آيتالله از نيز اين از پيش او
كروبي اظهارات.شد محكوم اعدام به سپس و زنداني آقاجري هاشم درخواستي چنين عليرغم اما
دارند اختيار در را مجلس اكثريت كه اصلاحطلب جناح گسترده حمايت و استقبال با بلافاصله
و رئيسجمهور خاتمي محمد به خطاب نامهاي امضاي با مجلس نماينده چنانچه 156 شد ، مواجه
گردانندگان محاكمه و بازداشت مسئله در او دخالت خواستار ملي ، امنيت عالي شوراي رئيس
اعدام حكم به واكنش كشاكش در موضوع اين تا شدند قضاييه قوه توسط افكارسنجي موسسات
.نشود رانده حاشيه به آقاجري
دارد ، نياز ثبات به ديگري زمان هر از بيش جامعه كه روزها اين":است آمده نامه اين در
با چرا گيرد ، قرار نظام مجموعه سرلوحه بايد ضرورت يك عنوان به خارجي تهديدهاي به توجه
شود؟ شكسته انديشه و علم حرمت نظرسنجي موسسات با برخورد
كشور ثبات و امنيت حفظ جهت در تنها نه اقدامها اين:نوشتهاند نامه اين در نمايندگان
شوراي سريعتر چه هر ميبايد كه است شكنندهاي بسيار حركتهاي از بلكه نميشود ، ارزيابي
.كند اتخاذ عاجل تصميمي آن به نسبت ملي امنيت عالي
و كرده ارزيابي اصلاحات مخالف را اقدام اين كردهاند ، امضا را نامه كه نمايندهاي 156
.شود متوقف روند اين كه كردهاند اميدواري ابراز
.گذشت نمايندگان تصويب از نيز جمهور رئيس اختيارات تبيين قانون كليات روز همين در اما
آن كليات تصويب رسيدتا تصويب به نمايندگان ميان بررسي و بحث ساعت از 3 پس لايحه اين
مجلس تصويب به پيش سال هفده كه شود پرداخته قانون جزيي موارد اصلاح به بعدي جلسات در
.بود رسيده اسلامي شوراي
لايحه اين در كه بودند معتقد گفتند سخن مجلس در لايحه اين با مخالفت در كه نمايندگاني
مجري هم رئيسجمهور آن ، تصويب صورت در و گرفته صورت تداخل قانون اجراي و نظارت ميان
.كرد خواهد نظارت آن اجراي به هم و بود خواهد اساسي قانون
قانون اجراي بر نظارت وظيفه اساسي قانون اصل 113 كه داشتند اعتقاد لايحه موافقان اما
ابزار بايد مسئوليت اين به عمل براي جمهور رئيس و گذاشته جمهور رئيس عهده به را اساسي
خواهد او اختيار در را ابزار اين لايحه اين تصويب كه باشد داشته اختيار در را لازم
به ايران جمهور رئيس اختيارات افزايش در اسلامي شوراي مجلس مصوبه كه صورتي در.گذاشت
از اصلاحات پيشبرد موانع از بسياري كند پيدا اجرايي جنبه و برسد نيز نگهبان شوراي تاييد
از توانست خواهد او و شد خواهد برداشته ايران اصلاحطلب جمهور رئيس خاتمي محمد روي پيش
صورتي در ميشود صادر طلب اصلاح نهادهاي يا افراد عليه كه دادگاهها احكام برخي اجراي
به شرايطي در لايحه اين كليات.كند جلوگيري بيابد اساسي قانون با مغاير را آنها كه
رد را شوراها قانون اصلاح در مجلس مصوبه نگهبان شوراي آن از پيش روز كه 4 رسيد تصويب
.شود دچار سرنوشت همين به نيز كنوني مصوبه كه ميكنند پيشبيني ناظران برخي و بود كرده
از بيش دارند اختيار در را آن اكثريت اصلاحطلبان كه ششم مجلس فعاليت طي نگهبان شوراي
كرده پيشبيني اصلاحطلبان كه اقداماتي از بسياري در را راه و كرده رد را مجلس مصوبه 50
.است كرده مسدود بودند ،
با را اصلاحطلبان اردوي جهت اين از ميتواند رئيسجمهوري اختيارات افزايش لايحه تصويب
فشارهاي كه معتقدند صاحبنظران برخي فعلي شرايط در تهران دركند همراه جديد تحولات
انتخابات قانون اصلاح لايحه و لايحه اين از عمومي افكار انحراف براي براصلاحطلبان تازه
.ميگيرد صورت رسيد تصويب به آن كليات پيش هفته كه
سياست كميسيون رئيس ميردامادي محسن تقدير مجلس ، هفته اين توجه جالب خبرهاي ديگر از اما
دولت رئيس اخير موضع با كه بود انگلستان خارجه امور وزير استراو جك از مجلس خارجي
.بود كرده مخالفت گيرد ، قرار حمله هدف بايد عراق از بعد ايران بود گفته كه اسرائيل
با خواند ، بيسابقه انقلاب از پس سالهاي در را آن بيبيسي كه اقدامي در ميردامادي
.است كرده قدرداني استراو جك موضعگيري از رسمي نامهاي ارسال
به خطاب كرد منتشر را آن دوشنبه روز ايرنا خبرگزاري كه نامه اين از بخشي در ميردامادي
و نسنجيده مواضع قبال در را جنابعالي سريع و صريح واكنش":است نوشته استراو
جنگطلبانه ، ديدگاههاي با مخالفت و ايران عليه قدس اشغالگر رژيم وزير نخست ماجراجويانه
".ميدانم تقدير شايسته
وضعيت به اعتراض ضمن و كرده تجمع مجلس ساختمان جلوي تهران در نيز موتورسوار گروهي
.شدند كار خواستار مجلس نمايندگان از بيكاري ،
تعداد كرده ، منتشر را گزارش اين نوامبر يازدهم دوشنبه روز كه جمهورياسلامي خبرگزاري
.است كرده اعلام نفر تا 60 را 50 موتورسواران اين
گروهي بهطور وليعصر خيابان در مجلس ، جلوي تجمع از پيش موتورسواران اين ميشود گفته
به موتورسوار گروه.ميكردند حمل "ميخواهيم كار ما" عنوان با پلاكاردي و كرده حركت
با مسافركشي از جلوگيري و تهران مركزي نواحي به سيكلتها موتور ورود براي محدوديت اعمال
.داشتند اعتراض گسترشيافته ، تهران در اخير سالهاي در كه موتورسيكلت
بين اعتراضآميز تجمع اين ادامه در آن براساس كه ساخت منتشر خبري همچنين ايرنا
.شدهاند بازداشت موتورسواران از تعدادي و آمده پيش درگيري انتظامي نيروي و موتورسواران
كنند نظر تجديد ميتوانند خودشان قضايي مراجع
نيست آقاجري تجديدنظرخواهي به نيازي
آقاجري دكتر وكيل نيكبخت با گفتوگو
ديداري اكرم
باشد نميتواند دعوا طرفين به محدود تجديدنظرخواهي تقاضاي:گفت آقاجري هاشم دكتر وكيل
چنانچه كه است شده گرفته نظر در حقوقي مراجع كيفري ، دادرسي آيين قانون ماده 235 طبق و
تجديدنظرخواهي صادره حكم از ميدانند ، قانون مخالف را آقاجري عليه صادره حكم آنها
.نمايند
در همشهري خبرنگار با گفتوگويي در را مطلب اين دادگستري يك پايه وكيل نيكبخت صالح
نشود ، خواهي تجديدنظر تقاضاي ارائه به راضي آقاجري دكتر چنانچه" كه پرسش اين به پاسخ
.كرد بيان ،"دارد وجود پرونده اين به مجدد رسيدگي امكان آيا
آمده كيفري دادرسي آيين قانون ماده 235 در":داد توضيح امر اين قانوني استدلال در وي
قاضي _ميشود1 نقض موارد اين در كيفري امور در انقلاب و عمومي دادگاههاي آراي":است
به ببرد صادره راي اشتباه به پي ديگري قاضي _ شود 2 خود اشتباه متوجه راي صادركننده
توضيح به لازم مورد اين در).شود متنبه دهد ، تذكر راي كننده صادر قاضي به اگر كه نحوي
وحدت راي طبق نپذيرد ، خواه بپذيرد ، خواه راي صادركننده قاضي و است كافي تذكر صرف كه است
را رسيدگي صلاحيت راي صادركننده قاضي _ داشت30 نخواهد تجديدنظر ادامه در تاثيري رويه
.ميگيرد صورت تجديدنظرخواهي صادره حكم از شده ياد حالت سه هر در.باشد نداشته
قرار اشاره مورد مذكور ماده دوم بند در كه ديگر قاضي از منظور":كرد اضافه نيكبخت
نيز و قضات انتظامي دادگاه همچنين كشور ، عالي ديوان رئيس و كشور كل دادستان است ، گرفته
قرار او تحتنظر پرونده قانوني مقررات طبق كه است ديگري قاضي هر يا و قضايي حوزه رئيس
در كه تجديدنظر مرجع از ميتوانند صادرشده قانون مخالف حكم شوند متوجه چنانچه كه گيرد ،
.بنمايند دادنامه از تجديدنظر تقاضاي است ، كشور عالي ديوان آقاجري پرونده مورد
.ميماند متوقف حكم اجراي تجديدنظر ، محض به اعدام حكم مورد در آقاجري دكتر وكيل گفته به
صورت در اما كند تجديدنظر تقاضاي محكوماليه كه است اين بر اصل اگرچه بنابراين:گفت وي
صدور نحوه به توجه با ميتوانند فوق مقامات از هريك آقاجري ، آقاي سوي از تجديدنظر عدم
.كنند تجديدنظرخواهي صادره دادنامه از راي
ميدانند قانون مخالف را صادره حكم فوقالذكر محترم آقايان كه درصورتي:كرد تصريح وي
حكم از است ، آورده وجود به جامعه در حكم اين كه خاصي وضعيت و ملي مصالح حفظ جهت به بايد
.نمايند تجديدنظرخواهي صادره
و دارد وجود حكم اين در تناقض و تعارض آنقدر دارم اطمينان من:گفت همچنين نيكبخت
به مبادرت كشور عالي ديوان كه دارد غلبه استدلال مبناي بر آنچنان قاضي نظر و استنباط
.كرد خواهد آن نقض
محيط در ويژه به جامعه سطح در آرامش ايجاد براي وصف اين با:افزود آقاجري دكتر وكيل
انجاموظيفه جهت در كه ميدهم اطمينان دانشجو عزيز برادران و خواهران به دانشگاهها
كه اميدوارم و نمايم تجديدنظرخواهي به قانع را موكلم توان حد در ملي مصالح حفظ و وكالتي
صورت رسيدگي مراحل در او مورد در كه غيرقانوني اعمال و بيمهريها همه آن عليرغم ايشان
حكم و كند رسيدگي قانون مر طبق حكم اين به كشور عالي ديوان كه كنند قبول است ، گرفته
.كند نقض است ، بيسابقه ايران قضايي تاريخ در كه را صادره
از حكم به رسيدگي درخصوص قضاييه قوه رئيس اخير اظهارات آيا كه پرسش اين به پاسخ در وي
حكم اين درباره مرجع اين بررسي و تجديدنظر براي ملاكي ميتواند كشور عالي ديوان سوي
نظر حتما كه كرد خواهد رسيدگي حكم اين به زماني كشور عالي ديوان:داشت اظهار باشد ،
ديوان محترم رياست والا باشد بوده كيفري دادرسي آيين قانون ماده 235 اعمال محترم رياست
بايد و ندارد كيفري دادگاههاي احكام در تجديدنظرخواهي در نقشي خاص طور به كشور عالي
.شود عمل قانون همين مطابق
و قضاييه قوه اطلاعيه همدان ، استان دادگستري اخير اطلاعيه درخصوص آقاجري دكتر وكيل از
با كه مذاكرهاي در اساسا:داشت اظهار وي كه شد سوال پرونده قاضي رمضاني آقاي اظهارات
در ايشان هم و من هم كه شد مقرر آمد ، عمل به سهشنبه روز در همدان دادگستري محترم رئيس
هم دانشگاه و حوزه وحدت سالروز آستانه در كه دانشگاهي محيطهاي و كشور در آرامش جهت
آن از بسياري كه مصاحبه اين هم و اطلاعيهها اين هم متاسفانه ولي كنيم عمل ميباشيم ،
.نيست نظم و آرامش جهت در اين و ميكند متشنجتر را جو ميباشد پرونده واقعي مطالب تحريف
اطلاعيهها آنكه از پس جانب اين:افزود وي
به مستقيما و داد خواهم را آن پاسخ شد ، تمام قضاييه قوه و دادگستري سخنرانيهاي و
باسابقه قضات از نفر سه انتخاب با مورد اين در تا كرد خواهم ارسال قضاييه قوه رئيس محضر
شود معلوم تا شود ارائه ايشان محضر به آن گزارش و مطالعه پرونده اين بيطرفانه كشور
اختلاف آقاجري دكتر سخنراني متن و پرونده محتويات با اندازه چه تا ميشود گفته آنچه
.ميكنند پا به غوغا كساني چه كه شد خواهد معلوم آنگاه و دارد
مصاحبه پخش به آقاجري وكيل
كرد اعتراض همدان دادگاه قاضي
رئيس رمضاني قاضي شب چهارشنبه تلويزيوني مصاحبه به آقاجري سيدهاشم وكيل "نيكبخت صالح"
.كرد اعتراض همدان عمومي دادگاه شعبه 14
تبصره به توجه بدون رمضاني قاضي:گفت ايرنا با تماس در مصاحبه اين پخش از پس دقايقي وي
تلويزيوني سخنراني به مبادرت "حكم قطعيت" از قبل كيفري ، دادرسي آيين قانون ماده 188 ذيل
.است كرده من موكل اتهامات شده تحريف و نادرست پخش و
نقل (ع) ائمه مورد در آقاجري از مصاحبه اين در رمضاني قاضي كه مطالبي:افزود نيكبخت
مرحوم از نقل به را موضوعات اين آقاجري:داد توضيح وينيست من موكل به متعلق كرد ،
بيان بروجردي كاظميني آيتالله همچون روحانيون برخي قول از هم ايشان و شريعتي علي دكتر
به موكلم است ، موجود آن در مطالب اين كه را كتابي عين:افزود آقاجري وكيل.است كرده
بيان تلويزيون در موكلم از نقل به دادگاه رئيس آنچه بنابراين ، .است كرده ارائه دادگاه
در آقاجري اظهارات كل:كرد خاطرنشان وي.ميباشد وي گفتههاي تحريف و واقع خلاف كرد ،
صفحات ، كليه ذيل امضاي با و است منعكس ويدئويي نوار متن با شده داده تطبيق مكتوب متن يك
.كردهايم ارائه دادگاه به را آن
سراسر دانشگاههاي حقوق اساتيد و اعلام علماي و عظام مراجع تمامي از:افزود نيكبخت
مشخص و روشن موضوع حقيقت تا كنند مطالعه را دادگاه به شده ارائه متن داريم ، تقاضا كشور
:كرد تاكيد وي.نيست آقاجري دكتر از نقل به دادگاه رئيس گفتههاي از هيچيك كه شود
ديدگاههاي نقد و ديگران از قول نقل است ، كرده بيان خود سخنراني در آقاجري دكتر آنچه
.گفتهاند را مطالب اين كه است روحانيوني
را آن انتشار حق مرجعي و مقام هيچ است ، نشده قطعي حكمي كه زماني تا:گفت آقاجري وكيل
قانون به چنين اين است ، امر متولي خود كه دادگاه رئيس نميبايستي بنابراين ندارد ،
رسانههاي در وارده اتهامات تشريح و سخنراني به حكم ، قطعيت از قبل و كند بياحترامي
.كند اقدام تلويزيون مانند عمومي
دادرسي آيين قانون ماده 188 يك تبصره مفاد از تخلف دادگاه ، رئيس اقدام اين:افزود وي
وكيل.دارد بر در را افترا جرم براي شده پيشبيني مجازات به شخص محكوميت و است كيفري
به "حتي" آنكه از پيش همدان عمومي دادگاه شعبه 14 حكم اين ، بر علاوه:كرد اضافه آقاجري
موكل و است قانون خلاف هم اين كه يافته انتشار رسانهها طريق از شود ، ابلاغ متهم وكيل
.كند شكايت مفتري بهعنوان مربوطه شعبه و همدان دادگستري مسئولان از دارد حق من
مصاحبه در دادگاه رئيس اظهارات مورد در وي توضيحات كه كرد درخواست پايان در نيكبخت
با اين از بيش دادگاه رئيس تا" شود پخش سيما خبري بخشهاي در شب ، چهارشنبه تلويزيوني
".نشود جامعه در آشوب و تشنج ايجاد موجب واقعيات ، تحريف
آقاجري خواهر و همسر سخنان
وي با ملاقات از پس
هاشم همسر ايسنا ، گزارش به.كردند ملاقات وي با ديروز آقاجري هاشم خواهر و همسر
دانشگاههاي دانشجويان اسلامي انجمن اعضاي با ديداري در ملاقات ، اين از پس آقاجري ،
اعلام همدان استان خرداد دوم گروههاي و احزاب هماهنگي شوراي و پزشكي علوم و سينا بوعلي
ميكشند زحمت مردمسالاري و آزادي از دفاع براي كه دانشجوياني از تشكر ضمن آقاجري كه كرد
:است گفته
نماييم مطرح اصلاحات از را خود خواستههاي و چيزها آن بتوانيم اينكه براي فرصت ، اين در
نمايند دنبال قانوني و مدني راهكارهاي چارچوب در را خود خواستههاي دانشجويان است بهتر
اين خشونتطلبي و اغتشاش جو ايجاد طريق از دارند تصميم كه را كساني جلوي كنند سعي و
.بگيرند كامل آگاهي با نمايند منحرف را جريان
كند نظر تجديد تقاضاي بخواهيم آقاجري از كه خواستند ما از آنجا در:داشت اظهار وي همسر
.كند تجديدنظر تقاضاي كه نميداند مجرم را خود و نشده مرتكب جرمي است معتقد او ولي
كه است اين كار بهترين:گفت نيز _ مشاركت جبهه مركزي شوراي عضو _ آقاجري هاشم خواهر
كنار اينها و شود چاپ روزنامهها در بدهند اجازه را مدعيالعموم خواست كيفر و سخنراني
آنجا.دارند تفاوت چقدر مدعيالعموم خواست كيفر و قاضي حكم ببينيم تا شوند گذاشته هم
خوبي وضعيت روحي نظر از آقاجري:داد ادامه وي.شد مطلع قاضي بودن بيطرف از ميتوان
مسلمان آدم و است خدا دست در كسي هر زندگي و مرگ":ميگفت و ميداد دلداري ما به و داشت
من و "ترساند مرگ با بتوان را نيست مسلمان كه انساني شايد.ترساند مرگ با نميتوان را
زندگي بودن عجين به معتقد كه را واقعي مسلمانان از هيچكدام بلكه وي تنها نه معتقدم نيز
است خدا دست در نيز آن چون ترساند ، آبرو ريختن حتي يا و مرگ با نميتوان هستند ، مرگ و
قول از را مطالبي زودي به كه گفت آقاجري هاشم همسر همچنين.هست هم آيندهاي همچنين
.كرد خواهد اعلام روزنامهها به آقاجري
خود فعاليتهاي از گزارشي ارائه ضمن اسلامي ، انجمن اعضاي ديدار اين در است گفتني
.كردند اعلام حكم اين به نسبت را خود تاسف و اعتراض
حاشيه در
شورا قانون اصلاح در نگهبان شوراي ايرادهاي
اين تقويت اسلامي ، شوراي مجلس توسط روستا و شهر اسلامي شوراهاي اختيارات افزايش از هدف
كميسيون مخبر حسنزادگان.است بوده امور اجراي به بخشيدن سرعت جهت نظارتي و مردمي نهاد
و مجلس برنامه با گفتوگو در شوراها ، انتخابات بر نظارت هيات عضو و اساسي قانون اصل 90
ايراد نگهبان 22 شوراي اينكه به اشاره با و مطلب اين بيان با فرهنگ راديويي شبكه جامعه
موارد در گفت است كرده وارد اسلامي شوراهاي تشكيلات و وظايف اختيارات ، جديد قانون بر
.است شده تصريح اساسي قانون با بندها برخي مغايرت بر شده ياد
تهران تقسيم شوراها جديد قانون در كرد نشان خاطر شوراها ذاتي ايرادات به اشاره با وي
كه موضوع اين و انتخاباتي نامزدهاي از وديعه گرفتن همچنين ري و تهران تجريش قسمت سه به
است ، نشده تصريح انتخابات اين از قبل شوراها انتخابات برگزاركنندگان استعفاي اعلام بر
بر نظارت هيات عضو اين.است بوده نگهبان شوراي سوي از وارده ايرادات محورهاي از
سريع پيشبرد براي اصل اين طبق گفت اساسي قانون اصل 100 به اشاره با شوراها انتخابات
ارائه نمايندگان كه است شده اشاره شوراها نظارت بر مردم همكاري با رفاهي برنامههاي
از ديگر يكي داد ادامه وي.داشتند تاكيد شوراها نظارتي وظايف بر بيشتر جديد طرح كننده
شوراها اعضاي تعداد افزايش موضوع و مخدوش آراي ابطال نحوه شوراها قانون بر وارد اشكالات
.است بوده شهرها جمعيت اساس بر
با شوراها وظايف از برخي مغايرت به مربوط را اشكالات از ديگري گروه مجلس نماينده اين
اختلافات فصل و حل موضوع و عوارض افزايش براي شوراها اختيار گفت و كرد ذكر اساسي قانون
ديگر از شوراها انحلال نحوه و قضايي محاكم به مراجعه نحوه و اعتراضات به رسيدگي و
قانون اساس بر گفت وي.است شده واقع اشكال مورد نگهبان شوراي سوي از كه است مواردي
نتوانستند كه صورتي در تا بپردازند وديعه صورت به را مبلغي نامزدها است شده مقرر جديد
نگهبان شوراي كه شود ريخته شهرداريها حساب به وديعه اين كنند كسب را آرا درصد حداقل 2
.است شده كار اين براي قانوني مبناي ارائه خواستار
سريع انجام با كه است بوده اين خارجي سياست و ملي امنيت كميسيون جهتگيري كرد اضافه وي
.كند جلب را نگهبان شوراي مثبت نظر اصلاحات ،
قانون در كه اختلافات فصل و حل شوراهاي كه دارد تاكيد قانونگذار كرد تصريح حسنزادگان
خاطرنشان مجلس نماينده اين.شود قضايي محاكم به رجوع مانع نبايد است شده پيشبيني جديد
كه نيست امكانپذير قانوني وظايف از انحراف صورت در جز به شوراها انحلال اصل 106 طبق كرد
به دارد حق انحلال ، به اعتراض صورت در شورا و شده مشخص قانون در انحراف اين تشخيص مرجع
بيان با وي.ميشود محدود قضاييه قوه وظايف در دخالت بنابراين كند شكايت صالح دادگاه
اصل يك بند بر تاكيد با نگهبان شوراي گفت است شده اصلاح منتخبان شرايط ماده 29 در اينكه
انتخاب نبايد اخلاقي ، فضايل رشد براي مساعد محيط ايجاد براي است معتقد اساسي قانون سوم
اجرايي ، امور:افزود وي.باشند داشته شهرت بيتقوايي يا فساد به شورا در شوندگان
حذف شوراها قانون از بايد دارد مغايرت اساسي قانون اصل 75 با كه طرحهايي ارائه و قضاوت
.شود
ارتباط در اسلامي شوراي مجلس خارجي سياست و ملي امنيت كميسيون عضو بابايي حاجي اما
به اشاره با و مطلب اين بيان با فرهنگ راديويي شبكه جامعه و مجلس برنامه با تلفني
اساس بر:كرد تصريح شوراها تشكيلات و اختيارات وظايف ، قانون در شده انجام اصلاحات
بايد بنابراين است نظارتي كار يك شهرها اسلامي شوراهاي ذاتي كار نگهبان شوراي ديدگاه
قانون مطابق اجرايي كارهاي به آنها ورود اساس اين بر و باشد نظارتي شوراها حركت مسير
امور از قسمتي شوراها قانون براي مجلس مصوب جديد طرح در اينكه بيان با وي.نيست اساسي
جديد طرح با نگهبان شوراي مخالفت علت را موضوع اين گرفته قرار شوراها اختيار در اجرايي
:كرد تصريح وي.شود خارج شوراها وظايف حيطه از بايد اجرايي كارهاي اين:گفت و كرد عنوان
از شوراها انتخابات كنندگان برگزار نبايد است داده تشخيص نگهبان شوراي كه همانطور
اساسي قانون اصل 75 در اينكه بيان با مجلس نماينده اين.باشند انتخابات اين كانديدهاي
يابد افزايش دولت هزينه آن اساس بر كه كنند ارائه را طرحي نميتوانند مجلس نمايندگان
مستقيم طور به دارد حق شورا اين است آمده شوراها قانون در كه است حالي در اين:گفت
.باشد داشته مالي بار طرحها اين است ممكن كه كند طرح ارائه
مرجع تنها و مجلس مصوب قوانين و اجرايي امور بر نظارت وظيفه اصل 156 طبق:گفت وي
شكايتها برخي كه است آمده شوراها قانون در كه حالي در است ، قضاييه قوه شكايت به رسيدگي
.شود رسيدگي و بررسي جداگانهاي هيات در ميتوانند
پوزش و تصحيح
شدنوشته منتشر جمعه نگاه ستون در گذشته هفته كه "منازعات سرنوشت و دولايحه" يادداشت
.شدهبود اشتباهچاپ به ايشان نام كه بود ابراهيمي زهرا خانم
|